۱۳۹۲ مرداد ۹, چهارشنبه

ایران در فهرست "جعل‌کنندگان نرخ تورم"


دانشگاه جانز هاپکینز آمریکا با همکاری یک اتاق فکر اقتصادی این کشور فهرستی ارائه کرده از کشورهایی که "ارزش پول ملی خود را به صورت مصنوعی بالا نگه می‌دارند و آمار نرخ تورم‌شان واقعی نیست". نام ایران در این فهرست قرار دارد.
پایگاه اینترنتی "فُرمت" اتریش نتایج پژوهش استیو هَنکه، اقتصاددان و استاد دانشگاه جانز هاپکینز، و مؤسسه "کیتو" (یک اتاق فکر اقتصادی در آمریکا) را منتشر کرده است. این پژوهش نرخ ارزهای مختلف در بازار سیاه، ارزش واحدهای پول ملی و نرخ‌های تورم رسمی منتشرشده را زیر ذره‌بین برده است.

بر این اساس، در حالی که نرخ برابری پول ملی با ارزهای خارجی و همچنین میزان تورم در آمار رسمی کشورها شرایط اقتصادی باثباتی را ترسیم می‌کنند، ارزش برخی واحدهای پول ملی در بازار غیررسمی به سرعت سقوط می‌کند؛ نتیجه: تورم به شدت و گاهی حتی غیر قابل کنترل افزایش می‌یابد.

در فهرست منتشرشده توسط دانشگاه جانز هاپکینز و مؤسسه کیتو، نام شش کشور به چشم می‌خورد: ایران، آرژانتین، ونزوئلا، مصر، سوریه و کره شمالی.

به ادعای تنظیم‌کنندگان این گزارش، همه این کشورها یک نقطه مشترک دارند: شهروندان‌شان به دلایل مختلف – از ناکارآمدی سیاسی تا جنگ داخلی یا تحریم‌های اقتصادی – اعتماد خود به واحد پول ملی را از دست داده‌اند. بدین ترتیب ارزش پول ملی این کشورها در بازار غیررسمی به سرعت رو به کاهش است، هر چند رهبری سیاسی در آمارهای رسمی ارزش پول ملی را بالا نگه می‌دارد.

مشکل اما اینجاست که بحران پول ملی، به تورم دامن می‌زند و قدرت خرید را کاهش می‌دهد؛ دو عاملی که دور باطل کاهش هر چه بیشتر اعتماد شهروندان را همچنان حفظ می‌کند.
تحریم‌های بین‌المللی و وضعیت نامساعد اقتصادی بسیاری از شهروندان ایران را به سمت خرید ارز سوق داده است
تحریم‌های بین‌المللی و وضعیت نامساعد اقتصادی بسیاری از شهروندان ایران را به سمت خرید ارز سوق داده است


تورم ۲/ ۷۴ درصدی در ایران

دانشگاه جانز هاپکینز و مؤسسه کیتو در پی موج تورم پاییز ۲۰۱۲ در ایران به فکر راه‌اندازی پروژه‌ای موسوم به "واحدهای پول مشکل‌دار" (Troubled Currencies Project) افتادند. به زعم استیو هنکه، اختلاف بهای دلار در بازار رسمی و غیر رسمی ایران در ژوئن ۲۰۱۰ قابل چشم‌پوشی بود. این زمان اندکی پس از آن بود که باراک اوباما، ریاست جمهوری آمریکا، قانون تحریم‌های جامع علیه ایران را امضا کرد.

ایران در همان هنگام (۱۳۸۹) تصمیم گرفت بنزین مورد نیاز خود را در مجتمع‌های پتروشیمی تولید کند. پژوهش استیو هنکه و همکارانش نشان می‌دهد که اختلاف بین قیمت دلار در بازار رسمی و غیررسمی در ایران از آن تاریخ به بعد به صورت مداوم افزایش یافته است.

بر اساس این تحقیق، در سپتامبر ۲۰۱۲ سیر سقوط ارزش ریال ایران شتاب بیشتری به خود گرفت؛ فرایندی که به افزایش لجام‌گسیخته تورم انجامید. به اعتقاد تنظیم‌کنندگان این گزارش، جایگاه ریال اخیرا تا حدودی تثبیت شده، اما تورم بر اساس نرخ برابری ریال با ارزهای خارجی در بازار غیررسمی، بسیار بالاست: در حال حاضر ۲/ ۷۴ درصد.

معاملات سوریه با ریال، یوان و روبل

جنگ داخلی و تحریم، اقتصاد سوریه را به شدت تحت فشار گرفته‌اند. رژیم اسد، به ادعای تنظیم‌کنندگان گزارش فوق، برای جلوگیری از فروپاشی پول ملی تمام معاملات تجاری خود را به کمک ایران، روسیه و چین، با ریال، یوان و روبل (واحد پول این کشورها) انجام می‌دهد.
تبدیل پول ملی به ارزهای خارجی، تلاشی برای حفظ ارزش داراییتبدیل پول ملی به ارزهای خارجی، تلاشی برای حفظ ارزش دارایی
گذشته از این، توافق‌های دیگری بین سوریه و متحدانش وجود دارند که اقتصاد این کشور را تا حدی روی پا نگه می‌دارند؛ در این میان می‌توان به اعطای خطوط اعتباری یا معاملات نفتی اشاره کرد.

استاد دانشگاه جانز هاپکینز در گزارش خود می‌نویسد: «رژیم اسد در اقدامی سردرگم و ناموفق تلاش کرد ارزش پول ملی را حفظ کند از این طریق که معامله ارز در بازار غیررسمی را مشمول جریمه‌های سنگین اعلام کرد. عدم موفقیت این استراتژی در اکتبر ۲۰۱۲ اثبات شد، هنگامی که ایران از آن استفاده کرد. تلاش برای ممنوعیت خرید و فروش ارز همان‌طور که در ایران هم اتفاق افتاده بود، به تشنج بازار و هجوم برای فروش پوند سوریه [و خرید ارزهای خارجی] انجامید».

ارزش پوند سوریه در بازار غیررسمی در دهم ژوئیه ۲۰۱۳ (۱۹ تیر ۱۳۹۲) به رقم بی‌سابقه ۲۶۵ پوند به ازای هر دلار سقوط کرد.

بازار سیاه کره شمالی

تجارت کره شمالی با وجود تکان‌های شدیدی که رژیم کمونیستی مستقر در پیونگ‌یانگ به کشور می‌دهد، رشد می‌کند؛ به ویژه تجارت در بازار سیاه بین کره شمالی و چین. وُن، واحد پول کره شمالی، در این میان – دست‌کم در معاملات بازار غیررسمی – تقریبا هیچ نقشی ندارد.

تاجران کره شمالی از یوان چین و دلار آمریکا استفاده می‌کنند. این عامل سبب شده ارزش پول ملی در بازار غیررسمی به مراتب کمتر از ارزش آن در آمار رسمی باشد. عدم اعتماد به وُن و گرایش به دلار و دیگر ارزها ، به زعم تنظیم‌کنندگان گزارش، ریشه در اصلاح پول ملی در سال ۲۰۰۹ دارد.
اما آنچه در آن زمان در کره شمالی به‌عنوان اصلاح پول ملی مطرح شد، گامی نبود غیر از جایگزین کردن پول ملی با یک وُن "جدید" که دو صفر کمتر از ون قبلی داشت.
اما از آنجا که شهروندان نمی‌توانستند تمام پول قبلی خود را با اسکناس‌های جدید معاوضه کنند، اقتصاد کشور به هرج و مرج کشیده شد، تقاضا برای ارز خارجی افزایش یافت، پول ملی در هم شکست و تورم به شدت بالا رفت.

آرژانتین در آستانه بحران پول ملی

آن‌طور که استیو هنکه، استاد دانشگاه جانز هاپکینز ادعا می‌کند، این کشور در حال حاضر بار دیگر در آستانه بحران پول ملی قرار گرفته است. کنترل سرمایه و حساب جاریِ رو به وخامت، دست در دست سیاست‌های ضداقتصادی دولت، پزو – واحد پول آرژانتین – را به شدت تحت فشار گرفته‌اند.

بر اساس گزارش بالا، در حال حاضر در بازار سیاه هر دلار ۲/ ۸ پزو قیمت دارد؛ ارزشی که ۳۴ درصد کمتر از آمار رسمی است. به گفته پروفسور هنکه، این به معنای ۸/ ۲۴ درصد تورم سالانه است. از قرار معلوم، دولت آرژانتین با کنترل گسترده قیمت‌ها آثار مخرب چنین تورمی را پاک می‌کند.

کنترل قیمت‌ها در ونزوئلا

دولت ونزوئلا سعی کرد همچون آرژانتین با سیاست کنترل قیمت‌ها مشکل افزایش آن‌ها را حل کند. به گفته پروفسور هنکه، «دلارهای نفتی ونزوئلا کفاف هزینه‌های برآمده از سیاست‌های سوسیالیستی دولت چاوز را نمی‌دادند. بانک مرکزی برای جبران کمبود به چاپ اسکناس دست زد، عاملی که ارزش بولیوار ونزوئلا [واحد پول ملی] را به شدت کاهش داد».

تورم نتیجه اتخاذ چنین سیاستی بود. ارزش پول ملی ونزوئلا در بازار غیررسمی ۶/ ۸۰ درصد کمتر از آمار رسمی است. چنین وضعیتی به معنای تورم سالانه ۲۴۹ درصدی است.

مصر‌، سیاست‌های مخرب مرسی

کنترل سرمایه و قیمت‌ها در مصر در سایه سیاست‌های اقتصادی دولت محمد مرسی ضربات کاری به پیکر پوند مصر وارد کردند.

به ادعای هنکه، نرخ تورم سالانه در مصر بر مبنای ارزش برابری پول ملی و ارزهای خارجی در بازار غیررسمی، در آغاز ماه ژوئیه سال جاری ۲۷ درصد بوده است؛ سه برابر بیشتر از نرخ تورم در آمار رسمی.

هیچ گناهی کوچک نیست

تکرار خطا ولو خرد و ناچیز کم کم ملکه و یکی از خصلت های ثابت انسان می شود و مقدمه ای است برای ارتکاب گناهان بزرگ وبزرگتر که دامنه تأثیر آن از فرد به عرصه های اجتماع کشیده می شود. همچون نخ های باریکی که اگر روی هم انباشته ودر هم پیچیده شوند طناب ضخیمی را به وجود می آورند که قطع آن کار هرکسی نیست. بنابراین جلوی گناهان بزرگ را بایستی در مرحله آغازین یعنی از عادت به تکرار خطاهای کوچک گرفت.
هنگامی که انسان گناهی راکوچک وناچیز می شمارد قدم در مسیر خطرناکی می گذارد که سرانجام آن آلودگی به گناهان بزرگ است. چرا که ریشه ناچیز و کوچک شمردن گناه در روحیه عصیان وسرکشی انسان نهفته است وهمین روحیه صاحبش را تا دوزخ همراهی خواهد کرد. «فامامن طغی، واثرالحیاة الدنیا، فان الحجیم هی الماوی» (نازعات آیات ۳۹ـ۳۷)
یکی از ویژگی های روحیه عصیان وسرکشی تظاهر به گناه است. آشکارکردن گناه وآشکارا مبادرت کردن به گناه ولو کوچک خود گناه بزرگی است که موجب تباهی جامعه خواهد شد. چون با این اقدام قباحت و زشتی گناه در جامعه رنگ می بازد و افراد دیگری نیز تشویق به مبادرت نسبت به آن گناه می شوند واین را نه عقل ونه شرع ، هیچ یک نمی پسندند. امیرالمؤمنین علی (ع) می فرماید: «ازتظاهر به گناه بپرهیزید که آن از بزرگترین گناهان است».
تظاهر به گناه سبب بدعت است که جامعه را به کژراهه می کشاند. برهمین اساس خطای کسانی را که دارای موقعیت ومسؤولیت اجتماعی هستند را ازمقوله آشکار کردن گناه دانسته وبه آنان وعده عذاب داده شده است درروایتی ازامیرالمؤمنین علی (ع) آمده است: هرگاه عالمی تباه شود ، عالمی تباه می گردد».
از پیامبر اکرم (ص) نقل است که فرموده اند:«امت من اصلاح نشوند مگر با اصلاح خواصشان». و در ادامه خواص رابه چهار گروه حکومتگران، دانشمندان، عابدان و بازرگانان تقسیم کرده می فرمایند: حکومتگران، سرپرستان جامعه هستند، هنگامی که سرپرستان خود گرگ باشند چگونه می توانند نگران مردم باشند. دانشمندان، پزشکان مردمند، هرگاه پزشک خودبیمار باشد، چگونه مردم را درمان خواهد کرد، عابدان راهنمایان (و الگوهای اخلاقی) مردمند. آن هنگام که عابد خود گمراه باشد، چگونه به مردم ره خواهد نمود و بازرگانان امین مردم اند. پس اگر بازرگانی خائن باشد، چگونه مردم به او اطمینان یابند. (غررالحکم ج ۱ ص۴۲۶)
در همین راستا پیامبراکرم (ص) می فرماید: در روز رستاخیز خداوند به سه کس نظر نکند: «پیرزناکار، حاکم مستبد و زورگو و تهیدست مکرپرداز» و در سخن دیگری می فرماید: «لغزش یک عالم چونان شکستن یک کشتی است که غرق می شود و دیگران را نیز با خود غرق می کند.»
به هرحال آشکار ساختن گناه واصرار بر آن ولو کوچک و ناچیز کلید گناهان بزرگتر و گرفتاری های روحی و روانی و عذاب آخرت است و بتدریج قدرت اراده را در انسان ضعیف و شهوات را بر عقل انسان چیره می سازد. هرگاه شهوت بر عقل چیره شود انسان از انسانیت و فطرت الهی خویش دور شده و تا سطح چهارپایان سقوط می کند.

نامه تکان دهنده ابوالفضل عابدینی به آملی لاریجانی؛ گزارش پرونده ای که نماد نقض فاحش حقوق انسانی است

ابوالفضل عابدینی، زندانی سیاسی تبعید شده به زندان اهواز در نامه ای به آملی لاریجانی به شرح جزییاتی از روند بازداشت و دوران بازجویی و صدور حکم خود و تهدیدها و مشکلات پس از آن پرداخته است.
به گزارش کلمه، این فعال حقوق کارگری و روزنامه نگار در نامه ی خود با ذکر موارد خلاف قانونی که در روند پرونده اش تا صدور حکم و پس از آن وجود داشته به تبعید خود اعتراض کرده و نوشته: سرگشته از این ناداوری و درمانده از اینکه شکایت این بیداد به کدامین دادگاه مرجع برم تا از نقد جان و سلامت رو به زوال خویش مایه گذاشته و دست به اعتصاب غذا زده‌ام تا شاید گوش حق طلبی و دیدگان روشن بینی گوشه چشمی به این سرگذشت داشته باشد تا “انجام” این پرونده آزمونی باشد بر صداقت آنچه که حقوق بشر اسلامی خوانده و فریاد می‌شود.
روز شنبه کلمه خبر داده بود که ابوالفضل عابدینی که در مدت حضور ستار بهشتی در بند ۳۵۰ زندان اوین شاهد علائم شکنجه های روی بدن وی بود و نزد شهریاری بازپرس تحقیق علت مرگ ستار بهشتی شهادت داده بود، به زندان اهواز تبعید شد.
روز گذشته نیز ۴۴ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ای به این تبعید اعتراض کرده و خواستار بازگرداندن عابدینی به زندان اوین شدند.
متن کامل نامه ی این زندانی سیاسی که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
حضرت آیت الله آملی لاریجانی ریاست محترم قوه قضاییه
با سلام
مطلب پیش رو نامه‌ای است از سوی جوان ایرانی که ۴ سال پیش به حکم دادگاه تحت امر شما به تحمل ۱۲ سال زندان محکوم شد و در این ۴ سال هر روز با مجازات جدید‌تر و پیچده تری مواجه شده است.
حضرت آیت الله آملی لاریجانی
بار‌ها در پاسخ به شبهات مجامع حقوق بشری و سازمان‌های بین المللی سخن از حقوق بشر اسلامی به میان می‌آورید و سرگشته از معنی چنین تعبیری، تضاد میان واقعیات پرونده‌ها پیش چشمم و ادعا‌ها، به این می‌اندیشم که گویی در آیین ما نیست که گفته‌اند، انسان اشرف مخلوقات است و دارای کرامت. ضابطان دستگاه حضرتعالی چهار سال پیش در چنین روزهایی بدون ارائه حکم بازداشت به منزل مسکونی من هجوم آوردند و حریم خصوصی من و خانواده‌ام را شکستند و اعضای خانواده‌ام را که خواستار رعایت قانون و ارائه حکم قضایی بودند، مورد ضرب و شتم قرار دادند و حضرتعالی نیک واقفید که برابر قانون اساسی، آیین دادرسی کیفری و حقوق شهروندی مصوب حاکمیت جمهوری اسلامی، این سیاهکاری‌های غیرقانونی، مغایر با شرع و متضاد با کرامت انسانی انسان است.
رییس محترم قوه قضاییه
از تشریفات بازداشت متهم که بگذریم، وقتی ضربات کابل بر کف پاهای نحیف من وارد می‌آمد و زیر ضربات مشت و لگد به خود می‌پیچیدم، بار دیگر مفاد حقوق شهروندی و حقوق متهم در برابر چشمان و ذهن، تن به رقص می‌آمد که چگونه ضابط های که خود را ماموران دستگاه عدلیه می‌دانستند، آن همه را به سخره گرفته بودند.
لازم به توضیح نیست که این همه خشونت و ضرب و شتم به دلیل آن بود که همه آنچه را می‌خواستند و البته نسبتی با حقیقت نداشت، بپذیرم، به این امید که در محضر دادگاه، داد خود را از بیداد بستام. سرانجام چند ماه پس از تحمل همه آنچه گفتنش را جایز نمی‌دانم و ذکر آن را توهین به شأن انسانی خود و ضربه به ملت و مملکتم می‌دانم در محضر دادگاه انقلاب حاضر شدم. ذکر مصائب بازداشت و دوران تحقیق در محضر دادگاهی که اجازه ملاقات با وکیل را هم برایم قائل نبود موثر نیفتاد و اثری هر چند اندک بر “میزان” هک شده بر پیشانی میز قاضی نگذاشت. ۱۲ سال حبس به پاس سال‌ها فعالیت در چارچوب منافع کشورم، ستیز با هر گرنه اندیشه و عمل جدایی خواهی، دفاع از حقوق کارگران به عنوان مجازات تعیین شد و ضربه چکش قاضی بر میز عدالت هوشیارترم کرد که گویی دادرسی پایان یافته است. من در ۲۷ سالگی گرفتار حبس شدم و قرار است هنگامی که صفحات تقویم زندگی من ورق می‌خورد صفحه ۴۰ را نشان دهد.
جناب آقای آملی لاریجانی
گیریم که پایان آن همه مجاهدت در راه ملیت و کشورم تاوانش ۱۲ سال اسارت باشد، چرا حال که تنفس در فضای ایران عزیز ولو پشت میله‌های زندان به هر گزینه دیگری ترجیح دادم، باید شاهد فشار‌ها و رنج‌ها و تداوم اعمال آن از سوی ضابطان باشم. چرا خانواده‌ام همچنان تهدید به بازداشت می‌شوند و چرا در طول دوران حبس همچنان احکام جدید برای من صادر می‌شود، چرا حال که تن به این ظلم سترگ داده و در زندان به تحصیل مشغولم قریب به یک سال است با تهدید آشکار و نهان امنیت روانی‌ام را در زندان به یغما برده‌اند و چرا به یک باره به حکمی غیرقانونی مجازان بنده را خارج از محکمه تشدید کرده و به تبعید روانه شده‌ام.
حضرت آیت الله آملی لاریجانی
حضرتعالی مستحضرید که یک بار این تبعید غیرقانونی پس از ادای شهادت در جریان پرونده ستار بهشتی به اجرا در آمد و اکنون برای بار دوم در میانه تحصیل بار دیگر تازیانه‌ای محکم بر گرده‌ام فرود آوردند. آنچه بر روز گار من از بدو بازداشت تا به امروز که در زندان اهواز در تبعید به سر می‌برم گذشته مشحون از بی‌عدالتی، عدم رعایت ضوابط انسانی، دینی و حقوقی است و پرونده من نماد نقض فاحش حقوق انسان و اعمال تصمیمات خودسرانه و غیرقانونی است. از ضابطان خود و دادستانی انقلاب سوال بفرمایید چرا پس از صدور چنین حکم سنگین و ظالمانه‌ای دست از سر محکوم بی‌پناهی چون من بر نمی‌دارند مگر نه اینکه در متون اسلامی و حقوق بشر منتسب به آن، قضات و ضابطان و محکومان از عقده گشایی و تسلیم شدن هوی منع شده‌اند. “لا تتبع الهوی ان تعدالو”.
رییس محترم قوه قضاییه
لیک مستحضرید که احکام بیش از ده سال باید در دیوان عالی کشور مورد رسیدگی و تجدید نظر قرار گیرد چیزی که درر مورد بنده چهار سال پس از صدور حکم هنوز اعمال نشده است. اکنون سرگشته از این ناداوری و درمانده از اینکه شکایت این بیداد به کدامین دادگاه مرجع برم تا از نقد جان و سلامت رو به زوال خویش مایه گذاشته و دست به اعتصاب غذا زده‌ام تا شاید گوش حق طلبی و دیدگان روشن بینی گوشه چشمی به این سرگذشت داشته باشد تا “انجام” این پرونده آزمونی باشد بر صداقت آنچه که حقوق بشر اسلامی خوانده و فریاد می‌شود.
ابوالفضل عابدینی نصر
زندان کارون – اهواز
۸ مرداد ۱۳۹۲

چند پرسش از رهبری؛ یک برگ از هزاران

کلمه- سیدکاظم قمی:
حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر انقلابی که روزگاری دغدغه ی اسلام داشت، سلام علیکم!
اینجانب امکان حضور در مجلسی که با دانشجویان داشته اید را نداشتم، اما سخنان شما را شنیدم و خواندم؛ سخنانی که هم شادی برانگیز بود و هم تأسف بار: شادی ناشی از این که هنوز هم اذعان دارید که پرونده ی انتخابات سال ۸۸ بسته نشده، و تأسف از این که ظاهرا چنان در حصار حلقه ی امینان امنیتی تان محصورید که علیرغم دیدارهای برنامه ریزی شده و مراقبت شده ای که برایتان فراهم می سازند، ارتباطتان با مردمی که بر آنها حکمرانی می کنید یک طرفه است و نمی گذارند صدای مردم به گوشتان برسد و در نتیجه، پاسخ پرسش های تان این گونه بی پاسخ می ماند، همچنان که معلوم شد هزاران پرسشی که شهروندان این دیار دارند نیز به گوشتان نرسیده است. برای هر حکومتی، آنگاه که گفتگوی میان فرمانروایان با فرمانبران متوقف می شود، زنگ خطری بزرگ به صدا در می آید که بارها در تاریخ این سرزمین نیز به صدا در آمده و خیلی دیر شنیده شده است.
از قضا، ما که به یمن انقلاب اسلامی که جنابعالی هم یکی از رهبران آن به شمار می روید دیگر «رعیت» به شمار نمی رویم و در جایگاه «شهروندی» ایستاده ایم نیز از شما هزاران پرسش فراوانی داریم که سال هاست با قلم و زبان پرسیده ایم و گویا پرده داران حریم تان، آنها را از شما پنهان داشته اند. اجازه بدهید در نامه ای چنین کوتاه، که امیدی نیست به دست شما برسد نیست، تنها به برخی از آنها اشاره کنم و برای هزارمین بار، در انتظار پاسخ شما بنشینم.
جناب آقای خامنه ای! پرسش های من به همان حوادثی که شما آن را «فتنه» می خوانید و من «جنبش اعتراضی»، محدود می شود و نه به تمامی بیست و چهار سال فرمانروایی شما:
چرا به اظهار نظر حقوقی و شرعی دادستان کل کشور مبنی بر «مجرمانه» بودن رفتار آقای احمدی نژاد در مناظره ی تلویزیونی با آقای موسوی بی توجهی شد و شورای نگهبان منصوب شما، که بارها بر عدالت شان تأکید کرده اید، هیچ ترتیب اثری نداد؟
حداقل شش عضو همین شورای نگهبان، بر خلاف قانون به طرفداری از آقای احمدی نژاد سخنرانی و مصاحبه کردند و بی طرفی شان نقض شد. چرا جنابعالی به عنوان رهبر، هیچ گونه واکنشی نسبت به آن نشان ندادید؟
در بیست و چهارم خردادماه، یعنی دو روز پس از انتخابات، زمانی که آقای موسوی به شما پیشنهاد دادند که آرای یک شهر معین که هر دو نسبت به آن شناخت داشته باشید بررسی شود و در صورت مخدوش بودن آن، انتخابات مجددا برگزار شود و اگر شما با شخص ایشان مشکل دارید در آن نامزد نمی شوند، بر اساس کدام ملاک قانونی و عرفی اعلان کردیدکه ابطال انتخابات خط قرمز شماست؟
چرا ابتدا با تشکیل شورای حکمیت که هم در تاریخ اسلام و هم در تاریخ انقلاب اسلامی سابقه داشت به عنوان «بدعت» مخالفت کردید و پس از آن هم اعضای آن را جانبدارانه تعیین کردید؟
چرا آقای وحید حقانیان در شامگاه ۲۲ خرداد به تقاضای نماینده ی آقای موسوی برای دادن نامه ی ایشان به شما جواب رد داد و در پاسخ اعلام کرد که آقای احمدی نژاد با بیست و چهار میلیون رأی پیروز شده است، در حالی که هنوز شمارش آراء شروع نشده بود؟
چرا جنابعالی در یک اقدام بی سابقه در روز ۲۳ خرداد در حالی که هنوز شورای نگهبان نتایج شمارش آراء را تأیید و اعلام نکرده بود پیشاپیش پیروزی آقای احمدی نژاد را تبریک گفتید؟
بر چه اساس در دیدار روز چهارشنبه ۲۷ خرداد نمایندگان کاندیداها امکان تقلب و تخلف گسترده ای که بر نتیجه ی انتخابات تأثیرگذار باشد را رد کردید؟ آیا گزارش مفصل کمیته ی صیانت از آراء به شورای نگهبان را نشانتان ندادند؟ آیا گزارش چندصد صفحه ای که ماه ها بعد با استناد به مدارک و مواضع رسمی منتشر شد و از آنچه بر سر نویسنده یا نویسندگانش آمده بی خبریم (آیا آنها هم توسط دستگاه های امنیتی تحت امر شما امحاء شده اند؟) را نخوانده اید؟ حتما خاطر مبارکتان هست که در آغازین روزهای آغاز زمامداری تان، جمعی از دلسوزان شهر ما توسط آقای دکتر ولایتی به شما پیام دادند که امیدوارند بر سیره ی امام باقی بمانید و در پاسخ فرمودید امام کهنسال بود و من جوانم و من بر خلاف امام که رهبری نشسته بود می خواهم رهبری ایستاده باشم که به معنی دخالت رهبری در جزئی ترین مسائل کشور است. سال های حکمرانی شما بر این مرز و بوم نشان داد که به آن ایده ی خویش وفادارید. بر این اساس نمی توان تصور کرد که شما این گونه بی خبر باشید. اطمینان دارم اگر جنابعالی صرفا به آن متون هم مراجعه کنید، همانند میلیون ها شهروند ایرانی دیگر، پاسخ پرسش هایتان را پیدا خواهید کرد.
چه شد که در خطبه های معروف و تاریخی ۲۹ خرداد نظر خود را به نظر آقای احمدی نژاد از همه، حتی آقای هاشمی رفسنجانی، نزدیک تر دانستید. چه شد که پس از چهار سال، دیدگاه او و یارانش از سوی نمایندگان شما در سپاه و رورزنامه ی کیهان و شورای نگهبان و … به عنوان «جریان انحرافی» معرفی شد و چگونه است که شما هنوز هم از بی بصیرتی رهبران و همراهان جنبش سبز و بصیرت خود و طرفدارانتان سخن می گویید؟
بر چه مبنای شرعی و قانونی در همان خطبه، ریختن خون معترضانی که بر اساس قانون اساسی حق اعتراض و راهپیمایی دارند، یعنی همان چیزی که این بار نیز در سخنانتان آن را با لفظ تحقیرآمیز «لشگرکشی خیابانی» توصیف کردید، مباح شمردید؟ چگونه است که حمله ی نیروهای امنیتی تحت امرتان به معترضان بی گناه را به تنازع میان دسته های مختلف مردم تعبیر می کنید؟ نیروی انتظامی، بسیج، سپاه و لباس شخصی ها تحت فرمان دفتر شما دستشان به خون این مردم آلوده شده است و متأسفانه مسئولیت آن به عهده ی شماست. در نتیجه ی تلاش نظریه پردازان حامی شما و مسئولان امنیتی تحت امر شما که «ولایت مطلقه فقیه» را برخلاف خاستگاه اصلی اش که به گستردگی دایره ی اطلاق قدرت رهبری اشاره داشت به مفهوم اعمال مطلقه ی قدرت او ترجمه کرده اند، بدیهی است که «ولایت مطلقه»، به «مسئولیت مطلقه» منجر می شود و راهی برای سلب مسئولیت باقی نمانده است.
شما در تابستان همان سال حوادث کوی دانشگاه و بازداشتگاه کهریزک را «فاجعه» نامیدید و خواستار پیگیری قضایی آن شدید. چرا بنا به اظهارات اخیر سردار احمدی مقدم، فرماندهی منصوب شما در نیروی انتظامی، از ایشان خواستید که همچنان به مدیریت مسئله دار خود ادامه دهد؟
حداقل یک نفر از قربانیان مورد تجاوز قرار گرفته ی آن حوادث شخصا پیش شما آمد و ماجرا را برای شما تعریف کرد. شما با تأسف بر پیشانی خود زدید و خواستار پیگیری مسئله شدید. چرا آقای کروبی را متهم به افترا و شایعه پراکنی در این زمینه کردید و چرا دستور بازداشت اعضای کمیته ی پیگیری امور آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات که هیچ گونه مأموریت سیاسی نداشت و صرفا بر اساس اهداف انسان دوستانه فعالیت می کرد را تأیید کردید؟ چرا از مأموران خود نخواستید که اسنادی را که از دفتر کمیته سرقت کردند را در اختیارشان بگذارند تا در یک دادگاه منصفانه علنی ارایه کنند؟
در سخنان اخیرتان «نجابت» معترضان به انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ را زیر سؤال بردید. البته در همان سال هم رئیس جمهور برگزیده ی شما که نظرش از همه به شما نزدیک تر بود، جمعیت حداقل ۳ میلیونی راهپیمایی سکوت ۲۵ خرداد را «خس و خاشاک» نامید. آیا نجابتی بالاتر از راهپیمایی در سکوت برایتان قابل تصور است؟ آیا رفتار و بیان محترمانه ی رهبران جنبش سبز که هیچگاه متعرض شما نشدند نجیبانه نبود اما ناسزاها و تهمت هایی که از سوی خطیبان جمعه که منصوب شما هستند به آنها نسبت داده شد «نجیبانه» است؟ شهروندان کشور تحت فرمانروایی شما بر اساس نص کتاب خدا (لا یحب الله الجهر بالسوء الا من ظلم) و نص قانون اساسی (اصل بیست و هفتم) مجاز هستند هر زمان که بخواهند (و نه زمانی که حاکمان مصلحت بدانند) اعتراضات خود را طی راهپیمایی غیرمسلحانه به نمایش بگذارند. آیا به نظر شما پایبندی قانون و شرع «نانجیبانه» است؟
مبنای شما برای کوچک و کم اهمیت دانستن شکنجه، تجاوز و قتل منتقدان و معترضانی که هیچ عمل براندازانه ای انجام نداده اند چیست؟ اگر به سنت پیامبر و ائمه اطهار (ع) رجوع کنیم، علی (ع) تعدی مردان مسلح دشمنان کشورش به دخترکی یهودی را مصیبتی چنان بزرگ می داند که آرزوی مرگ می کند. و اگر به عقل مراجعه کنیم، تمامی مشروعیت نظام اسلامی به حکمرانی عادلانه اش باز می گردد و هر ستمی، بنیان های مشروعیت آن را سخت به لرزه در می آورد. زمانی به استناد سخنی از امام خمینی مبنی بر این که حفظ نظام اوجب واجبات است هر گونه انتقادی نسبت به شما و حکومت شما، توسط شما و بازجویان دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی تحت فرمان شما جرم محسوب می شد. خوشبختانه و از سر اضطرار، در روزهای پیش از رأی گیری انتخابات ریاست جمهوری اخیر از کسانی که حتی به نظام اعتقاد ندارند دعوت کردید برای حفظ مصالح کشور در انتخابات شرکت کنند و بدینوسیله، هم منتقدان نظام را به رسمیت شناختید و هم نشان دادید که مصالح کشور از مصالح نظام بالاتر و مهم تر است. آیا ستم هایی که به واسطه ی آن ستار بهشتی ها به دست مأموران تحت امر شما به شهادت برسند (حتی اگر به اصرار دستگاه قضایی منصوب شما بر اساس یک «شوک» مرگبار باشد!) آن قدر بزرگ نیستند که شاید لازم باشد خود شما بر علیه نظام سیاسی ستم پسندی که منشأ آن است قیام کنید؟
سخن از عذرخواهی به میان آورده اید. رهبر جامعه ی اسلامی از آن رو «امام» خوانده می شود که در عمل به دستورات اخلاقی و شرعی، پیشرو است. من نمی دانم چرا رهبران و همراهان جنبش سبز باید به خاطر حقیقت گویی هایی که صحت آنها طی چهار سال گذشته اثبات شد عذرخواهی کنند، اما شما حاضر نباشید از حمایت همه جانبه تان از دولت و دولتمردانی که کشور را در همه ی عرصه ها به خاک سیاه نشانده اند عذرخواهی کنید؟ و نمی دانم چرا پرونده ی کهریزک تا این اندازه کش پیدا کرده و هیچکس جرأت ندارد دست اندرکاران آن را به بیش از پرداخت جریمه ی نقدی دویست هزارتومانی محکوم کند و آنها نیز با سرافرازی از کارنامه ی سیاه خود دفاع می کنند و آن را تبعیت از فرمان شما می دانند و بس و حسرت یک عذرخواهی کوچک را به دل خانواده های قربانیان آن بازداشتگاه مخوف باقی می گذارند؟
پرسش هایی از این دست از شما فراوانند و کافی است سایه ی سهمگین دستگاه های مخوف اطلاعاتی و امنیتی تان را از سر مردم کوتاه کنید تا به تعبیر امام علی (ع)، زبان ها بدون لکنت به صدا در آیند و شهروندان این سرزمین، بی پروا به امر به معروف و نهی از منکر و نصحیه لأئمه المسلمین بپردازند. اما من به طرح همین پرسش ها بسنده می کنم و به جای ادامه ی فهرست سؤالاتی که دارم، سخنم را با تقدیم یک عذرخواهی نه به شما، بلکه به رهبران جنبش سبز به پایان می برم:
آقای کروبی، آقای موسوی، خانم رهنورد، زندانیان بازداشت شده در حوادث پس از انتخابات محبوس در زندان های سراسر کشور! سلام و درود بر شما و پایداری تان در راه حق. عذر تقصیر به پیشگاهتان می آورم از این که همراه وفادار و پایداری برای شما نبوده ام. امروز که به استقامت کسانی که به رئیس جمهور قانونی مصر رأی داده اند می نگرم، از خودم شرمسار می شوم. شما به خاطر من و امثال من در حصر و حبس غیرقانونی، غیرانسانی، غیراخلاقی و غیرشرعی به سر می برید و من به زندگی عادی ام ادامه می دهم. از این شرمندگی سخت دل آزرده ام و در این شب های قدر، به درگاه خداوند توبه و طلب مغفرت می کنم.

فاز 15 و 16 پارس‌جنوبی نصف و نیمه توسط احمدی نژاد راده اندازی شد


مهر : طرح توسعه فاز 15 و 16 پارس جنوبی در هفتاد و سومین ماه توسعه خود در حالی هنوز چاه ها، سکوها و خطوط لوله دریایی، 3 واحد شیرین سازی پالایشگاهی آن آماده راه اندازی نیست که امروز در آخرین روز فعالیت‌های دولت دهم توسط احمدی نژاد افتتاح شد.

محمود احمدی نژاد امروز در آخرین سفر کاری خود به عنوان احمدی نژاد مسافر عسلویه شد تا آخرین وضعیت توسعه فازهای پارس جنوبی را مورد ارزیابی قرار دهد اما برنامه بازدید به افتتاح پالایشگاه های فاز 15 و 16 پارس جنوبی تغییر یافت.

در شرایط فعلی هیچ یک از 24 حلقه چاه دریایی، دو سکوی اصلی فراساحلی، خط لوله انتقال گاز از دریا به پالایشگاه ساحلی، سه ترین شیرین سازی گاز در پالایشگاه هیچ یک آماده راه اندازی نیستند اما تنها واحد شیرین سازی گاز این پروژه راه اندازی و تحت عنوان کل فاز 15 و 16 پارس جنوبی افتتاح شد.

بر این اساس با گذشت چهار سال از فعالیت دولت دهم، هیچ یک از فازهای پارس جنوبی در قالب یک فاز استاندارد در مدار بهره برداری قرار نگرفت و حتی وعده توسعه 35 ماهه فازهای این میدان مشترک گازی هم محقق نشد تا ایران بازهم در رقابت با قطر ناکام مانده باشد.

محمود احمدی‌نژاد بهمن ماه سال گذشته در حاشیه افتتاح طرح ذخیره سازی گاز در سراجه قم، تاکید کرده بود: تا پایان فعالیت دولت دهم با بهره برداری از چندین فاز پارس جنوبی ظرفیت تولید گاز ایران در این میدان مشترک تا دو برابر افزایش می یابد.

با این وجود تغییرات متعدد مدیریتی در حوزه کارفرمایی و پیمانکاری، عدم تامین به موقع منابع مالی و اعتباری، نبود یک برنامه جامع برای اولویت بندی و مدیریت منابع مالی و نا آشنایی برخی از کارفرمایان با مشکلات و چالش‌های فازها موجب شد که پرونده افتتاح فازهای پارس جنوبی در دولت دهم به طور کامل بسته شود.

از سوی دیگر از دو هفته گذشته شرکت نفت و گاز پارس راه اندازی و پیش راه اندازی شتاب زده دو فاز 15 و 16 پارس جنوبی را در دستور کار قرار داده بود که با توجه به 73 ماهه شدن توسعه این دو فاز گازی، بهره برداری نمایشی وراه اندازی شتاب زده آن با واکنش کارشناسان روبرو شد.

محمدرضا زهیری مدیرعامل شرکت نفت و گاز با اشاره به راه اندازی عملیاتی اولین واحد شیرین سازی گاز در طرح توسعه فازهای ١٥ و ١٦ پارس جنوبی، تاکید کرده بود: قرار است گاز فاز 6 تا 8 پارس جنوبی (در دولت نهم افتتاح شد) با ساخت یک خط لوله در فاز 15 و 16 پارس جنوبی شیرین شود.

در این بین موسی سوری مدیرعامل سابق شرکت نفت و گاز پارس با هشدار نسبت به نادیده گرفتن الزامات ایمنی و HSE در افتتاح پالایشگاه فاز 15 و 16 پارس جنوبی در روزهای پایانی دولت دهم، اعلام کرد: تاخیرها قابل جبران بوده اما وقوع یک حادثه در پالایشگاه‌های گاز ترش پارس جنوبی به هیچ وجه قابل جبران و توجیه نیست.

از سوی دیگر خبرها صبح امروز حاکی از آن بود که محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری به دلیل ناآماده بودن طرح توسعه فاز 15 و 16 پارس جنوبی در دو بخش پالایشگاه ساحلی و تاسیسات فراساحلی قصد افتتاح این طرح گازی در آخرین روز فعالیت دولت دهم را ندارد و هدف از سفر یک روزه رئیس کابینه دولت دهم به عسلویه صرفا بازدید از روند پیشرفت اجرایی فازهای گازی است.

سید رضا اکرمی: یکی از پیام های شب های احیاء، رفع کدورت هاست‎

حجت الاسلام والمسلمین سید رضا اکرمی می گوید که باید از مناسبت های مذهبی مانند ماه مبارک رمضان و لیالی قدر، برای کاهش کدورت های سیاسی بهره برد. به اعتقاد او پیام شب های احیا آنطور که در رادیو و تلویزیون و حتی مساجد گفته می شود، تلاش برای رفع کدورت هاست که باید در عرصه سیاسی هم مورد توجه قرار گیرد، اما در عمل این گونه نشده است.
 این عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز به مناسبت شب قدر گفت و گویی با سایت کلمه انجام داده است. او می گوید: در سوره قدر خدای متعال به وضوح اعلام می کند که من فرشتگانی را فرستادم که سلام را برای مردم بیاورد. سلامی که هم جنبه فردی دارد، هم جنبه اجتماعی، هم اخلاقی و هم اعتقادی.
 اکرمی از این منظر به نقش ماه مبارک رمضان و شب های احیا در افزایش سرمایه اجتماعی و رفع کدورت های سیاسی اشاره می کند: «ما می توانیم از شب های قدر این استفاده را بکنیم که هم از جانب خدا پیام سلام را بگیریم و هم به یکدیگر پیام بدهیم و هم در مقام عمل آن را عملیاتی کنیم. یعنی هم در قالب اندیشه و هم در قالب عمل برای یکدیگر آرزوی خوبی و خیر و رشد و تعالی و ترقی داشته باشیم.»
 وی با بیان این که فرهنگ اسلام، فرهتگ مدارا، مسالمت و احترام و اعتماد به یکدیگر است، تصریح کرد: «اگر در جامعه ما چنین چیزی وجود ندارد به این دلیل است که ما بیشتر مسلمان شناسنامه ای هستیم تا قرآنی و محمدی. اگر می خواهیم این فرهنگ مدارا عملیاتی شود باید برگردیم به متن اسلام و زندگی پیامبر و ائمه را ملاک قرار دهیم.»

ترور بانکدار سرشناس ایرانی در مالزی

حسین احمد نجدی، بانکدار سرشناس ایرانی روز گذشته در پایتخت مالزی با شلیک چند گلوله به قتل رسید.
 
به گزارش ایسنا، روز گذشته خبری در اغلب رسانه‌های مالزی از جمله خبرگزاری رسمی مالزی و روزنامه استار منتشر شد که از ترور رییس و بنیانگذار گروه مالی AMBank (بانک عرب مالزی) در یک پارکینگ در کوالالامپور خبر می‌داد.

 سایت خبری مالزین اینسایدر که به عنوان اولین رسانه این خبر را پوشش داد در خبر اولیه خود مقتول را فردی ایرانی با اقامت دائم مالزی معرفی کرد و در توضیح حادثه نوشت: بنیانگذار گروه مالی AMBank یا Arab Malaysian Bank در پارکینگی در نزدیکی دفتر مرکزی AM Bank در کوالالامپور به ضرب گلوله از پای درآمد.
 
این مرد 75 ساله با همسرش در حال حرکت به سمت خودروی خود بود که یک مرد مسلح به وی نزدیک شده و چندین گلوله به پشتش شلیک کرد. در این حادثه که در ساعت 1:30 بعدازظهر به وقوع پیوست حسین احمد نجدی در دم فوت کرد.
 
شاهدان عینی می‌گویند که این زوج پیش از حادثه از معبدی که در مقابل پارکینگ قرار داشت بازدید کرده بودند. یکی از شاهدان که نخواست نامش فاش شود در این خصوص گفت: در حال خوردن غذا بودم که دیدم مردی به این زوج نزدیک می‌شود. سپس صدای شلیک گلوله را شنیدم و دیدم که هر دوی آن‌ها به روی زمین افتادند.
 
وی ادامه داد: وقتی دیدم که ضارب به سمت من می‌دود بلافاصله به محل امنی فرار کردم. ضارب که کلاه بر سر و عینک دودی بر چشم داشت با تاکسی از محل گریخت.
 
این سایت خبری اندکی بعد بدون هیچ توضیحی خبر را تغییر داده و هویت ایرانی این فرد را از خبر حذف کرد.
 
روزنامه استار نیز به عنوان پرتیراژترین روزنامه مالزی در وب‌سایت خود حسین احمد نجدی را یک مرد 75 ساله دارای پاسپورت ایرانی معرفی کرد. این روزنامه نیز در اقدامی غیرحرفه‌یی و تعجب‌برانگیز با تغییر خبر بخشی که نشان می‌داد مقتول ایرانی بوده است را حذف کرد.

 گزارش‌ها نشان می‌دهد که همسر مالزیایی حسین احمد نجدی نیز به دلیل اصابت گلوله به شدت مجروح شده و هم‌کنون در بیمارستان تحت مداوا قرار دارد.

 خیری اهراسا، مقام بلندپایه پلیس کوالالامپور گفت: پلیس به دنبال انگیزه قتل است اما ما معتقد هستیم که انگیزه قتل کاری بوده است.

 روزنامه سان نیز که از روزنامه‌های رایگان و پرتیراژ مالزی به شمار می‌رود در تیتر خبر خود مقتول را "یک بانکدار سرشناس ایرانی" معرفی کرده بود که این روزنامه نیز اقدام به حذف بخش‌های مربوط به ایرانی بودن حسین احمد نجدی کرد و وی را به عنوان بانکدار سرشناس متولد بحرین معرفی کرد.
 
این روزنامه به نقل از رییس پلیس منطقه دانگ وانگی کوالالامپور گزارش داده است که مقتول و همسرش در ساعت 12:30 ظهر برای دیدار و گفت‌وگو با فردی در خصوص خرید سهام یک شرکت ناشناس به یک معبد چینی در نزدیکی محل حادثه رفته‌ و پس از حدود یک ساعت برای استراحت به درون معبد رفته‌اند.
 

آن‌ها پس از چند دقیقه از معبد خارج شده و در حال حرکت به سمت خودروی خود بودند که حادثه رخ می‌دهد. 

ثبت احوال اعلام کرد در ایران، هر ساعت 16 طلاق ثبت می شود!

سازمان ثبت احوال کشور،  رسما اعلام کرد: هر ساعت ۱۶ طلاق در کشور به ثبت می‌رسد. این رقم در 

سال ۹۱ نسبت به سال 90  بیش از ۷درصد افزایش داشته است.

روزنامه تهران امروز، که این خبر را منتشر کرده، به نقل از کارشناسان نوشت:

در 10سال گذشته طلاق در کشور پیوسته رو به افزایش بوده است. خیانت یکی از عواملی مهمی است که 

اعتماد را از یک زندگی خواهد گرفت و بیشتر مردها هستند که  خیانت می کنند. این روزها بیشترین 

مراجعه زن‌ها به مطب‌ها روانشناسی حس خیانت از طرف مردهاست.

تغییر نسل و گذر جامعه از زندگی سنتی به مدرن نیز در بالا رفتن آمار طلاق نقش دارد. در این تغییر نسل 

حتی پدرها و مادرها هم گاهی از طلاق فرزندانشان حمایت می‌کنند و آنها را تحت حمایت خودشان می‌گیرند.

تردید در خصوص ادامه تحریم‌ها علیه ایران توسط آمریکا

تردید در خصوص ادامه تحریم‌ها علیه ایران توسط آمریکا
در حالی که انتظار می رود به زودی مجلس نمایندگان آمریکا دور جدیدی از تحریم‌ها را علیه ایران به تصویب برساند، "کریستین ساینس مانیتور"  درستی این تصمیم را در آستانه روی کار آمدن دولت حسن روحانی در ایران زیر سوال برد. 

بنا بر گزارش "کریستین ساینس مانیتور" در حالی حسن روحانی، رئیس جمهور میانه‌رو جدید ایران یک شنبه هفته آینده به صورت رسمی تصدی امور را به دست خواهد گرفت که امروز کنگره لایحه تحریم‌های جدید علیه ایران را بررسی خواهد کرد.

این نشریه آمریکایی در گزارش خود با اشاره به تلاش گروهی از نمایندگان آمریکایی به تشدید تحریم‌ها علیه ایران، این اقدام را باعث از بین رفتن امکان تعامل میان ایران و آمریکا خواند.

در حالی که موافقان، این اقدام را پیامی درست درباره برنامه هسته ایران تلقی می‌کنند. مخالفان اما در برابر معتقدند تصویب لایحه منجر به از بین رفتن فرصت دیپلماسی خواهد شد. این گزارش در ادامه با اشاره به رویکردهای متناقض در آمریکا در ارتباط با چگونگی برخورد با ایران می نویسد که زمانی که روحانی در انتخابات پیروز شد اوباما اظهار داشت که خواستار بهبود روابط جدی تر با ایران است اما اکنون صداهای متفاوتی از کنگره به گوش می رسد که خواستار تشدید تحریم‌ها علیه ایران است. 

موافقان طرح نیز از سوی دیگر می‌‌گویند غرب باید پیش از آغاز گفتگوهای هسته‌ای گروه ١+٥ با ایران پیامی به تهران برساند که در آن نشان دهد از مواضع خود کوتاه نیامده است.

طرفداران تحریم‌های جدید این نظر را که روحانی منادی "اعتدال" است رد کرده و تاکید دارند ایران از مواضع خود در برنامه هسته‌ای کوتاه نخواهد آمد. بنا بر این گزارش جمهوریخواهان مجلس نمایندگان آمریکا به سخنان روحانی استدلال می‌کنند که پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرده بود "دولت آینده از دفاع از حقوق مسلم ملت ایران کوتاه نخواهد آمد."

"کریستین ساینس مانیتور" با طرح این پرسش که "بهترین رویکرد برای رسیدن به توافق هسته‌ای با ایران چیست؟" می نویسد که هر چند تصمیم مجلس نمایندگان تا زمان تصویب سنا در ماه سپتامبر و تبدیل‌ شدن به قانون تاثیری نخواهد داشت،اما طرفدران افزایش همکاری با ایران معتقدند اکنون زمان مناسبی برای این کار نیست. 

بنا بر این گزارش آنها نگران این هستند‌ که هرگونه حرکتی در آمریکا درباره تحریم‌های جدیدی در ایران به معنای بسته بودن راه دیپلماسی تفسیر شود و هرگونه امید را برای بهبود روابط را از بین ببرد.

شاهد پرونده ستار بهشتی اعتصاب غذا کرد

شاهد پرونده ستار بهشتی اعتصاب غذا کرد
ابوالفضل عابدینی که چهار روز پیش از بند ۳۵۰ زندان اوین به زندان کارون اهواز منتقل شد در‌ نامه‌ای به دادستان تهران از شروع اعتصاب غذا خود خبر داد.او در بخشی از نامه خود تاکید کرد که هرگونه عواقب سؤ ناشی‌ از این اعتصاب غذا متوجه مقامات قضایی صادر کننده‌ی این دستور غیر قانونی خواهد بود. 

روز گذشته نیز ۴۴ زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین در بیانیه‌ای از این انتقال به عنوان تادیب غیر قانونی یاد کردند و خواستار بازگرداندن این روزنامه نگار و فعال حقوق بشر به زندان اوین شدند. خبرگزاری هرانا ضمن انتشار نامه ابوالفضل عابدینی از وخامت حال حسین رونقی ملکی و عدم پاسخگویی به درخواست‌های وی و خانواده‌اش در خصوص مرخصی استعلاجی خبر داد.

این زندانی سیاسی از بیماری کلیوی و دستگاه گوارشی رنج می‌‌برد و به دلیل خونریزی معده قادر به مصرف داروهای تجویزی برای درمان کلیه نیست. چند روز پیش نیز پدر حسین رونقی ملکی در نامه‌ای به دادستانی خواهان مرخصی استعلاجی به فرزندش برای درمان خارج از زندان شد که البته تاکنون جوابی‌ دریافت نکرد.

گفتنی است، ابوالفضل عابدینی و حسین رونقی ملکی، دو زندانی سیاسی هستند که در مدت زمان حضور ستار بهشتی‌ در بند ۳۵۰ زندان اوین با او هم سلولی بودند.

چند روز پیش گوهرعشقی‌، مادر ستار بهشتی‌ در مصاحبه‌ای ضمن اعتراض به برگزار نشدن یک دادگاه منصفانه برای رسیدگی به پرونده مرگ فرزندش گفته بود که رونقی ملکی اعلام کرده است که در دادگاه شهادت بدهد که اثر شکنجه را بر بدن ستار مشاهده کرده و ستار به او گفته که بازجویش گفت او را خواهد کشت. پیشتر عابدینی نیز گفته بود حاضر به شهادت درباره آنچه دیده و شنیده در رابطه با ستار بهشتی‌،  کارگر وبلاگ نویس جوان است.

بسیاری معتقدند اعمال فشار به رونقی ملکی و عابدینی به دلیل آمادگی آنها برای شهادت در رابطه با پرونده ستار بهشتی‌ است.

صدور حكم قطع دست براي يك متهم به سرقت در آبادان

انتخاب : رييس دادگستري شهرستان آبادان از صدور حكم قطع يد براي يكي از متهمان سرقت‌هاي باندي در اين شهرستان خبر داد.
 به گزارش انتخاب، نعمت‌الله بهروزي در تشريح اين خبر گفت: به دنبال شكايت عده‌يي از شهروندان مبني بر سرقت طلاجات، وجه نقد و كارت‌هاي اعتباري بانكي؛ دستور قضايي براي شناسايي سارقان صادر و در نهايت سركرده اين باند از طريق دوربين‌هاي مداربسته شناسايي شد. وي افزود: متهم در يكي از هتل‌هاي خرمشهر همراه با يك خانم، كه همدست وي در فروش طلاجات بود، دستگير شد.
همچنين يك نفر مالخر نيز در اين خصوص در اهواز شناسايي و دستگير شد. بهروزي گفت: پس از رسيدگي به اتهام دستگير‌شدگان، متهم رديف اول درباره سرقت مستوجب حد، به قطع چهار انگشت دست، درباره سرقت تعزيري به رد مال به مبلغ 185 ميليون و 900 هزار تومان، درباره تمرد از ماموران به تحمل 10 ماه حبس و درباره رابطه نامشروع به تحمل 99 ضربه شلاق محكوم شد و متهم رديف دوم نيز به تحمل دو سال حبس و 173 ضربه شلاق محكوم شد.

همچنين فرد مالخر نيز به تحمل دو سال حبس و 74 ضربه شلاق محكوم شد. 

مصرف مواد مخدر در سال 95 و 96 بخاطر بیکاری اوج خواهد گرفت"

مدیرکل دفتر پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی با بیان اینکه سال 95 و 96 پیک مصرف مواد مخدر در کشور خواهد بود، اظهار کرد: پس از آن و تا سال 1400 مصرف مواد مخدر در کشور به وضعیت تعادلی خواهد رسید.
فرید براتی سده در گفت‌وگو با ایسنا، به تحلیلی که توسط پژوهشگران در مورد وضعیت و میزان مصرف مواد در سال‌های آتی کشور انجام شده است، اشاره کرد و گفت: در حال حاضر بر اساس شاخص‌های فعلی، مصرف مواد سه تا 3.5 درصد جمعیت کشور است، اما در سا‌ل‌های 95 و 96 و بر اساس همین شاخص‌ها میزان مصرف مواد مخدر به پنج تا هفت درصد جمعیت کشور می‌رسد.
مدیرکل دفتر پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی با بیان اینکه پس از سال 95 و 96 نرخ بیکاری در کشور پایین می‌آید، بیان کرد: دلیل این موضوع آن است که جوانانی که سال‌های پیش پشت کنکور بوده، مشکل کنکورشان رفع شده و کم‌کم برای اشتغال جذب می‌شوند، اما در حال حاضر به دلیل وجود مشکل بیکاری، با نزدیک شدن به سال‌های 95 و 96 با پیک مصرف مواد مخدر مواجه خواهیم شد، چرا که بیکاری رابطه مستقیمی با اعتیاد دارد.

براتی سده ادامه داد: هم اقتصاددانان و هم جامعه‌شناسان معتقدند پس از سال 96 مشکل بیکاری در کشور کم شده و مصرف مواد مخدر کم کم به نقطه تعادل خود می‌رسد.

روزنامه فرانسوی: در جمهوری اسلامی زنان باید میان حجاب و ورزش یکی را انتخاب کنند

                           الهام السادات اصغری

رادیو فرانسه : روزنامه لاکروا- چاپ پاریس، در شماره امروزش مقاله جالبی دارد درباره سرنوشت غم‌انگیز یک خانم ورزشکار ایرانی که بدلیل اجبار استفاده از حجاب سخت‌گیرانه اسلامی از شرکت در مسابقات محروم شده است.
لاکروا، امروز دو صفحه کامل از نشریه را به وضع ورزش زنان در کشورهای مسلمان اختصاص داده و از جمله یکی از مطالبش مربوط به یک خانم ورزشکار ایرانی بنام "الهام اصغری" است.
بروایت لاکروا، این خانم سی و دو ساله ایرانی معتقد است که رکورد زنان شناگر در بخش شنا در دریا را شکسته است،  ولی مسئولین به دلیل غیرشرعی محسوب کردن پوشش ورزشی او از ثبت این رکورد خود داری می کنند.
"انی یس روتی ول"- مفسر این نشریه، نقل می کند که الهام اصغری روز هفدهم ژوئن سرگذشتش را با خشم روی یوتوب گذاشته و شرح داده است که چگونه روز یازده ژوئن با هشت ساعت شنا کردن در دریای خزر در مقابل نماینده فدراسیون شنا و پیمودن بیست کیلومتر در دریا رکورد این رشته را در بخش زنان شکسته ولی مقامات مسئول از ثبت نتیجه این حرکت خودداری می کنند.
بروایت لاکروا خانم مرضیه اکبر آبادی- وزیر ورزش و جوانان، به این دلیل از ثبت این رکورد ورزشی خودداری کرده است که بعقیده او لباس‌های شنای این شناگر با موازین شرعی همخوانی نداشته‌اند. این در حالی است که این زن ورزشکار جوان در روز شنا نه فقط یک لباس سراسری مخصوص شنای زیر آبی بر تن داشته بلکه یک کلاه شنا نیز بر سر گذاشته و یک کت و یک روسری نیز به آنها اضافه کرده است. یعنی اضافه وزنی معادل شش کیلو!
الهام خشمگین از این تصمیم ناجوانمردانه از دریای خزر به تهران بر میگردد و به ملاقات وزیر ورزش و جوانان میرود تا شاید از راه گفتگو وی را حاضر به ثبت این واقعه کند. ولی خانم وزیر به وی توصیه می‌کند که اساساَ دست از این ورزش برداشته و ورزش دیگری برای خود انتخاب کند.
بعقیده الهام اصغری، محدودیت‌های پوشش ورزشکاران زن، آنها را از پیشرفت در رشته‌های مختلف ورزشی باز می‌دارد. او می گوید این مشکلات تنها مربوط به من نیست. در همه رشته‌ها از جمله در والیبال هم زنان مجبورند لباس‌هائی بپوشند که مزاحم آنهاست. الهام می گوید حتی قوی‌ترین مردان جهان هم قادر نیستند با این لباسی که من به تن داشتم هشت کیلومتر در دریا شنا کنند.
بروایت لاکروا، تاکنون برخی از انواع ورزش ها مثل اسکی روی یخ و یا رقص‌های ورزشی در ایران ممنوع هستند چرا که مخالف شرع توصیف می شوند. البته اگرچه دختران در ایران به اسکی می روند و این ورزش در مناطق کوهستانی مرسوم است ولی دختران حق شرکت در مسابقات را ندارند چرا که لباس‌های مخصوص ورزش اسکی ابعاد بدن  ورزشکاران را می نمایاند.
نشریه سپس شرح می دهد که چگونه این نوع محدودیت‌های پوشش ورزشی، در سال 2012، تیم زنان فوتبالیست ایرانی را در امان- پایتخت اردن، به دلیل محرومیت از شرکت در مسابقه به دستور فدراسیون بین المللی فوتبال، به شکست کشانید و آنها را از شرکت در مسابقات المپیک محروم ساخت.

نویسنده این مقاله از خود می‌پرسد، آیا با انتخاب روحانی بعنوان رئیس جمهوری جدید ایران، ممکن است قوانین پوشش اسلامی ملایم تر شوند و به زنان ورزشکار ایرانی امکان دهند که در مسابقات بیشتری شرکت کنند؟

مسجدجامعی و توفیقی از سوی برخی مراکز وتو شدند

سایت "آینده آنلاین" : با وجود قطعی شدن احمد مسجدجامعی برای وزارت ارشاد و توفیقی برای وزارت علوم از سوی حجت الاسلام روحانی، معرفی آنها به مجلس از سوی برخی مراکز وتو شده است.
این در حالی است که تعیین این دو چهره معتدل از سوی حسن روحانی قطعی شده بود و از آنها خواسته شده بود برنامه خود را برای ارائه به مجلس نهایی کنند.
گفته می شود روحانی در واکنش، در خصوص مسجدجامعی اظهار کرده که او انتخاب خود من است و معرفی او، ربطی به اعلام نامش از سوی آقای خاتمی ندارد.
پیش از این در زمان مطرح بودن نام جعفر توفیقی، حسین شریعتمداری و کاظم صدیقی، در تریبون های خود نسبت به معرفی وزیر علومی که بوی فتنه بدهد، هشدار دادند.

این فشارهای بر دولت روحانی در حالی است که مسجدجامعی و توفیقی، هر دو چهره های معتدلی هستند که یکی بعد از کنار گذاشته شدن عطاء الله مهاجرانی و دیگری بعد از مصطفی معین به عنوان وزرای ارشاد و علوم فعالیت خود را آغاز کردند.

فهرست مهمانان روحانی از مجلس برگشت خورد

یک عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی گفت: فهرست مهمانان رئیس جمهور منتخب برای حضور در مراسم تحلیف که به هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی برای دعوت رسمی اعلام شده بود، جهت اصلاح به تیم مشاوره روحانی ارجاع داده شد.
این عضو هیئت رئیسه مجلس که خواست نامش فاش نشود، در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: فهرست مهمانان رئیس جمهور منتخب برای شرکت در مراسم تحلیف به هیئت رئیسه مجلس جهت دعوت رسمی اعلام شد اما جهت اصلاح به تیم مشاوره ای روحانی ارجاع داده شد.
وی در پاسخ به این سئوال که آیا باید تعدادی از مهمانان حذف شوند، ادامه داد: تعداد صندلی های صحن علنی مجلس شورای اسلامی محدود است به همین دلیل فهرست مهمانان رئیس جمهور منتخب را ارجاع دادیم تا تعداد مهمانانی که در  صحن باید حضور یابند مشخص شود.
این نماینده مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: قصد ما از ارجاع دادن لیست این نبود که تعداد مهمانان کم یا زیاد شود تنها باید مهمانانی که در صحن باید حضور یابند مشخص شوند.
به گزارش خبرنگار پارلمانی مهر  مراسم تحلیف رئیس جمهور منتخب یکشنبه هفته آینده در صحن علنی مجلس برگزار  می شود. مجلس شورای اسلامی برای اولین بار  علاوه بر سفرا ، مهمانانی را از مقامات کشورهای خارجی برای حضور در این مراسم  دعوت کرده است، به همین دلیل با کمبود جا رو به رو است و قرار شده تعدادی از مهمانان در محل کمیسیون تلفیق حضور یابند.

کمک نفتی 3.6 میلیارد دلاری ایران به سوریه


خبرگزاری رسمی سوریه(سانا)از امضای یک توافقنامه بین ایران و سوریه برای اعطای یک خط اعتباری نفتی ایران به ارزش 3.6 میلیارد دلار به سوریه خبر داد.

به گزارش عصر ایران این توافقنامه که روز دوشنبه و در آخرین روزهای پایان دولت دهم در تهران و بین بانک های مرکزی ایران و سوریه رسیده است، مقرر می کند در ازای اعطای یک خط اعتباری نفتی ایران به سوریه به ارزش 3.6 میلیارد دلار ، ایران بتواند در زمینه های مختلف در این کشور سرمایه گذاری کند.

بر طبق این قرار داد ما به ازای  پول نفت دریافت شده از ایران بر اساس این خط اعتباری از طریق سرمایه گذاری های ایران در زمینه های مختلف در سوریه تامین خواهد شد.

خبرگزاری سانا به نوع سرمایه گذاری های آتی ایران در سوریه اشاره ای نکرده است.

سوریه هم اکنون به دلیل جنگ داخلی ،نیازمند واردات نفت از خارج از کشور شده است.

این در حالی است که پیش از جنگ داخلی ، این کشور نه تنها نیازهای داخلی خود را تامین می کرد بلکه بخش کوچکی از نفت استحصالی خود را به خارج صادر می کرد.

ایران پس از آغاز جنگ داخلی سوریه، میلیارد ها دلار از طریق اعطای خطوط اعتباری به این کشور کمک کرده است. 

هشدارترکان: اخبار موثق داریم که دولت دهم با عجله مشغول قرارهای میلیاردی و استخدام های گسترده است


نماینده ویژه حسن روحانی برای پیگیری امور انتقالی از دولت دهم به یازدهم، از عملکرد روزهای اخیر دولت دهم مبنی بر تصویب و اجرای عجولانه برخی تصمیمات انتقاد کرد.
اکبر ترکان در گفت وگو با ایسنا، با اشاره به نامه درخواست محمود احمدی نژاد در سال ۸۴ از دولت هشتم مبنی بر ضرورتِ انجام نشدن برخی کارها در دوره انتقالی، از وی و دولت دهم خواست تا به محتوای آن نامه متعهد باشد.
وی یادآور شد: در دوره مشابه این دوره انتقالی بین دو دولت، در سال ۸۴ آقای احمدی نژاد نامه ای را در ۱۷ بند صادر کرده و در آن خواسته بود که آقای خاتمی به عنوان رییس دولت هشتم برخی کارها را انجام ندهد تا دولت جدید مستقر شود.
ترکان ادامه داد: در آن نامه خواسته شده بود که از نقل و انتقال، استخدام و مامور کردن پرسنل، خرید و فروش دارایی ها، بستن قراردادهای جدید و موضوعات تعهدآور در دولت هشتم پرهیز شود و ما انتظار داریم که دولت فعلی (دولت دهم) نیز همان نامه احمدی نژاد به خاتمی را در دستور کار خود قرار دهد و به آن متعهد باشد و همان کارهایی که انتظار داشتند آقای خاتمی در دوره انتقالی دولت هشتم به نهم انجام ندهد، خودشان امروز رعایت کنند و انجام ندهند.
نماینده ویژه حسن روحانی برای پیگیری امور انتقالی از دولت دهم به یازدهم با بیان اینکه “ما می خواهیم آقای احمدی نژاد و دولت دهم به درخواستی که خودشان هشت سال قبل داشتند متعهد باشند و خواسته بیشتری نداریم”، گفت: اخبار موثقی وجود دارد که این پایبندی، رعایت نمی شود؛ مثلا در برخی دستگاه ها و ارگان ها به سرعت مشغول استخدام و جذب نیروها بصورت عجولانه هستند و این جریان به شکل سیل آسا ادامه دارد و این کارها به هیچ وجه اخلاقی نیست.
وی در ادامه اظهار کرد: مگر قرار نبود افراد بدون بلیط برگردند؟! اینها دارند استخدام و انتقال بی بلیط ها را قطعی می کنند و این اصلا مناسب نیست. قرار بود نقل و انتقال اموال صورت نگیرد ولی این کار بصورت گسترده در حال انجام است.
ترکان با انتقاد از بسته شدن برخی قراردادها در دوره انتقال دولت دهم به یازدهم، تصریح کرد: نمی گوییم این قراردادها خوب است یا بد است بلکه حرف ما این است که اجازه دهند دولت بعد این قراردادهای جدید را بررسی کند. چه عجله و اصراری وجود دارد که در روزهای پایانی دولت فعلی قراردادهای میلیاردی بسته شود؟ این ها برای دولت بعد زحمت درست می کند.
نماینده حسن روحانی برای پیگیری امور انتقالی به دولت یازدهم همچنین تاکید کرد: تمام تعهداتی که بدین ترتیب برای دولت بعدی ایجاد می شود، در ابتدای کار دولت یازدهم به دقت بررسی می شود و هرکدام از آنها که به مصلحت و بر اساس قانون و ضوابط و متناسب با زمان اقدام نباشد، کأن لم یکن خواهد شد.
وی با اشاره به واکنش نماینده دولت دهم در دوره انتقالی به این درخواست ها و تذکرات گفت: ما این موارد را به دولت فعلی منعکس کرده ایم و نماینده آن ها یعنی آقای بقایی به برخی از آن ها عمل کرده است ولی به نظر می آید که کار از دست ایشان هم خارج شده است. چندبار ایشان جلوی خود من زنگ زده و اقدام کرده است ولی به نظر می سد که تاثیری نداشته است و عده ای کار خود را انجام می دهند.
ترکان در پایان درباره انگیزه های این قبیل اقدامات دولت فعلی اظهار کرد: نمی دانم چه انگیزه و دلیلی برای این همه عجله وجود دارد و به همین خاطر هم هست که در ابتدای کار دولت یازدهم باید تمام این موارد را به دقت بررسی کرد.

فرشاد مومنی: مسائل حیاتی کشور را بازیچه سیاست‌زدگی و تبلیغات وارونه نکنیم

فرشاد مومنی با اظهار تاسف از اظهار نظرهای روزهای آخر دولت دهم می گوید: با کمال تاسف کسانی که در مقام شعار و ادعا بیش از همه در این زمینه‌ها سروصدا دارند، به فضای سیاست‌زده کنونی دامن می‌زنند و آمارهای مورد مناقشه و به شدت مغشوش ارائه می‌کنند و بسیار فراتر از آنچه قابل تصور باشد، دست به اقداماتی می‌زنند که دولت آینده را به گروگان اقدامات و تصمیمات ناسنجیده در می‌آورد و مردم را دستخوش اضطراب و نگرانی بیشتر درباره آینده می‌کند.
مشاور ارشد اقتصادی میرحسین افزوده است که گویی برای این افراد فقط و فقط تبرئه خود به هر قیمتی که باشد، مهم است. گرچه با کمال خوشبختی این ژست‌ها و رفتارها دیگر حتی در میان هم‌پیمانان سیاسی این افراد نیز چندان خریداری ندارد، اما از آنجایی که ادامه این رویه‌ها در روزهای پایانی دولت فعلی همچنان هزینه‌هایی را به جامعه تحمیل می‌کند و باب مناقشه‌های جدید در میان آحاد مردم را در شرایطی که بیش از هر زمان دیگر به اتحاد و همدلی و گستاخی روبه‌رو شدن با واقعیت‌های تلخ موجود نیاز داریم، باز می‌کند. این تز کاری به امید آن‌که گوشی برای شنیدن وجود داشته باشد، تقدیم ملت عزیزمان می‌شود.
فرشاد مومنی با نقل خاطره خود از سالهای اول انقلاب نوشته است: اینجانب به مناسبت مسئولیت‌هایی که در حزب جمهوری‌اسلامی داشتم به صورت منظم توفیق شرکت در جلساتی را در دوران نخست‌وزیری شهید رجایی پیدا کردم که دستاوردها و آموخته‌های آن جلسات سهم به‌سزایی در شکل‌گیری شخصیت اجتماعی و مسئولیت‌شناسی برایم داشت. درک محضر شهید رجایی در زمره بزرگ‌ترین توفیقات زندگی شخصی من محسوب می‌شود. به خاطر دارم که در یکی از آن جلسات، ایشان برای توضیح چرایی انتخاب شهید باهنر به نخست‌وزیری خاطره‌ای را نقل کردند که شاید بازگویی آن اندک کمکی به اصلاح فضای سیاست‌زده کنونی کند. ایشان می‌فرمودند در دوران مبارزه روزی خدمت آیت‌الله شهید بهشتی رسیدند و صادقانه و معصومانه از ایشان ارائه از تعریفی از حکومت اسلامی را طلب نمودند. پاسخ سیدالشهدای انقلاب اسلامی این بود که در یک عبارت کوتاه حکومت اسلامی را معادل امامت عدل معرفی کردند و در توضیح آن فرموده بودند که یک معنای امامت عدل آن است که در ساختار سلسله مراتبی حکومت اسلامی هرقدر به سطوح بالاتر نزدیک می‌شویم بیشتر بوی اخلاق و صداقت و ادب به مشام برسد.
وی در این یادداشت که در بهار منتشر شد، افزوده است: در این ایام که توفیق درک لیالی قدر نصیب همه مسلمانان عالم شده است و ایام، ایام شهادت مولی علی‌ابن‌ابیطالب و اوج عبادت و بندگی خدا و بهار قرآن و توجه همگانی به ادب و اخلاق و صدق‌ورزی است، با کمال تاسف کسانی که در مقام شعار و ادعا بیش از همه در این زمینه‌ها سروصدا دارند، به فضای سیاست‌زده کنونی دامن می‌زنند و آمارهای مورد مناقشه و به شدت مغشوش ارائه می‌کنند و بسیار فراتر از آنچه قابل تصور باشد، دست به اقداماتی می‌زنند که دولت آینده را به گروگان اقدامات و تصمیمات ناسنجیده در می‌آورد و مردم را دستخوش اضطراب و نگرانی بیشتر درباره آینده می‌کند. گویی برای این افراد فقط و فقط تبرئه خود به هر قیمتی که باشد، مهم است. گرچه با کمال خوشبختی این ژست‌ها و رفتارها دیگر حتی در میان هم‌پیمانان سیاسی این افراد نیز چندان خریداری ندارد، اما از آنجایی که ادامه این رویه‌ها در روزهای پایانی دولت فعلی همچنان هزینه‌هایی را به جامعه تحمیل می‌کند و باب مناقشه‌های جدید در میان آحاد مردم را در شرایطی که بیش از هر زمان دیگر به اتحاد و همدلی و گستاخی روبه‌رو شدن با واقعیت‌های تلخ موجود نیاز داریم، باز می‌کند. این تز کاری به امید آن‌که گوشی برای شنیدن وجود داشته باشد، تقدیم ملت عزیزمان می‌شود.
یکی از مسائل بنیادی که همه وجود حیات جمعی ایرانیان را به صورت مستقیم و غیرمستقیم و آشکار و پنهان تحت‌تاثیر خود قرار می‌دهد، بحران بهره‌وری در اقتصاد ملی است. شکل خام و ابتدایی این مساله در قالب این سوال ملی در ذهن همه ایرانیان کم‌و‌بیش جای دارد که با دسترسی به دلارهای نفتی چند‌صد‌میلیارد دلاری طی سال‌های اخیر چرا کشور با این همه مشکلات کوچک و بزرگ روبه‌رو است؟ سطوح بالاتری از این مساله را می‌توان با مبنا قرار دادن قانون برنامه چهارم توسعه دریافت. در این سند در حالی که به دولت اجازه داده شده بود که سالانه فقط به‌طور میانگین ۱۶/۵ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی را مصرف کند و بقیه را به حساب ذخیره ارزی واریز کند، اکنون کشور ما شرایطی را شاهد است که در طی سال‌ها به‌طور متوسط بیش از چهار برابر آن رقم دلارهای نفتی هزینه شده‌اند، اما دستاوردهای حاصله در بعضی از موارد به کمتر از یک چهارم آن چیزی که باید با هزینه‌کرد ۱۶/۵ میلیارد دلار حاصل می‌شد، هم نرسیده است. این در حالی است که بی‌انضباطی‌های مالی دولت و اتلاف‌ها و اسراف‌های بی‌سابقه‌ای که صورت داده است، می‌تواند یک فهرست بلند و بالایی را رقم زند. آن چیزی که مساله را از همه جدی‌تر و حیاتی‌تر می‌سازد، آن است که با وجود عادت این دولت به عدم انتشار یا انتشار گزارش‌ها و آمارهای دیرهنگام زبانزد خاص و عام است، اما در صفحه ۳۹۵ جلد اول گزارش اقتصادی سال ۱۳۸۶ که توسط معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رییس‌جمهوری منتشر شده، به گوشه‌هایی از بحران بهره‌وری در اقتصاد ملی اشاراتی شده است.
در این صفحه می‌خوانیم که در فاصله سال‌های ۱۳۵۵ تا ۱۳۸۶ شاخص بهره‌وری کل عوامل تولید از ۱۱۳ به ۸۶ تنزل یافته است. این در حالی است که طی دوره مزبور از یک طرف موجودی سرمایه سرانه کشور به قیمت‌های ثابت ۲۶‌درصد رشد را نشان می‌دهد و از طرف دیگر شاغلین با سواد کشور دو برابر، شاغلین دارای تحصیلات عالی کشور پنج برابر و ‌درصد شاغلین بی‌سواد کشور یک پنجم شده‌اند. اکنون مجال آن نیست که به صورت کارشناسی درباره طول و عرض این مساله و نقش علم‌گریزی‌ها و برنامه‌گریزی‌ها و قانون‌گریزی‌ها در شکل‌گیری این بحران بحث مبسوط داشته باشیم، اما برای آن‌که وجوه مساله و نقش علم‌گریزی‌ها و برنامه‌گریزی‌ها و قانون‌گریزی‌ها در شکل‌گیری این بحران بحث مبسوط داشته باشیم، اما برای آن‌که وجوه دیگری از این بحران جدی که پایداری نظام ملی را در همه عرصه‌های حیات جمعی به چالش می‌کشد، آشکارتر شود، گزارش عملکرد اقتصادی سال ۱۳۸۸ را که مربوط به سال پایانی برنامه چهارم می‌شود، از صفحه ۴۵۸ گزارش رسمی منتشرشده با هم مرور می‌کنیم. در این گزارش به صراحت اظهار شده است که طی سال‌های برنامه چهارم توسعه بهره‌وری هیچ نقشی در رشد اقتصادی کشور نداشته است و یکی از مهم‌ترین ریشه‌های این وضعیت بحرانی را آن می‌داند که در دوره مسئولیت دولت فعلی و به‌طور مشخص در سال‌های برنامه چهارم توسعه، شاخص‌های سرمایه انسانی، دانش و فناوری، تحول چندانی نداشته است؛ زیرا هم با کاهش بهره‌وری سرمایه روبه‌رو بوده‌ایم و هم با کاهش سهم هزینه‌های تحقیق و توسعه و هم توان رقابت اقتصاد ملی کاهش یافته است. هرکسی که با گزارش‌های منتشرشده در این دولت سر و کار داشته، نیک می‌داند که اوضاع در زمینه بهره‌وری باید به چه وضعی رسیده باشد تا حتی در یک گزارش رسمی با چنین انعکاسی روبه‌رو باشیم. اینجانب اکنون به دنبال واکاوی ریشه‌های این مساله نیستم و به همین اندازه بسنده می‌کنم که در بهترین سال‌های درآمد نفتی و در قله حمایت‌های گسترده سیاسی- اجتماعی از دولت فعلی، بی‌سابقه‌ترین سطوح بحران بهره‌وری ملی ظاهر شده است.
در همین شرایط گزارش سالانه صندوق بین‌المللی پول در سال ۲۰۱۲ تصریح می‌کند که بالاترین نرخ تورم و بدترین رتبه در این زمینه در سال مزبور و در منطقه خاورمیانه و شمال افریقا به ایران تعلق داشته است. روند‌های مربوط به نرخ بیکاری و رشد اقتصادی نیز در همان گزارش با عنوان یکی مانده به بدترین رتبه به ایران تعلق داشته است. ابعاد دور باطل رکود تورمی موجود که محصول علم‌گریزی، قانون‌گریزی و برنامه‌گریزی نظام‌وار در این دولت بوده، به گونه‌ای است که حتی با نرخ رسمی اعلام شده درباره تورم در ایران برای سال ۲۰۱۲، همین نرخ اعلام شده چیزی نزدیک به ۳/۵ برابر میانگین نرخ تورم در کشورهای جنوب غرب آسیاست و در آن سال‌ها در مقیاس جهانی فقط پنج کشور هستند که تورمی بالاتر از ما داشته‌اند که عبارتند از کشورهای بلاروس، اتیوپی، ونزوئلا، اوگاندا و سودان. در چنین شرایطی هرکسی باید وجدان خود را قاضی کند تا ببیند آیا وقت مردم و مسئولان باید به گونه‌ای که اکنون مشاهده می‌کنیم، صرف شود یا آن‌که به قاعده ادب مسلمانی و ادعای اصولگرایی. به‌ویژه به اعتبار ایام بسیار مبارکی که در آن به سر می‌بریم، بیاییم صادقانه واقعیت‌ها را با مردم در میان بگذاریم و به جای ادعای قابل مناقشه کاهش نابرابری‌ها توضیح دهیم که چرا اکثریت قاطع جمعیت ما قادر نیستند با یک شیفت کار شرافتمندانه از عهده مخارج حداقلی یک زندگی شرافتمندانه بر‌آیند.
باید توضیح داده شود که طی سال‌های اخیر چه رویه‌هایی در دستور کار بوده که به صورت منظم حتی در گزارش‌های سالانه بودجه خانوار، سهم و وزن هزینه‌ها، دائما بالاتر از درآمدهای متوسط خانوارهای ایرانی بوده است و اگر این گزارش رسمی مرکز آمار ایران صحت دارد، باید توضیح داده شود که با وجود این شکاف فزاینده چگونه امکان دارد نابرابری‌ها کاهش پیدا کرده باشد؟ چگونه امکان دارد در حالی که کشورمان در کم‌سابقه‌ترین سطوح در دور باطل تورمی گرفتار شده و موقعیت‌های جهانی و منطقه‌ای کشورمان را به شرحی که اشاره شد به قهقرا می‌برد، می‌توان ادعای کاهش نابرابری‌ها را باور کرد. آیا بهتر نیست به جای برخوردهای فرافکنانه و متهم کردن ابر و باد و مه و خورشید و فلک برای تبرئه خود، دولت جدید را با برخورد انتقادی سازنده و داوطلبانه براساس ضابطه امامت عدل یاری کنیم که از اشتباهات پیشین درس بگیرد و از تکرار آن‌ها اجتناب ورزد؟ آیا بهتر نیست در مسیر انتخاب دولتمردان جدید رییس‌جمهوری منتخب را براساس ضابطه امامت عدل بازخواست کنیم و مورد تهدید و نکوهش قرار دهیم و نه برخوردهای کینه‌توزانه و عمدتا ناشی از به خطر افتادن منافع رانتی و باندی؟ آیا بهتر نیست با مردم که این همه صادقانه و خالصانه با دولت و نظام جمهوری‌اسلامی همراهی کرده‌اند، همراهی کنیم و به انتخاب آن‌ها احترام بگذاریم و با در میان گذاشتن واقعیت‌ها، صدق‌ورزانه کمک کنیم تا راه بهتری به سوی آینده گشوده شود؟ با کمال تاسف به محض آن‌که گوشه‌هایی از این‌گونه واقعیت‌ها که همگی مستند به گزارش‌های رسمی همین دولت است، مطرح می‌شود، کسانی بیان این حرف‌ها و واقعیت‌ها را به معنی نادیده گرفتن تلاش‌های این دولت می‌دانند. لااقل اینجانب به سهم خود منکر تلاش‌های این دولت نیستم اما اگر قرار باشد براساس ترمینولوژی شهید‌بهشتی در این زمینه قضاوت کنیم، انرژی‌های صرف‌شده از طریق رویه‌های علم‌گریزانه، قانون‌گریزانه و برنامه‌گریزانه را ترجیح می‌دهند که نوعی تقلا محسوب کنند تا تلاش به معنای یک کوشش آگاهانه و هدف‌دار! چقدر خوب است که مسئولان دولت فعلی لااقل در این چند روز باقیمانده قدری از این زاویه با دولت جدید و ملت همدلی و انتقال تجربه کنند.

مصباح یزدی: اقتضای توحید اعتقاد به ولایت است

مصباح یزدی با اشاره به اعتقاد به ولایت فقیه به عنوان دنباله اعتقاد به ولایت ائمه اطهار(ع) گفته است: ولایت در حقیقت متمم اعتقاد به توحید بوده و اگر کسی فاقد این اعتقاد باشد معتقد بودن او به توحید هم نقص خواهد داشت.
اهل بیت(ع) اهتمام ویژه‌ای نسبت به گسترش مفهوم ولایت داشتند.
مصباح یزدی از ساکتین زمان انقلاب و دهه اول جمهوری اسلامی پیش از این نیز مدعی شده بود که یکی از علل اصلی عدم ایمان واقعی به ولایت فقیه، کم‌کاری و سستی ما در این ۳۵ سال بوده است. وی بر این باور است که مخالفت با ولایت فقیه فقیه در حد شرک به خداست.
مصباح یزدی که در زمان بنیانگذار جمهوری اسلامی اعتقادی به تشکیل حکومت اسلامی نداشت، اینک اظهار نظر کرده است که اهل بیت(ع) اهتمام ویژه‌ای نسبت به گسترش مفهوم ولایت داشتند و این یک تکلیف الهی برای آنها بود.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به شرایط دوران معاویه و خلفای پس از او اشاره کرد و افزود: وضعیت شیعیان در آن دوران بسیار سیاه بود و حتی اصحاب امام علی(ع) را به راحتی بر دار می‌آویختند و غم‌انگیزتر این‌که این کار جزو دین محسوب می‌شد و کار به جایی رسیده بود که همه ائمه جمعه و جماعات در ممالک اسلامی سبّ و لعن علی(ع) را در مسجد انجام می‌دادند.
مصباح یزدی با اشاره به تدبیر اهل بیت(ع) برای حفظ مکتب تشیع گفت: آنها با روش‌های گوناگون از جمله تقیه این کار را انجام می‌دادند و الا بدعت‌گزاری‌ها به جای معارف ناب اسلامی می‌نشستند و اسمی از دین محمد(ص) باقی نمی‌ماند.