۱۳۹۱ بهمن ۹, دوشنبه

نامه ی نوری زاد به رهبر درباره ی فیلم جدید رخشان بنی اعتماد


هم ما و هم شما، می دانیم که شما برای ورود به کشورهای دیگر با محدودیت های فراوانی مواجهید. یعنی شما نمی توانید به راحتیِ یک فرد روستایی، ویزا بگیرید و مثلاً به دوبی و مالزی و عربستان سعودی سفر کنید. دلیلش هرچه هست، بماند. حتماً اسم ما را جوری در فهرست خط قرمزهای بین المللی جا داده اند که به محض خروج از کشور، دستگیرمان می کنند و با هیاهوی بسیار، دادگاههای آنچنانی خود را برای محکومیت ما می آرایند و در همان کشورها زندانی مان می کنند.
سخنِ من در این نوشته اما متفاوت است. من می خواهم شما را به حج ببرم. به طواف خانه ی خدا. شاید تعجب کنید. که: مگر ممکن است؟ مرا کجا به عربستان راه می دهند؟ و بفرمایید: تازه اگرحاکمان عربستان موافقت کنند، من مگر پای از کشور خود بیرون می گذارم؟ چرا؟ چون عاقل بی جهت خود را به مهلکه درنمی اندازد. می گویم: نگران نباشید آقا. من نگرانی شما را برطرف می کنم. با این تضمین که: اجر و پاداش این حجی که من برای شما تدارک دیده ام، بسیار بسیار افزون تراز حج متداولی است که حاجیان سنتی برای گذاردنِ آن از هم سبقت می گیرند. نیازی به چمدان بستن و ویزا گرفتن و منت کشیدن از حاکمان سعودی نیست. تنها شرط من این است که: احرام بپوشید. نیت کنید و پای برهنه و آشفته موی، به طواف درآیید. کجا؟ در همینجا. در بیت مکرم تان.
شنیده ایم که جناب شما هرازگاهی در همان بیت شریف به تماشای برخی از فیلم های سینمای ایران می نشینید و سرآخر، سازندگان آن فیلمها را مورد تفقد قرار می دهید. که البته این در نوع خود کاری درست و شایسته است. منتها نادرستی، متوجه ی قصد و غرضِ دوستان و کارگزارانی است که فیلم های “خاص”ی را برمی گزینند و شما را به تماشای آنها فرا می خوانند. فیلم هایی که عمدتاً مفرّح اند و تماشای شان نیازی به احرام پوشی ندارد. احرام پوشی آنجا به ضرورت روی می بَرَد که قرار است ما از “خودِ”مان خالی شویم. و حال آنکه اغلب فیلمهای برگزیده، ما و شما را به تداوم همین “خود”ی که گرفتارش هستیم ترغیب می کنند.
من اما یک فیلم خاص برای شما تدارک دیده ام. از هنرمند گرانمایه سرکار خانم رخشان بنی اعتماد. کارگردان فهیم و شریف و خوشفکر خودمان. خدای می داند که نیت و خواست من، دو زانو نشاندن شما در محضر آیه ای از قرآن است که صورتی از تصویر بخود گرفته. که: برای رؤیت آسمان، باید به آسمان احترام نهاد. باید قدر آسمان را دانست. وگرنه تماشای آسمان از هرکسی برمی آید.
عمده ی فیلمهایی که برای شما انتخاب کرده اند، جوری بوده اند که شما را تاکنون به نشستن بر صندلیِ تماشا فرا خوانده اند. و حال آنکه من می خواهم شما از جا تکان بخورید و به جنبش درآیید. با اطمینان می گویم: شما در تماشای فیلم خانم بنی اعتماد، صرفاً یک تماشاگر نخواهید بود. این فیلم، مشخصه ی محوری اش همین است. که مخاطب را تکان می دهد. و چُرتِ مستمر او را می پراند. و او را به راهی درمی اندازد که باید برود. به کانونی از اندیشه و عمل. به معبری ازنگرانی. و به منتهایی از بصیرت. همان واژه ای که شما آن را بسیار دوست می دارید. و ما نیز.
مطمئنم شما در حین تماشای فیلم جدید خانم بنی اعتماد از جا برمی خیزید و به طواف مردم خروج می کنید. مردمی که شما سخت از آنان غافل مانده اید. و آنها را به امان خدا، و به دست کارگزاران هفت خط خود سپرده اید. این فیلم، صدای مردمی را به شما می رساند که دستشان از دامان کبریایی شما کوتاه است. مردمی که همه جا هستند و شما فراموششان کرده اید. مردمی که به هیچ گرفته شده اند و هرازچندی بهنگام دادنِ رأی و راهپیمایی، آگاه و سلحشور و شهیدپرور و در صحنه و دارای مشتِ محکم لقب می گیرند.
اغلب فیلمها “قصه”اند. و زاییده ی ذوق نویسندگانشان. فیلم سرکار خانم بنی اعتماد با آنکه اسمش “قصه ها”ست، مطلقاً قصه نیست. بل مستندی از کوچه پس کوچه های این کشور فقیه زده است. کشوری که فقیهان طلبکارش مرتب بر مردم تحکم کرده اند و بر حلال و حرامشان خط و نشان کشیده اند اما هیچگاه جانبدار حاجت های بطئی و جاری مردم نبوده اند. در فیلم “قصه ها” سرکار خانم بنی اعتماد در قامت هزار مرجع تقلید ظاهر شده است. مرجعی که حلال و حرام و بایستگی ها را به شایستگی رصد کرده و همگان را، و بویژه جناب شما را به ترمیم حاجت های فروخورده ی مردم فرا می خواند.
اغلب فیلم ها در محدوده ی زمان نمایش خود محدودند. یعنی به محض اتمام، به حاشیه می روند و از خاطره ها محو. حُسنِ فیلم خانم بنی اعتماد اما به این است که تازه بعد از پایان یافتن، شروع می شود. و یقه ی مخاطب را می گیرد. و سهم و نقش هر یک از مخاطبان را در قصه های خود مطرح و حقوق معوقه ی مردم را از آنان واخواهی می کند. و البته سهم و نقش جناب شما را. تقاضا می کنم حتماً این فیلم را ببینید.
به همه ی مقدسات سوگند که این فیلم، در خیرخواهی و وطن دوستی و مسلمانی، و جانبداری از ادب و انسانیت و شرافتِ مخدوش ایرانیان، به صداقتی ژرف فروشده است. جوری که شما با تماشای آن، همان دو تکه احرام سپید را نیز بر تنِ خود حس نمی کنید. چرا که این فیلم، مخاطبِ خود را برهنه می کند. برهنه از “خودِ” ناجورش. خودی که همه ی ما گرفتار شلتاق های آنیم.
در سلامتِ آسمانیِ این فیلم همین بس که هنرمندان و بازیگران نامدارش، بی آنکه پولی و دستمزدی بگیرند، در برآمدنِ این اثر سهیم شده اند. و ملاحتِ دیگر این اثر، تجمیعِ آثار سابق سینماییِ سرکار خانم بنی اعتماد است. یعنی در فیلم “قصه ها”، طعمی از شخصیت ها و فیلمهای سابق خانم بنی اعتماد جاری است. جوری که شما هم فیلم “قصه ها” را می بینید و هم غصه های کارگردانش را که آیینه ایست از غصه های مردم.
من به شما قول می دهم که شما بلافاصله بعد از تماشای این فیلم دگرگون خواهید شد. و نگاهتان به اساس هستی و به کشورتان ایران و مردمانش تغییر خواهد کرد. اگر نگویم با اتمام فیلم “قصه ها” گریبان خود را خواهید درید، اما گریبان بسیاری از اطرافیان و دزدان و فریبکاران و نام آورانِ بر مسند نشسته را خواهید گرفت. و حتماً نیز با تمام ارادت خود در برابر مردم به زانو درخواهید افتاد. و چه منظره ای زیباتر از این. که رهبری به تواضع و پوزش، در برابر آحاد مردم به زانو درآمده باشد.
این فیلم خارج از اراده ی سیاست های سینمایی کشور ساخته شده است. گویا نمازی است که یک فرد، نمی خواسته به ریا ادایش کرده باشد. بهمین دلیل، از دایره ی تأیید و نمایش عام بیرون افتاده. اطمینان دارم بمحض تماشای این فیلم، و با نگاهی عمیق به صورت سیاست گزاران سینمایی کشور، راه را برای عرضه ی داخلی و جهانیِ آن خواهید گشود و به احرامی که برای تماشای این فیلم به تن کرده اید، غرور خواهید ورزید. که من اگر با شما در تماشای این فیلم سهیم باشم، به شما خواهم گفت: حج تان قبول!
محمد نوری زاد
پنجم بهمن ماه سال نود و یک

قاتلی به اسم شیخ صادق لاریجانی


گرچه دست این شیخ بی سواد، از همان سال هشتاد و هشت به تضییع خون و حق بی گناهان آلوده شد اما در این چند ماه اخیر، او رسماً در قامت یک قاتل حرفه ای ظاهرشده و ساطور بدست عربده می کشد و گریبان می درد. من از همان ابتدایی که او اراده ی دستگاه قضایی کشور را در دست گرفت، یک چنین روزهای نکبت باری را برای وی و سرنوشت قضایی این کشور “فقیه زده” پیش بینی می کردم. این شیخ را بی آنکه تجربه ی یک روز قضاوت باشد، ناگهان از حال و هوای خشک حوزه ها برکشیدند و بر سر دستگاه قضا جلوس دادند. هنوز یک ماهی از پذیرش این مسئولیت خطیر نگذشته بود که پخمه گون به کاروان “فتنه گویان” پیوست و هیچ به این مهم اعتنا نکرد که: هرکه اگر برای رقیب هوار و خط و نشان می کشد، رییس دستگاه قضا نباید شأن خود را در کف خیابان های شعار به زیر پا اندازد. چرا که او باید فارغ از هیاهوی این و آن، دستگاهی امن و خالی از حب و بغض برآورد و صرفاً جانب حق را بگیرد. حتی اگر این حق، در خانه ی دشمن باشد.
من در سال هشتاد و هشت، و در نوشته ای به اسم “سقوط قاضی القضات شهر” به همین نکته ها اشاره کردم و این شیخ قضاوت نکرده را از ورود به بازی های ویرانگر جناحی برحذر داشتم. هم بخاطر این نوشته بود که مرا به زندان انداختند تا بخیال خام خود فضا را برای حامیان ولایت فراخ و امن کنند. در این سالها، این شیخ بی سواد، ابایی نداشته از این که مرتب و آشکار بگوید: در دستگاه قضایی، ما اراده ای جز پیاده کردن منویات مقام معظم رهبری نداشته و نداریم. که این سخن، یعنی به باد سپردن همه ی هیمنه ی دستگاه قضا. دستگاهی که باید از هر رنگ و بویِ فرمان پذیری مبرا باشد، وقتی عمله ی بی چون و چرای بیت رهبری شد، حتماً نیز به خاک مذلت خواهد نشست. و این مذلتی که دستگاه قضا در این کشور بلازده و فقیه زده بدان مبتلاست، تنها به دلیل همین خصلت فرمان پذیری، و البته بی لیاقتی های مستمر اوست.
در داستان جوانان زورگیر، این شیخ بی سواد رسماً به حوزه ی قساوت – و نه قضاوت – دخول کرد. جوری که شیخ ما هنوز آن جوانان زورگیررا نگرفته و به دادگاه نبرده، از محاربه و اشد مجازات سخن گفت و تکلیف آنها را از پیش مشخص فرمود. این عربده کشی قضایی اگر از حنجره ی هرکسی برمی آمد، از جانب شیخِ دستگاه قضا نباید مطرح می شد. او باید می گفت: هیجان زده نشوید. اجازه بدهید ما آنها را دستگیر و به زندان بیاندازیم و در دادگاهی دقیق به علت ها و معلولهای این حادثه ورود کنیم تا حق و باطل آشکار گردد. نه آنکه بلافاصله با دیدن فیلم زورگیری، خود پیش از دیگران به هیجان افتد و پیش از همه اظهار وجود کند و حکم به اعدام دهد.
شیخ صادق لاریجانی، مفلوکِ بی نوایی است که هیچ اختیاری از خود ندارد. همان منویات مقام معظم کارش را ساخته و شأن نیم بند صدرنشینیِ اش را از ریخت انداخته است. او نه تنها نمی تواند به امّهات قضایی مثل نامشخص بودن گردش مالی بیت رهبری و دخالت های خارج از قاعده ی آن در امور جزیی و کلی کشور، رسیدگی به جنایتهای وزارت اطلاعات، و دزدی ها و فاجعه های هیولاهای سپاه ورود کند، بل از ورود به پرونده ی دزدانی چون احمدی نژاد و محمد رضا رحیمی و حتی آدم خرده پایی چون شریف ملک زاده نیز بازداشته می شود. همین گروکشی هاست که او ناگهان در قبال دزدی های برادر زمین خوارش احساساتی می شود. که: حالا که بخور بخور است چرا برادران من نخورند.
این شیخ حتی اجازه نیافته آن چهارنفری را که ماههاست اعدامشان در دزدی سه هزار میلیاردی قطعیت یافته، حلق آویزکند. از آن سوی نیز سه قاضی مرعوب و فرمان پذیر او در دادگاههای انقلاب، به روزی درافتاده اند که هرچه اطلاعات و سپاه فرمان می دهند، آنها امضا می کنند. نیز بهمین خاطر امروزه جمعی از مردان و زنان بی گناه ما به آنچنان جرمهای واهی ای در زندان سیاست اند که اگر این جرمها را مثلاً در سنگاپور برای یک رهگذرتعریف کنیم غش غش به تهی بودن منطق در سیاست های قضایی ما می خندد.
خلاصه اینهمه دخالت در کار دستگاه قضا باعث شده این شیخ تعادل روانی و اعتماد بنفس خود را از دست بدهد. به همین دلیل است که او مثلاً برای نشان دادن خودِ مستقلش، و بی آنکه مختصات یک حرکت قضایی رعایت شده باشد، ناگهان پیش از همه سخن از اعدام جوانان زورگیر می گوید و در کوتاه ترین فرصت ممکن نیز فرموده ی خود را اجرا می کند و نفس عمیقی می کشد و اعلام وجودی می کند و نگاهها را به سمت خود فرامی خواند که: من هستم!
درست در شرایطی که زورگیران و نرمگیران حرفه ایِ موجود در دولت و سپاه و اطلاعات و بیت رهبری، و حتی قاضیانِ دزد و پول بگیر و مرعوبِ خود دستگاه قضا، بی آنکه هراسی از قانون و حق کشی ها و عواقب بالاکشیدن های مستمر خود داشته باشند بکار معمول و متداول خود مشغولند، اعدام فی الفور جوانان زورگیر باعث شده که اسم این شیخ فرمان پذیر و قضاوت نکرده در ردیف قاتلان و سلاخان کشور ما ثبت و ضبط شود. من با اطمینان می گویم: این شیخ، هیچ شبی با آرامش سر بر بالین نمی گذارد. مدتهاست که فرزندان بی گناه ما با چهره های خونین شان به صورت این شیخ پنجه می کشند. و در این میان چهره ی خونین ستار بهشتی شاخص و فراموش نشدنی است.
محمد نوری زادششم بهمن ماه سال نود و یک

دستگیری روزنامه‌نگاران و بستن سایت‌ها همچنان ادامه دارد


دو روزنامه‌نگار در روز شنبه، ۱۰ روزنامه‌نگار روز یکشنبه و دو تن دیگر نیز روز دوشنبه ۹ بهمن دستگیر شدند. سایت‌ "بازتاب" برای چندین ساعت قطع بوده، سایت "تابناک" کاملا از دسترس خارج شده و "تاریخ ایرانی" نیز فیلتر شده‌ است.
هفته گذشته غلامحسین محسنی اژه‌ای سخنگوی قوه قضائيه در نشست خبری خود گفت: «ما اطلاعات و منابع موثقی داریم که برخی افراد از یک طرف در نشریات خودمان کار می کنند و از طرف دیگر با بیرون در ارتباط هستند. حال اگر با این فرد برخورد کنیم در بوق می‌کنند که فلان روزنامه نگار را دستگیر کردند».

کمتر از یک هفته بعد از ایراد این سخنان توسط دادستان کل کشور، روز شنبه ۷ بهمن، ۲۶ ژانویه ‌‌‌‌‌‌‌ میلاد فدایی اصل دبیر سرویس سیاسی ایلنا و سلیمان محمدی عضو تحریریه روزنامه بهار پس از خروج از محل کار خود بازداشت شدند.

روز یک‌شنبه ۸ بهمن، ۲۷ ژانویه نیز روزنامه‌های شرق، اعتماد، آرمان، بهار و ماهنامه آسمان به طور هم‌زمان مورد تفتیش ماموران امنیتی قرار گرفت و تعدادی از خبرنگاران آن دستگیر شدند.

نسرین تخیری، اکبر منتجبی، پوریا عالمی، ساسان آقایی، صبا آذرپیک، امیلی امرایی، جواد دلیری، مطهره شفیعی، نرگس جودکی و پژمان موسوی روزنامه‌نگارانی هستند که در این روز بازداشت شدند.

صبح روز دوشنبه ۹ بهمن، ۲۸ ژانویه نیز حسین یاغچی عضو تحریریه نشریه آسمان بازداشت شد. کیوان مهرگان نیز برای گذراندن حکمش فراخوانده شده و به اوین رفته است.
صبا آذر پیک ساعاتی پس از هجوم به روزنامه‌ها و در منزل شخصی‌اش بازداشت شدصبا آذر پیک ساعاتی پس از هجوم به روزنامه‌ها و در منزل شخصی‌اش بازداشت شد
حکم جلب چندین روزنامه‌نگار دیگر نیز صادر شده ولی به دلیل نبودن آنها در تحریریه روزنامه‌ها یا منازلشان، هنوز موفق به بازداشت آنها نشده‌اند.

خبرگزاری مهر به نقل از محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره بازداشت روزنامه‌نگاران نوشته است: «این موضوع را باید از نیروهای امنیتی بپرسید؛ چرا که قطعا اتهام آنها مطبوعاتی نبوده است».

این در حالی است که یک روزنامه‌نگار که نخواست نامش فاش شود به دویچه‌وله گفت احکام بازداشت این افراد توسط قاضی منصوری از شعبه ۹ دادسرای فرهنگ و رسانه صادر شده و دستور دستگیری آنها را نیز وزارت اطلاعات داده است.

به گفته‌ی این روزنامه‌نگار طی هفته‌های اخیر چند تن از روزنامه‌نگاران توسط وزارت اطلاعات احضار و بازجویی شده‌اند.

خبرگزاری فارس نیز درباره این بازداشت‌ها نوشته: «گفته می‌شود علت بازداشت این افراد همکاری با رسانه‌های فارسی زبان ضد انقلاب بوده است و دادستانی بزودی در این باره اطلاعیه‌ای صادر می کند».

بسته شدن چند سایت و هجوم به منزل یک روزنامه‌نگار
هم زمان با هجوم به روزنامه‌ها و دستگیری روزنامه‌نگاران‌، سایت "بازتاب امروز" نیز برای مدتی از دسترس خارج شد و تا روز دوشنبه سرور آن قطع بود. فؤاد صادقی مدیر سایت بازتاب به دویچه‌وله گفت که هنوزعلت اصلی قطع شدن سرور مشخص نشده اما چون این سایت قبلا چندین بار مورد حمله سایبری قرار گرفته بود، احتمال آن می‌رود این بار نیز این سایت هک شده باشد.
صبا آذرپیک یکی از دستگیرشدگان روز یک‌شنبه با سایت بازتاب امروز همکاری می‌کرده است.
به گزارش کمیته دفاع از روز‌نامه‌نگاران زندانی، صبا آذرپیک در منزل و با هجوم غیرعادی ماموران به خانه‌اش دستگیر شده است.
بر اساس این گزارش هشت نفر از ماموران وزارت اطلاعات حدود ساعت ۸ شب به وقت تهران به در خانه خانم آذرپیک رفته و در صدد بازداشت او برمی آیند. ولی ابتدا حکمی برای بازداشت نشان نمی‌دهند.
سراج میردامادی می‌گوید هجوم به رسانه‌ها پیام روشنی است که حکومت خیال باز کردن فضا را نداردسراج میردامادی می‌گوید هجوم به رسانه‌ها پیام روشنی است که حکومت خیال باز کردن فضا را ندارد
خانم آذرپیک در منزل را باز نمی‌کند و ماموران در نهایت در را می‌شکنند و وی را دستگیر کرده و برخی از وسایل خانه را ثبت و ضبط می‌کنند. ماموران تا ساعت ۱۲ شب در آنجا حضور داشته و در نهایت حکمی برای بازداشت او نشان می‌دهند که این حکم از سوی دادسرای فرهنگ و رسانه نبوده است.

مادر صبا آذرپیک صبح روز دوشنبه برای پیگیری وضعیت دخترش به دادسرای فرهنگ و رسانه و همچین زندان اوین رفته اما پیگیری‌های او تاکنون بی‌نتیجه بوده است.
سایت تابناک متعلق به محسن رضایی نیز روز یک‌شنبه به دستور دادستانی تهران مسدود شد. به گزارش فرارو، دادستان تهران علیه سایت تابناک اعلام جرم کرده و دستور مسدود ساختن آن را صادر کرده است. گفته می‌شود علت این برخورد، انتشار "نظرات نادرست برخی کاربران" بوده است.

فرارو همچنین از فیلتر شدن سایت تاریخ ایرانی خبر داده است. این سایت بخشی از سایت "دپیلماسی ایرانی" است که با مدیریت صادق خرازی، سفیر سابق ایران در فرانسه فعالیت می‌کند.

اعتراض سازمان گزارشگران بدون مرز
سازمان گزارشگران بدون مرز طی بیانیه‌ای از "یک‌شنبه سیاه" نام برده که در آن حداقل ۱۲ روزنامه‌نگار دستگیر شدند.
در این بیانیه از قول کریستف دولوار دبیر اول گزارش‌گران بدون مرز نوشته شده: «تشدید سرکوب بی‌وقفه‌ی روزنامه‌نگاران در ایران ادامه دارد، هنوز دوران ترور و سرکوبی که از فردای انتخابات مورد اعتراض خرداد ١٣٨٨ آغاز شد، به پایان نرسیده است. پنج ماه پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران، این بازداشت‌ها هشداری روشن است! دهان و زبان روزنامه‌نگاران و رسانه‌ها بسته خواهد شد».سازمان گزارشگران بدون مرز همچنین از احضار برخی روزنامه‌نگاران طی هفته‌های اخیر خبر داده و نوشته: «از ٢٢ دی‌ماه به ویژه در تهران تعدادی از روزنامه‌نگاران از سوی اطلاعات سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات، احضار و مورد بازجویی قرار گرفته بودند. در بازجویی‌ها از این روزنامه‌نگاران پرسش‌هایی چون "چه برنامه‌ای در انتخابات آینده دارید، از کدام نامزدها می خواهید حمایت کنید؟ و سوالات متعددی در باره سخنرانی ١٩ دی ماه رهبر جمهوری اسلامی پرسیده شده بود».

آیت‌الله خامنه‌‌ای در سخنرانی خود به واژه "انتخابات آزاد" اشاره کرده و گفته بود «مدام نگویید انتخابات آزاد. مگر تا به حال انتخابات غیر آزاد هم در جمهوری اسلامی داشته‌ایم؟».

«سرکوب رسانه‌ها مقدمه‌ی مهندسی انتخابات»

کمتر از پنج ماه به انتخبات ریاست جمهوری ایران باقی مانده است. برخی حدس و گمان‌ها بر این است که بازداشت گروهی روزنامه‌نگاران در ارتباط با انتخابات است و در حقیقت گرفتن زهر چشم از رسانه‌ها.

سراج میردامادی روزنامه‌نگار مقیم پاریس در این باره معتقد است که حاکمیت تلاش دارد تا در آستانه‌ی انتخابات فضای ارعاب و اختناق را تداوم دهد و در حقیقت پیامی به جبهه مقابل برساند مبنی بر اینکه اراده حاکم بر باز شدن ولو اندک فضا هم نیست.

این روزنامه‌نگار به دویچه‌وله می‌گوید: «می‌خواهند انتخابات را مهندسی کنند و برای مهندسی انتخابات نیاز دارند که اول رسانه‌ها را کنترل کنند و سرکوب و ارعاب را در برابر رسانه‌ها تداوم دهند تا رسانه‌ها فکر نکنند که اگر روزنامه‌ای باز شد یا روزنامه‌نگاری آزاد شد، چیزی تغییر کرده است. این اعمال سرکوب بر رسانه‌ها خودش مقدمه‌ی مهندسی انتخابات است، خودش نشانه ‌است به بزرگان سیاسی اصلاح‌طلب که حاکمیت، اراده‌ای برای بازکردن فضا و میدان دادن به آن‌ها ندارد و تلاش می‌کند که فضا را بسته و بسته‌تر کند».

ایجاد شکاف بین روزنامه‌نگاران داخل و خارج
غلامحسین محسنی اژه‌ای در سخنان هفته گذشته خود از "ارتباط با بیرون" روزنامه‌گاران داخلی به عنوان جرم یاد کرد. بر این اساس بسیاری از ناظران، دستگیری‌های اخیر روزنامه‌نگاران را به دلیل ارتباط آنها با همکارانشان در خارج از کشور ارزیابی کرده‌اند.
سراج میردامادی در این باره معتقد است که ارتباطات انسانی بین روزنامه‌نگاران داخل و خارج کشور برای حاکمیت مضر است و بر همین اساس تلاش می‌شود تا بین این دو گروه شکاف ایجاد شود.
او می‌گوید: «فضای رعب و وحشت و دستگیری و خشونتی که حاکمیت اعمال می‌کند، همه برای این است که روزنامه‌نگار داخل خودش را از روزنامه‌نگار خارج جدا بداند و بالعکس و دیواری کشیده شود و این ارتباطات عاطفی و انسانی و نه لزوماً ارتباطات کاری و تبادل اخبار و مقاله، شکسته شود و این ارتباط قطع شود. هدف حاکمیت ایجاد ارعاب و شکاف و چند دستگی در بین خانواده‌ی روزنامه‌نگاران است که من فکر می‌کنم موفق نمی‌شود».
ارتباط با رسانه‌های خارج از کشور عنوان اتهامی جدیدی است که در چند سال اخیر برای بیشتر روزنامه‌نگاران داخل کشور استفاده شده است.

مقام‌های ایرانی انفجار در تاسیسات اتمی فردو را تکذیب کردند

به دنبال انتشار گزارش‌هایی مبنی بر انفجاری مهیب در تاسیسات اتمی فردو، رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران این گزارش‌ها را "نمایش تبلیغاتی غرب" خواند و آن را تکذیب کرد.
خبر وقوع انفجار در سایت فردو به طور رسمی روز یک‌شنبه (۲۷ ژانویه/۸ بهمن) در ویژه‌نامه‌ی روزنامه «دی‌ولت» چاپ آلمان منتشر شد. این روزنامه به نقل از یک کارشناس ایرانی به نام رضا کهلیلی، که در برخی سایت‌های ایرانی با نام خلیلی از او یاد شده، نوشت که براثر این انفجار بخشی از این مرکزبه‌ویژه راه‌ها و آسانسورهای ورود و خروج آن به شدت آسیب دیده است.

یا وجود آنکه گزارش‌های مربوط به احتمال وقوع انفجار در تاسیسات فرود از چندین روز پیش در فضای مجازی منتشر شده، مقام‌های ایرانی شامگاه یکشنبه ۸ بهمن به آن واکنش نشان دادند.

رضا کهلیلی روز ۲۴ فوریه (۵ بهمن)، در سایت "شبکه خبری مستقل آمریکا" (wnd.com) برای نخستین بار گزارشی در این‌باره منتشر کرد.
شامگاه یک‌شنبه (۲۷ ژانویه/۸ بهمن) علاءالدین بروجردی، رئيس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گزارش‌ها درباه انفجار در فردو را دروغ خواند و تاکید کرد که در این سایت هیچ انفجاری رخ نداده است. او انتشار چنین خبری را "شو تبلیغاتی غرب در آستانه مذاکرات هسته‌ای" دانست که با هدف تاثیر بر روند مذاکرات منتشر شده است.

شمس‌الدين بربرودی، قائم مقام رييس سازمان انرژی اتمی ايران نیز گفت «تاسيسات فردو هيچ گونه انفجاری به خود نديده است.»

همچنین خبرگزاری "ایستا" روز دوشنبه (۲۸ ژانویه/ ۹ بهمن) به نقل از مسعود جزايری، معاون فرهنگی و امور بسيج ستاد کل نيروهای مسلح نوشت که او انفجار در سايت فردو را تکذيب می‌کند.

مسعود جزایری گفت: «دشمن سعی می‌کند در فضای مجازی علیه جمهوری اسلامی ایران مشکلاتی ایجاد کند.»
انفجاری مهیب یا شایعه‌ای جنجالی؟

بنا به ادعای کهلیلی، انفجار حدود شش روز پیش، یعنی یک روز پیش از انتخابات پارلمانی در اسرائیل رخ داده است و در پی آن تماس حدود ۲۴۰ نفر با دنیای خارج قطع شده است.روزنامه "دی ولت" به نقل از کهلیلی نوشته است که او با استناد به منبع خود در میان نیروهای امنیتی ایران که از تأسیسات فردو مراقبت می‌کنند خبر داده است که این انفجار در حوالی ظهر دوشنبه (۲۱ ژانویه/۲ بهمن) حدود ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه رخ داده است.

به گفته او انفجار چنان مهیب بوده که ساختمان‌ها را تا شعاع پنج کیلومتری به لرزه درآورده است. در پی آن نیروهای امنیتی ایران تا شعاع ۲۴ کیلومتری حول این تأسیسات، یک کمربند امنیتی ایجاد کرده و ورود به این منطقه ممنوع است.

روزنامه "دی‌ولت" نوشته است که معلوم نیست منابع رضا کهلیلی تا چه اندازه موثق باشد. ولی این را هم افزوده است که یک کارشناس دیگر امور ایران که «تماس‌هایی با سرویس‌های مخفی دارد، در قبال پرسش روزنامه "دی ولت" تأیید کرده که چنین انفجاری واقعا رخ داده است.»

اگر خبر انفجار در سایت هسته‌ای فردو صحت داشته باشد، این یکی از شدیدترین خرابکاری‌هایی است که در برنامه هسته‌ای ایران رخ داده است.

تاکنون چندین کارشناس هسته‌ای ایران ترور شده‌اند و ویروس استاکس‌نت که به گفته کارشناسان ویژه برنامه هسته‌ای ایران طراحی شد، صدمات جدی به تاسیسات غنی‌سازی نظنز وارد کرد.

اکتبر سال گذشته روزنامه‌ی "هندلزبلات" در تفسیری نوشت که اسرائيل مد‌ت‌هاست نبرد با برنامه اتمی ایران را بدون جت‌های جنگنده شروع کرده: با ترور کارشناسان هسته‌ای، ویروس استاکس‌نت و خرابکاری در مراکز نظامی ایران.

صدور مجوز بیش از ۱۳۰۰ مدرسه قرآنی و جذب ۵۰۰۰ مربی

مدیر کل قرآن، نماز و عترت آموزش و پرورش از صدور مجوز هزار و ۳۱۱ مدرسه تخصصی قرآن در نوبت صبح خبر داد و گفت: صدور این تعداد مجوز مدارس قرآنی علاوه بر ۱۰ هزار مدرسه قرآنی در نوبت عصر است.
محمد بنیادی در گفتگو با مهر افزود: رویکرد آموزش و پرورش توسعه تربیت قرآنی است و به همین دلیل امسال علاوه بر ۱۰ هزار مدرسه قرآنی در نوبت صبح، مجوز هزار و ۳۱۱ مدرسه تخصصی دیگر نیز صادر کرده ایم.

وی با بیان اینکه مدارس قرآنی از نظر کمی و کیفی در وضعیت مطلوبی هستند، تصریح کرد: در مدارس تخصصی قرآن علاوه بر برنامه رسمی آموزش و کتابهای درسی، مهارت تخصصی حفظ و قرائت و انس با قرآن را هم فرا می گیرند.

بنیادی درباره جذب معلمان تخصصی قرآن توضیح داد: راه اندازی مدارس قرآنی مصوب شورای عالی آموزش و پرورش است و همزمان با صدور مجوز مدارس تخصصی قرآن، پنج هزار مربی قرآنی نیز جذب این مدارس شده اند.
 
مدارس قرآنی با کمبود بودجه مواجه نیستند!
 
معاون وزیر آموزش و پرورش در امور قرآنی درباره پرداخت حقوق معلمان مدارس قرآنی و اینکه بسیاری از معلمان نسبت به تعویق پرداخت حق التدریس هایشان اعتراض کرده اند، تصریح کرد: در حوزه مدارس قرآنی و پرداخت حقوق معلمان هیچ کمبود بودجه ای وجود ندارد و حقوق مربیان قرآنی به ادارات استانها پرداخت شده است، ممکن است در برخی از استانها، ادارات کل با تاخیر حقوق معلمان را پرداخت کرده باشند که معلمان باید با استان تسویه حساب کنند.

احضار اصلاح طلبان خوزستان به اطلاعات: جلسه برگزار کنید دستگیر می شوید

 به گزارش ندای سبز آزادی ،چهار نفر از فعالان سیاسی استان خوزستان به اداره کل اطلاعات این استان احضار شده اند.
صفایی مقدم از فرماندهان سابق سپاه در ابتدای جنگ و مسئول جبهه مشارکت استان خوزستان، مهدی قمیشی مسئول سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی استان خوزستان، حسن دادخواه دبیر انجمن اسلامی دانشگاه شهید چمران اهواز، و ایرج زارع عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از جمله احضار شدگان هستند.
نیروهای امنیتی و بازجویان وزارت اطلاعات این افراد را تهدید کرده و گفته اند که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، احزاب اصلاح طلب و اعضای آن ها حق برگزاری هیچ جلسه ای را ندارند در غیر اینصورت همگی بازداشت می شوند.
از سوی دیگر، دکتر شیرودی از دیگر فعالان سیاسی این استان نیز توسط حراست دانشگاه شهید چمران احضار و با تهدید به اخراج مواجه شده است.
نیروهای اطلاعاتی از آقای شیرودی خواسته اند که به مدت یک سال و نیم تقاضای مرخصی بدون حقوق کند.

نامه فائزه هاشمی به علی لاریجانی؛ اعتراض به دروغ گویی و بی نزاکتی نماینده بازدیدکننده از اوین

فائزه هاشمی، نماینده مجلس پنجم شورای اسلامی و زندانی سیاسی فعلی، در نامه ای به علی لاریجانی، رئیس مجلس با اعتراض به گزارش های کذب نمایندگاه بازدید کننده از زندان اوین می نویسد: متاسفانه مطالب مطرح شده توسط آقای نعیمی نماینده بازدید کننده از بند ما نه تنها آمیخته به دروغ و توهم بود بلکه از اصول اولیه نزاکت نیز تهی بود (در مصاحبه با روزنامه‌های بهار و شرق) البته این فرد بر خلاف دو نماینده دیگر در زمان حضور در زندان نیز از خود چنین رفتارهای بی‌نزاکتی بروز می‌داد. هنگام صحبت با زندانیان سیاسی زن با چهره‌ای حاکی از تمسخر و بی‌حوصلگی و انکار حرف های ما را می‌شنید در ساعت دو بعد از ظهر‌‌ همان روز هم به بهانه قضا شدن نماز ظهر و عصر با عجله دیگران را تشویق به ترک زندان می‌کرد.

به گزارش کلمه، دختر رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام که حکم شش ماه حبس خود را در بند زنان زندان اوین می گذراند، در ادامه ی نامه ی خود آورده است: در مصاحبه فوق ایشان از لفظ سرکرده به عنوان لفظ وکیل بند استفاده کرده که عنوانی مجرمانه و تحقیرآمیز است. در ادامه نیز از شکایت من از کیفیت بد غذای زندانیان می‌گوید و تفسیر و قضاوت شخصی خود را از وضعیت خانوادگی من به آن اضافه می‌کند در حالی که در طول بازدید این نمایندگان از بند زنان به هیچ عنوان کسی درباره غذا صحبتی نکرد چه من و چه دیگر هم بندانم. علاوه بر این یاد آوری می‌شود در بند زنان مدت هاست از غذای زندان استفاده نمی‌شود و زندانیان زن خود آشپزی می‌کنند. در این بخش از صحبت های این نماینده به نظر می‌رسد ایشان نه تنها دچار توهم هستند و به راحتی دروغ می‌گویند بلکه حتی نتوانسته‌اند بغض و کینه و پیش داوری خود را نسبت به من و خانواده‌ام پنهان کنند.

 

بازداشت شماری از روزنامه‌نگاران در تهران

یک روز پس از بازداشت دو روزنامه‌نگار در ایران، گزارش‌های رسیده از هجوم نیروهای امنیتی به دفاتر روزنامه‌های شرق، بهار ، اعتماد، آرمان و هفته‌نامه آسمان خبر می‌دهند. چندین روزنامه‌نگار بازداشت شده‌اند.

شامگاه یکشنبه (۸ بهمن /۲۷ ژانویه) نیروهای امنیتی ایران به دفاتر چندین روزنامه هجوم آورده و شمار زیادی از روزنامه‌نگاران شاغل در این روزنامه‌ها را بازداشت کرده‌اند. روزنامه‌های آرمان، بهار، شرق، اعتماد و هفته‌نامه آسمان از جمله‌ی این نشریات هستند.

براساس گزارش‌ها مطهره شفیعی٬ دبیر سرویس سیاسی و نرگس جودکی٬ دبیر سرویس اجتماعی و صبا آذرپیک روزنامه نگار روزنامه آرمان، ریحانه طباطبایی از روزنامه بهار،  پوریا عالمی، صدرا محقق و پژمان موسوی از روزنامه شرق، ساسان آقایی٬ جواد دلیری و نسرین تخیری از روزنامه اعتماد، اکبر منتجبی و امیلی امرایی از هفته‌نامه آسمان از جمله بازداشت‌شدگان هستند.
گفته می‌شود در مجموع دوازده روزنامه‌نگار بازداشت شده‌اند.

شب گذشته نیز میلاد فدایی اصل٬ دبیر سرویس سیاسی خبرگزاری کار ایران (ایلنا) و سلیمان محمدی٬ دبیر سرویس حوادث روزنامه بهار بازداشت شده بودند. در مورد علت بازداشت این دو روزنامه‌نگار و اتهام‌های انها هنوز هیچ توضیحی از سوی مسئولان  داده نشده است.

اسامی و شمار خبرنگاران بازداشت‌شده شامگاه روز یکشنبه هنوز قطعی نیست و ممکن است شمار بازداشت‌شدگان بیشتر از این تعداد باشد.

اعتراض آمریکا به حکم ۸ سال حبس کشیش ایرانی

وزارت امور خارجه آمریکا به حکم ۸ سال حبس برای سعید عابدینی کشیش ایرانی اعتراض کرده است. این وزارتخانه از دولت ایران خواسته تا به حقوق انسانی این کشیش احترام گذاشته و او را آزاد کند.
وزارت امور خارجه آمریکا می‌گوید یک کشیش ایرانی که از ماه سپتامبر در زندان است به ۸ سال حبس محکوم شده است.

خبرگزاری آسوشیتد پرس به نقل از سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا نوشته که این وزارت‌خانه روز یک‌شنبه ۲۷ ژانویه، ۸ بهمن از ایران خواسته تا به حقوق انسانی "سعید عابدینی" احترام گذاشته و او را آزاد کند.
ماه گذشته خبرگزاری ایسنا درباره این کشیش گزارش داده بود که وی سعی داشته شبکه‌ای برای مسیحیان در منزل شخصی‌اش تشکیل دهد و به همین دلیل از سوی سپاه پاسداران بازداشت شده است.

آقای عابدینی مدتی نیز در ایالت آیداهوی آمریکا سکونت داشته است. سخنگوی وزارت خارجه امریکا گفته که با خانواده و وکیل این کشیش در تماس است و پرونده او را به دقت پیگیری می‌کند.

روز یک‌شنبه ۸ بهمن خبرگزاری ایسنا به نقل از وکیل آقای عابدینی خبر داد که وی به اتهام تشکیل و راه‌اندازی کلیسای خانگی به قصد بر هم زدن امنیت ملی به ۸ سال حبس تعزیری محکوم شده است.

وی همچنین اظهار داشته که وثیقه ارائه‌شده برای موکلش مورد پذیرش دادگاه قرار نگرفته و به همین علت او آزاد نشده است.

وکیل آقای عابدینی تاکید کرده که به رای صادره اعتراض خواهد کرد.

هاشمی رفسنجانی: می‌خواهند میانه‌ من و رهبری را برهم زنند


رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیداری با روزنامه‌نگاران گفت که اگر مطمئن بود کسی جز او نمی‌تواند شرایط کشور را تغییر دهد، وارد عرصه انتخابات می‌شد. او از عسگراولادی دفاع کرد و گفت موسوی و کروبی را سران فتنه نمی‌داند.
علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، روز یک‌شنبه (۸ بهمن) در دیدار با گروهی از روزنامه‌نگاران و وبلاگ‌نویسان مدعی شد که گروهی به دنبال آن هستند که میانه‌ی وی و رهبر جمهوری اسلامی ایران را برهم زنند.

در این نشست هاشمی رفسنجانی با تاکید بر این‌که او فرزند انقلاب اسلامی است، گفت: «گروهی در کشور سعی دارند میانه‌ی من و رهبری را برهم زنند. ولی من و رهبری با هم راحت گفت‌وگو می‌کنیم و راه هم همین است.»

این اظهارات رفسنجانی در حالی مطرح می‌شود که فائزه هاشمی، دختر وی همچنان در زندان اوین دوران محکومیت خود را می‌گذراند و مهدی هاشمی نیز با وثیقه به طور مشروط تا برگزاری دادگاه آزاد شده است.
هاشمی رفسنجانی که دو دوره رئیس‌جمهور کشور بود، در پاسخ به درخواست برخی که خواهان شرکت او در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش رو شدند گفت: «اگر مطمئن بودم کسی جز من نمی‌تواند شرایط کشور را تغییر دهد، تردید نمی‌کردم و وارد عرصه انتخابات می‌شدم.»

هاشمی رفسنجانی احتمال حضور خود در انتخابات آینده را به شکل قطعی رد نکرده است.

«ذات جمهوری اسلامی دموکراتیک است»

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد که هنوز تصمیم ندارد وارد انتخابات شود. او گفت:«اگر انتخابات با خوبی و با حضور همه برگزار شود، دشمن ده قدم به عقب رانده خواهد شد.»

هاشمی رفسنجانی هچنین در این نشست مدعی شد که ذات نظام جمهوری اسلامی دموکراتیک است. او با تاکید بر این‌که برگزاری انتخابات باشکوه و منطبق بر استانداردهای مدرن نیاز امروز جامعه است، گفت:«همیشه انتخابات ما همین‌جور بوده است و ذات و ساختار نظام ما دموکراتیک است و باید تلاش کنیم متهم به دیکتاتور بودن نشویم.»

این اظهارات رئیس‌جمهور سابق کشور در شرایطی مطرح می‌شود که میرحسین موسوی و مهدی کروبی و زهرا رهنورد همچنان در حبس خانگی و بدون برخورداری از بسیاری حقوق زندانی به سر می‌برند. در همین حال محسن هاشمی، فرزند ارشد او نیز در مصاحبه‌ای با روزنامه “آرمان” شرایط کشور را “بسیار حساس و بحرانی” توصیف کرده و گفته در آستانه انتخابات سکوت بیش از این دیگر جایز نیست.

«امروز مسئولان یکدیگر را تکه‌پاره می‌کنند»

علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی در این دیدار با برخی اهالی رسانه با اشاره به این که در دوره‌ی او و سیدمحمد خاتمی هم میان مسئولان اختلاف بود، اما رعایت احترام یکدیگر را می‌کردند گفت: « امروز مسسولان کشور یکدیگر را تکه‌پاره می‌کنند.این‌طوری می‌خواهند اهل بیت را به جهانیان معرفی کنند.»

رئیس جمهور پیشین تاکید کرد که در دوره‌ی او و خاتمی روابط خارجی کشور بسیار گسترده‌تر و بهتر از امروز بود و مشکلات با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز آسان‌تر و سازنده‌تر حل می‌شد.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به این‌که اگر امریکا حقوق مسلمانان را رعایت کند، با آن مشکلی ندارند، تاکید کرد که تصمیم درباره رابطه با آمریکا با رهبر جمهوری اسلامی ایران است.

دفاع رفسنجانی از عسگراولادی 

رفسنجانی در بخش دیگری از این دیدار گفت که با صحبت‌های اخیر حبیب‌الله عسگراولادی، از بنیان‌گذاران هیات‌های جمعیت‌های موتلفه درباره میرحسین موسوی و مهدی کروبی موافق است و این دو را رهبران فتنه نمی‌داند.

او با تاکید بر این‌که عسگراولادی سال‌ها در زندان رژیم سابق بوده و سابقه‌ی مبارزاتی و انقلابی طولانی دارد گفت: «ایشان بیشتر از من در زندان بودند و دلسوز نظام هستند. من با نظر ایشان هم‌رای‌ام.»

هاشمی رفسنجانی در پاسخ به این سؤال که چرا جواب تهمت‌ها و انتقادهایی را که متوجه اوست نمی‌دهد، گفت: « من بارها به این تهمت‌ها پاسخ داده‌ام، اما کسی گوش نمی‌دهد و نمی‌شنود.»

رئیس‌جمهور سابق کشور از وضعیت اقتصادی و تورم نیز در این نشست انتقاد کرد و مدعی شد که دولت او تورم ۳۰ درصدی را به ۱۷ درصد و نرخ بیکاری ۱۶ درصدی را به ۹ درصد رساند.

دی ولت: وقوع انفجار مهیب در تأسیسات هسته‌ای فردو


روزنامه آلمانی "دی ولت" به نقل از یک کارشناس مطلع می‌نویسد که بر اثر یک انفجار مهیب در تأسیسات اتمی فردو، ارتباط ۱۹۰ نفر با جهان خارج قطع شده است. گفته می‌شود ساختمان‌های اطراف این مرکز غنی‌سازی نیز آسیب دیده‌اند.
یک روزنامه آلمانی به نقل از یک کارشناس ایرانی گزارش داده است که چند روز پیش در تأسیسات هسته‌ای فردو انفجاری مهیب رخ داده و بخشی از این مرکز آسیب شدید دیده است.

به گزارش ویژه‌نامه روز یکشنبه روزنامه "دی ولت" (۲۷ ژانویه/۸ بهمن)، رضا کهلیلی (در سایت فردو از این فرد با نام خلیلی یاد شده است)، کارشناس امور ایران در گزارشی که در یک سایت آمریکایی منتشر کرده گفته است که او این اطلاعات را از یک همکار پیشین وزارت اطلاعات و امنیت ایران دریافت کرده است.

بنا به ادعای کهلیلی، انفجار حدود شش روز پیش، یعنی یک روز پیش از انتخابات پارلمانی در اسرائیل رخ داده است و در پی آن تماس حدود ۲۴۰ نفر با دنیای خارج قطع شده است.

حکومت جمهوری اسلامی ایران نخست وجود تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم فردو را از جامعه جهانی پنهان نگاه داشته بود، ولی سپس وجود آن برملا شد. این تأسیسات در نزدیکی شهر قم قرار دارد و برای آن‌که از حملات نظامی در امان بماند، در اعماق کوه‌ها احداث شده است.

پس از آن‌که رضا کهلیلی در سایت "شبکه خبری مستقل آمریکا" (wnd.com) در ۲۴ فوریه (۵ بهمن) برای نخستین بار گزارشی در این‌باره منتشر کرد، این گزارش در میان کارشناسان برنامه اتمی ایران بازتابی گسترده یافت.

"دی ولت" می‌افزاید که مقام‌های ایران تاکنون خبری در این زمینه منتشر نکرده‌اند و معلوم نیست منابع رضا کهلیلی تا چه اندازه موثق است. حال یک کارشناس دیگر امور ایران که به نوشته این روزنامه تماس‌هایی با سرویس‌های مخفی دارد، در قبال پرسش روزنامه "دی ولت" تأیید کرده که چنین انفجاری واقعا رخ داده است. بر اساس اطلاعات این کارشناس، شمار افرادی که تماس آن‌ها با دنیای خارج قطع شده ۲۴۰ نفر نیست بلکه ۱۹۰ نفر است.


غنی‌سازی اورانیوم در اعماق کوه

به گزارش "دی ولت"، تأسیسات غنی‌سازی فردو یکی از پایگاه‌های اتمی است که بیشترین نگرانی را در جامعه جهانی برانگیخته است. این تأسیسات چنان عمیق در دل کوه قرار گرفته که سنگین‌ترین سلاح‌های پناهگاه‌شکن نیز دشوار بتوانند آن را تخریب کنند.

از همین رو بود که اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل یک سال پیش هشدار داد، ایران به‌زودی به "منطقه‌‌ی مصون" تبدیل خواهد شد.این روزنامه می‌نویسد، به نظر می‌آید مهم‌ترین بخش‌های برنامه اتمی ایران در تأسیسات فردو خارج از توان آسیب‌رسانی سلاح‌های اسرائیلی هستند.

کهلیلی با استناد به منبع خود در میان نیروهای امنیتی ایران که از تأسیسات فردو مراقبت می‌کنند می‌نویسد که این انفجار در حوالی ظهر دوشنبه (۲۱ ژانویه/۲ بهمن) حدود ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه رخ داده است.

این گزارش ادعا می‌کند که انفجار چنان مهیب بوده که ساختمان‌ها را تا شعاع پنج کیلومتری به لرزه درآورده است. در پی آن نیروهای امنیتی ایران تا شعاع ۲۴ کیلومتری حول این تأسیسات، یک کمربند امنیتی ایجاد کرده و ورود به این منطقه ممنوع است.

مسدود شدن مسیر خروج اضطراری تأسیسات

گفته می‌‌شود در پی این انفجار، بزرگراه قم به تهران ساعت‌ها بسته بوده است. تیم‌های امداد و نجات تا روز چهارشنبه تلاش‌کرده‌اند به افرادی که در عمق زمین محبوس شده‌اند، دسترسی یابند ولی موفق نشده‌اند. این انفجار دو آسانسوری را از کار انداخته که به تأسیسات هسته‌ای که در ۹۰ متری عمق زمین احداث شده، راه می‌برد.

رضا کهلیلی بر اساس اطلاعات دریافتی خود ادعا می‌کند، مسیر خروج اضطراری واقع در جنوب غربی این تأسیسات نیز غیرقابل استفاده شده است.

روزنامه "دی ولت" می‌افزاید، در صورتی که این اطلاعات موثق باشند، این رخداد مهم‌ترین خرابکاری‌است که تاکنون در تأسیسات هسته‌ای ایران صورت گرفته.

در سال‌های گذشته چندین دانشمند فن‌آوری هسته‌ای ایران به قتل رسیدند، یک پایگاه نظامی تولید موشک منفجر شد، شبکه برق تأسیسات فردو مدتی قطع شد و کرم کامپیوتری "استاکس‌نت" نرم‌افزار تأسیسات غنی‌سازی اورانیوم نطنز را آلوده ساخت.

کهلیلی ادعا کرده که محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهوری اسلامی برای روز سه‌شنبه، وزیر اطلاعات، رئیس سازمان انرژی اتمی و چند مقام‌ بلندپایه دیگر را به یک جلسه اضطراری فراخوانده است.

معرفی رضا کهلیلی

سایت "شبکه خبری مستقل آمریکا" (wnd.com) در آغاز گزارش رضا کهلیلی در معرفی نویسنده نوشته است: «رضا کهلیلی، نویسنده کتاب "زمانی برای خیانت"، در دایره عملیاتی سازمان سیا به‌عنوان جاسوس در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کار می‌کرده و کارشناس امور ضدتروریسم است. وی هم‌اکنون در واحد امنیت ملی و داخلی کار می‌کند که یک نهاد مشورتی مورد تأیید کنگره آمریکا و نهادی مشورتی برای بنیاد دمکراسی در ایران (FDI) است. وی در رسانه‌های ملی و بین‌المللی به‌عنوان کارشناس ایران و امور ضدتروریسم در خاورمیانه حضور پیدا می‌کند.»