۱۳۹۲ مرداد ۵, شنبه

شیرهای غول پیکر تاریخی زیر دریاچه سد گتوند دفن شدند



شیرهای غول پیکر تاریخی و سنگی که مردم منطقه آب ماهیک در استان خوزستان آنها را روی سنگ قبر بزرگان قرار می دادند، پس از آبگیری سد گتوند به زیر آب رفتند این درحالی است که این شیرهای سنگی با عنوان " بردشیرها " در فهرست میراث ملی ثبت شده بودند.



به گزارش مهر، آدمیان اگر اسب را مظهر نجابت، شکوه و زیبایی، گاو را مظهر فراوانی و برکت می دانند شیر را هم مظهر صلابت و قدرت می دانستند، به همین دلیل از روزگار باستان برای پاسداشت افراد رشید و محبوب پیكره‌ای سنگی از شیر می‌ساختند و بر مزار فرد موردنظر كه جانش را در راه آرمانهای بشری داده بود، قرار می‌دادند.
بخشی از مردمان بختیاری از شیر سنگی به عنوان بردشیر نام می‌برند به همین دلیل در بیشتر قبرستان‌های استان خوزستان و مناطق بختیاری‌نشین، این شیرهای سنگی روی قبر بزرگان روستاها نصب شده است از این رو خوزستان را موزه روباز شیرهای سنگی می دانند.
از تعداد شیرهای سنگی و مناطقی که در آن شیر سنگی وجود دارد آمار کامل و دقیقی در دست نیست اما دو شیر عظیم سنگی روستاهای آب ماهیک و تنبل پس از آبگیری سد گتوند به زیر آب رفتند این درحالی است که پیش از این مسئولان میراث فرهنگی در استان خوزستان اعلام کرده بودند که با همکاری مسئولان سد گتوند قرار است موزه ای برای این شیرهای سنگی اختصاص یابد و این شیرها به آن موزه انتقال داده شوند اما هیچ وقت نه چنین موزه ای افتتاح شد و نه شیرهای سنگی از روستاهایی که به زیر آب رفتند، بیرون کشیده شدند به همین دلیل شاید اگر روزی غواصانی به زیر دریاچه سد بروند، در برخی از مناطق با انبوهی از شیرهای سنگی روی قبرستان مواجه شوند!
برد شیرها بین ۳۵۰ تا ۷۵۰ کیلو و ارتفاع ۸۰ تا ۱۵۰ سانتی متر بودند و از سنگهای موجود در کوهها و صخره های مجاور محل دفن توسط سنگ تراشان بومی یا استادانی از شهرهای اطراف ساخته می شدند. برخی از آنها نیز ارتفاعی بیش از دو متر داشتند.

اما غیر از بردشیرهای منطقه آب ماهیک که در زیر آب مدفون شدند، در قبرستان بارانگرد كه مابین باغملك و ایذه واقع است چند شیر سنگی وجود دارد كه تعدادی از آنها به دلیل حفاری‌های غیرمجاز از جا كنده و شكسته شده‌اند.

عکس / صفحه اول امروز روزنامه ها، یکشنبه 6 مرداد، 28 جولای


































آیت‌الله هاشمی رفسنجانی: متحجران و خشکه‌مقدس‌های امروز، همان خوارج دیروز کوفه اند

Kaleme News
آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در گفتاری پیرامون شبهای قدر و شهادت مولای متقیان علی(ع)، متحجران و خشکه‌مقدس‌های امروز را همان خوارج دیروز کوفه توصیف کرد.
به گزارش ایلنا، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در این گفتار، با بیان اینکه “متحجران و خشکه‌مقدس‌ها مدل امروزی خوارج کوفه‌اند”، تاکید کرد: پیامبر اکرم(ص) جامعه منظم مدینه را ساختند و عروج کردند معمولا در چنین شرایط میراث‌خوار زیادی پیدا می‌شود در همه انقلاب‌ها این‌گونه است و آن وضع برای حضرت علی(ع) پیش آمد که مظلوم شدند.
گزیده روایت وی از شبهای قدر که پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی آن را منتشر کرده، بدین شرح است:
- یکی از مواردی که حضرت علی شکوه می‌کند، می‌فرماید: «الدهر انزلنی، ثّم انزلنی حتی قیل علی و معاویه» یعنی «دهر آن قدر مرا پایین آورد که باید با معاویه مقایسه شوم. من زمانی با کسانی مقایسه می‌شدم که در تاریخ اسلام افتخارات فراوانی داشتند و الان با ایشان مقایسه می‌شوم.» داستان روایات جعلی هم در دوره معاویه خیلی عجیب بود. یعنی یک فن و تکنولوژی شده بود که کسانی اخبار و روایتی را جعل می‌کردند و جا می‌انداختند و جایزه می‌گرفتند که بیشتر در جهت مخالفت با حضرت‌علی(ع) بود.
- یک وقت انسان می‌جنگد که یا شهید می‌شود یا نمی‌شود. ولی یک موقع می‌بیند معارف و مبانی آسیب می‌بیند، کسی مثل حضرت علی(ع) در این مسایل خیلی مشکل دارد.
- حضرت علی(ع) گفتند: «فزت برب الکعبه» اما فضای پشت سر ایشان اندوهبار است. بعد از شهادت کوفه و خانه ایشان آن نور مقدس را ندارند. تأثر بیشتر این است که به خاطر نگرانی از تحرکات دشمنان، قبر ایشان هم معلوم نبود. در جایی دفن شده بود که کسی نداند. با این کار می‌فهمیم که چه شرایطی در آن فضا حاکم است. کسانی که تحت حمایت و در سایه حضرت علی(ع) بودند، تازه می‌فهمند که چه اتفاق مهمی با این شهادت افتاده است. فکر می‌کنم جزو تلخ‌ترین ایامی است که کوفه در آن زمان به خود دید. وضع خانه حضرت علی(ع) از وضع کوفه شدیدتر بود. چون شرایط سختی برای شیفتگان علی(ع) پیش آمده بود. از این نظر باید جزو تلخ‌ترین شب‌های تاریخ باشد. ولی اگر آن شب برای شیعیان شب قدر بود، مشغول راز و نیاز با خدا بودند و دلشان را با دعا گرم می‌کردند.
- قضا و قدر طولانی‌ترین بحث مشاجرات دنیای اسلام است. از زمان پیامبر(ص) تا الان اهل کلام و دیگران درگیر هستند و نظرات هم مختلف است. شیعه نظر مشخص‌تری دارد و امر بین امرین می‌گوید. یعنی هرچه را که حساب کنید، انسان سهمی در تحقق آن دارد و سهمی را هم خداوند ایفا می‌کند. مثال روشنی می‌زنم که در قرآن در سوره واقعه هم هست. باغ را در نظر بگیرید. باغبان، زمین را شخم می‌زند، بذر می‌پاشد، آبیاری می‌کند، هرس می‌کند و برداشت می‌کند که باغ محصول و نتیجه زحمات باغبان است. ولی این در شرایطی حاصل می‌شود که خداوند خاصیتی را در نور، ظلمت، زمین، هوا، آب، حرارت، برودت، بذر و قانون حاکم بر کشت و کار قرار می‌دهد. اگر هرکدام عمل نکنند، به جایی نمی‌رسد. بنابراین اختیار ما در کارهایی که به ما مربوط می‌شود، مؤثر است و قرآن می‌فرماید: «لیس للانسان الّا ما سعی» یعنی «ما نتیجه زحمات خود را می‌گیریم» بقیه لطف خداست، یعنی سرمایه‌ای است که خداوند در اختیار ما گذاشته است. اختیار ما سلب نیست. مثلاً می‌توانید نماز بخوانید یا نخوانید. می‌توانید کار زشتی را انجام دهید یا ندهید. هر تصمیمی را خود انسان می‌گیرد. خداوند زمینه را فراهم کرد و مسبب الاسباب است. خودمان سبب‌ها را فراهم می‌کنیم و خداوند قدرت سبب را به ما داده است.
- ما بیشتر روایات خود را از ائمه(ع) می‌گیریم که از پیامبر(ص) گرفتند. اهل سنت هم از صحابه می‌گیرند که صحابه هم از پیامبر(ص) گرفتند. در زمان خودتان هم اگر در جلسه‌ای نباشید و کسانی بخواهند از مباحث جلسه برای شما نقل کنند، می‌بینید اقوال مختلف است. حتی در زمانی که ثبت و ضبط می‌شود و صدا و تصویر موجود است. تا چه برسد به زمانی که همه سخنان شفاهی بود و سینه به سینه منتقل می‌شد. در زمان پیامبر(ص) حرفهایی از این‌گونه را نمی‌نوشتند و حتی عمر و دیگر خلفا مدتی نهی کردند که کسی بنویسد. در صدر اسلام مقطعی داریم که چیزی نوشته نمی‌شد و سینه به سینه منتقل می‌شد. البته قرآن مستثناست. چون پیامبر(ص) کاتب وحی داشتند و خودشان و برخی از صحابه حفظ می‌کردند. این کار با قرآن شد و با روایات نشد. خیلی دلیل هست که این اختلافات بین ما طبیعی باشد. به خصوص منبع خبر برای کسانی که تفکرات مختلف و به کسانی عقیده داشتند، مهم بود. این اختلافات جریانی که الان می‌بینید، آن موقع هم بود و از افراد مختلف نقل می‌کردند. به همین دلیل دوگونه و حتی چندگونه روایات داریم. منتهی ما در علوم روایت، درایت و… خودمان که در حوزه‌ها تحصیل می‌کنیم، ملاک‌ها و راه‌هایی داریم که روایات صحیح و صحیح‌تر را انتخاب کنیم.
 - یک تصور این است که خداوند چیزی را برای ما تقدیر می‌کندو آن برای ما پیش می‌آید. عیبی ندارد و در مواردی این گونه است. اما می‌توان معنایی درست کرد که با الفاظ و مبانی ما و هم با اختیار انسان همخوانی داشته باشد و همه جوانب را ببیند و آن، این است که به خاطر شرایطی که از لحاظ روحی، زمانی و مکانی برای ما فراهم می‌شود، آن شب خود را اصلاح می‌کنیم و تبدیل به انسانی می‌شویم که خالی از عیب و با اراده و نشاط جدید برای سال آینده وارد صحنه می‌شود. پس تقدیر و برنامه‌ریزی می‌شود، ولی در وجود خودمان است. یعنی نرم‌افزاری در وجود خودمان خلق می‌کنیم که در طول یکسال در زندگی ما کار می‌کند و اثر دارد. اگر با این تفسیر به شب قدر نگاه کنیم، شخصیت‌هایی مثل حضرت علی(ع) مصادیق بزرگ می‌شوند. چون ما تحت تأثیر ارشادات حضرت علی(ع) و انفاس قدسیة ایشان در زمانی که حضور داشتند و انسانها را تربیت می‌کردند، به سراغ شب قدر می‌رویم. یعنی ایشان در طول عمر خود کاری با انسانها می‌کردند که شب قدر می‌کند. همان کاری که از قرآن و جاهای دیگر انتظار داریم، حضرت علی(ع) برای پیروانشان خلق و انسانها را تربیت می‌کردند. بنابراین می‌توانیم در کانون مسئله قدر، تقدیر و سرنوشت، رهبری مثل علی‌ابن ابیطالب(ع) را مجسّم کنیم که در پیرامون او انسان‌های صالح خلق می‌شوند و وقتی خودشان نیستند، از انوار ایشان در روایات و نهج‌البلاغه(ع) و تربیت و بعدها از طریق شاگردانشان به تدریج به ما می‌رسد، در زندگی انتخاب می‌کنیم و الگو قرار می‌دهیم که برای زندگی انسانها تقدیر کننده و سرنوشت‌ساز است. اصولاً این روایات به ما شکل می‌دهد. در قرآن آمده است: «کل یعمل علی شاکله» عمل همه انسانها با شکلی که خودشان یا رهبران و معلمانشان برایشان درست کردند، تطبیق می‌کند. اگر این را معنا کنیم، حضرت علی(ع) یکی از کانونهای قدرساز است.
 - از دید ما مسئله این‌گونه است که پیامبر اکرم(ص) جامعه منظم مدینه را ساختند و عروج کردند و امت اسلامی یک جامعه منظم را با اصول مرتب در شرایط مناسب تحویل گرفتند. در چنین شرایط میراث خوار زیادی پیدا می‌شود. در همه انقلاب‌ها این‌گونه است. آن وضع برای حضرت علی(ع) پیش آمد که مظلوم شدند. کاری را ایشان می‌بایست ادامه دهند، دیگران خواستند ادامه دهند و ایشان را منزوی کردند. فکر می‌کنم چند سالی که منزوی بودند، از لحاظ شخصی برایشان راحت‌تر بود. یعنی تا موقعی که مسؤولیت پذیرفت. موقعی سراغ حضرت‌علی(ع) رفتند که به بن‌بست رسیدند. یعنی شرایط به‌گونه‌ای شد که مردم مصر، مکه، مدینه و جاهای دیگر بر خلیفه وقت شوریدند و آن شرایط برای آن خلیفه پیش آمد و به در‌ خانه حضرت علی(ع) آمدند. ایشان اگرچه محق بودند، ولی می‌دیدند که چه اتفاقاتی می‌افتد! با شرایطی که درست شده بود و سالها از مبدا وحی فاصله گرفته بودند، ایشان می‌بایست از نو شروع می‌کردند. لذا یکی از اولین خطبه‌ها که فکر می‌ک‌نم خطبه شانزدهم باشد، تعبیری دارد و می‌فرماید: «قدعادت کهیئتها یوم بعث الله نبیّکم» بار دیگر همانند روزگاری که خداوند، پیامبرتان را مبعوث داشت، در معرض آزمایش واقع شده‌اید.
- همه مشکلاتی که پیامبر(ص) تحمل کرد و جامعه را آنگونه تحویل داد. یکی از خطبه‌های نهج‌البلاغه این‌گونه شروع می‌شود. ایشان با آن همه مشکلاتی که در اداره حکومت بود، شروع کرد. رقبای فراوانی خلق شده بود. از پیش معین شده و پیامبر(ص) به ایشان گفته بود و خود ایشان هم می‌دانستند که سه گروه قاسطین، ناکثین و مارقین علاوه بر مشکلات فراوان داخلی در مقابل ایشان صف‌بندی خواهند کرد. این گروهها سه جنگ بزرگ را بر ایشان تحمیل کردند که حقیقتاً دوره سختی برای علی‌ابن ابیطالب(ع) بود. ایشان می‌خواست هم دوباره الگویی از جامعه اسلامی ارائه دهد و هم می‌بایست جنگ‌های داخلی کند. جنگ‌های خارجی برای حضرت علی(ع) مشکل نبود. ولی وقتی مسلمانان در مقابل هم قرار بگیرند، بسیار سخت است که می‌توان از کلمات ایشان فهمید. فکر می‌کنم مظلومانه‌ترین قطعه زندگی علی‌ابن ابیطالب(ع) از مکه تا مدینه همین دوره‌ای بود که در کوفه به صورت ظاهر خلیفه و حاکم بودند و این مسایل پیش می‌آمد. بعضی‌ها تفسیر می‌کنند که عبارت «فزت برب الکعبه» به معنای راحتی است. یعنی راحت شدم. شاید معنایش همین باشد.

این روزهای روحانی (محمد نوری زاد)

این روزها هم جناب رهبری، هم آخوندها و امام جمعه های حکومتی، هم آیت الله های درباری، و هم دنباله های شریعتمداری در مجلس و دستگاه قضا تا آنجا که توان دارند بر طبل حقانیت خود و بطلان حریف چوب می زنند تا آقای روحانی را از آرایش دولت دلخواه خود برحذر دارند. بی آنکه هیچ یک از اینان خم به ابرو بیاورند و شرم کنند که یک به یکشان در چه فجایعی سهم و نقش داشته اند.
من آدمهایی مثل شریعتمداری را که مستقیماً از اکسیژن بیت مکرم “حال” می گیرد، جاروکشان مطرب خانه ای می دانم که بلندگوهای آن، خراش می پراکند. تجسم کنید این جاروکشان، چه با هیاهو مردم را کشتند و بر خونشان رقصیدند. و چه با هیاهو فرد نامتعادلی را بر سر گرفتند تا جیبشان را از پول مردم پرکنند، و بی شرمانه تباهی های برآمده را به اسم “الگوهای اسلامی – ایرانیِ پیشرفت” به مردم قالب کنند.
وقتی دیدم پاپ، رهبر کاتولیک های جهان – که آوازه ی این جهانی اش هزاران برابر رهبر ماست – خم شده و بر پای یک مسلمان بزهکار بوسه می زند، به فهم ملت ساز و مردمگرای و انسان ساز او آفرین گفتم و بر تمناهای خاکمالی شده ی بزرگان خود شماتت باریدم. که آنجا، بنا بر تکریم و تشویق است و اینجا: بر تحقیرها و قلچماقی ها و سهم خواهی ها.
محمد نوری زاد
چهارم مرداد سال نود و دوتهران

پیمان روشن ضمیر، وبلاگ نویس: احضاریه ای نگرفتم اما ماموران برای بردنم به زندان مراجعه کردند!

پیمان روشن ضمیر ، مدیر وبلاگ ” اوس پیمان” و سردبیر سایت خبری” هفت تیر” روز ۱۳ دی ماه سال ۱۳۸۹ در منزلش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. او دو ماه در بازداشت بود که از این مدت یکماه در بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز به سر برد و یک ماه دیگر در زندان کارون اهواز بود. دادگاه او در تاریخ ۲۴ اردبیهشت ماه ۱۳۹۰ برگزار شد و به اتهامات تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری به ۱۷ ماه حبس محکوم شد. او در دادگاهش به علت انتقاد از شیوه دادرسی هیچ دفاعی از خود نکرد.
پیمان روشن ضمیر، وبلاگ نویس و طراح وب اهوازی که در سال ۸۹ به اتهام توهین به رهبر و تبلیغ علیه نظام به ۱۷ ماه زندان محکوم شده بود به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که ماموران با مراجعه به منزل پدریش در هفته گذشته خواسته بودند تا او را به همراه خودشان به زندان کارون ببرند.
این وبلاگ نویس و برنامه نویس اهوازی با اشاره به اینکه تا کنون هیچ احضاریه ای برای او فرستاده نشده است، به کمپین گفت:« ماموران در هفته گذشته دو بار به منزل پدریم مراجعه کرده بودند که من در آن زمان ها خانه نبودم و همین طور به منزل وثیقه گذارم که در سال ۸۹ وثیقه ای برایم گذاشت تا بتوانم از زندان بیرون بیایم، رفته اند و تهدید کرده اند که در صورت عدم مراجعه من به زندان وثیقه ام ضبط خواهد شد. با این حال تا الان هیچ احضاریه ایی برایم فرستاده نشده است.»
او افزود « در همین رابطه موفق به دریافت وقت ملاقات از دادستان اهواز در هفته آینده شده ام اما ساکم را هم بسته ام که اگر لازم شد از همانجا خودم را به زندان کارون تحویل دهم. در ساکم یک بادبزن هم گذاشته ام چون شنیده ام که کولر بند امنیتی زندان کارون خراب است.»
این وبلاگ نویس اهوازی با اظهار اینکه بعد از قطعی شدن حکم دادگاه طی نامه ای از دادستان اهواز درخواست عدم اجرای حکمش را داشته است، گفت:« در آن نامه نوشته بودم حالا که من به اتهام توهین به رهبر محکوم به حبس شده ام، حداقل طبق سخن رهبر که گفته است هر یک روز انفرادی معادل ۱۰ روز زندان است شامل حال من هم بشود. با این حساب اگر هر روز انفرادی معادل ۵ روز زندان حساب شود و با توجه به ۳۱ روزی که در بازداشتگاه اطلاعات در سال ۱۳۸۹ در انفرادی بودم، از هم اکنون شامل آزادی مشروط می شوم.»
پیمان روشن ضمیر گفت:« آقای افشار نیا، دادستان اهواز همیشه همکاری بسیار خوبی با خانواده زندانیان داشته است. حتی ایشان بعد از نامه من دستور بررسی وضعیتم را دادند و با توجه به اینها انتظارم این بود که قضیه حل شده باشد اما اکنون بعد از ۳ سال می بینم که ماموران برای اجرای حکم بدون احضاریه به خانه پدریم مراجعه کرده اند.»
پیمان روشن ضمیر ، مدیر وبلاگ ” اوس پیمان” و سردبیر سایت خبری” هفت تیر” روز ۱۳ دی ماه سال ۱۳۸۹ در منزلش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. او دو ماه در بازداشت بود که از این مدت یکماه در بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز به سر برد و یک ماه دیگر در زندان کارون اهواز بود. دادگاه او در تاریخ ۲۴ اردبیهشت ماه ۱۳۹۰ برگزار شد و به اتهامات تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری به ۱۷ ماه حبس محکوم شد. او در دادگاهش به علت انتقاد از شیوه دادرسی هیچ دفاعی از خود نکرد.
این وبلاگ نویس و طراح وب گفت:« در این مدت به اندازه کافی هزینه بابت این حکم داده ام. کل سایت های من حتی سایت های غیر سیاسیم که از آنها کسب در آمد می کرد را فیلتر کرده اند در حالی که هیچ مطلب مجرمانه ای در آن سایتها وجود نداشت . مثلا مامور فیلترینگ یک سایت از من را که محوریت اجتماعی داشت را فقط به دلیل داشتن تگ( Tag) گلشیفته فراهانی فیلتر کرد در حالی که در این تگ مطالبی از خبرگزاری های داخل ایران کپی شده بود که تنها جنبه اطلاع رسانی داشت و مامور فیلترینگ اصلا به خودش زحمت نداد که مطلب را بخواند. یا یک سایت دیگر از من را تنها بخاطر انتشار گزارشی در مورد وضعیت بازار تهران در روز ولنتاین فیلتر کردند. با توجه به اینکه این سایتها با شرکت پست و درگاه بانک ها در ارتباط هستند و به صورت قانونی در داخل کشور فعالیت می کنند فیلتر کردن این سایتها با مرگ همیشگی آن سایت برابر است چون دیگر هیچ نهادی حاضر نمی شود با یک سایت فیلتر شده همکاری کند.»

مادر ستار بهشتی: فرزندم زیر شکنجه کشته شد/ بازجو گفته بود ترا خواهم کشت



مادر ستار بهشتی با انتقاد دوباره از روند رسیدگی به پرونده فرزندش، گفت که حسین رونقی ملکی، از زندانیان سیاسی؛ به وی گفته که آماده است تا در دادگاه به آنچه بر ستار در بازداشتگاه گذشته، شهادت دهد.
گوهر عشقی در این مصاحبه در پاسخ به سوالی مبنی بر آخرین وضعیت پرونده قتل فرزندش، گفت: “ما از پرونده ستار هیچ اطلاعی نداریم، وکیل مان را در روز چهارشنبه به اطلاعات احضار کردند و بعدا از ایشان تعهد گرفتند که هیچ جایی مصاحبه نکند! می خواهم ببینم برای چه؟ برای اینکه از یک جوان بیگناه دفاع کرد؟”
مادر ستار بهشتی افزود: “خانم پور فاضل یک قهرمان است، یک شیر زن است، شهامت دارد، از یک جوان بیگناه دفاع کرد. حالا تعهد از ایشان گرفتند که با هیچ جایی مصاحبه نکند! بر فرض صدای ایشان را خواباندند، صدای یک مادر داغدیده را می خواهند چه کار کنند؟ من مادر ستار هستم و از هیچ چیزی نمی ترسم!”
مادر ستار بهشتی خبر داد که اداره اطلاعات در روز چهارشنبه خانم پور فاضل، وکیل خانواده ستار بهشتی را به آن اداره احضار و از وی تعهد گرفته اند که با هیچ رسانه(چه در داخل و چه در خارج از کشور) در خصوص پرونده ستار، مصاحبه نکند.
خانم عشقی همچنین در خصوص ادعایش مبنی بر داشتن شاهد برای پرونده ستار به سحام گفت: “آقای حسین رونقی آمدند منزل ما و گفتند حاضرند که شهادت دهند که هنگامی که ستار را به زندان اوین آوردند، آنقدر آزرده بود و به حدی شکنجه شده بود که در همان موقع به من گفت که بازجویم گفته من{ستار} را خواهم کشت.”
ستار بهشتی در شبی که به صورت موقت به اوین منتقل شده بود، بدنش را برخی از زندانیان نشان داده بود و گفته بود که بازجویش وی را تهدید به مرگ کرده است.
مادر ستار در ادامه با ناراحتی ابراز کرد: “من یک مادری هستم که فرزندم عمر من بود، همه ی زندگی ام بود و واقعأ همه کس من بود. من هم مادر همین ستارم؛ من را هم بکشند. اگر من را هم بکشند کسانی هستند که صدای من را به دنیا برسانند.باز هم تاکید می کنم که ستار من ایرانی بود؛ به هیچ گروهی وابسته نبود، در راه ایران و زیر دست پلیس فتا کشته شد.”
وی از مسئولان پرسید: “چرا وقتی حسین رونقی آماده شد تا در دادگاه شهادت دهد، به زندان احضار شد؟”
بنا به اظهارات مادر ستار، گویا پس از مکالمه حسین رونقی ملکی با خانواده بهشتی در خصوص اعلام آمادگی برای حضور در دادگاه و ادای شهادت در خصوص قتل این وبلاگ نویس منتقد و شرح ماجرای دیدارش با ستار در آن شب؛ وی را که در مرخصی بوده، دوباره به زندان اوین احضار می کنند.
گوهر عشقی در ادامه در واکنش به اظهارات سخنگوی قوه قضائیه در خصوص پرونده ستار گفت: “ستار من از هیچ چیزی نمی ترسید. ستار من زیر شکنجه کشته شده، ستار من در زیر شکنجه در پلیس فتا کشته شد. ستار من نه ترس داشت و نه از هیچ چیزی می ترسید. ستار من یک قهرمان بود. در اوین زندانیان بسیاری آثار شکنجه را بر بدن ستار دیده بودند. ستار زیر شکنجه کشته شده است.”
دادستان کل کشور دوشنبه گذشته در کنفرانس خبری خود در پاسخ به سوالی در خصوص پرونده ستار بهشتی گفت که پرونده مرگ ستار بهشتی، هنوز به دادگاه ارسال نشده است.
ستار بهشتی، آبان ماه گذشته در منزلش در رباط کریم تهران بازداشت شد اما چند روز بعد در بازداشتگاه نیروی انتظامی تهران درگذشت.
اژه ای همچنین در این خصوص گفته بود: “از تاریخ ۱۴ آبان ماه تا اردیبهشت ماه سال جاری چندین بار کمیسیون‌های پزشکی ۷ و ۹ نفره در تاریخ‌های مختلفی بعضا در حضور بازپرس تشکیل شد و نهایتا پزشکی قانونی اعلام کرد که ما نمی‌توانیم بگوییم که مرگ ستار بهشتی بر اثر ضربه بوده باشد، بلکه پزشکی قانونی اینگونه اعلام کرد که عوامل روانی منجر به فوت ستار بهشتی شده است.”
اکنون ماه ها از قتل ستار بهشتی در بازداشتگاه فتا، مربوط به نیروی انتظامی می گذرد و هنوز پرونده وی به دادگاه ارسال نشده است.
خانواده وی از جمله مادرش، بارها در مصاحبه های خود خواستار رسیدگی عادلانه به این پرونده شده اند.
همچنین مادر ستار بهشتی بارها در دیدار با چهره های شاخص نظام و نامه نگاری با آنان؛ خواستار رایزنی ایشان برای تسریع در روشن شدن وضعیت پرونده فرزندش شده بود.

طرح سبز/ اندکی صبر سحر نزدیک است


اخبار زندانیان سیاسی

انتقال مخفیانه ماشاالله حائری به زندان گوهردشت
فعالان در تبعید: بنا بر اطلاع “کمپین صلح فعالان در تبعید” هفته گذشته ، ماشالله (حمید) حائری زندانی سیاسی زندان اوین به صورت ناگهانی و پنهانی از زندانی خارج و به زندان گوهردشت کرج منتقل شد!
این زندانی سیاسی که سابقه بازداشت از دهه 60 را دارد ، اوایل خرداد سال جاری و با عدم تمدید مرخصی اش به اوین برگشته بود.
یک منبع نزدیک به خانواده آقای حائری در گفتگو با  ” کمپین صلح فعالان در تبعید ” می گوید : مسوولان زندان ، آقای حائری را به بهانه بهداری از بند خارج می کنند  و بدون اینکه اجازه جمع آوری لباسها و داروهایش را بدهند ، به زندان گوهردشت منتقل می کنند.
ماشاالله حائری ۵۸ ساله، که در تاریخ ۱۵ آذر ۱۳۸۸ دستگیر و به سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد، به مدت ۷۴ روز در سلولهای انفرادی بسر برد و سپس او را به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل کردند.
وی که از بیماری‌های قلبی و عروقی حادی رنج می‌برد و تا کنون چندین بار بصورت اورژانس به بیمارستان خارج از زندان منتقل شده، ولی بدون انجام درمان قطعی به زندان عودت شده است.
گفتنی است آقای حائری توسط قاضی مقیسه، رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به تحمل ۱۵ سال زندان و تبعید به  زندان رجایی شهر کرج، محکوم شده بود.
یک‌ماه بی‌خبری از احمد عسگری، فعال دانشجویی
با گذشت بیش از یک‌ماه از بازداشت احمد عسگری،  شاعر و فعال دانشجویی هنوز از محل دقیق نگهداری وی اطلاعی در دست نیست.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، احمد عسگری در تاریخ پنجشنبه ۳۰ خردادماه در پارک فدک تهران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و در طی یک‌ماه گذشته نه تنها از حق ملاقات محروم بوده که از وضعیت سلامتی وی نیز خبر دقیقی‌ در دست نیست.
این درحالی است که وی با وجود اینکه از بیماری صرع و مشکلات عصبی رنج می‌‌برد و داروهای مورد نیاز در اختیارش قرار نگرفته است، اما در طی هفته‌های گذشته زیر فشار برای پرونده سازی و پذیرفتن اتهام ارتباط با احزاب و سازمان‌های خارج از ایران و احتمالا محاربه قرار داشته و همین امر او را در وضعیت نگران کننده‌ای قرار داده است.
احمد عسگری دانشجوی سال آخر رشته روابط بین الملل است و نخستین بار در بهمن ماه ۱۳۸۸ بازداشت و پس از سه ماه به قید وثیقه آزاد شد، عسگری برای دومین بار در ۲۴ خرداد در حین عکس برداری از حوزه‌های انتخابات بازداشت و پس از گذشت چند ساعت با ضبط دوربین و موبایلش بصورت موقت آزاد شد، احمد عسگری سرانجام یک هفته بعد و در تاریخ ۳۰ خرداد در حال پیگیری وضعیت زندانی دیگری به نام محسن رحمانی به بازداشت نیروهای امنیتی در آمد که از این تاریخ وضعیت او در بی‌خبری مطلق قرار دارد.
مرگ مشکوک یکی دیگر از نزدیکان آقای کاظمینی بروجردی
آقای محمد سامنی، یکی از بستگان و معتمدین آقای بروجردی در تاریخ جمعه 21 تیرماه 1392 در سن 74 سالگی درگذشت، ایشان پدر عروس آقای بروجردی بودند، که بخاطر خویشاوندی و نزدیکی با این خانواده ، بارها از سوی دادگاه ویژه روحانیت احضار شده و مورد بازجویی و تهدید قرار گرفته بود. و با قید سند ملکی موقتا آزاد شده بود.
به گزارش  «فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران» ،  بنابر اظهارات یکی از فرزندان ، آقای محمد سامنی بدن نیمه جان و زخمی او را در جمعه دو هفته قبل از فوت، ایشان در حوالی میدان گمرک تهران یافته اند، ایشان پس از بهوش آمدن در بیمارستان افشا کرد که با ضربه محکمی از پشت سر وی، باعث به زمین خوردن او شده بود، او می افزاید آقای سامنی طی چند روز آخر عمر، چندین بار به هوش آمد، در آخرین روز در گفتگویی ناتمام به ما اطلاع داد:

مدتی قبل از این حادثه ، از دادگاه ویژه روحانیت به او زنگ زده بودند و گفته بودند که "با مرخصی بروجردی از زندان موافقت شده مشروط بر آنکه در حین مرخصی با مردم دیدار نکند و با خارج نیز مصاحبه نکند، شما (محمد سامنی) که ریش سفید این خاندان هستید در این زمینه مسئولید و باید هرجور که شده بروجردی را ترغیب کنید که تعهدنامه ای با خط و امضای خودش بنویسد که مخاطب آن تعهدنامه نیز مقام معظم رهبری باشد". ایشان توضیح داده است که او را تهدید کردند و هشدار دادند که باید خیلی زود ظرف دو سه هفته این کار را انجام دهد!

احمدی‌نژاد مجوز تأسیس دانشگاه ایرانیان در تهران را دریافت کرد

تسنیم: محمود احمدی‌نژاد ، مجوز تأسیس دانشگاه ایرانیان را در تهران اخذ کرد.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، محمود احمدی‌نژاد در آخرین جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی، برای خود مجوز تأسیس دانشگاهی در تهران را اخذ کرد.
منابع آگاه در شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم با تأیید این خبر افزودند: در این جلسه پس از تقدیر و تشکر اعضا از 8 سال فعالیت احمدی‌نژاد در شورای عالی انقلاب فرهنگی و تشکیل منظم جلسات این شورا، به درخواست وی پاسخ مثبت داده به‌اتفاق آرا، مجوز تأسیس دانشگاهی در تهران را به وی اعطا کردند.
به‌گفته این منابع آگاه، از ‌آنجا که مجوز تأسیس این دانشگاه برای شهر تهران صادر شده است، شورای عالی انقلاب فرهنگی باید مجوز می‌داد که این مجوز توسط احمدی‌نژاد اخذ شد.

گفته می‌شود، احمدی‌نژاد بنا دارد این دانشگاه را با عنوان "دانشگاه ایرانیان" تأسیس کرده بخش مهمی از وقت خود را بعد از پایان دوره ‌اش به اداره این دانشگاه اختصاص دهد. اخبار حکایت از آن دارد که  حوزه اصلی فعالیت این دانشگاه، فناوری اطلاعات و فناوری‌های نوین و برتر از جمله آی.تی. نانو. هوافضا و هسته ای خواهد بود.

مرتضی مبلغ: جریان‌های افراطی به جای عذرخواهی از مردم برای دولت خط و نشان می‌کشند

عضو شورای مشاوران سید محمد خاتمی گفت: اصلاح طلبان و دلسوزان جامعه هیچ سهم خواهی برای حضور در کابینه نداشته و نخواهند داشت و این را در عمل نیز نشان داده‌اند.
مرتضی مبلغ در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا با اشاره به شروط اصولگرایان درباره چینش کابینه دولت یازدهم عنوان کرد: نکته مهم در تشکیل کابینه دولت یازدهم آن است که این کابینه باید از یک سو بتواند شعارهایی که روحانی به دفعات بر آن‌ها تاکید نموده است را محقق کند و از سوی دیگر بتواند در افکار عمومی ایجاد اعتماد کند. بنابراین ایجاد محدودیت برای رییس جمهور منتخب مانعی در تحقق این اهداف خواهد بود. در حالی که دکتر روحانی با توانایی که دارد در صدد تحقق بخشیدن به این شعار‌ها است.
 وی افزود: طبیعی است حضور هر فرد شایسته‌ای که بتواند این دو نکته را براورده کند ولو از هر جریانی باشد امر مطلوبی خواهد بود.
عضو جبهه مشارکت ایرخاطرنشان کرد: اصلاح طلبان و دلسوزان جامعه هیچ سهم خواهی برای حضور در کابینه نداشته و نخواهند داشت و این را در عمل نیز نشان داده‌اند.
مبلغ تاکید کرد: تنها توقع اصلاح طلبان این است که شعارهای پیش از انتخابات به تدریج به مرحله ظهور و بروز برسد در این میان کسانی که برای کابینه دولت آینده خط و نشان می‌کشند و دائما رئیس جمهور را تحت فشار قرار می‌دهند که چه کسانی و چه جریان‌هایی در کابینه حضور داشته باشند و یا نباشند عمدتا‌‌ همان جریان‌هایی هستند که سیاست‌ها، افکارو انگیزه‌های ناکارآمد و مخرب آن‌ها طی سال‌های گذشته کشور را با مشکلات و بحران‌های عدیده‌ای مواجه کرده است.
این فعال سیاسی اصلاح طلب همچنین خاطرنشان کرد: ‌ این افراد و جریان‌های افراطی به جای اینکه به خود آمده و از خطاهای راهبردی و خطرساز خود درس گرفته و با اظهار پشیمانی و عذرخواهی از مردم به دنبال اصلاح رفتارهای غلط خود باشند امروز با کمال تاسف و با وقاحت تمام مدعیان جدید عرصه سیاست و جامعه شده و برای دولت آینده و مردم خط و نشان می‌کشند.
وی با تاکید براینکه روند دولت آینده به هیچ وجه در راستای اهداف افراد و جریان‌های تندرو قرار نخواهد گرفت، گفت: دولت و مردم به یاری خدا راه خود را ادامه می‌دهند اما آنچه ما در ایام مبارک ماه رمضان آرزو می‌کنیم این است که این افراد به خود آمده و از ادامه راهی که جز خسارت و ایجاد بحران برای جامعه و خود آنان چیزی در بر ندارد باز ایستند و با تجدیدنظر در رفتار و گفتار خود به دامن مردم و راه صلاح باز گردند.

احضار ۱۳ تن از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز به اداره اطلاعات

ندای سبز آزادی: بیش از ۱۳ تن از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز طی یک ماه گذشته به اداره اطلاعات احضار شده اند.
به گزارش ندای سبز آزادی این دانشجویان به صورت تلفنی به ساختمان پلاک ۱۰۰ اداره اطلاعات شیراز احضار و  پس از چند ساعت بازجویی آزاد شده اند.

اکثر دانشجویان احضار شده از فعالان ستاد روحانی در شیراز بوده اند و به آنان تذکر داده شده انتخابات تمام شده و از این پس هر گونه فعالیت غیر قانونی بوده و با آن برخورد خواهد شد.براساس این گزارش حداقل با خانواده ۳ تن از دانشجویان تماس تلفنی گرفته شده و از آنان خواسته شده است که مواظب فرزندان خود باشند.

خطیب نماز جمعه: پیشرفت علمی ما فوق استاندارد جهانی است

خطیب نماز جمعه این هفته تهران مدعی است که در ۳۴ سال گذشته همه حرکت ما رو به پیش بوده و پیشرفت ها مافوق استاندارد جهانی بوده است.
وی با بیان اینکه باید این دهه را دهه پیشرفت وعدالت بدانیم، اظهار داشت: باید از این دامنه خود را به قله برسانیم و مسئولین مسائل کشور را برای مقابله با دشمن مدیریت کنند.
صدیقی گفت: در این راه دو مسئله در اولویت اول قرار دارند که یکی اقتصاد و دیگری پیشرفت های علمی است و دولت بعد باید از آنجایی که دولت های قبل به آن دست یافتند آغاز و به همان مقدار یا بیشتر کشور را پیش ببرد.
خطیب نماز جمعه تهران اظهار داشت: من از روی دلسوزی از رئیس جمهور منتخب درخواست می کنم با توجه به اینکه اکنون دانشگاههای ما در فضای علمی و آرامش هستند، نماز جمعه برگزار می کنند و مسائلی چون پرتاب ماهواره ایرانی به عنوان نماد پیشرفت کشور و علوم مختلف در مسیر سرعت و پیشرفت قرار دارند، خدای ناکرده دچار غفلت نشوند که یک وزیر علوم یا رئیس دانشگاههایی که بوی فتنه می دهند بر سر کار بیاورند و علم و فرهنگ را از فضای دانشگاه دور کنند، این توقعی است که امام (ره)، ما و امت از رئیس جمهور منتخب داریم و خواهیم داشت.

خباز خطاب به حسینیان: گوجه پرت کردن کار یک سری افراد خاص کوچه و خیابان است

نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی، به اظهارات یکی از نمایندگان درباره استقبال از جک استراو وزیر خارجه سابق انگلیس در مراسم تحلیف دکتر حسن روحانی واکنش نشان داد و با بیان اینکه ایشان جلوی در مجلس کنترل شده و جلوی ایشان را می‌گیرند و نمی‌گذارند با گوجه وارد مجلس شود، گفت: من به این آقایان می‌گویم که اگر در فکر هستند که گوجه فرنگی و این طور چیز‌ها را تهیه کنند، ابتدا یک بازنگری درباره عملکرد ۸ سال گذشته‌شان داشته باشند و از رفتارهایی که باعث شد این بلا‌ها را به سر کشور آورد، توبه کنند.

محمدرضا خباز نماینده سابق مردم در مجلس شورای اسلامی در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایلنا، با اشاره به ابراز تمایل آقای جک استروا وزیر خارجه سابق انگلیس برای حضور در مراسم تحلیف دکتر حسن روحانی و اظهارات اخیر حسینیان مبنی بر اینکه «در صورت حضور جک استراو در مراسم تحلیف دکتر حسن روحانی رئیس جمهور منتخب، من با گوجه از او پذیرایی می‌کنم»، اظهار داشت: من خیلی تعجب کردم وقتی از یک روحانی که لباس پیامبر (ص) بر تن دارد این چنین شنیدم که بگوید که من با گوجه از او پذیرایی می‌کنم.

 وی افزود: البته حضور آقای جک استراو در مراسم تحلیف قطعی نشده است، اما باید به ایشان یادآوری کرد که پیامبر اسلام (ص) فرمودند میهمان را گرامی بداریم اگرچه کافر باشد، حال آنکه آقای جک استروا مسیحی و اهل کتاب است.

این نماینده سابق مجلس گفت: البته مثل اینکه آقایان فراموش کرده اند که گوجه پرت کن کار یک سری افراد خاص کوچه و خیابان است و اصولا کسی که لباس پیامبر بر تن دارد، طبیعتا باید حداقل در ظاهر، با منش پیامبر (ص) و با اخلاق حسنه و نیکو برخورد کند.

خباز گفت: همچنین اصلا اجازه ورود چیزهای خوراکی را به مجلس نمی‌دهند و ورود مواد خواراکی به داخل مجلس ممنوع است و از این رو جلوی ایشان را می‌گیرند و نمی‌گذارند با گوجه وارد مجلس شود.

وی در ادامه سخنان خود، گفت:این افراد باید بدانند با این فضایی که در کشور به وجود آمده، باید آقایان خدا رو شکر کنند که با این اقبال مردم، مملکت بیمه شد و از این طرف اقبالی از طرف دنیا برای کشور ما به وجود می‌آید.

این فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: ما برای اینکه خرابکاری آقایان را در ۸ سال گذشته و گرفتن ۴ قطعنامه علیه جمهوری اسلامی حل کنیم، راهش این است که با کشورهای دنیا تعاملمان را بیشتر کرده و با کشورهایی که عضو اصلی شورای امنیت هستند ارتباط بیشتری داشته باشیم.

خباز خاطرنشان کرد: به علاوه، آن‌ها که بی‌دعوت به کشور ما نمی‌آیند؛ جمهوری اسلامی از برخی کشورهای دنیا دعوت کرده تا در مراسم تحلیف شرکت کنند؛ از این رو من معتقدم نه تنها نباید گوجه بزنند و نمی‌توانند بزنند، بلکه باید استقبال هم کنند چرا که با درخواست خودشان می‌خواهند بیایند و به ملت ایران تبریک بگویند.

وی در ادامه سخنان خود یادآور شد: آن ابتدایی که دولت آقای احمدی‌نژاد روی کار آمده بود، یکی از کهنه کاران سیاست آمریکا گفته بود اصلا نیازی به درگیری دولت آمریکا با این دولت آقای احمدی‌نژاد نیست، چون این دولت خودش به دست خودش و با رفتاری که داشت، اروپایی‌ها را، که از ما جدا شده بود، در کنار آمریکا قرار داد؛ یعنی رفتار دولت احمدی‌نژاد به گونه‌ای بود که این دو را در کنار هم قرار داد.

نماینده اصلاح طلب مجلس هشتم، افزود: همچنین گفتند، سال‌ها بود بین اعضای شورای خلیج فارس و اعراب اختلاف بود اما رفتار آقای احمدی‌نژاد باعث شد که آن‌ها همه با هم متحد شوند و در مقابل ایران ید واحده شدند.

خباز تصریح کرد: من به این آقایان می‌گویم که اگر در فکر هستند که گوجه فرنگی و این طور چیز‌ها را تهیه کنند، ابتدا یک بازنگری نسبت به عملکرد ۸ سال گذشته‌شان داشته باشند و از رفتارهایی که باعث شد این بلا‌ها را به سر کشور آورد، توبه کنند.

وی گفت: واقعا ماه رمضان است و ماه توبه است؛ یا قبول ندارند این گرفتاری‌هایی که در بعد داخلی و خارجی وجود دارد و مردم را رنج می‌دهد و یا اگر قبول دارند که باید بدانند خود این‌ها باعث آن بودند؛ و الا احمدی‌نژاد یک نفر بود و به تنهایی که نمی‌توانست این همه گرفتاری برای کشور درست کند. آقایان دست به حمایت‌های بی‌دریغ زدند و این همه گرفتاری برای کشور درست کردند.

دفتر جک استراو: روحانی از استراو برای مراسم تحلیف دعوت کرد

عصر ایران نوشت:
دفتر جک استراو وزیر خارجه سابق بریتانیا اعلام کرد که حسن روحانی رییس جمهور منتخب ایران از استراو برای حضور در مراسم تحلیف خود دعوت کرده است.
به گزارش بی بی سی استراو با تایید دعوت از سوی حسن روحانی افزوده است که به دلیل مشکلات خانوادگی نمی تواند در مراسم تحلیف شرکت کند.
دفتر استراو در عین حال تاکید کرده است وزیر خارجه اسبق بریتانیا در هفته های آینده برای دیدار با رییس جمهور ایران عازم تهران خواهد شد.
حضور استرا در مراسم تحلیف روحانی در روزهای گذشته جنجال ساز شده است و برخی نمایندگان اصولگرا در مجلس شورای اسلامی تهدید کرده اند که در صورت شرکت استراو در این مراسم به وی حمله خواهند کرد!
استراو در بین سال هایی که روحانی در کسوت دبیر شورای عالی امنیت ملی مسئولیت مذاکره با تروئیکای اتحادیه اروپا را داشت، بارها به تهران سفر کرده است.
استراو پس از انتخاب روحانی با ارسال پیام تبریک از معدود سیاستمداران غربی بود که از این امر استقبال کرد و آن را فرصتی برای گشایش در پرونده هسته ای ایران دانست.