۱۳۹۲ مهر ۲, سه‌شنبه

نامه مادر ستار بهشتی به بان کی مون: خواستار برگزاری یک محکمه عادلانه هستم

گوهر عشقی٬ مادر ستار بهشتی با ارسال نامه ای به دبیرکل سازمان ملل از وی خواسته تا با رایزنی با حسن روحانی٬‌زمینه را برای رسیدگی به پرونده فرزندش و حل آن٬‌ فراهم آورد.
به گزارش سحام٬ مادر این وبلاگ نویس زندانی در بخشی از نامه خود ضمن ابراز تاسف از روند رسیدگی به پرونده فرزندش٬ می گوید که سفر آقای روحانی به سازمان ملل را فرصتی دانسته تا فریاد دادخواهی وشکایتش را از این طریق مطرح نماید.
متن کامل نامه مادر ستار بهشتی به بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد به شرح ذیل است:
دبیر کل محترم سازمان ملل متحد – جناب آقای بان کی مون
 اعضاء محترم مجمع عمومی سازمان ملل متحد

با سلام و احترام
همانگونه که مستحضرید فرزند اینجانب، “ستار بهشتی” ماهها قبل توسط ماموران امنیتی جمهوری اسلامی ایران به جرم انتقاد از مسئولین کشور خویش و دلسوزی جهت اصلاح پاره ای از امور مربوط به مردم، به مدت چهار روز دستگیر و در همان چهار روز در اثر شکنجه در زندان کشته شد و پس از گذشت ماهها از این حادثه،هیچ فریاد رسی را در “ام القرای جهان اسلام” نیافتم تا داد خود را از او بستانم.
اینک مطلع شدم که ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران،جناب آقای دکتر روحانی به سازمان ملل متحد می آیند تا در آن سازمان سخنرانی و با رهبران دنیا ملاقات نمایند. بر آن شدم این نامه را به شما بنویسم تا در میان کشورهایی که مدعی رعایت حقوق شهروندی هستند، فریادرسی بیابم و شکایت خود را نزد شما بیاورم.
جناب آقای دبیر کل
عمده ترین کارکرد سازمان ملل متحد ،نظارت بر فعالیت دولتهای عضو به منظور رعایت منشور امضاء شده سازمان ملل متحد است.
به خدای یکتا قسم میخورم در این یک سال که از کشته شدن فرزند مظلومم می گذرد، با مسئولین مختلف و عالی نظام جمهوری اسلامی ایران مکاتبه کرده و ساعتهای متمادی، مصاحبه های مختلفی با رسانه های مختلف جهت احقاق حق خویش انجام داده ام. اما حاصل تمامی این تلاشها ، پرونده سازی غیرواقعی برای متهم این پرونده و فرار او از چنگال عدالت بوده است.
نیک می دانم پس از انجام این مکاتبه،بصورت فزاینده ای تحت فشار مراجع امنیتی و قضایی در ایران قرار خواهم گرفت و چه بسا در شرایط ناگواری قرار بگیرم اما سوگند به خون فرزند مظلومم، برای احقاق حق او و خانواده ام از هیچ تلاشی فروگذار نخواهم کرد، مگر آنکه حکومت جمهوری اسلامی محکمه عادلانه ای را برای برپایی عدالت، برگزار نماید.
اعضای محترم مجمع عمومی سازمان ملل متحد
 همانطور که مستحضرید، روسای جمهور تمامی کشورها ،در شروع فعالیت اجرایی خود، قسم میخورند که حافظ قانون اساسی کشورشان و حافظ “جان و مال و ناموس” مردم خویش باشند و از آن پاسداری نمایند.آقای دکتر روحانی هم از این قاعده مستثنی نبود.اما عدم پاسخگویی مراکز قدرت و همچنین اذیت و آزارهای مکرر امنیتی برای ما و خانواده مان، این مادر دردمند و زجر کشیده را بر آن داشت تا طی این مکاتبه از شما عاجزانه تقاضا نماید در دیدارهای خود با ایشان، تقاضا نمایید که وضعیت دردناک خانواده ما را پیگیری و قدمی راسخ برای دفاع از حقوق مظلومان در مقام “ریاست جمهوری اسلامی ایران” در کشور خود بردارند.همانطور که شخص ایشان رییس جمهور همه ایرانیان و کشور ایران عضوی از جامعه جهانی است.

ممکن است ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران به دلایلی،از قبول این مسئولیت سرباز زنند و عنوان نمایند این حادثه در زمان ریاست جمهوری ایشان اتفاق نیفتاده است که خود را ملزم به پیگیری موضوع نمایند،اما همانگونه که مستحضرید دفاع از حقوق انسانی افراد و رسیدگی به دادخواهی یک خانواده داغدار خصوصا یک مادر ستمدیده،در قالب زمان و مکان خاصی نمی گنجد و تمام اعضای جامعه بشری،ملزم به رسیدگی به حق مظلومان هستند تا بلکه ریشه ظلم خشکانده شود.
به پروردگار بزرگ سوگند میخورم اینجانب شرمسارم که مسئولین قضایی و امنیتی کشورم، به حق طبیعی من رسیدگی نمی کنند و هیچ راهی برای من باقی نگذارده اند تا دست به مکاتبه با آن مقامات محترم ببرم و شما را به دادخواهی از خویش فرا بخوانم. لازم به ذکر است که نه تنها به “داد” ما رسیدگی نکردند، بلکه با تهدیدات فزاینده امنیتی خانواده و دخترم(سحر بهشتی) عرصه زندگی عادی و روزانه را نیز بر ما تنگ کرده اند.
با تقدیم احترام
 گوهر عشقی – مادر داغدار ستار بهشتی
 دوم مهر ۱۳۹۲


* رونوشت: جناب آقای دکتر احمد شهید – نماینده ویژه سازمان ملل متحد در امور ایران

سعید نعیمی به زندان منتقل شد

سعید نعیمی، عضو شورای سیاستگذاری سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) جهت اجرای حکم یک سال حبس تعزیری به اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی به زندان تبریز منتقل شد.
به گزارش ادوار نیوز، این عضو ارشد سازمان ادوار تحکیم وحدت در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۰ با یورش ماموران اطلاعات و تفتیش منزل و محل کار دستگیر شد.
پیشتر وی سه ماه در سلول انفرادی زندان کرج بود و بعد به دلایل نامشخص به زندان تبریز منتقل شد و در مجموع ۸ ماه در بازداشت موقت به سر برد.
چهارم آبان ماه ۹۰ جلسه دادگاه سعید نعیمی در شعبه یک دادگاه انقلاب تبریز با ریاست قاضی یوسفی برگزار و اتهامات وی «معاونت در جاسوسی»، «همکاری با دولت متخاصم» و «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» اعلام شد.
پس از آزادی سعید نعیمی در دی ماه ۹۰ به قید وثیقه، دادگاه تجدید نظر اتهامات «معاونت در جاسوسی»، «همکاری با دولت متخاصم» را به وی وارد ندانست اما نعیمی را به اتهام «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» به یک سال حبس تعزیری محکوم کرد.
عضو شورای سیاستگذاری سازمان دانش آموختگان ایران امروز سه شنبه ۲ مهر ماه ۱۳۹۲ برای اجرای حکم از دادگاه تبریز به زندان تبریز منتقل شد.

جدیدترین آمار تولید جهانی خودرو سقوط ایران به رده ۲۱

روزنامه جهان صنعت : سازمان بین‌المللی سازندگان وسایل نقلیه موتوری در گزارشی از تولید خودرو جهان در نیمه نخست ۲۰۱۳ اعلام کرد که تولید خودرو ایران در این دوره با افت 38.5 درصدی به ۳۵۹ هزار و ۶۷۰ دستگاه رسید و ایران به رده ۲۱ در میان خودروسازان جهان سقوط کرد. براساس این گزارش، در نیمه نخست سال 2013 تنها 359 هزار و 670 دستگاه خودرو در ایران تولید شده است.

تولید خودرو ایران در سال 2012 نیز به دلیل وضع تحریم‌ها و محدودیت‌های مالی با کاهش 40 درصدی نسبت به سال قبل از آن مواجه شده و به 989 هزار و 110 دستگاه رسیده بود. در سال 2011 و پیش از اجرای تحریم‌ها بیش از 1.64  میلیون دستگاه خودرو در ایران تولید شده بود. به دنبال کاهش تولید خودرو ایران در نیمه نخست امسال رتبه ایران در میان کشورهای تولید کننده خودرو نیز در این دوره کاهش داشته است. ایران که در سال 2012 به عنوان هجدهمین خودروساز بزرگ جهان و در سال 2011 به عنوان سیزدهمین خودروساز شناخته شده بود در نیمه نخست امسال به رده 21 سقوط کرده است.

عکس / صفحه اول امروز روزنامه ها، چهارشنبه 3 مهر، 25 سپتامبر
















تیم ملی کاتای بانوان به دلیل حجاب از مسابقات حذف شد

تیم ملی کاتای ایران در حالی به دلیل مشکل حجاب از گردونه مسابقات کنار گذاشته شد که دبیرکل کمیته ملی المپیک اعتقاد دارد تماس معاون ورزش بانوان وزارت ورزش عامل حذف کاراته کاها شده و اگر او چنین تماسی را با مسئولان برقرار می‌کرد، این تیم می‌توانست مدال طلا را کسب کند.
به گزارش خبرنگار مهر، تیم کاتای بانوان ایران با شکست همه رقبا راهی بازی نهایی شد و در حالی که منتظر بود گوینده سالن برای برنامه بازی نهایی را اعلام کند، اعتراض مصری‌ها باعث حذف این تیم شد. اما ماجرا از این قرار است که انتشار عکسی از تیم کاتای ایران در مسابقات روز نخست واکنش مرضیه اکبری را به دنبال داشته است.
معاون ورزش قهرمانی وزارت ورزش و جوانان در بخش بانوان در تماس با مسئولان تیم کاتای بانوان ایران در اندونزی خواستار حضور نیافتن نفرات باقی مانده تیم در مسابقات شده بود. این درخواست در حالی از به مسئولان تیم ابلاغ شد که اعضای تیم در مبارزات روز نخست از حجابی که به تصویب فدراسیون جهانی و اتحادیه آسیا رسیده بود، استفاده کرده بودند.
در همین رابطه بهرام افشارزاده با ابراز ناراحتی از تماس معاونت وزارت ورزش و جوانان در بخش بانوان گفت: روز گذشته عکسی از بانوان کاراته‌کا منتشر شد و پس از آن مرضیه اکبرآبادی معاون وزیر ورزش در حوزه بانوان با اندونزی تماس گرفت و به بانوان به خاطر حجاب‌شان تذکر داد. ای کاش به جای اینکه خانم اکبرآبادی با سرپرست تیم تماس می‌گرفت با من یا رئیس فدراسیون کاراته مشورت می‌کرد. متاسفانه به راحتی مدال طلا را از دست دادیم. شاید اگر خانم اکبرآبادی با من تماس می‌گرفت، این اتفاقات رخ نمی‌داد.
وی ادامه داد: وقتی فدراسیون جهانی کاراته یک حجاب بخصوص را تعریف کرده، نباید آن را تغییر دهیم. فکر نمی‌کنم حجاب بانوان ایرانی مشکلی داشته باشد. من در جریان اتفاقات نبودم و همین‌جا مسائل را متوجه شدم. نکته اینجاست که روز گذشته بانوان ما با همین حجاب در مسابقات شرکت کردند و نمی‌دانم چرا امروز به این موضوع ایراد گرفتند.

دبیرکل کمیته ملی المپیک خطاب به مردانی داور ایرانی که باعث حذف بانوان از مسابقات کاتای تیمی شد، اظهار داشت: قبول دارم قوانین باید اجرا شود اما باید بعضی از مواقع منافع کشورمان را هم درنظر بگیریم.

اخبار زندانیان سیاسی

اجرای حکم یک سال حبس سعید نعیمی عضو ادوار تحکیم وحدت
سعید نعیمی، عضو شورای سیاستگذاری سازمان دانش آموختگان ایران (ادوار تحکیم وحدت) جهت اجرای حکم یک سال حبس تعزیری به اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی به زندان تبریز منتقل شد.
به گزارش تارنمای ادوار نیوز این عضو ارشد سازمان ادوار تحکیم وحدت در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۰ با یورش ماموران اطلاعات و تفتیش منزل و محل کار دستگیر شد.
او سه ماه در سلول انفرادی زندان کرج بود و بعد به دلایل نامشخص به زندان تبریز منتقل شد و در مجموع 8 ماه در بازداشت موقت به سر برد.
پس از آزادی سعید نعیمی در دی ماه 90 به قید وثیقه، دادگاه تجدید نظر اتهامات «معاونت در جاسوسی»، «همکاری با دولت متخاصم» را به وی وارد ندانست اما نعیمی را به اتهام «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی» به یک سال حبس تعزیری محکوم کرد.
عضو شورای سیاستگذاری سازمان دانش آموختگان ایران امروز سه شنبه 2 مهر ماه 1392 برای اجرای حکم از دادگاه تبریز به زندان تبریز منتقل شد.
به رغم پایان محکومیت؛ محمدرضا مقیسه همچنان در زندان است
در حالیکه دوره حبس ۴ ساله محمدرضا مقیسه مسئول کمیته پیگیری قربانیان حوادث انتخابات ۱۳۸۸ ستاد میرحسین موسوی در شهریور ماه به پایان رسیده است، مقامات قضایی از آزادی این زندانی سیاسی خودداری می‌کنند.
به گزارش تارنمای کلمه، محمدرضا مقیسه از ایثارگران و جانبازان دوران دفاع مقدس و از اعضای اصلی ستاد مهندس موسوی در ۲۲ مهر ۸۸ بازداشت و به بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد و پس از آنکه ۵۰ روز را در انفرادی این بند امنیتی گذراند، ۱۲ اسفند ماه ۸۸ با مرخصی وی موافقت شد.
پس از توقیف سند ۷۰۰ میلیون تومانی این زندانی وی به مرخصی اعزام شد ولی آبانماه ۸۹ ماموران با یورش به منزل و محل کار وی، این زندانی سیاسی را به اتهام «فرار» مجددا بازداشت و به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل کردند.

بر اساس این گزارش، هم اکنون و در حالی که دورهٔ حبس وی به پایان رسیده و به رغم موافقت دستگاه قضایی و دادستانی با مرخصی این زندانی سیاسی، دادستان مدعی است که وی فراری بوده و باید مدت مرخصی را در زندان بگذراند.

متهم پرونده کهریزک کجاست؟ مرتضوی از دانشگاه هم مرخصی گرفته است

روزنامه شرق : «سعید مرتضوی» این روزها جایی آفتابی نمی‌شود. اگر چه سخنگوی قوه قضاییه می‌گوید او مفقود نشده، در تهران و در دسترس است.  اما سوال اصلی این است که متهم رخداد کهریزک که پرونده‌اش بعد از اعتراض به‌همراه دو قاضی دیگر در دیوانعالی کشور معطل رسیدگی است این روزها کجاست و چه می‌کند؟ دادستان سابق تهران از قضاوت معلق شده پس نمی‌توان درقوه قضا و دادگاه‌ها سراغ او را گرفت. خانه سازمانی قوه‌قضاییه را هم که در دوران قضاوت و ریاستش بر دادستانی تهران در اختیار داشت پس داده است، با آمدن دولت جدید از سمت سرپرستی تامین‌اجتماعی کنار گذاشته شد و از ترکیب هیات‌مدیره هم برکنار شده است. دیگر رییس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز هم نیست.
مرتضوی حتی از دانشگاهی هم که در آن تدریس می‌کرده یک‌ترم مرخصی گرفته است. او که با سمت مربی، با مدرک کارشناسی ارشد در رشته حقوق در دانشگاه آزاد واحد تهران شمال تدریس می‌کند این ترم ازدانشگاه مرخصی گرفته است. این خبر را هم دانشگاه تایید می‌کند و هم خود مرتضوی که از پشت تلفن می‌گوید: «من یک‌ترم مرخصی گرفته‌ام.» در دسترس‌نبودن البته به این معنا نیست که او پاسخ تلفن‌هایش را نمی‌دهد. می‌دهد اما کوتاه. اما اطلاعاتی از خود نمی‌دهد. اینکه این روزها کجاست و چه می‌کند. اطلاعات بیشتر را موکول می‌کند به ملاقات حضوری در یک گفت‌وگو، که آن را هم هربار به آخر هفته و آخر هفته را هم به روزهای بعد حواله می‌دهد. مرتضوی البته در حین همین گپ و گفت‌های تلفنی شرط و شروطی هم دارد. اینکه از نشریه مورد نظر یک نامه به امضای سردبیر و مدیر مسوول همراه داشته باشیم، مبنی بر اینکه سخنان او را بدون دستکاری و کم و کاست منتشر کنیم؛ شرطی که روزنامه بارها بر انجام آن تاکید کرده است.
 او بارها و بارها تا پای مصاحبه رفته اما مصاحبه‌کننده را دست خالی بازگردانده است. تلاش برای گفت‌وگو با مرتضوی از زمستان سال گذشته شروع شد و با قول مساعد سرپرست وقت سازمان تامین‌اجتماعی، خبرنگار «شرق» در هفته دوم تعطیلات عید نوروز گذشته برای گفت‌وگو در ساختمان تامین‌اجتماعی حاضر شد، مرتضوی ما را در اتاق خود پذیرا شد و فضا را به شو خی و خنده برگزار کرد. مبلی را نشانمان داد و گفت: «این همان مبلی است که فاضل لاریجانی آنجا نشسته بود» بعد هم به تشریح موقعیت آن روز ملاقات پرداخت و گفت: «موبایل را آنجا روی میز خودم گذاشتم و کل گفت‌وگو را ضبط فیلم وصدا کردم و خودم کنار فاضل نشستم...» در نهایت هم گفت‌وگو را به روز دیگر موکول کرد. اما انتشار خبری به نقل از خبرگزاری «فارس» درباره احتمال محکومیت او به 15 سال حبس و پنج‌سال انفصال از خدمت که به تیتر یک روزنامه بدل شد مرتضوی را به‌شدت عصبانی کرد و گفت که دیگرهیچ وقت با «شرق» گفت‌وگو نمی‌کند.
او 19 سال قبل و در سن ۲۷ سالگی از شهر بابک به تهران آمد و به ریاست شعبه ۹ دادگاه عمومی تهران منصوب شد و بعد هم پله‌های ترقی را به سرعت طی کرد تا به ریاست دادستانی تهران رسید، حالا در سن 46 سالگی هیچ سمت دولتی و رسمی‌ای ندارد، به نظر می‌رسد او این روزها هم در حال طی همان مسیری است که سال 73 طی کرد، اما در مسیر بازگشت. در یک تماس تلفنی می‌گوید که آخر هفته برای رسیدگی به یک کار اوقافی به یزد می‌رود.
صدور دستور جلب کتبی مرتضوی در صورت عدم حضور در دادسرا
 پایان ماجراهای سعید مرتضوی هنوز فرا نرسیده است، در دسترس‌نبودن او همه را به مشکل انداخته از جمله پیک نامه‌بر دادگاه را. تا جایی که در صورت عدم‌حضور او در جلسه چهارشنبه این هفته، شعبه 15 دادسرای ویژه جرایم کارکنان دولت حکم جلب کتبی سعید مرتضوی صادر می‌شود. او تا به حال چندین‌بار احضار شده ولی تمکین نکرده است.» به گفته حاج‌محمود عطار، بازپرس پرونده با پس‌دادن درخواست جلب کتبی قول داده است در صورتی مرتضوی این هفته هم در دادسرا حاضر نشود درخواست جلب کتبی او پذیرفته و صادر شود.» این وکیل دادگستری می‌افزاید: «طبق قانون به‌ کلیه جرایم و اتهامات یک متهم ولو با شکات متفاوت یکجا رسیدگی می‌شود و در صورت نیاز هم احضار و یکجا جلب می‌شود.»
پایان ماجراهای مرتضوی هنوز زود است

«سعید مرتضوی» اگرچه تمایل دارد اما هنوز زود است که از دسترس خارج شود، سوالات زیادی است که او باید به آنها پاسخ دهد به‌جز ادامه پرونده کهریزک و شاکیان پرونده پالیزدار در دادسرا، مفقودشدن 20‌هزار صفحه اسناد تحقیق‌وتفحص مجلس از تامین‌اجتماعی که در این سازمان نگهداری می‌شده است هم باز همه نگاه‌ها را متوجه سرپرست پیشین این سازمان کرده است. «سلیمان جعفرزاده» از اعضای تیم تحقیق‌وتفحص از تامین‌اجتماعی به سایت «قانون» گفته بود: «تمام اسناد به‌دست‌آمده از تخلفات سازمان تامین‌اجتماعی که حجم آنها چندین کارتن را تشکیل می‌داد در داخل اتاقی در جنب کتابخانه مرکزی سازمان نگهداری می‌شد که کلید آن فقط در اختیار گروه تفحص‌کننده قرار داشت اما وقتی چندی بعد نمایندگان جهت مراجعه به اسناد به‌دست آمده به محل نگهداری رجوع کردند با حیرت تمام متوجه شدند که اثری از اتاق محل نگهداری اسناد نیست و بنا به‌دلیل نامعلوم دیوارهای اتاق تخریب‌شده و اتاق محل نگهداری از اسناد در سالن ادغام شده است.»

مشکل مردم تهیه 90 درصد داروهای عمومی است"

رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران، اقدام وزارت بهداشت در راستای بازگشت قیمت داروهای خاص به نرخ سال 91 را تنها مشمول 10 درصد داروها دانست و گفت: اقشار ضعیف جامعه برای تهیه 90 درصد داروهای عمومی هم تحت فشار هستند.
دکتر ایرج خسرونیا در گفتگو با خبرنگار مهر اظهارداشت: اقدام وزارت بهداشت در بازگشت قیمت داروهای بیماران خاص و صعب العلاج تنها مشمول 10 درصد داروهای مصرفی در کشور می شود. در حالی که اقشار ضعیف جامعه برای تهیه همان 90 درصد داروهای عمومی نیز مشکل مالی دارند و توان پرداخت پول دارو را ندارند.
عضو هیئت مدیره نظام پزشکی تهران بزرگ، خواستار اختصاص ارزانترین ارز برای واردات دارو شد و گفت: دارو باید مثل مایحتاج اولیه مردم، مشمول ارز مرجع شود.

خسرونیا تاکید کرد: برنامه وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو برای بازگشت قیمت داروهای خاص، به تنهایی نمی تواند مشکلات بازار دارویی را حل کند.

مایکل روبین: دیپلمات های ایران کاره ای نیستند، باید با رهبر ایران گفتگو کرد/ وقتی قدرت محمد علی جعفری(فرمانده سپاه)، بیشتر از قدرت دیپلماتها است، صادق بودن دیپلمات ها ارزشی ندارد/ وزیر امور خارجه در

ایران قدرتی ندارد/ خامنه‌ای به عنوان رهبر ایران دوست دارد (با نهاد ها و مقامات ایران) مثل عروسک‌های خیمه شب بازی کار بکند


رادیو فردا  : حسن روحانی رييس جمهوری ايران و هيئت همراهش درحالی راهی نيويورک شده‌اند که ناظران، حضور مقام‌های ايرانی در نشست مجمع عمومی سازمان ملل را با يک مناقشه طولانی مدت گره زده و آن را زير ذره بين قرار داده‌اند.

برنامه هسته‌ای ايران که ده سال از آغاز مذاکره و گفت‌وگو درباره آن می‌گذرد، اولويت اصلی قدرت‌های جهانی در برخورد با ايران است. آيا چشم اندازی برای حل اين مناقشه آن طور که حسن روحانی می‌گويد وجود دارد؟

حل اين مناقشه تا چه حد به رابطه ديپلماتيک ايران و غرب ربط دارد؟ راديو فردا در اين مورد نظر برخی تحليلگران را جويا شده است. این گفتگوها در «چيدن دوباره يک ميز، بازگشت به مذاکرات اتمی» منتشر می شود. 

 مایکل روبین*، پژوهشگر آمریکن اینترپرایز در ابتدا از تجربه اش در ایران می گوید:

راستش تجربه من در ایران بسیار مثبت بود. ایران فضایی چندفرهنگی دارد. فرهنگ زیبایی در آن کشور هست. من در آن زمان در حال تحقیق برای پایان نامه دکترایم بودم. در نتیجه فرصت دیدار بسیاری از دانشگاهیان ایرانی را در دانشگاه تهران و حتی مرکز اسناد بنیاد مستضعفان (انقلاب اسلامی) داشتم. تجربه بسیاری خوبی بود و کاش ایرانی‌ها انقدر در دادن ویزا خسیس نبودند. آن‌ها دوست ندارند با کسانی که از لحاظ سیاسی با آن‌ها اختلاف نظر دارند، ارتباط داشته باشند.

چه سالی شما ایران بودید؟

من در سال‌های پایانی دهه نود میلادی آنجا بودم. در سال ۱۹۹۶ در زمان ریاست جمهوری رفسنجانی و سال ۱۹۹۹ در زمان خاتمی.

به دوران حاضر بازگردیم. سوال اصلی من این است که آیا شما اعتقادی به گفت‌وگوی غرب بر سر برنامه هسته‌ای با تهران دارید؟

جواب کوتاه به این سوال این است: خیر. و این پاسخ منفی به دلیل شیوه‌ای است که این گفت‌وگوها انجام می‌شود. محل تصمیم‌گیری در ایران دفتر رهبر جمهوری اسلامی ایران و شخص رهبر است. متاسفانه دیپلمات‌های آمریکایی تنها با وزارت خارجه ایران سخن می‌گویند که تنها دیپلمات‌هایی منصوب شده هستند و این افراد قدرت تصمیم گرفتن از جانب رهبر ایران را ندارند.

یک چیزی که توجه من را جلب کرده این است دیپلمات‌های آمریکایی از اینکه می‌توانند با طرف‌های ایرانیشان دیدار کنند هیجان زده می‌شوند. این درحالیست که مثلا وقتی مقام‌های کشورهای آفریقایی به ایران می‌روند، با رهبر ایران به طور مستقیم دیدار می‌کنند. ما موفق به دیدار معاون وزیر خارجه ایران می‌شویم در حالی‌که مقام‌های گامبیا به دیدار رهبر ایران می‌روند. و به نظر من این در یک شکل به سخره گرفتن ِ آمریکاست.

یعنی شما فکر می‌کنید آمریکایی‌ها باید با رهبر ایران دیدار کنند؟

در ‌‌نهایت اگر رهبر ایران درباره گفت‌وگو جدی بود، ‌ هیچ دلیلی ندارد که ما با او به گفت‌وگو ننشینیم. اما به نظر من اگر که ما قرار است با ایران به صورت دیپلماتیک مواجه شویم، ‌ باید با رهبر ایران یا افرادی که مستقیم تحت فرمان او هستند گفت‌وگو کنیم.

برخی تحلیلگران می‌گویند تنها راه برای برون رفت از این بحران و تنش بر سر برنامه هسته‌ای ایران این است ایران و آمریکا بر سر یک میز بنشینند و در کنار حل سایر اختلافات، برای حل مسئله هسته‌ای هم راه حلی بیابند. آیا شما موافق این نظر هستید؟
نه موافق این نظر نیستم. اولا این گروه از تحلیلگران، ایدئولوژی‌ای که در قلب نظام جمهوری اسلامی ایران هست را نادیده می‌گیرند. مورد دوم اینکه ما فرصت‌های فراوانی را در طول سال‌ها برای گفت‌وگو با جمهوری اسلامی ایران داشتیم و در حقیقت هر کدام از روسای جمهوری آمریکا خواستار گفت‌وگو با ایران شده‌اند. متاسفانه آنچه رخ داده این است که در بیشتر مواقع، ‌طرف ایرانی در زمانی که می‌شد توافق کرد، یا توافقی شده بود، طرف ایرانی به تعهداتش عمل نکرده است.

باید بگویم که من فکر نمی‌کنم که موضوعی که از آن با عنوان «معامله بزرگ» یاد می‌شود‌، واقع گرایانه است، همین طور فکر نمی‌کنم که جمهوری اسلامی اصلا علاقه‌ای به این معامله داشته باشد. در ‌‌نهایت به نظرم ما باید قبول کنیم که بین ایران و آمریکا اختلافات دامنه‌داری وجود خواهد داشت، ‌مهم این است که ما چگونه این وضعیت را به نحو احسن مدیریت کنیم.

چگونه می‌شود چنین وضعیتی را به نحو احسن مدیریت کرد؟

ایران باید متوجه باشد که خطوط مشخصی وجود دارد که آمریکا اجازه عبور از آن‌ها را نخواهد داد. خطوطی که در ارتباط با بی‌ثباتی در منطقه و همچنین «صدور انقلاب» است. این خطوط همچنین وضعیت آبهای بین المللی را در بر می‌گیرد و به موضوع هسته‌ای ایران هم مرتبط می‌شود. مطمئننا حکومت ایران با بر خی از سیاست‌های آمریکا مشکل خواهد داشت، اما ایران باید متوجه باشد که آمریکا به حمایت از متحدان خود چه در خلیج فارس و چه در نقاط دیگر منطقه خاورمیانه ادامه خواهد داد.

یکی از برهه‌های زمانی‌ای که ایران و آمریکا بر سر یک میز نشستند و گفت‌وگو کردند، موضوع افغانستان بود. این را شما نمونه‌ای از توافق و همکاری نمی‌بینید؟

باید رویکرد ایران در قبال افغانستان را به دو بخش پیش و پس از سال ۲۰۰۱ تقسیم کرد. پیش از ۲۰۰۱ ایران بیشتر تمایل داشت، نفوذی در راستای مذهب داشته باشد، با گروه‌های شیعه و هزاره در افغانستان. اما تمایلی به نفوذ در نقاط مثلا پشتونشین در جنوب و شرق افغانستان نداشتند. اما پس از ۲۰۰۱ ایران تصمیم گرفت که در تمام افغانستان حضور داشته باشد‌، و از همین رو با آمریکا برای ایجاد یک دولت متحدالشکل در افغانستان همکاری کرد. در همین حال ایرانی‌ها بر این باور بودند که می‌توانند با حامد کرزی نفوذ بیشتری از آمریکایی‌ها در افغانستان داشته باشند.

در همین حال، ‌برخی مدارک نشان می‌داد که ایران با آمریکا در موضوع افغانستان همکاری می‌کند. اما ما شاهد این بودیم که در همین زمان ایران فعالیت‌هایی را می‌کرد که در تناقض به توافق‌ها با آمریکا بود. از جمله در مورد اسماعیل خان در هرات و همچنین حسن کاظمی قمی (که بعد سفیر ایران در عراق شد) با سپاه پاسداران فعالیت‌هایی را در ولایت‌های نیمروز، ‌فراه و هرات می‌کرد که در تنقاض با توافق‌ها با آمریکا بود.

علاوه بر همه این‌ها برخی می‌گویند سخنرانی «محور شرارت» جورج بوش، موضوع توافق با ایران را زیر سوال برد، ‌باید توجه داشت که ایران اگر چه داشت در افغانستان با آمریکا همکاری می‌کرد، ‌در حال فعالیت در نظنز به صورت مخفیانه هم بود، اگر چه سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا از آن اطلاع داشتند. در همین زمان باید به موضوع دیگری هم اشاره کرد.

کشف کشتی حامل سلاحی که از ایران برای فلسطینی‌ها فرستاده شده بود، آن هم در زمانی که تشکیلات خودگردان فلسطینی با اسراییل در حال آتش بس بودند. این‌ها بدین معنی است که ایران در حالی از یک سو از دیپلماسی سخن می‌گوید که برخی عناصر در نظام ایران، ‌ به توافق‌ها و مذاکرات احترام نمی‌گذارند. و این نگرانی آمریکا از دیپلماسی در قبال ایران است.

یعنی شما معتقدید که این دوگانگی یا چند دستگی موجب می‌شود که آمریکا تمایلی به گفت‌وگو نداشته باشد؟

دو مشکل وجود دارد. اینکه ایران گاهی در یک مسیر قدم بر می‌دارد و به یک چشم به هم زدن، با استفاده از نیروهای نیابتی‌ای که دارد خلاف آن مسیر حرکت می‌کند. مورد دوم اینکه ما با مشکلات وزارت امور خارجه ایران در مقابل سپاه پاسداران جمهوری اسلامی مواجهیم.

دیپلمات‌های ایران می‌توانند بسیار صادق باشند، ‌ اما اگر قدرتشان بیشتر از محمد علی جعفری، ‌علی فدوی یا سایر فرماندهان ارشد سپاه نباشد، باید این سوال را از خود بپرسیم که آیا این دیپلماسی ارزشش را دارد یا نه.

نمونه این موضوع پیش‌تر در عراق بوده که وزیر خارجه بریتانیا با همتای ایرانی خود دیدار کرد، ‌ و زلمای خلیل زاد و رایان کراکر از سوی آمریکا با محمد جواد ظریف (که در آن زمان نماینده ایران در سازمان ملل بود) ‌ دیدار کردند، ‌ و هر دو گروه ایرانی قول دادند که ایران دخالتی در عراق نخواهد کرد. آنچه ما امروز می‌دانیم این است که به محض آغاز جنگ در عراق، نیروهای سپاه وارد این کشور شدند، و کاملا خلاف گفته‌های این دپیلمات‌ها رخ داد. دو حالت وجود، دیپلمات‌ها به آمریکا دروغ گفتند، که من فکر نمی‌کنم این حالت درست باشد، حالت دوم این است که آن‌ها راست می‌گفتند اما به سادگی قدرت این را نداشتند که بر سپاه غلبه کنند. و د ر‌‌نهایت اینکه مشکل دیپلماسی این نیست که نمی‌توان به توافق دست یافت، بلکه تضمین اینکه توافق چیزی فرا‌تر از نوشته‌ای بر روی کاغذ باشد.

در ایران این روز‌ها دستگاه دیپلماسی تغییراتی کرده است. ظریفی که از او سخن گفتید، حال وزیر خارجه ایران است. فکر نمی‌کنید آنطور که برخی می‌گویند، روی کار آمدن روحانی، و انتخاب کسی با مشخصات ظریف، نشانه آمادگی رهبر ایران برای گفت‌وگو صادقانه است؟

خیر. به نظر من انتخابات اخیر در ایران، بیشتر از آنکه با تمایل به رابطه با آمریکا مربوط باشد، موضوع سیاست داخلی ایران است. برخی دوست دارند در آمریکا همه چیز را در ارتباط با آمریکا قلمداد کنند، اما در این زمینه باید گفت که این موضوع مربوط به ایران است.

من زمان این انتخابات اخیر در شهر بصره در عراق بودم. جو غالب این بود که اگرچه روحانی رییس جمهوری ایران شده، اما این قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، رییس جمهوری واقعی ایران است. همچنین باید در نظر داشت که علی خامنه‌ای به عنوان رهبر ایران دوست دارد مثل عروسک‌های خیمه شب بازی کار بکند. او تلاش می‌کند که مراکز قدرت آنچنان قوی نشوند و توازن آنچنان باشد که بر نخ‌های عروسک سنگینی نکند.

محمود احمدی‌نژاد اولین رییس جمهوری بود که از دار و دسته سپاه می‌آمد و روحانی نبود. انتخاب بار اول و دوم او به این دلیل بود که خامنه‌ای از نحوه قدرت گرفتن اصلاح طلبان در دوران خاتمی آنچنان شگفته زده بود که می‌خواست سپاه آن‌ها را سر جای خود بنشاند. مشکل اینجاست که این سپاه خیلی سریع توانست بسیار قدرتمند شود، کافیست به نقش قرارگاه خاتم الانبیا در اقتصاد ایران توجه کنید. سپاه به سادگی از هرگونه نفوذ سیاسی در ایران مصون است.

وزیر امور خارجه در ایران قدرتی ندارد. انتخاب ظریف در دولت روحانی مهم نبود. باید توجه کرد به سایر وزرایی که با پیشینه اطلاعاتی به کابینه آمده‌اند. به نظر می‌آید خامنه‌ای هم اکنون می‌خواهد با کمک وزارت اطلاعات، قدرت سپاه را متوازن کند و در مجموع هردو را کنترل کند. این حقیقت انتخابات اخیر در ایران است.

نظر شما درباره تحریم چیست. تحریم‌هایی که به نظر می‌آید یکی از موانع گفت‌وگو با ایران است. آیا کافیست؟ باید بیشتر شود؟ باید حذف شود؟

دو موضوع در این زمینه است. اولا که به نظرم این تحریم‌ها کافی نیست. دوم اینکه ممکن است ایران تحریم را مانعی بر سر را گفت‌وگو تعبیر کند، ‌ اما به نظر من دلیل اینکه ایران اصلا راضی به گفت‌وگو شده، به خاطر وجود تحریم‌هاست. رهبران جمهوری اسلامی در دو مقطع تصمیم خود را عوض کردند. یکی پس از گروگانگیری در سفارت آمریکا در تهران و دومی در زمانی که [آیت‌الله] خمینی پایان جنگ را اعلام کرد. اولی به دلیل انزوای ایران و دومی هم به دلیل اینکه ایران نمی‌توانست هزینه‌های جنگ را تحمل کند. به نظرم من مقام‌های آمریکایی اگر می‌خواهند ایران با آن‌چیزی که واشینگتن خواهان آن است موافقت کند، باید بسته‌ای از تحریم تهیه کنند که علی خامنه‌ای را مجبور به نوشیدن جام زهر بکند.

شما پاسخ کسانی که می‌گویند این مردم ایران هستند که هزینه این تحریم را می‌پردازند چه می‌دهید؟

این یک بخش مهمی از توازن است چرا که ما نمی‌خواهیم اقتصاد ایران را کامل از بین ببریم. با این وجود مردم ایران می‌دانند که مشکل اقتصاد ایران تحریم نیست. مشکل همواره سومدیریت بوده و اگر سوال این است که چگونه می‌توان در زمان تحریم پول ساخت، به مردم توصیه می‌کنم که ثروت خانواده رفسنجانی نگاه کنند و متوجه می‌شوند که مشکل حکومت ایران است.

سوال آخرم این است که آیا به نظر شما ایران در پی تولید بمب اتم است؟

به نظرم ایران در پی دستیابی به توانایی تولید سلاح است. فکر نمی‌کنم تصمیم به تولید گرفته باشند، اما توانایی را می‌خواهند، مشکل اینجاست که تفاوت بین دستیابی به توانایی، و دستیابی به سلاح اتمی، می‌تواند یک هفته باشد. و این نگرانی‌ای جدی در داخل آمریکاست.
ــــــــــــــــــــ
* مایکل روبین، محقق انستیتوی امریکن انترپرایز است. او محقق در زمینه خاورمیانه است که تمرکز اصلی او ایران، ترکیه و کشورهای عربی است. او همچنین به اعضای ارتش آمریکا و نیروی دریایی آن کشور که به منطقه خاورمیانه اعزام می‌شوند، تدریس می‌کند.

نوجوانی که متهم به قتل در ۱۴ سالگی بود در کازرون اعدام شد

یک نوجوان که متهم بود در ۱۴ سالگی مرتکب قتل عمد شده هفته گذشته در کازرون اعدام شد.
به گزارش تارنمای پایگاه جامع انتخابات ایران و به نقل از تابناک، جوانی که متهم بود ۴ سال پیش در سن ۱۴ سالگی مرتکب قتل عمد شده پس از آنکه به سن ۱۸ سالگی رسید هفته گذشته در کازرون اعدام شد.
این نوجوان پس از طی مراحل قانونی در دادگاه بدوی و تایید حکم در دیوان عالی کشور به قصاص (اعدام) محکوم شده‌بود.
این منبع همچنین خبر داد "در روز خاکسپاری یکی از بستگان جوان قاتل که از دست دادن این جوان را نمی‌توانست تحمل کند با خود عهد می‌بندد دو تن از خانواده مقتول را به تلافی اجرای این حکم بکشد! متاسفانه فردای آن روز دو جسد پیدا می‌شود که به شدید‌ترین وضع به قتل رسیده بودند."