۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۵, یکشنبه

ایران "حمله اسرائيل" به سوریه را محکوم کرد


ایران "حمله اسرائيل به سوریه" را محکوم کرد و از کشورهای منطقه خواست در برابر این عمل واکنش نشان دهند. پیش از این یک منبع اطلاعاتی غربی هدف حمله اسرائيل به سوریه را انبار موشک‌های ایرانی اعلام کرده بود.

رامین مهمان‌پرست، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس حمله‌ به سوریه را که گفته می‌شود توسط اسرائیل صورت گرفته است، محکوم کرد و کشورهای منطقه را فراخواند که با حفظ "وحدت و انسجام و با درایت در مقابل این تجاوزات بایستند".
بامداد روز یکشنبه (۱۵ اردیبهشت / ۵ مه) انفجارهای شدیدی پایتخت سوریه را به لرزه درآوردند. بدین ترتیب، به گزارش خبرگزاری رویترز به نقل از یک منبع اطلاعاتی غربی، اسرائيل برای دومین بار طی دو روز اخیر یک انبار موشک‌های ایرانی واقع در حومه دمشق را هدف حمله موشکی قرار داده است. به گفته این منبع اطلاعاتی غربی، "هدف حمله‌های اسرائيل انبارهای موشک‌های ایرانی نوع "فاتح ۱۱۰" بوده که قرار بوده به دست حزب‌الله لبنان برسد".
رامین مهمان‌پرست، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، در گفت‌وگو با فارس گفت که اسرائيل می‌خواهد "در منطقه بی‌ثباتی و ناامنی ایجاد کند".
"حمله با چراغ سبز آمریکا"
به گزارش خبرگزاری مهر، روز یکشنبه (۱۵ اردیبهشت / ۵ مه) وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران، سرتیپ پاسدار احمد وحیدی، حین سخنرانی خود در جلسه شورای اداری شهرستان پلدشت، در مورد حمله اسرائيل به سوریه نیز اظهار نظر کرد و گفت که این حمله "با چراغ سبز آمریکا صورت گرفته است".
سرتیپ پاسدار احمد وحیدی، وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایرانسرتیپ پاسدار احمد وحیدی، وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران
وحیدی اقدام اسرائيل را از سر "استیصال و سردرگمی" این کشور در برابر تحولات منطقه دانست و افزود که این اقدام "می‌تواند امنیت کل منطقه را به مخاطره بیندازد".
وزیر دفاع ایران همچنین گفت: «دست‌های آشکار و پنهانی در تلاش هستند روابط میان جمهوری اسلامی ایران با کشورهای همسایه از جمله جمهوری آذربایجان را مخدوش کنند.»
روابط میان ایران و جمهوری آذربایجان در روزها‌ اخیر دچار تنش بود، چون روز جمعه (۱۳ اردیبهشت / ۳ مه) دادگاهی در باکو سه نفر را به اتهام طراحی حمله به سفارت اسرائيل در زمان مسابقات یوروویژن به ۱۱ تا ۱۲ سال زندان محکوم کرد؛ سه نفری که به گفته مقام‌های امنیتی آذربایجان، با ایران در تماس بوده‌اند. به موازات محاکمه این افراد در باکو، دو شهروند جمهوری آذربایجان نیز در سفر به تبریز دستگیر شدند.
سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، روز یکشنبه همچنین گفت، اسرائيل و حامیان این کشور "به دنبال ایجاد اختلافات قومی و مذهبی در بین کشورهای اسلامی هستند".
ایران در سوریه "شرکت فعال" نخواهد داشت
یک مقام اسرائيلی پیش از این تایید کرده بود که "هواپیماهای جنگی اسرائيل با شلیک موشک مانع ارسال تسلیحات برای گروه حزب‌الله در لبنان از طریق سوریه شده‌اند". سه‌شنبه گذشته (۱۰ اردیبهشت / ۳۰ آوریل) رئیس حزب‌الله لبنان، حسن نصرالله، برای نخستین بار به صراحت از نقشی که نیروهای تحت رهبری وی به عنوان حامیان ارتش سوریه در جنگ داخلی سوریه ایفا می‌کنند سخن گفت.
امیر احمدرضا پوردستان، فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایرانامیر احمدرضا پوردستان، فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران
به گفته نصرالله، بشار اسد "دوستانی واقعی در منطقه و جهان دارد که نمی‌گذارند این کشور به دست اسرائيل، آمریکا یا تفکیری‌ها [گروهی از اسلام‌گرایان افراطی] بیفتد". اگرچه حسن نصرالله به طور مستقیم از "دوستان واقعی" رژیم سوریه نام نبرد، اما در موضوع جنگ داخلی سوریه، ایران و روسیه به عنوان پشتیبانان بشار اسد شناخته شده‌اند.
به گزارش خبرگزاری ایرنا، روز یکشنبه امیر احمدرضا پوردستان، فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، در پاسخ به این سوال که آیا نیروی زمینی ارتش به سوریه در برابر حمله‌های اسرائيل کمک خواهد کرد یا نه، ارتش سوریه را "مقتدر" خواند و گفت، ایران می‌تواند در صورت نیاز "در بخش آموزش" به ارتش سوریه کمک کند. وی اما گفت که ایران "شرکتی فعال" در جنگ داخلی سوریه نخواهد داشت.

وعده سه ماهه احمدی‌نژاد در سایه تورم افسارگسیخته


شاخص قیمت‌ها در فروردین ۹۲ نسبت به فروردین ۹۱ بیش از ۳۸ درصد رشد داشته است. احمدی‌نژاد اما بر سیاست‌های مالی جاری پا می‌فشرد و می‌گوید تا "کمتر از ۳ ماه دیگر بساط بداخلاقی‌ها جمع می‌شود و حماسه اقتصادی رقم می‌خورد".
بنا بر اعلام رسمی مرکز آمار ایران، شاخص کل قیمت‌ها در نخستین ماه سال ۱۳۹۲ نسبت به یک ماه پیش از آن ۲/ ۳ درصد و نسبت به فروردین سال گذشته ۷/ ۳۸ درصد افزایش یافته است. این مرکز همچنین نرخ تورم کالاها و خدمات خانوارهای شهری ایران در ۱۲ ماه منتهی به فروردین ۱۳۹۲ را ۸/ ۲۹ درصد دانسته است. علاوه بر این، تورم در سال ۱۳۹۲ از تورم در سال پیش از آن ۲/ ۳ درصد بیشتر بوده است.
در این میان ﮔﺮوه "ﺧﻮراﮐﯽﻫﺎ، آشامیدنی‌ها و دخانیات" در فروردین‌ماه ۱۳۹۲ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ فروردین سال گذشته ۴/ ۶۰ درصد گران‌تر شده است. شاخص گروه اصلی "خوراکی‌ها، آشامیدنی‌ها و دخانیات" در دوازده ماه منتهی به فروردین ۱۳۹۲ نسبت به مدت مشابه سال پیش از آن به‌طور متوسط ۸/ ۴۷ درصد افزایش نشان می‌دهد.
طرح موسوم به "هدفمندی یارانه‌ها" که در کنار دیگر سیاست‌های مالی ۸ سال گذشته میزان نقدینگی در اقتصاد ایران را به شدت افزایش داده، یکی از محرک‌های اصلی تورم افسارگسیخته برشمرده می‌شود.
حمله احمدی‌نژاد به منتقدان "هدفمندی یارانه‌ها"
محمود احمدی‌نژاد روز یکشنبه (۵ مه/ ۱۵ اردیبهشت) در ارومیه به برخی از انتقادها علیه سیاست‌های مالی دولت خود واکنش نشان داد. به نوشته خبرگزاری مهر، وی با اشاره به این‌که "می‌گویند ۴۵ تومان به جیب مردم گذاشته‌ای و ۹۰ تومان از جیب مردم برداشته‌ای"، گفت: «من می‌گویم شما این پول را از جیب مردم برداشته‌اید».
یحیی آل اسحاق، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران، و احمد توکلی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، از جمله افرادی بودند که اخیرا گفته بودند تورم موجود بیش از یارانه‌های نقدی، برای مردم هزینه در بر داشته است.
بر اساس گفته‌های رئیس جمهوری اسلامی، بخشی از یارانه‌های نقدی پیش از این در قالب "بودجه برای نان،‌برق و شیر" در قانون وجود داشته و بخش بزرگ‌تر آن را "از مردمی می‌گیریم که مصرف و درآمد بالایی دارند تا به طور مساوی بین مردم تقسیم کنیم".
وعده سه ماهه و بنزین "حداکثر ۲ هزار تومانی"
احمدی‌نژاد: قیمت بنزین با هدفمندی کامل یارانه‌ها حداکثر به ۲۰۰۰ تومان می‌رسداحمدی‌نژاد: قیمت بنزین با هدفمندی کامل یارانه‌ها حداکثر به ۲۰۰۰ تومان می‌رسد
رئیس دولت دهم همچنین از "عده‌ای" که مشکلات اقتصادی جاری در ایران را ناشی از "سیاست‌های غلط دولت" می‌دانند انتقاد کرد. به زعم محمود احمدی‌نژاد، "تحریم‌های بین‌المللی، ایجاد تلاطم در بازار و بداخلاقی‌ها و تضعیف دولت" عوامل نابسامانی اقتصادی کنونی هستند.
وی در بخشی از سخنان روز تأکید کرد که «کمتر از سه ماه آینده بساط بداخلاقی‌ها از ایران جمع می‌شود و مردم حماسه اقتصادی را خلق می‌کنند».
به اعتقاد احمدی‌نژاد، اجرای طرح "هدفمندی یارانه‌ها" تنها ۵ تا ۶ درصد تورم را افزایش داده و اجرای کامل آن آن‌طور که "می‌گویند" بهای بنزین را به لیتری هفت هزار تومان نخوهد رساند: «اگر هدفمندی صددرصد اجرا شود بنزین بیشتر از دو هزار تومان نخواهد شد و بیش از آن را به جیب مردم می گذاریم».
رئیس دولت جمهوری اسلامی همچون همیشه به هویت افرادی که از آنان انتقاد کرده یا جزئیات ادعاهای خود هیچ‌گونه اشاره‌ای نکرده است.
"هدفمندی یارانه‌ها" که از پیش از اجرای فاز نخست آن تا ظهور پیامدهای منفی آن با مخالفت کارشناسان اقتصادی همراه بود، همچنان ادامه دارد. محمود احمدی‌نژاد اما بدون توجه به هشدارها حتی سخن از افزایش چهار برابری میزان یارانه‌های نقدی به میان آورد. منتقدان وی این ادعا را "شعاری عوام‌فریبانه" با اهداف انتخاباتی خواندند.
محمود احمدی‌نژاد در سخنان روز یکشنبه خود همچنین تأکید کرد که نباید "یک قران" از یارانه‌ها کسر شود.
فاز دوم طرح یادشده بنا بود در سال جاری خورشیدی به مرحله اجرا گذاشته شود، اما اجرای آن با مخالفت‌هایی متوقف شد.

احمدی نژاد : قطعنامه‌ها کاغذپاره بود و خنثی شد/ هدفمندی 5 درصد تورم داشت/ بنزین فقط 2000 تومان می‌شود! / من پول توجیب مردم گذاشتم شما آنرا از جیب شان برداشتید

فردا  : محمود احمدی نژاد در  تازه ترین میتینگ شبه تبلیغاتی خود در  آذربایجان غربی سخنانی را بر زبان آورده است که با گفته های قبلی او در تضاد کامل است. وی که مدام در ماههای گذشته از طراحی دشمن برای بر هم زدن اقتصاد و نقش این امر در آشفتگی های بازار سخن می گفت، در واکنش به انتقادات اخیر با لحنی عصبی همه گفته های پیشین خود را پس گرفت و تاکید کرد تحریم ها را خنثی کرده است.

مهمترین محورهای سخنان وی به این شرح است؛
-ملت ایران به تمام تحریم‌ها و گرانی‌ها غلبه خواهد کرد و روسیاهی برای دشمنان خواهد ماند،   البته موانعی وجود دارد که روزی خواهم گفت اما کمتر از پنج ماه بساط بداخلاقی‌ها به فضل‌الهی از ایران جمع می‌شود.
- اگر همه واجدین شرایط یعنی 50 میلیون در انتخابات به صحنه آیند و رییس‌جمهوری با رای بالا در مصدر کار بنشیند چه کسی می‌تواند کارشکنی کند!؟
- از چپ و راست می‌خواهند مانع شوند و همه غربی‌ها و دنباله‌هایشان در داخل زمانی می‌گفتند هدفمندی یارانه‌ها 50 درصد تورم ایجاد می‌کند در حالی که اجرا شد و بیشتر از 5 تا 6 درصد تورم به وجود نیامد و امروز همه تحریم‌ها و بازی با بازار ارز را بر سر هدفمندی‌ها خراب می‌کنند و می‌گویند اگر هدفمندی به طور کامل اجرا شود، بنزین هفت هزار تومان خواهد شد. اما اگر هدفمندی صددرصد اجرا شود بنزین بیشتر از دو هزار تومان نخواهد شد و بیش از آن را به جیب مردم خواهیم گذاشت.
 - می‌گویند 45 تومان به جیب مردم گذاشته‌ای و 90 تومان از جیب مردم برداشته‌ای. در حالی که من می‌گویم شما این پول را از جیب مردم برداشته‌اید.
- 9 هزار میلیارد تومان از این مبلغ از قدیم در قانون بودجه برای نان،‌ برق و شیر و غیره اختصاص داده شده بود و 32 هزارتای بقیه را از مردمی می‌گیریم که مصرف و درآمد بالایی دارند تا به طور مساوی بین مردم تقسیم کنیم. پس کجای این کار اشکال دارد؟
-  اگر تحریم و بازی با بازار ارز را کنار بگذاریم و پروژه هدفمندی را اجرا کنیم، آیا فقیری در کشور باقی خواهد ماند؟ چون افرادی هستند که در ماه شش هزار متر مکعب گاز مصرف می‌کنند؛ البته نوش جانشان اما باید پولش را بدهند. پس کجای این منطق ساده قابل فهم نیست؟
-یارانه‌ها مال مردم است و هیچ‌کس نمی‌تواند یک قران از آن را کم کند 
- می‌گویند چرا دولت قطعنامه‌ها را کاغذ پاره خوانده است و الان هم می‌گویم قطعنامه مال سازمان ملل و شورای امنیت بود که خنثی شد و اثر نداشت!!! اما الان چند دولت غربی و آمریکایی بدون قانون اقداماتی می‌کنند که باید برای مقابله با آن کنار هم بایستیم و با طرح اقتصادی و برنامه‌ریزی توطئه‌ها را بشکنیم و پیشرفت کنیم. 

خاتمی: با حصر موسوی و کروبی و حبس نیروهای ارزنده، آیا می توان اوضاع را بهبود بخشید؟


کلمه – گروه خبر: سید محمد خاتمی، در ادامه دیدارهای اقشار مختلف مردمی با وی که جهت دعوت او به حضور در انتخابات صورت می گیرد، صبح امروز  پذیرای جمعی از صنعتگران کشور بود. وی در این دیدار با تکرار دغدغه هایی که برای آمدن یه میدان رقایل های انتخاباتی دارد، گفت: “من دارم فکر می کنم، آنچه که مهم است این است که می توانم خدمت کنم یا نه؟ می گذارند یا نه؟ با آمدنم دل ها از هم دورتر می شوند یا خیر؟ اما یک مسأله شخصی هم ذهن مرا به خود مشغول کرده است و آن این که من تا وقتی که آقایان موسوی و کروبی در حصر هستند و نیروهای ارزنده فراوانی در زندان و محدودیت آیا می توانم خودم را راضی کنم که در عرصه مسؤولیت اعلام آمادگی کنم؟ این به معنی عدم شرکت در انتخابات نیست، باید فردی بیاید که در همه جهات در خود احساس رضایت کند.”
وی در این دیدار افزود: “اعتماد متقابل بین مردم و دولت از میان رفته. از دهک اول و دوم که وضع بسیار ناگواری دارند تا کارفرما و نخبگان و بخصوص طبقه متوسط و جوان امید و اعتمادشان را از دست داده اند و این باید مجدداً احیا شود. همه اینها در صورتی خواهد شد که تفاهمی در سطح بالا باشد. بدون اینکه رهبری بخواهند و بدون هماهنگی با ایشان مشکلات حل نخواهد شد. باید کسی بیاید که این رویکردها را داشته باشد وقدرت هماهنگی را نیز داشته باشد. بتواند از همه نیروها و سرمایه های انباشته انسانی، یعنی حاصل ۳۰ سال تجربه جمهوری اسلامی که متأسفانه لطمه دیده اند و خیلی ها در زندان و حصرند و خیلی ها نیز در محدودیت به سر می برند و نیز نیروهای ارزنده ای که در همه جناح ها هستند استفاده کند و مدیریت توانمند و فراگیری به وجود آورد.”
 به گزارش وب سایت رسمی دفتر سید محمد خاتمی، حاضرین در این نشست نیز با بیان دغدغه های گوناگون خود و مقایسه تجربیات گذشته با شرایط روز خواهان حضور رئیس جمهوری سابق ایران در صحنه رقابت انتخاباتی شدند.
متن کامل سخنان سید محمد خاتمی در پی می آید:
به نام خدا
خیر مقدم می گویم و از لطف شما سپاسگزارم.
دغدغه مشترکی ما را اینجا جمع کرده؛ این که چه باید بکنیم تا از وضعیت ناگواری که همه ما و حتی کسانی که در حاکمیت هستند نیز قبول دارند که بد است و کشور با خطرات متعددی رو به رو است رهایی یابیم.
درست است که یک فرد می تواند تأثیر گذار باشد، ولی وقتی کشور و جامعه به چنین وضعیتی دچار می شود باید منشاء آن را جستجو کرد و بعد به فکر درمان افتاد. به نظر من اگر همگی به این توافق نرسیم که رویکردها باید عوض شود، فرد هر چقدر قوی و دارای اعتماد به نفس باشد قادر نیست خدمتی بکند. باید تلاش ها در این جهت باشد که رویکردها عوض شود. از زمان استقرار جمهوری اسلامی و بعد از سال های نخست و مشکلات آن که کم و بیش روند امور مشخص شد، چهار دوره را تجربه کرده ایم. در دوره جنگ انصافاً دولت وقت با ۷ – ۶ میلیارد دلار در سال توانست کشور را به خوبی اداره کند. به یاد داریم که ظاهراً در سال ۶۴ دوستان از جنگ و جبهه می گفتند که سال ۶۵ سال سرنوشت است و تقاضای ۷ – ۶ میلیارد دلار داشتند تا کار تمام شود. کلاً در آن سال حدود ۶ میلیارد دلار درآمد کشور بود که ۳ میلیارد دلار از آن برای جنگ اختصاص داده شد و با ۳ میلیارد دلار و شاید کمتر از آن کشور اداره شد. البته در دوران جنگ بعضی رویکردهای سخت گیرانه و احیاناً دور زدن قانون وجود داشت، ولی امام فرمودند اگر مشکلاتی بوده است به دلیل جنگ و شرایط خاص آن بوده است و همه باید به قانون برگردیم.
در آن روزگار سرمایه اجتماعی ما در همه سختی ها حفظ شد و توانستیم بر پایه آن همه مشکلات را تحمل و حتی حل کنیم. جنگ تمام شد؛ کشور از هرجهت ویران بود، کارخانه ها از بین رفته بود، تولید وجود نداشت، بسیاری از امور دولتی شده بود و البته در آن شرایط حق هم همین بود. روی آوردن به سیستم کوپن برای حفظ اساس کشور لازم بود. اما جنگ تمام شده بود و بنیه های اقتصادی صدمه دیده بود و مشکلات زیادی وجود داشت. در این شرایط دولت سازندگی روی کار آمد و الحق کارهای بسیار بزرگی انجام داد. زیرساخت های کشور ساخته شد و زمینه های پیشرفت فراهم آمد و وقتی آن دولت رفت، درست است که میلیاردها دلار بدهی داشتیم، اما در مقابل این بدهی ها راه و کارخانه و اسکله ها و زیربناهای اقتصادی ایجاد شده بود. یکی از برنامه های دولت اصلاحات زمان بندی پرداخت بدهی ها بود که پرداخت هم شد. اگر ما در دوره بعدی توانستیم پیشرفت های مهمی داشته باشیم، ناشی از زحمات دولت سازندگی بود. مطمئنا در هر سه دوره کمبودها و اشتباهاتی هم بوده است، ولی کارهای بزرگی انجام گرفته و مملکت خمیده از فشارهای جنگ و تحریم های بین المللی روی پای خود ایستاد.
مطلبی را آقای هاشمی در آغاز کار دولت اصلاحات به من گفتند با این مضمون که ما به سازندگی توجه کردیم، ولی توجه کافی به توسعه سیاسی نکردیم، اما شما توسعه سیاسی و آزادی ها و جامعه مدنی را مورد توجه قرار دادید و کار خوبی بود. جهت گیری دولت اصلاحات توسعه همه جانبه و پایدار بود، توأم با عدالت. گرچه در تبلیغات بیشتر روی توسعه سیاسی و فرهنگی تکیه شد، اما ما توسعه همه جانبه را مد نظر داشتیم؛ چرا که اگر توسعه سیاسی نباشد هم قتلهای زنجیره ای رخ می دهد، هم تورم ۴۰ درصد. اگر فقط توسعه سیاسی باشد فقر و وابستگی و بدبختی ایجاد می شود. وقتی که نان نباشد آزادی به چه درد می خورد؟ اگر فرزندت را نتوانی درمان کنی، آزادی به چه دردت خواهد خورد؟ همه این ها باید با هم باشد. در ایران برای توسعه سیاسی موانع جدی وجود دارد، اما با همان موانع هم وقتی توسعه سیاسی نیم بندی توأم با برنامه اقتصادی درست باشد، تورم را به ۱۱ درصد می رساند.
در زمان ما، کار بسیار مهمی انجام شد و آن تک نرخی کردن ارز بود. یکی از عوامل فساد و بدبختی و رانت در کشور همین تفاوت فاحش نرخ ارز و چند نرخی بودن ارز بود. برخی دوستان معتقد بودند این کار را نکنید. ناگهان شاهد رشد ۱۰ تا ۱۲ درصدی تورم خواهیم بود؛ اما ما با ۳ تا ۴ درصد رشد تورم این کار را انجام دادیم و بلافاصله هم تورم سیر نزولی پیدا کرد. در برنامه چهارم هم گفتیم که هم یارانه هدفمند شود و هم نرخ تورم و بیکاری یک رقمی می شود و واقعاً می شد به این هدف رسید.
به هر حال باید به توسعه همه جانبه بیاندیشیم و برای توسعه اهتمام به صنعت جایگاه مهمی دارد، چرا که امروز زیربنای توسعه، صنعت نیرومند است، حتی در کشاورزی (مکانیزه) این صنعت است که فرآورده های کشاورزی را دارای ارزش افزوده می کند. همانگونه که فولاد و نفت و پتروشیمی و IT و ICT همگی بر پایه صنعت استوار است، رشد تولید و صنعت پیشرفته نیز در گرو برخورداری از بخش خصوصی نیرومند و امن و مطمئن است. وقتی بخش خصوصی نبود و سرمایه های دولتی هم که در دست بنگاه های دولتی تحت نظارت بود به بنگاه های شبه دولتی که پاسخگو نیستند و در خود هیچ احساس مسؤولیتی نمی کنند تبدیل شد، وضع همین می شود که هست. بخش خصوصی یکی از مهم ترین محورهای توسعه همه جانبه است و حتی به عنوان نهاد مدنی خود یکی از پایه های توسعه سیاسی هم هست.
دولت اصلاحات معروف شده است به این که محور کارش توسعه سیاسی بود، اما در این قسمت به خاطر موانع فراوان نتوانستیم آن طور که شاید و باید عمل کنیم، گر چه فضا باز شد و اعتماد بین مردم و دولت بوجود آمد، اما در عرصه اقتصادی و (بین المللی) توفیقاتمان بیشتر بود. امروز مردم ما اعم از کارگر و کارآفرین و بخش فرهنگی و کشاورزی ما حسرت آن روزها را می خورند!به هر حال به جایی رسیدیم که در زمان ما هم سند چشم انداز ۲۰ ساله تدوین و تصویب شد و هم برنامه پنج ساله چهارم که بنا بود با یک پنجم ارزی که این سال ها به دست آمد شاهد جهش اقتصادی، فنی، سیاسی و فرهنگی باشیم. من تعجب می کنم! برنامه چهارم را زیر پا گذاشتند و بدتر از آن نقشه راه یعنی سند چشم انداز ۲۰ ساله نه تنها به محاق رفت، بلکه خلاف آن عمل شد و کسی هم اعتراض نکرد. آن همه فریادها در زمان مسؤولیت من درباره یک درصد گرانی و … بلند می شد، اما امروز تورم بالای ۴۰ درصد، توسعه اقتصادی متوقف و بلکه به نحوی اقتصاد و مدیریت متلاشی شده است و توسعه سیاسی و روابط بین المل را هم که می بینیم.
باید همه قانع شویم که رویکردها عوض شود. معتقدم اگر کسی بیاید که این اقتصاد را بازسازی کند و برگردد به نقطه صفر ۸۴، اگر همه دستگاه ها هم با او همراه باشند، حداقل ۴ سال طول می کشد. روابط بین الملل را ترمیم کند. باید روابط ترمیم شود . می شود بدون این که مصالح ملت و کشور از بین برود و بدون این که از اصول دست برداریم به روابط معقولی برسیم که فشارها کم شود و زمینه رشد و پیشرفت هم فراهم آید. قرار نیست به دنیا اعلام جنگ کنیم. باید کسی بیاید که بتواند روابط را ترمیم کند و از همه مهم تر سرمایه اجتماعی که دچار مرگ مغزی شده است را نجات دهد.
اعتماد متقابل بین مردم و دولت از میان رفته. از دهک اول و دوم که وضع بسیار ناگواری دارند تا کارفرما و نخبگان و بخصوص طبقه متوسط و جوان امید و اعتمادشان را از دست داده اند و این باید مجدداً احیا شود. همه اینها در صورتی خواهد شد که تفاهمی در سطح بالا باشد. بدون اینکه رهبری بخواهند و بدون هماهنگی با ایشان مشکلات حل نخواهد شد. باید کسی بیاید که این رویکردها را داشته باشد وقدرت هماهنگی را نیز داشته باشد. بتواند از همه نیروها و سرمایه های انباشته انسانی، یعنی حاصل ۳۰ سال تجربه جمهوری اسلامی که متأسفانه لطمه دیده اند و خیلی ها در زندان و حصرند و خیلی ها نیز در محدودیت به سر می برند و نیز نیروهای ارزنده ای که در همه جناح ها هستند استفاده کند و مدیریت توانمند و فراگیری به وجود آورد.
آن چه در درجه اول لازم است عبور از این فضای پر از سوء ظن، هم از طرف حکومت نسبت به بخش های مهمی از جامعه و هم بخش های جامعه نسبت به حکومت است و شاهد آن نیز فضای امنیتی نفس گیر حاکم بر کشور است.
البته برای رسیدن به این امر مبارک نیازمند زمانیم، ایران بزرگ از نظر منابع انسانی و طبیعی در اوج است، در حالی که همه این ها در معرض آسیب های جدی است و فشارهای خارجی هم مزید بر علت شده است. هستند کسانی که می توانند این کار را بکنند، ولی اگر اعتماد نباشد و رویه ها عوض نشود، هیج کس نمی تواند کاری انجام دهد.
من دارم فکر می کنم، آنچه که مهم است این است که می توانم خدمت کنم یا نه؟ می گذارند یا نه؟ با آمدنم دل ها از هم دورتر می شوند یا خیر؟ اما یک مسأله شخصی هم ذهن مرا به خود مشغول کرده است و آن این که من تا وقتی که آقایان موسوی و کروبی در حصر هستند و نیروهای ارزنده فراوانی در زندان و محدودیت آیا می توانم خودم را راضی کنم که در عرصه مسؤولیت اعلام آمادگی کنم؟ این به معنی عدم شرکت در انتخابات نیست، باید فردی بیاید که در همه جهات در خود احساس رضایت کند.
ان شاء الله انتخابات سبب بهبود اوضاع و نزدیک شدن دل ها به هم باشد. و ان شاء الله با همت مردم بتوان کاری کارستان کرد.

سخنگوی شورای نگهبان: برای کسانی که به فتنه ۸۸ شکل دادند، دسته گل نمی فرستیم


عباسعلی کدخدایی بدون اشاره به سابقه شورای نگهبان در تایید صلاحیت افرادی مانند احمدی نژاد ادعا کرد که شورای نگهبان مصلحت سنجی نمی​کند اما راهنمایی و مشورت مقامات کشور را می​پذیرد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سخنگوی شورای نگهبان در برنامه تلویزیونی «نگاه یک» در مورد تایید صلاحیت معترضان به نتیجه انتخابات ۸۸ گفته است: دو نفری که آن قانون شکنی​ها را در انتخابات ۸۸ بوجود آوردند مورد تایید شورای نگهبان واقع شدند. با اینکه از یک جناح دیگر بودند. اما پس از انتخابات مشی دیگری را در پیش گرفتند. رفتار فرد بسیار مهم است. اگر فردی رفتار قانون شکنانه داشته و یا از این رفتار حمایت کرده است، تایید نمی​شود. فتنه​ای که شکل گرفت، از سوی افرادی بود که به حسب وظیفه شخصی​اشان آن مسائل را شروع کردند. کسانی که آن رفتارها را داشتند انتظار نداشته باشند که با دسته گل به سراغشان برویم! اما کسانی در فتنه دخالتی نداشتند و رفتارشان صحیح بوده تایید می​شوند.
وی با اشاره به سخنان رهبری که گفته است “کسانی انتخاب شوند که حاشیه ساز نبوده باشند” می گوید که این موضوع حتما مورد توجه شورای نگهبان خواهد بود اما باید آثاری را در رفتار افراد ببینیم. تا زمانی که بروز نکرده باشد، ما نمی توانیم نظری بدهیم.
سخنگوی این شورا در پاسخ به مصلحت سنجی های شورای نگهبان گفت: باید ببینیم که مصلحت را چگونه تعریف می کنیم. اگر مصلحت سنجی به معنی در نظر گرفتن معیارهای قانونی باشد، بله این کار را می کنیم.
وی در پاسخ به سوالی که به فشارهای احتمالی وارده به شورای نگهبان برای تایید صلاحیت برخی افراد اشاره داشت، گفت: شورای نگهبان به فضاسازی​های سیاسی و رسانه​ای توجهی ندارد. اما ممکن است مقامات کشور مصلحت​هایی را در نظر داشته باشند که با رایزنی​هایی که دارند نکاتی را تذکر دهند، می​توانند بر رای شورا موثر باشند. این نامش فشار نیست، بلکه راهنمایی و مشورت است.کسی الا و لابد نمی تواند فشاری بر شورای نگهبان بیاورد. تا کنون هم شورای نگهبان تابع چنین فشارهایی نبوده است.
کدخدایی گفت که ۱۷ تا ۲۴ اردیبهشت ماه زمان ثبت نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است و اعلام اسامی تایید صلاحیت شدگان در یک و دو خرداد صورت می​گیرد و تا ۲۲ خرداد فرصت تبلیغات است و ۲۴​ام هم انتخابات برگزار می​شود.
سخنگوی شورای نگهبان ادعا کرد: انتخابات ما آزادترین انتخابات است و ما هم می​توانیم تجربه خودمان در نظارت را در اختیار دیگر کشورها قرار دهیم.
کدخدایی با اشاره به اعتراضات انتخابات سال ۸۸، بدون اشاره به حمایت دبیر این شورا از یک کاندیدا و قانون شکنی های انجام شده و تقلبات و تخلفات در انتخابات ادعا کرد: در آن دور از انتخابات، اقداماتی را فراتر از وظایف خودمان انجام دادیم. نمایندگان نامزدها در روز انتخابات در شورای نگهبان حضور داشتند و تا پایان شمارش آرا هم بودند. البته گزارشاتی به آنها می​رسید. ما هم بررسی می​کردیم. تخلفاتی صورت گرفته بود که به عنوان خطاهای انسانی، عادی است اما چنین اتهام بزرگی قابل باور نبود. با این حال خواستیم که بار دیگر با هم بنشینیم و موارد را بررسی کنیم. اما آنها حاضر نبودند که از کانال​های قانونی مسائلشان را دنبال کنند و در رسانه​های خارجی بیانیه می دادند و آن مسائلی پیش آمد که دیدید.

مصباح یزدی: تعدد کاندیداها امری مبارک است/ به جز رهبری کسی ۱۰۰ درصد در خط امام نبوده


در حالی که تعدد کاندیداها مورد انتقاد جدی رهبران اصولگرا قرار گرفته است، مصباح یزدی مدعی است که تعدد کاندیداها در انتخابات ریاست جمهوری را امری مبارک می‌دانم از این نظر که افراد شایسته در نظام اسلامی کم نیستند.
به گزارش خبرگزاری فارس، محمد تقی مصباح یزدی در دیدار علیرضا زاکانی نامزد انتخابات ریاست جمهوری و جمعی نمایندگان مجلس شورای اسلامی مشروع نظام اسلامی را استوار به تایید امام زمان(عج) دانست و با اشاره به دوران دولت موقت و دولت نخست جمهوری اسلامی ادعا کرد: در این دولت‌ها افراد هم فکر امام کم بودند؛ دلیل عمده این مسئله تلاش‌های ضد فرهنگی و ضد دینی رژیم پهلوی در طول دوران زمامداری بود.
وی به سابقه خود در زمان انقلاب و زمان حیات امام اشاره ای نکرد.
وی با مروری بر مدیران اجرایی کشور و بدون اشاره به اختلاف نظر آیت الله خامنه ای در زمان ریاست جمهوری با امام خمینی، گفت: برخی مانند آیت‌الله خامنه‌ای صد در صد در خط امام بودند و بعضی دیگر تفاوت‌هایی داشتند اما همواره در طول ۳۰ سال پس از انقلاب ملت ایران از کمبود مدیران صالح کارآمد رنج می‌برد.
مصباح یزدی با بیان اینکه در حال حاضر عنایت دیگری نصیب ملت ایران شده و مدیرانی با صلاحیت و در خط امام با انگیزه‌های الهی و انقلابی بر سر کار هستند عنوان داشت: این افراد کمابیش کارآمد بوده و سابقه مدیریتی دارند.
مصباح یزدی با اشاره به وجود مراجع تقلید متعدد در جامعه گفت: تقلید از چند مرجع در یک جامعه مشکلی به وجود نمی‌آورد اما مدیریت کشور باید در یک شخص متمرکز شود زیرا نه شرکت تعاونی ریاست جمهوری داریم و نه چیزی شبیه شورای ریاست جمهوری مانند آنچه در شوروی سابق بود در ایران پایه‌ریزی شده است.
وی با بیان اینکه هرچه تعداد افراد صالح بیشتر باشند تکلیف مردم در تشخیص اصلح مشکل‌تر خواهد بود ابراز کرد: تعدد کاندیداها در انتخابات ریاست جمهوری را امری مبارک می‌دانم از این نظر که افراد شایسته در نظام اسلامی کم نیستند؛ این امر تکلیف مردم را برای انتخاب اصلح سنگین کرده و در مقابل آنچه موجب تسلی است اینکه بیشتر نامزدهای احتمالی این دوره از پیروز نشدن در انتخابات نگران نیستند زیرا به دنبال انجام وظیفه هستند.
وی رای مردم را تعیین‌کننده نهایی نتیجه انتخابات دانست و خاطرنشان کرد: توصیه ما به همه نامزدها و حامیان آنها این است که مراقب هوای نفس باشند و آنچه رضایت الهی و امام زمان(عج) را در پی دارد در نظر بگیرند.

روزنامه خراسان: احمدی نژاد را آن روز که عکس همسر میرحسین موسوی را به تلویزیون آورد نکوهش می کردید


روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با انتقاد از شیوه بگم بگم های احمدی نژاد نوشته است که چند سال قبل علیه کسانی افشاگری و جسارت و پرده دری می کرد که ما خوشمان می آمد، اما امروز همان کار را برابر کسانی انجام می دهد که ما خوشمان نمی آید!لذاست که این رفتار را محکوم می کنیم. اگرنه همان جا که ایشان عکس زن نامزدی دیگر را به تلویزیون آورد و تهدید به «بگم! بگم!» کرد، باید این رویه نکوهش می شد تا کار به این روزها نکشد.
در این یادداشت که به قلم محمدحسین جعفریان نوشته شده، نهی افشاگری ها و دریدن حریم خصوصی شهروندان آورده است: از نتایج سحر «بگم! بگم!» و عشق به افشاگری، خبر دستگیری یک مدیر است با این شیوه که: «… این مدیر سال گذشته خود با او رابطه غیراخلاقی برقرار کرده بود که با هوشیاری مسئولان هتل فیلم فساد اخلاقی این مدیر در اختیار نهادهای مسئول قرار گرفت!»
متن کامل این یادداشت به نقل از روزنامه خراسان به شرح زیر است:
۱- این روزها همه بر آنند که عصر «بگم! بگم!» گذشته است. بسیاری در مقابل این رفتارهای رئیس جمهور موضع گرفته و آن را بداخلاقی سیاسی خواندند. جمعی هم بر آنند که این احمدی نژاد، با آن که آن ها به او رأی دادند بسیار فرق کرده است. به گمان من، آقای احمدی نژاد نسبت به این چند سال اخیر هیچ تغییری نکرده است، فقط به قول دوستی، چند سال قبل علیه کسانی افشاگری و جسارت و پرده دری می کرد که ما خوشمان می آمد، اما امروز همان کار را برابر کسانی انجام می دهد که ما خوشمان نمی آید!لذاست که این رفتار را محکوم می کنیم. اگرنه همان جا که ایشان عکس زن نامزدی دیگر را به تلویزیون آورد و تهدید به «بگم! بگم!» کرد، باید این رویه نکوهش می شد تا کار به این روزها نکشد.
۲ – این مقدمه را گفتم چون تب افشاگری این روزها همه مملکت را گرفته است. نمی دانم در جریان خبرهای دادگاه کهریزک در این هیاهوی انتخاباتی هستید یا نه.در یکی از جلسات دادگاه گویا «سعید مرتضوی» معتقد بوده آقای روح الامینی وظیفه پدری خود را در قبال فرزندش انجام نداده اگرنه به دوستان سرشناسش مثلا آقای ضرغامی می گفت به من زنگ بزنند تا مسئله حل شود. ذات این حرف خیلی ترسناک است. یعنی امثال بنده و عامه مردم که وزیر و وکیلی را نمی شناسیم، حتی در جهت احقاق حق خود، کلاهمان پس معرکه است. در ادامه همین دادگاه یکی از متهمان عکس هایی به دادگاه داده است. او گفته؛ «خانواده شکات مدعی بودند فرزندان آنان در اغتشاشات و اخلال در امنیت جامعه حضور موثری نداشته اند و …» ایشان عکس ها را برای اثبات خلاف آن رو کرده است. اما در عکس ها شما دو تن از مقتولان را یکی در میدان آزادی همراه جمعیتی انبوه و دیگری در کادری بسته حین نشان دادن علامت پیروزی می بینید و معلوم نیست حضور موثر در اغتشاش و اخلال در امنیت جامعه، کجای این عکس هاست! آیا این ها مستندات یک قتل اند؟ اگر چنین باشد آیا هزاران نفری که در آن عکس میدان آزادی هستند، همه را باید به کهریزک فرستاد؟!
بخش تاسف بار ماجرا اما اقدام یکی از سایت ها در انتشار این عکس ها و تصاویری دیگر از لحظات خصوصی یکی از کشته شدگان بود، مثلا فلانی و دوست دخترش! یا تصاویری از یک مراسم در پارکینگ خانه مقتول و … که معلوم نیست با چه هدفی منتشر شده اند؟ آیا رضایت دیگرانی که در آن تصاویر هستند جلب شده است؟ آیا… یا بناست با دیدن این عکس ها مخاطب آنان را واجب القتل بداند؟ مگر دادگاه غیرعلنی نبوده؟ این عکس ها چرا باید به سایت های خبری راه یابند؟
۳ – باری آخرین قلم از نتایج سحر «بگم! بگم!» و عشق به افشاگری، خبر دستگیری یک مدیر است با این شیوه که: «… این مدیر سال گذشته خود با او رابطه غیراخلاقی برقرار کرده بود که با هوشیاری مسئولان هتل فیلم فساد اخلاقی این مدیر در اختیار نهادهای مسئول قرار گرفت!»
این خبرها و رفتارها چه معنایی دارد؟ چرا ما به این جا رسیدیم؟ مگر این ملک قانون ندارد؟ کاش همه با هم یک بار دیگر فرمان هشت ماده ای امام(ره) را بخوانیم. گویا خیلی چیزها یادمان رفته است!

بازگشت جن گیر دولت به زندان


کلمه- گروه خبر: جن گیر دولت که آزادیش از زندان بازتاب گسترده ای داشت بعد از یک مرخصی سه روزه به زندان بازگشت.
سایت مشرق این خبر را بدون توضیحاتی اعلام کرده است. عباس غفاری از مرتبطین آنچه جریان انحرافی خوانده می شود است که دی ماه سال ۸۹ به علت ارتکاب اقدامات متعدد غیرشرعی و غیرقانونی بازداشت شده و پس از آن اعترافات مختلفی درباره اقدامات خود و ارتباطاتش با افراد کابینه داشت.
این مساله توسط حامیان سابق احمدی نژاد بشدت مورد انتقاد گرفت و کسانی که برای به کرسی نشاندن احمدی نژاد از هیچ تلاشی کوتاهی نکرده بودند، در انتقاد از رویکرد دولت به خرافات و عوالم غیب از یکدیگر پیشی می گرفتند.
عباس غفاری تنها نمونه ای از افرادی بود که با تیم احمدی نژاد در تماس بودند. وی توسط قاضی صلواتی به خاطر توهین به مقدسات اسلامی به ۵ سال حبس، توهین به امام (ره) و رهبری ۲ سال حبس و فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۱ سال حبس و بابت ارتباط نامشروع نیز به ۹۹ ضربه شلاق محکوم شده است.
هفته گذشته سایت بازتاب خبر داده بود که عباس غفاری که بنابر گزارشهای اولیه قرار بود به اعدام محکوم شود و سپس حکم وی با چند مرحله لابی ها و رایزنی های گسترده به هشت سال زندان تقلیل یافت، در آُستانه انتخابات آزاد شده و به مکانی خاص منتقل شده است.

سیدمهدی طباطبایی: آقای جنتی بپذیرد دفاع از احمدی نژاد اشتباه بود/ رییس دولت می خواهد مردم را در مقابل حکومت قرار دهد


مهدی طباطبایی با انتقاد از شیوه های اجرایی کشور و بداخلاقی که در اثر سیاست های احمدی نژاد در کشور رایج شده، تصریح کرد: یکی از مشکلات جامعه این است که افرادی که کار را نمی شناختند، کار را در دست گرفتند. دیگران هم تمجید کردند و آنها مغرور شدند. غرور آنها باعث شده غباری از قدرت در کشور شکل بگیرد که شکستن آن کار مشکلی شده است.
وی در ادامه افزود: خود آقای جنتی خیلی آدم دوست داشتنی است. ایشان باید قبول کنند که اشتباه کردند که یک روزی گفتند نامه رئیس دولت به بوش باید در کتابهای درسی باشد. بگویند اشتباه کردم. اما خیلی جالب است که الان هم همه مذمت می کنند و حرف از اخلاق می زنند. سوال من این است این دوستان بزرگوار چرا سال ۸۴ این حرفها را نزدند؟ آن سال سر واردات، صادارت حرف زدم و تذکر دادم ولی انجام نشد. امروز مسئولین کشور نیازمند دریافت اطلاعات درست و واقعی برای برنامه ریزی هستند. چه در بخش اقتصاد و چه در بخش سیاست داخلی و خارجی. بسیاری از اطلاعات موجود که ارائه شده بیشتر جنبه حفظ افکار عمومی دارد و این برای تصمیم گیری درست بسیار خطرناک است.
حجت الاسلام سید مهدی طباطبایی روحانی اخلاقی تهران که حالا ۵ سالی است که عرصه مجلس را ترک کرده به حامیان دولت انتقاد می کند؛ می گوید باید بگویند که اشتباه کردند و این بیان کردن، معنی اش نفی حمایت رهبر انقلاب از دولت نیست.
به گزارش کلمه، سیدمهدی طباطبایی که با خبرآنلاین گفت و گو می کرد، با انتقاد از شیوه های احمدی نژاد می گوید: احمدی نژاد روشی دارد و آن روش امروز بروز کرده است و آقایانی که در آن روزها بنده به آنها تذکر می دادم امروز با این ترفند روبرو شدند که احمدی نژاد می خواهد ملت را در مقابل حاکمان قرار دهد و خود را طرفدار مردم و آن وقت مجلس و قوه قضائیه و … را متهم کند که اجازه ندادند من کار کنم.
وی در ادامه گفته است: برنامه این است که یک عده با اسم حمایت از رهبری با تحریکاتی که از سوی خود همین افراد می شود، به حدی حمایت از آقای احمدی نژاد را جلو ببرند تا رهبری را کم رنگ کنند. در جنگ صفین، کسی خیلی از امیرالمومین(ع) پیش دیگری تعریف می کرد؛ حضرت او را از این کار منع کرد.
طباطبایی می گوید: امروز هم برخی از حمایت ها از رهبری، در اثر سستی اش موقعیت رهبری را پائین می آورد، ولو اینکه به اسم دفاع از رهبری و ولایت باشد؛ اگر یادتان باشد، یک دورانی موضوع ذوب در ولایت مطرح بود و خود حضرت آقا خیلی سریع جلوی این تعابیر را گرفت.
وی در رابطه با رفتار احمدی نژاد در برابر رهبری افزود: در دولت نهم، آقای رئیس دولت گفت:«من سیبل می شوم تا تیرها به رهبری نخورد.» این حرف، خیلی هم مورد توجه قرار گرفت. بنده همان زمان به این حرف اعتراض کردم و گفتم که ایشان قصد دیگری دارد. وی می خواهد جوری صحبت کند که کار را پیش ببرد و رهبری انقلاب را آرام نگه دارد. اما امروز می بینیم که تیرهایی که به احمدی نژاد پرتاب می شود به رهبری می خورد. این یک نکته را هم عرض کنم که انتقادها به حامیان احمدی نژاد، متوجه رهبری نیست. آقایان نترسند! برخی از احمدی نژاد انتقاد نمی کنند چون فکر می کنند این کار معنی اش انتقاد از رهبری است؛ این تصور درست نیست. رهبری از دولت آقای احمدی نژاد حمایت پدرانه کرد چون باید نظام را حفظ کنیم. این روش رهبری در همه دوره ها بوده است که از رئیس جمهور وقت حمایت کند. هر کس باید به وظیفه خود عمل کند.
طباطبایی در خصوص بد اخلاقی های سیاسی می گوید: وقتی ایشان رئیس جمهور بود نامه ای به او نوشتم و در آن تاکید کردم:حلقه مفقوده انقلاب، اخلاق است. سال ۸۴احساس کردم فرهنگ جامعه دارد عوض می شود و اخلاق از دست مردم گرفته می شود. شاید چندین جلسه در دیدار با بزرگان گفتم که اخلاق در کشور در حال از بین رفتن است. امروز هم رنج من این است که مردم اهم و مهم را نشناسند. مثلا ما حتما انرژی صلح آمیز هسته ای می خواهیم، خوب در این امر، شکی نیست اما اینکه ما قدرت نمایی کنیم و بگوییم من این کار را کردم یا دیگری، این مشکل ما است.
وی با انتقاد از رویه اجرایی کشور گفت: امروز مشکل خودنمایی در عرصه های مختلف برنامه ها و سیاست ها را دچار چالش کرده است. گویی مشکلات جامعه جایگاهی شده برای خودنمایی افراد و همه دم از حل آن می زنند. بدون اینکه به این نکته توجه کنند که خودشان این مشکلات را ایجاد کرده اند. متاسفانه کشور دارد به این سمت کشیده می شود که من مهم باشم تا مردم بگویند فلانی این کار را کرد. کسی شک ندارد که اشتغال مشکل امروز کشور است. همه هم این مساله را لمس می کنند، اما برخی از بزرگان وقتشان را روی چیزهای دیگر تلف می کنند. آن موضوعات هم مهم است اما، اهم نیست. باید فکر کنیم چرا این قدر گرانی در جامعه وجود دارد. نباید بگوییم هیچی نیست! گرانی امروز یعنی فنا، بیماری، یعنی تباهی جوانان، یعنی بد اخلاقی؛ نتیجه گرانی هم دو امر است: دروغ و خیانت. این عین عبارت امیرالمومنین علی(ع) است. این را چه کسی باید درست کند؟ وظیفه
مسئولان برنامه ریزی برای حل این مساله است. گرانی امروز قدرت تمرکز مردم را گرفته و مسئولین امر هم اشتباهات خود را به گردن نمی گیرند.
طباطبایی با انتقاد از سخنان احمدی نژاد در مورد تحریم ها افزود: قطعنامه ای که کاغذ پاره بود امروز بهانه گرانی ها است. توصیه من به مردم این است که هوشیار باشند. بیشتر دقت کنند و به همدیگر محبت کنند و با آرامش تصمیم بگیرند. در این صورت مسائل را درست می توانند ببینند. در کنار هم باشند. ما وقتی می توانیم از خطرات پیش رو کم کنیم که با هم باشیم و به هم دیگر محبت کنیم. زمانی در دور اول ریاست جمهوری آقای احمدی ن‍ژاد به ایشان درباره گرانی خوراک طیور تذکر دادم. ایشان گفت: «هیچ طوری نمی شود.» شما سال ۹۱ دیدید که وضعیت چه شد. اصلا رئیس جمهور کارش این است که بدانید که چه چیزی در چه حدی لازم است. ماجرای میوه همین است. اینکه در نزدیک عید مساله جامعه قیمت پسته بود، این توهین به مردم است. یعنی کل گرانی دست یک عده خاص در یک صنف است؟ این چه دولتی است که اقتصاد کشورش دست یک تعداد آدم خاص است و کاری هم نمی تواند بکند.
این روحانی و استاد اخلاق با اشاره به دیدارش با سیدمحمد خاتمی می افزاید: در دیداری که با آقای خاتمی داشتم مطالب مهمی گفته شد که در وقتش بیان می کنم. ولی چند نکته را اینجا می گویم اول آنکه آنچه در برخی از رسانه ها درباره آقای خاتمی گفته می شود در مورد ایشان درست نیست و دور از شان ایشان است. در آن جلسه به نظر من نیامد که ایشان مخالف یا معاند نظام باشد و نظرات بسیار مثبتی داشت. دوم اینکه آنچه درباره فتنه به ایشان منتسب می شود در کلامشان ندیدم. سوم اینکه در آن جلسه چهار اصل مطرح کردم که مورد نظر ایشان، موسوی لاری و مجید انصاری بود. عرض کردم که اصلاح طلبان باید ۴ اصل را حفظ کنند: نظام، رهبری، دستاوردهای انقلاب و حرمت افراد را.
وی ادامه داد: آقای خاتمی گفت:«ما با این امور موافقیم ولی مساله این است که برخی از اصولگراها حرمت می شکنند.» ایشان می گفت:«ما هم حفظ رهبری را قبول داریم ولی آیا این روش هایی که درباره دفاع از رهبری به کاربرده می شود، حفظ رهبری است؟» و ایشان به طور قطع این موضوع را قبول داشت و بیان می کرد که «رهبری و جایگاهش باید حفظ شود». در ضمن شما بدانید ارتباط بنده با آقای خاتمی محدود به این سال نیست و بنده از قدیم الایام با ایشان ارتباط داشتم.

شجونی: هاشمی رفسنجانی باید رد صلاحیت شود/ سعی او در تطهیر سران فتنه خیانت است


در ادامه تهمت زنی ها به رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام،جعفر شجونی عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز در تازه‌ترین اظهاراتش مدعی است: فتنه ۹۲ ادامه فتنه ۸۸ به پشتیبانی و سناریو نویسی هاشمی در جریان است و هاشمی باید ردصلاحیت شود!
این ادعا در حالی مطرح می شود که از ماه ها قبل اردوگاه اصولگرایان ادعا کرده اند فتنه امسال توسط تیم احمدی نژاد رقم می خورد.
دبیرکل جامعه وعاظ تهران مدعی شد: هاشمی از گردانندگان و پشتیبانان اصلی فتنه ۸۸ بود و دیدم که وزیر محترم اطلاعات نیز اخیرا گفت کسی که خودش را پیشگوی فتنه ۸۸ بیان می‌کند ما اطلاع دقیق داریم که خودش ایجاد فتنه کرده است و امروز مرتبا از اوضاع کشور سیاه نمایی می‌کند و متاسفانه برخی اصولگراها هم با وی هم صدا شده‌اند. به راحتی می‌توان باطن هاشمی و نیات او را از سخنان و مواضع وی متوجه شد؛ لذا با شناختی که سالهای سال از هاشمی دارم می‌گویم که این اعمال هاشمی و سعی در تطهیر فتنه‌گران و سران آن و سیاه نمایی اوضاع کشور خیانت آشکار به ملت بزرگ و مقاوم ایران است.
شجونی ادعا کرد: اگر حمایت هاشمی از دیگر سران فتنه نبود، آنها نمی‌توانستند این صدمات بزرگ را به کشور وارد کنند. هرچند با بصیرت ملت ایران شکست مفتضحانه ای خوردند و امروز در پی ادامه نقشه‌های خود و راه‌اندازی فتنه ۹۲ هستند و به همین دلیل معتقدم هاشمی باید ردصلاحیت شود.
وی افزود: این آقایان امروز طوری حرف می‌زنند که انگار از نظام طلبکار هستند و برخی از ساده لوحان نیز گرد آنها جمع شده اند و آنها را منجی کشور می‌خوانند اما مردم دیگر فریب بازی‌ آنها را نخواهند خورد. متاسفانه هاشمی طوری سخن می‌گوید که انگار مواضع فتنه‌گران و آشوب‌گران اصلی بعد از انتخابات، که خیابان‌ها و کسب و کار مردم را به صحنه رویارویی با نظام و مردم تبدیل کرده بودند، مطابق مواضع دوستداران نظام و اصلاح‌طلبانه بوده است که این کار ظلم به نظام ، ولایت فقیه و حیثیت مردم است.
وی ادامه داد: آقای هاشمی باید بداند که نظام در برخورد با وی و امثال وی نجابت کرد لذا نباید امر بر وی مشتبه شود و امروز مدعی باشد که باید در فتنه به سخنان دشمن شاد کن وی گوش داده می‌شد. انتخابات ریاست جمهوری یازدهم یکی از حساس ترین انتخابات کشور است و فردی مثل هاشمی نباید مانند ۸۸ با مواضع دشمن شاد کن این انتخابات را محل نفوذ مجدد دشمن و از بین برنده حیثیت نظام کند.
وی همچنین با اشاره به خبر سازی برخی رسانه‌ها و اطرافیان هاشمی مبنی بر نامزدی و عدم نامزدی هاشمی گفت: کسانی که هاشمی را با داشتن ۸۰ سال سن برای به دست گرفتن مدیریت اجرایی کشور تشویق می‌کنند دوست واقعی وی نیستند و می‌خواهند وی را نابود کنند.
وی ادعا کرد: البته من به آقای هاشمی به صراحت می‌گویم که اگر از پاسخ آشکار ملت بزرگ ایران در فتنه ۸۸ قانع نشده است، در این دوره انتخابات هم حتما به عنوان نامزد انتخابات به صحنه بیاید تا ملت ایران حکم بازنشستگی همیشگی وی را با قاطعیت امضا کنند.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز برخی اطرافیان امروز هاشمی را اهل شرارت خواند و گفت: کسانی که امروز اطراف هاشمی جمع شده‌اند عده‌ای دنیاپرست هستند که سعی دارند با اقداماتی فتنه‌گرانه هاشمی را بدبخت کرده و به نظام ضربه بزنند و در نهایت پای دشمن خارجی را به کشور باز کنند.

سیدمصطفی تاجزاده: عصبانیت شریعتمداری به خاطر محبوبیت خاتمی است


مصطفی تاجزاده در یادداشتی نسبت به هتاکی های اخیر شریعتمداری به سید محمد خاتمی واکنش نشان داد.
به گزارش نوروز این زندانی سیاسی در یادداشت خود آورده است: “عصبانیت شریعتمداری به خاطر پایگاه خاتمی است. گزارشی که بخش های امنیتی و اطلاعاتی به رهبر داده بودند این بود که فتنه تمام و اوضاع به کام است. اما نظرسنجی ها نشان داد که آقای خاتمی به عنوان رهبر اصلاح طلبان نه تنها در تهران بلکه در شهرستان ها و در تمام کشور از محبوبیت بالایی برخوردار است و با فاصله زیادی از کاندیداهای دیگر قرار دارد. چهارسال هرچه می توانستند گفتند و کردند و اتهام زدند و هنوز پس از این مدت خاتمی می درخشد و منتخب و محبوب مردمی است که خود این ها بصیر و آگاه و دشمن شناسش نامیده اند.”
وی هم چنین معادل دانستن عدم شرکت اصلاح طلبان در انتخابات را با نابودی اصلاح طلبی توهم دانسته و نوشته است :” برای مثال عدم شرکت در انتخابات مجلس نهم موفقیتی بزرگ برای اصلاح طلبان بود و همین که در انتخابات مجلس نهم شرکت نکردیم موجب شد که اینک وضع بهتری داشته باشیم و اگر شرکت کرده بودیم الان مشکلات جدی داشتیم علتش هم این است که گذشت زمان در ایران و منطقه به ضرر اقتدارگراهاست.”
تاجزاده هم چنین اعلام کرده که درنامه ای به شرح نکات قابل توجهی در مورد نحوه برخوردها با آقای هاشمی رفسنجانی و برخی از موارد مطرح شده در بازجویی های خود و دوستانش در این باره خواهد پرداخت.
متن کامل این یادداشت در پی می آید:
عصبانیت شریعتمداری و هتاکی های اخیر وی به خاطر پایگاه خاتمی است. گزارشی که بخش های امنیتی و اطلاعاتی به رهبر داده بودند این بود که فتنه تمام و اوضاع به کام است. اما نظرسنجی ها نشان داد که آقای خاتمی به عنوان رهبر اصلاح طلبان نه تنها در تهران بلکه در شهرستان ها و در تمام کشور از محبوبیت بالایی برخوردار است و با فاصله زیادی از کاندیداهای دیگر قرار دارد. چهارسال هرچه می توانستند گفتند و کردند و اتهام زدند و هنوز پس از این مدت خاتمی می درخشد و منتخب و محبوب مردمی است که خود این ها بصیر و آگاه و دشمن شناسش نامیده اند.
هرکس بخواهد جایگاه واقعی اخلاق را نزد رهبر ببیند باید به کیهان مراجعه کند چون تنها روزنامه ای است که دقیقا مطابق منویات آیة الله خامنه ای عمل می کند. و تا وقتی که ایشان رسما و علنا از هتاکی های نماینده خود برائت نجوید، کسی باور نخواهد کرد که سخنگوی جریان تکفیری-سلفی شیعی در ایران خودسرانه به هتاکی علیه بزرگان می پردازد.
در خصوص بحث عدم شرکت در انتخابات هم معتقدم با توجه به جمیع شرایط باید تصمیم به شرکت یا عدم شرکت گرفت و اینکه تصور کنیم درهر شرایطی عدم شرکت اصلاحطلبان در انتخابات معادل نابودی اصلاحطلبی است بیشتر یک توهم است. برای مثال عدم شرکت در انتخابات مجلس نهم موفقیتی بزرگ برای اصلاح طلبان بود و همین که در انتخابات مجلس نهم شرکت نکردیم موجب شد که اینک وضع بهتری داشته باشیم و اگر شرکت کرده بودیم الان مشکلات جدی داشتیم علتش هم این است که گذشت زمان در ایران و منطقه به ضرر اقتدارگراهاست. چه از نظر ایجاد نارضایتی عمومی، چه از بعد اختلافات درونی ایشان، چه از منظر مشکلات اقتصادی که گریبانگیرشان شده است. جالب آن که امروز تمام نامزدهای اصولگرا انتقاداتی را متوجه احمدی نژاد می کنند که سال هاست اصلاح طلبان همان انتقادها را دارند. منتهی با یک روش ناجوانمردانه و غیراخلاقی آن را مطرح می کنند و آن این است که ایشان مدعی اند که دولت نهم کارنامه ای کاملاً مثبت و قابل دفاع داشته و دولت دهم منحرف شده است ولی در اصل همه انتقاداتی که می کنند نسبت به کارهایی است که احمدی نژاد در دولت نهم انجام داده و اتفاقاً بزرگ ترین کار مثبتش که هدفمندی یارانه هاست که اصلش خوب بود و اجرای مفتضحی داشت، مربوط به دولت دهم است! وگرنه طرح هولوکاست، انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی، صدور قطع نامه ها و اقتصاد را علم ندانستن و عزل وزرا و پایین آوردن سطح ادبیات سیاسی کشور و … همه مربوط به دولت نهم است!
در مورد نحوه برخوردها با آقای هاشمی رفسنجانی هم نکات قابل توجهی وجود دارد که برخی از آنها را که در روند بازجویی های خود و دوستانم با آن مواجه شدیم در نامه ای به آقای هاشمی شرح خواهم داد.

مرکز آمار ایران: نرخ تورم نقطه به نقطه در فروردین‌ بیش از ۳۸ درصد بوده است


مرکز آمار ایران در گزارشی جدید اعلام کرد که نرخ تورم نقطه به نقطه در فروردین‌ماه امسال با دو درصد افزایش نسبت به ماه قبل، به ۳۸.۷ درصد رسیده است که در این میان نرخ تورم «خوراکی‌ها، آشامیدنی‌ها و دخانیات» در فروردین‌ماه با ۵.۷ درصد افزایش به ۶۰.۴ درصد افزایش یافته است.
به گزارش رادیو فردا، در گزارش مرکز آمار ایران نرخ تورم نقطه به نقطه در حالی ۳۸.۷ درصد گزارش شده است که در جدولی که این مرکز از نرخ تورم مشخص اقلام مختلف تهیه کرده، بیشترین نرخ تورم فروردین‌ ماه به ترتیب متعلق به سبزیجات (۱۰۴.۹ درصد)، دخانیات (۱۰۴.۷ درصد) و نوشابه‌های غیرالکلی (۷۵.۹ درصد) است.
این گزارش حاکی است که نرخ تورم «خوراکی‌ها، آشامیدنی‌ها و دخانیات از ۵۴.۷ درصد در اسفندماه ۱۳۹۱ به ۶۰.۴ درصد در فروردین‌ماه رسیده» و نرخ تورم «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» نیز از ۳۰ درصد به ۳۰.۴ درصد رسیده است.
یکی از روش های محاسبه نرخ تورم بررسی تغییر «نقطه به نقطه نرخ تورم» است. طبق این روش نرخ تورم در فروردین‌ماه ۱۳۹۲ با فروردین‌ماه ۱۳۹۱ مقایسه شده و میزان تغییرات برآورد می‌شود.
در کنار تورم نقطه به نقطه، نرخ تورم به صورت میانگین ۱۲ ماهه نیز بررسی می‌شود، به این صورت که نرخ تورم ۱۲ ماه منتهی به ماه مورد نظر اندازه گیری می‌شود.
بر این اساس، مرکز آمار ایران نرخ تورم ۱۲ ماه منتهی به فروردین‌ماه ۱۳۹۲ را ۲۹.۸ درصد اعلام کرده است. به گفته این مرکز، نرخ تورم ۱۲ ماه منتهی به اسفندماه سال گذشته ۲۸.۶ درصد بود که این رقم حکایت از افزایش ۱.۲ درصدی نرخ تورم ۱۲ ماهه فروردین‌ماه دارد.
در جدول نرخ تورم ۱۲ ماهه مرکز آمار نیز بیشترین نرخ تورم به ترتیب متعلق به دخانیات (۸۷.۵ درصد)، سبزیجات (۶۹.۶ درصد) و ماهی‌ها و صدف‌داران (۶۴.۹ درصد)‌ است.
در محاسبه نرخ تورم، از فروردین‌ماه سال جاری سال ۱۳۹۰ به عنوان سال پایه در نظر گرفته می‌شود.
وی همچنین اعلام کرد که از فروردین ماه سال پایه نرخ تورم از ۸۱ به ۹۰ تغییر خواهد کرد. پیش از این سال ۱۳۸۱ به عنوان سال پایه مبنای محاسبات قرار می‌گرفت.
مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی بهمن‌ماه ۱۳۹۱ اعلام کرد که ایران به بدترین وضع تورمی خود در ۱۷ سال اخیر رسده است و افزود که ایران بالاترین نرخ تورم را در خاورمیانه و رتبه ششم را در جهان دارد.

زندانیان سیاسی نه قانون شکنند و نه در برابر بی قانونی سکوت می کنند.


در نظام جمهوری اسلامی، پس از موج بازداشت های ابتدای انقلاب و دهه ۶۰ که حاصل فضای انقلابی و درگیری گروهک ها و ناپختگی و تندروی برخی نیروهای قضائی وقت بود، تا زمان جنبش سبز، موضوع زندانیان سیاسی به این گستردگی که هست، نشده بود. واقعیت آن است که در دهه اول انقلاب هم برخی از زندانیان، نه زندانیان حاصل از تحرکات سیاسی که زندانیان مقابله های تروریستی و مسلحانه بودند که البته در کنار آنها، بسیاری نیز زندانی سیاسی محسوب می شدند که به هرحال اتفاقات آن زمان در جای خود قابل بررسی و نقد هستند.
 اما پس از آن مقطع اگرچه همواره بازداشت فعالان سیاسی منتقد، مانند روزنامه نگاران، نیروهای ملی مذهبی و برخی کنشگران حقوق بشری وجود داشت و بعضا موجب خبرسازی و جلب توجه افکار عمومی می شد، اما پررنگ شدن مساله ای به نام “زندانی سیاسی” در نظام، پس از جنبش سبز فراگیری فوق العاده بیشتری پیدا کرد و دامنه نیروهایی که با این مساله مواجه شدند به مراتب افزایش یافت. این مساله باعث شد تا هم حکومت در پی در انداختن شیوه هایی جدید برای برخورد با این موضوع باشد و هم در بین زندانیان سیاسی برای کسب حق و حقوق خود به عنوان زندانی سیاسی تلاش های تازه ای شکل بگیرد. در این حوزه آنچه مربوط به زندانیان سیاسی بوده، تداوم راهی بوده که اغلب آنها در دوره فعالیت پیش از بازداشت خود مد نظر داشته اند، یعنی “رعایت میزان قانون”، طبق آنچه قانون سازمان زندان ها و حقوق شهروندی تعریف کرده است. در مقابل آنچه مطمع نظر مقامات قضائی بوده، دور زدن قانون و بهره گیری از “زور” بیشتر برای آزار و شکنجه روانی زندانیان سیاسی بوده، به نحوی که زندان را محلی برای به ستوه آوردن زندانیان بسازند. در این باره اشاره به گرفتن حق تلفن زندانیان سیاسی برخلاف زندانیان عادی که وقت نامحدود دارند، سختگیری در اعزام به بیمارستان و درمان، ممانعت از مرخصی های منظم که زندانیان عادی از آن برخوردارند، برخورد تند با خانواده های آنها، سخت گیری در انجام ملاقات حضوری که برای زندانیان عادی حداقل ۴ هفته یک بار به راحتی انجام می شود و … از این جمله اند. در واقع بر خلاف شیوه مرسوم دنیای پیشرفته که زندانی سیاسی به واسطه انگیزه های شرافتمندانه از ارتکاب فرضی جرم، از تسهیلات بیشتری نسبت به زندانیان عادی برخوردار است، در ایران همه توان مقامات قضائی، با هدایت پشت پرده ای نیروهای امنیتی، مصروف آزار هرچه بیشتر زندانیان سیاسی و گرفتن حق و حقوق آنهاست.
 مثال هایی که در بالا زده شد، برنامه هایی بود که سیستم قضائی و امنیتی به صورت برنامه ریزی شده و سیستماتیک برای آزار زندانیان اجرا می کنند. اما در این آب گل آلود بعضا نیروهایی میانی و رده پایین هم هستند که در پی گرفتن ماهی خود هستند. واقعیت آن است که بسیاری از کارمندهای سازمان زندان ها که شغل زندانبانی دارند، افرادی معمولی اند که در پی گذران اموراتشان هستند و انگیزه های سیاسی و ایدئولوژیک خاصی ندارند. در هر سیستمی هم انسان های خوب و بد وجود دارند. به عنوان مثال در سال های ۸۸ و ۸۹ افسر نگهبانی به نام “کربلایی” بود که پدر وی نیز از قدیم، جزو زندانبان هایی بوده که به آزار و اذیت زندانیان و خانواده های آنها شهره بود. وقتی نوبت به کربلائی پسر رسید، او یکی دو گام از پدرش پیشتر رفته و تقریبا اغلب درگیری ها و تنش هایی که در بند ۳۵۰ پیش می آمد، در زمان شیفت او بود. به همین دلیل هم بود که یکی از درخواست های صنفی ۱۶ زندانی سیاسی اعتصاب غذا کننده در مرداد ۸۹ برداشتن او از بند ۳۵۰ بود که صورت گرفت. در واقع او تنش هایی ایجاد می کرد که به نظر می رسید خارج از برنامه های مدیران ارشد قضائی بود. پس از او هم مواردی اینچنین وجود داشته و دارد. در حال حاضر فردی به نام “سیدی” به خصوص در زمان ملاقات های خانواده ها، همان رفتارها را دارد که معلوم نیست دقیقا با نظر مدیران ارشد قضائی و سازمان زندان ها باشد. همچنین تنش های اخیری که منجر به انتقال ۱۰ زندانی سیاسی شده و خبرهایی مبنی بر تصمیم سازی برخی افراد و نهادها برای تبعید غیر قانونی و پخش کردن زندانی های سیاسی از بند ۳۵۰ به زندان های مختلف می رسد، ریشه ای از این گونه دارند. زندانیان سیاسی در زندان قصد دارند در چارچوب حقوق قانونی خود، حبس ناعادلانه خود را تحمل کنند و در این رابطه تاکنون به گزینه تمرد از قانون نرسیده اند. اما تداوم قانون شکنی مسئولان و باز گذاشتن دست کسانی که برای کسب منافع مالی، از دزدی و مال مردم خوری در فروشگاه کوچک بند ۳۵۰ هم نمی گذرند و هر روز بساط یک تنش تازه را در زندان فراهم می کنند، ممکن است به سر رفتن حوصله ها بینجامد و استراتژی زندانیان سیاسی و خانواده آنها را نیز تغییر دهد. در فضای بیرون از زندان و دنیای سیاسی بحث ها حول دفاع از زندانی شدن زندانیان توسط طرفداران و وابستگان به جریان حاکم و اعتراض به آن از سوی سبزها و نیروهای منتقد همواره وجود داشته و تا زمان رفع این ظلم ادامه خواهد داشت، اما در این بین زندانیان سیاسی می خواهند حبس خود را با حفظ حقوق صنفی خود تحمل کنند و تاکنون هیچی تنشی، تاکید می شود که هیچ تنشی را در زندان آغاز نکرده اند. شاید برخی از مسئولان قضائی و سازمان زندان ها هم موافق ایجاد برخی تنش ها در زندان نباشند. اما آنچه مشخص است برای رفع این تنش ها احتیاج به مدیریت بیشتر برخی نیروهای میانی و یا رده پایین است که یا خودشیرینی برای بالادستی ها را زیادی جدی گرفته اند و یا هنوز یاد نگرفته اند که زندانی سیاسی، مجرم فساد مالی و تبهکاری نیست. زندانی سیاسی همچنین اهل بله قربان گویی هم نیست. آنها اگر اینگونه بودند الان در زندان به سر نمی بردند. آنها نه حق دیگران را می خورند و نه اجازه تعدی به حقوقشان را می دهند، نه قانون را زیر پا می گذارند و نه در برابر قانون شکنی دیگران سکوت می کنند. آنها اسوه های اخلاق و پایداری بر قانون و اصول هستند که مدتی از سر قضا به زندان افتاده اند. زندانبان ها و مدیران میانی و افرادی در سطح نازل معاون اجرایی یک زندان مراقب باشند که این روزها بالاخره می گذرد و ممکن است که روزی بخواهند، نه لزوما در برابر قانون، که در برابر جامعه، اطرافیان و خانواده خود پاسخگوی رفتارشان باشند. بهتر است که آنها در این دعوا اگر طرف حق نمی ایستند، لااقل حد خود نگه دارند. کاری که اغلب دیگر همکارانشان به آن مشغولند. در حال حاضر هم به مسئولان رده بالای قضائی توصیه می شود در صورتی که برنامه از پیش تعیین شده ای وجود نداشته، نسبت به واکنش معقول نسبت به اتفاقات اخیر بند ۳۵۰ و انتقال ۱۰ زندانی سیاسی به سلول های انفرادی بند ۲۴۰ واکنش نشان داده و جلوی بحث ها و درگیری هایی که سود آنها را هم در بر ندارد، بگیرند. در غیر اینصورت ممکن است تنش ها و هزینه های بی موردی را تحمل کنند که ضرورتی برای تحمیل و تحمل آن از سوی دو طرف در صورت عقلانیت مقامات قضائی و سازمان زندان ها، وجود ندارد.

خاتمی: بدون خواست رهبری مشکلات حل نمی‌شود



محمد خاتمی درباره اعلام نامزدی خود در انتخابات، در شرایطی که موسوی و کروبی در حصر هستند، ابراز تردید کرد. وی تاکید کرد که مشکلات کشور بدون خواست رهبری و هماهنگی با وی حل نمی‌شود.


محمد خاتمی٬ ر‌‌ئیس‌جمهور پیشین ایران٬ می‌گوید "بدون اینکه رهبری بخواهند و بدون هماهنگی با ایشان مشکلات حل نخواهد شد".

به گزارش سایت رسمی محمد خاتمی، وی روز شنبه (۱۴ اردیبهشت/۴ مه) در جمع برخی از صنعتگران کشور گفت: «از دهک اول و دوم که وضع بسیار ناگواری دارند تا کارفرما و نخبگان و بخصوص طبقه متوسط و جوان، امید و اعتمادشان را از دست داده‌اند و این باید مجدداً احیا شود. همه این‌ها در صورتی خواهد شد که تفاهمی در سطح بالا باشد.»

وی درباره نامزد انتخابات آتی ریاست‌جمهوری بیان کرد: «باید کسی بیاید که این رویکردها را داشته باشد وقدرت هماهنگی را نیز داشته باشد.»

خاتمی درباره ورود خود به عرصه رقابت‌های انتخاباتی گفت نمی‌داند "تا وقتی آقایان موسوی و کروبی در حصر هستند و نیروهای ارزنده فراوانی در زندان و محدودیت" می‌تواند خود را راضی به اعلام نامزدی در انتخابات کند٬ یا خیر.

وی گفت: «من دارم فکر می‌کنم، آن‌چه که مهم است این است که می‌توانم خدمت کنم یا نه؟ می‌گذارند یا نه؟ با آمدنم دل‌ها از هم دورتر می‌شوند یا خیر؟ اما یک مسأله شخصی هم ذهن مرا به خود مشغول کرده است و آن این‌که من تا وقتی که آقایان موسوی و کروبی در حصر هستند و نیروهای ارزنده فراوانی در زندان و محدودیت، آیا می‌توانم خودم را راضی کنم که در عرصه مسئولیت اعلام آمادگی کنم؟»

این سخنان در حالی بیان می‌شود که گروه‌ها و شخصیت‌های اصلی جریان اصلاح‌طلب در تلاش هستند محمد خاتمی را برای شرکت در یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری راضی کنند.

از سوی دیگر نهادهای تندرو نزدیک به آیت‌الله علی خامنه‌ای تأکید می‌کنند که صلاحیت خاتمی برای انتخابات تأیید نخواهد شد.

روزنامه کیهان به سردبیری حسین شریعتمداری٬ نماینده رهبر جمهوری اسلامی، صبح یکشنبه نوشت که سخنان روز گذشته‌ی خاتمی ناشی از اطمینان وی به این است که رد صلاحیت خواهد شد.
کیهان خطاب به خاتمی می‌نویسد: «مگر وقتی در دماوند رأی دادی موسوی وکروبی در حصر نبودند؟» شریعتمداری پیش از این با اشاره به احتمال کاندیداتوری خاتمی، وی را "مفسد فی‌الارض"، "ستون پنجم شناخته شده دشمن"٬ "وطن‌فروش" و از "عوامل فتنه" نامید بود.

"فتنه" عنوانی است که حامیان حکومت به حرکت اعتراضی شکل گرفته پس از اعلام نتایج انتخابات سال ۱۳۸۸می‌دهند.

"مرگ مغزی سرمایه اجتماعی ایران"

محمد خاتمی روز گذشته با "ناگوار" خواندن وضعیت فعلی کشور چاره را در "تغییر رویکردها" خواند. وی گفت: «درست است که یک فرد می تواند تأثیر گذار باشد، ولی وقتی کشور و جامعه به چنین وضعیتی دچار می‌شود باید منشاء آن را جستجو کرد و بعد به فکر درمان افتاد. به نظر من اگر همگی به این توافق نرسیم که رویکردها باید عوض شود، فرد هر چقدر قوی و دارای اعتماد به نفس باشد قادر نیست خدمتی بکند. باید تلاش‌ها در این جهت باشد که رویکردها عوض شود.»

به گفته خاتمی "این به معنی عدم شرکت در انتخابات نیست، باید فردی بیاید که در همه جهات در خود احساس رضایت کند".

رئیس جمهور پیشین اصلاح‌طلب ایران گفت: «آن‌چه در درجه اول لازم است عبور از فضای پر از سوء‌ظن، هم از طرف حکومت نسبت به بخش‌های مهمی از جامعه و هم بخش‌های جامعه نسبت به حکومت است، که شاهد آن نیز فضای امنیتی نفس‌گیر حاکم بر کشور است".

خاتمی روز گذشته هشدار داد که منابع انسانی و طبیعی ایران "در معرض آسیب‌های جدی است". به اعتقاد رئیس‌جمهور پیشین ایران، سرمایه اجتماعی ایران "دچار مرگ مغزی" شده است.

قتل‌های زنجیره‌ای و تورم در نبود توسعه سیاسی

رئيس‌جمهوری پیشین ایران روز گذشته به بررسی دوره‌های مختلف کشور پرداخت و گفت: «از زمان استقرار جمهوری اسلامی و بعد از سال‌های نخست و مشکلات آن، که کم و بیش روند امور مشخص شد، چهار دوره را تجربه کرده‌ایم.»

وی به دفاع از دولت میرحسین موسوی پرداخت و گفت: «در دوره جنگ انصافا دولت وقت با شش هفت میلیارد دلار در سال توانست کشور را به خوبی اداره کند.» وی همچنین روی آوردن به سیستم کوپن در آن زمان را برای "حفظ اساس کشور لازم" ارزیابی کرد.

وی سپس به دوره ریاست‌جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی پرداخت و گفت: «زیرساخت‌های کشور ساخته شد و زمینه‌های پیشرفت فراهم آمد و وقتی آن دولت رفت، درست است که میلیاردها دلار بدهی داشتیم، اما در مقابل این بدهی‌ها راه و کارخانه و اسکله‌ها و زیربناهای اقتصادی ایجاد شده بود.»

وی سپس افزود: «یکی از برنامه‌های دولت اصلاحات زمان‌بندی پرداخت بدهی‌ها بود که پرداخت هم شد.»

خاتمی با بیان این‌که در دولت اصلاحات هم به توسعه سیاسی توجه شد و هم به دیگر جنبه‌های توسعه گفت: «چرا که اگر توسعه سیاسی نباشد هم قتل‌های زنجیره‌ای رخ می‌دهد، هم تورم ۴۰ درصد.»

وی گفت: «آن همه فریادها در زمان مسؤولیت من درباره یک درصد گرانی و... بلند می‌شد، اما امروز تورم بالای ۴۰ درصد، توسعه اقتصادی متوقف و بلکه به نحوی اقتصاد و مدیریت متلاشی شده است و توسعه سیاسی و روابط بین‌الملل را هم که می‌بینیم.»

خاتمی گفت: «می‌شود بدون این که مصالح ملت و کشور از بین برود و بدون این‌که از اصول دست برداریم به روابط معقولی برسیم که فشارها کم شود و زمینه رشد و پیشرفت هم فراهم آید. قرار نیست به دنیا اعلان جنگ کنیم.»

به اعتقاد رئیس‌جمهور پیشین ایران "اگر کسی بیاید که اقتصاد را بازسازی کند تا برگردد به نقطه صفر ۸۴ و اگر همه دستگاه‌ها هم با او همراه باشند، حداقل چهار سال طول می‌کشد".

پیش از این برخی شخصیت‌های سیاسی نزدیک به اکبر هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی گفته بودند که این دو "قطعا کاندیدای ریاست جمهوری نخواهند شد".

عکس / صفحه اول امروز روزنامه ها، یکشنبه 15 اردیبهشت، 5 مه