۱۳۹۲ تیر ۱, شنبه

جرثومه ! (محمد نوری زاد)

دیروز دیدم جناب شریعتمداریِ کیهان از آقایان میرحسین موسوی و کروبی و خاتمی با واژگان “جرثومه های فساد” اسم برده بود. و به نوعی به آقای روحانی خط داده بود که مراقب این آدمهای فاسد باشد و تا می تواند از آنها دوری کند.
خودم را بجای آقای شریعتمداری گذاردم. دیدم باید به امثال ایشان کمی فرصت داد تا آرامش خود را باز یابند. ابتدا با خواندن متنی که وی نوشته بود روی ترش کردم. بعد به خود گفتم: قشنگی تحمل مخالف همین است که تلخ ترین الفاظ را تحمل کنیم و هرگز نخواهیم که: کسی مکنونات قلبی خود را به زبان نیاورد.
باور کنید من از این که بسیاری از هموطنان ما بخاطر عقاید مخالفی که دارند به سکوتی ناجوانمردانه فرو فشرده شده اند، رنج می برم. یکی از افقهای مطلوب آینده ی نزدیک، گسترش فضای فریاد است. بهرصورت ممکن. چه نقد مکتوب و سخنرانی، و چه اعتراض خیابانی. این فضای گشاده، حتماً به واگشایی روان کلی جامعه منجر می شود.
مردمانی که به راحتی سخنشان را می نویسند و در قالب هنر منتشر می کنند و یا بر زبان می آورند، از جامعه ای رشد یافته برخوردارند. این سخن های آشکار و نقدهای منصفانه و حتی توفنده، قطعا به آرامش روانی جامعه و رشد هرچه بیشتر آن می انجامد.
من در یک نوشته به جناب خامنه ای نوشتم: شما اولین کسی هستید که از آزادی بیان لذت می برید. چرا که هرچه اراده می کنید بر زبان می آورید و دستور می فرمایید. بعداً از ایشان پوزش خواستم و نوشتم: مرا ببخشایید که گفتم شما نخستین کسی هستید که از آزادی بیان لذت می برید. من اشتباه کردم. شما دومین نفر هستید. نفر نخست جناب شریعتمداری است که کل کائنات را به جزیی ترین موضوعات بشری الصاق می کند تا از ذات سخن خود بیاویزد و مخاطب خود را با خود همراه سازد.
ایکاش این فضا گسترانیده می شد و ما هرگز کسی را بخاطر ابراز عقیده و بیان به زندان نمی انداختیم، بل برای انتشار سخنش فضا و گشادگی نیز می پرداختیم. به امید آن روزهای خوب.
محمد نوری زاد
بیست و نهم خرداد سال نود و دو
تهران

حسن روحانی با هاشمی دیدار کرد

ایسنا: حسن روحانی،  امروز با هاشمی رفسنجانی دیدار و گفت‌وگو کرد. 

در این دیدار، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، با تبریک مجدد پیروزی حسن روحانی در یازدهمین 

دوره انتخابات ریاست جمهوری، برای وی و دولت آینده، آرزوی توفیق و موفقیت روزافزون کرد.

هاشمی رفسنجانی، با تقدیر از گفتمان اعتدال و مشی تدبیر و عقلانیت حسن روحانی که آغاز 

فصلی نو در روند اجرایی کشور را نوید می‌دهد، گفت: شور و امیدی که در جامعه به ویژه در دل 

جوانان این مرز و بوم پس از حماسه سیاسی 24 خرداد ایجاد شده است، سرمایه و پشتوانه‌ای 

عظیم و بی‌بدیل برای دولت یازدهم است.

ایران دوقایق ماهیگیری امارات را توقیف و ۱۳ ملوان را بازداشت کرد

ایران دو قایق ماهیگیری امارات را به دلیل ورود به آب‌های ایران توقیف کرد. به گفته ماموران پایگاه دریابانی ابوموسی ۱۳ ملوان این قایق‌ها دستگیر شده‌اند. ایران و امارات سال‌هاست بر سر حاکمیت جزیره ابوموسی اختلاف دارند.
سایت‌های خبری ایران به نقل از سرهنگ علی وصالی، فرمانده پایگاه دریابانی ابوموسی، از دستگیری ملوانان دو قایق ماهیگیری امارات به دلیل ورود به آب‌های ارضی ایران خبر داده‌اند.
به گزارش "پرس‌ تی‌وی"، علی وصالی، فرمانده پایگاه دریابانی ابوموسی گفته است: «ماموران پایگاه دریابانی ابوموسی متوجه دو قایق ماهیگیری متجاوز امارات در آب‌های خلیج‌ فارس شدند و دستور توقیف آن‌ها را صادر کردند.»
ایران و امارات سال‌هاست که بر سر حاکمیت بر سر جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تتب کوچک اختلاف دارند.
در خبرها آمده که نیروهای نظامی ایران ۱۲ ملوان اماراتی و ۱ ملوان هندی را دستگیر و به یک اسکله نظامی منتقل کرده‌اند.
قایق‌های توقیف شده اخیر
دستگیری ماهیگیران در آب‌های ایران، امارات و عربستان سابقه دارد. پیش از این، فرمانده دریابانی استان بوشهر  در دی‌ماه ۱۳۹۱ از توقیف سه فروند شناور عربستان سعودی در آب‌های جمهوری اسلامی ایران خبر داده بود.
سخنگوی گارد ساحلی عربستان همان زمان گفت: «این قایق ها از نوع قایق ماهیگیری بودند و سرنشینان آن‌ها به دلیل تغییر سریع جهت باد و شرایط آب و هوا راه خود را در دریا گم کردند و خود را در آب های یک کشور دیگر یافتند و این امری طبیعی است.»
به گفته او در برخورد با این گونه مسائل راهی عرفی و معمول وجود دارد و آن این است که قایق‌های وارد شده به آب های کشور مربوطه توقیف می‌شوند، مورد بازجویی قرار می‌گیرند و سپس آزاد می‌شوند.
پیش از آن نیز عربستان ۲۱ ملوان ایرانی را به دلیل ورود غیرمجاز به آب‌های ان کشور بازداشت کرده بود.

اسرائیل در نزدیکی مرز ایران سفارت تاسیس می‌کند

Karte Turkmenistan, Iran und Israel Farsi
اسرائیل پس از سال‌ها تلاش موفق شد سفیری را به ترکمنستان، همسایه شمالی ایران اعزام کند. ترکمنستان با ایران بیش از هزار کیلومتر مرز زمینی و آبی دارد. افتتاح سفارتخانه اسرائیل چه پیامدهائی خواهد داشت؟
عشق‌آباد، پایتخت ترکمنستان در ۴۰ کیلومتری مرز ایران واقع شده است. این شهربا مشهد دومین شهر بزرگ ایران ۲۵۰ کیلومتر و با شهرستان شیروان نیز حدود ۵۰ کیلومتر فاصله دارد.
اسرائیل پس از سقوط شوروی تلاش کرد حضور بیشتری در جمهوری‌های تازه استقلال یافته به ویژه در کشورهای هم‌جوار با ایران، آذربایجان و ترکمنستان پیدا کند. گرچه اسرائیل موفق شد در باکو سفارتخانه خود را افتتاح کند، اما در ترکمنستان تاکنون موفق به تاسیس سفارتخانه‌ای نشده بود. حال روزنامه دولتی "نویترالنی ترکمنستان" خبر می‌دهد شمی تزور (Shemi Tzur)، نخستین سفير اسرائیل در عشق‌آباد، روز چهارشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۲ ضمن دیدار با قربان‌قلی بردی‌محمداف، رئیس جمهور ترکمنستان استوارنامه خود را تقدیم وی کرده است.
روزنامه‌های ترکمنستان همچنین می‌نویسند، شرکت‌های اسرائیلی در بازار ترکمنستان حضور فعالی دارند. شركت اسرائیلی "مرهاو" تاكنون بازسازی و نوسازی پالایشگاه "تركمن‌باشی" را با هزینه‌ای بالغ بر یک میلیارد و۵۰۰ میلیون دلار انجام داده است.
سفیر اسرائیل در ترکمنستان کیست؟
دولت اسرائیل، شمی تزور یکی از پرکارترین دیپلمات‌های را برای نمایندگی خود در ترکمنستان برگزیده است. این دیپلمات در سال ۱۹۴۶ در اسرائیل در خانواده‌ای آذربایجانی که از تبریز به اسرائیل رفته‏‌ بودند، متولد شده‏ است. وی به عنوان سفیر در ترکیه و فرانسه نیز انجام وظیفه کرده است.
تزور پیش از این ریاست بخش "اورآسیا» (قفقازجنوبی و آسیای مرکزی) وزارت خارجه اسرائیل را برعهده داشت. وی ظرف ۲ سال اخیر بیش از ۱۵ بار به ترکمنستان سفر کرده و عملا به عنوان "فرستاده منصوب اسرائیل در ترکمنستان" مشغول به کار بود.
اهمیت ترکمنستان برای اسرائیل
نورمحمد حاناموف، سفیر سابق ترکمنستان در ترکیه و اسرائیل
نورمحمد حاناموف، سفیر اسبق ترکمنستان در ترکیه و اسرائیل، در گفت و گو با دویچه‌وله تائید می‌کند که روابط میان ترکمنستان و اسرائیل از سال ۱۹۹۲ برقرار بوده و اسرائیل بدون سفارت هم حضور فعالی در ترکمنستان داشته است.
وی درباره‌ انگیزه‌ راه‌اندازی سفارت اسرائیل در عشق‌آباد توضیح می‌دهد که ترکمنستان به دلیل همجواری با ایران و داشتن مرزهای طولانی با ایران در مرکز توجه سیاست خارجی اسرائیل قرارگرفته است.


انتخاب حسن روحانی و افتتاح سفارت اسرائیل
بنابه گفته آشیرقلی بایری یک تحلیل‌گرمقیم عشق‌آباد، آغاز فعالیت رسمی سفیر اسرائیل درعشق‌آباد گرچه مدتها پیش از این برنامه‌ریزی شده بود، اما تقارن زمانی آن با پیروزی حسن روحانی، امری آگاهانه بوده است.
این کارشناس ترکمن اضافه می‌کند: «روی کارآمدن یک رئیس جمهور اصلاح‌طلب و صلح‌جو در ایران که قصد گفتگو با غرب را هم دارد، مقام‌های ترکمنستان را تشویق کرده است تا بالاخره با افتتاح سفارت اسرائیل موافقت کنند و آنها زمان کنونی را هم مناسب دیدند.»
بایری ادامه می‌دهد: «ما انتظار نداریم به دلیل افتتاح سفارت اسرائیل در عشق‌آباد، مناسبات ایران با ترکمنستان تیره شود. عوامل بسیاری هستند که سبب چنین نتیجه‌ای نمی‌شوند. ترکمنستان امکانات زیادی در اختیار ایران گذاشته است. از جمله زمین رایگان تا این کشور مراکز فرهنگی، دینی و آموزشی خود را در عشق‌آباد و ماری افتتاح کند. ترکمنستان کشوری بی‌طرف و مستقل است و تحت تاثیر اسرائیل قرار نخواهد گرفت. در داخل کشور هم شهروندان یهودی در ساختارهای رسانه‌ها و دولتی حضور دارند، اما تاثیری بر سیاست این کشور ندارند.»
اعزام سفیر به ترکمنستان ارتباطی با پیروزی روحانی ندارد
اما به نظر مناشه امیر کارشناس مقیم اسرائیل، افتتاح سفارت اسرائیل در عشق‌آباد ارتباطی با روی کارآمدن حسن روحانی به مقام ریاست جمهوری ایران ندارد.
وی می‌گوید: «تماس‌ها برای افتتاح سفارت بیش از ۱۵ سال است که آغاز شده و سال گذشته اعلام شده بود که هر دو کشور به نتایجی رسیدند و بزودی سفیر مبادله خواهند کرد اما بنا به عللی که مشخص نیست این کار به تعویق افتاد بود.»
آقای امیر به این پرسش دویچه‌وله که چرا تاسیس سفارت اسرائیل در ترکمنستان بیش از ۲۰ سال طول کشیده‌است، چنین پاسخ می‌دهد: «عدم ثبات در ترکمنستان موجب تغییر و تحولاتی شد و یک رئیس جمهوری رفت و یک رئیس جمهور دیگری آمد و دوم نزدیکی ترکمنستان با حکومت اسلامی ایران و حساسیت مرزی بین دو کشور باعث ‌شد که به دلیل فشار ایران، دولت عشق‌آباد نتواند زود با اسرائیل این مناسبات را برقرار کند. از سوی دیگر روابط ترکمنستان با ایران هم در سال‌های اخیر چندان دوستانه نبوده است.»
افتتاح سفارت اسرائیل و تهدید امنیتی علیه ایران
آیا تاسیس سفارتخانه اسرائیل در نزدیکی مرزهای ایران، می‌تواند یک تهدید امنیتی برای ایران محسوب شود؟
مناشه امیر: افتتاح سفارت اسرائیل در ترکمنستان باعث خشم مقام‌های ایران شده است
به نظر مناشه امیر این موضوع بستگی به میزان همکاری‌های ترکمنستان با اسرائیل دارد. وی اضافه می‌کند که قضاوت درباره این موضوع هنوز زود است. این کارشناس خاطرنشان می‌کند: «ما این موضوع را درباره‌ جمهوری آذربایجان هم شنیدیم که حکومت ایران ادعا می‌کند، آذربایجان به پایگاه اطلاعاتی و حتی عملیاتی اسرائیل علیه حکومت ایران تبدل شده است.»



واکنش ایران نسبت به فعالیت اسرائیل در ترکمنستان
گرچه تاسیس سفارت اسرائیل در عشق‌آباد فراتر از رابطه‌ ساده‌‌‌ دیپلماتیک ارزیابی می‌شود اما وزارت امور خارجه ایران و دیگر مقام‌های دولتی و دینی کشور دراین باره تابحال اظهار نظر جدی نکرده‌اند. کارشناسانی که با دویچه‌وله صحبت کردند، تردیدی ندارند که افتتاح سفارت اسرائیل در ترکمنستان سبب نارضایتی و خشم مقام‌های ایران شده است.
از سوی دیگر بیم آن نیز می‌رود که واکنش تند ایران، به مناسبات راهبردی ایران و ترکمنستان که مقام‌های دوطرف همیشه آن را صمیمانه توصیف کردند، ضربه بزند. ترکمنستان و ایران ظرف‌ سال‌های گذشته توانستند با احداث دو خط راه آهن و دو خط لوله گازی و اجرای پروژه‌ کلان "سد دوستی" مناسبات راهبردی خود را پایه‌ریزی کنند.
به نظر حاناموف، مقام بلندپایه‌ سابق ترکمنستان، ایران عکس‌العمل تندی پیرامون افتتاح سفارتخانه‌ اسرائیل در ترکمنستان نشان نخواهد داد. حاناموف تاکید دارد که ترکمنستان از سیاست خارجی مستقلی برخوردار است و حق انتخاب و برقراری روابط با هر کشوری را دارد و ایران نیز به آن احترام خواهد گذاشت.
آشیرقلی بایری کارشناس مقیم عشق‌آباد هم خاطرنشان می‌کند که مرزهای ترکمنستان و ایران یکی از امن‌ترین مرزهاست و ترکمنستان در مناقشات ایران و اسرائیل سیاست "بی‌طرفی و مستقل" خود را ادامه خواهد داد و تاسیس سفارت اسرائیل در عشق‌آباد تاثیر منفی بر مناسبات راهبردی ایران و ترکمنستان نخواهد داشت.

واشنگتن تایمز: حسن روحانی سیاستمداری بیرحم و حیله گر است

بازتاب گسترده سوابق گذشته و خودکشی پسر حسن روحانی در رسانه های جهان
پس از انتشار گزارشی درباره سوابق گذشته حسن روحانی رئیس جمهور آینده ایران و خودکشی پسر وی در العربیه به نقل از روزنامه الشرق الاوسط روز سه شنبه ۱۸-۰۶-۲۰۱۳ برخی از رسانه های معتبر جهان نیز به این موضوع پرداخته و آن را از زوایای مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار دادند.
در این گزارش آمده بود: “خودکشی پسر بزرگ حسن روحانی در ۲۱ سال پیش چنانچه در نامه خودکشی خود بیان کرده به دلیل شرمسار بودن از اقدامات و پست های پدر خود در حکومت اسلامی و وابستگی پدر خود به رژیم ” بوده است.
حسین روحانی، در سال ۱۹۹۲ در سن ۲۳ سالگی زمانی که هنوز دانشجو بوده دست به خودکشی دست زده است. وی از اینکه پدرش بخشی از سیستم اعدام های گسترده مخالفان از زمان آغاز انقلاب تا پایان جنگ ایران و عراق بوده، احساس گناه کرده بود. در نامه ای که پس از وی بر جای مانده، نوشته است: ” من راهی به جز خودکشی نمی بینم.”
او همچنین نوشته است که “از مسئولیتهای پدرش در زمان هاشمی رفسنجانی بسیار شرمسار” است.
علی رضا نوری زاده مدیر مرکز مطالعات عرب در لندن در این باره بیان کرده است که گرچه حسن روحانی برخورد تندی با موضوع خودکشی پسرش از خود نشان داد و آن را خلاف دین اسلام خواند، اما پیکر فرزندش را در بخش “شهدای گورستان بهشت زهرا” در تهران به خاک سپرد.
روزنامه نیویورک پست روز پنج شنبه ۲۰-۰۶-۲۰۱۳ در گزارشی نوشت که خودکشی پسر ارشد رئیس جمهور منتخب، در سال ۱۹۹۲ با تپانچه پدرش و در اعتراض به “ریاکاری پدر و نظام جمهوری اسلامی” بوده است.
این روزنامه بخشی از نامه پسر روحانی خطاب به پدرش را نقل کرده که نوشته است: “”من از دولت شما ، از دروغ ها ، از فساد شما، از دین شما، از دورویی و نقاق و ارزش گذاری های دوگانه شما متنفرم.”
به گزارش العربیه، سایت خبری واشنگتن تایمز نیز روز چهارشنبه ۱۹-۰۶-۲۰۱۳ با انتشار گزارشی ضمن اشاره به این موضوع به سوابق گذشته حسن روحانی پرداخت و نوشت: “بر خلاف خوشبینی محتاطانه کاخ سفید به نتایج انتخابات ۱۴ ژوئن در ایران، انتخاب حسن روحانی یک خبر بسیار بد است.”
واشنگتن تایمز در ادامه به نقش حسن روحانی در بسیاری از رویدادهای پس از انقلاب و از جمله حوادث کوی دانشگاه تهران در ژوئیه ۱۹۹۹ اشاره کرده که طی آن دست کم یک دانشجو کشته و تعداد زیادی زخمی و دستگیر شده بودند.
این روزنامه سپس به مسئولیتهای حسن روحانی در موضوع پرونده هسته ای ایران و انتساب او به رهبر ایران پرداخته و آخرین دیدگاه وی در مصاحبه مطبوعاتی اش پس از پیروزی در انتخابات که از غرب و آمریکا خواسته بود که حقوق هسته ای ایران را به رسمیت بشناسند و اعلام کرد که ایران غنی سازی را متوقف نمی کند، را بیان کرده است.
واشنگتن تایمز نوشته است: ” حسن روحانی به همان اندازه که حکومت اسلامی دهها سال است با جنایت پیشگی مردم ایران را سرکوب می کند، بیرحم و حیله گر است. و جالب است که روحانی همیشه در سیاستهای فریبکارانه رژیم تهران دست داشته است.”
همچنین سایت خبری محافظه کار واشنگتن فری بیکن با استناد به گزارش مرکز اسناد حقوق بشر ایارن در سال ۲۰۰۸، حسن روحانی را عضو کمیته ویژه ترورهای سازماندهی شده علیه مخالفان جمهوری اسلاامی در دهه ۹۰ معرفی کرده و از وی به عنوان یکی از عاملان برنامه ریزی بمب گذاری در مرکز جهانی یهودیان بوئنس آیرس در سال ۱۹۹۴ نام برده است.

پرسش های روزنامه جمهوری اسلامی از مصباح یزدی

روزنامه جمهوری اسلامی در مقاله ای مفصل، ضمن انتقادهای شدید از مصباح یزدی چند پرسش زیر را از وی مطرح کرد:
پرسش اول:
خمینی درپیام تاریخی و پر‌نکته حضرت امام خمینی به روحانیت در سوم اسفند ۱۳۶۷ نوشته‌اند: دیروز “حجتیه‌ای‌ها” مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی‌تر از انقلابیون شده‌اند!” پرسش این است که ایشان تا کنون درباره تفسیر و تحلیل این پیام تاریخی چه اقداماتی کرده‌اند و آیا در میان منابع و مواد آموزشی و یا برنامه‌های جنبی مرکز آموزشی ایشان، بخشی هر چند محدود به شناخت ویژگی‌های جریان حجتیه و مبانی فکری و تاریخ عملکرد آن اختصاص یافته است؟

پرسش دوم:
ایشان در اردیبهشت سال۸۹ در مدرسه فیضیه در نقد موضوع “رهبری شورایی” گفته‌اند: “در طول تاریخ حکومت پیامبران و یک هزار و چهارصد سال شیعه، مسئله حکومت شورایی مطرح نبود و هیچ پیامبری را نداشتیم که با مجموعه‌ای از پیامبران حکومت کرده باشد. چنین موردی را حتی در زمان ائمه اطهار و فقهاء سنتی نیز نداشتیم و در هیچ آثاری نیز چنین چیزی نیامده است.” ایشان افزوده‌اند: “ممکن است امروز برخی افکار غربزده چیزهایی بنویسند ولی سراغ نداریم که کسی از فقهای ما احتمال این کار را داده باشد.” این در حالی است که موضوع “شورای رهبری” در هفت اصل و یک عنوان قانون اساسی در کنار عنوان “رهبر”، آمده بود و در بازنگری سال ۶۸ نیز کاملا حذف نشده است. با وجود مبنا و اصولی که در نگاه ایشان این گونه با اسلام و فقه اسلامی و حتی تاریخ ادیان توحیدی مخالفت دارد و کسی از فقهاء احتمال درستی آن را نیز نداده است، ایشان چگونه این امر را نادیده گرفته و به قانون اساسی رای مثبت داده‌اند؟ (پیداست اینک شورای رهبری موضوع بحث نیست و نیازی به بحث ندارد و ذکر آن برای بیان منشأ پرسش است.)

پرسش سوم:
مصباح که کم و بیش شاهد بودیم برای پیروزی یک نامزد آن گونه وارد میدان شدند و برخی نشریات مربوطه و نیز برخی شاگردان از تقدیم طلاهای یکی از نزدیکان ایشان به ستاد انتخاباتی آن نامزد خبر دادند ، چرا حتی یک روز خودشان و فرزندانشان در جبهه حضور نیافتند و در حد یک سخنرانی نیز برای تقویت روحیه رزمندگانی که در جبهه حضور داشتند شرکت نجستند؟ آیا در طول نزدیک به سه هزار روز جنگ حتی توفیق یک یا چند روز حضور تبلیغی یا حتی حضور “نمادین” نیز نمی‌شد حاصل گردد؟

پرسش چهارم:
 مصباح در این سال‌ها سخت بر مطلق بودن اختیارات ولی فقیه و ما فوق قانون بودن وی تاکید کرده و مشروعیت قوانین را نیز برخواسته از تایید ولی فقیه شمرده‌اند و به مخالفان آن تاخته‌اند. این در حالی است که ایشان در مباحث خود در زمان امام خمینی، در سال‌های ۶۵-۶۶ که در قالب کتاب نیز منتشر شده از جمله در استدلال بر لزوم “نظارت دقیق” بر “اعمال رهبری” و حتی تشکیل “دادگاه خبرگان” برای رسیدگی به کارهایی که به تعبیر ایشان به “زعم فقهای مجلس خبرگان صحیح و مطابق موازین شرعی و معیارهای عقلی نبود” و عزل وی در صورت اثبات عدم شایستگی، می¬نویسند: “زیرا در اسلام، غیر از معصومین علیهم‌السلام هیچ کس فوق قانون نیست، بلکه همه باید تابع قانون باشند”. و نیز افزوده¬اند: “چنین نیست که رهبر جامعه اسلامی قدرت مطلق و بی چون و چرا داشته باشد و کسی نتواند وی را مورد پرسش و بازخواست قرار دهد”. (حقوق و سیاست در قرآن، ص ۲۶۲-۲۶۳) خاستگاه تحول و مبنای تبدل نظر ایشان از آن دیدگاه به نگاه کنونی چیست؟ آیا به دلیل شرعی تازه برخورده‌اند یا برداشت تازه‌ای از دلیل قبل پیدا کرده‌اند؟

پرسش پنجم:
چگونه از سوی برخی حامیان دولت فعلی از جمله جناب ایشان، به نفع یک شخص(احمدی نژاد)، آن همه کرامات غیبی و فضائل معنوی به عنوان پشتوانه مطرح می‌شود، آن وقت در فاصله‌ای اندک این گونه مایه اعلام برائت آشکار و پنهان حامیان دیروز می‌شود؟ چگونه می‌شود  مصباح خبر دهند: وجود مقدس ولی عصر مشغول دعا برای این فرد بوده است. و نیز تاکید کنند: آیندگان به این نتیجه خواهند رسید که انتخاب وی مشحون کرامات و معجزات بوده است. و آن را نفخه الهی در این زمان و ناشی از یاری عنایات امام زمان  بشمارند، اما اینک این گونه مبغوض گردد؟

کانادا تغییر موضع داد: حضور ایرانیان در انتخابات خیره کننده بود

جان برد، وزیر خارجه کانادا در نامه ای سرگشاده به مردم ایران از موضع هفته پبش خود عقب نشینی کرد.
آقای برد هفته پبش نتایج انتخابات ایران را به دلیل آنچه او “آزاد نبودن فضای سیاسی ایران” خوانده بود، “بی معنی” دانست.
سخنان آقای برد، با واکنش عده ای از ایرانیان در کانادا روبرو شد.
آنها از وزیر خارجه کانادا خواستند که از میلیون‌ها ایرانی که در این انتخابات برای بهبود وضعیت کشورشان رای دادند، پوزش بخواهد.
وزیر خارجه کانادا روز جمعه، شش روز پس از اظهار نظر درباره انتخابات ایران، موضع خود را کاملا تغییر داد.
او در نامه سرگشاده ای که روزنامه “گلوب اند میل” آن را منتشر کرده است، “حضور خیره کننده مردم ایران در پای صندوق‌های رای” را ستوده و به آنها تبریک گفته است.
آقاى برد همچنین نوشت که مردم ایران “با رای شان دست رد به سینه تندروی زدند” و افزود: “اما اینکه معنای این انتخابات چیست را فقط مردم ایران تعیین می‌کنند.”
او در این نامه متعهد شد که صدای همه ایرانیان، “چه آنها که رای داده و ندادند را بشنود.”
وزیر خارجه کانادا در ادامه این نامه با لحنی تند، از ریس جمهوری منتخب و رهبر ایران خواست حقوق مردم ایران را رعایت کنند.
وی همچنین از سران ایران خواست در مذاکرات هسته ای با جامعه بین المللی همکاری کنند.
رسانه‌های کانادا در انتشار خبر این نامه بیشتر بر سیل نامه‌های اعتراضی ایرانیان کانادا به دفتر وزیر و تغییر کامل موضع او تمرکز کردند.
“انتخابات بی‌معنی”
استفاده از عبارت بی‌معنی در زمینه انتخابات ایران، با واکنش منفی تعدادی از نمایندگان مجلس کانادا، که از حزب اصلی مخالف جان برد هستند نیز روبرو شد.
یکی از این نمایندگان در گفتگو با بى‌بى‌سى فارسى، سخنان وزیر خارجه کشورش را “غیر دیپلماتیک و سیلى به صورت راى دهندگان ایرانى” خوانده بود.
نویسنده وبلاگ “پیاده رو” در کانادا به همراه جمعى از ایرانیان مقیم این کشور بر روى شبکه‌هاى اجتماعى از جمله فیس بوک از دیگر ایرانیان مقیم کانادا خواسته بود به وزارت خارجه نامه نوشته و اعتراض خود را به این موضع گیری وزیر اعلام کنند.
این کمپین به سرعت توجه روزنامه سراسرى “گلوب اند میل” را جلب کرد. این روزنامه در مقاله‌ اى ، با اشاره به این اعتراضات، از مواضع وزیر انتقاد کرد.
واکنش‌ها به تغییر موضع
پال داوور، نماینده حزب مخالف در پارلمان کانادا در واکنش به تغییر موضع جان برد گفت: “این پیروزی برای ایرانیان کانادا است که مشخص کردند با اتحاد می‌توانند به وزیر خارجه نشان دهند که تا چه حد موضع گیریش با واقعیت‌های ایران در تضاد است.”
آقای داوود همچنین در گفتگو با بى‌بى‌سى فارسى از تعجب مقام‌هاى پایتخت‌هاى دیگر کشورهاى غربى از بى معنى خواندن انتخابات ایران از سوى کانادا خبر داد.
همزمان، آیدا احدیانی نویسنده وبلاگ “پیاده رو” که از دیگر ایرانیان کانادا خواسته بود به صحبت‌های وزیر اعتراض کنند هم به روزنامه گلوب اند میل کانادا گفت از تغییر موضع وزیر خارجه استقبال می‌کند.

مسئول دفتر مهدوی کنی: تلاش آیت الله برای اجماع روی قالیباف به نتیجه نرسید

کلمه- گروه خبر: پس از آنکه الله کرم از حمایت از قالیباف خبر داد، مسئول دفتر مهدوی کنی هم از تلاش آیت الله برای متقاعد کردن ولایتی برای انصراف به نفع قالیباف خبر داد.
سید مصطفی میرلوحی مسئول دفتر آیت الله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری در مورد ائتلاف پیشرفت با اشاره به عدم توجه اعضای ائتلاف به نظر مهدوی کنی در انتخابات ریاست جمهوری گفته است که ایشان تلاش کردند که امر وحدت محقق بشود و هیاهو هم نکردند، اما متأسفانه بعضی آقایان به توصیه‌ها عمل نکردند.
مصطفی میرلوحی مسئول دفتر رئیس خبرگان رهبری در خصوص عدم حمایت اصولگرایان از حداد عادل گفت: مسلما عامل اقبال عمومی در رأس بوده است. مثلا اگر شما یک شخصیت علمی و جهانی را هم بیاورید، اما فاقد اقبال عمومی باشد، کاری از پیش نمی‌رود. بنده ارادتی که به فضل، علم و کمالات آقای حداد دارم، نسبت به هیچ‌کدام از آقایان کاندیداها نداشته و ندارم، ولی ایشان درست یا نادرست اگر ۳ یا ۴ درصد رأی داشته باشد آیا جریان اصولگرایی باید پشت ایشان برود؟ خب گروه‌هایی هستند که می‌گویند ما نظرمان این است و جز این نیست اما یک جریان که مجموعه شرایط را می‌سنجد و دنبال مصالح بین‌المللی و مطالبات مقام معظم رهبری هست، باید گزینه‌ای معرفی کند که مردم بیشترین رأی را به او ایشان تلاش کردند که امر وحدت محقق بشود و هیاهو هم نکردند، اما متأسفانه بعضی آقایان به توصیه‌ها عمل نکردند.
به گزارش کلمه از گفت و گوی تفصیلی داماد آیت الله مهدوی کنی با تسنیم وی با اشاره به نظر آیت الله در مورد سعید جلیلی که گفته بود “ایشان جوان خوبی است اما اینکه به درد ریاست جمهوری می‌خورد یا نه، بحث دیگری است” گفت: متأسفانه یکی از دانشجویان بی‌تقوایی کرده و بدون اجازه صدای ایشان را ضبط کرده بوده و مطلب اینطور منتشر شد. ولی ما نمی‌توانیم دروغ بگوییم و تأیید و تکذیب کنیم. ایشان اصلا اجازه نمی‌دهند که کسی در آرای ایشان نفوذ داشته باشد.
وی در ادامه با اشاره به شیخوخیت مهدوی کنی در عرصه سیاست تلویحا از سعید جلیلی به خاطر عدم ملاقات با رییس دانشگاه امام صادق گلایه کرد و گفت: ما شاهدیم به خاطر همین وزانت و سابقه حتی حجت الاسلام روحانی که در جریان اصولگرایی تعریف نمی‌شدند و حتی آقای عارف که به عنوان نماینده اصلاح‌طلبان کاندیدا شده بودند، از چند ماه پیش آمدند و استشاره و احترام کردند. اما بعضی دوستان حتی شده برای حفظ ظاهر هم این کار را نکردند و یک دفعه تصمیم گرفتند و وارد صحنه انتخابات شدند. به هر حال ما که اعتراض نکردیم که چرا کاندیدا شدید ولی آنها هم نباید اعتراض کنند، چرا حمایت نکردید!
وی این مطلب که از طرف دفتر آیت‌الله مهدوی در روزهای پایانی تماس می‌گرفتند و آقای ولایتی امتناع می‌کردند، را تایید کرد.
میرلوحی سپس ادامه داد که آیت الله برای اینکه نظر خاتمه دهنده را ارائه بدهند، چند بار تماس گرفته بودند و به ناچار نامه هم نوشتند اما آقای ولایتی توصیه‌ها را نپذیرفتند. من حتی خودم هم صحبت کردم اما آقایان قطع کردند و بعد به پیغام‌ها و تماس‌های ما هم جواب ندادند. اما اینکه چه چیزی باعث شد ایشان امتناع کنند باید خودشان پاسخ بدهند. حالا اطرافیان یا مشاوران تأثیر داشتند، من اطلاعی ندارم.
وی می گوید: ما می‌خواستیم مشکلات را در یک دولت اصولگرا حل بکنیم حالا که بنا شد خدا به دست حجت‌الاسلام روحانی این کار را بکند، چه اشکال دارد؟ واقعا با صمیمیت و خیرخواهی و با همدلی واقعی تحت زعامت رهبر انقلاب با دعا و توجه دست به سوی آستان صاحب مان (عج) ببریم و پیش بتازیم که ان شاء الله آینده از آن ماست.

شادمانی کیهان از پیروزی گفتمان اصولگرایی و شکست اصولگرایان در انتخابات!

در ادامه مصادره به مطلوب نتایج انتخابات ریاست جمهوری، روزنامه کیهان امروز هم در یادداشتی مدعی شد که در انتخابات اخیر گفتمان اصولگرایی پیروز شده است.
وی با انتقاد از اصولگرایان که موفق به ائتلاف نشدند، افزوده است: هیچ یک از نامزدهای اصولگرا حاضر نیست به نفع دیگری کناره‌گیری کند، به طور طبیعی نتیجه می‌گیرند که این ناهمدلی و ناهمراهی در صورت پیروزی می‌تواند تنش‌آفرین باشد و یا خدای نخواسته خود محوری در دولت آینده را به دنبال داشته باشد.
حسین شریعتمداری در ادامه نوشته است: مدعیان اصلاحات شکست سختی را متحمل شده‌اند. اصلاح‌طلبان این شکست را از قبل پیش‌بینی می‌کردند و به همین علت نامزد اختصاصی خود را برای پیشگیری از وزن‌کشی در انتخابات، مجبور به کناره‌گیری کردند.
این روزنامه که تا پیش از با حمایت از کاندیدای خود به سایر کاندیداها حمله می کرد طی یک هفته گذشته از حامیان روحانی شده و می نویسد: روحانی تاکید کرده بود که نمی‌خواهد وامدار هیچ گروهی باشد و در صورت پیروزی، از کسانی که اعلام حمایت کرده‌اند بدون ذکر وابستگی گروهی و حزبی آنها تشکر خواهد کرد که کرد! و کاش از عوامل فتنه آمریکایی- اسرائیلی تشکر نمی‌کرد. مدعیان اصلاحات از پاسخ های آقای روحانی در کنفرانس خبری، که علی‌رغم اصرار خبرنگاران زنجیره‌ای حاضر نشده بود جبهه اصلاحات را در آرای خود سهیم کند، به شدت عصبانی هستند. سران این جبهه نتیجه گرفته‌اند که با حضور در انتخابات به دروغ بودن ادعای تقلب در انتخابات ۸۸ و خیانتی که مرتکب شده بودند اعتراف کرده‌اند ولی در مقابل این هزینه کلان، هیچ دستاوردی نداشته‌اند.
اما شریعتمداری در این یادداشت به شکست ائتلاف اشاره کرده و با اشاره به توجیه آنها که گفته اند حتی اگر ائتلاف هم صورت می گرفت باز مجموع رای آنها از روحانی کمتر بود، نوشته است: با وجود اصرار فراوان اصولگرایان، هیچ یک از نامزدهای اصولگرا حاضر نشدند به نفع یکی از میان خود، انصراف بدهند. نه اینکه با ائتلاف مخالف باشند، بلکه هر یک از آنها انتظار داشت دیگران به نفع او کنار بکشد! و اکنون در توجیه این اقدام غیرقابل توجیه گفته می‌شود، بر فرض ائتلاف، از آنجا که مجموعه آرا آنان کمتر از آرای آقای روحانی بود، ائتلاف آنها باز هم بی‌نتیجه بود که باید گفت؛ اولاً؛ شما که از نتیجه خبر نداشتید و هر کدامتان خود را پیروز نهایی می‌دانستید، بنابراین خودداری شما از ائتلاف کماکان یک اقدام غیرقابل توجیه است و ثانیاً؛ فقط در ریاضیات حاصلضرب دو ضربدر دو ۴ است و این قضیه ریاضی در بسیاری از موارد با مسائل اجتماعی قابل انطباق نیست. مثلاً وقتی مردم می‌بینند که هیچ یک از نامزدهای اصولگرا حاضر نیست به نفع دیگری کناره‌گیری کند، به طور طبیعی نتیجه می‌گیرند که این ناهمدلی و ناهمراهی در صورت پیروزی می‌تواند تنش‌آفرین باشد و یا خدای نخواسته خود محوری در دولت آینده را به دنبال داشته باشد.

مراسم چهارمین سالگرد شهادت ندا آقا سلطان برگزار شد

پنج شنبه  سی ام خرداد ماه چهارمین مراسم سالگرد جان باختن ندا آقا سلطان در بهشت زهرای تهران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، در این مراسم که علیرغم فضای امنیتی آن، تعداد زیادی از دوستان و آشنایان و مردم عادی شرکت کرده بودند یاد این شهید جنبش سبز در شنبه ی سیاه سال ۸۸ گرامی داشته شد.
بر اساس این گزارش خانواده ی ندا آقا سلطان پس از ساعتی این مراسم را ترک کردند اما مردم و دوستان و فعالان سبز تا ساعت ۹ شب دسته دسته بر سر مزار وی حاضر شدند. اما ماموران امنیتی پس از ترک خانواده ی ندا به باقی شرکت کنندگان اجازه ی نشستن و طولانی شدن حضور را نداده و مرتب به شرکت کنندگان تذکر میدادند که پس از قرائت فاتحه مزار را ترک کنند.
در همین رابطه خانم رستمی گفته که خدا را شکر توانستیم مراسم را برگزار کنیم. خیلی امن و راحت بود. مردم هم بودند. ما دیگر داشتیم برمی گشتیم خانه که جمعیت دیگری از دوستداران ندا بر سر خاکش می آمدند.
مادر ندا آقا سلطان در چهارمین سالروز کشته شدن دخترش در ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ و در جریان ناآرامی های پس از انتخابات ریاست جمهوری به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: «قرار بود دادگاه برگزار شود اما در چهار سال گذشته دادگاهی برگزار نشد. پرونده هم همچنان مفتوح است. من که دیگر نمی دانم چه بگویم. امیدوارم فقط یک روز قاتل را به من نشان بدهند و بگویند این قاتل بچه ات است.»
هاجر رستمی مطلق، مادر ندا آقا سلطان در پاسخ به این سوال که در این ۴ سال چه انتظاراتی از مقامات مسول داشته و آیا پاسخی گرفته است گفت:« انتظار داشتم دادگاه دخترم برگزار شود که نشد. نمی دانم تا زمانیکه زنده ام پاسخی می شنوم یا نه!»
مادر ندا آقا سلطان با اظهار اینکه پاسخ به سوالات در خصوص پرونده ندا برایش مشکل است، گفت:« نمی دانم چه بگویم. فقط امیدوارم روزی همه به آزادی برسند و ندا هم انشالله به هدفش برسد. چیز دیگری نمی توانم بگویم. جواب دادن به این سوال ها برایم مشکل است.»
ندا آقاسلطان متولد ۳ بهمن۱۳۶۱، در جریان اعتراض به انتخابات ریاست جمهوری ایران، روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در محله امیرآباد، تقاطع خیابان شهید صالحی و کوچه خسروی به ضرب گلوله کشته شد. تاکنون مشخص نشده است که چه کسی او را به ضرب گلوله به قتل رسانده و یا کسی مسوولیت قتل وی را به عهده نگرفته است. طی ماه های پس از فوت وی، صدا و سیما و برخی مقامات جمهوری اسلامی در چندین نوبت روایت های مختلفی از مرگ وی ارائه دادند. در سال های قبل حضور بر سر قبر ندا آقا سلطان و برگزاری مراسم او با محدودیت ها و خشونت نیروهای پلیس و امنیت همراه بود.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران دو هفته قبل از ارائه گزارش وضعیت حقوق بشر در ایران در سازمان ملل توسط گزارشگر ویژه این سازمان در مهر ماه ۱۳۹۰ با مادر ندا آقا سلطان گفتگویی کرد. خانم هاجر رستمی در آن گفتگو با اشاره به اینکه تا کنون پیگیری های آنها برای شناسایی قاتل فرزندش بی نتیجه مانده است، گفت:« من فقط می خواهم پس از دو سال و سه ماه و دو روز که از مرگ دخترم می گذرد از آقای احمدی نژاد اولا بپرسم چرا ما باید اینقدر کشور ناامنی داشته باشیم که بیایند بکشند و بروند، بدون اینکه اتفاق خاصی بیفتد. اما حالا که آقای احمدی نژاد با یکی از معتبرترین رسانه های دنیا صحبت می کند و می گوید ندا توسط عوامل بی بی سی کشته شده حتما سند و مدرکی برای حرف هایش دارد، پس من هم می خواهم عوامل مرگ دخترم را تحویل من بدهد.»

عکس / صفحه اول امروز روزنامه ها، شنبه 1 تیر ، 22 ژوئن