۱۳۹۱ اسفند ۱, سه‌شنبه

دیدار سه فعال سیاسی اصلاح‌طلب با آیت‌الله خامنه‌ای


روزنامه اعتماد در گزارشی از دیدار سه تن از فعالین سیاسی اصلاح‌طلب با آیت‌الله خامنه‌ای خبر داده است. آنان گزارشی از اوضاع کشور در اختیار آیت‌الله خامنه‌ای قرار داده‌اند. دو تن از سه نفر خبر این دیدار را تایید کرده‌اند.
روزنامه اعتماد روز دوشنبه (۳۰ بهمن‌/۱۸ فوریه) در گزارشی نوشت، مجید انصاری، اسحاق جهانگیری و عبدالواحد موسوی لاری، سه تن از فعالین سیاسی اصلاح‌طلب به دیدار آیت‌الله خامنه‌ای رفته و گزارشی از اوضاع کشور به او ارائه داده‌اند. این نخستین دیدار افراد منتسب به جناح اصلاح‌طلب جمهوری اسلامی با آیت‌الله خامنه‌ای از خرداد سال ۱۳۸۸ است.

جناح اصلاح‌طلب پس از  انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ و پایان ریاست جمهوری محمد خاتمی، کاملا از قدرت و حکومت کنار گذاشته شد و پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ نیز به شدت سرکوب گردید. هم‌اکنون ده‌ها نفر از فعالان نزدیک به این جناح در زندان به‌سر می‌برند و دو تن از نامزدهای آنان در انتخابات نیز در بازداشت خانگی قرار دارند.

اعتماد نوشته است: «آخرین خبر رسمی از دیدار اصلاح‌طلبان با آیت‌الله خامنه‌ای و گفت‌وگو با او مربوط به ۲۶ خرداد ۸۸ بود که نمایندگان کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری به بیان دیدگاه‌های خود پرداختند. از آن روز دیگر خبری از دیدارها منتشر نشد. حال اما به نظر می‌رسد شرایط تغییر کرده است.»

هر سه نفری که اخیرا با آیت‌الله خامنه‌ای ملاقات داشته‌اند از اعضای دولت محمد خاتمی بودند. مجید انصاری ضمن تایید خبر این دیدار گفته است: «دیداری داشته‌ایم که خوب بود. به هر حال خدمت ایشان رسیدیم و در رابطه با مسائل کلی کشور صحبت کردیم.»

انصاری که عضو "مجمع روحانیون مبارز"، تشکل مهم روحانیان وابسته به جناح اصلاح‌طلب است، درباره جزییات این دیدار گفته است: «ملاقات بسیار خوبی بود که درباره جزییات آن فعلا حرفی نمی‌زنیم اما اصل این دیدار انجام شده است.»

به گفته انصاری این دیدار «به هیچ‌وجه انتخاباتی نبوده و صرفا پیرامون مسائل جاری کشور صورت پذیرفته است».

عبدالواحد موسوی‌لاری، آخرین وزیر کشور دولت خاتمی نیز ضمن تایید این ملاقات گفته است: «درباره بیان جزییات این دیدار باید مشورت‌هایی صورت گیرد که پس از آن می‌تواند جزییات را در اختیار رسانه‌ها قرار دهد».

عباس عبدی: دوستان کار خوبی کرده‌اند
اعتماد در ادامه گزارش خود نظر عباس عبدی، فعال سیاسی را در باره ملاقات اصلاح‌طلبان با آیت‌الله خامنه‌ای پرسیده است.  عباس عبدی از این ملاقات استقبال کرده و گفته "دوستان اصلاح‌طلب کار بسیار خوبی کرده‌اند".

عبدی گفته است: «حتی می‌توان این جلسات را در سطح بالاتری در اصلاح‌طلبان انجام داد و هیچ مانعی برای آن نیست. چه بسا اگر دیدارها توسط رهبران اصلاح‌طلب انجام شود در بهبود وضعیت موجود جامعه موثرتر باشد. این کار را البته آقای خاتمی و برخی دیگران باید انجام دهند.»

به گفته عباس عبدی، فقدان تعامل میان حاکمیت و اصلاح‌طلبان به نفع حاکمیت نیست: «البته عده‌ای هنوز تصور می‌کنند حذف یک گروه می‌تواند موفقیت را تضمین کند اما وضعیتی که میان دولت و مجلس به وجود آمده باید درس بزرگی برای آنها باشد.»

اشاره عباس عبدی به حذف جناح اصلاح‌طلب از قدرت است که به شدت مورد علاقه اصول‌گرایان حاکم به‌ویژه خود آیت‌الله خامنه‌ای بود. تصور آیت‌الله خامنه‌ای و اطرافیان اصول‌گرایش این بود که با حذف اصلاح‌طلبان و ایجاد حاکمیت یکدست، جنگ قدرت در حاکمیت خاتمه یافته و کارآمدی آن افزایش خواهد یافت. اما عملا چنین نشد و جنگ قدرت همچنان و این‌بار میان گرایش‌های مختلف خود اصولگرایان ادامه دارد.

میانگین زمان تهیه موادمخدر در پایتخت کمتر از ” ۵ دقیقه”


قائم مقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر از کاهش قیمت مخدر «شیشه» خبر داد و گفت: در حال حاضر قیمت این مخدر ویرانگر به یک میلیون تومان و میزان دسترسی به آن در تهران به کمتر از پنج دقیقه رسیده است.
طه طاهری در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به آخرین وضعیت کشت خشخاش در افغانستان نیز گفت: بر اساس گزارش سازمان ملل، ۱۵۵ هزار هکتار از مزارع افغانستان زیر کشت خشخاش قرار دارد، اما طبق آمار واقعی، حدود ۱۸۰ هزار هکتار از مزارع افغانستان زیر کشت خشخاش است.
وی از افزایش کشت حشیش در سال جاری در افغانستان خبر داد و عنوان کرد: کشت حشیش نیز افزایش یافته است.
طاهری ادامه داد: هر چند ممکن است زمین زیر کشت در افغانستان افزایش یافته باشد که عدم کاهش تولید را به ذهن می‌رساند، اما وجود آفت در مزارع خشخاش، میزان تولید در هر هکتار را کاهش داده است.
وی تصریح کرد: بر اساس برآوردهای غیر رسمی سازمان ملل، تولید امسال مواد مخدر در افغانستان به مرز هفت تا هشت هزار تن می‌رسد، اما آمارهای رسمی این میزان را ۴۰۰۰ تن اعلام کرده‌اند.
وی درباره میزان ناخالصی‌های موجود در تریاک نیز اظهار کرد: از گذشته شبکه‌های توزیع‌کننده مخدر تریاک مواد خالص را در اختیار مشتری قرار نمی‌دادند و هم اکنون نیز آن را با مواد دیگری ترکیب و به دست مصرف‌کنندگان می‌رسانند که باید میزان ناخالصی آن را از طریق بررسی‌های آزمایشگاهی احصاء کرد.

جواد دلیری به قید وثیقه از زندان آزاد شد


جواد دلیری سردبیر روزنامه اعتماد از زندان آزاد شد.
به گزارش ندای سبز آزادی امروز دوشنبه ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۱ جواد دلیری سردبیر سابق پایگاه اطلاع رسانی جماران و سردبیر فعلی روزنامه اعتماد که از جمله روزنامه نگاران بازداشت شده اخیر بود، به قید وثیقه از زندان آزاد شد.
دو روز پیش فاطمه ساغرچی (ویراستار سایت جماران) یکی دیگر از بازداشت شدگان نیز به قید وثیقه از زندان آزاد شد.
نسرین تخیری (دبیر اجتماعی روزنامه اعتماد)، ساسان آقایی (دبیر گروه بین‌الملل روزنامه اعتماد)، ریحانه طباطبایی (خبرنگار روزنامه بهار)، میلاد فدایی اصل (دبیر سیاسی خبرگزاری ایلنا)، سلیمان محمدی (دبیر سرویس حوادث روزنامه بهار)، پژمان موسوی (دبیر رسانه روزنامه بهار)، امیلی امرایی (خبرنگار فرهنگ و هنر روزنامه بهار)، پوریا عالمی (طنز نویس روزنامه شرق)، نرگس جودکی (دبیر اجتماعی روزنامه آرمان)، اکبر منتجبی (دبیراجرایی و سیاسی هفته‌نامه آسمان)، حسین یاغچی (دبیر ادبیات هفته‌نامه آسمان)، صبا آذرپیک (خبرنگار سابق روزنامه اعتماد) و کیوان مهرگان (دبیر سیاسی روزنامه توقیف شده روزگار) از دیگر روزنامه نگاران بازداشت شده هستند که کماکان در زندان اوین به سر می برند.
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی و مقامات قضایی اتهام این روزنامه نگاران بازداشت شده را «ارتباط با رسانه های بیگانه» عنوان کرده اند.
بازداشت روزنامه نگاران با واکنش نهادهای حقوق بشری بین المللی و شماری از فعالان سیاسی و روزنامه نگاران داخل و خارج از ایران همراه شد.

وقتی رهبر اسلامی راست نمی گوید!


نوشتن این مطلب برای من بسیار دشوار است. چرا؟ هم بخاطر حواشیِ تلخی که احتمالاً برخواهد انگیخت، و هم بخاطر پذیرفتنِ فروکشیدنِ مشعلِ اقتدارِ انقلابی که یک روز برای خود اشتعالی متصور بود و اکنون رو به خاموشی است. ما ناراستی را اگر از هر کسی محتمل بدانیم، شنیدن سخن نادرست از رهبر را، آنهم از رهبر یک کشورِ مدعیِ مسلمانی را بسیار آزار دهنده و مأیوس کننده می دانیم. امسال ما دو ناراستیِ آشکار از زبان ایشان شنیده ایم که اگر این ها در شأن آقای احمدی نژاد باشد – که هست – مطلقاً در اندازه ی رهبر یک کشور مسلمان نبوده و نیست. اولین سخنِ ناراستِ ایشان مربوط است به سفر خراسان شمالی. که در آن سفر پرهزینه، ایشان فراوان سخن گفت. از هر در.
اما آنکه مورد اعتنای من است، غمزه ی ناصادقانه ی ایشان در اعتراض به فراوانی عکس ها و پوسترها و تراکت ها و بنرها و پارچه نوشته هایی بود که در آنها افراط گونه به ایشان خوشامد گفته بودند و از مقام شامخ ایشان تجلیل بعمل آورده بودند. مضمون سخنان ایشان بر این اشاره داشت که: ” ….من بارها خواسته بودم به این رویه اعتراض کنم اما فرصتش پیش نمی آمد. اما حالا می گویم. اینهمه عکس و پوستر و پارچه نوشته برای خوشامدگویی به این بنده ی حقیر، هم اسراف است و هم نتیجه ی عکس دارد. من این موضوع را قبلا به مسئولان گفته بودم توجهی نکردند اما حالا هم می گویم. این کارها را نکنید….”
من چه کنم که از این سخن جز دروغ استشمام نمی کنم. چرا که اگر ذره ای صداقت در این سخن بود، نیازی به مطرح کردن آن در یک نشست رسمی و رسانه ای نبود. به یک عتاب و به یک بخشنامه ی بیت مکرم همه ی دستگاهها ملزم به رعایت آن می شدند. اینجور سخن گفتن، با دست پس راندن است و با پا پیش کشیدن. و حال آنکه من خود بچشم خود دیده ام نمایندگان بیت را که خیابان به خیابان یک شهرستان را گشت می زدند و کاستی های تبلیغی آنجا را به استاندار یا به مسئول مستقیم مراسم استقبال گوشزد می کردند. که مثلاً چرا در فلان خیابان عکس و چراغانی و ریسه و پارچه نوشته کم است؟ یا فلان چهارراه اصلی شهر جای مناسبی است برای نصب یک عکس بزرگ از آقا. و مرد می خواستم که بتواند یک “نه” که نه، بل یک: “چشم، بررسی می کنیم” بگوید. مگر نه این که همه ی دستگاهها در آن سفر چند روزه، برای تجلیل از حضور رهبر در استان خود، بودجه ای خاص برای همین کارها کنار گذارده ومی گذارند؟
حالا ما کاری به سفرهای استانی و شهرستانی ایشان نداریم که چه قیامتی از ریخت و پاش ها بپا می شود و چه پول های هنگفتی در هیبت پذیرایی و تشریفات و هدایا و پوسترها و عکس ها و شعارنوشته ها و حق مأموریت ها و سربریدنِ گاوها و گوسفند ها و شترها و اینجور چیزها هدر می شوند و به زیرپا می ریزند، بل سخن من به این است که افراط در یک چنین رویه ای اساساً خواست و تأکید بیت رهبری است. که نبود آن، یا کمرنگ بودن آن، احتمالاً شکافی است در هیمنیه ی شکوهی که باید باشد و نیست.
همین حالا شما یک چرخی در تهران یا هر شهرستان دور و پرت بزنید و ببینید چه تعداد طرح ها و عکس ها و شعارهای بسیار بزرگ و چشمگیرِ مربوط به ایشان در و دیوار شهر را پرکرده است. کارکرد این عکس ها در عین حال که تثبیتِ حاکمیتیِ صاحبِ این عکس ها را گوشزد می کند، این نیز به مردمان می فهماند که: همان یک لقمه نانی که می خورید از صدقه ی سرِ حضرت آقاست. این را فراموش نکنید!
من می گویم: آدمهای بزرگ، نیازی به بزرگسازی خود ندارند. صفتِ بزرگی، شأنی است که از آنان ساطع می شود و ماهیتی است که از پندار و گفتار و رفتار آنان می تراود، و نه این که این بزرگی به آنان الصاق شود. سید علی خامنه ای که هیچ، خود رسول الله اگر امروز اراده ی اداره ی این سرزمین فقیه زده را داشت، مطلقاً اجازه نمی داد کوچکترین عکسی از او بر در و دیوار شهرها و متروها و مدرسه ها و دانشگاهها و وسایل نقلیه ی عمومی و اداره جات دولتی و غیر دولتی و جاده های بین شهری بنشیند. چرا؟ خودتان به این چرا پاسخ بگویید.
من می گویم: وقتی بیت مکرم به یک تلفن، آری به یک تلفن، رییس دستگاه قضا را – که مثلاً باید مستقل باشد – ملزم می کند به این که: قاضی مرتضوی “بشود” دادستان کل تهران، و این “بشود” فی الفور نیز می شود، و یا همین تلفنِ بیت مکرم با دررررررنگ زنگش نمایندگان مبهوت و منگِ مجلس شورای اسلامی را – که آنان نیز باید مثلاً مستقل باشند – از یک حرکت قانونی باز می دارد، چرا با همان یک زنگ تلفن نشود همه ی این نقاشی ها و شعارها و عکس های آزاردهنده را از سطح شهرها و جاده ها روبید و پاکسازی کرد؟ و نشود به مسئولان یک استان گفت: عکس و پوستر و سربریدن گاو و گوسفند و شتر و تشریفات افراطی ممنوع؟ که اگر این بشود، من آدم بی کله ای می خواهم بتواند یک برچسب کوچک از عکس رهبر را به جایی بچسباند یا عکس و پوستری را بهنگام سخنرانی رهبر بالای سر ببرد.
پس به من اجازه بدهید که آن تعارفات غمزه گون ایشان را در اعتراض به فراوانیِ عکس ها و پوسترها و شعارها صادقانه تلقی نکنم. که در سخنِ آدمهای صاحب نام و مسئولان درجه ی اول یک کشور، هر تلمیح و کنایه و اشاره و ایهام شان از هزار تأکیدِ مؤکد کاری تر است. با این تعریض، می شود سخن غمزه گون آن روزِ ایشان را اینگونه تعبیر کرد: “….من از این که شما مردم و شما مسئولان خراسان شمالی زحمت کشیده اید و با تعطیل کردنِ چند روزه ی استان و با یک چنین تنوعی و با یک چنین شکوهی از من استقبال کرده اید سپاسگزاری کنم….بیت ما معمولاً در پایان هر سفر طی بیانیه ای از مردمان استان تشکر می کند اما من خواستم همینجا حضوراً و شخصاً از شما تشکر کنم.”
دومین سخن ناصادقانه ی ایشان به همین دو سه روز پیش یعنی بیست و هشتم بهمن ماه باز می گردد. در ملاقات با مردم آذربایجان. همان محفلی که ایشان در آن به ماجرای دعوای آقایان احمدی نژاد و لاریجانی در مجلس استیضاح اشاره می کنند و هر دو طرف دعوا را می نوازند. مهم اما سخن دیگر ایشان درباره ی شعبون بی مخ های مذهبی است. من عین این بخش از سخنان ایشان را می آورم تا شک و شبهه ای در کار نباشد: “…. البته گله امروز من از برخی سران و مسئولان موجب نشود عده ای راه بیفتند و علیه این و آن شعار دهند که ما با این کار هم مخالف هستیم. این که عده ای برخی را ضد ولایت و ضد بصیرت بنامند و شعار بدهند نظیر آنچه اخیراً در قم روی داد، اقدامی غلط است و بنده کاملاً مخالف این کارها هستم که قبلاً هم نظیر آن در مرقد مطهر حضرت امام(ره) اتفاق افتاد و به مسئولان تذکر دادم جلوی این کارها را بگیرند…. کسانی که راه می افتند و شعار می دهند اگر واقعاً حزب اللهی و مؤمن هستند بدانند که این کارها به ضرر کشور و خلاف شرع است اگر هم اعتنایی به این حرفها ندارند که حسابشان جداست….”
من کاری به بخش نخست سخن ایشان که کج رفتاریِ دو طرف دعوا را به رخ آنان کشیدند و بقول خودشان نصیحتشان کردند ندارم. که اگر طعمی از صداقت در سخن ایشان بود همان چهار سال پیش بلافاصله پس از مناظره ی احمدی نژاد با موسوی، این مالیخولیا را به اتهام توهین آشکار و بی استناد به دیگران از مدار انتخابات بیرون می راند و به دستگاه قضا می سپردش. اما درباره ی سخنی که از ایشان انتخاب کرده ام، اجازه می خواهم ناصادقانه بودن آن را نیز اعلام کنم. چرا؟ خواهم گفت:
شعبون بی مخ های مذهبی، اساساً دست پرورده ی بیت مکرم و سپاه و بسیج و دستگاههای اطلاعاتی کشورند. وقتی جماعتی جلوی چشم پلیسِ هماهنگ و پاسدارانِ تفنگ بدست، بی مجوز کفن می پوشند و به خیابان ها و به خوابگاه دانشجویان و به خانه ی معترضان و به بیتِ مراجعِ معترض می ریزند و زیر و بالای آنجاها را بهم می دوزند و غلیظ ترین ناسزاها را عربده می کشند و آبروها می برند، و جناب ایشان یک کلمه – آری یک کلمه – نیز در اعتراض به پلشتیِ این مذهبی های زنجیر پاره کرده بر زبان نمی آورند، بل با سکوتشان نیز به تأیید آشکار اعمال آنان تأکید می ورزند، چگونه می شود مخالف بودنِ رهبر را با لات های مذهبی باور کرد؟ کیست که نداند: شعبون بی مخ های مذهبی، ریسمانشان در دست بیت مکرم است. که به کجاها باید بریزند و کجاها را باید با خاک یکسان بکنند و چه کسانی را سکه ی یک پول کنند و آبرویشان را ببرند.
شما به من بگو چه کسانی می توانند به اسم دانشجو آنهم جلوی چشم پلیس از در و دیوار سفارت انگلیس بالا بروند و آنجا را تخریب کنند و آبروی یک ملت بی نوا را در جهان بخاک اندازند الا این که با شخص خود رهبر هماهنگ نشده باشند؟ آنجا که یک جوانِ بی نشان تنها بخاطر یک نوشته یا یک اعتراض مختصر یا یک شعار ساده و یا بخاطر حضورش در یک راهپیمایی به سه سال و پنج سال و ده سال زندان محکوم می شود، منِ نوری زاد باید خیلی ببو باشم که آن دانشجویان بالا رونده از در و دیوار سفارت انگلیس وفاجعه آفرینان کوی دانشگاه وحمله کنندگان به بیت مراجعی چون منتظری وصانعی و جناب کروبی را دست آموز بیت رهبری ندانم.
من می گویم اگر رهبر در این سخنِ خود صداقت داشت، چند سال پیش بلافاصله پس از آن که شعبون بی مخ های هماهنگ، پیش چشم خودشان در حرم حضرت امام به سید حسن خمینی گستاخی کردند، دستور می فرمودند فی الفور بساط آنان را جمع و همان بساط را در زندان اوین پهن کنند. در آن سال سخنران بعد از سید حسن خمینی چه کسی بود؟ جز رهبر؟ یک کلمه آیا ایشان از این پلشتی ها سخن گفت؟ نگفت. چرا؟ چون شما اگر امروز به مأموران هماهنگِ خودت تشر بزنی فردا کسی برایت باقی نمی ماند که برود درِ خانه ی آقایان صانعی وکروبی را – آنهم ساعت سه ی صبح – با دیلم از جا دربیاورد و با دستگاه برش، نرده های منزل شخصی ومسکونی شان را ببرد وداخل شود و به دیوارش رنگ بپاشد و با بلندگوها و باند های چند بچند هست و نیست طرف را جلوی در و همسایه پیش چشمش بیاورد. آنهم با حضور مشخصِ پاسداران و سرداران و نیروی انتظامیِ هماهنگ.
نیروهای خودسر یا کفن پوش یا خودجوش یا حزب اللهی یا بسیجی یا امت شهید پرور، هر که هستند، کسانی هستند که به صلاحدید اطلاعات و سپاه و بسیج و بیت مکرم رهبری بر سر معترضان آوار می شوند تا کسانِ دیگر هوس نکنند به آنان بپیوندند و ادای مردمان معترض کشورهای دیگر را درآورند. و باز برای این که یادشان نرود: اینجا ایران است. جمهوری اسلامی ایران.
محمد نوری زاد
سی ام بهمن ماه سال نود و یک

ایران: مصاحبه تلویزیون چین با رضا پهلوی تبعات دارد


سفارت ایران در چین به مصاحبه تلویزیون دولتی چین با رضا پهلوی شدیدا اعتراض کرد. وی در این مصاحبه از انتخابات آزاد در ایران سخن گفته بود. سفارت ایران گفته است که این‌گونه اقدامات می‌تواند برای دو کشور تبعاتی داشته باشد.
سفارت ایران در چین با صدور یک بیانیه،به وزارت امور خارجه چین (سی سی تی نیوز) به خاطر پخش مصاحبه تلویزیون دولتی این کشور با رضا پهلوی، شدیدا اعتراض کرده است.
خبرگزاری "ایرنا" می‌نویسد که اقدام چین در مصاحبه تلویزیونی با رضا پهلوی، از سوی سفارت ایران در پکن، "تاسف‌بار"، "غیرقابل تحمل" و "غیرمسوولانه" توصیف شده است. در یادداشت سفارت آمده که این اقدام «دخالت آشکار در امور داخلی ایران تعبیر گردیده و مغایر با نص صریح حقوق بین‌الملل و اصول سیاست خارجی مسالمت آمیز جمهوری خلق چین است.»
بنا بر بیانیه‌ اعتراضی سفارت جمهوری اسلامی ایران در چین، مصاحبه تلویزیون دولتی این کشور با رضا پهلوی «می‌تواند شبهاتی از همراهی با سیاست‌های غرب در افکار عمومی مردم ایران ایجاد نماید.»
سفارت جمهوری اسلامی ایران در این بیانیه که ۲۹ بهمن ۱۳۹۱ منتشر شده، با لحنی تهدیدگونه، اضافه کرده که این‌گونه اقدامات می‌تواند می‌تواند تبعات منفی بسیاری برای دو کشور داشته باشد لذا از "مسئولین محترم دولتی و حزبی (چین)" انتظار می رود مانع تکرار اقداماتی از این نوع شوند.
تشکیل «شورای ملی ایران» برای برگزاری انتخابات آزاد
در هفته‌ها و ماه‌های اخیر رضا پهلوی بر تلاش‌های خود برای تشکیل «شورای ملی ایران» افزوده است. رضا پهلوی روز چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۱ نیز با نمایندگان مجلس بریتانیا دیدار کرده و با آنها در باره «راهی بسوی سکولاریسم و دمکراسی در ایران» سخن گفته بود.
او دو روز قبل از دیدار یاد شده هم با مارتین شولتس رئیس پارلمان اروپا درباره موضوعاتی هم‌چون "تقويت يک آلترناتيو سكولار و دمكرات، اجتناب از بحران و جنگ، برقراری صلح و تفاهم بين‌المللی جهت حفظ ثبات منطقه و جهان" گفت‌وگو کرده بود.
رضا پهلوی پس از دیدار با مقامات اروپایی،اعلام کرد: « با گذشت زمان غربی‌ها از تفاهم با جمهوری اسلامی ناامید و از خواسته ایرانیان برای ایجاد تغییرات سیاسی اساسی در کشورشان آگاه شده‌اند.»
به گفته رضا پهلوی هدف از تشکیل «شورای ملی ایران»، صرفا هدایت یک کمپین سیاسی و تنها به منظور حق برگزاری یک انتخابات آزاد درایران است.
به تاکید رضا پهلوی، اولین نشست "شورای ملی ایران" حدودا اوایل ماه مارس پیش‌رو برگزار خواهد شد.

مرکز پژوهش‌ها: ایران رکورددار میزان تورم در منطقه


مرکز پژوهش‌های مجلس اعلام کرد ایران در میان کشورهای منطقه رکورددار بیشترین میزان تورم است. این وضعیت به افزایش شدید هزینه‌ تولید و کاهش رشد اقتصادی منجر شده و ایران را در جایگاه ۲۳ منطقه نشانده است.

چهارمین بخش از بررسی "موقعیت شاخص‌های اقتصادی ایران، کشورهای منطقه و جهان" در مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی به پدیده‌ تورم اختصاص دارد که "از مهم‌ترین چالش‌ها و معضلات اقتصادی کشور" عنوان شده است.
خبرگزاری مهر روز دوشنبه (۳۰ بهمن/ ۱۸ فوریه) به نقل از این گزارش نوشت، ایران با تورمی که در ماه پایانی سال ۲۰۱۲ میلادی، ۸ / ۲۱ درصد بود در جایگاه نخست کشورهای منطقه و در رتبه ششم در میان تمام کشورهای جهان قرار گرفت.
تورم؛ ایران بیشترین، بحرین کمترین
به گزارش مرکز پژوهش‌ها، یمن با تورمی که حدود ۴ درصد کمتر از جمهوری اسلامی است در جایگاه دوم قرار دارد. اطلاعاتی که مبنای تهیه گزارش مرکز پژوهش‌ها قرار گرفته مربوط به دی ماه بوده است.
بر اساس برآوردهای بانک مرکزی میزان تورم در دوازده ماه منتهی به اسفند ماه ۹۱ به ۳۲ درصد می‌رسد. در میان کشورهای منطقه بحرین با اندکی کمتر از یک درصد در سال ۲۰۱۲ کمترین تورم را داشته است.
پس از بحرین سه کشور امارات، گرجستان و اسرائیل قرار دارند که میزان تورم در آنها کمتر از دو درصد بوده است. برخی از کارشناسان معتقدند میزان واقعی تورم در ایران بسیار بیشتر از رقمی است که بانک مرکزی اعلام می‌کند.
احمد توکلی، رئیس پیشین مرکز پژوهش‌ها، آذر ماه سال جاری در نامه سرگشاده‌ای درباره اوضاع اقتصادی کشور خبر داد که یک نهاد امنیتی گزارشی در مورد تورم برای دولت تهیه کرده و نسخه‌ای از آن نیز در اختیار مجلس قرار گرفته است.
این نهاد میزان افزایش بهای ۵۲ کالای اصلی سبد مصرفی عامه مردم را در یک سال و نیم اول اجرای قانون هدفمند کردن یارانه‌ها (۲۸ آذر ۸۹ تا ۳۱خرداد ۹۱) به طورمتوسط حدود ۵۰ درصد برآورد کرده است.
پیش‌بینی تورم ۵۰ درصدی
نوسان شدید بهای ارزهای خارجی در بیش از یک سال گذشته و سقوط ارزش ریال معضل دیگری است که اقتصاد ایران با آن روبروست. بنابر گزارش‌ها هزینه‌ تولید در بخش‌هایی بیش از صد در صد افزایش داشته و به رکود و تعطیلی بسیاری از واحدهای تولیدی انجامیده است.
روزنامه بهار در گزارشی که ۳۰ بهمن منتشر شد به نقل از فعالان صنایع نساجی و قطعه‌سازان خودرو نوشت، افزایش هزینه تولید بسیار بیشتر از ارقامی است که بانک مرکزی ارائه می‌کند و نوسان‌های شدید بهای ارز امکان برنامه‌ریزی و برآورد دقیق مخارج را از تولیدکنندگان گرفته است.
در چهار دهه‌ گذشته بیشترین میزان تورم مربوط به سال ۱۳۷۴ با نزدیک به ۵۰ درصد بوده است. خبرگزاری ایلنا ۳۰ بهمن نوشت: کار‌شناسان بر این باورند که میزان تورم در سال ۹۲ با افزایش ۱۵ تا ۲۰ درصدی رکورد سال ۷۴ را شکسته و از مرزی ۵۰ درصد عبور خواهد كرد.
متوسط رشد اقتصادی منطقه، ۱۲ برابر ایران
میزان تورم از نخستین سال روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد روندی صعودی داشته و در کمتر از ۸ سال بیش از سه برابر شده است.به گزارش ایلنا "تامین کسری بودجه با استقراض از بانک مرکزی، افزایش حجم نقدینگی، افزایش قیمت انرژی، حذف یارانه‌ صنعتی و صنفی پس از اجرای سیاست‌های تعدیل" از مهم‌ترین عوامل تورم شدید در سال ۷۴ محسوب می‌شود.
جمهوری اسلامی در حال حاضر علاوه بر این مشکلات، با شدت گرفتن تحریم‌ها، افزایش ریسک فعالیت‌های مولد اقتصادی و ضعف مدیریت در ساماندهی بازار ارز و جلوگیری از سقوط ارزش ریال نیز روبروست.
وضعیت بحرانی اقتصاد ایران خود را در جدول میزان رشد اقتصادی کشورهای منطقه نیز آشکار می‌کند. مطابق بررسی‌های مرکز پژوهش‌ها جمهوری اسلامی در سال ۲۰۱۲ با ۳۶ دهم درصد رشد اقتصادی جایگاه ۲۳ منطقه و مکان ۱۶۴ در میان همه کشورهای جهان را به خود اختصاص داده است.
مطابق برنامه پنجم توسعه میزان رشد اقتصادی باید به ۸ درصد می‌رسید. این در حالی است که جایگاه ایران در جدول رشد اقتصادی کشورهای منطقه در فاصله سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ پنج رتبه سقوط کرده است. متوسط رشد اقتصادی کشورهای منطقه در سال گذشته میلادی ۱۲ برابر بیش از ایران بوده است.
رشد اقتصادی عراق که در سال ۲۰۱۲ مقام نخست منطقه را به خود اختصاص داده به بیش از ۱۱ درصد رسید و ۳۱ برابر میزان رشد در جمهوری اسلامی بود.