۱۳۹۲ خرداد ۱۰, جمعه

نخستین مناظره نامزدهای ریاست‌جمهوری به سبک مسابقات تلویزیونی

نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری به طرح سوالات تستی در مناظره تلوزیونی اعتراض کردند. سایت تابناک این مناظره را به "مسابقه هفته بدون حضور منوچهر نوذری" تشبیه کرد. سایت "عصر ایران" از "اولین پیامک طنز مناظره" خبر داد.
اولین دور مناظره نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری ایران، جمعه ۱۰ خرداد ۱۳۹۲ برگزار شد. این مناظره ۲۱۰ دقیقه‌ای با حضور هر هشت نامزد انتخابات به صورت چرخشی برگزار شد و در هر نوبت به هر نامزد سه دقیقه فرصت داده شد تا درباره مسائل اقتصادی صحبت کند.
در این مناظره از کاندیداها سئوالاتی درباره "چگونگی مهار بیکاری، تعامل با سایر قوا، تامین مسکن، عدالت اقتصادی، کاهش درآمدهای نفتی، تقویت تولید ملی، گام دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها" پرسیده شد.
در بخش دوم، مرتضی حیدری مجری این مناظره از هشت نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری خواست به صورت تستی به سوالات پاسخ دهند که با اعتراض کاندیداها رو‌به‌رو شد.
اعتراض عارف، روحانی و رضایی
در ادامه برگزاری مناظره هشت کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری، برخی نامزدها نسبت به نوع برگزاری مناظره و درخواست حیدری مجری مناظره برای پاسخ‌های حداکثر دو کلمه‌ای به سوالات، اعتراض کردند.
محمدرضا عارف درباره این پرسش‌های تستی به مجری مناظره گفت: «اینگونه سئوال کردن در شان کاندیداها نیست من به احترام دوستان اینجا نشسته‌ام اما پرسیدن سئوالات تستی درست نیست».
محسن رضایی کاندیدای دیگر نیز دراین برنامه تلوزیونی خطاب به مجری مناظره گفت: «شما باید هشت کاندیدایی را که این‌جا نشسته‌اند، رییس‌جمهور بدانید. من صبورم و تحمل می‌کنم اما به دنبال این بودم که این نوع برگزاری مناظره به کجا می‌رسد.  این‌که یک دقیقه، دو دقیقه، سه دقیقه بخواهیم به سئوالات جواب بدهیم، هم به مردم آسیب می‌زند و هم توهین به هشت کاندیداست. اگر ما از همین اول شئونات را رعایت نکنیم...».
محسن رضایی با وجود اعتراض به شیوه اجرای مناظره به تمام سئوالات تستی مجری مناظره پاسخ داد. شش کاندیدای دیگر نیز به سئوالات تستی پاسخ دادند و تنها محمدرضا عارف حاضر به پاسخ‌گویی سوالات تستی نشد. سعید جلیلی نیز از پاسخ گفتن به برخی پرسش‌ها خودداری کرد.
در بخش دوم عکس‌هایی از ماشین آلات کشاورزی، روح‌الله خمینی، علی خامنه‌ای، بیمارستان و... به کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری نشان داده شد تا  نظرشان را درباره آن عکس‌ها بگویند.
"اولین پیامک طنز مناظره"
پس از پایان این مناظره سایت "تابناک" نزدیک به محسن رضایی در گزارشی نوشت: «این برنامه حداقل در بخش دوم شبیه مسابقه هفته بدون حضور زنده یاد منوچهر نوذری بود و ای کاش بخش «از کی بپرسم» و آیتم‌هایی همچون «پانتومیم»، «بیست سوالی» و «تست اعصاب» و سایر مسابقات نیز در نظر گرفته می‌شد و حداقل این برنامه جنبه سرگرم کننده می‌یافت، چرا که این برنامه به جز تلف کردن وقت ملت ایران و توهین به ایشان، محصول دیگری نداشت و سطح رئیس جمهور به شدت در این شبه میزگرد پایین آمد و اساسا مشخص نیست این چند هزار نفر- ساعت کار کارشناسی برای این برنامه متمرکز در کدام بخش بوده است؟!».
سایت "عصر ایران" نیز در گزارشی به "اولین پیامک طنز" درباره این مناظره اشاره کرده و نوشته است: «اولین پیامک طنز در این‌باره منتشر شد که نشان دهنده طبع ظریف و شوخ ایرانی هاست: احتمالا مرحله بعد مناظره، به هر نفر یه جمله می دن که شش بار تکرار کنند. مثلا: شیش سیخ جیگر سیخی شیش هزار!».
سعید جلیلی٬ غلامعلی حداد عادل٬ حسن روحانی٬ علی‌اکبر ولایتی٬ محمدرضا عارف٬ محسن رضایی٬ محمدباقر قالیباف و سید محمد غرضی، ۸ نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری هستند که شورای نگهبان صلاحیت آنان را تایید کرده است.

عکس / صفحه اول امروز روزنامه ها، شنبه 11 خرداد، 1 ژوئن





































تاسف اسرائیل از پایان دولت احمدی نژاد

کلمه – صابر سعیدی
حاصل سال ها سیاست خارجی تهاجمی وبه نعبیر دقیق تر میرحسین موسوی، “ماجراحویانه”، آن است که اسرائیلی ها در پایان ۸ سال مسئولیت محمود احمدی نژاد در نقش رئیس دولت، از رفتن او ابراز تاسف می کنند. هرچند وفاداران به آرمان های اصیل انقلاب اسلامی متهم به تحت حمایت “دشمن” بودن باشند و هشدارهای دلسوزانه آنها برای جایگزینی عقلانیت در سیاست خارجی به جای آزمون و خطاهای شرورانه، با حبس و حصر و خفقان مواجه شود.
 دیروز بی بی سی در گزارشی به نقل از دن شوفتان، رئیس مرکز مطالعات امنیت ملی دانشگاه حیفا نوشت: “احمدی نژاد چهره زشت رژیم ایران است. بنابراین از نظر اسرائیل او برای نشان دادن ماهیت رژیم به افرادی که شاید ساده لوح باشند بسیار مفید بوده است.”
 این مقام اسرائیلی به بی بی سی فارسی همچنین گفت: “اگر شخص باهوش تری جای او بود اما همچنان به ساخت بمب اتمی ادامه می داد، از تروریسم در دنیا حمایت و با مردمش وحشیانه برخورد می کرد، کار ما برای متقاعد کردن افکار عمومی جهان سخت تر می شد. اما احمدی نژاد کار ما را راحت کرد. بنابراین ما به نوعی از پایان دوره رئیس جمهوری او متاسفیم.”
” سیاست خارجی تهاجمی”
این عبارتی بود که در برابر سیاست تنش زدایی دولت اصلاحات، از سوی محمود احمدی نژاد و با حمایت تمام قد رهبری از آن، به عنوان سیاست رسمی حکومت در جهان شناخته شد. نوک تیز پیکان تهاجم نیز به سمت اسرائیل نشانه رفت تا نشان دهند برای شعار حذف آن از روی نقشه جهان جدی هستند. جدیتی که هر تازه کاری در صحنه سیاست می دانست که نتیجه عملی آن بیش از هرچیز به معنای تنش زایی، ایجاد وجهه مظلومیت و تحت خطر بودن برای اسرائیل و جلوه ایران به عنوان کشوری یاغی و خطرناک برای امنیت جهانی است.
 همین هم شد. اسرائیل که در زمان دولت خاتمی و با سیاست تنش زدایی رو به انزوا می رفت و چیزی نمانده بود تا سازمان ملل صهیونیسم را معادل نژادپرستی معرفی کند، یکباره با سیاست نسنجیده و غیرقابل درک “نفی هولوکاست” که هرگز مشخص نشد هدف ازطرح آن چه بود، و سپس بحث حذف اسرائیل و حمایت از هر گونه جنگی علیه این کشور به رسمیت شناخته شده در سازمان ملل، نه تنها رژیم نژادپرست صهیونیستی را از انزوا به در آورد که باعث شد در مقابل بحث احمدی نژاد، نفی هولوکاست در سازمان ملل رسما محکوم شود.
 آش آنقدر شور شد که صدای خود فلسطینی ها را در آورد. دیگر تنها فتح و دولت ابومازن نبودند که به سیاست های افراطی ایران اعتراض می کردند، که دامنه اعتراض و دعوت به تعادل در موضع گیری ها به مرز حماس رسید، آنچنان که به مرور با توجه به این که موضع گیری های رسمی ایران چیزی در عمل برای فلسطینی ها در بر نداشت و البته برخی منافع دیگر، آنکارا را به تهران ترجیح دادند و در مراسم های رسمی شان پرچم ترکیه و عکس اردوغان را بالا کشیدند و ترکیه ای که در تل آویو سفارت داشت، توانست با ایفای سیاست های هوشمندانه، دردسر واقعی تری برای اسرائیل شود تا ایران.
 آیا این مواضع اسرائیل پسند، تنها یک خطای سیاسی بود؟
 پاسخ به این پرسش را برخی افراد به گونه ای داده اند که شاید توهم توطئه به نظر برسد. اما واقعیت آن است که برخی از استخوان خرد کرده های سیاست که سابقه ای از بدبینی های حاد ندارند بارها در محافل مختلف نسبتا خصوصی از احتمال وابسته بودن احمدی نژاد و برخی نزدیکانش به اسرائیل یا دست کم تحت هدایت غیر مستقیم بودن آنها به موساد سخن گفته اند. در این باره کسانی مانند عبدالله شهبازی، از مورخان تاریخ معاصر، پا از این فراتر گذاشته و مدعی اصل و نسب یهودی احمدی نژاد است. در حالی که به این خبرها در سطح عمومی اعتنای زیادی نمی شد، برخی اخبار تایید نشده دیگر از تحت بازجویی قرار گرفتن برخی بانیان طرح نفی هولوکاست به اتهام وابستگی به موساد و نیز بازداشت یکی از نیروهای امنیتی که مسئولیت کارشناسی امور اسرائیل را داشته به جرم همکاری با موساد حکایت داشت. اخباری که اگرچه جزییات آن دقیقا شفاف نشد، اما با فرض خوشبینانه کذب بودن آنها، زمینه پذیرش ذهنی آنها در ذهن مخاطب نشان از فهم مشترک عمومی از این واقعیت داشت که پشت ظاهر رادیکال مواضع احمدی نژاد، منافع تل آویو روز به روز تقویت شده و جز کسب اشتهار در برخی جوامع مسلمان برای احمدی نژاد که نهایتا نیروی حامی قابل ملاحظه ای برای جمهوری اسلامی محسوب نشدند، در سطح معادلات فراگیرتر جهانی به سود اسرائیل، به خصوص راستگرایانی چون نتانیاهو تمام شد. چنین خدمت ۸ ساله و تمام عیار به اسرائیل کمترین حاصلش همین تصورات درباره بانیان آن است. تصوراتی که شاید در آینده صحت و سقم آنها بهتر معلوم شود، اما در اصل قطعی بودن خدمتگزاری دولت نهم و دهم به صهیونیست ها، کمتر کارشناس مطلع و منصفی تردید دارد. این گونه است که در پس ظاهر تقابل راست های جهانی همچون احمدی نژاد در ایران و نتانیاهو در اسرائیل، آنها تبدیل به دلایل وجودی یکدیگر می شوند.
 در این باره تل اشنایدر، روزنامه نگار و وبلاگ نویس اسرائیلی به بی بی سی فارسی می گوید: “بحث عمومی درباره مسایل و مشکلات اقتصادی آن قدر در اسرائیل داغ است که تقریبا هیچ فرصتی برای این که مردم درباره ایران حرف بزنند وجود ندارد.”
 خانم اشنایدر می افزاید: “مردم این جا فکر نمی کنند که موضوع ایران خیلی مهم است، مساله اصلی برای آنها اقتصاد است.” و در حالی که جریان افراطی راستگرا در اسرائیل تنها با دلایل امنیتی موضوعیت خود را می تواند توجیه کند، احمدی نژادی در ایران پیدا می شود که این خدمت را در حق آنها بکند، بی آنکه کم ترین منفعتی برای منافع ملی کسب کند. اما چه باک؟ جریان راست وطنی هم احتیاج به تهدیدی خارجی و “دشمن” دارد تا به بهانه آن بگیرد و ببند و مخالفان داخلی را به ارتباط با آنها متهم کند.
 این گونه است که پایان دولت احمدی نژاد یک خبر بد برای تل آویو محسوب می شود، اما امیدوارند که با تداوم یک دولت تندرو و کم عقل دیگر در ایران که مجری برنامه های دشمن محور رهبری در سیاست خارجی باشد، آنها به ماهی گیری خود در آب گل آلود ناشی از سیاست خارجی تهاجمی دولت ایران ادامه دهند.