۱۳۹۱ بهمن ۲۹, یکشنبه

در نامه احمدی‌نژاد به خامنه‌ای از عذرخواهی خبری نیست


در پی نامه‌ی ۲۶۵ تن از نمایندگان مجلس به رهبر جمهوری اسلامی و عذرخواهی از بابت وقایع روز استیضاح وزیر کار، محمود احمدی‌نژاد نیز نامه‌ای به خامنه‌ای نوشت که در آن ضمن ابراز ارادت، از وی عذرخواهی نکرده است.
پایگاه اطلاع‌رسانی دولت، روز یکشنبه (۲۹ بهمن) نامه‌ای از محمود احمدی‌نژاد به رهبر جمهوری اسلامی را منتشر کرده است. این نامه در پی سخنان روز شنبه آیت‌الله خامنه‌ای نوشته شده که وی در آن از اختلافات موجود میان دولت و مسئولان دیگر قوای مملکتی به صراحت انتقاد کرده بود.

احمدی‌نژاد در نامه‌ی خود خاطر نشان ساخته که او و همکارانش در دولت تا آخرین لحظات مسئولیت‌شان "دلبسته‌ به ارزش‌های انقلاب اسلامی کمر بسته خدمت به کشور و مردم" خواهند بود و اطمینان داده است که "کوچکترین قدمی بر خلاف مصالح کشور" بر نخواهند داشت.

رئيس‌جمهوری اسلامی در پایان نامه‌ی کوتاه خود به علی خامنه‌ای همچنین نوشته است: «دلبستگی و ارادت اینجانب و اعضای محترم دولت به جنابعالی همیشگی است.»

با این همه در این نامه از عذرخواهی درباره‌ی حوادث روز استیضاح وزیر کار در مجلس هیچ نشانی دیده نمی‌شود.
مشاجره لفظی محمود احمدی‌نژاد و علی لاریجانی در مجلس شورای اسلامی ایران در روز استیضاح وزیر کارمشاجره لفظی محمود احمدی‌نژاد و علی لاریجانی در مجلس شورای اسلامی ایران در روز استیضاح وزیر کار

احمدی‌نژاد همچنین در نخستین اظهارات خود پس از سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی و شماتت وی از اختلافات میان مقامات نظام، برخلاف نمایندگان مجلس از علی خامنه‌ای عذرخواهی نکرده است. این سخنرانی صبح روز یکشنبه در نشست استانداران سراسر کشور برگزار شد و مشروح آن توسط خبرگزاری مهر منتشر شده است.وی در این سخنرانی بار دیگر با بیان این موضوع که برخی واقعا علیه دولت و مردم اجحاف می‌کنند تصریح کرده است: «دغدغه‌ی ذهنی برخی‌ها فقط انتخابات است و من نمی‌توانم این مساله را برای خود تحلیل کنم».

آیت‌الله خامنه‌ای در سخنان روز شنبه‌ی خود در جمع شماری از اهالی آذربایجان به مناقشه‌ی بی‌سابقه‌ی اخیر میان رئيس‌جمهوری و رئیس مجلس انتقاد کرده بود. وی احمدی‌نژاد را سرزنش کرده بود که با "روکردن یک سند اثبات‌نشده" علیه دو قوه‌ی دیگر، "خلاف شرع و قانون" عمل کرده است.

خامنه‌ای در سخنانش همچنین استیضاح وزیر کار در مجلس را نیز زیر سؤال برده و هم‌زمان از حمله‌ی علی لاریجانی در دفاع از برادرش به احمدی‌نژاد انتقاد کرده و آن را "زیاده‌روی و غیرلازم" خوانده بود.

با این همه، آشکار بود که انتقادات صریح و بی‌سابقه‌ی علی خامنه‌ای در این سخنرانی بیشتر متوجه محمود احمدی‌نژاد است.

در پی این سخنرانی روز یکشنبه ۲۶۵ تن از نمایندگان مجلس در نامه‌ای به رهبر جمهوری اسلامی، ضمن عذرخواهی از وی، "اطاعت از فرمایشات رهبر معظم انقلاب را بر خود واجب شرعی و قانونی" دانستند.

پیش از آنان، علی لاریجانی، رئيس مجلس اسلامی نیز عذرخواهی کرده بود.

علی لاریجانی عذرخواهی کرد: رهبری نورچشم ماست


پس از آنکه روسای قوه مقننه و مجریه نامه های تقدیر و تشکر برای رهبری فرستادند، علی لاریجانی امروز از طرف نمایندگان مجلس بار دیگر از رهبری عذرخواهی کرد.
تاکنون از سوی رییس قوه مجریه واکنش به سخنان رهبری نشان داده نشده است. این در حالی است که بیشترین انتقادات مربوط به احمدی نژاد بود.
صبح امروز رییس مجلس با اعلام تجدید بیعت با رهبری علی بیعت مجدد با رهبری گفت: مجدانه همت مجلس را در جهت حل مشکلات اصلی کشور متمرکز می نماییم.
وی صراحتا اعلام کرد: تذکرات مشفقانه رهبری به قوای سه گانه مشفقانه رهبری بسیار خیرخواهانه و منصفانه و دلپذیر و بجا بود و من از جانب خود و همه نمایندگان اعلام می دارم نقد رهبری عظیم الشان را عامل اصلاح کار خویش می دانیم و در این بخش آنچه از اشکالات به ما مربوط می شود عذرخواهی می کنیم. ایشان را ولی امرمسلمین و نور چشم خود می دانیم و با جان و دل تلاش می نماییم نظر حضرتشان در حوزه تقنین محقق گردد.
علی لاریجانی ادامه داد: امروز با بیعت مجدد با آن رهبری عزیر مجدانه همت مجلس را در جهت حل مشکلات اصلی کشور که بهبود وضع معیشتی مردم است متمرکز نموده و امیدواریم که با همدلی و کوشش در بررسی بودجه ۹۲ زمینه‌های رونق بخشی به تولید داخلی را فراهم نماییم.

تعطیلی صنایع کفاشی تا خرداد ماه/ مردم استقبالی از خرید کفش نمی کنند


رییس اتحادیه کفاشان اصفهان گفت: در صورت عدم تامین مواد اولیه کارگاه‌های کفاشی تا خرداد سال آینده تعطیل می‌شوند.
محمد نائب‌پور، با بیان اینکه هم اکنون مواد اولیه ساخت کفش به سختی تامین می‌شود اظهار داشت: به دلیل اینکه قیمت مواد اولیه کفش ساعتی بالا می‌رود کارگاه‌های کفاشی در اصفهان و تبریز با مشکل روبرو هستند.
به گزارش ایلنا، وی با اشاره به ایام پایانی سال و کاهش خرید مردم نسبت به سالهای گذشته افزود: با توجه به افزایش ۸۰ درصدی قیمت کفش مردم استقبال چندانی از خرید کفش نمی‌کنند و خرید آن به شدت کاهش یافته است.
نائب‌ پور تصریح کرد: در سالهای گذشته معمولا در برج ۱۱ خرده فروشی‌ها برای خرید کفش هجوم می‌آوردند اما در حال حاضر با نزدیک شدن به برج ۱۲ خرید‌ها به ندرت انجام می‌شود.
وی خاطر نشان کرد: در حال حاضر۸۰ درصد از کفش‌ها تولید داخل است و تنها ۲۰ درصد وارداتی است البته در صورت کمبود مواد اولیه باید برای سال اینده مجددا منتظر کفش‌های وارداتی از چین باشیم چرا که کارگاه‌های ما تا خرداد ماه سال اینده می‌توانند فعالیت کنند و بعد از آن تعطیل خواهند شد.
وی افزود: متاسفانه پتروشیمی خود با مشکلاتی روبروست که نمی‌تواند مواد اولیه کفش و پی وی سی مورد نیاز را در اختیار کفاشان قرار دهد این در حالی است که قیمت چرم هم بسیار افزایش یافته است.

علی مطهری: بالاخره بعد ۸سال سکوت رهبری درباره احمدی نژاد شکست

پس از آنکه رهبری در سخنانی برای دومین بار مساله استیضاح وزرای احمدی نژاد در مجلس را مورد انتقاد قرار داد، علی مطهریگفت: اینکه استیضاح امری غلط بود را قبول ندارم، اما اگر رهبری قبل از استیضاح نظرشان را می‌فرمودند، ما این کار را انجام نمی‌دادیم.
وی به سایت نسیم گفته است: باید به قانون احترام بگذاریم تا وحدت میان قوا بیشتر باشد.
علی مطهری، نماینده مردم تهران با بیان اینکه رهبری در سخنان خود بیشتر رئیس‌ دولت را نصیحت کردند و خطابشان بیشتر متوجه احمدی نژاد بود، اظهار داشت: بنابراین نباید روسای دو قوه را به یک چوب برانیم البته ایشان اشاره ای به صحبت های پایانی رئیس مجلس نیز داشتند.
وی افزود: در جایی که دولت قانون شکنی می کند مجلس نمی تواند به بهانه همدلی سکوت کند.
وی در پایان تاکید کرد: التزام به ولایت فقیه به معنای التزام عملی است یعنی ممکن است با بعضی از نظرات ولی فقیه موافق نباشیم اما در عمل تابع باشیم.
در همین حال  علی مطهری در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص آثار انتقاد رهبر انقلاب از رئیس دولت و سخنان وی گفت: این که بعد از نزدیک به ۸ سال به خاطر ملاحظاتی که وجود داشت اولین نقد جدی رهبر انقلاب به آقای احمدی نژاد صورت گرفته، قابل توجه است.
وی افزود: برخی این سئوال را مطرح می کردندکه چرا رهبری در مقابل هنجار شکنی های رئیس دولت سکوت پیشه کرده و این سکوت تا کی ادامه خواهد یافت، امروز این سکوت شکست و طرفداران آقای احمدی نژاد که به حمایت های مکرر رهبری استناد می کردند باید در قضاوت و رفتار خود تجدید نظر کنند.
مطهری اضافه کرد: این نقد، هشداری به خود آقای احمدی نژاد هم بود که رفتار خود را تا زمان انتخابات با مصالح کشور تنظیم کند و برای پیروزی کاندیدای مورد نظرش پروژه سیاسی اجرا نکند و آبروی رقبا را حفظ کند، در غیر این صورت نهادهای قانونی مثل مجلس و رهبری عکس العمل مناسب نشان خواهند داد.

همسر شهید باکری: کار خداست، که مردم اینها را بهتر بشناسند/ زندگی مان را برای مملکت مان می دهیم


کلمه- زهرا صدر: همسر شهید حمید باکری معتقد است کار خداست که امثال مهدی طائب با حرف هایش طوری عمل کنند که مردم آن ها را بهتر بشناسند.
به گزارش کلمه، مهدی طائب، رئیس “قرارگاه راهبردی عمار” که از نهادهای تازه‌تاسیس برای به اصطلاح «مقابله با جنگ نرم» است، روز پنجشنبه ۲۶ بهمن‌ماه در جمع گروهی از دانشجویان عضو بسیج گفته است: “سوریه استان سی و پنجم و یک استان استراتژیک برای ماست. اگر دشمن به ما هجوم کند و بخواهد سوریه یا خوزستان را بگیرد اولویت با این است که ما سوریه را نگه داریم.”
اکنون فاطمه چهل امیرانی، همسر شهید مفقود الاثر جزیره ی مجنون، می گوید در بحث خوزستان و خاک ایران و تنها شهدا نیستند. باور کنید ما هم زندگی نکردیم. ما همه ی هستی و زندگی و جوانی مان را به پای این خاک گذاشتیم. یتیم داری و هر چه را که انسان با آن به زندگی امیدوار است را پای دفاع از کشور و خاکمان گذاشتیم. جوان های زیادی در راه دفاع از این خاک خون دادند و به این راحتی رهایش نمی کنیم که کسی بیاید و بگوید برای ما اولویت ندارد.
خودشان را در مقابل مردم عیان می کنند
“قصه ی حمید باکری و عملیات خیبر را همه می دانند. هر که روایت دفاع از خاک ایران را با قطره های خون جوانان شنیده است ماجرای جزیره ی مجنون و عملیات خیبر را شنیده است. حمید باکری با اولین گروه پیشتاز که قبل از شروع عملیات بایستی مخفیانه در عمق نیروهای دشمن پیاده می‌شدند و مراکز حساس نظامی را به تصرف در می‌آوردند و کنترل منطقه را در دست می‌داشتند عازم شد. ساعت ۱۱ شب چهارشنبه ۳ اسفند ۶۲ شروع عملیات خیبر بود که با بی‌سیم خبر تصرف پل مجنون (که بعدا به نام پل حمید نامیده شد) در عمق ۶۰ کیلومتری عراق را اطلاع داد. و عاقبت پس از دو روز جنگ در مقابل انبوه نیروهای زرهی عراق در اثر اصابت آرپی‌جی به شهادت رسید و پیکر او در همان میدان جنگ باقی ماند.”
همسر شهید حمید باکری می گوید: مشخص است که آقای طائب حرف بدی زده اند. نمی دانم شاید کار خداست که اینجور حرف ها را می زنند و خودشان را در مقابل مردم عیان می کنند، یعنی فکر می کنند که خوبند و بلدند حرف بزنند و سخنرانی کنند یک دفعه از دهانشان چنین سخنانی در می آید.
حتی به شوخی هم گفتنش بد است
وی در ادامه می افزاید: اگر می خواستند از مواضع ایران در مورد سوریه دفاع کنند می توانستند جور دیگری دفاع کنند. اما اظهار نظر این آقا خیلی بد بود حتی به شوخی هم گفتنش بد است چه برسد که ایشان خیلی راحت اعلام نظر کند.
فاطمه چهل امیرانی با بیان اینکه به نظر می رسد اینها معنی این چیزها را نمی فهمند، تصریح کردند: اینجا فقط شهدا نیستند که رفتند. این زندگی من و بچه های من و امثال ما خانواده های شهدا است. نمی دانند که یتیم داری چقدر سخت است. نمی فهمند که آسیه چقدر برای پدر شهیدش گریه کرده هنوز هم جنازه ای در کار نیست.
وی در ادامه خاطرنشان می کند: همین که از دهان کسی چنین جمله ای در آید یعنی زمینه ی بدی در ذهنش وجود دارد که به راحتی می تواند اینها را بگوید. من تعجب می کنم کسی که از نزدیکان افراد امنیتی است چطوری می تواند همچین حرفی بزند. البته من فکر می کنم این اشتباهات کاملا کار خداست که مردم اینها را بهتر بشناسند.
آقایان متوجه نشده‌اند که برای حفظ خوزستان چه بهای سنگینی پرداخت کرده‌ایم
خانم چهل امیرانی روز گذشته در واکنش به اظهارات مهدی طائب در صفحه فیس بوک خود نوشته بود: ظاهرا برای دفاع از اهمیت سوریه، قافیه تنگ امده. فکر کنم آقایان متوجه نشده‌اند که برای حفظ خوزستان چه بهای سنگینی پرداخت کرده‌ایم. در حقیقت، تنها شهدا نبودند که زندگی خود را فدای آزاد کردن خوزستان کردند، بلکه خانواده شهدا هم هستی خود را در خوزستان دفن کردند. ممنون خدا که به وسیلهٔ دست و زبان خودشان چهره واقعی آن‌ها را به مردم مظلوم ایران نشان می‌دهد. اقای مهدی طائب لطفا جان خود را به سوریه ببخشید.
همسر این شهید عملیات خیبر می گوید: اگر خیلی خوب است خودتان و خانواده تان بروید جانتان را بدهید برای سوریه. هر کس باید مواظب حرف زدنش باشد. متاسفانه از وقتی آقای احمدی نژاد آمده مسئولین اصلا رعایت نمی کنند در حرف زدن هایشان و این بی توجهی ها خیلی مردم را اذیت می کند.
وی همچنین ادامه می دهد: من هر چه فکر می کنم می بینم همسر من یک انسان با ادب بود. هم آقا مهدی هم حمید حواسشان به حرف زدنشان بود. نه اهل غیبت، تهمت، بهتان و دروغ به شوخی هم نبودند. اما از وقتی این ها آمدند به راحتی همه ی اینها را باب کردند.
ما با انقلابمان می خواستیم به “انسان” برسیم
فاطمه چهل امیرانی تاکید می کند: ما با انقلابمان می خواستیم به “انسان” برسیم. حالا می گفتیم اقتصاد و بقیه ی معضلات پیش کش. ما می خواستیم انسان به تکامل برسد. اما امروز این چه انسانی شده که دارند به راحتی دروغ می گویند. خب معلوم است که مردم هم از اینها یاد می گیرند. این طرز رفتار باب می شود که خیلی بد است.
همسر شهید باکری، گمشده ی جزیره ی مجنون در ادامه می گوید: من به یاد دارم وقتی خرمشهر را آزاد کرده بودند حمید خیلی خوشحال بود و می گفت فاطمه قبلا نفتمان را نمی خریدند ولی الان صف کشیده اند نفت را می خرند. یعنی استقلال و آزادی اینقدر برای آنان مهم بود. آن وقت من نمی دانم آقای طائب چطور فکر کرده که این حرف از دهانش در می آید. من واقعا اینها را نمی فهمم ولی فکر می کنم شیطان هم به شان کمک می کند. انسان وقتی که خیلی منیت داشته باشد بالاخره یک جاهایی اشتباه می کند. ولی خب برخی اشتباه ها مانند این اشتباه مردم را اذیت می کند. البته همه ی این ۸ سال با حرف زدن هایشان همه را اذیت کردند. چه با دروغ گفتن های شان، چه با هم دعوا کردن هایشان، چه تهمت زدن هایشان.
همه زندگیمان را برای مملکتمان دادیم باز هم همین کار را خواهیم کرد
فاطمه چهل امیرانی با بیان اینکه این رفتارها همه از بی اخلاقی است، تاکید می کند: باید بروند ریشه اش را پیدا کنند ببینند چطوری حرکت کرده اند که به این بی اخلاقی ها رسیده اند. ما همه زندگیمان را برای مملکتمان دادیم. حالا باز هم همین کار را خواهیم کرد. اینها هم اگر خیلی برایشان سوریه اهمیت دارد جور دیگری دفاع کنند.

درباره ی این روزهای دکتر مهدی خزعلی


دیروز با پسرش “محمد صالح” صحبت کردم. کلافه بود. کلافه از این که چرا تکلیف پدرش را روشن نمی کنند. و این که برای چه او را گرفته اند و اگر گرفته اند چرا دادگاهی اش نمی کنند؟ دانستم چهار هفته است که همان ملاقات کابینیِ معمول و متداول را نیز از خانواده ی دکتر دریغ کرده اند. پسرش می گفت: مشکل ما علاوه بر دادگاههایی که دادگاه نیستند، خانوادگی نیز هست. می گفت: علت بازداشت و زندانی شدن پدرم، حاج آقاست. و این حاج آقا، یعنی همان آیت الله خزعلیِ معروفِ بنیاد نهج البلاغه ی علی علیه السلام که آتش گداخته به صورت برادر نابینایش عقیل – که مختصری از او بیش می خواست – نزدیک می کند. که: این پولی که نزد من امانت است، ارث پدری ام که نیست تا تو را با آن به نوا برسانم. بله، همان آیت الله خزعلیِ بنیاد نهج البلاغه ی علی ای که از اسمش خیلی ها در این سالهای انقلاب اسلامی به نام و نان رسیدند و رسمش را به خاک مذلت افکندند.
بله، همان آیت الله خزعلی ای که لابد از مواضع و سخنان و نوشته های پسرش دکتر مهدی شرمنده ی خاص و عام و علما و آیات عظام شده است. همو که احتمالاً خود دست بدامان برجستگان بیت و دستگاه قضا و دستگاه اطلاعاتی کشور برده که: بیایید و این پسر مرا آنقدر در زندان نگه دارید تا بپوسد. من که پدر اویم راضی ام. خونش پای خود من. و لابد به همان برجستگان می گوید: من از این که پسر آقای جنتی منافق بود و کشته شد، و از این که پسران آقای محمدی گیلانی منافق بودند و کشته شدند، و از این که پسران مرحوم گلزاده غفوری منافق بودند و کشته شدند، و از این که پسران و دختران خیلی ها منافق بودند و کشته شدند رنج می برم. که چرا پسر من که منافق است و اینجوری از آب درآمده زنده است و ناجوانمردانه از اسم من ارتزاق می کند. و لابد از سرِ افسوس دست بر پشت دست می زند که چرا این پسر ناخلفم کشته نشده و نمی شود تا من از دست او خلاص شوم و از شرمِ این همه سر به زیری پیش کس و ناکس بدر آیم؟
احتمالاً آیت الله ما از این که روح پسر نوحِ نبی از خانواده ی او سر بر آورده و زحمات علمی و مجاهدت های اسلامی آیت الله را مخدوشِ همگان و خود خدا کرده شرمنده ی تاریخ انبیا و تاریخ بشریت است. یادم نمی رود نوروزی را که دکتر مهدی در زندان بود و همسر و فرزندانش به دیدن همین پدربزرگ رفته بودند. و این پدربزرگ، ناجوانمردانه همسر او را و بچه های او را بخانه راه نداده بود و از خود رانده بود. که: بروید. نمی خواهم صورت شما را ببینم. نه شما را و نه آن فرزند ناخلف خود را.
به این آیت الله صاحب نام می گویم: جناب آیت الله، حالا دیگر می توانید از این که پسرتان در زندان و انفرادی است و دستش از قلم و اینترنت کوتاه، آرامش از دست رفته ی خود را بازیابید. می توانید با غرور در میان علما و آیات عظام سربرآورید و صدای خود را به نشانه ی سرمستی بلند کنید که: این منم. آیت الله شیخ ابوالقاسم خزعلی. کسی که در راه اسلام ناب محمدی و در راه خدا و برای حفظ نظام، خود به دست خود پسرش را به زندان افکنده و از این بابت شرمنده که نیست، در پوست خود نیز نمی گنجد. پس تا می توانید خوش باشید و بدزدید و پلیدی و پخمگی برآورید که من – آیت الله شیخ ابوالقاسم خزعلی – در نهج البلاغه ی علی، اعتراض وی را به دزدی ها و حق روبی ها و پخمگی های امثال شما ندیده ام و یا اگر دیده ام صدایش را درنیاورده و در نمی آورم.
محمد نوری زادبیست و هفتم بهمن ماه سال نود و یک