۱۳۹۱ مرداد ۲۸, شنبه
محسن رضایی و جام زهر خمینی
پشتیبانی بیدریغ جمهوری اسلامی از حکومت بشار اسد به تیرگی روابط تهران با بسیاری از کشورهای منطقه، به ویژه ترکیه و عربستان منجر شده است. محسن رضایی میگوید «آمریکاییها قصد دارند درگیریهایی بین ایران، عربستان و ترکیه به وجود آورند و از این طریق طراحیهای خود در منطقه را محقق کنند.»
فرمانده پیشین سپاه اعتراف میکند "در سوریه با ضعفهای زیادی روبهروییم." خبرگزاری مهر ۲۸ مرداد از قول رضایی نوشت «معتقدم روند اصلاحات در سوریه باید زودتر از این اعمال میشد حتی ما باید از مسئولان سوریه میخواستیم که زودتر اصلاحات را در کشور خود اعمال کنند.»
گفته میشود نامههای محسن رضایی به رهبر نخست جمهوری اسلامی، روحالله خمینی، که در آن به مشکلات و ناتوانی نظامیان ایران برای ادامه جنگ اشاره شده از مهمترین علتهای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و صلح با عراق بود که خمینی آن را به "نوشیدن جام زهر" تشبیه کرد.
صالحی و "موضع ذلیلانه و التماس"
«صحبتهای صالحی در عربستان ذلیلانه بوده است»
وزیر امور خارجه، علی اکبر صالحی که از همراهان هیات ایرانی در سفر به عربستان بود در شهر جده که مدتی در آن سکونت داشته گفته بود «در اینجا احساس میکنم که در خانه خود هستم؛ عربستان کشوری مقدس است و من برای ملت و دولت عربستان آرزوی توفیق، عزت و سربلندی را دارم.»
وزیر امور خارجه، علی اکبر صالحی که از همراهان هیات ایرانی در سفر به عربستان بود در شهر جده که مدتی در آن سکونت داشته گفته بود «در اینجا احساس میکنم که در خانه خود هستم؛ عربستان کشوری مقدس است و من برای ملت و دولت عربستان آرزوی توفیق، عزت و سربلندی را دارم.»
جاوید قربان اوغلی مدیرکل سابق آفریقای وزارت خارجه در مورد اظهارات صالحی اعتقاد دارد «صحبتهای ایشان در چارچوب عزت نیست چون از موضع ذلیلانه و التماس بوده است.» او ۲۶ مرداد در گفتگو با سایت خبری فرارو سفر هیات ایرانی به عربستان را ناموجهه خوانده است: «ما اکنون در صحنه های بین المللی و منطقه ای به سوریه کمک می کنیم ولی سفر آقای احمدی نژاد در این شرایط صحیح نبود.»
قرباناوغلو سیاستهای عربستان در برابر جمهوری اسلامی را خصمانه توصیف میکند و میگوید«ما اکنون در حالی که سعی می کنیم با چنگ و دندان دنیا را درباره خرید نفت خود قانع کنیم؛ عربستان آشکارا جایگزین نفت ما شده و کاهش فروش نفت ما را جبران می کند.
قرباناوغلو سیاستهای عربستان در برابر جمهوری اسلامی را خصمانه توصیف میکند و میگوید«ما اکنون در حالی که سعی می کنیم با چنگ و دندان دنیا را درباره خرید نفت خود قانع کنیم؛ عربستان آشکارا جایگزین نفت ما شده و کاهش فروش نفت ما را جبران می کند.
محسن رضایی: سوریه آخرین میدان رویارویی ایران و آمریکا
محسن رضایی، فرمانده پیشین سپاه پاسداران میگوید «با قاطعیت اعلام میکنم که ما در سوریه با فینال نهایی ایران و آمریکا روبهروییم.» او پیامد سقوط حکومت بشار اسد را تسلط آمریکا بر کل منطقه ارزیابی میکند.
محسن رضایی، دبیر کنونی مجمع تشخیص مصلحت نظام، از نخستین ماههای جنگ ایران و عراق فرمانده ستاد کل نیروهای مسلح بود، و از همان دوران به مدت ۱۶ سال فرماندهی سپاه پاسداران را بر عهده داشت.
رضایی که اینک دبیر شورای تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی است شامگاه جمعه، ۲۷ مرداد در چهارمین نشست "رسانه و چشمانداز" سخنرانی کرد و در انتها به پرسش چند نفر از حاضران پاسخ گفت. بخشی از سخنان رضایی به سیاستهای آمریکا در منطقه، به ویژه در ارتباط با جمهوری اسلامی، اختصاص داشت.
تسلط آمریکا بر منطقه با سقوط اسد
رضایی که اینک دبیر شورای تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی است شامگاه جمعه، ۲۷ مرداد در چهارمین نشست "رسانه و چشمانداز" سخنرانی کرد و در انتها به پرسش چند نفر از حاضران پاسخ گفت. بخشی از سخنان رضایی به سیاستهای آمریکا در منطقه، به ویژه در ارتباط با جمهوری اسلامی، اختصاص داشت.
تسلط آمریکا بر منطقه با سقوط اسد

رضایی: جنگ و درگیری در سوریه بازی فینال ایران و آمریکا است
فرمانده پیشین سپاه در سخنرانی خود جنبشهای اعتراضی در خاورمیانه و شمال آفریقا موسوم به "بهار عربی" را، به پیروی از ادبیات رسمی رایج در ایران، "بیداری اسلامی" میخواند و میگوید آمریکا قصد دارد بر این جریانها مسلط شود.
به گزارش خبرگزاری فارس محسن رضایی سوریه را میدان رویارویی نهایی ایران و آمریکا عنوان کرده و میگوید «باید به این نکته توجه کرد که اگر سوریه به دست آمریکا بیفتد بیداری اسلامی کلا در اختیار آمریکاییها قرار میگیرد.»
محسن رضایی معتقد است، برخلاف جورج بوش، رئیس جمهور پیشین آمریکا که حمله نظامی به افغانستان و عراق را در دستور کار خود قرار داد «باراک اوباما میخواهد از طریق تسلط بر بیداری اسلامی بر منطقه سوار شود و نمونه آن هم دخالت غربیها در امور داخلی سوریه است.»
انزوای روزافزون حکومت بشار اسد
جمهوری اسلامی به عنوان جدیترین متحد بشار اسد در منطقه متهم است که در سرکوب معترضان سوری همکاریهای گسنردهای با حکومت سوریه دارد. تهران این موضوع را رسما تکذیب کرده اما شماری از مقامهای ارشد این کشور، از جمله معاون فرمانده سپاه قدس، واحد برون مرزی سپاه پاسداران، حضور و فعالیت در سوریه را تایید کردهاند.
ظاهرا با افزایش شمار شخصیتهای شاخص سیاسی و نظامی سوریه که به مخالفان پیوستهاند، و شدت گرفتن درگیریها در پایتخت و شهرهای مهم این کشور، ایران نگران سقوط احتمالی بشار اسد است. حکومت اسد در میان کشورهای عربی و منطقه بسیار منزوی شده و این انزوا هر روز بیشتر میشود.
سران کشورهای عضو سازمان همکاریهای اسلامی که روزهای ۲۴ و ۲۵ مرداد برای شرکت در یک نشست اضطراری در مکه گردآمده بودند با اکثریت قاطعی رای به تعلیق عضویت سوریه در این سازمان دادند. اتحادیه عرب نیز پاییز سال گذشته عضویت این کشور را به حال تعلیق درآورده بود.
نگرانی ایران از دوران پس از اسد
محمود احمدینژاد همراه با پنج وزیر کابینه و سه معاون و مشاور ارشد خود در اجلاس مکه که به ابتکار و دعوت عربستان سعودی برگزار شد شرکت کرد. این سفر که در داخل کشور با انتقادهای فراوانی روبرو شده هیچ حاصلی نداشت و تلاشهای ایران برای جلوگیری از تعلیق سوریه ناکام ماند.
احمدینژاد در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه ۲۷ مرداد ضمن پنهان کردن هدف اصلی حضور در اجلاس مکه، در مورد سفر به عربستان گفت «من رفتم تا شرایط امروز و ضرورتهای دوران را تشریح كنم و تحلیل ملت ایران را از تحولات جاری به طور رسمی و كامل در یك تریبون بینالمللی بیان كنم.»
رئیس دولت دهم نیز مانند رضایی نگران تسلط آمریکا بر منطقه است: «شرایط امروز، شرایط بسیار خطیری است و لحظهای غفلت ممكن است، همه دستاوردهای یك ملت را بر باد دهد و دشمنان را برای صدها سال مسلط كند.»
به گزارش خبرگزاری فارس محسن رضایی سوریه را میدان رویارویی نهایی ایران و آمریکا عنوان کرده و میگوید «باید به این نکته توجه کرد که اگر سوریه به دست آمریکا بیفتد بیداری اسلامی کلا در اختیار آمریکاییها قرار میگیرد.»
محسن رضایی معتقد است، برخلاف جورج بوش، رئیس جمهور پیشین آمریکا که حمله نظامی به افغانستان و عراق را در دستور کار خود قرار داد «باراک اوباما میخواهد از طریق تسلط بر بیداری اسلامی بر منطقه سوار شود و نمونه آن هم دخالت غربیها در امور داخلی سوریه است.»
انزوای روزافزون حکومت بشار اسد
جمهوری اسلامی به عنوان جدیترین متحد بشار اسد در منطقه متهم است که در سرکوب معترضان سوری همکاریهای گسنردهای با حکومت سوریه دارد. تهران این موضوع را رسما تکذیب کرده اما شماری از مقامهای ارشد این کشور، از جمله معاون فرمانده سپاه قدس، واحد برون مرزی سپاه پاسداران، حضور و فعالیت در سوریه را تایید کردهاند.
ظاهرا با افزایش شمار شخصیتهای شاخص سیاسی و نظامی سوریه که به مخالفان پیوستهاند، و شدت گرفتن درگیریها در پایتخت و شهرهای مهم این کشور، ایران نگران سقوط احتمالی بشار اسد است. حکومت اسد در میان کشورهای عربی و منطقه بسیار منزوی شده و این انزوا هر روز بیشتر میشود.
سران کشورهای عضو سازمان همکاریهای اسلامی که روزهای ۲۴ و ۲۵ مرداد برای شرکت در یک نشست اضطراری در مکه گردآمده بودند با اکثریت قاطعی رای به تعلیق عضویت سوریه در این سازمان دادند. اتحادیه عرب نیز پاییز سال گذشته عضویت این کشور را به حال تعلیق درآورده بود.
نگرانی ایران از دوران پس از اسد
محمود احمدینژاد همراه با پنج وزیر کابینه و سه معاون و مشاور ارشد خود در اجلاس مکه که به ابتکار و دعوت عربستان سعودی برگزار شد شرکت کرد. این سفر که در داخل کشور با انتقادهای فراوانی روبرو شده هیچ حاصلی نداشت و تلاشهای ایران برای جلوگیری از تعلیق سوریه ناکام ماند.
احمدینژاد در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه ۲۷ مرداد ضمن پنهان کردن هدف اصلی حضور در اجلاس مکه، در مورد سفر به عربستان گفت «من رفتم تا شرایط امروز و ضرورتهای دوران را تشریح كنم و تحلیل ملت ایران را از تحولات جاری به طور رسمی و كامل در یك تریبون بینالمللی بیان كنم.»
رئیس دولت دهم نیز مانند رضایی نگران تسلط آمریکا بر منطقه است: «شرایط امروز، شرایط بسیار خطیری است و لحظهای غفلت ممكن است، همه دستاوردهای یك ملت را بر باد دهد و دشمنان را برای صدها سال مسلط كند.»
مصلي تهران / صدها میلیارد تومان هزینه برای ساخت یک نمازخانه و محلی برای عزاداری : ارتفاع ایوان بزرگ مصلی ۷۲ متر به عدد شهدای کربلا و ارتفاع گنبد مسجد جامع ۶۳ متر به عدد سالهای عمر پیامبر

ایسنا : گويا حكايت برخي پروژههاي عمراني و اجرايي قرار است هيچگاه تمام نشود. يكي از اين پروژهها كه 19 سالي است پايتختنشينها با آن مانوسند، پروژه مصلي امام خميني(ره) است و شايد جمعهها كه گذرشان به خيابان انقلاب ميافتد، ياد آن بيشتر برايشان زنده ميشود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، مصلّای تهران یا مصلای خمینی مجموعهای از بناها و فضاهای لازم برای حضور جمعیتهای میلیونی و برگزاری مراسم عبادی، سیاسی، اجتماعی و انجام فعالیتهای متنوع فرهنگی است كه با احساس نياز به وجود چنين مكاني از سال 61 اقدامات براي مكانيابي اين پروژه آغاز شد و از ميان مكانهاي پيشنهادي شامل زمينهاي شمالغرب ميدان آزادي، پادگان لاهوتي، پارك لاله فعلي و زمينهاي عباسآباد، مورد آخر براي احداث مصلي در زمینی به وسعت ۶۵ هکتار که از شمال به بزرگراه شهید همت، از جنوب به خیابان شهید بهشتی، از شرق به خیابان شهید قنبر زاده و از غرب به بزرگراه شهید مدرس محدود است، انتخاب شد. موقعیت مصلی در گستره شهر تهران از دیدگاههای متفاوتی نظیر دسترسی راحت، نزدیک بودن به جمعیت میلیونی مورد بررسی قرار گرفت.
طراحي مصلي با معيارهاي مورد نظر مسئولان امر ابتدا به صورت بينالمللي به مسابقه گذاشته شد تا بهترين طرح پيشنهادي انتخاب شود، اما پس از ناكام ماندن اين شيوه انتخاب طرح، از ميان طرحهاي ايراني، طرح "پرويز مويدعهد" استاد معماري دانشگاه تهران و منتخب چهرههاي ماندگار سال1380 تصويب شد، طرحي كه قرار بود فراملي و نمادي از جمهوري اسلامي باشد و تا قرنها پايدار بماند.
در طراحی معماری مصلی از اعداد طلایی استفاده شده، بطوریکه به یاد و نام معصومین دارای ۱۴ گلدسته، ۱۲ صحن و ۵ ورودی است. ارتفاع ایوان بزرگ مصلی ۷۲ متر به عدد شهدای کربلا و ارتفاع گنبد مسجد جامع ۶۳ متر به عدد سالهای عمر پیامبر اکرم است. همچنين مصلی دارای ۷ گنبد، با طراحيهاي مختلف، متاثر از معماری گنبدهای ایرانی مناطق گوناگون کشور است. گنبد اصلی مصلی نيز از بزرگترین گنبدهای جهان اسلام بوده و بدیعترین طرح را دارد.
طرح مصلي، از سال 61 با اختصاص يك ميليون تومان از طرف امام خميني با تاكيد ايشان بر رعايت سادهگي در ساخت آن، بطور رسمي كليد خورد و عمليات عمراني نيز پس از 10 سال بهطول انجاميدن كارهاي تحقيقاتي، در سال 72 آغاز شد.
بنابر گفتههاي مسئولان مربوطه، مصلای تهران تنها به عنوان محل برگزاری نمازهاي جمعه، نماز عيد فطر و مانند اينها نيست، بلکه بصورت یک مجتمع بزرگ اسلامی و دارای کاربریهای متنوعی است و در طراحي آن سالنهای متعددی به منظور برگزاری گردهمائیها و سمینارهای داخلی و بینالمللی، موزه انقلاب اسلامی، آمفی تئاتر، مرکز مطالعات و تحقیقات بینالمللی اسلامی، موسسه آموزشی علوم اسلامی، مرکز آموزشی صنایع دستی و هنرهای اسلامی و ایرانی، بنای یادمان وداع امت با امام ، بازارچه صنایع دستی و فرهنگي و نشریات طراحی شده است.
نادري كه از سال 1385 مديريت مصلي را بر عهده گرفته، ميگويد: "پيش از او كار مصلي به صورت پيماني-اماني و توسط خود مصلي پيش ميرفته است و در واقع كارفرما و پيمانكار يكي بوده و همين امر موجب شده بود كه نظارت مطلوبي در كار صورت نگيرد، اما از سال 85 وزارت مسكن مجري طرح شد و انتخاب پيمانكار و مشاور با آن بود".
وي با بيان اينكه پيش از او، سردار حسين علائي فرمانده پيشين نيروي دريايي سپاه مديريت مصلي را برعهده داشت، يادآور ميشود:"آقاي علائي به خاطر توانمنديهايي كه داشتند براي اين كار انتخاب شده بودند. در اين پروژه نيز واقعا تا آنجا كه ميتوانستند و با توجه به منابع و امكاناتي كه وجود داشت، خوب كار كردند، اما به دليل نياز به برخي تخصصها ممكن بود، در بخشهايي كار در حد مطلوب محقق نشود."
نادري در پاسخ به اينكه آيا سپاه پاسداران نيز در اين پروژه تا قبل از تحويل آن به وزارت مسكن و شهرسازي فعاليت داشت؟ ميگويد:" موسسه شهيد رجايي به عنوان يكي از زير مجموعههاي سپاه بخشي از كارها را انجام ميداد."
تاسال 85 بودجه مصلي از رديف بودجه فرهنگي رياست جمهوري تامين ميشد كه رقم قابل توجهي نبود و نميتوانست كار را آنطور كه بايد با سرعت پيش ببرد. پس از سال 1385 و برعهده گرفتن پروژه توسط مسكن وشهرسازي، اعتبار مصلي از بخش دولتي تامين شد.
مدير عامل فعلي مصلي بودجه مورد نياز سال جاري مصلي را 200 ميليارد تومان عنوان كرده و ميگويد:" البته تاكنون تنها 32 ميليارد از اين اعتبار تامين شده است."
هرچند وي از اعلام رقم دقيق بودجه در نظر گرفته شده براي ساخت مصلي خودداري كرد، اما اگر مبلغ هزينه شده براي مصلي كه عليزاده معاون وزير مسكن و شهرسازي آن را كمتر از 200ميليارد عنوان كرد، به رقم بودجه سال جاري اين پروژه اضافه كنيم، چيزي حدود 400ميليارد تومان خواهد بود. البته بايد اضافه كرد كه اين هزينه نيز به اتمام پروژه منجر نميشود.
عليزاده در گفتوگو با ايسنا اعتبار استفاده شده از سال 85 (از زمان تحويل اين پروژه به مسكن و شهرسازي) تا كنون(يعني 6 سال) را كمتر از 200 ميليارد تومان عنوان كرد.
او نيز از اعلام رقم دقيق بودجه خودداري كرد و اعتبار لازم براي اتمام پروژه را به دليل نوع اجراي آن فعلا قابل تخمين ندانست! و اينطور توضيح داد كه اين پروژه به صورت "اي تي سي " اجرا ميشود، به اين معنا كه طرح و اجرا همزمان است، لذا نميتوان رقم دقيق آن را اعلام كرد.
معاون وزير مسكن و شهرسازي كه هرگونه اظهار نظر درباره هزينه هاي كلان براي ساخت مصلي تهران را رد ميكند ، ميگويد:" هزينه ساخت هر متر مربع از مصلي به اندازه هزينه ساخت يك ساختمان معمولي است و در حالي كه متراژ مصلي 25 برابر سومين مسجد بزرگ جهان اسلام است، هزينه ساخت آن به ازاي هر مترمربع 20 برابر كمتر از مسجد شيخ زايد ابوظبي است".
فارغ از ميزان هزينههاي صورت گرفته براي مصلي مدير عامل فعلي مصلي در پاسخ به زمان اتمام پروژه مصلي، از سرعت عمل مجري پروژه به انجام تعهدات خود در تامين اعتبار مالي مصلي انتقاد كرده و ميگويد:" معاونت مسكن و شهرسازي و دولت بايد مساعدت بيشتري در اين زمينه انجام دهند؛ اصلي ترين دليل طولاني شدن پروژه عدم تامين منابع مالي آن است. ما زمان اتمام پروژه را با توجه به پيچيدگيهاي آن 5 سال اعلام كرده بوديم، اگر منابع تامين ميشد حتما پروژه در اين مدت به پايان ميرسيد. در صورت تامين منابع، پروژه تا سال 93 تكميل ميشود."
معاون وزير مسكن كه در حال حاضرپروژه مصلي در زير مجموعه وي دنبال ميشود، با يادآوري اينكه اين پروژه تا كنون نزديك به 55 درصد پيشرفت داشته است به صراحت اعلام ميكند،كه مصلي تهران اگر منابع مالي تامين شود تا پايان سال 92 تكميل ميشود، در غير اين صورت نميتوان درباره زمان اتمام آن اظهار نظر كرد.
احضار تعدادی از مدیران مسئول برخی از رسانهها توسط یک نهاد امنیتی
«فردا»: مطابق شنیده های موثق خبرنگار «فردا»،تعدادی از مدیران مسئول برخی از رسانهها در روزهای گذشته به یک نهاد امنیتی احضار شده و تذکرهایی در مورد رویکرد رسانهای خود دریافت کردهاند.
در میان این رسانهها، مسئولان برخی از نشریات، روزنامهها و سایتها بودهاند که بهدلیل انتشار برخی مطالب ساختارشکنانه و یا مغایر با امنیت کشور از سوی این نهاد با آنها برخورد و در خصوص ضرورت اصلاح رویه نادرست موجود تذکرات جدی نیز داده شده است.
شنیدهها حکایت از این دارد که احضار این افراد در طول دو هفته گذشته انجام شده است.
شرایط حساس کشور و لزوم عبور مدبرانه از این فضا، موجب شده است که نهادهای ذیصلاح تدابیر ویژهای را برای اصلاح رویه رسانههایی که اقتضائات شرایط موجود را در نظر نمیگیرند، در نظر بگیرند و در گام اول، به احضار و بیان تذکر جدی به مسئولان این رسانهها اکتفا شده است.
طنز روز / سبد کالای ماه شوال توزیع میشود
خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) ـ طنز روز
رضا ساکی
معاون بازرگاني داخلي وزير صنعت، معدن و تجارت اعلام کرد: تا پايان ماه رمضان همه كارمندان سبد كالاي رمضان را دريافت خواهند كرد!
من از جانب خودم از همهی مسؤولین که به فکر معیشت مردم در ماه مبارک رمضان هستند، تشکر میکنم؛ ولی با توجه به اینکه تا پایان ماه رمضان یکی دو روز بیشتر باقی نمانده است، مسؤولین لطف کنند نام این سبد را بگذارند سبد کالای شوال؛ چون عملا مواد این سبد در ماه شوال مصرف میشود و چیزی از آن به رمضان نمیرسد. البته باز هم شکر که سبد کالا تا پايان ماه رمضان به دست مردم میرسد، مهم رسیدن است؛ وگرنه رمضان و شوال ندارد. امیدوارم در سالهای آینده طوری برنامهریزی بشود که سبد هر ماهی در همان ماه به دست مردم برسد و اینگونه نباشد که من طنزنویس مجبور باشم دربارهی سبد کالای رمضان و شوال هم طنز بنویسم. البته شاید این هم مدلی باشد که بعدا بقیهی کشورها هم از آن کپیبرداری کنند. یعنی سبد کالای ماه رمضان را در عید فطر بدهند دست مردم. خیلی هم خوب. به قول یک دوستی سبد کالا را بدهند، حالا اول رمضان نشد، آخر رمضان. مهم نفس تحویل سبد کالاست، باقی بهانه است!
استقبال سرد از اجلاس عدم تعهد در تهران
دیگربان : استقبال سرد از شانزدهمین اجلاس سران کشورهای غیر متعهد (نم) که قرار است در تهران برگزار شود٬ جمهوری اسلامی را در آستانه شکستی بزرگ قرار داده است.
محمد فرقانی٬ سخنگوی ستاد برگزاری شانزدهمین اجلاس سران جنبش غیرمتعهدها٬ روز شنبه (۲۸ امرداد) خبر داده که از ۱۲۰ عضو این جنبش٬ تنها ۳۵ عضو در سطح سران شرکت خواهند کرد.
آقای فرقاتی گفته پنج کشور در سطح معاون اول یا معاون رئیس جمهوری و یک کشور نیز در سطح رئیس مجلس در این اجلاس که شهریور ماه در تهران برگزار میشود٬ شرکت خواهند کرد.
وی اظهار کرده است به خاطر جلوگیری از فشارهای بینالمللی بر ۳۵ تن از سرانی که قرار است در این اجلاس شرکت کنند٬ نام آنها اعلام نخواهد شد.
این مقام مسئول همچنین حضور ولادیمیر پوتین٬ رئیس جمهوری سوریه٬ محمد مرسی٬ رئیس جمهوری مصر وبان کیمون دبیرکل سازمان ملل در این اجلاس را نامعلوم اعلام کرده است.
دعوتنامه ۱۲۰ عضو جنبش سران عدم تعهد و گروهی از مهمانان این اجلاس از هفتهها پیش برای آنها ارسال شده است و آنطور که به نظر میرسد این اجلاس در سطحی پائین برگزار خواهد شد.
مقامهای جمهوری اسلامی به منظور بهرهبرداری سیاسی٬ تبلیغی و اقتصادی روی برگزاری این دوره از اجلاس در تهران سرمایهگذاری گستردهای کردهاند.
به نظر میرسد برخلاف برنامهریزیهای صورت گرفته٬ کشورهای اندکی حاضر شدهاند در این دوره از اجلاس شرکت کنند که این مسئله منجر به نگرانی برخی مقامهای جمهوری اسلامی شده است.
علاالدین بروجردی٬ رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس گفته که «طبق اساسنامه جنبش عدم تعهد، تمامی کشورها ملزم به شرکت در اجلاس تهران هستند.»
به گفته آقای بروجردی «هر کشوری که در سطح سران در این اجلاس شرکت نکند نمره منفی میگیرد.»
وی در عین حال ادعا کرده که «عدم حضور کشوری در سطح سران از اهمیت و تاثیرگذاری اجلاس تهران نمیکاهد.»
این در حالی است که آمریکا هم اعلام کرده است جمهوری اسلامی میزبان مناسبی برای رهبران کشورهای عدم تعهد نیست.
ویکتوریا نولاند، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفته ایران «بسیاری از تعهدات بینالمللی خود را نقض کرده» و میزبانی این کشور برای اجلاس غیرمتعهدها «عجیب» است.
رضایی: موضوع نامه وزیران سابق به رهبری تشکیل ستاد "فرا قوهای" است
به گزارش خبرنگار مهر، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام جمعه شب در چهارمین نشست رسانه و چشم انداز، چشم انداز 1404 را مهمترین سند مکتوب پس از قانون اساسی دانست و گفت: سیاست های کلی نظام پس از قانون اساسی از جایگاه بالایی برخوردار است و یکی از مهمترین سیاست ها، سند چشم انداز 1404 است.
وی با بیان اینکه اکثر کشورها از چنین سندی استفاده کرده اند، گفت: دیر یا زود دیگران بر روی این منطقه تصمیم می گیرند بنابراین ما باید بتوانیم بر اساس سند چشم انداز در منطقه حرف اول را بزنیم.
رضایی همچنین در پاسخ به این سئوال که موضوع نامه وزیران سابق (متکی و پور محمدی) مبنی بر تشکیل ستاد فراقوه ای را چگونه بررسی می کند و چرا این نامه نوشته شده است، افزود: آقایان در نامه ای تاکید کرده بودند که ستاد فراقوه ای تشکیل شود و این ستاد اختیارات زیادی را داشته باشد. البته رسانه ها و طرفداران دولت در این زمینه بزرگنمایی کردند و گفتند که رئیس جمهور دیگر جایگاهی ندارد بلکه اصلا در این نامه به این موضوع اشاره ای نشده بود و حتی رئیس جمهور می تواند همچنان مسئولیت این ستاد پیشنهادی را بر عهده بگیرد. نامه فقط در این حد بود و چیز دیگری در آن اشاره نشده بود.
خروج مرغ از اردبيل ممنوع!
خروج مرغ از اردبيل ممنوع!
استانداراردبیل، گفت: به رغم برخی پیگیریها و نامهنگاریها تا اشباع شدن بازار و ذخیرهسازی مناسب اجازه خروج مرغ از استان را نمیدهیم.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، سید"حسین صابری" شامگاه ديروزدر جلسه شورای تنظیم بازار استان اردبیل که با محوریت تنظیم قیمت مرغ برگزار شد، با اشاره به اينكه دراستان اردبيل بيشتر ازمصرف مرغ، توليد مرغ داريم، خواستار فعاليت تمام کشتارگاههای مرغ استان و سردخانهها شد.
وي ادامه داد: امورپشتیبانی دام استان موظف است با نرخ معمول 3500 تومان مرغ را از مرغداری تحویل بگيرند.
استانداراردبيل حمایت از مرغدار و تولید را اصلیترین هدفگذاری در استان برای کنترل، نظارت قیمت تولید و عرضه مرغ اعلام کرد و گفت: تاکنون 50 درصد کار به صورت شایسته و مطلوب اتفاق افتاده و مصرف کننده ما به قیمت 4700 تومان مرغ را خریداری میکند که 50 درصد کار بر زمین مانده نیز در حمایت واقعی از مرغداراست تا دست دلال و سودجو از این عرصه کم شود.
جمهوری سلامی برای کمک به مسلمانان میانمار (برمه) سفارت تاسیس میکند
سيد حسين نقوي حسيني نماينده مردم ورامين و قرچك در مجلس شوراي اسلامي در گفتگو با خبرنگار پارلماني باشگاه خبرنگاران از تلاش براي تاسيس سفارتخانه ايران در ميانمار خبر داد و گفت: جمهوري اسلامي ايران در راستاي حوادث اخير در اين كشور در تلاش است تا با تاسيس سفارتخانه در ميانمار در جهت كاستن مشكلات مسلمانان آن کشور تلاش كند.
وي در ادامه تصريح كرد: درصدد هستيم تا روابطمان با اين كشور را درحد سفارتخانه به صورت مستقيم و مستمر تقويت كنيم.
سخنگوي كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس همچنين خاطر نشان كرد: تاسيس سفارتخانه جمهوري اسلامي ايران در ميانمار كه 8 تا 10درصد معادل 800 هزار نفر از جمعيت 55 ميليون نفري آن مسلمان است در حال پيگيري در اين كميسيون بوده و در صورت نهاييشدن دستگاه دپيلماسي كشور را ملزم به اجراي آن خواهيم كرد.
گفتني است اخيرا بوداييان افراطي اقدام به نسلكشي تعداد بسياري از مسلمانان اين كشور كردهاند كه تاكنون مدعيان حقوق بشر واكنشي نسبت به اين موضوع نشان ندادهاند.
روزنامه سان: نیروی زمینی اسرائیل وارد ایران می شود و تأسیسات اتمی را می ترکاند
عصر ایران : روزنامه سان بریتانیا به نقل از برخی منابع نظامی اسراییل و منابع اطلاعاتی بریتانیایی مدعی شد که اسراییل در طرح حمله به تاسیسات هسته ای ایران ، "نفوذ نیروی زمینی" از طریق خاک عراق به داخل خاک ایران برای ضربه زدن به تاسیسات هسته ای این کشور را در دستور کار دارد.
به گزارش عصر ایران این گزارش به می نویسد : مقامات عالی رتبه نظامی در تل آویو بر این باورند که مقامات سیاسی این رژیم تا پایان سال جاری میلادی دستور حمله به ایران را صادر خواهند کرد.
بر اساس این گزارش سایت فردو قم مهم ترین هدف مد نظر حمله از طریق نیروی زمینی اسراییلی هاست .
سان به نقل از برخی منابع اطلاعاتی می نویسد : مقامات اسراییل در نظر دارند اواخر اکتبر و اوایل ماه نوامبر به ایران حمله کنند و دلیل این مساله همزمانی با انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است.
یک مقام آگاه بریتانیایی به سان می گوید : ما می دانیم که اسراییل در صحاری عراق حضور دارد و یکی از اهداف اسراییل در حمله به ایران نفوذ زمینی از طریق عراق به داخل خاک ایران و نابودی تاسیسات هسته ای از طریق بمبگذاری است . در واقع تنها راه اینکه اسراییلی ها بتوانند از نابودی تاسیسات هسته ای مورد نظرشان در ایران مطمئن شوند اقدام از طریق حملات زمینی است.
این مقام بریتانیایی در عین حال هشدار می دهد : حمله اسراییل به ایران شرایط بسیار خطرناکی را به وجود می آورد چون ایران به طور قطع به این حمله واکنش نشان خواهد داد و منطقه در شرایط بسیار خطرناکی قرار خواهد گرفت.
روزنامه سان به نقل از یک سیاستمدار اسراییلی می نویسد : ایهود باراک تصمیم خود را برای حمله به ایران بدون کسب نظر واشنگتن گرفته است.
البته روزنامه سان ننوشته که چگونه نیروهای نفوذی ارتش اسرائیل ، از مرز ایران می گذرند ، صدها کیلومتر در خاک ایران پیشروی می کنند ، به تاسیسات هسته ای می رسند ، آنجا را منفجر می کنند و سپس برمی گردند ؛ گو این که در کل مسیر رفت و برگشت و در تاسیسات اتمی ایران ، هیچ نیروی نظانی ایرانی وجود ندارد! به نظر می رسد این پروژه ، بیشتر شبیه بازی های رایانه ای است تا یک طرح جنگی واقعی!
یک ایرانی، امید مدال آلمان در پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن
مسابقات پارالمپیک ۲۰۱۲ از ۲۹ اوت تا ۹ سپتامبر در لندن برگزار خواهد شد. علی غردونی، ملی پوش پرتاپ دیسک آلمان از امیدهای مدال این کشور در پارالمپیک است. وی در مصاحبه با دویچه وله از وضعیت و بخت موفقیت خود می گوید.
بشنوید: گفت و گو با علی غردونی، ملی پوش پرتاپ دیسک آلمان در پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن
دویچه وله: آقای قردونی در آستانهی مسابقات پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن هستیم. لطفاً از آخرین وضعیت آمادگی خودتان برایمان تعریف کنید.
علی غردونی: من الان در اردو هستم. آخرین اردویی که در کیمبو تشکیل شده که یکی از اردوگاههای مخصوص دوومیدانی است و امیدوارم که تا ۲۷ اوت بتوانیم در آنجا باشیم که بعد از آن اعزام ما آغاز میشود.
میزان آمادگیتان در چه سطحیست؟
من در حال تمرینات سنگین هستم و امیدوارم تا روز مسابقه هم بتوانم در بهترین فرم خودم باشم.
چه طول پرتاب دیسک را در هدف قرار دادهاید که به آن برسید و در پارالمپیک لندن با پرتاب چنین طولی مدالآور باشید؟
امیدوارم که بتوانم یکی از بهترین رکوردهایم را بزنم و با وجود تمرینات سنگینی که در حال حاضردارم، ۴۳ متر را در تمرینات میتوانم پرتاب کنم و امیدوارم در مسابقهای که در پیش دارم، یک رکورد بسیار خوبی را برجای بگذارم.
حداقل چند متر باید پرتاب کنید تا مدالآور باشید؟
برای مدال مطمئناً نمیشود متراژی را گفت. چون بستگی به روز مسابقه و بستگی به حریفانم دارد. ولی خب برای رسیدن به مدال باید بالای ۴۴ متر پرتاب کرد. چون من در مسابقات نیوزلند ۴۴ متر و ۲۹ سانتیمتر زدم و توانستم آنجا مقام سوم را بهدست آورم. مطمئناً المپیک میدان دیگریست و در المپیک تمام حریفان آماده هستند و مطمئناً آنجا خیلی سختتر از مسابقات جهانی خواهد بود.
مسابقات پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن دومین پارالمپیکیست که شما دارید تجربه میکنید، پس از حضورتان در پارالمپیک ۲۰۰۸ پکن. با وجود این باید گفت که شما یکی از ورزشکاران با تجربهی تیم ملی دو میدانی آلمان در پارالمپیک خواهید بود!
مطمئناً المپیک جاییست که تمام بهترینها آنجا هستند و در حد فوقالعادهای برگزار میشود. من مسابقات المپیک ۲۰۱۲ لندن را دیدم که واقعاً بسیار هیجانانگیز بود و امیدوارم که برای ما هم در پارالمپیک همینطور باشد. من احساس خوبی دارم و میدانم که انگلیسیها بسیار زحمت زیادی کشیدند که این المپیک را به بهترین نحو برگزار کنند.
همان طور که اشاره شد شما بهعنوان یک آلمانی ایرانیتبار پیراهن تیم ملی آلمان را بر تن خواهید داشت. میزان انتظارات کاروان ورزشی آلمان و مسئولین ورزشی آلمان از شما در پارالمپیک لندن چیست؟
مطمئنم که ما میرویم تا بهترین نتیجه عملکرد خودمان را در این چهارسال بهدست آوریم. تمام مسئولین المپیک آلمان هم منتظرند ما بهترین عملکردمان را داشته باشیم. خب آنها مستقیم نمیگویند که ما چه عملکردی داشته باشیم، ولی ما میدانیم که انتظارات در حد بالاست و آنها با بهترین عملکرد ما راضیهستند و میدانند که مثلاً اگر من در تمرینات ۴۴میزنم، آنجا هم باید ۴۴ یا بالاتر از ۴۴ بزنم که بتوانم دل آنها را شاد کنم.
چه شناختی از جدیترین رقیبهایتان در پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن دارید و میزان آمادگی آنها به چه صورت است؟
دویچه وله: آقای قردونی در آستانهی مسابقات پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن هستیم. لطفاً از آخرین وضعیت آمادگی خودتان برایمان تعریف کنید.
علی غردونی: من الان در اردو هستم. آخرین اردویی که در کیمبو تشکیل شده که یکی از اردوگاههای مخصوص دوومیدانی است و امیدوارم که تا ۲۷ اوت بتوانیم در آنجا باشیم که بعد از آن اعزام ما آغاز میشود.
میزان آمادگیتان در چه سطحیست؟
من در حال تمرینات سنگین هستم و امیدوارم تا روز مسابقه هم بتوانم در بهترین فرم خودم باشم.
چه طول پرتاب دیسک را در هدف قرار دادهاید که به آن برسید و در پارالمپیک لندن با پرتاب چنین طولی مدالآور باشید؟
امیدوارم که بتوانم یکی از بهترین رکوردهایم را بزنم و با وجود تمرینات سنگینی که در حال حاضردارم، ۴۳ متر را در تمرینات میتوانم پرتاب کنم و امیدوارم در مسابقهای که در پیش دارم، یک رکورد بسیار خوبی را برجای بگذارم.
حداقل چند متر باید پرتاب کنید تا مدالآور باشید؟
برای مدال مطمئناً نمیشود متراژی را گفت. چون بستگی به روز مسابقه و بستگی به حریفانم دارد. ولی خب برای رسیدن به مدال باید بالای ۴۴ متر پرتاب کرد. چون من در مسابقات نیوزلند ۴۴ متر و ۲۹ سانتیمتر زدم و توانستم آنجا مقام سوم را بهدست آورم. مطمئناً المپیک میدان دیگریست و در المپیک تمام حریفان آماده هستند و مطمئناً آنجا خیلی سختتر از مسابقات جهانی خواهد بود.
مسابقات پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن دومین پارالمپیکیست که شما دارید تجربه میکنید، پس از حضورتان در پارالمپیک ۲۰۰۸ پکن. با وجود این باید گفت که شما یکی از ورزشکاران با تجربهی تیم ملی دو میدانی آلمان در پارالمپیک خواهید بود!
مطمئناً المپیک جاییست که تمام بهترینها آنجا هستند و در حد فوقالعادهای برگزار میشود. من مسابقات المپیک ۲۰۱۲ لندن را دیدم که واقعاً بسیار هیجانانگیز بود و امیدوارم که برای ما هم در پارالمپیک همینطور باشد. من احساس خوبی دارم و میدانم که انگلیسیها بسیار زحمت زیادی کشیدند که این المپیک را به بهترین نحو برگزار کنند.
همان طور که اشاره شد شما بهعنوان یک آلمانی ایرانیتبار پیراهن تیم ملی آلمان را بر تن خواهید داشت. میزان انتظارات کاروان ورزشی آلمان و مسئولین ورزشی آلمان از شما در پارالمپیک لندن چیست؟
مطمئنم که ما میرویم تا بهترین نتیجه عملکرد خودمان را در این چهارسال بهدست آوریم. تمام مسئولین المپیک آلمان هم منتظرند ما بهترین عملکردمان را داشته باشیم. خب آنها مستقیم نمیگویند که ما چه عملکردی داشته باشیم، ولی ما میدانیم که انتظارات در حد بالاست و آنها با بهترین عملکرد ما راضیهستند و میدانند که مثلاً اگر من در تمرینات ۴۴میزنم، آنجا هم باید ۴۴ یا بالاتر از ۴۴ بزنم که بتوانم دل آنها را شاد کنم.
چه شناختی از جدیترین رقیبهایتان در پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن دارید و میزان آمادگی آنها به چه صورت است؟

علی غردونی قهرمان پرتاب دیسک معلولان جهان در کنار هورست کهلر رئیسجمهور پیشین آلمان (پارالمپیک ۲۰۰۸ پکن)
رقیبهای من از کشورهای مختلفاند، از روسیه، چک، مصر، انگلیس و از چند کشور دیگر. آنها حریفهای بسیار سختی هستند. من آنها را میشناسم. چون ما همیشه در مسابقات همدیگر را میبینیم و میدانم که چه پرتابها و چه مسافتهایی را پرتاب میکنند. گفتم که، همهمان در یک سطح هستیم و بستگی به روز دارد و بستگی دارد به آن روزی که ما پرتاب میکنیم. اگر فرم خوبی داشته باشیم، میتوانیم باهم رقابت سخت و نزدیکی را داشته باشیم.
ایران نیز در پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن شرکت خواهد کرد. آیا رقیبی از کشور ایران نیز خواهید داشت؟
خوشبختانه یا متأسفانه ندارم. به قولی فرقی نمیکند. اگر از ایران هم باشد، اول دوست هستیم و بعدش هم رقیب.
چندی پیش احسان حدادی در مسابقات پرتاب دیسک المپیک لندن نمایش فوقالعادهای داشت و مدال نقره را تصاحب کرد. آیا احسان حدادی نیز برای شما حالت یک نمونه و حتی الگو را دارد؟
ابتدا همین جا به احسان دوست عزیز خودم تبریک میگویم. این عملکرد فوقالعادهاش، این نقرهاش در حد یک مدال طلا برای ما ارزش داشته. من همیشه با احسان در ارتباط هستم و میدانستم که در بهترین فرم خودش قرار دارد. چون در آلمان هم اردو گذاشته شد و ما توانستیم همدیگر را ببینیم و باهم در این مورد هم صحبت کردیم و من میدانستم که یک عملکرد فوقالعاده از خودش برجا میگذارد. آن ۹سانتیمتر هم در پرتاب دیسک هیچ چیزی نیست. هارتینگ توانست ۹ سانتیمتر بیشتر بزند و آن هم در پرتاب پنجم. ولی البته احسان واقعاً فوقالعاده کار کرد و از همین جا باز به احسان و تمام کسانی که احسان را در این راه کمک کردند تبریک میگویم، بهخصوص به مردم عزیز خودم.
به این سئوال آخری که از شما میکنم، حتماً بارها و بارها پاسخ دادهاید. اما این بار بهعنوان ملیپوش آلمانی با ریشهایرانی نقشتان را در چه میبینید؟
بله... من برای چهارمین بار است که در مسابقات جهانی پارالمپیک شرکت میکنم. دو بار جهانی شرکت کردم و دوبار در پارالمپیک. گفتم، برای من عادی شده که بهعنوان یک ایرانی از تیم آلمان شرکت کنم. هدف من این است که بهترین عملکرد خودم را داشته باشم و من فقط به ورزش و به عملکرد ورزشیام فکر میکنم و امیدوارم بتوانم همان طوری عمل کنم که تیم ملی و کمیته المپیک آلمان از من انتظار دارد و خواستههای آنها را برآورده کنم. برای مسابقات المپیک لندن خیلی خیلی زحمت کشیدم و شاید به جرأت بتوانم بگویم که به شدت زجر کشیدم. ولی امیدوارم که آنجا بتوانم مزد زحمات خودم را بگیرم. مسابقهی من در روز ۳۱ اوت است، ساعت ۱۹:۰۵ دقیقه به وقت محلی لندن، و امیدوارم که تمام آنهایی که من را دوست دارند و موفقیت من را دوست دارند، بتوانند در آن لحظه برای من و به یاد من باشند و به قول گفتنی در دلشان برای من دعا کنند.
ایران نیز در پارالمپیک ۲۰۱۲ لندن شرکت خواهد کرد. آیا رقیبی از کشور ایران نیز خواهید داشت؟
خوشبختانه یا متأسفانه ندارم. به قولی فرقی نمیکند. اگر از ایران هم باشد، اول دوست هستیم و بعدش هم رقیب.
چندی پیش احسان حدادی در مسابقات پرتاب دیسک المپیک لندن نمایش فوقالعادهای داشت و مدال نقره را تصاحب کرد. آیا احسان حدادی نیز برای شما حالت یک نمونه و حتی الگو را دارد؟
ابتدا همین جا به احسان دوست عزیز خودم تبریک میگویم. این عملکرد فوقالعادهاش، این نقرهاش در حد یک مدال طلا برای ما ارزش داشته. من همیشه با احسان در ارتباط هستم و میدانستم که در بهترین فرم خودش قرار دارد. چون در آلمان هم اردو گذاشته شد و ما توانستیم همدیگر را ببینیم و باهم در این مورد هم صحبت کردیم و من میدانستم که یک عملکرد فوقالعاده از خودش برجا میگذارد. آن ۹سانتیمتر هم در پرتاب دیسک هیچ چیزی نیست. هارتینگ توانست ۹ سانتیمتر بیشتر بزند و آن هم در پرتاب پنجم. ولی البته احسان واقعاً فوقالعاده کار کرد و از همین جا باز به احسان و تمام کسانی که احسان را در این راه کمک کردند تبریک میگویم، بهخصوص به مردم عزیز خودم.
به این سئوال آخری که از شما میکنم، حتماً بارها و بارها پاسخ دادهاید. اما این بار بهعنوان ملیپوش آلمانی با ریشهایرانی نقشتان را در چه میبینید؟
بله... من برای چهارمین بار است که در مسابقات جهانی پارالمپیک شرکت میکنم. دو بار جهانی شرکت کردم و دوبار در پارالمپیک. گفتم، برای من عادی شده که بهعنوان یک ایرانی از تیم آلمان شرکت کنم. هدف من این است که بهترین عملکرد خودم را داشته باشم و من فقط به ورزش و به عملکرد ورزشیام فکر میکنم و امیدوارم بتوانم همان طوری عمل کنم که تیم ملی و کمیته المپیک آلمان از من انتظار دارد و خواستههای آنها را برآورده کنم. برای مسابقات المپیک لندن خیلی خیلی زحمت کشیدم و شاید به جرأت بتوانم بگویم که به شدت زجر کشیدم. ولی امیدوارم که آنجا بتوانم مزد زحمات خودم را بگیرم. مسابقهی من در روز ۳۱ اوت است، ساعت ۱۹:۰۵ دقیقه به وقت محلی لندن، و امیدوارم که تمام آنهایی که من را دوست دارند و موفقیت من را دوست دارند، بتوانند در آن لحظه برای من و به یاد من باشند و به قول گفتنی در دلشان برای من دعا کنند.
آلمان علیه «لایک» فیسبوک؛ دکمهی ناقض حریم خصوصی آنلاین
فیسبوک پس از مذاکره با وزیر کشور آلمان قول داد تا سیاستهای حریم خصوصی خود را با قوانین حریم خصوصی آلمان و اتحادیه اروپا هماهنگ کند. بحث بر سر «لایک» فیسبوک و اطلاعاتی است که از طریق آن در سرورهای فیسبوک ذخیره میشود.

هفته گذشته، در پی ابراز نگرانیهای گسترده از سوی برخی از مقامات ایالت اشلسویگهولشتاین در آلمان، یکی از مدیران کمپانی فیسبوک با سیاستمداران آلمانی دیدار کرد تا درباره رویکردهای فیسبوک در قبال حریم خصوصی کاربرانش توصیحاتی ارائه کند و به نگرانیهای فزاینده آلمانیها پاسخ دهد.
ابتکار مقامات ایالت هولشتاین، از یک ماه پیش آغاز شد؛ زمانی که یکی از آژانسهای حفاظت از حریم خصوصی در این منطقه اعلام کرد که برای همه وبسایتهایی که لایک فیسبوک را در صفحات وبسایتهای خود قرار دهند، جریمهای ۵۰ هزار یورویی در نظر خواهد گرفت. علت این اقدام، امکان رهگیری فعالیتهای کاربران و تسهیل دسترسی به اطلاعات خصوصی و پیشینه وبگردی آنها در فیسبوک است که به اعتقاد آلمانیها، نقض قوانین مرتبط با حریم خصوصی در آلمان و اتحادیه اروپا محسوب میشود.
دیگر مقامات ارشد ایالتی نیز در دیگر نقاط آلمان، بحث درباره احتمال اجرای سراسری آن را آغاز کردهاند. تا پایان ماه سپتامبر، نتایج این مباحثات بر سر مساله همیشه بحثبرانگیز «حریم خصوصی دیجیتال» مشخص خواهد شد.
«پیشگیری، بهتر از درمان»
تیلو وایشرت، مدیر این آژانس حفاظت از حریم خصوصی، هفته گذشته در دیداری با ریچارد آلن، مدیر سیاستگذاری فیسبوک در اروپا، به بحث درباره این نگرانیها پرداخت. فیسبوک در این دیدار به مقامات آلمانی قول داد که برای رفع نگرانیها، با آنها همکاری خواهد کرد.
ریچارد آلن، پنجشنبه هفته گذشته با هانسپیتر فردریش، وزیر کشور آلمان نیز دیداری داشت تا درباره قواعد و امکانات جدید حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی با او گفتوگو کند. وزیر کشور آلمان در این دیدار گفت: «باید قوانینی برای شبکههای اجتماعی تدوین شود که از دادههای کاربران و هویتهای آنلاین آنها محافظت کند.»
ابتکار مقامات ایالت هولشتاین، از یک ماه پیش آغاز شد؛ زمانی که یکی از آژانسهای حفاظت از حریم خصوصی در این منطقه اعلام کرد که برای همه وبسایتهایی که لایک فیسبوک را در صفحات وبسایتهای خود قرار دهند، جریمهای ۵۰ هزار یورویی در نظر خواهد گرفت. علت این اقدام، امکان رهگیری فعالیتهای کاربران و تسهیل دسترسی به اطلاعات خصوصی و پیشینه وبگردی آنها در فیسبوک است که به اعتقاد آلمانیها، نقض قوانین مرتبط با حریم خصوصی در آلمان و اتحادیه اروپا محسوب میشود.
دیگر مقامات ارشد ایالتی نیز در دیگر نقاط آلمان، بحث درباره احتمال اجرای سراسری آن را آغاز کردهاند. تا پایان ماه سپتامبر، نتایج این مباحثات بر سر مساله همیشه بحثبرانگیز «حریم خصوصی دیجیتال» مشخص خواهد شد.
«پیشگیری، بهتر از درمان»
تیلو وایشرت، مدیر این آژانس حفاظت از حریم خصوصی، هفته گذشته در دیداری با ریچارد آلن، مدیر سیاستگذاری فیسبوک در اروپا، به بحث درباره این نگرانیها پرداخت. فیسبوک در این دیدار به مقامات آلمانی قول داد که برای رفع نگرانیها، با آنها همکاری خواهد کرد.
ریچارد آلن، پنجشنبه هفته گذشته با هانسپیتر فردریش، وزیر کشور آلمان نیز دیداری داشت تا درباره قواعد و امکانات جدید حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی با او گفتوگو کند. وزیر کشور آلمان در این دیدار گفت: «باید قوانینی برای شبکههای اجتماعی تدوین شود که از دادههای کاربران و هویتهای آنلاین آنها محافظت کند.»

تیلو وایشرت میگوید همه این اقدامات بر مبنای اعتقاد به این اصل مهم است که «پیشگیری، بهتر از درمان است.»
تیلو وایشرت به خبرگزاری آلمان گفته است «فیسبوک اکنون به سادگی میتواند کلیکهای کاربران را دنبال کند، بفهمد آنها چه مدتی را در چه وبسایتهایی گذراندهاند و به چه موضوعاتی بیشتر علاقهمندند. اینکه فیسبوک چهطور و در چه جاهایی از این اطلاعات استفاده میکند، کاملا مبهم است.»
ریچارد آلن در پاسخ به این نگرانیها، با تایید این موضوع گفت: «فیسبوک میتواند این اطلاعات و آیپیهای کاربران را ثبت کند، اما آنها را برای ۹۰ روز نگه میدارد و پس از آن حذف میکند و به همین خاطر این اقدام را نمیتوان نقص قوانین حریم خصوصی اتحادیه اروپا خواند.»
به گفته تیلو وایشرت «هنوز برنامهای برای پیگیری قضایی وبسایتهایی که امکان لایک را به آیتمهای خود افزودهاند وجود ندارد و اگر فیسبوک سیاستهای حریم خصوصی خود را دستکم برای کاربران آلمانی تغییر دهد، این اتفاق رخ نخواهد داد.» او معتقد است «آنچه اهمیت بیشتری دارد، تاثیری است که این گفتوگو بر رویکردهای فیسبوک خواهد داشت.» او میگوید همه این اقدامات بر مبنای اعتقاد به این اصل مهم است که «پیشگیری، بهتر از درمان است.»
مقامات آلمانی این نشست را مثبت و سازنده ارزیابی کردهاند، اما گفتهاند گفتوگوها بر سر این موضوع ادامه خواهد یافت. قرار است در دورهای بعدی گفتوگو درباره این موضوع حساس و بحثبرانگیز، نمایندگان و مقامات دیگر کمپانیها، از جمله گوگل و توییتر نیز شرکت کنند.
گرافهای باز و «لایک» یونیورسال، برگ برنده فیسبوک
گرافهای باز اجتماعی (Social Graphs) را شاید بتوان بزرگترین ابتکار فیسبوک در سال ۲۰۱۰ دانست. اگر اکنون به وبسایت مجله تایم، سیانان، نیویورکتایمز یا حتی بسیاری از وبسایتهای فارسی بروید، در بخشی از صفحه اصلی سایت آخرین فعالیت های دوستان شما در این وب سایت ها نشان داده میشود. این که آنها چه آیتمی را لایک کرده اند یا روی صفحه خود به اشتراک گذاشتهاند. فیسبوک این امکان را به همه وبسایتهای جهان میدهد که به سادگی امکان لایک کردن را در همه صفحات خود قرار دهند. این امکان، به دانستههای فیسبوک درباره کاربران عمق و گسترده بیشتری میبخشد.

سال گذشته ۲۵۰ هزار آلمانی به نمایش محل سکونت خود در گوگل استریت اعتراض کردند
بعد از پیادهسازی این گرافها بود که بسیاری از متخصصان اعلام کردند فیس بوک برای تسخیر فضای مجازی خیز برداشته است، چون با تحلیل دادههایی که از طریق کلیکهای کاربران روی لایک در سراسر جهان مجازی به دست میآید، فیسبوک اطلاعات ارزشمندی به دست میآورد که میتواند از آن برای بهینهسازی الگوریتمهای تبلیغاتی خود استفاده کند.
حساسیت شدید آلمانیها به حریم خصوصی و کنترل هویت آنلاین
حریم خصوصی دیجیتال تا کنون در مقاطع مختلف بحثهای گستردهای در آلمان برانگیخته است. رویکرد عموم شهروندان این کشور به مساله حریم خصوصی در فضای مجازی، محافظهکارانه است و اکثر کاربران آلمانی خواستار در اختیار گرفتن کنترل کامل اطلاعاتی هستند که درباره خود در جهان آنلاین به اشتراک میگذارند.
سال گذشته، بر سر راهاندازی نسخه آلمانی سرویس Street View گوگل، بیش از ۲۵۰ هزار نفر از شهروندان این کشور اعتراض کردند و خواستار حذف عکسهای محل سکونت خود از روی نقشهها و تصاویری شدند که گوگل پیش چشم جهانیان میگذارد.
ایلسه ایگنر، وزیر کشاورزی و تغذیه آلمان نیز سال گذشته در اعتراض به سیاستهای باز حریم خصوصی در فیسبوک، اکانت خود در این شبکه اجتماعی را حذف کرده بود.
بازگشایی پرونده نقض حریم خصوصی توسط فیسبوک در آلمان
جمعآوری دادهها و تشکیل آرشیوی از اطلاعات بیومتریک کاربران بدون کسب اجازه از آنها برای فعال کردن سیستم "تشخیص چهره" در فیسبوک، اعتراض مسئولان آلمانی را برانگیخته و دردسر جدیدی برای این شبکه اجتماعی شده است.
مسئولان حفاطت از دادهها (Data Protection) در آلمان بار دیگر پرونده نقض حریم خصوصی توسط شبکهاجتماعی را گشودهاند. این بار تمرکز آنها بر آسیبهایی است که به اعتقاد آنها توسط سیستم تشخیص چهره (Facial Recognition) فیسبوک به حریم خصوصی کاربران اینترنت وارد میشود.
متخصصان آلمانی روز چهارشنبه (۲۵ مرداد، ۱۵ اوت) اعلام کردند که فیسبوک به بهانه کمک به کاربران در تشخیص چهره کسانی که در این شبکه اجتماعی فعالیت دارند، دیتابیس عظیمی از عکسها را به همراه اطلاعات هویتی ذخیره کرده، بدون آن که کاربران را در جریان چگونگی کارکرد این سیستم قرار دهد.
به گزارش نیویورکتایمز، یوهانس کاسپر، کمیسیونر حفاظت از دادهها در هامبورگ گفته گشایش مجدد این پرونده در آلمان به این خاطر صورت گرفته که فیسبوک به درخواستهای آنها برای ایجاد تغییر در سیاستهای حریم خصوصی خود پاسخ مناسبی نداده است.
متخصصان آلمانی روز چهارشنبه (۲۵ مرداد، ۱۵ اوت) اعلام کردند که فیسبوک به بهانه کمک به کاربران در تشخیص چهره کسانی که در این شبکه اجتماعی فعالیت دارند، دیتابیس عظیمی از عکسها را به همراه اطلاعات هویتی ذخیره کرده، بدون آن که کاربران را در جریان چگونگی کارکرد این سیستم قرار دهد.
به گزارش نیویورکتایمز، یوهانس کاسپر، کمیسیونر حفاظت از دادهها در هامبورگ گفته گشایش مجدد این پرونده در آلمان به این خاطر صورت گرفته که فیسبوک به درخواستهای آنها برای ایجاد تغییر در سیاستهای حریم خصوصی خود پاسخ مناسبی نداده است.

آلمان خواستار از بین بردن دیتابیس چهرههای فیسبوک است
یوهانس کاسپر گفته که مقامات آلمانی تا کنون دیدارهای متعددی با مسئولان و مدیران فیسبوک داشتهاند، اما آنها تمایل چشمگیری به همکاری نشان ندادهاند. به اعتقاد او عملکرد سیستم تشخیص چهره فیسبوک میتواند پیآمدهای ویرانگری برای حریم خصوصی و زندگی آنلاین کاربران داشته باشد.
بر اساس شکایتی که آنها تدوین کردهاند، فیسبوک باید این دیتابیس عظیم از اطلاعات کاملا خصوصی کاربران ساکن آلمان را از بین ببرد. یوهانس کاسپر مسئولیت پیگیری پرونده جمعآوری اطلاعات خصوصی توسط گوگل در پروژه Street View در آلمان را هم بر عهده داشت.
نقض حریمخصوصی، اتهام همیشگی فیسبوک
فیسبوک برای کمک به کاربران در تگ کردن اتوماتیک دوستانشان در این شبکه اجتماعی، با جمعآوری دادههای بیومتریک کاربران، آرشیو عظیمی از چهرههای کاربران فیسبوک ساخته و با نرمافزاری مخصوص آنها را تحلیل میکند. این سیستم به صورت پیشفرض برای همه کاربران فیسبوک فعال شده است.
بر اساس شکایتی که آنها تدوین کردهاند، فیسبوک باید این دیتابیس عظیم از اطلاعات کاملا خصوصی کاربران ساکن آلمان را از بین ببرد. یوهانس کاسپر مسئولیت پیگیری پرونده جمعآوری اطلاعات خصوصی توسط گوگل در پروژه Street View در آلمان را هم بر عهده داشت.
نقض حریمخصوصی، اتهام همیشگی فیسبوک
فیسبوک برای کمک به کاربران در تگ کردن اتوماتیک دوستانشان در این شبکه اجتماعی، با جمعآوری دادههای بیومتریک کاربران، آرشیو عظیمی از چهرههای کاربران فیسبوک ساخته و با نرمافزاری مخصوص آنها را تحلیل میکند. این سیستم به صورت پیشفرض برای همه کاربران فیسبوک فعال شده است.

فیسبوک معتقد است قوانین مرتبط با حریم خصوصی در اروپا را نقض نکرده است
سیستم تشخیص چهره فیسبوک در بسیاری از کشورهای اروپایی با اعتراضهای گسترده کاربران و متخصصان روبرو شده است. در بیشتر کشورهای اروپایی، انجام اقداماتی از این دست بدون آگاهی و اجازه کاربران، غیرقانونی است. اما به گفته یوهانس کاسپر، استدلال مدیران فیسبوک این است که انجام چنین اقداماتی بر اساس قوانین ایرلند که دفتر اروپایی فیسبوک در آن واقع است، قانونی است.
به اعتقاد متخصصان اروپایی، فیسبوک باید به کاربران امکان انتخاب بدهد، تا فقط کسانی که میخواهند از این سیستم استفاده کنند، نه اینکه چنین سیستمی بهصورت پیشفرض برای همه کاربران فعال شود. یوهانس کاسپر و همکارانش در شکایت خود از فیسبوک خواستهاند که تا پایان ماه سپتامبر اقدامات لازم را برای تامین نظر آنان انجام دهد.
فیسبوک پیشتر با انتشار بیانیهای اعلام کرده بود که با راهاندازی سیستم تشخیص چهرهها قوانین مرتبط با حریم خصوصی در اتحادیه اروپا را نقض نکرده است: "ما در مذاکراتمان با مقامهای اروپایی به توافق رسیدهایم که این سیستم را بهگونهای توسعه دهیم که پیش از پیشنهاد تگ کردن دوستانشان در فیسبوک، نوتیفیکیشنهای لازم را دریافت کنند."
با این حال، این استدلال برای بسیاری از متخصصان قانعکننده نبود. در پی اعمال فشار از سوی متخصصان و مسئولان اروپایی، فیسبوک پذیرفت که فعال کردن این امکان برای کاربرانی که از اول ماه ژوئیه به این شبکه اجتماعی میپیوندند را متوقف کند، اما تکلیف کسانی که از پیش عضو فیسبوک بودهاند هنوز مشخص نیست و بحث بر سر آن ادامه دارد.
به اعتقاد متخصصان اروپایی، فیسبوک باید به کاربران امکان انتخاب بدهد، تا فقط کسانی که میخواهند از این سیستم استفاده کنند، نه اینکه چنین سیستمی بهصورت پیشفرض برای همه کاربران فعال شود. یوهانس کاسپر و همکارانش در شکایت خود از فیسبوک خواستهاند که تا پایان ماه سپتامبر اقدامات لازم را برای تامین نظر آنان انجام دهد.
فیسبوک پیشتر با انتشار بیانیهای اعلام کرده بود که با راهاندازی سیستم تشخیص چهرهها قوانین مرتبط با حریم خصوصی در اتحادیه اروپا را نقض نکرده است: "ما در مذاکراتمان با مقامهای اروپایی به توافق رسیدهایم که این سیستم را بهگونهای توسعه دهیم که پیش از پیشنهاد تگ کردن دوستانشان در فیسبوک، نوتیفیکیشنهای لازم را دریافت کنند."
با این حال، این استدلال برای بسیاری از متخصصان قانعکننده نبود. در پی اعمال فشار از سوی متخصصان و مسئولان اروپایی، فیسبوک پذیرفت که فعال کردن این امکان برای کاربرانی که از اول ماه ژوئیه به این شبکه اجتماعی میپیوندند را متوقف کند، اما تکلیف کسانی که از پیش عضو فیسبوک بودهاند هنوز مشخص نیست و بحث بر سر آن ادامه دارد.
رئیس شورای شهر بومهن: بومهن امشب در آمادهباش کامل است خبرگزاری فارس: رئیس شورای اسلامی شهر بومهن از آمادگی کامل همه نهادهای ستاد بحران این شهر برای مقابله با حوادث طبیعی احتمالی خبر داد.
محمود قانبیلی دقایقی پیش در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار فارس در شرق استان تهران اظهار داشت: ساعت یک بامداد زمینلرزهای شهر بومهن را لرزاند.
وی ادامه داد: کانون این حادثه طبیعی شهر بومهن و شدت آن از سوی موسسه ژئوفیزیک ایران، 3.8 ریشتر اعلام شد.
قانبیلی اضافه کرد: پس از وقوع این زمینلرزه ستاد بحران شهر بومهن با همه اعضا در محل حاضر شدند و نیروهای خود را در این خصوص سازماندهی کردند.
به گفته رئیس شورای اسلامی شهر بومهن، هنوز خسارات احتمالی این واقعه طبیعی در شمال شرق استان تهران اعلام نشده است.
وی افزود: مردم بومهن و سایر شهرهای اطراف نظیر رودهن، آبعلی و پردیس نیز اغلب در معابر و اماکن عمومی حضور دارند.
قانبیلی تصریح کرد: اطلاعرسانی کافی از سوی مجموعه شهرداری و شورای اسلامی شهر بومهن در دقایق گذشته صورت گرفته است.
اعلام مختصات و شدت زمینلرزه شمالشرق تهران خبرگزاری فارس: شدت زمینلرزه دقایقی پیش شمالشرق استان تهران 3 و 8 دهم ریشتر در مقیاس امواج درونی زمین اعلام شد
به گزارش خبرگزاری فارس از شرق استان تهران، این زمینلرزه در ساعت یک و یک دقیقه و 26 ثانیه به وقت محلی رخ داد.
شدت این زمین لرزه 3.8 ریشتر در مقیاس امواج درونی زمین ثبت شده است.
این زمینلرزه در موقعیت جغرافیایی با عرض شمالی 35.83 درجه و طول شرقی 51.88 درجه ثبت شده است.
این زمینلرزه در 9 کیلومتری بومهن، 11 کیلومتری رودهن، 11 کیلومتری پردیس و 46 کیلومتری تهران رخ داده است.
این زمینلرزه در عمق هفت کیلومتری زمین رخ داده است.
وقوع این زمینلرزه را شبکه لرزهنگاری شرق تهران وابسته به مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران تأیید کرده است.
آمریکا سخنان احمدینژاد در روز قدس را "نفرتانگیز" خواند
آمریکا سخنان محمود احمدینژاد در مراسم دولتی "روز قدس" در روز جمعه ۲۷ مرداد را قویا محکوم کرد و آن را نفرتانگیز خواند. احمدینژاد در مراسم "روز قدس" امسال بار دیگر اسرائیل را به "غده سرطانی" تشبیه کرد.
محمود احمدینژاد رئیس جمهوری اسلامی ایران به مناسبت "روز قدس" در تهران، دولت اسرائیل را به "غده سرطانی" تشبیه کرد و گفت: «اگر یک سلول از این غده در سرزمین فلسطین بماند باز آش همان است و کاسه همان.»
محمود احمدینژاد به عنوان سخنران پیش از خطبه نماز جمعه ۲۷ مرداد گفت که حضور اسرائیلیها در یک وجب از خاک فلسطین خطرناک است چه برسد به اینکه دولت رسمی و قانونی بخواهند داشته باشند. احمدینژاد پیش از این نیز بارها خواستار "محو اسرائیل از روی نقشه" شده بود.
تامی ویتور سخنگوی شورای امنیت ملی ایالات متحده آمریکا این سخنان را "نفرتانگیز و تفرقهآور" خواند و گفت سخنان اخیر محمود احمدینژاد سزاوار سرزنش است.
سخنگوی شورای امنیت ملی ایالات متحده آمریکا گفت: «اگر ایران نگران حقوق بشر است، باید حمایت خود از رژیم بشار اسد که به مردم خود وحشیانه حمله میکند را متوقف کند.»
در همین زمینه آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران روز چهارشنبه ۲۵ مرداد در سخنانی درباره "روز قدس" اسرائیل را «زائده دروغین و جعلی" خوانده بود که قطعا از صحنه جغرافیا محو خواهد شد.»
اظهارات مسئولان جمهوری اسلامی ایران درباره اسرائیل در "روز قدس" در حالی بیان میشود که در هفتههای اخیر تنش لفظی ایران و اسرائیل درباره بینتیجه بودن مذاکرات اتمی و حمله زودهنگام نظامی به تاسیسات اتمی ایران بالا گرفته است.
جمهوری اسلامی ایران، آخرین جمعه ماه رمضان را به عنوان "روز قدس" نامگذاری کرده و هر سال از مردم برای راهپیمایی و اعلام حمایت از مردم فلسطین در این روز دعوت میکند. جمهوری اسلامی ایران ، کشور اسرائیل را بهرسمیت نمیشناسد.
در ادبیات سیاسی مسئولان جمهوری اسلامی ایران، از دولت و مردم اسرائیل به عنوان "رژیم صهیونیستی" نام برده میشود.
«روز قدس با موضوع سوریه»
با وجود برگزاری همه ساله این مراسم دولتی در ایران اما به نظر میرسد امسال برگزاری "روز قدس" در ایران تحت تاثیر اتفاقات سوریه و انزوای ایران به عنوان تنها کشور اسلامی حامی رژیم سوریه قرار گرفته است.
مصطفی محمدنجار وزیر کشور جمهوری اسلامی در مراسم دولتی "روز قدس" گفت: «راهپیمایی روز جهانی قدس تاثیر مهمی بر تحولات سوریه دارد.»
خبرگزاریهای حکومتی ایران، گزارش دادهاند که در پایان مراسم دولتی روز قدس، "مردم ایران" قطعنامهای صادر کرده و در آن خواستار خروج "بیگانگان از باتلاق سوریه" شدهاند.
تمرکز مسئولان جمهوری اسلامی ایران در حمایت از حکومت سوریه در مراسم دولتی "روز قدس"، دو روز پس از آن صورت میگیرد که اکثریت قاطع کشورهای عضو سازمان همکاریهای اسلامی در مکه رای به تعلیق عضویت سوریه در این سازمان دادند. به گفته برخی ناظران با اخراج سوریه از سازمان همکاریهای اسلامی، انزوای جمهوری اسلامی در حمایت از دولت سوریه بین کشورهای اسلامی بیش از گذشته نمایان شده است.
در همین حال قاسم روانبخش روحانی دبیر سیاسی نشریه "پرتو سخن" به مناسبت "روز قدس" سال ۹۱ اتفاقات پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و "روز قدس" سال ۸۸ را بررسی کرده است.
آنطور که این شاگرد آیتالله مصباح یزدی گفته است: «در روز قدس سال ۸۸، فتنهگران شعار نه غزه و نه لبنان سر دادند و این حرکت ریشه خارجی فتنه سبز و اصلاحطلبان را برملا کرد.»
در همین زمینه خبرگزاری فارس روز جمعه ۲۷ مرداد درباره "غیبت معنادار سران اصلاحطلب در راهپیمایی روز قدس" نوشته است: «عدم حضور سران اصلاحطلبان در راهپیمایی روز قدس مهر تایید دیگری بر حمایت آنها از فتنهگران و شعارهایی است که آنها در زمان فتنه سر میدادند.»
مسیحیت در ایران: جرم سیاسی ـ امنیتی
امام جمعه قم از گسترش کلیساهای خانگی هشدار داد. به گزارش خبرگزاری فارس، محمد سعیدی در دیدار با رئیس و مسئولان اداره تبلیغات اسلامی قم، از آنان خواست که «در زمینه ترویج آموزه های دینی و اعتقادی پیشرو باشند» زیرا به گفته او «دشمنان برای ایجاد کلیساهای خانگی تلاش می کنند».
کلیسای خانگی در واقع همان خانه های پیروان مسیحیت است که به سبب ناامنی هایی که برای نوکیشان مسیحی در کلیساها پدید آمد، این افراد مراسم نیایش و عبادت خود را به خانه ها انتقال دادند. در واقع نوعی کلیسای زیرزمینی برای گردآمدن مسیحیان ایران برای عبادت و خواندن و آموزش انجیل است.
سخن امام جمعه قم حرف تازه ای نیست.
کلیسای خانگی در واقع همان خانه های پیروان مسیحیت است که به سبب ناامنی هایی که برای نوکیشان مسیحی در کلیساها پدید آمد، این افراد مراسم نیایش و عبادت خود را به خانه ها انتقال دادند. در واقع نوعی کلیسای زیرزمینی برای گردآمدن مسیحیان ایران برای عبادت و خواندن و آموزش انجیل است.
سخن امام جمعه قم حرف تازه ای نیست.
از آغاز انقلاب ۱۳۵۷ تاکنون دگراندیشان دینی با فشار و تعرض و آزار حکومت اسلامی روبرو بوده اند. نه تنها ایرانیان بهایی و یهودی و مسیحی و زرتشتی که حتی اهل تسنن و دیگر فرقه های اسلامی چون اهل حق و درویشان گنابادی و حتی شیعیانی که به نام های ملی ـ مذهبی یا روشنفکر دینی شناخته می شوند، از آزارها و سرکوب ها درامان نبوده اند. تا آنجا که عده زیادی از آنان، به ویژه یهودیان و مسیحیان و بهاییان، چاره را در جلای وطن یافته، راه مهاجرت درپیش گرفته اند.
ایران رتبه پنجم درلیست سالانه كشورهای جفاكننده به مسیحیان
سازمان درهای باز (Open Doors) هر سال فهرستی با نام «فهرست دیدبان جهانی» از پنجاه کشور جفا کننده به مسیحیان را منتشر می کند. در فهرست ژانویه سال ۲۰۱۲، وضعیت ایران از جهت جفا بر مسیحیان درسال ۲۰۱۱ در رده پنجم و پس از، به ترتیب، کره شمالی، افغانستان، عربستان سعودی، سومالی قرار گرفته است. فهرست سال ۲۰۱۱ ایران را در مقام دوم این فهرست قرار داده بود. دلیل ارتقای وضعیت ایران در این فهرست اجرا نشدن مجازات اعدام برای نوکیشان در سال ۲۰۱۱ است.
معیار رتبه بندی کشورها در این فهرست بر اساس سرکوب مسیحیان به خاطر ایمان مذهبی آن ها است و ملاک های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، قومی و غیره را دربرنمی گیرد. به نوشته سایت محبت نیوز که خبرگزاری مسیحیان ایران است، این سازمان درفهرست امسال خود درباره ایران نوشته است:«جفای مذهبی بر برخی از اقلیت ها مانند مسیحیان و بهائیان از سال ۲۰۰۵ افزایش یافته است. جمهوری اسلامی می گوید که تنها اقوام ارمنی و آشوری ایران می توانند «مسیحی» باشند و فارس ها به صورت فطری مسلمان به حساب می آیند. از این رو نوکیشان یا ایرانیان مسیحی که از لحاظ قومی فارس محسوب می شوند، مرتد فطری هستند. همین امر سبب شده که تقریباً همه فعالیت های مسیحیان، از بشارت تا تعلیم کتاب مقدس و انتشار آن و کتاب های مسیحی به فارسی زبان غیرقانونی اعلام شوند».
این سازمان می نویسد: «بدرفتاری های حكومت مذهبی جمهوری اسلامی با مسیحیان نتیجه معكوس داشته و سبب گسترش بیش از پیش کلیسا در این کشور شده است».
ماده ۲۲۵ قانون جدید مجازات عمومی، مصوب سال ۱۳۹۰ مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان، که به گفته مقامات قضايی ايران بر اساس حدود ۶ آيه صريح قرآن در ۶ سوره مختلف، روايات، احاديث و کردار پيامبر اسلام و امامان شيعه و فتوای اکثر قريب به اتفاق مجتهدان شيعه، تدوين شده است، ارتداد یا تغییر دین برای مسلمانان را به دو مقوله "ارتداد فطری و ملی" تقسيم کرده و برای مردان مرتد مجازات مرگ و برای زنان مرتد مجازات حبس دايم تعيين کرده است.
پس از انتشار این قانون، رئيس دوره ای اتحاديه اروپا در بيانيه ای اعلام کرد:« ماده ۲۲۵ این لایحه نقض آشکار تعهدات جمهوری اسلامی به کنوانسیون های بین المللی حقوق بشر است» و از مقام های ايران در دولت و مجلس خواست برای احترام به تعهدات خود آن را تعدیل کنند.
نوکیشان
به رغم تلاش های جمهوری اسلامی برای تبلیغ و تحمیل دین اسلام شیعه به عنوان دین رسمی و قانونی کشور، با وجود سخت گیری ها و فشارهایی که براقلیت های مذهبی اعمال می شود، و با آن که در حکومت جمهوری اسلامی مجازات تغییر دین برای مسلمانان در حکم ارتداد است و مجازات اعدام را درپی دارد، اما پدیده تغییر دین ایرانیان شیعه مذهب، بویژه به مسیحیت، مدام گسترش یافته است. عده زیادی نیز به دین زرتشتی یا بهاییت تغییر دین داده اند تا جایی که لفظ «نوکیشان» برای مشخص کردن این تغییر دین دادگان در دوران حکومت اسلامی در ایران به کار می رود.
قتل کشیشان
مسلمانان ایرانی با گرویدن به مسیحیت، بهایی گزاف و گران پرداخته و چه بسا جان خود را در این راه ازدست داده اند. با شروع انقلاب، در کنار هجوم و حمله به بهائیان، قتل کشیشان نیز آغاز شد.
• نخستین کشیش قربانی پس از انقلاب ارسطو سیاح بود که در سال ۱۳۵۷ پس از انقلاب در شیراز به قتل رسید.
• اسقف حسن دهقانی در اصفهان در خواب هدف پنج گلوله قرار گرفت اما از این ترور جان به در برد.
• در سال ۱۳۵۹ پسر اسقف، بهرام دهقانی، در تهران ربوده و به ضرب گلوله کشته شد.
• منوچهر افغانی در سال ۱۳۶۷ در اصفهان از شورای کشیشان پروتستان به قتل رسید.
• کشیش حسین سودمند در ۱۹۹۲(۱۳۷۱) در مشهد از کلیساهای جماعت ربانی به اتهام ارتداد به اعدام محکوم و حلق آویز شد. این اولین بار بود که کشیشی با محاکمه در دادگاه به مرگ محکوم می شد و قتل به صورت پنهانی و ترور صورت نمی گرفت
• در سال ۱۹۹۳ کشیش مهدی دیباج در ساری به اتهام ارتداد فطری به اعدام محکوم شد. مهدی دیباج در سال ۱۹۹۳ (۱۳۷۲) در دادگاهی در ساری محکوم به مرگ شد. جامعه مسیحیان ایران بویژه کشیش هایک هوسپیان مهر برای نجات او تلاش بسیار کرد و کشیش هوسپیان، رهبر کلیساهای جماعت ربانی با راه اندازی کمپین های بین المللی و جلب نظرمسیحیان و افکار عمومی جهان نقش مؤثری در آزادی کشیش دیباج برعهده گرفت. سرانجام کشیش دیباج پس از ده سال حبس در ۲۴ دی ماه ۱۳۷۳ آزاد شد.
• سه روز پس از آزادی دیباج، کشیش هایک هوسپیان در راه فرودگاه مهرآباد ناپدید شد. خانواده او پس از ۱۱ روز تلاش بی امان برای یافتن کشیش، سرانجام جسد مثله شده او را که با ۲۶ ضربه چاقو پاره شده بود، از سردخانه پزشکی قانونی تحویل گرفتند. قاتلان روی سینه او و درست بر قلبش حفره ای عمیق با آلتی برنده سوراخ کرده بودند. قتلی فجیع و سبعانه برای انتقام جویی و عبرت آموزی و ایجاد رعب.
• شش ماه پس از قتل کشیش هایک، کشیش طاطائوس میکائیلیان، رئیس شورای کشیشان پروتستان، پس از ترک خانه در تهران ناپدید شد و چند روز بعد پسرش برای شناسایی جسد او که با شلیک چند گلوله به سرش به قتل رسیده بود، احضار شد. قاتلان روی جنازه کشیش میکائیلیان بر تکه کاغذی نشانی جسد کشیش مهدی دیباج را قرار داده بودند.
• جسد مهدی دیباج، کشیش کلیساهای جماعت ربانی، که بر اثرضربه های چاقو از پا درآمده بود، در جنگل های اطراف کرج پیداشد.
مقام های امنیتی در آن زمان با ترتیب دادن نمایش امنیتی اعترافات، سه دختر جوان را به عنوان عضو سازمان مجاهدین خلق مسئول این قتلها اعلام کردند.
• کمتر از دو سال بعد در سال ۱۳۷۵ کشیش محمد باقر یوسفی اهل کلیساهای جماعت ربانی ملقب به روانبخش در جنگل حلق آویز شد.
• قربان دردی تورانی، از گروه کلیساهای خانگی در آذر ۱۳۸۴ به قتل رسید. خانواده او جسد غرق در خونش را در حالی که گلویش بریده بود، در برابر خانه شان یافتند.
• محمد جابری از گروه کلیساهای خانگی در خرداد ۱۳۸۶ به قتل رسید.
• محمدعلی جعفرزاده از گروه کلیساهای خانگی در خرداد ۱۳۸۶ به قتل رسید.
• عباس امیری در سال ۱۳۸۷ در ملک شهر اصفهان به دست نیروهای امنیتی به قتل رسید.
• سه روز پس از مرگ او همسرش بر اثر جراحت های ناشی از شکنجه ماموران امنیتی درگذشت. عباس امیری پیش از گرویدن به مسیحیت مدت ها در جنگ ایران و عراق به عنوان بسیجی شرکت کرده و مجروح شده بود.
• و هم اکنون یوسف ندرخانی کشیش مسیحی کلیسای تبشیری به اتهام ارتداد به اعدام محکوم شده و در زندان لاکان رشت در انتظار مرگ است.
یوسف ندرخانی در انتظار اعدام
کشیش یوسف ندرخانی از سال ۱۳۸۸ دربازداشت است و درخواست مسئولان
برای توبه و نفی اعتقادش به مسیحیت را رد کرده است. طبق قانون مجازات اسلامی در صورت ابراز پشیمانی متهم به ارتداد از تغییر دین اسلام، حکم اعدام لغو میشود. در تاریخ سوم تا ششم مهرماه سال ۱۳۹۰ دادگاه رشت سه بار از آقای ندرخانی خواست توبه کند تا حکم ارتداد او لغو شود. اما کشیش ندرخانی که از ۱۹ سالگی آیین کلیسای تبشیری مسیحیت را برگزیده، از عقیده اش بازنگشت و به اتهام ارتداد به اعدام محکوم شد. حکم اعدام او در اسفند ۱۳۹۰، به دایره اجرای احکام زندان لاکان رشت ابلاغ شد و نزدیکان او همراه با جامعه مسیحیان و مدافعان حقوق بشر و جامعه بین المللی نگرانند که حکم هر لحظه به اجرا درآید.
در همان زمان، مجلس نمایندگان آمریکا در ۱۲ اسفند۱۳۹۰ با صدور قطعنامه ای «تداوم اعدام های» اقلیت های مذهبی و حکم اعدام کشیشی را که با اتهام ارتداد در انتظار اعدام با دار به سر می برد، محکوم کرد. قطعنامه مجلس نمایندگان آمریکا که به ابتکار جوزف پیتس نماینده کنگره ارائه شد، تاکید کرد که ایران از امضا کنندگان قطعنامه حقوق بشر است که در آن برآزادی مذهب و آزادی تغییر دین تاکید شده است.
اصل ۲۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصریح کرده است که: «تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد».
سیاستمداران و فعالان مدنی آلمان نیز از ابلاغ حکم کشیش ۳۵ ساله ایرانی به اجرای احکام زندان رشت ابراز نگرانی کردند. مارکوس لونینگ نماینده ویژه دولت آلمان در امور حقوق بشر، هرمان گروهه دبیر کل حزب دمکرات مسیحی آلمان، و نمایندگان مجلس آلمان از دولت ایران خواستار آزادی کشیش ندرخانی شدند.
همچنین اتحادیه اروپا و وزارت خارجه آمریکا در کنار سازمان های مدافع حقوق بشر بارها خواستار توقف حکم اعدام و آزادی کشیش ندرخانی شده اند.
محمدعلی دادخواه وکیل آقای ندرخانی، که خود اکنون به ۹ سال زندان محکوم شده، گفته بود دادسرای گیلان صدور حکم نهایی برای این کشیش کلیسای خانگی را به دلیل جنبه تخصصی و مذهبی آن به نظر آیتالله خامنهای موکول کرده است.
مرکز آمریکایی «قانون و عدالت» با ایجاد صفحه «توییتر برای یوسف»، کمپینی بین المللی برای آزادی ندرخانی به راه انداخته است.
از آزار و ارعاب و بازداشت مسیحیان و نوکیشان تا تعطیل خدمات کلیساها
در دوران حکومت جمهوری اسلامی صدها مسيحی و نوکیش تحت بازجويی قرار گرفتند و زندانی شدند. چاپ کتاب مقدس مسیحیان به زبان فارسی ممنوع شد، و بسیاری از نسخه های کتاب مقدس در کنار مواد مخدر و بطری های مشروب الکلی به آتش کشیده شد. خدمات کلیساها تعطیل و به خانه ها کشیده شد و مراسم عبادت نومسیحیان به اقدامی زیرزمینی و خطرناک تبدیل شد.
بازداشت ها
در هفته های اخیر نیز موج فزاینده بازداشت نومسیحیان ادامه داشته است:
وحید زردی، موسیقی دان جوان، روز ۶ خرداد ۱۳۹۱، در مشهد به همراه همسرش و تعدادی از نومسیحیان دیگر با حمله ماموران امنیتی لباس شخصی در یك كلیسای خانگی بازداشت شد و همه آنان به مكان نامعلومی انتقال یافتند.
وحید زردی لیسانس موسیقی دانشگاه سوره در تهران و از هنرمندان مسیحی است كه تاكنون در برخی از جشنواره های سراسری هنری كشور، از جمله در جشنواره تئاتر، با برخی از هنرمندان بنام كشور همكاری داشته و برای ساخت موسیقی آن آثار جوایزی دریافت كرده است. او در برخی از روزنامه های كشور نیز مطالبی در باب موسیقی و خداشناسی نگاشته است.
هم زمان با بازداشت وحید زردی در مشهد، در نیشابور که دومین شهر پرجمعیت خراسان رضوی است، ماموران امنیتی به کلیسایی خانگی یورش بردند وهمه اعضای آن را دستگیر و بازداشت کردند.
۴خرداد ماه ۱۳۹۱ مهندس مهرداد سجادی و همسرش فروغ دشتیانی از اعضای رسمی کلیسای انجیلی عمانوئیل تهران توسط ماموران امنیتی لباس شخصی در خانه خود در کرج بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند. منابع غیررسمی از انتقال این افراد به زندان اوین خبر داده اند.
کشیش فرشید فتحی، ۳۳ ساله در اردیبهشت ۱۳۹۱ در دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به شش سال زندان محکوم شد. او در دی ماه ۱۳۸۹ در جریان حمله گسترده شب کریسمس به مراسم مسیحیان بازداشت شد و از آن زمان حدود یک سال و نیم بدون تفهیم اتهام در بازداشت به سر برد. شواهد از ضرب و شتم او در دوران بازداشت خبر می دهند. فعالیت های تبلیغی او برای مسیحیت به عنوان اقدام علیه امنیت ملی به او تفهیم شده است. این نشان دهنده شیوه جدید برخورد قوه قضائیه و مقام های امنیتی در وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران با فعالیت های تبشیری نوکیشان مسیحی به عنوان جرم سیاسی – امنیتی است.
همچنین بهنام ایرانی ، کشیش دیگری که قرار بود در مهرماه ۱۳۹۰ آزاد شود، اندکی پیش از آزادی باردیگر به تحمل پنج سال زندان محکوم شد. وضعیت سلامت این کشیش بسیار وخیم گزارش شده است.
در فروردین ۱۳۹۱ یک زن و یک مرد جوان نوکیش مسیحی با هجوم ماموران امنیتی لباس شخصی قضایی به خانه شان، بدون داشتن حکم قضایی، بازداشت شدند. ماموران در پاسخ به مادر یکی از آنان که پرسیده است دخترم را کجا می برید گفته اند:« به عیسی مسیح بگویید بیاید نجاتش دهد.»
حتی انتخابات مجلس نهم هم نتوانست ولو به صورت موقت، موج حمله مقام های امنیتی را به پیروان ادیان و عقایدی سوای مذهب تشیع دوازده امامی اسلامی ، به ویژه به مسیحیان نوکیش و بهائیان و درویشان گنابادی، اگرنه متوقف که دست کم خفیف کند. دامنه و روند مسیحیت ستیزی پس از شهرهای تهران، اهواز ، شیراز ، واصفهان و همدان به شهرستان كرمانشاه رسید.
در دوم اسفند ماه، سه روز پیش از آغاز هفته انتخابات، ماموران امنیتی با هجوم به کلیسایی خانگی در کرمانشاه ۱۱ نوکیش مسیحی را بازداشت کردند که از محل نگهداری سه تن از آنان خبری در دست نیست.
در اصفهان همزمان با بازداشت حکمت سلیمی كشیش كلیسای رسمی پولس اصفهان ، ماموران اطلاعات اصفهان صبح روز چهارشنبه سوم اسفندماه ۱۳۹۰ خانم گیتی حكیم پور۷۸ ساله را که از اعضا و خادمان كلیسای لوقای اصفهان بود بازداشت کردند.
مسعود دلیجانی که از فرهنگیان كرمانشاه و معلم مدرسه است در پی ابلاغ حکم دادگاه کرمانشاه، برای تحمل ۳ سال حبس راهی زندان دیزل آباد كرمانشاه شد؛ زندانی که وضعیت آن بسیار اسفناک توصیف شده است. علاوه بر روند مبهم قضایی دادگاه، این نوکیش مسیحی نه تنها از حق انتخاب وكیل مدافع محروم بوده، بلکه امكان دفاع از خود را هم نداشته است.
مسعود دلیجانی ۲۶ اسفندماه ۱۳۸۹ به همراه همسر و ۹ تن دیگر از نوكیشان مسیحی در یك كلیسای خانگی توسط ماموران لباس شخصی اطلاعات كرمانشاه بازداشت شد. او پس از تحمل دوران بازداشت خود در شرایطی که به نوشته سایت محبت نیوز سخت و طاقت فرسا توصیف شده در ۱۸ تیرماه ۱۳۹۰ پس از گذراندن ۱۱۴ روز كه بیشتر در سلول انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات كرمانشاه بود، با سپردن وثیقه به طور موقت آزاد شده بود.
در دی ماه در اهواز ماموران امنیتی در اقدامی از قبل سازماندهی شده با یورش گسترده به کلیسایی خانگی کشیش فرهاد سبكرو و همسرش و همه اعضا و افراد شرکت كننده در مراسم هفتگی كلیسا را بازداشت و با دو دستگاه اتوبوس به مكان نامعلومی منتقل كردند.
دست کم ۲۸۵ مسیحی در ۳۵ شهر ایران در نیمه دوم سال ۲۰۱۰ دستگیر شدند. علاوه بر هفته ها و یا حتی ماه ها تحمل زندان که بیشتر آن در انفرادی بوده است، اکثر بازداشت شدگان که در واقع جزو زندانیان گمنام عقیدتی هستند در بازداشت گاه تحت فشار و شکنجه های سخت قرار می گیرند و تهدید می شوند که پس از آزادی از آنچه دیده و کشیده اند سخن نگویند. وضعیت بسیاری از این زندانیان گمنام هیچ گاه گزارش نمی شود. به عقیده سایت محبت نیوز تعداد واقعی بازداشت شدگان مسیحی دو تا سه برابر میزان منتشر شده است.
علیرضا نجف زاده ، ۲۳ ساله، متاهل و دارای یك فرزند، نمونه ای از این زندانیان گمنام است که پس از تحمل مشقت بسیار برای خود و خانواده اش توانست با خانواده اش از ایران خارج شود. او در مأمن خود لب به افشاگری گشود و از این حکایت پرده برداشت. او که ساكن شهرستان شهریار و عضو كلیساهای خانگی كرج بود به مدت ۳ روز تحت بدترین شكنجه های روحی و جسمی قرار گرفت. تصاویر شکنجه بر بدن او در سایت محبت نیوز قرار دارد.
به نوشته سایت محبت نیوز «به خاطر وجود آثار شكنجه و تنبیه بدنی مأموران اطلاعات با این شرط به این شهروند مسیحی اجازه مرخص شدن از بازداشتگاه را دادند كه اجازه ندارد در این مورد با كسی صحبت كند و برای درمان تن مجروح خود به هیچ پزشك یا بیمارستانی هم مراجعه نكند»
کشیش هرمز شریعت، از رهبران مسیحی ایرانی و مسئول سازمان خدماتی «ایران زنده» به سایت محبت نیوز گفته است: «هر از گاهی مسئولین جمهوری اسلامی مسیحیان را بازداشت می کنند و حتی خانواده های آنها را هم در جریان نمی گذارند. مسیحیان دستگیر شده حتی دسترسی به وکیل هم ندارند و بدتر از آن حتی رسماً اتهامشان به آن ها تفهیم نمی شود.»
کودکان بازداشت شدگان و بازداشت کودکان
هنگام یورش جمعی به کلیسای جماعت ربانی اهواز در دی ماه ۱۳۹۰ همه شرکت کنندگان، از بزرگ و کوچک بازداشت شدند. بازداشت بچه های خردسال توسط نیروهای امنیتی که در این یورش خشونت بار صورت خود را پوشانده بودند چنان وحشتی در آنان تولید کرد که به آسیب های روانی در آنان منجر شد.
نهاد «همبستگی جهانی مسیحی» در بریتانیا برای دلداری این کودکان که در مراسم کريسمس در اهواز بازداشت شدند، کمپينی برای ارسال کارت پستالهایی تحت عنوان «کارت های دلداری» راهاندازی کرد.
سایت محبت نیوز نوشت: «به راستی آيا يک کودک که به همراه والدينش در يک مکان دينی و مذهبی حضور داشته بايد با اين نونهالان همانند مجرمين برخورد کرد و پای آنان را از هم اکنون به مراکز امنيتی و يا زندان ها که جايگاه متهمان و مجرمان است کشاند».
انجیل سوزی
در اسفند ۱۳۸۹ اداره بازرسی و كشف كالای قاچاق با هماهنگی نیروی امنیتی سپاه پاسداران، ۲ كارتن كتاب حاوی بیش از ۳۰۰ جلد كتاب مقدس را كه در داخل یك اتوبوس كشف و ضبط شده بود، همراه با برخی دیگر از كالاهای قاچاق نظیر مواد مخدر ومشروبات الكلی سوزاند.
در خرداد همان سال نیز در اقدامی مشابه صدها جلد کتاب مقدس مسیحیان در شهرستان سردشت سوزانده شد و خبر آن با عکس و تفصیلات در رسانهها منعکس شد.
این در حالی ست که مسلمانان برای کتاب مقدس خود قرآن احترام فراوان قائلند و بی حرمتی به آن را برنمی تابند.
محدودیت برای کلیساها، از تعطیل تا ممنوعیت استفاده از زبان فارسی
از هنگام نطق آیت الله خامنه ای درقم در سال ۱۳۸۹ تاکنون بسیاری از کليساها تعطيل و بناهای تاریخی آنها تخریب شده و از برگزاری مراسم کليسايی جلوگيری به عمل آمده است.
آخرین مورد آن تعطیل کلیسای جماعت ربانی در جنت آباد تهران بود.
به نوشته سایت محبت نیوز، کلیسای جنت آباد در غرب تهران به دستور اداره حفاظت و اطلاعات سپاه پاسداران جمهوری اسلامی تعطیل شد. این کلیسا بیش از ۱۰۰ عضو داشت و همه برنامه هایی که در آن اجرا می شد به زبان فارسی بود. محبت نیوز تعطیلی این مرکز را نشانه افزایش محدودیت ها و فشار ها از سوی دولت ایران بر مسیحیان به ویژه نوکیشان مسیحی ارزیابی کرده است.
بنا بر خبری که روز هفتم اسفند ۱۳۹۰ منتشر شد به دستور وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی خدمات به زبان فارسی دو کلیسای مسیحی: «کلیسای پروتستان عمانوئیل» و «کلیسای انجیلی پطرس مقدس» که در تهران به ثبت رسمی رسیدهاند، تعطیل شد.
در آذر ماه ۱۳۸۸ نیز کلیسای جماعت ربانی مرکز در تهران از دادن خدمات به زبان فارسی و در روز جمعه منع شد.
مقام های وزارت اطلاعات از کلیساها خواسته اند به جای جمعه ها خدمات خود را روزهای یکشنبه ارائه دهند. در روزهای جمعه کلیسا مکانی بود برای گردآمدن نوکیشان و مسیحیان و مسلمانان. اما روز یکشنبه در ایران روزِ کاری ست و گزارش ها حاکی از آنست که محدودیت های جدید باعث کاهش تعداد اعضای این دو کلیسا به نصف شدهاست.
درهای كلیسای پنتاکوت و رسمی آشوری كرمانشاه نیز از تاریخ ١٢ دی ١٣٨٨ با حکم مقام های قضایی و امنیتی به بهانه ترویج مسیحیت در بین فارسی زبانان مسلمان و بشارت انجیل، به روی مسیحیان بسته شد. كشیش این كلیسا «ویلسون عیسوی» نیزدر ۱۳ بهمن ماه ۱۳۸۸بازداشت شد و پس از گذراندن ۵۴ روز در زندان دستگرد اصفهان با سپردن وثیقه به طور موقت آزاد شد.
اجباری شدن تهیه فهرست اعضای کلیساها برای وزارت اطلاعات
وزارت اطلاعات در ادامه اعمال محدودیت های بیشتر بر نوکیشان مسیحی، با ارسال دستورالعمل هایی، رهبران کلیساها را در تهران و برخی شهرستانها تحت فشار قرار داده است. روز ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ مسئولان و رهبران کلیسای جماعت ربانی مرکز در تهران از اعضای کلیسای خود خواستند اسامی خود راهمراه با شماره ملی و دیگر مشخصات در اختیار رهبران کلیسا قرار دهند تا به وزارت اطلاعات تحویل شود.
به نوشته خبرگزاری های نزدیک به مسیحیان حمله به مسیحیان و نوکیشان که در دوران دولت محمد خاتمی کاهش یافته بود ، با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد روز به روز گسترش یافته است. این حملات در سخنان تهدید آمیز و اهانت بار رهبران مذهبی و سیاسی و مسئولان قضایی و امنیتی، بویژه آیت الله خامنه ای، آغاز شده و رسانه ها و سایت های خبری حکومتی آن ها را در جامعه منتشر می کنند. نمونه ای از سخنان رهبران و مسئولان را مشاهده کنیم.
سخنان رهبر: فرمان آتش
به نوشته سایت محبت نیوز در سالهای دولت اصلاحات فشار بر مسيحيان کاهش يافته بود، اما از زمان روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد فشارها بر مسیحیان و بهائیان و درویشان و دیگر دگر باوران افزایش یافت و پس از آن به اوج رسید که آیت الله خامنه ای در روز ۲۷ مهر ۱۳۸۹ در اولین روزسفر نه روزه اش به قم ضمن اعلام آن که «فتنه سال ۸۸ کشور را در برابر میکروبهای سیاسی و اجتماعی واکسینه کرد»، گفت «دشمنان اسلام» قصد دارند که دین را در جامعه ایران تضعیف کنند و برای این کار، از جمله به «اشاعه بی بند و باری و اباحی گری، ترویج عرفان های کاذب، ترویج بهائیت و گسترش کلیساهای خانگی» می پردازند.
در پی آن مقام های سیاسی و مذهبی دیگر و رسانه های حکومتی با سخنان و نوشته های خود به این موج دامن زدند تا مقام های امنیتی و قضایی بتوانند سازمان یافته تر به دگر باوران و اقلیت های مذهبی هجوم آورند.
حمله به مسیحیت در سخنان مقام های مذهبی
محمد تقی مصباح یزدی- چندی بعد از سخنان علی خامنه ای در اردیبهشت ماه ۱۳۹۰، محمدتقی مصباح یزدی، از بانیان عقاید مهدویت باوری، که نامش به عنوان مرجع صدور فتوای قتل ها در جریان قتل های زنجیرهای شهرت دارد از «ترويج مسيحيت» در برخی استانها انتقاد کرد و گفت: «در راستای مبارزه با مسيحيتی كه در بعضي استان ها رواج پيدا میكند كارهايی انجام گرفته و هزينههايی هم صرف شده است اما بازدهی ندارد به اين دليل كه برنامه و نظارتی نیست.»
وحید خراسانی ـ پیشتر از او آیت الله وحید خراسانی، از مراجع تراز اول شیعه و از منتقدان حاکمیت فعلی، با هشدار دادن در مورد افزایش گرایش جوانان به مسیحیت آن را ناشی از سوء مدیریت حکومت دانسته بود. او گفت: «مردم دارند مسیحی می شوند اینها دنبال ریاست خودشان هستند...یكی نیست به این دستگاه بگوید این همه تبلیغات مسیحیت ضال و مضل حتی در قم به چه معناست؟....اینها را دارند به خورد این امت می دهند درقبال اسلام، این دستگاه با این بساط اگر یک جایی یک كلمه بویی برای تزلزل مقام من باشد همه آنجا حاضر می شوند، اما دین و ایمان از مغز این جوان ها برده می شود همه در خفقان و خوابیده اند». او تهدید کرد: «دنبال مقام و مالند دم از اسلام می زنند، بساط تبلیغ مسیحیت باید از این مملكت برچیده شود والا آبرو برای ... نخواهم گذاشت».
همان زمان اکبر گنجی، روزنامه نگار ناراضی درواکنش به سخنان آیت الله وحید خراسانی در سایت «روز» نوشت: «این حکم ناقض حقوق بشر، از ضعف ایمان به دین خود حکایت می کند. اگر به حقانیت دین خود باور داریم، نباید از تبلیغ یهودیت و مسیحیت و بهائیت و بودیسم و... بهراسیم. بگذارید پیروان ادیان مختلف آزادانه دین خود را تبلیغ/ترویج کنند، دین حق در این بازار خریداران بیشتری پیدا خواهد کرد. ممانعت و سرکوب، شأن جباران است. فقیهان به طرق مختلف برای خود «حق ویژه» برساخته اند... نباید این «حق ویژه» را به آنان داد که به دیگر مومنان دشنام دهند، و کسی مجاز به انتقاد از آنان نباشد. نباید این «حق ویژه» را بدانان داد که فرمان سرکوب صادر کنند، و کسی مجاز نباشد بگوید: حضرت آیت الله، شما یکی از ناقضان حقوق بشر هستید. حضرت آیت الله با اینکه در حکومت نیست، و نشانی از مبارزه با حاکم ستمگر از خود بروز نداده، اما در قامت ستمگر ظاهر می شود. به جای آنکه به «سلطان جائر» که خود استاد سرکوب اقلیت های دینی است، بگوید: مسیحیان و یهودیان و بهائیان و سنیان هم چون من و تو «انسان» اند، چرا بر آنها ستم روا می داری؟ به سلطان فرمان می دهد که ستمگری بر آنان را افزایش دهد وگرنه، آبرو برای دولت باقی نخواهد گذارد».
اکبر گنجی در جای دیگری از این مقاله می نویسد: «مرجع تقلید ما فاقد حس ستم شناسی است. هزاران هزار جنایت و شکنجه و ظلم در سه دهۀ گذشته به وسیلۀ این «نظام سلطانی فقیه سالار» رفته و می رود و این آیت الله آنها را ندیده یا نادیده گرفته است... حضرت آیت الله در مقام آمر سرکوب هویدا می شود. وقتی او حکم برچیدن بساط تبلیغ مسیحیت را صادر می کند، سربازان گمنام امام زمان- سعید امامی/طائب ها - دست به کار شده و بساط آنان را به شیوه ای که بساط دیباج و میکائیلیان را برچیدند، برمی چینند. عدالت (حقوق بشر) داور مستقل آدمیان است، نه مشرب فقهی آیت الله...».
عباس کعبی- حجت الاسلام عباس کعبی، عضو مجلس خبرگان رهبری، با اشاره به موضوع «کلیسای خانگی» که در سخنان آیتالله خامنهای آمده بود گفت: «مسئله کلیسای خانگی طرحی ضد دینی و ضدهویتی است» که به گفته او «میتوان آن را ضدامنیت هم به حساب آورد» و «طرحی است که توسط تروریستها و جاسوسی شکل گرفته و ربطی به مسیحیت اصیل ندارد».
محمد فاضل لنكرانی- حجتالاسلام فاضل لنکرانی عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم، با هشدار از فعاليت كليساهای خانگی، از مسئولان كشور درخواست کرد برای «حفظ و صيانت از شهرهای مذهبی كشور «تمهيدات ويژهای» در نظر بگيرند».
حملات مقام های امنیتی و سیاسی
علی لاریجانی – رئیس مجلس شورای اسلامی، یک روز پس از سخنان آقای خامنه ای، در نطقی در مجلس، اظهارات او را که از مسئولان خواستار برچیدن کانون عرفانهای بدلی شده بود، دلیل دیگری بر جدی بودن حمله حکومت به اقلیتهای اجتماعی و مذهبی شمرد.
حیدر مصلحی - وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی، از رواج مسیحیت حتی در میان «نخبگان حوزوی» خبر داد که «هدف سرویس های اطلاعاتی غربی قرار گرفته و برایشان تله گذاشته اند».
آقای مصلحی روز پنجشنبه اول مهر ماه به رواج مسیحیت در میان «شیعیان معتقد» و «قدرت تخریبی آنها» اشاره کرد و گفت: «امروزه بسیاری از افرادی که به تازگی مسیحی شده اند، روزی مخلصین اهل بیت و شیعه های معتقد بودند و دشمنان با روش های علمی آنها را به ترکیه کشانده و برای آنها مراسم غسل تعمید گذاشته اند».
مرتضی تمدن - استاندار تهران روز ۱۴ دی /۴ ژانویه ۲۰۱۰ اندکی پس از اعیاد مسیحی از بازداشت عده ای از سران مسیحیان تبشیری در تهران خبر داد و گفت عده دیگری هم در آینده نزدیک بازداشت خواهند شد .او مسیحیان تبشیری ایران را جریانی «فاسد و منحرف» خواند که افکار خود را «از طریق محافل فرهنگی که در انگلیس دایر است» ترویج می کند. استاندار تهران بی آن که از هویت و تعداد بازداشت شدگان خبر دهد، کار آنان را مصداق «تهاجم فرهنگی دشمن» دانست.
استاندار تهران که «فعالیتهای تبشیری» را با «تهاجم نظامی و فرهنگی انگلستان» به ایران مرتبط دانسته بود از برخورد با مبشران مسیحی در استان تهران خبر داد و گفت: «سران این جریان در استان تهران به دام افتادهاند و شمار بیشتری نیز در آینده نزدیک دستگیر خواهند شد». او کلیسای تبشیری را در مسیحیت، با طالبان و وهابیت در اسلام مقایسه کرد: «آنان مانند جریان طالبان و وهابیت که به عنوان یک آفت خود را در دین اسلام جا زدهاند، به نام مسیحیت و به پشتوانه انگلیس حرکتی را طراحی و پیش می برند».
مسیحیان تبشیری یا پیروان کلیسای اوانجلیست، سعی می کنند عقاید دینی خود را بین غیرمسیحیان تبلیغ کنند.
رسانه ها و سایت های حکومتی
رسانه های حکومتی، از صدا و سیما تا روزنامه ها و سایت های خبری رسمی و نیمه رسمی، نیز با اشاعه این اتهام ها می کوشند افکار عمومی ایرانیان را به مسیحیان و نوکیشان بدبین کنند. سایت خبر انلاین نزدیک به علی لاریجانی در تیرماه ۱۳۹۰ مسیحیت و بهاییت را در کنار هم قرارداد و به هردو تاخت آورد. و این در حالی بود که در قانون اساسی جمهوری اسلامی، مسیحیت در کنار ادیان زرتشتی و یهودی جزو ادیان رسمی شناخته شده.
این سایت نزدیک به حکومت نوشت: «در سال های اخیر به عکس دو دهه پیشین که بهائیان و مسیحیان برای تبلیغ در ایران در موضع ضعف بودند، امروز هجوم تازه ای آغاز شده و با استفاده از بحران های سیاسی و فکری موجود زمینه ای برای بروز پیدا کرده است. در این باره چه باید کرد؟» این سایت نوشت:«یکی از آثار بالا گرفتن منازعات سیاسی در چند سال اخیر، دور شدن مراکز علمی و مذهبی ما از کارهای علمی و تبلیغی ارزشمند در حوزه دفاع از دین و مواجهه با تبلیغات مسیحیت و بهائیت و در نتیجه میدان داری آن هاست».
روزنامه جمهوری اسلامی نیز در خبری از گسترش کلیساهای خانگی در شهر مذهبی مشهد خبر داده بود. این روزنامه حکومتی، این امر را سازمان یافته و نشان دهنده برنامه ریزی های عوامل استکبار دانست.
همه این سخنان در واقع به منزله دور تازه ای در صدور فرمان حمله و بازداشت های گسترده به نوکیشان مسیحی بود که راه را برای مقام های قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی گشود و با دستور آنان تاكنون عده کثیری از نوكیشان مسیحی در برخی از شهرهای ایران در كلیساهای خانگی، منازل و یا محل كارشان بازداشت شده و می شوند.
ایران رتبه پنجم درلیست سالانه كشورهای جفاكننده به مسیحیان
سازمان درهای باز (Open Doors) هر سال فهرستی با نام «فهرست دیدبان جهانی» از پنجاه کشور جفا کننده به مسیحیان را منتشر می کند. در فهرست ژانویه سال ۲۰۱۲، وضعیت ایران از جهت جفا بر مسیحیان درسال ۲۰۱۱ در رده پنجم و پس از، به ترتیب، کره شمالی، افغانستان، عربستان سعودی، سومالی قرار گرفته است. فهرست سال ۲۰۱۱ ایران را در مقام دوم این فهرست قرار داده بود. دلیل ارتقای وضعیت ایران در این فهرست اجرا نشدن مجازات اعدام برای نوکیشان در سال ۲۰۱۱ است.
معیار رتبه بندی کشورها در این فهرست بر اساس سرکوب مسیحیان به خاطر ایمان مذهبی آن ها است و ملاک های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، قومی و غیره را دربرنمی گیرد. به نوشته سایت محبت نیوز که خبرگزاری مسیحیان ایران است، این سازمان درفهرست امسال خود درباره ایران نوشته است:«جفای مذهبی بر برخی از اقلیت ها مانند مسیحیان و بهائیان از سال ۲۰۰۵ افزایش یافته است. جمهوری اسلامی می گوید که تنها اقوام ارمنی و آشوری ایران می توانند «مسیحی» باشند و فارس ها به صورت فطری مسلمان به حساب می آیند. از این رو نوکیشان یا ایرانیان مسیحی که از لحاظ قومی فارس محسوب می شوند، مرتد فطری هستند. همین امر سبب شده که تقریباً همه فعالیت های مسیحیان، از بشارت تا تعلیم کتاب مقدس و انتشار آن و کتاب های مسیحی به فارسی زبان غیرقانونی اعلام شوند».
این سازمان می نویسد: «بدرفتاری های حكومت مذهبی جمهوری اسلامی با مسیحیان نتیجه معكوس داشته و سبب گسترش بیش از پیش کلیسا در این کشور شده است».
ماده ۲۲۵ قانون جدید مجازات عمومی، مصوب سال ۱۳۹۰ مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان، که به گفته مقامات قضايی ايران بر اساس حدود ۶ آيه صريح قرآن در ۶ سوره مختلف، روايات، احاديث و کردار پيامبر اسلام و امامان شيعه و فتوای اکثر قريب به اتفاق مجتهدان شيعه، تدوين شده است، ارتداد یا تغییر دین برای مسلمانان را به دو مقوله "ارتداد فطری و ملی" تقسيم کرده و برای مردان مرتد مجازات مرگ و برای زنان مرتد مجازات حبس دايم تعيين کرده است.
پس از انتشار این قانون، رئيس دوره ای اتحاديه اروپا در بيانيه ای اعلام کرد:« ماده ۲۲۵ این لایحه نقض آشکار تعهدات جمهوری اسلامی به کنوانسیون های بین المللی حقوق بشر است» و از مقام های ايران در دولت و مجلس خواست برای احترام به تعهدات خود آن را تعدیل کنند.
نوکیشان
به رغم تلاش های جمهوری اسلامی برای تبلیغ و تحمیل دین اسلام شیعه به عنوان دین رسمی و قانونی کشور، با وجود سخت گیری ها و فشارهایی که براقلیت های مذهبی اعمال می شود، و با آن که در حکومت جمهوری اسلامی مجازات تغییر دین برای مسلمانان در حکم ارتداد است و مجازات اعدام را درپی دارد، اما پدیده تغییر دین ایرانیان شیعه مذهب، بویژه به مسیحیت، مدام گسترش یافته است. عده زیادی نیز به دین زرتشتی یا بهاییت تغییر دین داده اند تا جایی که لفظ «نوکیشان» برای مشخص کردن این تغییر دین دادگان در دوران حکومت اسلامی در ایران به کار می رود.
قتل کشیشان
مسلمانان ایرانی با گرویدن به مسیحیت، بهایی گزاف و گران پرداخته و چه بسا جان خود را در این راه ازدست داده اند. با شروع انقلاب، در کنار هجوم و حمله به بهائیان، قتل کشیشان نیز آغاز شد.
• نخستین کشیش قربانی پس از انقلاب ارسطو سیاح بود که در سال ۱۳۵۷ پس از انقلاب در شیراز به قتل رسید.
• اسقف حسن دهقانی در اصفهان در خواب هدف پنج گلوله قرار گرفت اما از این ترور جان به در برد.
• در سال ۱۳۵۹ پسر اسقف، بهرام دهقانی، در تهران ربوده و به ضرب گلوله کشته شد.
• منوچهر افغانی در سال ۱۳۶۷ در اصفهان از شورای کشیشان پروتستان به قتل رسید.
• کشیش حسین سودمند در ۱۹۹۲(۱۳۷۱) در مشهد از کلیساهای جماعت ربانی به اتهام ارتداد به اعدام محکوم و حلق آویز شد. این اولین بار بود که کشیشی با محاکمه در دادگاه به مرگ محکوم می شد و قتل به صورت پنهانی و ترور صورت نمی گرفت
• در سال ۱۹۹۳ کشیش مهدی دیباج در ساری به اتهام ارتداد فطری به اعدام محکوم شد. مهدی دیباج در سال ۱۹۹۳ (۱۳۷۲) در دادگاهی در ساری محکوم به مرگ شد. جامعه مسیحیان ایران بویژه کشیش هایک هوسپیان مهر برای نجات او تلاش بسیار کرد و کشیش هوسپیان، رهبر کلیساهای جماعت ربانی با راه اندازی کمپین های بین المللی و جلب نظرمسیحیان و افکار عمومی جهان نقش مؤثری در آزادی کشیش دیباج برعهده گرفت. سرانجام کشیش دیباج پس از ده سال حبس در ۲۴ دی ماه ۱۳۷۳ آزاد شد.
• سه روز پس از آزادی دیباج، کشیش هایک هوسپیان در راه فرودگاه مهرآباد ناپدید شد. خانواده او پس از ۱۱ روز تلاش بی امان برای یافتن کشیش، سرانجام جسد مثله شده او را که با ۲۶ ضربه چاقو پاره شده بود، از سردخانه پزشکی قانونی تحویل گرفتند. قاتلان روی سینه او و درست بر قلبش حفره ای عمیق با آلتی برنده سوراخ کرده بودند. قتلی فجیع و سبعانه برای انتقام جویی و عبرت آموزی و ایجاد رعب.
• شش ماه پس از قتل کشیش هایک، کشیش طاطائوس میکائیلیان، رئیس شورای کشیشان پروتستان، پس از ترک خانه در تهران ناپدید شد و چند روز بعد پسرش برای شناسایی جسد او که با شلیک چند گلوله به سرش به قتل رسیده بود، احضار شد. قاتلان روی جنازه کشیش میکائیلیان بر تکه کاغذی نشانی جسد کشیش مهدی دیباج را قرار داده بودند.
• جسد مهدی دیباج، کشیش کلیساهای جماعت ربانی، که بر اثرضربه های چاقو از پا درآمده بود، در جنگل های اطراف کرج پیداشد.
مقام های امنیتی در آن زمان با ترتیب دادن نمایش امنیتی اعترافات، سه دختر جوان را به عنوان عضو سازمان مجاهدین خلق مسئول این قتلها اعلام کردند.
• کمتر از دو سال بعد در سال ۱۳۷۵ کشیش محمد باقر یوسفی اهل کلیساهای جماعت ربانی ملقب به روانبخش در جنگل حلق آویز شد.
• قربان دردی تورانی، از گروه کلیساهای خانگی در آذر ۱۳۸۴ به قتل رسید. خانواده او جسد غرق در خونش را در حالی که گلویش بریده بود، در برابر خانه شان یافتند.
• محمد جابری از گروه کلیساهای خانگی در خرداد ۱۳۸۶ به قتل رسید.
• محمدعلی جعفرزاده از گروه کلیساهای خانگی در خرداد ۱۳۸۶ به قتل رسید.
• عباس امیری در سال ۱۳۸۷ در ملک شهر اصفهان به دست نیروهای امنیتی به قتل رسید.
• سه روز پس از مرگ او همسرش بر اثر جراحت های ناشی از شکنجه ماموران امنیتی درگذشت. عباس امیری پیش از گرویدن به مسیحیت مدت ها در جنگ ایران و عراق به عنوان بسیجی شرکت کرده و مجروح شده بود.
• و هم اکنون یوسف ندرخانی کشیش مسیحی کلیسای تبشیری به اتهام ارتداد به اعدام محکوم شده و در زندان لاکان رشت در انتظار مرگ است.
یوسف ندرخانی در انتظار اعدام
کشیش یوسف ندرخانی از سال ۱۳۸۸ دربازداشت است و درخواست مسئولان
برای توبه و نفی اعتقادش به مسیحیت را رد کرده است. طبق قانون مجازات اسلامی در صورت ابراز پشیمانی متهم به ارتداد از تغییر دین اسلام، حکم اعدام لغو میشود. در تاریخ سوم تا ششم مهرماه سال ۱۳۹۰ دادگاه رشت سه بار از آقای ندرخانی خواست توبه کند تا حکم ارتداد او لغو شود. اما کشیش ندرخانی که از ۱۹ سالگی آیین کلیسای تبشیری مسیحیت را برگزیده، از عقیده اش بازنگشت و به اتهام ارتداد به اعدام محکوم شد. حکم اعدام او در اسفند ۱۳۹۰، به دایره اجرای احکام زندان لاکان رشت ابلاغ شد و نزدیکان او همراه با جامعه مسیحیان و مدافعان حقوق بشر و جامعه بین المللی نگرانند که حکم هر لحظه به اجرا درآید.
در همان زمان، مجلس نمایندگان آمریکا در ۱۲ اسفند۱۳۹۰ با صدور قطعنامه ای «تداوم اعدام های» اقلیت های مذهبی و حکم اعدام کشیشی را که با اتهام ارتداد در انتظار اعدام با دار به سر می برد، محکوم کرد. قطعنامه مجلس نمایندگان آمریکا که به ابتکار جوزف پیتس نماینده کنگره ارائه شد، تاکید کرد که ایران از امضا کنندگان قطعنامه حقوق بشر است که در آن برآزادی مذهب و آزادی تغییر دین تاکید شده است.
اصل ۲۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تصریح کرده است که: «تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد».
سیاستمداران و فعالان مدنی آلمان نیز از ابلاغ حکم کشیش ۳۵ ساله ایرانی به اجرای احکام زندان رشت ابراز نگرانی کردند. مارکوس لونینگ نماینده ویژه دولت آلمان در امور حقوق بشر، هرمان گروهه دبیر کل حزب دمکرات مسیحی آلمان، و نمایندگان مجلس آلمان از دولت ایران خواستار آزادی کشیش ندرخانی شدند.
همچنین اتحادیه اروپا و وزارت خارجه آمریکا در کنار سازمان های مدافع حقوق بشر بارها خواستار توقف حکم اعدام و آزادی کشیش ندرخانی شده اند.
محمدعلی دادخواه وکیل آقای ندرخانی، که خود اکنون به ۹ سال زندان محکوم شده، گفته بود دادسرای گیلان صدور حکم نهایی برای این کشیش کلیسای خانگی را به دلیل جنبه تخصصی و مذهبی آن به نظر آیتالله خامنهای موکول کرده است.
مرکز آمریکایی «قانون و عدالت» با ایجاد صفحه «توییتر برای یوسف»، کمپینی بین المللی برای آزادی ندرخانی به راه انداخته است.
از آزار و ارعاب و بازداشت مسیحیان و نوکیشان تا تعطیل خدمات کلیساها
در دوران حکومت جمهوری اسلامی صدها مسيحی و نوکیش تحت بازجويی قرار گرفتند و زندانی شدند. چاپ کتاب مقدس مسیحیان به زبان فارسی ممنوع شد، و بسیاری از نسخه های کتاب مقدس در کنار مواد مخدر و بطری های مشروب الکلی به آتش کشیده شد. خدمات کلیساها تعطیل و به خانه ها کشیده شد و مراسم عبادت نومسیحیان به اقدامی زیرزمینی و خطرناک تبدیل شد.
بازداشت ها
در هفته های اخیر نیز موج فزاینده بازداشت نومسیحیان ادامه داشته است:
وحید زردی، موسیقی دان جوان، روز ۶ خرداد ۱۳۹۱، در مشهد به همراه همسرش و تعدادی از نومسیحیان دیگر با حمله ماموران امنیتی لباس شخصی در یك كلیسای خانگی بازداشت شد و همه آنان به مكان نامعلومی انتقال یافتند.
وحید زردی لیسانس موسیقی دانشگاه سوره در تهران و از هنرمندان مسیحی است كه تاكنون در برخی از جشنواره های سراسری هنری كشور، از جمله در جشنواره تئاتر، با برخی از هنرمندان بنام كشور همكاری داشته و برای ساخت موسیقی آن آثار جوایزی دریافت كرده است. او در برخی از روزنامه های كشور نیز مطالبی در باب موسیقی و خداشناسی نگاشته است.
هم زمان با بازداشت وحید زردی در مشهد، در نیشابور که دومین شهر پرجمعیت خراسان رضوی است، ماموران امنیتی به کلیسایی خانگی یورش بردند وهمه اعضای آن را دستگیر و بازداشت کردند.
۴خرداد ماه ۱۳۹۱ مهندس مهرداد سجادی و همسرش فروغ دشتیانی از اعضای رسمی کلیسای انجیلی عمانوئیل تهران توسط ماموران امنیتی لباس شخصی در خانه خود در کرج بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند. منابع غیررسمی از انتقال این افراد به زندان اوین خبر داده اند.
کشیش فرشید فتحی، ۳۳ ساله در اردیبهشت ۱۳۹۱ در دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به شش سال زندان محکوم شد. او در دی ماه ۱۳۸۹ در جریان حمله گسترده شب کریسمس به مراسم مسیحیان بازداشت شد و از آن زمان حدود یک سال و نیم بدون تفهیم اتهام در بازداشت به سر برد. شواهد از ضرب و شتم او در دوران بازداشت خبر می دهند. فعالیت های تبلیغی او برای مسیحیت به عنوان اقدام علیه امنیت ملی به او تفهیم شده است. این نشان دهنده شیوه جدید برخورد قوه قضائیه و مقام های امنیتی در وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران با فعالیت های تبشیری نوکیشان مسیحی به عنوان جرم سیاسی – امنیتی است.
همچنین بهنام ایرانی ، کشیش دیگری که قرار بود در مهرماه ۱۳۹۰ آزاد شود، اندکی پیش از آزادی باردیگر به تحمل پنج سال زندان محکوم شد. وضعیت سلامت این کشیش بسیار وخیم گزارش شده است.
در فروردین ۱۳۹۱ یک زن و یک مرد جوان نوکیش مسیحی با هجوم ماموران امنیتی لباس شخصی قضایی به خانه شان، بدون داشتن حکم قضایی، بازداشت شدند. ماموران در پاسخ به مادر یکی از آنان که پرسیده است دخترم را کجا می برید گفته اند:« به عیسی مسیح بگویید بیاید نجاتش دهد.»
حتی انتخابات مجلس نهم هم نتوانست ولو به صورت موقت، موج حمله مقام های امنیتی را به پیروان ادیان و عقایدی سوای مذهب تشیع دوازده امامی اسلامی ، به ویژه به مسیحیان نوکیش و بهائیان و درویشان گنابادی، اگرنه متوقف که دست کم خفیف کند. دامنه و روند مسیحیت ستیزی پس از شهرهای تهران، اهواز ، شیراز ، واصفهان و همدان به شهرستان كرمانشاه رسید.
در دوم اسفند ماه، سه روز پیش از آغاز هفته انتخابات، ماموران امنیتی با هجوم به کلیسایی خانگی در کرمانشاه ۱۱ نوکیش مسیحی را بازداشت کردند که از محل نگهداری سه تن از آنان خبری در دست نیست.
در اصفهان همزمان با بازداشت حکمت سلیمی كشیش كلیسای رسمی پولس اصفهان ، ماموران اطلاعات اصفهان صبح روز چهارشنبه سوم اسفندماه ۱۳۹۰ خانم گیتی حكیم پور۷۸ ساله را که از اعضا و خادمان كلیسای لوقای اصفهان بود بازداشت کردند.
مسعود دلیجانی که از فرهنگیان كرمانشاه و معلم مدرسه است در پی ابلاغ حکم دادگاه کرمانشاه، برای تحمل ۳ سال حبس راهی زندان دیزل آباد كرمانشاه شد؛ زندانی که وضعیت آن بسیار اسفناک توصیف شده است. علاوه بر روند مبهم قضایی دادگاه، این نوکیش مسیحی نه تنها از حق انتخاب وكیل مدافع محروم بوده، بلکه امكان دفاع از خود را هم نداشته است.
مسعود دلیجانی ۲۶ اسفندماه ۱۳۸۹ به همراه همسر و ۹ تن دیگر از نوكیشان مسیحی در یك كلیسای خانگی توسط ماموران لباس شخصی اطلاعات كرمانشاه بازداشت شد. او پس از تحمل دوران بازداشت خود در شرایطی که به نوشته سایت محبت نیوز سخت و طاقت فرسا توصیف شده در ۱۸ تیرماه ۱۳۹۰ پس از گذراندن ۱۱۴ روز كه بیشتر در سلول انفرادی بازداشتگاه وزارت اطلاعات كرمانشاه بود، با سپردن وثیقه به طور موقت آزاد شده بود.
در دی ماه در اهواز ماموران امنیتی در اقدامی از قبل سازماندهی شده با یورش گسترده به کلیسایی خانگی کشیش فرهاد سبكرو و همسرش و همه اعضا و افراد شرکت كننده در مراسم هفتگی كلیسا را بازداشت و با دو دستگاه اتوبوس به مكان نامعلومی منتقل كردند.
دست کم ۲۸۵ مسیحی در ۳۵ شهر ایران در نیمه دوم سال ۲۰۱۰ دستگیر شدند. علاوه بر هفته ها و یا حتی ماه ها تحمل زندان که بیشتر آن در انفرادی بوده است، اکثر بازداشت شدگان که در واقع جزو زندانیان گمنام عقیدتی هستند در بازداشت گاه تحت فشار و شکنجه های سخت قرار می گیرند و تهدید می شوند که پس از آزادی از آنچه دیده و کشیده اند سخن نگویند. وضعیت بسیاری از این زندانیان گمنام هیچ گاه گزارش نمی شود. به عقیده سایت محبت نیوز تعداد واقعی بازداشت شدگان مسیحی دو تا سه برابر میزان منتشر شده است.
علیرضا نجف زاده ، ۲۳ ساله، متاهل و دارای یك فرزند، نمونه ای از این زندانیان گمنام است که پس از تحمل مشقت بسیار برای خود و خانواده اش توانست با خانواده اش از ایران خارج شود. او در مأمن خود لب به افشاگری گشود و از این حکایت پرده برداشت. او که ساكن شهرستان شهریار و عضو كلیساهای خانگی كرج بود به مدت ۳ روز تحت بدترین شكنجه های روحی و جسمی قرار گرفت. تصاویر شکنجه بر بدن او در سایت محبت نیوز قرار دارد.
به نوشته سایت محبت نیوز «به خاطر وجود آثار شكنجه و تنبیه بدنی مأموران اطلاعات با این شرط به این شهروند مسیحی اجازه مرخص شدن از بازداشتگاه را دادند كه اجازه ندارد در این مورد با كسی صحبت كند و برای درمان تن مجروح خود به هیچ پزشك یا بیمارستانی هم مراجعه نكند»
کشیش هرمز شریعت، از رهبران مسیحی ایرانی و مسئول سازمان خدماتی «ایران زنده» به سایت محبت نیوز گفته است: «هر از گاهی مسئولین جمهوری اسلامی مسیحیان را بازداشت می کنند و حتی خانواده های آنها را هم در جریان نمی گذارند. مسیحیان دستگیر شده حتی دسترسی به وکیل هم ندارند و بدتر از آن حتی رسماً اتهامشان به آن ها تفهیم نمی شود.»
کودکان بازداشت شدگان و بازداشت کودکان
هنگام یورش جمعی به کلیسای جماعت ربانی اهواز در دی ماه ۱۳۹۰ همه شرکت کنندگان، از بزرگ و کوچک بازداشت شدند. بازداشت بچه های خردسال توسط نیروهای امنیتی که در این یورش خشونت بار صورت خود را پوشانده بودند چنان وحشتی در آنان تولید کرد که به آسیب های روانی در آنان منجر شد.
نهاد «همبستگی جهانی مسیحی» در بریتانیا برای دلداری این کودکان که در مراسم کريسمس در اهواز بازداشت شدند، کمپينی برای ارسال کارت پستالهایی تحت عنوان «کارت های دلداری» راهاندازی کرد.
سایت محبت نیوز نوشت: «به راستی آيا يک کودک که به همراه والدينش در يک مکان دينی و مذهبی حضور داشته بايد با اين نونهالان همانند مجرمين برخورد کرد و پای آنان را از هم اکنون به مراکز امنيتی و يا زندان ها که جايگاه متهمان و مجرمان است کشاند».
انجیل سوزی
در اسفند ۱۳۸۹ اداره بازرسی و كشف كالای قاچاق با هماهنگی نیروی امنیتی سپاه پاسداران، ۲ كارتن كتاب حاوی بیش از ۳۰۰ جلد كتاب مقدس را كه در داخل یك اتوبوس كشف و ضبط شده بود، همراه با برخی دیگر از كالاهای قاچاق نظیر مواد مخدر ومشروبات الكلی سوزاند.
در خرداد همان سال نیز در اقدامی مشابه صدها جلد کتاب مقدس مسیحیان در شهرستان سردشت سوزانده شد و خبر آن با عکس و تفصیلات در رسانهها منعکس شد.
این در حالی ست که مسلمانان برای کتاب مقدس خود قرآن احترام فراوان قائلند و بی حرمتی به آن را برنمی تابند.
محدودیت برای کلیساها، از تعطیل تا ممنوعیت استفاده از زبان فارسی
از هنگام نطق آیت الله خامنه ای درقم در سال ۱۳۸۹ تاکنون بسیاری از کليساها تعطيل و بناهای تاریخی آنها تخریب شده و از برگزاری مراسم کليسايی جلوگيری به عمل آمده است.
آخرین مورد آن تعطیل کلیسای جماعت ربانی در جنت آباد تهران بود.
به نوشته سایت محبت نیوز، کلیسای جنت آباد در غرب تهران به دستور اداره حفاظت و اطلاعات سپاه پاسداران جمهوری اسلامی تعطیل شد. این کلیسا بیش از ۱۰۰ عضو داشت و همه برنامه هایی که در آن اجرا می شد به زبان فارسی بود. محبت نیوز تعطیلی این مرکز را نشانه افزایش محدودیت ها و فشار ها از سوی دولت ایران بر مسیحیان به ویژه نوکیشان مسیحی ارزیابی کرده است.
بنا بر خبری که روز هفتم اسفند ۱۳۹۰ منتشر شد به دستور وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی خدمات به زبان فارسی دو کلیسای مسیحی: «کلیسای پروتستان عمانوئیل» و «کلیسای انجیلی پطرس مقدس» که در تهران به ثبت رسمی رسیدهاند، تعطیل شد.
در آذر ماه ۱۳۸۸ نیز کلیسای جماعت ربانی مرکز در تهران از دادن خدمات به زبان فارسی و در روز جمعه منع شد.
مقام های وزارت اطلاعات از کلیساها خواسته اند به جای جمعه ها خدمات خود را روزهای یکشنبه ارائه دهند. در روزهای جمعه کلیسا مکانی بود برای گردآمدن نوکیشان و مسیحیان و مسلمانان. اما روز یکشنبه در ایران روزِ کاری ست و گزارش ها حاکی از آنست که محدودیت های جدید باعث کاهش تعداد اعضای این دو کلیسا به نصف شدهاست.
درهای كلیسای پنتاکوت و رسمی آشوری كرمانشاه نیز از تاریخ ١٢ دی ١٣٨٨ با حکم مقام های قضایی و امنیتی به بهانه ترویج مسیحیت در بین فارسی زبانان مسلمان و بشارت انجیل، به روی مسیحیان بسته شد. كشیش این كلیسا «ویلسون عیسوی» نیزدر ۱۳ بهمن ماه ۱۳۸۸بازداشت شد و پس از گذراندن ۵۴ روز در زندان دستگرد اصفهان با سپردن وثیقه به طور موقت آزاد شد.
اجباری شدن تهیه فهرست اعضای کلیساها برای وزارت اطلاعات
وزارت اطلاعات در ادامه اعمال محدودیت های بیشتر بر نوکیشان مسیحی، با ارسال دستورالعمل هایی، رهبران کلیساها را در تهران و برخی شهرستانها تحت فشار قرار داده است. روز ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ مسئولان و رهبران کلیسای جماعت ربانی مرکز در تهران از اعضای کلیسای خود خواستند اسامی خود راهمراه با شماره ملی و دیگر مشخصات در اختیار رهبران کلیسا قرار دهند تا به وزارت اطلاعات تحویل شود.
به نوشته خبرگزاری های نزدیک به مسیحیان حمله به مسیحیان و نوکیشان که در دوران دولت محمد خاتمی کاهش یافته بود ، با روی کار آمدن محمود احمدی نژاد روز به روز گسترش یافته است. این حملات در سخنان تهدید آمیز و اهانت بار رهبران مذهبی و سیاسی و مسئولان قضایی و امنیتی، بویژه آیت الله خامنه ای، آغاز شده و رسانه ها و سایت های خبری حکومتی آن ها را در جامعه منتشر می کنند. نمونه ای از سخنان رهبران و مسئولان را مشاهده کنیم.
سخنان رهبر: فرمان آتش
به نوشته سایت محبت نیوز در سالهای دولت اصلاحات فشار بر مسيحيان کاهش يافته بود، اما از زمان روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد فشارها بر مسیحیان و بهائیان و درویشان و دیگر دگر باوران افزایش یافت و پس از آن به اوج رسید که آیت الله خامنه ای در روز ۲۷ مهر ۱۳۸۹ در اولین روزسفر نه روزه اش به قم ضمن اعلام آن که «فتنه سال ۸۸ کشور را در برابر میکروبهای سیاسی و اجتماعی واکسینه کرد»، گفت «دشمنان اسلام» قصد دارند که دین را در جامعه ایران تضعیف کنند و برای این کار، از جمله به «اشاعه بی بند و باری و اباحی گری، ترویج عرفان های کاذب، ترویج بهائیت و گسترش کلیساهای خانگی» می پردازند.
در پی آن مقام های سیاسی و مذهبی دیگر و رسانه های حکومتی با سخنان و نوشته های خود به این موج دامن زدند تا مقام های امنیتی و قضایی بتوانند سازمان یافته تر به دگر باوران و اقلیت های مذهبی هجوم آورند.
حمله به مسیحیت در سخنان مقام های مذهبی
محمد تقی مصباح یزدی- چندی بعد از سخنان علی خامنه ای در اردیبهشت ماه ۱۳۹۰، محمدتقی مصباح یزدی، از بانیان عقاید مهدویت باوری، که نامش به عنوان مرجع صدور فتوای قتل ها در جریان قتل های زنجیرهای شهرت دارد از «ترويج مسيحيت» در برخی استانها انتقاد کرد و گفت: «در راستای مبارزه با مسيحيتی كه در بعضي استان ها رواج پيدا میكند كارهايی انجام گرفته و هزينههايی هم صرف شده است اما بازدهی ندارد به اين دليل كه برنامه و نظارتی نیست.»
وحید خراسانی ـ پیشتر از او آیت الله وحید خراسانی، از مراجع تراز اول شیعه و از منتقدان حاکمیت فعلی، با هشدار دادن در مورد افزایش گرایش جوانان به مسیحیت آن را ناشی از سوء مدیریت حکومت دانسته بود. او گفت: «مردم دارند مسیحی می شوند اینها دنبال ریاست خودشان هستند...یكی نیست به این دستگاه بگوید این همه تبلیغات مسیحیت ضال و مضل حتی در قم به چه معناست؟....اینها را دارند به خورد این امت می دهند درقبال اسلام، این دستگاه با این بساط اگر یک جایی یک كلمه بویی برای تزلزل مقام من باشد همه آنجا حاضر می شوند، اما دین و ایمان از مغز این جوان ها برده می شود همه در خفقان و خوابیده اند». او تهدید کرد: «دنبال مقام و مالند دم از اسلام می زنند، بساط تبلیغ مسیحیت باید از این مملكت برچیده شود والا آبرو برای ... نخواهم گذاشت».
همان زمان اکبر گنجی، روزنامه نگار ناراضی درواکنش به سخنان آیت الله وحید خراسانی در سایت «روز» نوشت: «این حکم ناقض حقوق بشر، از ضعف ایمان به دین خود حکایت می کند. اگر به حقانیت دین خود باور داریم، نباید از تبلیغ یهودیت و مسیحیت و بهائیت و بودیسم و... بهراسیم. بگذارید پیروان ادیان مختلف آزادانه دین خود را تبلیغ/ترویج کنند، دین حق در این بازار خریداران بیشتری پیدا خواهد کرد. ممانعت و سرکوب، شأن جباران است. فقیهان به طرق مختلف برای خود «حق ویژه» برساخته اند... نباید این «حق ویژه» را به آنان داد که به دیگر مومنان دشنام دهند، و کسی مجاز به انتقاد از آنان نباشد. نباید این «حق ویژه» را بدانان داد که فرمان سرکوب صادر کنند، و کسی مجاز نباشد بگوید: حضرت آیت الله، شما یکی از ناقضان حقوق بشر هستید. حضرت آیت الله با اینکه در حکومت نیست، و نشانی از مبارزه با حاکم ستمگر از خود بروز نداده، اما در قامت ستمگر ظاهر می شود. به جای آنکه به «سلطان جائر» که خود استاد سرکوب اقلیت های دینی است، بگوید: مسیحیان و یهودیان و بهائیان و سنیان هم چون من و تو «انسان» اند، چرا بر آنها ستم روا می داری؟ به سلطان فرمان می دهد که ستمگری بر آنان را افزایش دهد وگرنه، آبرو برای دولت باقی نخواهد گذارد».
اکبر گنجی در جای دیگری از این مقاله می نویسد: «مرجع تقلید ما فاقد حس ستم شناسی است. هزاران هزار جنایت و شکنجه و ظلم در سه دهۀ گذشته به وسیلۀ این «نظام سلطانی فقیه سالار» رفته و می رود و این آیت الله آنها را ندیده یا نادیده گرفته است... حضرت آیت الله در مقام آمر سرکوب هویدا می شود. وقتی او حکم برچیدن بساط تبلیغ مسیحیت را صادر می کند، سربازان گمنام امام زمان- سعید امامی/طائب ها - دست به کار شده و بساط آنان را به شیوه ای که بساط دیباج و میکائیلیان را برچیدند، برمی چینند. عدالت (حقوق بشر) داور مستقل آدمیان است، نه مشرب فقهی آیت الله...».
عباس کعبی- حجت الاسلام عباس کعبی، عضو مجلس خبرگان رهبری، با اشاره به موضوع «کلیسای خانگی» که در سخنان آیتالله خامنهای آمده بود گفت: «مسئله کلیسای خانگی طرحی ضد دینی و ضدهویتی است» که به گفته او «میتوان آن را ضدامنیت هم به حساب آورد» و «طرحی است که توسط تروریستها و جاسوسی شکل گرفته و ربطی به مسیحیت اصیل ندارد».
محمد فاضل لنكرانی- حجتالاسلام فاضل لنکرانی عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم، با هشدار از فعاليت كليساهای خانگی، از مسئولان كشور درخواست کرد برای «حفظ و صيانت از شهرهای مذهبی كشور «تمهيدات ويژهای» در نظر بگيرند».
حملات مقام های امنیتی و سیاسی
علی لاریجانی – رئیس مجلس شورای اسلامی، یک روز پس از سخنان آقای خامنه ای، در نطقی در مجلس، اظهارات او را که از مسئولان خواستار برچیدن کانون عرفانهای بدلی شده بود، دلیل دیگری بر جدی بودن حمله حکومت به اقلیتهای اجتماعی و مذهبی شمرد.
حیدر مصلحی - وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی، از رواج مسیحیت حتی در میان «نخبگان حوزوی» خبر داد که «هدف سرویس های اطلاعاتی غربی قرار گرفته و برایشان تله گذاشته اند».
آقای مصلحی روز پنجشنبه اول مهر ماه به رواج مسیحیت در میان «شیعیان معتقد» و «قدرت تخریبی آنها» اشاره کرد و گفت: «امروزه بسیاری از افرادی که به تازگی مسیحی شده اند، روزی مخلصین اهل بیت و شیعه های معتقد بودند و دشمنان با روش های علمی آنها را به ترکیه کشانده و برای آنها مراسم غسل تعمید گذاشته اند».
مرتضی تمدن - استاندار تهران روز ۱۴ دی /۴ ژانویه ۲۰۱۰ اندکی پس از اعیاد مسیحی از بازداشت عده ای از سران مسیحیان تبشیری در تهران خبر داد و گفت عده دیگری هم در آینده نزدیک بازداشت خواهند شد .او مسیحیان تبشیری ایران را جریانی «فاسد و منحرف» خواند که افکار خود را «از طریق محافل فرهنگی که در انگلیس دایر است» ترویج می کند. استاندار تهران بی آن که از هویت و تعداد بازداشت شدگان خبر دهد، کار آنان را مصداق «تهاجم فرهنگی دشمن» دانست.
استاندار تهران که «فعالیتهای تبشیری» را با «تهاجم نظامی و فرهنگی انگلستان» به ایران مرتبط دانسته بود از برخورد با مبشران مسیحی در استان تهران خبر داد و گفت: «سران این جریان در استان تهران به دام افتادهاند و شمار بیشتری نیز در آینده نزدیک دستگیر خواهند شد». او کلیسای تبشیری را در مسیحیت، با طالبان و وهابیت در اسلام مقایسه کرد: «آنان مانند جریان طالبان و وهابیت که به عنوان یک آفت خود را در دین اسلام جا زدهاند، به نام مسیحیت و به پشتوانه انگلیس حرکتی را طراحی و پیش می برند».
مسیحیان تبشیری یا پیروان کلیسای اوانجلیست، سعی می کنند عقاید دینی خود را بین غیرمسیحیان تبلیغ کنند.
رسانه ها و سایت های حکومتی
رسانه های حکومتی، از صدا و سیما تا روزنامه ها و سایت های خبری رسمی و نیمه رسمی، نیز با اشاعه این اتهام ها می کوشند افکار عمومی ایرانیان را به مسیحیان و نوکیشان بدبین کنند. سایت خبر انلاین نزدیک به علی لاریجانی در تیرماه ۱۳۹۰ مسیحیت و بهاییت را در کنار هم قرارداد و به هردو تاخت آورد. و این در حالی بود که در قانون اساسی جمهوری اسلامی، مسیحیت در کنار ادیان زرتشتی و یهودی جزو ادیان رسمی شناخته شده.
این سایت نزدیک به حکومت نوشت: «در سال های اخیر به عکس دو دهه پیشین که بهائیان و مسیحیان برای تبلیغ در ایران در موضع ضعف بودند، امروز هجوم تازه ای آغاز شده و با استفاده از بحران های سیاسی و فکری موجود زمینه ای برای بروز پیدا کرده است. در این باره چه باید کرد؟» این سایت نوشت:«یکی از آثار بالا گرفتن منازعات سیاسی در چند سال اخیر، دور شدن مراکز علمی و مذهبی ما از کارهای علمی و تبلیغی ارزشمند در حوزه دفاع از دین و مواجهه با تبلیغات مسیحیت و بهائیت و در نتیجه میدان داری آن هاست».
روزنامه جمهوری اسلامی نیز در خبری از گسترش کلیساهای خانگی در شهر مذهبی مشهد خبر داده بود. این روزنامه حکومتی، این امر را سازمان یافته و نشان دهنده برنامه ریزی های عوامل استکبار دانست.
همه این سخنان در واقع به منزله دور تازه ای در صدور فرمان حمله و بازداشت های گسترده به نوکیشان مسیحی بود که راه را برای مقام های قضایی و امنیتی جمهوری اسلامی گشود و با دستور آنان تاكنون عده کثیری از نوكیشان مسیحی در برخی از شهرهای ایران در كلیساهای خانگی، منازل و یا محل كارشان بازداشت شده و می شوند.
بالا گرفتن گرایش به مسیحیت
به رغم خطرها و فشارهایی که با تغییر دین در انتظار مسلمانان ایرانی است، به نظر می رسد حتی خطر اعدام نیز نتوانسته از پیوستن مردم به ادیان دیگر و از جمله مسیحیت جلوگیری کند. به گزارش آژانس خبری مسیحیان ایران «محبت نیوز»، شبكه تلویزیونی CBN در گزارشی در این باره می گوید: «مردم ایران که پس از انقلاب اسلام را شناختند بیشتر از هر زمانی، از صدر اسلام و حمله اعراب به ایران تا کنون، به مسیحیت می گروند».
آیت الله هاشم حسینی بوشهری، امام جمعه قم هم با هشدار به ترویج گرایش به مسیحیت و گسترش کلیساهای خانگی در بسیاری از شهرهای کشور گفت:« امروز استکبار جهانی در این راستا سرمایه گذاری و برنامه ریزی دقیقی کرده است به طوری که در کشور ما گرایش زیادی به مسیحیت به وجود آمده است.»
به نوشته روزنامه محلی خراسان جنوبی، آیت الله سبحانی از مراجع تقلید خراسان، از گسترش نومسیحیان و فعالیت مسیحیت در کشور هشدار داده و «بی آن که ذکری از منبعی بکند، از مسیحی شدن بیش از ۶۰۰ نفر در نیشابور توسط مبشرین مسیحی خبر داده است».
روزنامه جمهوری اسلامی نیز از «کشف بیش از ۲۰۰ کلیسای خانگی در شهر مشهد» خبر داده است.
گرایش به مسیحیت در خانواده مقام های مذهبی و سیاسی
به نظر می رسد دامنه گرایش به مسیحیت دامن مقام ها و نزدیکان و اعضای خانواده های آنان را در داخل و خارج از کشور نیز گرفته است.
سایت خبرآنلاین نزدیک به علی لاریجانی در بخشی از مقاله خود در مورد گرایش مردم حتی فرزندان روحانیون شیعه به مسیحیت می نویسد: «در چنین شرایطی، شنیدن این که مثلاً بچه فلان روحانی ممکن است مسیحی شده باشد، یا این که فلان جوان ایرانی که برای تحصیل به فرنگ رفته بهایی شود، نباید ما را شگفت زده کند».
این سایت می نویسد: «امروزه دیگر مقابله با نظام صرفاً جنبه سیاسی ندارد و مسائل مطرح شده، مشکلات فکری، توسعه شبهات و ریشه گرفتن جریان های انحرافی، به بنیادهای فکری ـ دینی جامعه لطمه وارد کرده و موجب پدید آمدن خلاء دینی و مذهبی و به عبارتی رواج بی دینی در برخی از جوانان شده است».
در بخشی از این مقاله با انتقاد از کم کاری مؤسسات اسلامی برای مبارزه و مقابله با ادیان غیر اسلامی، با وجود بودجه های کلان آمده است: «از مراکزی که بعد از انقلاب از همان مؤسسه «در راه حق» برآمد، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی بود که سالهاست با بودجه های کلان و ساختمان های فراوان مشغول کار است، اما طی یک دهه اخیر چنان درگیر سیاست شده که نه تنها از انجام وظایف اصلی خود غافل مانده، به عکس به رشد جریان انحرافی کمک کرده، که تأثیر مثبت درخوری در تقویت بنیاد های مذهبی جوانان نداشته و به ویژه در مواجهه با بهائیت و مسیحیت کاری انجام نداده است».
این سایت نتیجه می گیرد که: «به نظر می رسد نهادهای فرهنگی و تبلیغی کشور نیاز به یک برنامه ریزی منسجم برای مواجهه با جریان های مذکور به ویژه مقابله با فشار تبلیغی مسیحیت و بهائیت دارند».
محمد نوریزاد کارگردان، فیلمنامهنویس و وب نگار هم در نوشته کوتاهی در سایت خود ضمن اشاره به دیدار با حسن خمینی نوه روح الله خمینی به نقل از او خبر می دهد که «پسر یکی از معاونان مصباح یزدی، مسیحی شده است!»
شاید مقصود وزیر اطلاعات از اشاعه مسیحیت در میان « نخبگان حوزوی» اشاره به همین پسر است.
گرایش به مسیحیت در میان ماموران جمهوری اسلامی و نظامیان
آژانس خبری مسیحیان ایران، «محبت نیوز»، درباره گرویدن ماموران جمهوری اسلامی در خارج از کشور گزارش داده است که:«تعدادی از دیپلمات ها و اعضای خانواده سفارت خانه های جمهوری اسلامی در خارج از کشور، یا خود و یا برخی از اعضای خانواده آن ها، با وجود کنترل و نظارت شدید، در قلب های خود به آئین مسیحیت گرویدند که بنا به دلایل امنیتی و حفظ حقوق آنان همین میزان توضیح کافی است».
این سایت همچنین مدعی شده که در داخل کشور و در سازمان های نظامی نظیر ارتش و سپاه و در میان فرزندان مسئولان وابسته به این سازمان ها نیز عده ای به این دین گرایش یافته، «یا درصدد تحقیق و مطالعه و آشنایی با کم و کیف آئین مسیحیت هستند».
این سایت همچنین از تماس تلفنی «یکی از افسران خلبان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی (نام محفوظ) كه خود از حافظین و قاریان قرآن بود» و از اسلام به مسیحیت گرویده خبر داده است. به نوشته محبت نیوز این افسر خلبان برای حفظ جان خود با مشقت و سختی فراوان خود را به یكی از كشورهای اروپایی رسانده است.
به نظر می رسد همه سختگیری ها و خشونت ها و قساوت های زبانی و عملی مسئولان امنیتی در وزارت اطلاعات و سپاه، و همه حمله ها و تهدیدهای رهبران مذهبی شیعی جمهوری اسلامی تنها گرایش مسلمانان شیعه ایرانی را به مسیحیت افزایش داده و آنان را در کار خود سخت کوش تر و راسخ تر کرده است.
گسترش روز افزون نوکیشان و کلیساهای خانگی بویژه در شهرهای مذهبی قم و مشهد و نیز در شهرهایی چون تهران، اصفهان، شیراز، و شهرهای استان مازندران، که هدف بیشترین و فجیع ترین سخت گیری های اطلاعاتی و امنیتی و قضایی بوده اند، حکایت از بی نتیجه بودن این گونه اقدام ها دارد.
آیت الله هاشم حسینی بوشهری، امام جمعه قم هم با هشدار به ترویج گرایش به مسیحیت و گسترش کلیساهای خانگی در بسیاری از شهرهای کشور گفت:« امروز استکبار جهانی در این راستا سرمایه گذاری و برنامه ریزی دقیقی کرده است به طوری که در کشور ما گرایش زیادی به مسیحیت به وجود آمده است.»
به نوشته روزنامه محلی خراسان جنوبی، آیت الله سبحانی از مراجع تقلید خراسان، از گسترش نومسیحیان و فعالیت مسیحیت در کشور هشدار داده و «بی آن که ذکری از منبعی بکند، از مسیحی شدن بیش از ۶۰۰ نفر در نیشابور توسط مبشرین مسیحی خبر داده است».
روزنامه جمهوری اسلامی نیز از «کشف بیش از ۲۰۰ کلیسای خانگی در شهر مشهد» خبر داده است.
گرایش به مسیحیت در خانواده مقام های مذهبی و سیاسی
به نظر می رسد دامنه گرایش به مسیحیت دامن مقام ها و نزدیکان و اعضای خانواده های آنان را در داخل و خارج از کشور نیز گرفته است.
سایت خبرآنلاین نزدیک به علی لاریجانی در بخشی از مقاله خود در مورد گرایش مردم حتی فرزندان روحانیون شیعه به مسیحیت می نویسد: «در چنین شرایطی، شنیدن این که مثلاً بچه فلان روحانی ممکن است مسیحی شده باشد، یا این که فلان جوان ایرانی که برای تحصیل به فرنگ رفته بهایی شود، نباید ما را شگفت زده کند».
این سایت می نویسد: «امروزه دیگر مقابله با نظام صرفاً جنبه سیاسی ندارد و مسائل مطرح شده، مشکلات فکری، توسعه شبهات و ریشه گرفتن جریان های انحرافی، به بنیادهای فکری ـ دینی جامعه لطمه وارد کرده و موجب پدید آمدن خلاء دینی و مذهبی و به عبارتی رواج بی دینی در برخی از جوانان شده است».
در بخشی از این مقاله با انتقاد از کم کاری مؤسسات اسلامی برای مبارزه و مقابله با ادیان غیر اسلامی، با وجود بودجه های کلان آمده است: «از مراکزی که بعد از انقلاب از همان مؤسسه «در راه حق» برآمد، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی بود که سالهاست با بودجه های کلان و ساختمان های فراوان مشغول کار است، اما طی یک دهه اخیر چنان درگیر سیاست شده که نه تنها از انجام وظایف اصلی خود غافل مانده، به عکس به رشد جریان انحرافی کمک کرده، که تأثیر مثبت درخوری در تقویت بنیاد های مذهبی جوانان نداشته و به ویژه در مواجهه با بهائیت و مسیحیت کاری انجام نداده است».
این سایت نتیجه می گیرد که: «به نظر می رسد نهادهای فرهنگی و تبلیغی کشور نیاز به یک برنامه ریزی منسجم برای مواجهه با جریان های مذکور به ویژه مقابله با فشار تبلیغی مسیحیت و بهائیت دارند».
محمد نوریزاد کارگردان، فیلمنامهنویس و وب نگار هم در نوشته کوتاهی در سایت خود ضمن اشاره به دیدار با حسن خمینی نوه روح الله خمینی به نقل از او خبر می دهد که «پسر یکی از معاونان مصباح یزدی، مسیحی شده است!»
شاید مقصود وزیر اطلاعات از اشاعه مسیحیت در میان « نخبگان حوزوی» اشاره به همین پسر است.
گرایش به مسیحیت در میان ماموران جمهوری اسلامی و نظامیان
آژانس خبری مسیحیان ایران، «محبت نیوز»، درباره گرویدن ماموران جمهوری اسلامی در خارج از کشور گزارش داده است که:«تعدادی از دیپلمات ها و اعضای خانواده سفارت خانه های جمهوری اسلامی در خارج از کشور، یا خود و یا برخی از اعضای خانواده آن ها، با وجود کنترل و نظارت شدید، در قلب های خود به آئین مسیحیت گرویدند که بنا به دلایل امنیتی و حفظ حقوق آنان همین میزان توضیح کافی است».
این سایت همچنین مدعی شده که در داخل کشور و در سازمان های نظامی نظیر ارتش و سپاه و در میان فرزندان مسئولان وابسته به این سازمان ها نیز عده ای به این دین گرایش یافته، «یا درصدد تحقیق و مطالعه و آشنایی با کم و کیف آئین مسیحیت هستند».
این سایت همچنین از تماس تلفنی «یکی از افسران خلبان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی (نام محفوظ) كه خود از حافظین و قاریان قرآن بود» و از اسلام به مسیحیت گرویده خبر داده است. به نوشته محبت نیوز این افسر خلبان برای حفظ جان خود با مشقت و سختی فراوان خود را به یكی از كشورهای اروپایی رسانده است.
به نظر می رسد همه سختگیری ها و خشونت ها و قساوت های زبانی و عملی مسئولان امنیتی در وزارت اطلاعات و سپاه، و همه حمله ها و تهدیدهای رهبران مذهبی شیعی جمهوری اسلامی تنها گرایش مسلمانان شیعه ایرانی را به مسیحیت افزایش داده و آنان را در کار خود سخت کوش تر و راسخ تر کرده است.
گسترش روز افزون نوکیشان و کلیساهای خانگی بویژه در شهرهای مذهبی قم و مشهد و نیز در شهرهایی چون تهران، اصفهان، شیراز، و شهرهای استان مازندران، که هدف بیشترین و فجیع ترین سخت گیری های اطلاعاتی و امنیتی و قضایی بوده اند، حکایت از بی نتیجه بودن این گونه اقدام ها دارد.
اشتراک در:
پستها (Atom)