۱۳۹۱ آبان ۲۷, شنبه

باقی: عادی شدن فاجعه مرگ ستار بهشتی نشانه فروپاشی اجتماعی است

عماد الدین باقی روزنامه‌نگار در نامه‌ای به رئیس قوه قضائیه درباره مرگ ستار بهشتی در زندان نوشت: «فاجعه‌ای بزرگتر از مرگ ستار بهشتی، عادی شدن و از بین رفتن حساسیت سطوح مختلف جامعه و حکومت نسبت به این‌گونه حوادث است.»

عمادالدین باقی، روزنامه‌نگار و بینان‌گذار کمیته دفاع از حقوق زندانیان در نامه‌ای به صادق آملی لاریجانی، رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، به بیانیه قوه قضاییه مبنی بر"عزم جدی دستگاه قضایی کشور برای برخورد سریع، قاطع و بدون اغماض با مقصر یا مقصرین مرگ ستار بهشتی کارگر وبلاگ نویس" پرداخته است.
باقی در این نامه که در سایت شخصی او منتشر شده با ذکر ماده‌هایی از قانون مجازات اسلامی درباره چگونگی برخورد با متهمان نوشته است، با خبر کشته شدن ستار بهشتی می‌توان دوگونه برخورد کرد: «می‌توان با طرح انواع شبهات و ان قلت‌ها، چنان موضوع را پیچیده کرد که چون کلاف سردرگمی شود که کسی نتواند آن را بگشاید و البته وجدان عمومی هم آن را به جعبه معماهای ناگشوده‌اش خواهد سپرد و بر منفی‌نگری‌اش خواهد افزود. و می‌توان قانونی عمل کرد.»
آن‌طور که بینان‌گذار کمیته دفاع از حقوق زندانیان در این نامه خطاب به رئیس قوه قضائیه نوشته است: «اگر قرار باشد کشته شدن ستار بهشتی قانونی رسیدگی شود دیگر مسئله محدود به این نیست که ستار بهشتی چرا بازداشت شد؟ اتهامش چه بود؟ نهادهای بازداشت کننده تحت امر کجا هستند؟ آثار ضرب و شتم دیده شد یا نشد؟ و ده‌ها مسئله دیگر. در مانحن فیه، مسئولیت مستقیم حادثه از این پس متوجه تمام کسانی می گردد که از آن اطلاع دارند و انتظار می‌رود رسیدگی کنند».
عمادالدین باقی می‌افزاید: «مسئله اصلی این است که؟ "متهم از هنگام ابلاغ برگ جلب تا حضور در نزد قاضی تحت نظر و محافظت خواهد بود" (ماده ۱۲۳ق.آ.د.ک) و طبق قانون، هر کسی با هر اتهامی بازداشت می شود مسئولیت جان و سلامتی او با حکومت است.»
مرگ ستار بهشتی وبلاگ‌نویس در زندان
ستار بهشتی "وبلاگ نویس و از فعالان شبکه‌های اجتماعی"، ۳۵ ساله روز سه‌شنبه ۹ آبان با یورش ماموران پلیس فتا (پلیس ویژه فضای مجازی) به منزل پدری‌اش در رباط کریم دستگیر و بعد از دو روز بازجویی به بند ۳۵۰ اوین انتقال یافت. پس از هفت روز بازداشت به خانواده ستار بهشتی اطلاع می‌دهند که برای تحویل جنازه او به پزشک قانونی کهریزک مراجعه کنند.
بنا بر گزارش‌ها ستار بهشتی در بازجویی‌ها زیر شکنجه ماموران امنیتی کشته شده است. مادر ستار بهشتی روز سه‌شنبه ۱۶ آبان به سایت "سحام‌نیوز" گفته است: «از ما خواسته‌اند فردا صبح پس از هماهنگی با ماموران به کهریزک مراجعه کنیم و جنازه را تحویل بگیریم". عموی ستار حسینی نیز گفته است: «تا امروز هیچ خبری از وی نداشتیم. تا اینکه امروز دامادمان را احضار کرده‌اند و به وی می‌گویند که ستار فوت کرده و به مادر و خواهر وی اطلاع دهید. هنگامی که علت فوت را جویا شدیم به ما گفتند خفه شوید و به شما ربطی ندارد.»
بنا بر گزارش‌ها ستار بهشتی در بازجویی‌ها زیر شکنجه ماموران امنیتی کشته شده استبنا بر گزارش‌ها ستار بهشتی در بازجویی‌ها زیر شکنجه ماموران امنیتی کشته شده است
صادق آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۱درباره دلیل سکوت قوه‌ قضائیه نسبت به مرگ ستار بهشتی وبلاگ‌نویس گفته بود: «این حادثه به صورت مستقیم ربطی به قوه قضائیه یا زندان اوین ندارد و متهم در اختیار نیروی انتظامی بوده است.»
صادق آملی لاریجانی ادامه داده بود: «اگر اثبات شود که این فرد در اثر شکنجه فوت کرده است، تخلف و جنایت چند مامور بوده است و نباید به بهانه‌ای برای تضعیف نیروی انتظامی یا قوه قضائیه تبدیل شود.»
هشدار نسبت به عادی شدن فجایعی از قبیل مرگ ستار بهشتی
عماد الدین باقی در نامه اخیر خود به صادق لاریجانی، فاجعه‌ای بزرگتر از مرگ ستار بهشتی را عادی شدن و از بین رفتن حساسیت سطوح مختلف جامعه و حکومت نسبت به این‌گونه حوادث دانسته و نوشته است: «این می تواند نشانه‌ای بالینی و هشدار نسبت به یک فروپاشی اجتماعی باشد که زنگ خطری جدی است و اگر سریعتر تدبیری اندیشیده نشود چنین جامعه‌ای حساسیت خود را نسبت به هر نوع تجاوزی از دست خواهد داد و نخستین گام التزام عملی متولیان امور به قانون است.»
بنا بر نامه بینان‌گذار کمیته دفاع از حقوق زندانیان: «این حادثه اولین نبوده اما آخرین هم نخواهد بود مگر اینکه یک‌جا و به‌خاطر خیر دنیا و آخرت خویش هم که شده از کنار آن نگذرند و دست کم احتمال بدهند که روزی ممکن است این ستارها خود یا خویشان خود آن‌ها باشند.»
به عقیده عمادالدین باقی اگر به راستی مسئولان خواستار پیشگیری از تکرار چنین فجایعی هستند باید بر اجرای قوانین مذکور پافشاری کرده و نیز بدون پیچیده کردن مسئله به آن رسیدگی کنند و بدانند که تحت هیچ شرایطی و با هیچ توجیهی نمی‌توان قبول کرد که فردی بازداشت شود و چند روز بعد جسد بی جان او تحویل داده شود. آقای باقی ادامه داده است: «این حادثه اگر رسیدگی نشود و عاملان آن مجازات نشوند آثارش برای هميشه بر سرنوشت همه ما مستولی خواهد بود.»
گزارشگران سازمان ملل خواستار تحقیق در مورد مرگ ستار بهشتی
در روزهای اخیر احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر در مورد ایران، به همراه سه تن دیگر از کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل از دولت ایران خواستند در مورد علت مرگ ستار بهشتی در دوران بازداشت و احتمال شکنجه او تحقیقات بی‌طرفانه‌ای را انجام دهد.
به‌نظر گزارشگران حقوق‌بشر سازمان ملل، شرایطی که منجر به مرگ این وبلاگ‌نویس شده شفاف نیست و اظهارات مطرح شده در این زمینه این موضوع را مطرح می‌کند که "ممکن است او به هنگام بازجویی تا حد مرگ شکنجه شده باشد".
در بیانیه مشترکی که احمد شهید و سه گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل منتشر کرده‌اند آمده است که آنها از اقدام قوه قضاییه ایران برای تحقیق در خصوص علت مرگ ستار بهشتی در بازداشت استقبال می‌کنند. با این‌حال آنها خاطرنشان کرده‌اند موارد دیگری از مرگ زندانیان نیز گزارش شده که علت آن بدفتاری یا شکنجه و یا فقدان رسیدگی پزشکی بوده است.

هدیه 40 میلیون دلاری وزارت نیروی ایران به لبنان : منافع لبنان برای ما اهمیت دارد


عصر ایران : ایران با کمک بلاعوض 40 میلیون دلاری به لبنان، هزینه ساخت یک سد در این کشور را می پردازد.
به گزارش عصر ایران به نقل از روزنامه الدیار و سایت الانتقاد لبنان "مجید نامجو" وزیر نیرو ایران و همتای لبنانی اش، با امضای توافقنامه ای در بیروت، ساخت سد در منطقه "بلعا"ی لبنان با کمک بلاعوض 40 میلیون دلاری ایران را رسمیت بخشیدند.
براساس این توافقنامه، یک سد به همراه تاسیسات تصفیه آب در منطقه بلعای لبنان توسط شرکت پیمانکار از این کشور ساخته می شود. شرکت ایرانی از طرف وزارت نیرو نیز طراحی و نظارت بر ساخت این سد را برعهده خواهد داشت.
وزیر آب و برق لبنان در مراسم امضای این توافقنامه افزود: هزینه این پروژه نه یک قرض بلکه هبه (هدیه) است و توسط شرکت ها و کارگران لبنانی انجام خواهد شد.
این مقام لبنانی درباره انتقادات وارده به ساخت این سد هم گفت: هر کاری که انجام بدهیم، این اعتراضات وجود دارند. کسی که معترض می شود برای همه شناخته شده است. او می خواهد مردم لبنان را از آب، برق و گاز محروم کند.
وی درباره پیشنهاد ایران برای صادرات برق به لبنان هم گفت: لبنان به شدت نیازمند این برق است. نمی توان این پیشنهاد ایران را رد کرد به ویژه که این پیشنهاد به سود منافع بیروت است، البته برای مناسب تر شدن قیمت برق وارداتی باید مذاکرات بیشتری انجام شود.
آمریکا قبل از این به لبنان درباره واردات برق از ایران هشدار داده بود.

وزیر نیروی ایران هم در این مراسم گفت: تهران ده ها سال تاکید کرده که منافع عالی ملت لبنان برایش اهمیت دارد. ایران همه امکانات مهندسی و فنی پیشرفته خود را در اختیار برادرانش از جمله لبنان قرار می دهد.

نامجو درباره اعتراضات به اجرای پروژه سد بلعا توسط ایران هم گفت: برای ما تصمیمات دولت لبنان، اساس است. دولت لبنان هر تصمیمی را اتخاذ کند ما آماده انجام هر طرح عمرانی یا توسعه ای در لبنان هستیم.
این چهارمین سفر نامجو وزیر نیرو ایران به لبنان است.
این خبر علاوه بر الدیار و الانتقاد در سایر رسانه های لبنان از جمله سایت های النشره، ، اللواء، لبانون نیوز و ... نیز منتشر شده است.

آغاز رزمایش «محرم» به دستور علی خامنه‌ای


دیگربان : علی فضلی٬ جانشین سازمان بسیج از آغاز سلسله رزمایش‌های «محرم» نیرو‌های بسیج به دستور علی خامنه‌ای خبر داد و گفت رزمایش‌های بسیج براساس این دستور در سراسر ایران ادامه خواهد داشت.
به گزارش روز جمعه (۲۶ آبان) سایت رسمی سپاه اصفهان٬ آقای فضلی این مطلب را در مراسم صبحگاه مشترک رزمایش ۲۰ هزار نفری «میثاق با ولایت» که در این شهر برگزار شد٬ اعلام کرده است.
وی گفته که «سلسله رزمایش‌های محرم به فرمان رهبر انقلاب مبنی بر احیای برنامه‌های رزمی بسیج در استان‌های مختلف آغاز شده است.»
این فرمانده بسیج افزوده است در این رزمایش‌ها که در قالب قرارگاه‌های «امام هادی» برگزار می‌شود٬ گردان‌های «بیت‌ا‌لمقدس»٬ «امام علی» و «امام حسین» شرکت دارند.
فضلی اضافه کرده است: «بسیج برای مقابله در عرصه‌های مختلف سخت، نیمه سخت و نرم باید آمادگی لازم را داشته باشد و از همین رو در کنار گروه‌های بصیرتی صالحین٬ گردان‌های واکنش سریع بسیج قرار دارد.»
این سه گردان به همراه طرح «شجره طیبه صالحین» پس از وقایع سال ۸۸ به دستور مستقیم علی خامنه‌ای تشکیل شده و هدف از تشکیل آن‌ها بالا بردن توان سرکوب نیرو‌های بسیج اعلام شده است.
با آغاز ماه «محرم» و حضور عمومی مردم در خیابان‌ها به منظور عزاداری برای امام سوم شیعیان٬ مقام‌های جمهوری اسلامی نگران شکل‌گیری اعتراض‌هایی در این قالب هستند.
رزمایش «محرم» نیرو‌های بسیج با هدف آمادگی بیشتر برای مقابله با اعتراض‌های احتمالی در ماه محرم برگزار می‌شود.

انتقاد علی مطهری از مجازات بدون محاکمه موسوی و کروبی: این رفتارها قابل قبول نیست


علی مطهری به صراحت بیانش شهره است، چه وقتی سرسختانه از حجاب اجباری دفاع می کند و احمدی نژاد را ایبرال فرهنگی می داند، و چه وقتی به سرکوب های صورت گرفته پس از انتخابات ۸۸ انتقاد می کند. او درباره حودثه پس از انتخابات همیشه موضعی دوجانبه داشته است: هم محکومیت احمدی نژاد و هم محکومیت موسوی و کروبی.
به گزارش کلمه، مطهری شاید یکی از اولین کسانی بود که خواستار محاکمه علنی این دو نامزد انتخابات شد، امری که پس از سه سال و با وجود حصر خانگی غیر قانونی این دو رهبر جنبش سبز، هنوز هم عملی نشده است تا لااقل تکلیف قانونی وضعیتی که این دو در آن به سر می برند، روشن شود.
 علی مطهری در مصاحبه امروز خود با روزنامه اعتماد  به صراحت از رفتارهای حاکمیت در جریان حوادث پس از انتخابات انتقاد می کند و می گوید: خیلی از این افراد بازداشت‌شان قبل از تاریخ ‏‏۲۲ خرداد بوده است و عملا نقشی در آشوب‌ها نداشته‌اند. ‏این رفتارها قابل قبول نیست و به‌راحتی هم پذیرفته نمی‌شود که این افراد در فکر ایجاد یک انقلاب ‏مخملی بوده‌اند.
‏وی می افزاید: باید در برخورد با اینها تجدید نظر شود. البته نه برای انتخابات آینده. این اصلا خوب نیست و ‏مردم هم متوجه می‌شوند که هدف چیست. ‏از ابتدا نباید این کار صورت می‌گرفت و این مقدار سخت‌گیری نمی‌شد. ‏من قبول دارم که مثلا آقای تاج‌زاده و نبوی اظهارات تندی دارند ولی اگر اینها بیرون باشند و ‏حرف‌هایشان را بزنند مشکلی برای کشور به وجود نمی‌آید.
مطهری ادامه می دهد: ‏حتی درباره آقایان موسوی و کروبی هم همین نظر را دارم. اگر قرار است محاکمه بشوند باید این ‏کار صورت بگیرد و هر مجازاتی بر اساس محاکمه باشد. ‏زیاد قانع‌کننده نیست که ما مجازاتی را بدون محاکمه اعمال کنیم. این توجیهاتی هم که برخی می‌‏گویند دلیل حصر آنها به خاطر آسیب نرسیدن به آنهاست از نظر حقوقی قابل قبول نیست و صرفا ‏یک توجیه است. ‏باید ماه‌ها پیش این کار می‌شد، البته حالا هم بشود آثار خوبی دارد. ‏

گردهمایی ۲۰۰ شخصیت سوری در تهران


مهر :  ۲۰۰ شخصیت دینی،رهبران حزبی، شخصیت های سیاسی ، روسای عشایر و نمایندگان و سران گروه های معارض سوری در اجلاس تهران گرد هم خواهند آمد.
بر اساس این گزارش، شخصیت های سیاسی از احزاب مختلف شامل حزب دموکراتیک اجتماعی، حزب دموکراتیک سوریه، حزب دموکراتیک لائیک،انجمن جوانان مستقل،حزب ملی اکراد،جبهه نجات ملی،انجمن پیروزی وحدت ملی، و ده ها حزب و گروه دیگر از جمله حاضران در نشست گفتگوی ملی سوریه در تهران هستند.
همچنین تعدادی از نمایندگان مجلس سوریه نیز در این نشست شرکت می کنند.
شخصیت های برجسته سیاسی از کشورهای سودان، الجزایر،ترکیه ، مصر ، لبنان و عراق نیز قرار است در اجلاس تهران شرکت داشته باشند.
این اجلاس فردا با سخنرانی وزیر امور خارجه آغاز به کار می کند.
این نخستین اجلاس پیرامون سوریه است که به صورت همزمان مخالفان و نماینده دولت بشار اسد با یکدیگر پیرامون حل مسائل به گفتگو می نشینند.
علی حیدر وزیر آشتی ملی سوریه که از جمله منتقدان پیشین دولت اسد بوده و در چارچوب اصلاحات سیاسی به عنوان وزیر آشتی ملی منصوب شد برای شرکت در اجلاس به نمایندگی از دولت سوریه حضور به تهران آمده است.
 

نگرانی از وضعت سلامت ابوالفضل طبرزدی/ بی‌خبری از وضعیت امین آرمان در زندان اوین / انتقال ابوالفضل قاسمی به زندان اوین برای اجرای حکم


نگرانی از وضعت سلامت ابوالفضل طبرزدی
ابوالفضل طبرزدی، دانشجو و فعال حقوق بشر که پس از گذشت ۶ ماه از حبسش در زندان کارون اهواز، فروردین ماه امسال با تشخیص پزشک قانونی و رای قاضی حکم عدم تحمل کیفر گرفت از آن زمان در خانه بستری و دچار بیماری شدید اعصاب و روان است. سکینه زیبایی، مادر بزرگ ابوالفضل طبرزدی ضمن اظهار این خبر به کمپین بین المللی حقوق بشر گفت آنها نمی دانند که چه اتفاقی در زندان کارون اهواز برای او افتاده است اما پس از ۴ ماه بودن در زندان، دی ماه سال ۱۳۹۰ در اثر توهم شدید به بیمارستان منتقل شد و دو ماه با تشخیص پزشکی قانونی عدم تحمل کیفر گرفت و اکنون تحت معالجه است.

سکینه زیبایی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت:« من نمی دانم که چه بلایی به سر ابوالفضل در آن ۶ ماه آمد. خودش هیچ نمی گوید. اما وقتی حرف از بازجو و زندان می شود حالش بهم می ریزد. او تحت درمان است، روزی ۷ تا قرص می خورد. خانواده اش هم تهدید شده اند که با رسانه ها صحبت نکنند. نوه ام در زندان کارون مشکل شدید روحی پیدا کرد، اعصابش بهم ریخت و بعد به بیمارستان منتقل شد، دو ماه آنجا بستری بود، قاضی نوشت که او دیگر تحمل زندان ندارد و برش گرداندند خانه. نمی دانم کی نوه ام مثل سابق می شود.»

ابوالفضل طبرزدی، ۲۵ ساله و دانشجوی مهندسی عمران و برادر زاده حشمت الله طبرزدی( فعال سیاسی زندانی) در تاریخ ۲۸ آذر سال ۸۹ توسط نیروهای امنیتی در منزل پدریش بازداشت شد. این فعال دانشجویی، به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تماس با رسانه های خارج از کشور به ۱۵ ماه حبس تعزیری در دادگاه بدوی اهواز محکوم شد که دادگاه تجدید نظر آن را به ۹ ماه حبس تقلیل داد. او در تاریخ ۲۶ مهرماه سال گذشته (۱۳۹۰) برای اجرای حکم به زندان کارون اهواز منتقل شد و در فرودین ماه امسال با رای شورای پزشکان منبی بر عدم تحمل کیفر آزاد شد.

بی‌خبری از وضعیت امین آرمان در زندان اوین
امین آرمان از زندانیان بازداشت شده در تاریخ سه شنبه ۹ دیماه، پس از انتقال به بند ۲۰۹ زندان اوین در وضعیت نامشخصی به سر می‌برد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، امین آرمان، ورودی سال ۸۴ رشته مهندسی هوافضا دانشگاه علوم و تحقیقات، از هنگام بازداشت در ۱۹ روز پیش تاکنون از حق ملاقات محروم بوده و خانواده‌اش که در شهرستان کرمان زندگی می‌کنند، تنها یک بار موفق به گفتگوی تلفنی با وی شده‌اند.
درحمله نیروهای امنیتی به جلسه سرای اهل قلم حدود ۷۰ نفر بازداشت شده بودند که پس از آزادیِ بسیاری از متهمین، از این میان ۱۷ نفر که مهدی خزعلی هم در میان آن‌ها بود بوسیلهٔ یک دستگاه ون به زندان اوین منتقل شدند، دو نفر دیگر به نام‌های پژمان ظفرمند و مهدی کریمی نیز در اقدامی جداگانه توسط پلیس امنیت بازداشت و به اوین منتقل شده‌اند، گفتنی است که مهدی کریمی از کارکنان بخش خدمات سرای اهل بوده و فعالیت سیاسی در جلسه نداشته است.
انتقال ابوالفضل قاسمی به زندان اوین برای اجرای حکم
ابوالفضل قاسمی از فعالان گمنام جنبش سبز برای اجرای حکم یکسال و نیم حبس تعزیری خود به زندان فراخوانده شد.

به گزارش کلمه، ابوالفضل قاسمی از فعالان گمنام جنبش سبز که با رای قاضی مقیسه به ۱۸ ماه حبس تعزیری محکوم شده بود، برای اجرای حکم خود به زندان فراخوانده شد.

وی پیش از این در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهام توهین به مقامات محاکمه شده و دادگاه تجدید نظر نیز در سال ۸۹ وی را نهایتا به یکسال و نیم حبس تعزیری محکوم کرد.

قاسمی پیش از این در سال ۸۹ نیز بازداشت شده بود و مدتی را در زندان به صورت موقت به سر برد.

توقیف پاسپورت پرستو فروهر در فرودگاه

ندای سبز آزادی: پاسپورت پرستو فروهر در هنگام بازگشت وی به کشور در فرودگاه تهران توقیف شد.
سالهای پیش نیز حکومت مانع از برگزاری مراسم فروهرها در تهران شده و برای سفر فرزند آنان نیز مشکلاتی ایجاد کرده بود.
به گزارش صفحه فیس بوک داریوش و پروانه فروهر، پرستو فروهر بامداد امروز برای شرکت در مراسم بزرگداشت پدر و مادرش وارد تهران شد، اما به محض ورود پاسپورت وی توقیف شد.
وی پیش از سفر به تهران نوشته بود: به سنت هرساله امسال نیز در آستانه آذرماه به ایران سفر خواهم کرد تا سالروز قتل پدرومادرم را در خانه‌شان به سر کنم٬ اگرچه در طی هشت سال گذشته برگزاری مراسم بزرگداشت بر ما بستگان آن دو عزیز ممنوع بوده است. ممنوعیتی که با حضور سنگین نیروهای انتظامی و امنیتی و تحمیل شرایط قرنطینه بر خانه پدرومادرم اعمال شده است.
در این نوشته آمده است: چهارده سال پیش در شب یکم آذرماه پدرومادرم٬ داریوش و پروانه فروهر٬ در خانه‌شان مورد هجوم گماشتگان وزرات اطلاعات جمهوری اسلامی قرار گرفتند و بیرحمانه به قتل رسیدند - آن‌ دو که از رهبران مخالفان سیاسی در ایران بودند و دهه های متوالی برای دستیابی به آزادی‌های فردی و اجتماعی٬ امنیت قضایی و جدایی دین از دولت مبارزه کرده بودند.

سردار نقدی: آماده صدور فرمان آزادی بیت‌المقدس از سوی رهبری هستیم


رئیس سازمان بسیج مستضعفین گفت: بسیجیان ایران و جهان برای صدور فرمان آزادی بیت‌المقدس لحظه‌شماری می‌کنند.

به گزارش ایسنا، سردار محمدرضا نقدی در حاشیه مراسم تجدید میثاق بسیجیان با آرمان‌های امام راحل در جمع خبرنگاران، درباره حمله رژیم صهیونیستی به غزه گفت: اقداماتی که کشورهای منطقه تاکنون انجام داده‌اند در حد فراخوان سفیر بوده است که اقدام قابل قبول و جدی محسوب نمی‌شود.

وی با بیان اینکه "ما انتظار داریم مسلمانان و بویژه همسایگان فلسطین و غزه و حتی کشور مصر غیرت خود را به نحو مطلوب در این رابطه نشان دهند"، افزود: انتظار داریم مصر اقتدار بیشتری از خود نشان دهد و برای دفاع از غزه به طور جدی وارد میدان شود. اگر مصر بخواهد به طور جدی وارد شود حرکت مردم مصر موجب می‌شود اقدامات و جنایات رژیم صهیونیستی در غزه تمام شود.

رئیس سازمان بسیج مستضعفین تاکید کرد: بسیجیان برای صدور فرمان آزادی بیت‌المقدس لحظه‌شماری می‌کنند و این مختص بسیجیان ایران نیست بلکه بسیجیان همه دنیا این موضوع را خواستارند و ما فقط منتظر صدور فرمان از طرف مقام معظم رهبری هستیم.

نقدی خاطرنشان کرد: با وجود جنگ غزه، رژیم صهیونیستی به طور کامل از بین خواهد رفت و شک نکنید نابودی این رژیم بسیار نزدیک است.

قهقهه ی مشهور شیطان

ستاربهشتی” اگر فرزند هر یک از مسئولان ما بود، اکنون سقفآسمانِ هیاهو به زمین آورده شده بود. احتمالاً بجز این هفت هشت ده نفری که بدانها اشاره خواهم کرد، همه ی مردمان ما از شنیدن مرگ این جوان منقلب شده اند. دلیل این که این هفت هشت ده نفر، به راحتیِ بُرشی که بر تن خیارمی نشانند، از کنار هر فاجعه ی ملی عبور می کنند، هیچ نیست الا این که: آنان، تنها بقا و مصالح و منافع روحانیان – آری تنها روحانیان – را پیش رو دارند. یعنی هرکجا پای منافع چند جانبه ی روحانیانِ حاکمیت، و منافع حامیان آنان در کار باشد، آنجا محل رویش و فوران هیاهو و جانبداری از حقوق از دست رفته است و مستعد بارشِ هزار ادلّه ی کهکشانی.

مثلاً شما فکر می کنید آیا روحانیان پیشانی پینه بسته ی ما – هرکه هستند – از مراجع پرآوازه ی تقلید تا طلبه ای که دیر آمده و شتابِ رفتن دارد، بمحض شنیدن خبر کشته شدن این جوان، که طبق گفته ی قرآن بمثابه کشته شدن همه ی انسانهای روی زمین است، مثل مرغ سرکنده بخود پیچیده اند و راه نفسشان بند آمده؟ هرگز! اگر ذره ای در این سخن من تردید دارید، مطالعه ی مابقی نوشته ی مرا رها کنید. که من با اطمینان می گویم: روحانیان ما، از بالانشینان گرفته تا پایین ترین شان، امروز، از هر تلنگری که به جان این نظام افتد در هراس اند. نه بخاطر اسلام و بهشتی که قرار است به جان مردم ایران دراندازند. بلکه بخاطر خودشان. و منافع شان. اینان آنچنان در ضرورت ماندگاری منافع خود فروشده اند که اگر به چشم خود ببینند این نظام به اسم اسلام، خنجر به دست، نفر به نفرِ هرکه را که می پرسد: چرا، سلاخی می کند، پای از معادلات مخصوص خود فراتر نمی نهند!
مثلاً آقای نوری همدانی که الحمدلله خودش مقلد آقای خامنه ای ست، نمی توانست در اعتراض به زدن و کشتن این جوان، یک روز، نه یک ساعت، درس مبارکش را تعطیل کند؟ و یا همینطور آقای مکارم شیرازی که از محدوده ی اطوار وهابیون بجای دیگری نمی نگرد، و آقایان وحید خراسانی و جوادی آملی؟ من مانده ام که اینان در آن درس های فرسوده، چه رمز و رازهایی را دست به دست می کنند که قم – آری قم – طبق آمارهای رسمی دستگاههای متولی ، اول شهر فاسد کشور است و همچنان از مفاسد اجتماعی در رنج است؟
و اما از آن هفت هشت ده نفر روحانی ای بگویم که خبر کشته شدن این جوان را شنیده اند و بجای گریبان دریدن، اخم کرده اند و اوقاتشان تلخ است. اطمینان دارم آنان با شنیدن این خبر، زیر لب غریده اند. و به پایین و بالای عاملان قتل آن جوان ناسزا باریده اند. که: این دیگر چه جور زدن و کشتن است ابلهان بی خرد؟ اگر می خواستید یکی را بزنید و بکشید، یکجوری می زدید و می کشتید که خبرش درز پیدا نمی کرد. مثل چندین هزار نفری که خودمان بی سر و صدا گونی به سرشان کشیده ایم و برده ایم به دخمه های تنگ و تاریک و تخصصی خودمان و ترتیبشان را داده ایم. جوری که تلسکوپ نا محرم خود خدا هم متوجه نشده. که به چه نحوی گرفته ایم شان و در کجاها پوست از تن شان برکنده ایم و در کجاها به زیر خاکشان فرو تپانده ایم.
اکنون در این مقال، روی سخن من با وجدان مدفون این طیف از روحانیان است. می خواهم به آنان بگویم: آقایان طائب و مصلحی و لاریجانی و ری شهری و فلاحیان و حسینیان و گلپایگانی و حجازی، یک نگاهی به قد و بالای دختران و پسران خود بیندازید! خواستنی اند نه؟ با تماشای آنان قلب تان روشنایی می گیرد، نمی گیرد؟ حاضرید برای آرامش و خوشبختی آنان هرکاری بکنید، اینطور نیست؟ شماها گرچه در این سالها با عبوسی و تلخی و شقاوت آمیزشِ بیشتری داشته اید، اما انسان بودن خود را که منکر نیستید، هستید؟ این درست که شمایان شیخ و شحنه ی این روزگارِ واماندگیِ مایید، با این همه اما پدرید، احساس دارید. و البته در این احساس تنها نیستید. این یک امر مشترک میان پدران و مادران است. که: برای فرزندانشان می میرند. اساساً فرزند، دلرباست. با درون پدر و مادر امتزاج دارد. حرف که می زند، راه که می رود، خنده که می کند، اخم که می کند، همه ی حرکاتش در دل پدر و مادر غوغا می افکند.
پدرها و مادرهای ایرانی در این سالهای غبارآلود انقلاب اسلامی، و با همین احساس سیری ناپذیری که به فرزندانشان دارند، آنان را به شما که حاکمان امنیتی و قضایی این سرزمین بلا دیده اید، می سپرده اند تا اگر فرزندانشان خطایی مرتکب شده اند، در دادگاههای منصفانه محاکمه شان کنید، و اگرمجرم شناخته شدند، در زندانی شایسته و درخور، از امانت شان حفاظت کنید.
ای خاک بر دهان ما و شما که عزیزان معترضِ مردم را در سُست ترین وجهِ قضایی محاکمه می کنیم – آنجور که دلمان می خواهد – و در زندان های عصرقجری خود، آنان را به تلخ ترین شکل ممکن تحقیر و تهدید می کنیم. و در مسیر تحقیر و تهدید، اگر لازم باشد می زنیمشان، و اگر لازمتر باشد: می کشیمشان! بی خیال پس زمینه ی عمامه ای که به سرنهاده ایم، و لباسی که به تن کرده ایم، و پینه هایی که مثلاً از فرط عبودیت بر پیشانی نشانده ایم.
تنها خدا خبر دارد در پس دیوارهای اعتمادی که مردم به شما بسته اند چه خونهایی بر زمین ریخته شده، چه عاطفه هایی خراشیده، و چه دودمانهایی به باد داده شده. شما با رفتار مخوف خود، محکمات خود خدا را نیز در آسمان خداوندگاری اش به لرزه انداخته اید. تنها خدا می داند در پس دیوارهای بلند شحنگی شما، چه دختران و پسران بی گناهی به کام عمیق هراس و بیچارگی درافتاده اند و صدای ” ای خدا” یشان نیز از دیوارهای ضخیم سلولهای شکنجه فراتر نرفته است.
آرام باشید آقایان، اتفاقی نیفتاده، یک عمله ی بی سروپای بی سوادی کشته شده. او کجا و فرزندان نازنین و ملوس شما کجا؟ مبادا خیالتان برآشوبد و طعم غذایی که همسران مهربانتان برای آرامش شما طبخ کرده اند، بکامتان تلخ شود؟ نخیر، نگران نباشید، اتفاقی نیفتاده. عمله ای درشتی کرده و “بچه ها” ترتیبش را داده اند.
با عاملان قتل این جوان چکار دارید؟ بگذارید زندگی شان را بکنند. آنها اگر او را نمی کشتند، بقول آن مترسک مجلس نشین، دیگرانی دیگر می کشتند. بفرض که همین فردا معلوم شود چه کسانی این جوان مادرمرده را زده اند و کشته اند، مگر شما را عرضه ی دست بردن به ریسمان عدالت هست؟ شما را اگر عرضه و اراده بود از پس اعدام سعید مرتضوی برمی آمدید. با آن مدال کهریزکی که به گردن دارد.
روزی که آقازاده ی شیخ علی فلاحیان، دست به کلت کمرش برد و انگشت بر ماشه نهاد و شلیک کرد و بخت برگشته ای را به دیار باقی فرستاد، مگر اتفاقی رخ داد؟ نخیر. قاتل، همچنان آقازاده است و همچنان گردن فراز و طلبکار. قرار نیست کسی به حیثیت جناب شمایان تعرض کند. مردم؟ همگی فدای شما.
یا مثلاً روزی که جناب جلال الدین فارسی با تفنگ شکاری اش به سینه ی یک بی گناه شلیک کرد و او را درجا کشت، مگر آب از آبِ دستگاه قضایی تکان خورد؟ یا مثلاً روزی که فاجعه ی کهریزک آشکار شد و به حکم رهبری قرار شد مقصران این فاجعه مشخص و معرفی و مجازات شوند، مگر آیا خواستید و توانستید از پس اعدام که نه، زندانی کردن که نه، یک برکناری ساده یِ فردی چون سعید مرتضوی برآیید؟
یا مثلاً در جریان قتل های زنجیره ای، مگر کسی توانست به فلاحیان بگوید: آقا از اینجا که نشسته ای بلند شو و کمی آنسوتر بنشین؟ تازه برایش ستاد انتخاباتی زدید و کاندیدای ریاست جمهوری اش کردید. شما فکر می کنید فلاحیان، که رشته ی تخصصی اش قصابی معترضان و ترانزیت مواد مخدر است، اگر قرار باشد به محکمه ای برده شود، تنها می رود؟ یا نه، او با این ادعا که اگر محکمه ای برای من ترتیب دهید، من پای همه ی شما را، بویژه بالاتری ها را وسط خواهم کشاند، یک حاشیه ی امن و آرام برای خود آراسته است؟ چرا که این پاگشایی، برای شماها و بالاتری ها مطلوب نیست. پس آهای آقازاده ی فلاحیان، این تو و این فرزندان مردم. هرچه که اشتهای مبارکت ایجاب می کند، بزن و بکش.
آقا شیخ صادق آملیِ رینه ایِ پردمه ایِ لاریجانی، هروقت از توفیقات دستگاه تحت امر خود در پوست نگنجیدید، یک نگاهی به پرونده ی کوی دانشگاه بیندازید. و باورکنید که برادران امام زمانی، به هیکل دستگاه شما چه گلها که نچسبانده اند. انتهای این بازی طنز آیا بکجا انجامید؟ ویا در داستان بقول خودتان “فتنه”، شما مگر کم جفا کردید؟ برای چه؟ برای حفظ نظام؟ آهای شیخِ درست خوانده، پای خون فرزندان مردم درمیان است. چرا رو به سوی دیگر برمی گردانید؟
و اگر هنوز به دستگاه تحت امر خود می نازید، یک نگاهی به قد و بالای آقا محمد رضای رحیمی و دزدی های تریلیاردی او و نبود شهامت در خودتان برای محاکمه ی وی بیندازید و بما بفرمایید: عدالت را با چه املایی می نویسند؟ و حتماً در این مسیر، به پولهایی که علی آقای مجلس نشین شما از همین آقا محمد رضای رحیمی گرفته و صدایش را درنمی آورد، و نیز به زمین هایی که اردشیرخان شما در ورامین بالا کشیده نگاهی بیندازید.
آهای آشیخ حیدر مصلحی، ، آشیخ حسین طائب، داستان خون هایی که شما از جوانهای ما به زمین ریخته اید، همچنان تر و تازه است. شما اگر از قرآن لباس بدوزید و بپوشید، و دم به ساعت سخنان خود خدا را از گلو بیرون بریزید، و برای صیانت از دستگاه ولایت، دستگاه آفرینش خدا را نیز به پابوسی حضرتش بکشانید، باز قاتل جوانهای مایید و دستهای خونی شما پاک شدنی نیست. ما را با شما کارهاست. باشید و تماشا کنید.
آقایان مصلحی و طائب، اگر بصیرتی بود، همه می دیدیم که پینه های پیشانی شما برآمده از خون بی گناهان ماست. بی گناهانی که به رسم امانت به شما سپرده شده اند و شما و مأموران شما یا آنان را تهدید و تحقیرکرده اید، یا زده اید و اعتراف دلخواه خود را از آنان واستانده اید، یا شقه شقه شان کرده اید تا هم برای دیگران درس عبرت شوند، و هم کام تان التیام گیرد.
ما نه تنها بخاطر مرگ مظلومانه ی ستاربهشتی، و نه تنها بخاطر مرگ غریبانه ی هدی صابر، و نه تنها بخاطر مرگ معصومانه ی هاله ی سحابی، بل بخاطر مرگ بسیاری از فرزندانمان که بی نشان بدست شمایان کشته شده اند، و یا بی دلیل هم اکنون در زندانهای شما اسیرند، نه در محاکم بی اساس شما، که در محکمه ی عدل مردمان ایران شما را به محاکمه خواهیم کشاند.
ای همه ی شما روحانیان اطلاعاتی و امنیتی و قضایی، اگر، اگر، اگر، اگر، فکر می کنید که صاحب اقتدار و نفوذ و قدرتید، نمی خواهد به سراغ مقصرین فجایع کهریزک، و یا به سراغ قاتلین ستار بهشتی بروید که ما خود از انتهای این مسیر خنده دار شما خبر داشته و داریم. پس چه؟ اگر مشتاق نشان دادن عرضه و لیاقت و توانمندی خودید، به این آزمون پیشنهادی من تن در دهید و با همه ی عِده و عُده ی خود دست بکار شوید و در یک قلم مافیای فوتبال و مافیای سایر رشته های ورزشی را بیخ بُر کنید. مافیایی که به جوانان و نوجوانان مستعد ما تجاوز می کنند و برای سالهای آتی اخاذی شان از صحنه های تجاوزشان عکس و فیلم می گیرند.
با همه ی حسرت ها و افسوس های فروخورده ی خود می گویم: اگر در این نظام به خون نشسته، هنوز ذره ای انصاف و رشحه ای از عدالت بود، در قدم نخست شمایان را از کار برکنار می کردند و بلافاصله به محکمه می سپردندتان. ای دریغ که ما باید نظاره گر پوزخند شمایانی باشیم که برای بقای این نظام، همچنان حریصانه به ریختن خون بی گناهان ما بسیج می شوید. ما را باکی نیست. بخندید. که شیطان نیز قهقهه ی مشهوری دارد.
محمد نوری زاد
بیست و سوم آبانماه سال نود و یک

فرماندار ورزقان: مردم در رساندن پتو به مناطق زلزله‌زده کمک کنند


فرماندار ورزقان می‌گوید، زلزله صبح روز جمعه ۲۶ آبان ۱۳۹۱ به قدرت ۹ / ۴ ریشتر در منطقه ورزقان باعث تخریب سه واحد مسکونی شده و برف و سرما زلزله‌زدگان آذربایجان را محاصره کرده است.
خبرگزاری ایسنا به نقل از محرم فروغی شجاعی فرماندار ورزقان می‌نویسد که زلزله‌زدگان ورزقان با توجه به سردی هوا، نیاز به پتو، لباس گرمز دستگش و لباس زیر گرم دارند. شجاعی از مردم خواسته به یاری زلزله‌زدگان بشتابند. 
این در حالی است که بارش برف مناطق زلزله‌زده در آذربایجان ایران را سفید پوش کرده و سرمای هوا بر مشکلات زلزله‌زدگان افزوده است.
پیش از این  و در روز چهارشنبه ۱۷ آبان هم، زلزله‌ای به قدرت ۱ / ۵ ریشتر در  ورزقان رخ داده بود که دستکم ۶۰ نفر را زخمی کرد. بنا بر گزارش‌ها چند نفر که مشغول تعمیر ساختمان‌های خود بودند، از داربست سقوط کرده و کشته شدند.
به‌ گفته فریبرز طرلانی رئیس شورای شهر ورزقان خانه‌هایی که در زلزله ۲ / ۶ ریشتری ۲۱ مرداد آسیب دیده و در این مدت تعمیر شده بودند، بار دیگر در زلزله چهارشنبه ۱۷ آبان فرو ریختند.
سایت "کلمه" در روز سه‌شنبه ۲۳ آبان، در گزارشی  از نیمه‌کاره ماندن خانه‌های در حال ساخت در مناطق زلزله‌زده به علت بارش برف و سردی هوا خبر داده بود. این گزارش به نقل از یکی از اهالی ورزقان نوشته است: «دیگر بدتر از این باید منتظر چه بلایی باشیم تا مسئولان رسیدگی کنند. این چادرها هم که گرم نمی شوند. به ما چراغ والور داده اند که بو می دهد و امنیت هم ندارد. دایم باید نگران آتش سوزی باشیم. برف هم آمده اما هنوز به ما کانکس نمی دهند. انگار نه انگار که سرما امان فرزندان و خانواده های ما را بریده است.»
آتش‌سوزی در چادرهای زلزله‌زدگان
خبرگزاری مهر روز چهارشنبه ۱۹ مهر از آتش‌سوزی در چادر زلزله‌زدگان و کشته شدن یک‌نفر در جریان این آتش‌سوزی خبر داده بود. بنا بر این گزارش در روستای "قراجا" شهرستان هریس که حدود ۳۰۰ خانوار دارد، ده  تخته از چادرهای هلال احمر طعمه حریق شد و پیرزنی ۷۰ ساله در اثر این آتش‌سوزی درگذشت. این حادثه از اتصال برق یکی از چادرهای زلزله‌زدگان آغاز شد و به چادرهای دیگر زلزله‌زدگان سرایت کرد.
از سوی دیگر، مرضیه وحید دستجردی وزیر بهداشت جمهوری اسلامی، در بازدید از مناطق زلزله‌زده آذربایجان شرقی نسبت به شیوع بیماری‌های واگیر نزد زلزله‌زدگان هشدار داده و گفته بود بیشتر شکایت زلزله‌زدگان درباره مواردی هم‌چون سرویس‌ها و حمام‌های بهداشتی است.
 خبرگزاری ایسنا روز پنجشنبه ۲۰ مهر به نقل از وزیر بهداشت نوشته بود که سرمای محیط، مشکلات ناشی از حیوان گزیدگی و حیوانات اهلی رها، زلزله‌زدگان را تهدید می‌کند.
ساخت تنها ۲۰۰ واحد مسکونی
گزارش‌های موجود نشان می‌دهند که  بازسازی مناظق زلزله‌زده آذربایجان به کندی پیش می‌رود. الله‌وردی دهقانی نماینده ورزقان در مجلس شورای اسلامی روز جمعه ۷ مهر به خبرگزاری ایلنا گفته بود مردم زلزله‌زده آذربایجان شرقی تا دو سال دیگر صاحب سقف نخواهند شد. به گفته این نماینده از ۳۰ هزار واحد مسکونی که قرار بود دولت تا نزدیکی فصل سرما برای زلزله زدگان آماده کند، تاکنون تنها ۲۰۰ واحد آماده شده است.
آذربایجان شرقی در روز شنبه ۲۱ مرداد با دو زلزله ۲ /۶ و ۳ /۶ ریشتری لرزید. این زلزله‌ها  باعث کشته ‌شدن چندصد نفر و تخریب صد درصدی بسیاری از روستاها شدند.

ابراز 'نگرانی شدید' مدیرکل یونسکو از مرگ ستار بهشتی


بی بی سی : مدیرکل یونسکو و گزارشگران ویژه سازمان ملل در زمینه شکنجه، اعدام‌های غیرقانونی، آزادی بیان و وضعیت حقوق بشر در ایران، در موضع گیری های جداگانه ای نسبت به مرگ ستار بهشتی، وبلاگ نویس منتقد حکومت ایران، واکنش نشان دادند.
به گزارش مرکز خبری سازمان ملل، ایرینا باکوا مدیرکل سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو) گفت: "من از بابت مرگ ستار بهشتی در زندان عمیقا نگران هستم."
خانم باکوا از مسئولان ایرانی خواست که در مورد مرگ این وبلاگ نویس ایرانی و "شرایط دقیق مرگ وی" تحقیقات لازم را انجام دهند.
قوه قضاییه ایران تایید کرده که آقای بهشتی، روز نهم آبان توسط پلیس دستگیر شده و چهار روز بعد، در حالی که بر روی بدن او آثار کبودی وجود داشته، درگذشته است.
همزمان با ایرینا باکوا، احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل درخصوص وضعیت حقوق بشر در ایران هم، در اظهار نظری راجع به درگذشت ستار بهشتی، گفت که نباید "هیچ گونه مدارایی" با شکنجه وجود داشته باشد.
آقای شهید افزود: "ضروری است که عاملان چنین جنایات مخوفی مورد بازخواست و محاکمه قرار گیرند و انجام نشدن این کار، فرهنگ مصونیت از مجازات را ترویج خواهد کرد."
وی تاکید کرد مسئولان حکومت ایران باید این اطمینان را بدهند که خسارت وارده به خانواده های قربانیان چنین جنایاتی جبران خواهد شد.
در واکنشی همزمان، کریستوف هینز، گزارشگر ویژه اعدام‌های غیرقانونی، شتابزده و خودسرانه، گفت که وقتی یک زندانی بر اثر جراحات خود در زمان بازداشت می میرد، مسئولیت این مرگ با حکومت است.
همچنین، خوان مندز، گزارشگر ویژه شکنجه و رفتارهای بی رحمانه، غیر انسانی و تحقیرآمیز، از دولت ایران خواست اطمینان بدهد که موارد شکنجه در بازداشتگاه های این کشور پی‌گیری شده و عاملان، مورد پیگرد قرار می گیرند.
فرانک لارو، گزارشگر ویژۀ ترویج و حفاظت از حق آزادی عقیده و بیان نیز، صدور احکام سنگین زندان برای روزنامه نگاران و وب‌نگاران ایرانی بدون "محاکمه عادلانه" را نشانه افزایش محدودیت در مقابل آزادی بیان و عقیده در ایران دانست.
به گزارش مرکز خبری سازمان ملل، احمد شهید، کریستوف هینز، خوان مندز و فرانک لارو، یادآوری کرده اند که تاکنون، گزارش های متعددی در خصوص موارد احتمالی مرگ زندانیان در بازداشتگاه های ایران به علت بدرفتاری، شکنجه، بی توجهی یا عدم دسترسی به مراقبت های پزشکی وجود داشته است.
آنان در عین حال از تصمیم مجلس و قوه قضاییه ایران برای تحقیق در مورد مرگ ستار بهشتی استقبال کرده اند.
صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه ایران، از بررسی امکان "شکنجه" ستار بهشتی پیش از مرگ وی سخن گفته و کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران نیز، کمیته ای را برای رسیدگی به پرونده آقای بهشتی تشکیل داده است.

 

مرتضوی همسرش را مدیرکل تامین اجتماعی کرد

بازتاب : سعید مرتضوی همسرش هما فلاح تفتی را به سمت مدیرکل آموزش و پژوهش سازمان تامین اجتماعی منصوب کرد.
 
به گزارش خبرنگار «بازتاب»، خانم دکتر فلاح تفتی، سال گذشته به عنوان رئیس بیمارستان شریعت رضوی معرفی شده بود و قبل از آن ظاهرا مسوول اداره کلینیک اداره کل تامین اجتماعی تهران بوده است.

خود مرتضوی هم اهل تفت است و دکترای خود را در زمان جاسبی از دانشگاه آزاد دریافت کرده است، اما درباره رزومه علمی همسرش اطلاعات دقیقی در دست نداریم.
 
این انتصاب در شرایطی انجام می شود که بعد از حادثه فوت ستار بهشتی در حین بازجویی، بار دیگر داغ فاجعه کهریزک زنده شد و برخی گفتند اگر طی این سه سال با مرتضوی و هم پرونده هایش برخورد قانونی می شد، ماجرای ستار بهشتی رخ نمی داد.

در عین حال این انتصاب نشان می دهد مرتضوی بی توجه به انتقادات موجود، با خیال راحت مشغول کار خود است و ابایی هم از این انتقادات ندارد.
 
به گزارش اداره‌کل روابط عمومی سازمان تأمین‌اجتماعی، در حکم صادره از سوی دکتر سعید مرتضوی آمده است: نظر به مراتب تعهد، تخصص، تجارب جنابعالی و با عنایت به پیشنهاد معاونت اداری و مالی به موجب این حکم به سمت مدیرکل آموزش و پژوهش منصوب می‌شوید.

باعنایت به اهمیت جایگاه آموزش و پژوهش و ضرورت توجه به آموزش کارکنان به منظور رفع نیازهای تخصصی و حرفه‌ای نیروی انسانی در راستای اعتلای امور سازمان، انتظار می‌رود با توکل به خداوند منان و در سایه توجهات حضرت ولی‌عصر (عج) با بهره‌گیری از سرمایه‌های انسانی متخصص و ارزشمند، اقدامات مبتنی بر برنامه‌ریزی متناسب با منشور کاری سازمان و استفاده بهینه از منابع درجهت نیل به اهداف تبیین شده و تحقق دوره‌ای ممتاز و درخشان تلاش نمایید.

انشاءالله خدمت خالصانه و ارزشمند جنابعالی در راستای وظایف و مسئولیت‌های محوله موجبات رضایت حق‌تعالی را فراهم خواهد آورد. توفیقات روزافزون شما را از خداوند منان مسئلت دارم.