۱۳۹۲ مرداد ۱۲, شنبه

راه اندازی سایت «روحانی‌سنج» برای پیگیری وعده ها

پس از آن‌که گروهی از ناظران رسانه‌ای با ایجاد وب‌سایتی به نام «مُرسی‌سنج» (Morsi Meter) عملکرد صد روز اول کار محمد مرسی، رئیس‌جمهور مصر (که هم‌اینک برکنار شده) را بررسی کردند هم‌اینک سایتی به نام «روحانی‌سنج» هم راه‌اندازی شده است.

به گزارش رادیو فردا، «مرسی‌سنج» با نظارت بر نحوه اجرای ۶۴ وعده‌ای که محمد مرسی در جریان کارزار انتخاباتی خود داده بود به این نتیجه رسیده که وی در صد روز اول کار تنها موفق به تحقق ۱۰ وعده شد.

۲۴ وعده دیگر این رئیس‌جمهور هنوز در دست اقدام است، هرچند که این اقدامات در حال حاضر به خاطر برکناری او در حالت تعلیق به‌سر می‌برند.

حال، «دانشکده مطالعات جهانی مانک در دانشگاه تورنتو» با همکاری دو گروه دیگر، با اقدامی الهام‌گرفته از سایت «مرسی‌سنج» به بررسی وعده‌های انتخاباتی حسن روحانی، رئیس‌جمهور منتخب در ایران در سایتی تحت عنوان «روحانی‌سنج» پرداخته است.

بنا بر بررسی‌های این دانشکده، حسن روحانی که مراسم تحلیف وی روز یکشنبه، ۱۳ مرداد، برگزار می‌شود در جریان کارزار انتخاباتی خود ۴۶ وعده داده است.

جالب توجه این است که در حالی‌که وعده‌های محمد مرسی در چهار مقوله «امنیت، ترافیک، نان، نظافت، و سوخت» قرار می‌گیرند، قول و قرارهای حسن روحانی به صورت «اقتصاد، سیاست داخلی، فرهنگی-اجتماعی، و سیاست خارجی» دسته‌بندی می‌شوند.

گروه ترتیب‌دهنده «روحانی‌سنج» در سایت خود این‌گونه می‌نویسد که قصد دارد «با بهره‌گیری از منابع موثق و باکیفیت‌ترین اطلاعات»، «بر نحوه اجرای وعده‌های هفتمین رئیس‌جمهور ایران نظارت کرده و کیفیت پیگیری و تحقق آنها را بازتاب دهد.»

این گروه هم‌چنین از بازدیدکنندگان وب‌سایت خود درخواست کرده تا اگر وعده دیگری از آقای روحانی به‌یاد دارند به آنها خبر دهند.

۴۶ وعده‌ای که روحانی داده است

بنا بر بررسی‌های «روحانی‌سنج» این وعده‌ها در حوزه‌های مختلف بدین قرارند:

در حوزه اقتصاد:

استقلال بانک مرکزی

بازگرداندن قدرت و استقلال شورای پول و اعتبار

تقویت ارزش پول ملی

«بهبود معیشت مردم»، مهم‌ترین هدف اقتصادی کوتاه‌مدت دولت

بهبود شرایط محیط کسب و کار برای ایجاد اشتغال و کاهش بیکاری

ادامه پرداخت یارانه‌ها به میزان ۴۵ هزار تومان و عدم کاهش آن

مشورت با تشکل‌های صنفی برای اجرای هدفمندی یارانه‌ها

مهار تورم

تکمیل پروژه پارس جنوبی

صادرات فرآورده‌های نفتی به جای فروش نفت خام

تامین مسکن ارزان و مهار قیمت آن

یارانه کالایی

بسته‌های تشویقی

خصوصی‌سازی اقتصاد طبق اصل ۴۴ قانون اساسی

همراه کردن کارآفرینان در سفرهای خارجی رئیس جمهور

در حوزه سیاست داخلی:

استقبال از نقد دولت

جلوگیری از خشک شدن دریاچه ارومیه

احیای سازمان برنامه و بودجه در ماه اول

عدم جابجایی و تغییر مدیران و وزیران و پیشگیری از مدیریت بی‌ثبات

ارائه آمار شفاف و دقیق به مردم

انتصاب مشاور فناوری‌های نو ریاست جمهوری

مخالفت با ستاره‌دار کردن دانشجویان

بازگرداندن اساتید کنار گذاشته شده به دانشگاه

برداشتن موانع سفر اساتید به خارج

انتصاب نیروهای شایسته محلی در پست‌های مدیریتی مناطق مختلف کشور

تقدیم منشور حقوق شهروندی به صورت لایحه به مجلس

رفع تبعیض‌های قومیتی

رفع تبعیض‌های جنسیتی

تعیین معاون از اقلیت‌ها

ایجاد امکان اجرای آداب و فرایض دینی مذهبی اقلیت‌های مذهبی

در حوزه فرهنگی-اجتماعی:

تشکیل وزارت زنان

تهیه لوایح حمایت از زنان

بیمه زنان سرپرست خانوار

حذف کنترل پیش از چاپ کتاب

تعیین قواعد و قوانین شفاف برای ممیزی کتاب

بازگشایی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران

به حداقل رساندن کنترل‌ها در حوزه سینما

واگذاری ممیزی و امور سینما به تشکل‌های سینمایی و سینماگران متخصص

بازگشایی خانه سینما در ماه اول

تشکیل نظام صنفی سینمایی و واگذاری امور سینما به این تشکل‌ها

تاسیس فرهنگستان زبان و ادب آذری

در حوزه سیاست خارجی:

بهبود روابط دوجانبه با کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان سعودی

شفافیت بیشتر در برنامه هسته‌ای

کاهش و رفع تحریم‌ها

جلوگیری از تحریم‌ها در آینده 

هشت سال با لحن و گفتار حیرت‌انگیز احمدی‌نژاد

Kaleme News
رادیو فردا، وحید پور استاد :  محمود احمدی‌نژاد، کسی که تنها عملکردش حاشیه‌ساز نبود، بلکه لحن و بیان و گفتارش برای خیلی‌ها حیرت‌انگیز بود. مستند رادیویی «ادبیات یک رئیس‌جمهور»، نگاهی است تحلیلی به ادبیات محمود احمدی‌نژاد از سال ۱۳۸۴ تا سال ۱۳۹۲.
محمود احمدی‌نژاد، که خود را نخبه می‌داند:

 
«بالاخره اگر ما بگیم نخبگان، احمدی‌نژاد هم یکی از این نخبگان به حساب می‌یاد، من دانشگاهی هستم دیگه. ریاضیات هم خوندم. بالاخره مهندسی خوندم. می‌فهمیدم هم چی کار می‌کنم...»
 
او رئیس‌جمهوری است که در دوران هشت ساله ریاستش بر دولت، تنها عملکردش در ایران و جهان حاشیه‌ساز نبود، بلکه لحن و بیان و گفتارش برای خیلی‌ها حیرت‌انگیز بود:
 
«می‌گه بابا اون ممه را لولو... برد...»
 
شنیدن برخی کلمات و جملات از دهان رئیس‌جمهور یک کشور، گاهی تعجب خیلی‌ها را بر می‌انگیخت:
 
«پارسال که ما رفتیم نیویورک، این مردم وا می‌ایستند کنار خیابون... همون مردم همونجا... اینطوری نگاه می‌کنن توی ماشین‌ها تا پیدا می‌کنند مثلاً یک ثانیه چشمشون می‌افته به ما. یک دختربچه دو سه ساله‌ای توی بغل دوستش بود. گفت بیارش جلو. منو نشون داد گفت این کیه؟ این کیه؟ اصلاً زبون اونا اسپانیولیه. اصلاً. بچه نگاه کرد به من گفت این محموده. این محموده!..»
 
البته گاهی افرادی هم که در گوشه و کنار محل سخنرانی، گفته‌های او را می‌شنیدند، اگرچه لبخندی بر لبشان می‌نشست اما برخی از آنها از خجالت نیز، سرخ و سفید می‌شدند:
 
«بذارین این جمله را بگم دیگه... اون ته چیزی که اونا را می‌سوزونه چیه؟ بالاخره یک کم خودمونی ایرانی با هم صحبت کنیم. عیب نداره. اجازه هستش؟ گفتش که باباجون آب رو بریز همونجا که می‌سوزه. چرا آب رو جای دیگه می‌ریزی؟»
 
محمود احمدی‌نژاد در طول دوره ریاست‌جمهوری‌اش ادبیات مختلفی برای بیان افکارش به کار برد، گاهی زبانش طنزگونه بود:
 
«مدعی هستید مدیریت جهان دست شماست و شما کشورها را منزوی می‌کنید و می‌خواهید دنیا را اداره کنید و امنیت برپا کنید. همه‌اش کشکه. طرف راه می‌رفت می‌گفت ابرقدرت، قدرقدرت، آی زکی! اینم می‌شه آی زکی!»
 
گاهی عامیانه و کوچه بازاری:
 
«یکی از شخصیت‌های شرق آسیا از مسئولین درجه یک اومده بود دیدن من ... خلاصه حرفش این بود که آقا ما اوضاع جهانو داریم مطالعه می‌کنیم. داریم می‌بینیم ایران به سرعت داره تبدیل می‌شه به یک قدرت بزرگ بلامنازع. ما عملاً آمدیم بگیم با شماییم. مثل این خانم‌هایی که صبح می‌روند زنبیلو می‌ذارن تو صف شیر، این اومده بود زنبیلو بذاره که آقا ما هستیم با شماییم.»
 
و گاهی غیررسمی:
 
«آقا تحریم می‌کنیم! اینقدر تحریم کنید تا زیرپاتون علف سبز شه! از خدا می‌خواهیم شما تحریم کنین.»
 
خیلی زود این گونه سخن گفتن رئیس‌جمهور ایران جنجال‌ساز شد. برخی از منتقدین او، این گونه سخن گفتن را خلاف شأن یک رئیس‌جمهور دانستند.  آزاده کیان، استاد جامعه شناسی دانشگاه پاریس هفت:
 
«انتخاب این زبان از طرف ایشان و این بیان به نظر من یک نوعی مشخص کردن مرزبندی‌های ایشان با نخبگان سیاسی و فکری و فرهنگی ایران بوده. از طرف دیگر ایشان سعی می‌کرد که از لحاظ سیاسی هم از این گفتمان بهره ببرد و در واقع این گفتمان را منتسب به اقشار مردمی کند و از این طریق بگوید که با اقشار مردمی نزدیک است، درد آنها را می‌فهمد، در حالی که مثلاً دولت‌های قبل از ایشان که بیشتر یا دولت‌های تکنوکرات بودند زمان آقای رفسنجانی،‌ یا روشنکفر زمان آقای خاتمی‌،‌ به مردم نزدیک نیستند و در نتیجه درد آنها را نمی‌فهمند.»
 
شیوه سخن گفتن محمود احمدی‌نژاد از نظر بسیاری از یاران و حامیان او نه تنها عجیب و غریب نبود، بلکه به تعبیر آنان نشان از مردمی بودن رئیس‌جمهور داشت که می‌توانست با مردم کوچه و بازار به راحتی صحبت کند:
 
«ساعت‌هاست شما در اینجا حضور دارید... از ساعت ۱۰؟... ساعت ۹؟.... ساعت ۸؟»
 
رضا کاظم‌زاده روانشناس ساکن بروکسل بلژیک:
 
«اگر منظور از ادبیات مردمی این است که آقای احمدی‌نژاد در گفتمانش به طبقات محروم و یا آن طور که آیت‌الله خمینی می‌گفت،‌ مستضعفان، در درجه اول نظر داشت،‌ من فکر می‌کنم درست است. البته این اصلاً به این معنی نیست که ادبیاتش و لحن کلامش مشخصاً عین آنها بود. ولی برای موفقیت، آقای احمدی‌نژاد با این که هدفش بازگشت به نوعی به گفتمان دوران آیت‌الله خمینی بود ولی به خاطر اینکه من فکر می‌کنم شرایط ایران بسیار متفاوت با دوره اول انقلاب بود ایشان تا حد زیادی مجبور بود که از بخش ایدئولوژیک گفتمان ابتدای انقلاب بکاهد و گفتمان سیاسی را در نحوه صحبت کردنش، کلماتی که انتخاب می‌کند بسیار غلیظ‌تر کند. برای همین هم هست که ما در صحبت‌های ایشان عملاً خیلی واژگان ایدئولوژیک دوره اول انقلاب را نمی‌بینیم. در ضمن اینکه همان تندرویی، تندرویی ابتدای انقلاب وجود دارد. ولی نگاه بیشتر می‌شود گفت نگاه سیاسی است.»
 
حجت‌الاسلام مهدی طباطبایی، نماینده سابق مجلس که در مناسبت‌های گوناگون، در برنامه‌های تلویزیونی دولتی ایران، به بحث‌های اخلاقی می‌پردازد، با انتقاد از شیوه سخن گفتن محمود احمدی نژاد می‌گفت: «متأسفانه  آقای رئیس‌جمهور فرهنگ و ادبیات والا و وارسته ریاست جمهوری را به فرهنگ و ادبیات نامناسبی تبدیل کرده است».
 
اما با وجود این محمود احمدی‌نژاد گوش شنوایی برای شنیدن این انتقادات نداشت و ذره‌ای شیوه سخن گفتن خود را تغییر نداد:
 
«مرده‌شور خودتونو، میزتونو، قیافتونو ببره که دنیا را به لجن کشیدید.»
 
رضا کاظم زاده روانشناس ساکن بلژیک:
 
«اگر این فرض مرا که در ابتدا مخاطبان ایشان طبقات محروم بودند ما در نظر داشته باشیم من فکر می‌کنم مهم‌ترین خصوصیات در گفتمان ایشان که برای جلب این طبقات استفاده می‌شد، جسارت به نوعی توأم با گستاخی ایشان بود که می‌توانست به نوعی باعث محبوبیت ایشان شود. در سیاست خارجی‌شان به صورت خیلی جسورانه و گستاخانه یک سری مسایل را در صحنه بین‌المللی مطرح می‌کرد که من فکر می‌کنم مخصوصاً در دوره اول ریاست جمهوری‌شان بین بخش‌هایی از این طبقات محروم در کشورهای اسلامی،‌ بسیار هم موفق بود. در رابطه با سیاست داخلی اگر بخواهیم در نظر بگیریم ایشان با اینکه خودش بخشی از قدرت بود ولی باز برای نزدیکی به آن گفتمان مردمی در درون قدرت علیه قدرت به نوعی عصیان کرد، قیام کرد و به یکی از باثبات‌ترین سمبل‌های نظام که آقای رفسنجانی بود از همان ابتدا حمله خودش را شروع کرد. فکر می‌کنم یک بخشی از آن طبقات محروم و کسانی که احساس می‌کردند به نوعی فریب خوردند و ایده‌آل‌هایشان در این رژیم متحقق نشده، یک مقدار جذب و محصور این گفتمان بودند.»
 
علی‌اکبر جوانفکر، مشاور رسانه‌ای محمود احمدی‌نژاد، در وب‌سایت شخصی خود در مقابل انتقاداتی که درباره شیوه گفتاری رئیس‌جمهور بیان می‌شد، در مرداد ماه سال ۱۳۸۹ نوشت: «مردم ایران بارها در اجتماعات عظیم خود، ادبیات رئیس‌جمهور را مورد تمجید و تحسین قرار داده‌اند».
 
محمود احمدی نژاد:
 
«آقا، ۳۲ ساله که پای انقلاب ایستادید. پوزه مستکبران را به خاک مالیدید. خسته نشدید؟... پس کی خسته است؟... کی خسته است؟...»
 
آزاده کیان، جامعه‌شناس ساکن پاریس:
 
«به نظر من مردم می‌توانند فقیر باشند یا مردم می‌توانند از طبقه متوسط یا خاستگاه اجتماعی آقای احمدی‌نژاد باشند ولی به هیچ وجه با بیان ایشان و با نحوه صحبت ایشان احساس هم‌هویتی نکنند. به نظر من یک نمونه بارزش خود آقای خمینی است در اوایل انقلاب ایشان با یک بیان پوپولیستی سعی می‌کردند که خودشان را با مردم بسیار نزدیک نشان دهند. زبان مردمی بود ولی زبان توهین یا زبان هتک حرمت و یا زبانی که آقای احمدی‌نژاد بعدها به کار می‌برد نبود. بنابراین این را به پای خاستگاه اجتماعی احمدی‌نژاد نگذاریم.»
 
آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، نیز در سخن گفتن ادبیاتی رسمی دارد و شیوه بیان و لحن محمود احمدی نژاد را ندارد، هرچند آیت‌الله خامنه‌ای نیز بندرت، در تریبون های عمومی از کلماتی استفاده می‌کند که تعجب مخاطبانش را بر می‌انگیزد:
 
«اخیراً شنیدم که از شورای امنیت ملی آمریکا کسی گفته که ما این انتخابات ایران را قبول نداریم. خب به درک که قبول ندارید...»
 
احمد قابل، دین پژوهی که در آبان ماه سال ۱۳۹۱ در ایران درگذشت، در اسفندماه سال ۱۳۸۹ به رادیو فردا گفته بود:
 
«اینکه خود رهبری مثلاً می‌آید در سخنرانی‌های خودش به مخالفان خودش اهانت می‌کند،‌ اگر در جای خودش یک عالم دینی دقت داشته باشد باید همانجا به ایشان هشدار بدهد که آقا شما که می‌گویید با این عنوان که مثل سگ دروغ می‌گویند، خب این چه سبک گفتار است. مگر پیامبر خدا وقتی می‌خواست با مخالفان خودش صحبت کند این جوری صحبت می‌کرد؟»
 
آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی:

«ادعا می‌کنند که برای بازرسی وارد کشتی‌های اینها شدیم، که البته مثل سگ دروغ می‌گویند.»
 
سخنان محمود احمدی‌نژاد، گاهی با «سوءتفاهماتی» برای یک قشر یا منطقه همراه می‌شد که هفته‌ها طول می‌کشید از جملات  و گفتار او رفع سوء تفاهم شود. به ویژه هنگامی که او از عفاف زنان گیلانی گفت:
 
«در مزرعه، در محل دامداری، در خانه، در مناسبت‌های اجتماعی، زن گیلانی با حفظ عفاف، با حفظ ایمان با همه وجود حضور دارد و مؤثر است...»
 
این گفته‌ها که ظاهراً ناظر بر برخی لطیفه‌های قومیتی در بین برخی از مردم کوچه بازار بوده، با انتقاد شدید برخی از رسانه‌ها و نماینده وقت رشت در مجلس، رمضان علی صادق‌زاده مواجه شد. او نیز به گلایه گفت: «سایر مواضع رئیس جمهور نیز همین‌گونه است!»
 
تعبیری هم که رئیس‌جمهور برای وزیر سابق بهداشت کابینه‌اش به کار برد و او را به «هلو» تشبیه کرد، با ابراز ناراحتی کامران باقری لنکرانی مواجه شد:
 
«آقای دکتر لنکرانی از مدیران بسیار خوب کشورند. اصلاً من یک علاقه ویژه شخصی به ایشون دارم. انسان پاک دوست داشتنی است. یک جا گفتم مثل هلو می‌مونه. آدم می‌خواد بخوره این‌ جوان مؤمن...»  
 
ادبیات محمود احمدی‌نژاد تنها، ادبیات عامیانه و غیررسمی و یا تند و تهدیدآمیز نبود، بلکه بخش دیگری از گفتار و ادبیات او به گفته برخی از منتقدانش کمی رنگ «توهم» نیز به خود می‌گرفت:
 
«ما همین الان در ایران فردی داریم که می‌یاد سطح زمین را نگاه می‌کنه، علف‌ها را نگاه می‌کنه،‌ تمام معادن اعماق زمین را به شما معرفی می‌کند. تضمینی. همین الان. یک دانشه دیگه! نه گمانه می‌خواد بزند... بله بعداً شما می‌روید گمانه می‌زنید حد و حدودش را به دست می‌آرید. اما او به شما می‌گوید اینجا آهنه. اینجا منگنزه، اینجا طلاست. اینجا سربه، اینجا رویه. همه را معرفی می‌کند. تضمینی ها!...»
 
رضا کاظم‌زاده، روانشناس:
 
«یک نوع جسارت توام با گستاخی. ساده کردن یا مثلا ساده نمایاندن مسائل... اغراق کردن یا با صراحت خلاف یک سری واقعیات بدیهی سخن گفتن. این‌ها بر می‌گردد به شیوه و استیل ایشان که فکر می‌کنم متعلق به ایشان است.»
 
«اشتباهات لفظی و یا گفتاری» هم کم و بیش در سخنان رئیس‌جمهور ایران پیدا می‌شد. چه هنگامی که جمعیت دنیا را هفت میلیون نفر اعلام کرد:
 
«وضع دنیا را ببینیم چه خبر است؟ حدود ۷ میلیون نفر جمعیت زندگی‌ می‌کنند روی کره زمین. بیش از سه میلیون نفر گرسنه‌اند...  میلیارد... میلیون گفتم...» 
 
و چه هنگامی که محمود احمدی‌نژاد، کشور انگلیس را جزیره‌ای در آفریقا دانست:
 
«این کشور انگلیس، یک جزیره کوچولو در غرب آفریقا است. اینها کشتی درست کردند، سلاح درست کردند، حمله کردند. کشور هندوستان را که وسعت آن ده‌ها برابر انگیس است، او را تحت سلطه خودشان در آورند...»
 
لحن و بیانی که رئیس‌جمهور ایران به کار می‌برد تا جایی پیش رفت که برخی از اعضای کابینه‌اش هم سعی در سبقت از او در استفاده از این گونه ادبیات می‌گرفتند. محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیس‌جمهور:
 
«ما اگر که فقط یک اخم در پاسخ به تحریم اروپایی‌ها بکنیم، بخشی از صنعت فرانسه فرو ریخته میشه. مثلاً امروز وزیر صنایع ما تصمیم بگیره قطعات پژو را از کارخانه پژو وارد نکنه. ۲.۵ میلیارد ارزش این قطعاته. البته اکثراً خودمان می‌سازیم. شما می‌دانید در فرانسه چه اتفاقی می‌افته. آیا کارخانه پژ‌و بر سر پای خود خواهد ایستاد؟»
 
محمدرضا رحیمی، معاون اول محمود احمدی‌نژاد  که نشانه‌هایی از شیوه‌های گفتاری رئیس خود را به نمایش می‌گذاشت، بعد از آن نیز در مرداد ماه سال ۱۳۸۹، در سخنانی خارج از عرف دیپلماتیک، مردم بریتانیا  و مسئولانش را «یک مشت خرفت» خواند و گفت: «نه آدم هایش آدم و نه مسئولانش مسئول هستند».
 
این سخنان تند و خارج از عرف دیپلماتیک، واکنش تند سفارت بریتانیا در تهران را در پی داشت و این سفارت گفته‌های محمدرضا رحیمی را «پوچ و نامعقول» خواند و به او تذکر داد که این گونه اظهارات برای یک مقام عالی‌رتبه سیاسی «نامناسب» است. حسین علیزاده، دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی ایران در فنلاند:
 
«اساساً یک دولتمرد می‌بایست فن مذاکره بداند. یک دولتمرد می‌بایست پرستیژ‌ درستی از خودش و کشورش معرفی کند. به عبارت دیگر پسته بی‌مغز دهان چون باز کند، رسوا شود.»
 
شیوه بیان و گفتار محمود احمدی‌نژاد، در سخنان  دیگر مقامات جمهوری اسلامی ایران نیز نمود بیشتری پیدا می‌کند و برخی از آنها هم مشکلی برای بیان کلمات غیرمتعارف در سخنرانی‌های خود ندارند. آیت‌الله احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان و خطیب نماز جمعه تهران:
 
«مسئله یازده سپتامبر و سالگرد اونه. یک رسوایی مافوق رسوایی‌های دیگه. من نمی‌دونم چطور آدم‌ها این‌قدر احمق می‌شوند. چطور گردانندگان یک مملکت مدعی ابرقدرتی این‌قدر نفهم می‌شوند؟»
 
حجت‌الاسلام احمد خاتمی، خطیب نماز جمعه تهران:
 
«اگر کارد به استخوان برسه خواهند دید فتنه‌گران یک روز هم زنده نخواهند ماند. شما که تفاله‌های ناچیزی از اینها هستید، اصلاً عددی نیستید که این جمعیت را به صحنه بیاریم و برای اینکه موسوی دستگیر بشه. برای اینکه کروبی دستگیر بشه. اینها ذلیل‌هایی هستند که گرفتن‌شون کاری نداره.»
 
چند ماه پس از اعتراض‌ها به نتایج  انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال ۱۳۸۸، حجت‌الاسلام احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد، در تجمع حامیان حکومت در میدان انقلاب تهران پا در جای پای احمدی‌نژاد گذاشت و معترضان به نتایج انتخابات را «بزغاله و گوساله» خطاب کرد:
 
«این مردم با سینه خشک، قطره قطره خونشونو دادند تا ولایت فقیه را حاکم کردند. اونوقت یک مشت بزغاله گوساله بیایند در مقابل چشم مردم توهین به اصل ولایت فقیه کنند؟» 
 
پیش از امام جمعه مشهد، محمود احمدی‌نژاد هم از واژه «بزغاله» در ادبیات خود استفاده کرده بود:
 
«قیافه روشنفکری می‌گیرند، به اندازه بزغاله هم از دنیا فهم و شعور ندارند.»
 
«بزغاله و گوساله» خطاب کردن معترضان به نتایج انتخابات توسط  آقای علم‌الهدی، شبیه همان ادبیاتی بود که محمود احمدی‌نژاد یک روز پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ در جمع هوادارانش، معترضان به نتایج انتخابات را «خس و خاشاک» خوانده بود:
 
«حالا چهارتا خس و خاشاک این گوشه‌ها یه کاری می‌کنند، بدانید که این رودخانه زلال ملت جایی برای خودنمایی آنها نخواهد گذاشت.»
 
سعید حدادیان از مداحان بنام تهران هم، هنگامی که به او انتقاد شد که چرا محمود احمدی‌نژاد و مشاورش، اسفندیار رحیم مشایی را با تعابیری تند و خارج از عرف خطاب قرار داده است، گفت که ما در ادبیات خود از احمدی نژاد پیروی کرده‌ایم:
 
«خب. آقای احمدی‌نژاد. اینهمه احترام. این همه اعتراض. تا فحش ندادند مردم خب بسه دیگه. اینو(اسفندیار رحیم مشایی) بذار کنار این یابو علفی رو. حیف خر! من نمی‌گذرم. می‌گه بسه. کجاش بسه؟ حیفه خر. بابا خر بار می‌بره راحت. دو ماه می‌گذره یک عرعر نمی‌کنه. این دو هفته یه بار یه زر مفتی می‌زنه.»
 
این شیوه ادبیات و گفتار برخی از مقامات جمهوری اسلامی در حالی است که برخی از آنها به تعبیر خودشان از «عفت‌الکلام و یا پاک گفتاری» سخن می‌گویند.

حجت السلام احمد خاتمی خطیب نماز جمعه تهران:
 
«تو جنگ صفین امیرمؤمنان علی علیه‌السلام دید اصحابش به اصحاب معاویه فحش می‌دادند. مولا نهی‌شان کرد. فرمود به‌جای این فحش به‌جای دشنام بیایید روشنگری کنید. راه باطل‌شان را برای آنها تبیین کنید. نیازی به این نیست. با فحش و دشنام آنها را سر جای خودشان بنشانید.»
 
شیوه گفتاری محمود احمدی‌نژاد تا جایی ادامه پیدا کرد که حتی صدای آیت‌الله صادق آملی لاریجانی، رئیس قوه قضائیه را نیز بلند کرد. او با انتقاد تند از ادبیات رئیس جمهور گفت که توقع ما از رئیس‌جمهور این است که ادبیاتش متین و فاخر و البته صحیح و منصفانه باشد.
 
رئیس قوه قضاییه خطاب به رئیس‌جمهور گفت که «این چه ادبیاتی است که مثلاً خورد که خورد، بگذار بخورد تا دردش بیاد».
 
محمود احمدی‌نژاد:

«می‌گن نه این مقاله تو خورده به فلان آقا. خب بخوره به فلان آقا...»
 
آزاده کیان استاد جامعه شناسی دانشگاه پاریس هفت، براین اعتقاد است که ادبیات محموداحمدی نژاد، بیش از انکه ادبیاتی پوپولیستی باشد، ادبیاتی لمپنیسم بود:
 
«ادبیات لمپنی ادبیاتی است که تنش‌زاست. ادبیاتی که با حمله به افراد،‌ با هتک حرمت افراد می‌خواهد کار خودش را پیش ببرد. ادبیات پوپولیستی بیشتر تلاش می‌کند از طریق تکرار گفتمان مردمی یا کلماتی که مردم در محاورات روزمره به کار می‌برند، خودش را نزدیک به اقشار مردمی وانمود کند و بگوید از آنجا که من صحبت‌کردنم شبیه به مردم هست نگرشم و نگرش سیاسیم هم شبیه به مردم است. در نتیجه درد آنها را بهتر می‌فهمم. ولی مردم عادی ما به هیچ وجه با هتک حرمت یا خشونت و یا با توهین به افراد با همدیگر صحبت نمی‌کنند. آن چیزی که آقای احمدی‌نژاد به جای  ادبیات پوپولیستی گرفت و وارد زبان کرد لمپنیسم را ایشان با پوپولیسم به نظر من اشتباه گرفت.»
 
در دو دوره  ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد، از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ بارها ادبیات غیردیپلماتیک او دردسرساز شد:
 
«من که همان روز اول نظرم را گفتم. گفتم اینا یه کاغذ پاره است. واقعاً هم کاغذ پاره است.»
 
محمود احمدی‌نژاد در کنار گفتار عامیانه، گاهی هم در استفاده از واژه‌هایی که رنگ توهین‌آمیزی به خود می‌گرفت، به ویژه علیه برخی از کشورهای غربی و یا رؤسای آن، کم نمی‌گذاشت:
 
«معنی حرفشو متوجه نمی‌شه آقای کوشنر (وزیر خارجه وقت فرانسه) چی میگه. چون حرف زیاد می‌زنه. خود فرانسوی‌ها به ما می‌گن این یه ذره تعادل نداره در حرف زدنش. نمی‌دونه چی بگه.»
 
گاهی می‌شد که رئیس‌جمهور ایران در شیوه سخن گفتن خود، در مقام نصیحت رؤسای دیگر کشور از جمله باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا برمی‌آمد:
 
«آقای اوباما شما تازه از راه رسیدی. یه مقدار صبر کن تا عرقت خشک شه. یک مقدار سرد و گرم را بچش. بدان! گنده‌تر از تو،‌ بزرگ‌تر از تو آن گردن کلفت‌تر از تو هم نتونستند از این غلط‌ها بکنند، تو که جای خود داری.»
 
تحقیر و مسخره کردن دنیای غرب هم، بخش جداناپذیر از سخنرانی‌های او را تشکیل می‌داد:
 
«ما گفت‌وگو می‌کنیم! خب بیایید مثل بچه آدم حرف بزنید. قطعنامه می‌دیم که گفت‌وگو کنیم. این اخلاق گاوچرونیه.»
 
علی‌اکبر جوانفکر، مشاور رسانه‌ای محمود احمدی‌نژاد، در پاسخ  به انتقاداتی که علیه ادبیات رئیس‌جمهور بیان می‌شد، گفته بود که رئیس جمهور با استفاده از همین ادبیات، دولت‌های «زیاده‌خواه و قلدرمآب غربی و سیاست‌ها و طرح‌های شیطانی آنها» را به تمسخر گرفته و سران آنها را در برابر افکار عمومی خود به چالش کشیده است.

حسین علیزاده، دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی در فنلاند:
 
«آقای احمدی‌نژاد به وفور خودش بهانه‌ها و عیب‌هایی را از خودش بر پرده آفاق افکند. تا آنجایی که وقتی در سفر آخر خودش به نیویورک رفت، فقط دید سه دولتمرد کشور کومو و سوازیلند و بورکینا فاسو با او ملاقات کردند. سفر برزیل که رفت رئیس‌جمهور برزیل او را نپذیرفت و سران دیگر کشورهای دنیا هم او را نپذیرفتند. آقای احمدی‌نژاد از درک معانی کلمات سیاسی و بارهای آن را متوجه نبود. مثال اینکه قطعنامه را یک کاغذپاره می‌دانست. انسانی که حتی در نزاکت رفتاری خودش دارای نزاکت گفتار نبود که شما شنیدید. می‌گفت که من با فلان فلان کشور صحبت کردم. بهش گفتم نوچ!»
 
محمود احمدی‌نژاد:

«با نخست‌وزیر یکی از این کشورهای بزرگ صنعتی ملاقات داشتیم. دست آخر از من سؤال کرد گفت خب آقای احمدی‌نژاد با این حرف‌هایی که من زدم آیا ملت ایران حاضر است از خواست مسلم خود در موضوع هسته‌ای عقب‌نشینی کند؟ من برگشتم رو به او گفتم آقای محترم، نوچ!»
 
در تحلیل شیوه بیان و گفتار رئیس‌جمهور ایران محمد صدر، معاون وزیر امور خارجه در دولت محمد خاتمی، در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد در اردیبهشت سال ۱۳۸۵ گفته بود که «ادبیات احمدی‌نژاد، ادبیاتی تهاجمی است، در حالی که محیط دیپلماتیک این سخنان را نمی‌پذیرد و در زبان دیپلماتیک حتی خشن‌ترین اقدامات با نرم‌ترین زبان بیان می‌شود».
 
این مقام سابق وزارت خارجه همچنین تأکید کرده بود که سخنان محمود احمدی‌نژاد در مجموع منافع کشور را تأمین نمی‌کند و همه دنیا را علیه ما بسیج خواهد کرد.
 
احمدی‌نژاد: «گفتند می‌بریم قطعنامه صادر می‌کنیم. خب ببرید قطعنامه صادر کنید. صادر کردند. اول، دوم، سوم. من آنجا اعلام کردم از طرف ملت ایران، گفتم اینقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامه‌دان‌تان متلاشی شود. کاغذپاره است. اعتباری ندارد.»
 
لحن و بیان و رفتار محمود احمدی‌نژاد در طول دوران ریاست جمهوری‌اش تا جایی پیش رفت که برخی از روانشناسان را نسبت به آن به تأمل وا می‌داشت. رضا کاظم‌زاده، روانشناس ساکن بلژیک:
 
«بستگی دارد که روان سالم را ما اینجا به چه معنایی بگیریم. اگر در معنای واقعی روان‌شناسی و روانپزشکی در نظر بگیریم، یعنی از نظر اختلالی که در ارتباط فرد با واقعیت وجود دارد، خب به هر حال از یک جهتی ایشان سیاستمداری بود که توانسته بود به یک چنین پستی در یک نظامی مثل جمهوری اسلامی دست پیدا کند، مسلما زیرکی‌ها و یک نوع هوش غریزی برای کسب قدرت در اختیار داشت. ولی در مواقعی سخنانی هم در حاشیه سخنان رسمی‌شان می‌گفت که گاهی اوقات می‌توانست انسان را به این فکر بیاندازد که یک بخشی از نگاه ایشان به دنیا کاملاً مطابق با واقعیت بیرونی نیست و آن بخش‌ها را می‌شود به نوعی دچار اختلال دید در مورد مثلاً ارتباط‌شان با یک سری نیروهای خارق عادت و اینها داشتند می‌تواند به این حوزه برگردد.»
 

هشت سال دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد با همه ادبیات جنجال‌برانگیزش به پایان رسید. دورانی که لحن و بیان شگفت‌انگیز او از نگاه بسیاری از منتقدانش، آثاری بسیار بر سیاست و اقتصاد ایران گذاشت و نتایج آن در کتاب‌های تاریخ به ثبت خواهد رسید.

احمدی نژاد: با اطمینان می گویم این دولت پاک ترین دولت است، حلالم کنید!

کلمه- گروه خبر: طی هفته های جاری برای دومین بار ضرغامی رسانه ملی را در اختیار احمدی نژاد قرار داد تا مثل همیشه بدون حضور خبرنگاران و منتقدانش به تعریف و تمجید از خود و مدیرانش بپردازد و با تطهیر خود همه چیز را به گردن دشمنان فرضی بیندازد تا در آخرین روز از عمر دولت دهم دین بخشش زمین های نمایشگاه بین المللی به صدا و سیما ادا شده باشد.
چندی پیش وقتی رسانه ملی ساعتها در اختیار احمدی نژاد قرار گرفت تا با ارائه آمار غیرواقعی وانمود کند همه چیز آرام است، فعالان سیاسی و اقتصادی و کارشناسان نقدهای جدی به سخنان او وارد کردند. اما نتیجه آن حضور تصویری برای صدا و سیما بذل و بخشش زمین های نمایشگاه بین المللی را به همراه داشت. حاتم بخشی که حتی صدای وزیر صنعت را هم در آورد.
اینک در آخرین روز از عمر دولتی که حتی اصولگرایان آرزو می کنند که دیگر پروژه احمدی نژاد در کشور تکرار نشود، باز رسانه ملی یکطرفه در اختیار او قرار گرفته تا خود را تطهیر کند و همه چیز را به گردن دشمنان فرضی بیندازد و گلایه کند که ما زیاران چشم یاری داشتیم!
محمود احمدی نژاد پس از هشت سال بحران سازی برای کشور و اشاعه فرهنگ دروغ و فساد مالی با این ادعا که پاک ترین دولت تاریخ بوده است، از ملت ایران خواست او و همکارانش را حلال کنند.
پس از آن بود که سایت پارسینه در یک نظر سنجی از مردم پرسید که آیا او را حلال می کنند و تاکنون بیش از ۷۲ درصد گفته اند که او را حلال نخواهند کرد.
احمد نژاد که طی هشت سال ریاستش بر قوه مجریه به رغم همه تلاشهایش برای به دست گیری دانشگاه آزاد موفق نشده بود آن را تحت سیطره خود در آورد، حال از مجوز دانشگاه بین المللی اش خبر می دهد و از مردم می خواهد که سهامدار این دانشگاه شوند.
او که مدعی است اموالش طی این مدت هشت سال تغییری نکرده است اما نمی گوید گرفتن مجوز دانشگاه بین المللی و در اختیار گرفتن دفاتر دولتی برای این دانشگاه آیا مصداق رانت هست یا نه؟
احمدی نژاد که در اثر تصمیمات خلق الساعه دولتش بیش از بیست میلیون نفر زیر خطر فقر زندگی می کنند و هزاران نفر ناچار از خروج از کشور شده اند، مدعی شده است: اینکه تصمیم بگیریم و بدانیم که عده‌ای از مردم بر اثر آن آسیب می‌بینند، هرگز در دوره ما انجام نشد و ما چنین تصمیمی نگرفتیم.
وی بر خلاف قول آوردن پول نفت بر سر سفر مردم که بارها تکرار کرده بود، ادعا کرد که برخی این گونه قول می دادند که فلان قدر پول می دهیم یا این و آن را می آوریم و می بریم ولی من چنین قول هایی را ندادم اما تعهداتی بین من و همکارانم اتفاق افتاد؛ به مردم قول دادم که با تمام تلاش پای منافع ملت خواهم ایستاد و از عظمت و تمامیت ملت دفاع خواهم کرد و هرگز سرگرم منافع شخصی نخواهم شد. ملت خودشان باید در این باره قضاوت کنند.
احمدی نژاد بدون اشاره به اختلاس ها و مفاسد مالی گسترده دولتمردان و مدیرانش، ادعا کرد: قول دادیم پاک دست باشیم، با اطمینان می گویم این دولت پاک ترین دولت است؛ اگر چه تلاش کردند وصله هایی به دولت بچسبانند اما نچسبید.
هر چند کارشناسان و فعالان سیاسی از استبداد رای احمدی نژاد گلایه مندند و بر این باورند که تصمیمات این دولت مبتنی بر کارشناسی نبوده است، اما احمدی نژاد مدعی است که کارها را با کارشناسی و دقت حداکثری انجام داده و منافع عموم مردم را در نظر گرفته است و هیچ گاه تحت فشار تقاضایی که ما را از حقوق عموم ملت منحرف کند قرار نگرفتیم. شهادت می دهم که همکارانم نسبت به این قول وفادار بوده اند.
وی با این ادعا که بنده کوچک و خادم ملت هیچ سندی علیه ملت امضا نکردم مدعی شد: هیچ کس نمی تواند سندی بیاورد که بگوید من علیه ملت یا علیه ارزش های حاکم بر کشور امضا کردم.
احمدی نژاد که طی هشت سال گذشته بارها تهدید به افشاگری کرده بود اما در آخرین نطق خود گفته است: سکوت ما آگاهانه بود، کشور ما در شرایطی نیست که همه به مناقشات بپردازند بلکه همه باید دست به دست هم دهیم، مسائل فرعی را مطرح نکنیم و مانع تراشی نکرده تا کار پیش رود. ما مثل مادر اصلی عمل کردیم، از این به بعد هم همینطور خواهیم بود.
هر چند به گفته فعالان سیاسی و حامیان قبلی این رییس دولت دهم وی دارای زمینه های اجتماعی برای تشکیل حزب و گروه نیست، اما احمدی نژاد گویی این واقعیت را هم قبول ندارد و گفته است که گمانه زنی ها بسیار بود که من حزب و گروه تشکیل می دهم و افراد گوناگون را وارد این تشکیلات خواهم کرد.
احمدی نژاد از مجوز دانشگاه بین المللی خود خبر داد و گفت که در حال راه اندازی آن هستیم تا از داخل و خارج دانشجو گرفته و سعی کنیم بیشتر تحصیلات تکمیلی و علوم و فناوری های نوین را در آن فعال کنیم تا عرصه علمی کشور را تکان دهد.
وی بدون اشاره به هزینه های سنگین راه اندازی یک دانشگاه از مردم خواست که به او کمک مالی کنند و گفت که ما و همکارانی که دانشگاه را تاسیس کردیم پولی نداریم که از خودمان بگذاریم، یک ساختمان از دولت به طور موقت گرفته ایم و از این طرف و آن طرف مقداری پول و کمک هایی را دریافت کردیم اما به هر حال هزینه تاسیس دانشگاه بسیار زیاد است.
احمدی نژاد که هنوز سهام عدالتش به نتیجه نرسیده حالا می خواهد ملت سهام دار دانشگاه او باشند و حتی بعد از رفتنش هم می خواهد بارش بر دوش مردم باشد و گفت است: فکر کردیم این دانشگاه را هم به دوش مردم بیندازیم تا جوری باشد که مردم در آن مشارکت کنند تا این دانشگاه برای هیچ شخص یا گروه خاصی نباشد.
احمدی نژاد بدون اشاره به تخریب هایی که در عرصه اقتصاد و صنعت و سیاست خارجی به کشور وارد کرده است، ادامه داد: هرجا قانع شدیم که کسی آسیب نمی بیند تصمیم گرفتیم البته این به آن معنی نیست که هیچ کس آسیب ندیده است؛ ممکن است بی اعتنایی شده یا کم توجهی شده باشد اما این ها غیرارادی است. بنا نداشتیم خواسته کسی را پاسخ ندهیم یا به کسی توجه نکنیم که فکر می کنم مردم باید ما را حلال کنند.
وی در ادامه اظهار داشت: من بسیار ضعیف هستم اگر کوتاهی صورت گرفته و کسانی آسیب دیدند از مردم خواهش می کنم که همه دولت را حلال کنند. ما در حد توانمان کار کردیم به هر صورت ما محدود هستیم و توانمان در همین حد بوده است؛ البته ملاحظاتی هم وجود دارد در بسیاری از موارد می توانستیم کاری بکنیم یا حرفی بزنیم اما مصالح بالاتر وجود داشته، ما شرایط منطقه وضعیت عمومی را می دیدیم.
در پایان مجری خطاب به احمدی نژاد گفت: شما در این مدت ۸ سال خیلی فرق کردید و موهایتان سفید شده است. سپس احمدی نژاد پاسخ داد: من با همان وزنی که وارد دولت شدم با همان وزن بیرون می روم.
اما او اشاره ای به وزن خسارات وارد شده به کشور نکرد.

تغییر زمان تنفیذ، پخش زنده از سیما

مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری حسن روحانی توسط رهبری، از شبکه های یک، خبر، جام جم، پرس، العالم و رادیو ایران زنده پخش می شود.
به گزارش روابط عمومی صدا و سیما؛ مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری در حسینیه امام خمینی (ره) امروز ساعت ۳۰ : ۱۵ با حضور مقام معظم رهبری و شخصیت های کشوری و لشکری برگزار می شود.
در این مراسم حجت الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر رهبری متن حکم تنفیذ ریاست جمهوری حسن روحانی را قرائت خواهد کرد و سران قوا و رئیس جمهور منتخب، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، وزرای دولت، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شورای نگهبان، مسئولان قوه قضاییه، فرماندهان ارشد نظامی و انتظامی و شخصیت های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور، خانواده های معظم شهدا و شهدای هسته ای و سفرا و نمایندگان کشورهای خارجی نیز حضور خواهند داشت.

اذعان احمدی نژاد به دادن ساختمان دولتی به دانشگاه خصوصی خود

آینده، : محمود احمدی نژاد که امشب برای چندمین بار در هفته های اخیر به استفاده از صداوسیما برای تبلیغ گل کاری های 8 ساله دولتش پرداخت، اعتراف کرد که یک ساختمان دولتی را در اختیار دانشگاه خصوصی خود و دوستانش قرار داده است.
احمدی نژاد کار اصلی خود بعد از ریاست جمهوری را تاسیس و اداره دانشگاه ایرانیان اعلام کرد و در پاسخ به سوال حیدری که پرسید شما با چه پولی این دانشگاه غیرانتفاعی را راه انداخته اید، گفت: دوستان کمک کرده اند و فعلا هم موقتا ساختمانی از دولت برای آن گرفته ایم!

وی همچنین با سوء استفاده از آنتن صداوسیما، بعد از کسب اجازه از مجری ویژه و پاکدست خود، شماره حسابی را برای کمک مردم به این دانشگاه اعلام کرد!

جملات تاریخی احمدی‌نژاد

2005 / احمدی‌نژاد بارها هولوکاست را "افسانه" خواند. اولین بار در سفرش به زاهدان بود که گفت: "یک افسانه‌ای ساخته‌اند و امروز می‌گویند مساله کشتار یهودی‌ها از خدا و ادیان و پیامبران هم بالاتر است."
احمدی‌نژاد در سال ۲۰۰۶ از محو اسرائیل گفت. البته این اولین و آخرین باری نبود که او چنین چیزی می‌گفت. او پیشتر در کنفرانس جهان بدون صهیونیسم هم گفته بود: "همانطور كه امام فرموده‌اند، اسرائيل بايد از صفحه روزگار محو شود."
احمدی‌نژاد در سخنرانی خود در دانشگاه کلمبیا در نیویورک، در سال ۲۰۰۷ گفت: "ما در ایران همجنس‌باز نداریم، آن طوری که در کشور شما هست."
آقای احمدی‌نژاد بارها قطعنامه‌های سازمان ملل را بی‌اهمیت خواند. "ورق‌پاره" و "قطعنامه‌دان" از برجسته‌ترین عباراتی بود که در این زمینه به کار برد. او در مصاحبه‌ای تلویزیونی در سال ۲۰۰۸ گفت: "تا حالا چند قطعنامه صادر کرده‌اید؟ سه تا؟ چهار تا؟ صد تا قطعنامه بدهید. ملت ایران صدمه‌ای نخواهد دید."
2009/ آقای احمدی‌نژاد تنها دو روز پس از انتخابات جنجال‌برانگیز سال ٨٨ در جشن پیروزی خود در میدان ولیعصر معترضان را "مشتی خس و خاشاک" خواند. این سخن او موج شدیدی از مخالفت را برانگیخت.
احمدی‌نژاد بارها این گفته را تکرار کرد که: ایران آزادترین کشور جهان است. از جمله در مصاحبه‌ای در سال ۲۰۱۰ با تلویزیون آر.تی.ال
یکی از کارهایی که احمدی‌نژاد به 'دشمن' نسبت می‌داد، به راه انداختن خشکسالی در ایران بود. او در سال ۲۰۱۱ گفت: "دشمن با تخلیه ابرهایی که به سمت کشور می‌آید یک جنگ نامتعادل انسانی به پا کرده‌است که ایران در این جنگ نیز بر دشمن غلبه خواهد کرد."
2012/ پس از بالا گرفتن تنش میان احمدی‌نژاد و برادران لاریجانی رهبر ایران به آنان دستور داد اختلافات را کنار بگذارند و برای آرامش بکوشند. احمدی‌نژاد در پاسخ به رهبر گفت که رئیس‌جمهور بالاترین مقام اجرایی است و گفت مطمئن است رهبر، به عنوان پاسدار قانون اساسی، با مخدوش شدن اختیارات رئیس‌جمهور موافق نیست.

2013/ در پیام تسلیت به مناسبت مرگ هوگو چاوز نوشت: "او در حقیقت شهید راه خدمت به ملت ونزوئلا و پاسداری از ارزش‌های انسانی و انقلابی است. تردید ندارم که او بازخواهد گشت و به همراه همه صالحان و حضرت مسیح  و تنها باقیمانده از نسل پاکان، انسان کامل، خواهد آمد و جامعه بشری را در استقرار صلح و عدالت کامل و مهربانی و کمال یاری خواهد کرد."
متبع : بی بی سی