۱۳۹۲ اردیبهشت ۶, جمعه

آیت الله جوادی آملی: هیچ کس در این کشور نباید زیر خط فقر باشد/ گرانی و بیکاری را با موعظه نمی توان حل کرد


در حالی که مصباح یزدی مسایل اقتصادی را اولویت اصلی کشور نمی داند، آیت‌الله جوادی آملی برای چندمین بار طی ماه های گذشته بر رفع نیازهای مادی شهروندان تاکید کرده و گفته است: ممکن نیست کسی در عالم زندگی کند و فقر طبیعی نداشته باشد، بعضی خردسال، بعضی بیمار، ‌بعضی کهن‌سال و از کارافتاده ا‌ند، اما فقر اقتصادی نقص است،‌ یعنی کسی نیاز داشته باشد اما بیت‌المال یا نتواند او را تأمین کند، یا برنامه‌ای برای تأمینش نداشته باشد.
این معلم اخلاق ماه پیش نیز گفته بود: «وجود این مقدار فقر و بیکاری در جامعه نشانه ضعف مدیریت است. نباید از کنار فقر و گرانی به آسانی عبور کرد زیرا این موضوع با موعظه و اخلاق حل نمی شود و بیکار و فقیر را تنها با اینها نمی توان رام کرد.»
در همین حال، مصباح یزدی برای دومین بار طی هفته گذشته گفته است که “باید چیزی که سبب پیشرفت، پیاده‌ شدن احکام و مسائل اسلامی می‌شود برای ما مهم باشد و مسائل اقتصادی در درجه دوم باید در نظر گرفته شود.”
به گزارش خبرگزاری رسا، آیت‌الله عبدالله جوادی آملی در درس اخلاق خود که در بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسرا برگزار شد، گفت: در کلام علی(ع) که عدل قرآن است این است که دین دو ستون دارد،‌ یکی نماز باید محفوظ باشد و یکی امت اسلامی و تأمین نیازهای مردم و رعایت حقوق مردم که باید محفوظ شود، اگر رضایت و رفاه مردم، تدبیر و مدیریت صحیح نسبت به درخواست مشروع امت اسلامی نباشد، این ستون را رعایت نکرده است، به مالک اشتر و مردم آن دیار گفت مبادا بگویید چون رهبر ما علی‌بن‌ابیطالب است حکومت ما موفق و پیروز است، مسؤولان و مصوبان قانون و مجریان خوب نیز لازم است، در ادامه فرمود اگر در بین شما سنتی از گذشتگان بود که آنان خوب عمل کردند شما آن را رها نکنید، اگر هفته وحدت یا راهپیمایی روز قدس یا راهپیمایی ۲۲ بهمن بود این سنت خوب را شما رها نکنید.
استاد حوزه علمیه قم گفت: رعایت حقوق مردم جزو سنن الهی است، دیگران هم حفظ کردند شما هم بکوشید آن را حفظ کنید، اتحاد مردم در سایه این سنت بود، این یکی از بهترین سنت‌های الهی است، خدای ناکرده اگر کسی بیراهه برود ممکن است این اتحاد به اختلاف تبدیل شود، اختلاف دو قسم است، یک اختلاف در اثر گله داشتن و کم محبت و کم مهربانی کردن، این اختلافات کاملا قابل حل است، اما اگر در اثر بدرفتاری و گناهکاری و سیاه‌رویی ما اختلاف پیش آمد، باید احساس خطر کنیم که این اختلاف غده‌ای است که خداوند انسان را به آن مبتلا کرده است، در سوره توبه فرمود ما در اثر بدرفتاری مسیحیان و یهودیان بین آنان اختلاف ایجاد کردیم، اگر اختلاف در اثر بدرفتاری دینی مردم و مسؤولان باشد، تبدیل به عذاب الهی می‌شود و حل آن اختلاف کار آسانی نیست و تنها با توبه و لابه حل می‌شود.
وی بیان کرد: امام علی(ع) می‌فرماید مبادا سنت‌ها و روش‌های خوبی که تا کنون کارآمدی خوبی داشت را به هم بزنی و راه جدیدی را ارائه کنی که نه آن مزایای گذشته را دارد و خطرات بسیاری دارد، آن گاه وزر وبال گردن تو است که نوآوری‌های اشتباهی را آوردی، فرمود با دانشمندان، کارشناسان، صاحبدلان، صاحب‌نظران زیاد رفت و آمد بکن، پیشنهادها و رهنمودها، هدایت‌ها و نقد‌های آنان می‌تواند بسیاری از مشکلات را رفع کند، در ادامه فرمود مردم گوناگون هستند، خدای سبحان همه را یکسان نیافرید، چون اگر همه یکسان باشند و استعداد یکی داشته باشند، این تساوی هست اما عدل نیست، استعدادها و گرایش‌ها مختلف است، مردم طبقاتی هستند که با تعامل با هم می‌توانند نیازهای همدیگر را مرتفع کنند و بار را به مقصد برسانند.
آیت‌الله جوادی آملی ادامه داد: برخی کارهای مسلحانه، کارهای علمی، کشاورزی، دامداری و مانند آن انجام می‌دهد، هیچ کس نمی‌تواند خود را افضل از دیگران بداند، آن‌چه که معیار فضیلت است در قیامت مشخص می‌شود، یکی از بخش‌های نورانی سخن امام علی(ع) این است که «إن الفقر و الغناء بعد العرض علی الله»، آن‌چه در دنیا است همه آزمون است و برای این است که این کار به نحو احسن پیش برود، یک عده مسؤول امور قضایی و یک عده مسؤول امور اجرایی هستند، در نظام افرینش ما فقر طبیعی خواهیم داشت، ممکن نیست کسی در عالم زندگی کند و فقر طبیعی نداشته باشد، بعضی خردسال، بعضی بیمار،‌بعضی کهن‌سال و از کارافتاده است، اما فقر اقتصادی نقص است،‌ یعنی کسی نیاز داشته باشد اما بیت‌المال نتواند یا وی را تأمین کند، یا برنامه‌ای برای تأمین آن نداشته باشد.
وی گفت: حضرت عل(ع) از محلی عبور می‌کردند، سالمند نابینایی در گذرگاه نشسته بود و تکدّی می‌کرد. حضرت سؤال فرمودند: او کیست؟ عرض شد: مرد مسیحی نابینا. حضرت علی(ع) فرمودند: تا وقتی جوان بود به این جامعه خدمت کرد، اینک که پیر و ناتوان شده باید گدایی کند؟ “انفقوه من بیت المال” در حکومت من نباید حتی یک مسیحی گدایی کند. او را از بیت‌المال تأمین کنید، فرمود یک مسیحی نباید نیازمند باشد، حالا دین ندارد،‌ آن کار کار خدا است، ما مادامی که در این نظام زندگی می‌کنیم باید همه از حداقل زندگی برخودار باشند، اگر امام علی(ع) را با جان و دل قبول داریم باید این راه‌ها را برویم،‌آن کار حضرت نه مقدور ما است نه از ما خواستند.
مؤلف کتاب الحیاة بیان کرد: در زمانی که خاورمیانه در دست حضرت امیر(ع) بودند، ایران و روم تسلیم شدند، در آن روز نه تنها اوراق بهادار نبود بلکه سکه هم نبود، سکه‌های اسلامی به راهنمایی امام صادق در زمان عمربن‌عبدالعزیز ضرب شده است، کسی جنسی می‌خواست، طلا می‌داد، در آن زمان حضرت امیر فرمود من طرزی زندگی باید کنیم که فقیرترین مردم زندگی کردند، در آن زمان علی‌بن‌ابیطالب(ع) با یک قبای خیس وارد مسجد شد و خطبه خواند و لباس دیگری نداشت، با این‌که خاورمیانه در اختیار او بود، این حرف در جان او و در تمام جان‌ها اثر می‌گذارد، آن کس که عمربن‌عبدود را خاک می‌کند، ما به پای آنان نمی‌رسیم، مبادا کسی زیر خط فقر باشد، مبادا بگوییم این مسیحی یا یهودی است، نباید بگوییم این ایرانی نیست، اگر در ایران زندگی می‌کند، نباید زیر خط فقر باشد،‌ خدای سبحان برای هر کس سهم مشخصی قرار داد.

پلیس فتا: فیس بوک عامل جاسوسی و یک سوم طلاق ها در کشور است


در حالی که بعلت فقر و سومدیریت فرهنگی و اقتصادی هر روز آسیب های اجتماعی افزایش می یابد، یک مقام پلیس فتا مدعی شد که فیس بوک عامل اصلی یک سوم طلاق ها در کشور است.
این ادعا در حالی مطرح می شود که به علت فیلترینگ شدید امکان دسترسی به شبکه های اجتماعی به آسانی صورت نمی گیرد.
بر اساس آخرین آمار اعلام شده در حال حاضر هر ساعت ۱۶ زوج در ایران از یکدیگر جدا می شوند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، سرهنگ یلی رئیس پلیس فتا خراسان شمالی در همایش جرایم رایانه ای و مجازات که در دانشگاه پیام نور بجنورد برگزار شد فیس بوک را خطرناک ترین سلاح جنگ اطلاعاتی آمریکا دانست و ادعا کرد: فیس بوک عامل یک سوم طلاق ها در ایران شناخته شده و تنفرآمیزترین ابزار جاسوسی دنیاست.
وی با بیان اینکه این ابزار قدرتمند جاسوسی یک میلیارد کاربر با ۴۰ زبان قابل دسترسی در دنیا دارد،گفت: خراسان شمالی به منظور پیشگیری از جرایم یارانه ای دو گام اساسی آموزش همگانی ،اطلاع رسانی و مبارزه با جرایم سایبری در فضای مجازی را به عنوان یکی از اولویت های کار در دستورکار خود قرار داد.
وی از جمله وظایف پلیس فتا استان را حفاظت و صیانت از هویت دینی و ملی و ممانعت از تعرض به ارزش ها ،مراقبت و پایش از فضا”فتا” برای برقرای امنیت فضای تولید و تبادل اطلاعات در استان و مقابله با ایجاد اختلال در فضای عمومی و … عنوان کرد .
سرهنگ یلی خاطرنشان کرد:متاسفانه امروزه شکاف نسلی “شکاف دیجیتالی” در بین والدین با فرزندانشان زیاد شده است که والدین باید به گوش باشند و سواد رسانه ای و دیجیتالی خود را افزایش و بروز رسانی کنند.
وی ادعا کرد: تحقیقات نشان داده بیش تر معتادان به شبکه های اجتماعی افراد خجالتی،افسرده و گوشه گیر هستند.
وی افزود : نهادها و سازمانها و مجموع ارگانها می بایست به امنیت شبکه و سیستم خود توجه لازم راد اشته باشند در این همایش از مزایا و معایب استفاده از بلوتوث ،وبلاگ ،فیس بوک ،چت روم و فضای سایبری به میان آورد .

مدیرمسئول روزنامه جام جم: قیمت کاغذ ۳برابر گذشته شده است


مدیرمسئول روزنامه جام جم با بیان اینکه مشکل گرانی کاغذ هنوز حل نشده، گفت: هم‌اکنون قیمت کاغذ ۳برابر گذشته شده است.
 بیژن مقدم در گفت‌وگو با خبرنگار فارس اظهارداشت: مشکلی که از سال گذشته مطبوعات با آن روبرو بودند و هنوز هم مرتفع نشده، گرانی و کمبود کاغذ است، این امر تاثیرات منفی خود را بر مطبوعات گذاشته است.
 مدیرمسئول روزنامه جام‌جم افزود: مطبوعات در پی گرانی کاغذ مجبور به کاهش تیراژ، کم‌کردن صفحات و یا گران کردن قیمت‌ها شدند.
 وی با بیان اینکه مطبوعات در حوزه اقتصادی با مشکل روبرو هستند، بیان داشت: این امر به عنوان آسیب در مطبوعات مطرح است.
 وی یادآور شد: اگر به یک سال و نیم قبل بازگردیم، مشاهده می‌کنیم که در آن زمان که وضعیت مطبوعات نسبت به زمان حال بهتر بود، بازهم پایین بودن تیراژ مطبوعات به عنوان مشکل مطرح می‌شد، این درحالی است که هم‌اکنون مشکل گرانی کاغذ همچنان باقی است و همین امر بر مشکل مطبوعات افزوده است.
 مقدم ادامه داد: به طور قطع می‌توان گفت که هم اکنون قیمت کاغذ ۳ برابر گذشته شده است.
 این فعال رسانه‌ای اضافه کرد: مشکلات اقتصادی روزنامه‌ها به قوّت خود باقی است به طور مثال می‌توان به روزنامه‌هایی اشاره کرد که فقط دارای ۵ هزار تیراژ هستند، با توجه به اینکه تهران دارای یک هزار دکه روزنامه فروشی است، برهمین اساس برای روزنامه‌ای با ۵ هزار تیراژ ، می‌توان گفت سهم هر دکه فقط ۵ روزنامه خواهد بود.
 به گفته وی حذف یارانه مطبوعات معضل دیگر روزنامه‌ها و مطبوعات خواهد بود.
 مقدم خاطرنشان کرد: هم‌اکنون برخی از روزنامه‌ها با بهره‌گیری از یارانه‌ها اداره می‌شوند بر همین اساس حذف یارانه مطبوعات مشکلات را دو چندان می‌کند.

دغدغه های خاتمی را پاس بداریم


کلمه – علی بردبار
این روزها اصلی ترین بحث پیرامون انتخابات این است که اصلاح طلبان و سبزها برای این موضوع چه تصمیمی می گیرند. ادامه فلش این بحث به سمت آمدن یا نیامدن خاتمی در انتخابات کشیده شده و موافقان و مخالفان زیادی، در این باره بحث می کنند.
نقطه اشتراک اغلب بحث موافقان و مخالفان در این نکته مستتر است که “وضع کشور بحرانی است”. پس از این توافق اصلی اختلاف ها شروع می شود که برای حل این دغدغه اصلی، راه حل کدام است؟ حضور در انتخابات با کاندیدایی در قامت خاتمی و یا شیوه هایی دیگر همچون عدم شرکت، مطالبه محوری بدون کاندیدا، کمک به رئیس جمهور شدن یک کاندیدای معقول که لزوما اصلاح طلب نباشد و یا آزمون شانس با یک کاندیدای حداقلی اصلاح طلب.
در این بین خاتمی نیز پس از مدتی سکوت نسبت به طرح ها و تحلیل های مختلف، طی یک هفته گذشته دغدغه های خود را به نحوی شفاف بیان کرد. او از دغدغه هایی گفت که اگرچه وجود همان ها باعث شده تا مدافعان حضور او، دعوتش به کاندیداتوری در انتخابات کنند تا به دل این مشکلات برود، اما از منظری دیگر، منظری که کم اعتبارتر از دیدگاه خیل دعوت کنندگان او نیست، برای آمدن به صحنه انتخابات مردد است.
حرف های خاتمی معلوم است. او هنوز پرونده انتخابات ۸۸ را باز می داند. اگرچه از نگاه رو به آینده دفاع می کند، اما نمی تواند نسبت به تکرار کودتا علیه رای مردم که یک بار در سال ۸۸ اتفاق افتاده و هزینه های زیادی را بر مردم و کشور تحمیل کرده، مطمئن باشد. حضور در انتخابات ۸۸ اشتباه نبود و آن حضور و آن اتفاق ها اگر نمی افتاد، امروز بسیاری از مسایل روشن نمی شد و همین مسیر سراشیبی که کشور در آن قرار دارد، با خیال راحت تری طی می شد. اما اگر قرار بر تکرار آن باشد و نشانه ای از تنبه حاکمیت از تکرار آنها به چشم نخورد، آیا خاتمی در آینده و در پی تکرار سناریوی ۸۸ مورد این پرسش قرار نمی گیرد که حرف هایتان در سال ۹۲ شبیه حرف های ۸۸ تان است، پس چرا از یک سوراخ دو بار گزیده شدید؟
تحلیل خاتمی به درستی بر این مبنا قرار گرفته که اصلاح امور به سمتی که حداقلی از منافع مردم را تامین کند، با تغییر در مدیران و مدیریت ها حاصل نمی شود. کشور ۸ سال است که تغییری وسیع در همه رویکردهایش داشته و حالا این تنه سنگین باید به حالت قبلش باز گردد. تعبیر خاتمی تغییر در رویکردهاست، یعنی اگر قرار باشد تنها تغییر در انتخاب مدیران برای اجرای همین روند موجود باشد، چه دلیلی دارد که اصلاح طلبان و سبزها خود را هزینه آن کنند؟ حتما در بین اصولگرایان هم مدیران بهتری از مدیران فعلی وجود دارند که می توان امور را تحت همین روند و رویکردها به دست آنها سپرد تا بدون کارشکنی نهادهای انتصابی تولید فلان کالا را چند درصد افزایش دهند. اما اگر قرار بر تغییراتی پایدار و برگرداندن مسیر نزولی همه شاخص ها به سمت مسیر توسعه باشد، “استراتژی نظام” در همه امور باید تغییر کند. توسعه پایدار بدون بازگشت نظامیان به پادگان ها میسر نیست و بازگرداندن آنها کار دولت نیست، مگر دولتی برای دعوا آمده باشد که به نظر نمی رسد در حال حاضر دعواهای تازه درون ساختار قدرت، به سود منافع ملی و مناسب عبور از شرایط خطیر فعلی باشد. باید رهبری به ضرورت تغییرات برسد که تاکنون نرسیده. در سیاست خارجی با جنگ و خط و نشان کشیدن برای همه دولت ها نمی توان منافع ملی را دنبال کرد و در نتیجه باید رویه فعلی در حوزه دیپلماسی تغییر کند. کسی از درون سیستم نمی تواند با توجه به ویژگی های شخصیتی رهبری، تغییر در رویکردها را بدون هزینه و دعوای مفصل بر وی تحمیل کند. اگر قرار بر فشار باشد، محل فشار درون جامعه است. نه آنکه از درون ساختار قدرت و ایجاد حاکمیت دوگانه نتوان فشار آورد، ولی بحث بر سر آن است که در شرایط فعلی کسی ظرفیت ها و مناسبات درونی قدرت را پذیرای هضم این تنش ها نمی بیند و مشحص نیست که منافع ملی این گونه تامین شود. خلاصه اش آن است که رهبری باید به این نتیجه برسد و یا به این نتیجه رسانده شود، والا مسئول همه عواقب آینده کشور، شخص وی است.
خاتمی شهره است به سیاست ورزی اخلاقی. او همچنین از آن دسته سیاستمدارانی است که برایش مهم است که چگونه از سوی مردم و تاریخ قضاوت شود و به همین دلیل هم علاوه بر خصایل فردی شرافتمندانه ای که دارد، از دست زدن به حرفی و عمل به رفتاری که مورد نقد عمومی هوادارانش باشد، استقبال نمی کند. او می داند که سرمایه است و از مسایل ساده ای همچون ظاهر رفتار و پوشش گرفته تا جزییات مواضعش، این حساسیت ها را در نظر می گیرد. اینها امتیازی برای اوست تا حواسش جوانب اخلاقی هر تصمیمی جمع باشد و از جمله دو دوست و همراه قدیمی اش که در نتیجه انتخابات قبلی در حصرند، را فراموش نکند. او تنها کاندیدای مطرح شده ای است که تاکنون علیه حصر موضع شفافی داشته و با آن مخالفت کرده است و حالا برای آمدن به عرصه انتخابات؛ آن را در نظر دارد و اینگونه است که رفع آن و نیز آزادی زندانیان سیاسی را هدف حضور احتمالی در انتخابات می داند. حرفی که برای کسی که همواره مورد تهدید رد صلاحیت از سوی اقتدارگرایان بوده، شرایط را سخت تر می کند، اما او را “شفاف” به همه، از مردم گرفته تا حاکمیت و شورای نگهبان معرفی می کند که اگر بیاید، برنامه اش تغییر این شرایط است.
 خاتمی از نیاز به همراهی همه نهادهای مسئول، از رهبری گرفته تا نهادهای روحانی و غیر روحانی برای امکان تغییر گفته، برای آنکه می داند آنچه در ۸ سال گذشته بر سر کشور آمده، همچون سیلی بنیان افکن بوده که کمتر چیزی را در ساختار کشور گذاشته تا سر جای خود باشد و حل آنها از درون ساختار با وجود کارشکنی های درون سیستمی میسر نیست. یک توافق جمعی در حاکمیت برای اصلاح امور لازم است که تا وقتی در راس حاکمیت وجود بحران در کشور به رسمیت شناخته نشود، این اتفاق نخواهد افتاد. در این صورت چه دلیلی برای اصرار به کسب قدرت سیاسی است؟ و چه دلیلی دارد تا همه سرمایه اصلاح طلبان هزینه تنشی شود که از ابتدا معلوم است که نتیجه ای به سود مردم و کشور در بر ندارد؟
دغدغه هایی از این دست، خاتمی را در مرز آمدن و نیامدن نگاه داشته تا مگر نشانه ای برای سودمندی حضورش بیابد. او بر همه نگرانی هایش که ناشی از تردید در امکان حضور در انتخابات و به فرض گرفتن قدرت، امکان پیشبرد برنامه هایش است، به احتمال تکرار هزینه هایی که بر مردم از کشتار و شکنجه و زندان در پی انتخابات ۸۸ تحمیل شد، اشاره می کند و می گوید حاضر نیست شاهد دوباره آن وقایع باشد.
بازخوانی دو سخن اخیر خاتمی در جمع ایثارگران و سپس جمع جوانان اصلاح طلب حامی اش نشان می دهد که دغدغه های خاتمی، هم قابل درکند و هم شریفند. این به این معنا نیست که دلایل دعوت کنندگان او برای شرکت در انتخابات ضعیف تر یا بی اعتبار است، اما تاکنون کمتر از زاویه این دغدغه ها به مساله نگاه شده است. باید این دغدغه ها را پاس داشت و این نکته را فراموش نکرد که بانی همه این نگرانی ها در بین موافقان و مخالفان شرکت منتقدان در انتخابات، تنها وضعیت بحرانی امروز است که ۸ سال پیش میرحسین موسوی را نیز پس از سال ها کناره گیری از سیاست، به عرصه باز آورد.

خامنه ای راستگو می شود.


من کاری به نوع نگاه کسانی که سر به تن این نظام نمی خواهند ندارم. دأب من در نسبت با جمهوری اسلامی ایران دعوت به آرامش و فهم و ادب و تغییر است. فعلاً کاری هم به این ندارم که در عبور توفنده ی چیزی به اسم انقلاب اسلامی، چه آدمهایی از هستی ساقط شده اند و چه دودمانهایی به باد رفته و چه عمرهایی در گوشه های زندان تباه شده است و چه سرمایه هایی به غارت رفته و چه نتایج خوفناکی  بر سر این کشور آوار شده است. بل به این کار دارم که ما چگونه از هزارتوی مخمصه هایی که ما را احاطه کرده اند بگذریم و به سلامت بر سر فردایی که شایسته ی مردم ایران است فرود آییم. گرچه اغلب نوشته های من رو به جناب خامنه ای است، با اینهمه اما کاری به این نیز ندارم که ایشان نوشته های مرا می خواند یا نمی خواند. تنها تقاضای این روزهای من از جناب خامنه ای این است که یک بار در زندگی سیاسی شان راست بگویند.
و اگر – بنا به دلایلی که خود و اطرافیانشان می دانند – فرمایش فرموده اند: “من یک رأی بیشتر ندارم”، اکنون بر سر این سخن خود مستقیم بایستند. یعنی همین یک سخن را که صورت ظاهرش درست و باطنش آکنده از هزار نقشه و هزار حادثه و هزار برنامه ی پنهان است، برای ما بیارایند و غبار ناراستی و خیالات مسجّل را از آن بزدایند. خلاصه بگویم: همین یکبار را به همان یک رأی – در ظاهر و باطن – بسنده کنند. بنظر شما انتظار و تقاضای فراوانی است این؟
محمد نوری زاد
ششم اردیبهشت سال نود و دو

احمدی نژاد: فردی (پورمحمدی) ۲۶ میلیارد تومان برداشته و پس نمی‌دهد


محمود احمدی‌نژاد بی‌آنکه نامی از مصطفی پورمحمدی ببرد٬ وی را متهم کرد با پرداخت ۲۶ میلیارد 

تومان به دوستان خود «کاسبی» راه انداخته و حاضر به بازپرداخت این پول نیست.

به گزارش دیگربان به نقل از خبرگزاری فارس احمدی‌نژاد روز چهارشنبه (چهارم اردیبهشت) در 

اصفهان گفته این فرد {پورمحمدی} پیش‌تر در دولت بوده و پنج سال است که از بازگرداندن ۲۶ 

میلیارد تومان خودداری می‌کند.

رئیس دولت دهم افزوده این فرد که در دوره‌ای کوتاه در دولت دهم مسئولیت داشته با صدور دو 

دستور «غیرقانونی» مبلغ مذکور را به «رفیقش» داده «کاسبی» کند.

محمدرضا رحیمی٬ معاون محمود احمدی‌نژاد نیز ۱۹ شهریور سال گذشته بدون آنکه نامی از 

پورمحمدی ببرد٬ گفته بود وی ۲۱ میلیارد‌ تومان از وزارتخانه‌ای {وزارت کشور} به طور غیرقانونی خارج 

کرده است.

رئیس سازمان بازرسی کل کشور نیز یک روز بعد در واکنش به این اظهارات گفته بود این مبلغ را به 

عنوان وام در اختیار سه هزار کارمند وزارت کشور قرار داده است.

مصطفی پورمحمدی ۲۳ مرداد ۱۳۸۴ از سوی محمود احمدی‌نژاد برای تصدی وزارت کشور به مجلس 

معرفی و در اردیبهشت ۱۳۸۷ از این مقام برکنار شد.


پورمحمدی در حال حاضر یکی از نامزد‌های انتخابات ریاست جمهوری آینده است که در 

سخنرانی‌های خود انتقاد‌ها و حملات تندی متوجه عملکرد هشت ساله احمدی‌نژاد می‌کند.

احمدی‌نژاد شنبه ۲۴ فروردین نیز طی سخنانی رئیس سازمان بازرسی کل کشور را ناظری 

«بی‌سواد» خوانده بود که دولت را تهدید به برخورد کرده است.