۱۳۹۲ تیر ۱۷, دوشنبه

آقای شریعتمداری بیدار شوید (۲) / یادداشت محمدحسن حایری شیرازی

سایت الف، در یادداشتی به قلم حجت الاسلام محمدحسن حایری شیرازی نوشت:
مطلبی که هفته پیش خطاب به شما نوشتم  اظهار نظرهایی را به دنبال داشت که بررسی روش جنابعالی در ایراد اتهام به مخالفان سیاسی را لازم ساخت تا نسبت روش شما با ارزشها و احکام اسلامی آشکار شود شاید برای شما و دیگران مفید باشد. شکافتن ابعاد روش تان محتاج جستجوی همه مقالات تان نیست زیرا نوع برخورد در نوشته های جنابتان معمولا یکسان است. یک نمونه در سطور بعد بررسی می شود.
 در سرمقاله ی مورخه ۱۵ دی ماه ۸۹ در پی ملاقات فراکسیون اقلیت مجلس با آقای خاتمی نوشته اید:
« خیانت خاتمی و ایفای نقش ستون پنجم برای آمریکا، اسرائیل و انگلیس فقط یک احتمال در برداشت تصوری یا تصوری در اندازه حدس و گمان نیست، بلکه اسناد فراوان و غیر قابل انکاری از وطن فروشی و خیانت وی حکایت می کند» سپس با اشاره به وجود اسناد فراوان بر امر فوق به یک سند غیر قابل انکار به زعم خودتان اشاره کرده و آورده اید: «یکی از این اسناد که خاتمی با دستپاچگی و به گونه ای ناشیانه آن را تکذیب کرده است – و این خود نشان آگاهی وی از خیانتی است که که مرتکب شده – ماجرای دو بار ملاقات پنهانی وی با جورج سورس صهیونیست معروف و مشهور به پدر کودتاهای مخملی است. خاتمی در این ملاقات ها دستورالعمل و فرمول به زعم خود استحاله ی داخلی و انجام کودتای مخملی با کلید واژه و اسم رمز تقلب در انتخابات را دریافت می کند»
 شما در نوشتار فوق از دو واقعه خبر داده اید:
۱) آقای خاتمی با سورس دو بار پنهانی ملاقات داشته است،
۲) در این ملاقات سورس روش کودتای مخملی را تا جزئیاتی مثل رمز عملیات را به او آموخته است.
بعد بر فرض صحت این دو خبر سه قضاوت کرده اید:
۱) خاتمی ستون پنجم آمریکا و اسراییل و انگلیس در ایران است
۲) خائن است
۳) وطن فروش است.
 اولاً دو خبر مذکور را آقای خاتمی تکذیب کرده است و شما هیچ مدرکی برای این ادعای خود ارائه نکردید. از سه حال خارج نیست: اول، دو خبر دروغ باشد و برای ملکوک کردن مخالف سیاسی جعل شده باشد. در این صورت تکلیف شما و نسبت کارتان و شخصیتتان با ارزش ها و احکام اسلام روشن است و نیازی به شرح نیست. دوم، خبر موثق نداشته اید بلکه بر روش متعصبانه که خبر منفی را در باره مخالفانشان راحت می پذیرند عمل کرده اید. حسب اصول اسلامی، انسان حق ندارد به ظنّ و گمان در امور مهم مانند آبروی مسلمان ترتیب اثر دهد. تبعیت از ظنّ به صراحت در آیات متعدد الهی موجب گمراهی دانسته شده است. خداوند می فرماید «إن الظن، لایغنی من الحق شیئا» (ظنّ به هیچ وجه شما را بی نیاز از دنبال نمودن و پیدا کردن حق و حقیقت نمی کند).
 در علم اصول فقه باب مفصلی وجود دارد مبنی بر باب عدم حجیّت ظنّ. آیا می شود از این ظنیّات آن نسبت های زشت را نتیجه گرفت که در قاموس قرآن و ایران بدتر از آن نمیتوان به یک سیاستمدار مسلمان نسبت داد؟
 سوم، حالت سوم این است که شما اخبار ملاقاتی را که خودتان میگویید پنهانی انجام شده، از سرویس اطلاعاتی گرفته باشید. چون ما به روش مذموم گفته شده این حدس را جواز جاسوس خواندن برادر دینی خود آقای شریعتمداری نمیدانیم، به ناچار باید فرض کنیم منابع امنیتی کشور این اخبار را در اختیار شما گذاشته اند. در این فرض آنها به عنوان ضابط دادگستری بیداد کرده اند و مجرم اند و شما شریک جرم آنان که اطلاعاتی را که امین در نگهداشت آن بوده اند خیانت در امانت کرده و برای مقاصد سیاسی خرج کرده اند. ما فکر می کنیم علی القاعده چنین نیست. چون شما برای دو خبر مذکور راهی برای اثبات ارائه نکرده اید از نظر اسلامی محکوم هستید صرف نظر از آن که آقای خاتمی ملاقات با سورس کرده باشد یا نه، جنابعالی مفتری شناخته می شوید. قصد من مطلقا نه تنزیه آقای خاتمی است نه متهم کردن ایشان. مهم این است که روش شما با تمامی آموزه های اسلام ناسازگار است و تبعات خطرناکی برای وحدت ملی و اخلاق و انصاف در جامعه دارد.
 رفتار شما چه نسبتی با آموزه های اسلامی و سیره ی پیامبر مکرم اسلام(ص) در حکومت داری دارد؟
پیامبر گرامی اسلام در قضیه «لیلة العقبة» که برخی از اصحاب قصد ترور پیامبر را داشتند، پس از آنکه توسط جبرئیل از این امر با خبر شدند، اسامی آن افراد را مسئله ی سرّی قلمداد نمودند.
 حذیفه که در این ماجرا پیامبر را همراهی مینمود، تا آخر عمر به نام صاحب سرّ پیامبر در بین اصحاب شناخته می شد. ایشان با مخفی نمودن و تغافل، سعی در جذب کسانی که علم به توطئه ی آنها داشتند، نمودند و شما که خود را منتسب به اصول ارائه شده در اسلام می دانید، با مبنا قرار دادن یک ملاقات که قدرت اثبات وقوع آن را ندارید، سعی می نمایید محتوای ملاقات را با استناد به مسائل ثابت نشده، کشف و کسی را که مردم در طول ۸ سال با شخصیت و منش او آگاه شده اند با نسبت های کثیف از گردونه ی نظام حذف نمایید. من به آقای خاتمی هیچگاه رای نداده ام و پشیمان هم نیستم ولی پیرو قرانی هستم که میفرماید: و لا یجرمنکم شنئان قوم علی ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی، دشمنی با گروهی شما را به بی دادگری و ستم نکشاند دادگری کنید که به تقوا نزدیکتر است.
 برادرانه به یادتان می آورم که در دهه ی اول انقلاب، سید مهدی هاشمی معدوم، دقیقاً به همین روش سعی در تخریب و حذف جناح موسوم به راست می نمود. او شخصیتی تحلیل گر و به زعم خود انقلابی دو آتشه بود و جای مهر بر پیشانی داشت، اما عدم مراعات اصول اسلامی در روش، کارش را از ترور شخصیت مخالفینش به ترور شخص آیت الله شمس آبادی و برخی دیگر از مومنان کشاند. آن هم برای رشد و پیروزی و تعالی انقلاب!!
 نتیجه جریان سازی شما در چهار سال اخیر، به اقلیت کشاندن اصول گرایان بود. عده ای را با نام اصحاب فتنه، دیگرانی را با نام ساکتان فتنه حذف نمودید. عدالت یک کمال است و روزنامه ی کیهان که متعلق به بیت المال است، باید عادلانه اداره شود. اهانت، تهمت و افترا، هتک حرمت و بی آبرو کردن و تحقیر مومنین، از گناهان کبیره است. عمل شما عادلانه نیست.
 هم سکوت در قبال فتنه بد است و هم کاسبی از فتنه و قدرت طلبی و حذف رقیب به واسطه ای آن.
 عمل شما، یعنی پاشیدن بذر کینه بین لایه های جامعه و تلاش برای حذف یک طیف از قدرت سیاسی با روشی غیر اسلامی، فتنه است. اگرچه چون به سوء نیت شما اطمینان ندارم، شما را فتنه گر نمی نامم. همین امر نسبت به برخی از کسانی که در سال ۸۸ عملشان به آشوب دامن زد نیز صادق است. یعنی عملشان به فتنه کمک کرد ولی چون بد نیت نبوده اند نمیتوان فتنه گرشان خواند. و این کنه حرف آن دسته از زجر دیدگان انقلاب است که مخالف روش شمایند که برخی از خاطیان سال ۸۸ را قاصر یا مقصر می دانند ولی فتنه گر نمیشمارند.
 معارف اسلامی بر جدا کردن عمل مومنین از خودشان و زیر سوال بردن عمل حتی الامکان و نه شخص ایشان دلالت دارد چرا که تا سوء نیت احراز نشود نمی توان شخص را فاسد دانست. این نکته را هم در پایان اضافه کنم که مشی رهبری در همه این موارد کاملا عکس روش شما بوده است که اگر لازم شد به آن نیز می پردازم انشاءالله.

صادق زیباکلام: اقلیت تندرو بیش از این در کار مردم و کشور مانع تراشی نکنند

استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: مهم‌ترین شاخصه حزب فراگیر دموکراسی خواهی و وفاداری به آن و آزادی خواهی است که به نظر می‌رسد جای چنین حزبی در سپهر سیاسی ایران خالی است.
 صادق زیباکلام در گفت‌وگو با ایلنا، در مورد اظهارات صورت گرفته از سوی نمایندگان در مورد شرایط معرفی وزرای کابینه دولت روحانی بیان داشت: اصولگرایان بهتر است به جای اینکه با تصویب این آیین نامه‌ها در کار روحانی اخلال بوجود آورند قدری در خلوت کلاه خود را قاضی کنند و از خود بپرسند که ما ۸ سال همه تریبون‌ها را در اختیار داشتیم و در منبر و مطبوعات هرچه خواستیم گفتیم اما با این حال نیز مردم به ما «نه» گفتند.
 زیبا کلام با تاکید بر اینکه اصولگرایان باید «نه» مردم نسبت خودشان را بپذیرند، گفت: بهتر است اقلیت تندرو بیش از این در کار مردم و کشور و دولتی که اکثریت مردم به آن رای داده‌اند مانع تراشی نکنند و با آیین نامه‌های مختلف مشکلاتی برای کشور ایجاد نکنند.
 وی همچنینی با اشاره به پیشنهاد عارف مبنی بر تشکیل حزب فراگیر نیز گفت: مهم‌ترین شاخصه این حزب دموکراسی خواهی و وفاداری به آن و آزادی خواهی است که به نظر می‌رسد جای چنین حزبی در سپهر سیاسی ایران خالی است.
این فعال سیاسی ادامه داد: معتقدم افرادی همچون عارف و بسیاری از دموکراسی‌خواهان می‌توانند در تشکیل این حزب با موفقیت عمل کنند.

محسن صفایی فراهانی: احمدی نژاد می خواست رئیس فدراسیون فوتبال شود

محسن صفایی فراهانی رئیس سابق فدراسیون فوتبال ایران از چهره‌های برجسته سیاست، اقتصاد و فوتبال ایران است که به دلیل مدیریت محکم و قابل قبولش در فوتبال و ساختارسازی در این عرصه بسیار مورد توجه مخاطبان این رشته قرار دارد. او اگرچه در دوره ریاست خود در فدراسیون موفقیت ورزشی خاصی به دست نیاورد اما با خدماتش مقبولبت بسیار در جامعه فوتبال ایران به دست آورد و در اذهان ایشان عاقبت به خیر شد.
 صفایی فراهانی روز گذشته در گفت‌وگویی با سایت قانون شرکت کرد که این پایگاه خبری بخشی از حرف‌های وی را منتشر کرده، بخشی که به کمیته انتقالی و موضوع تعلیق فوتبال ایران برمی‌گردد. صفایی فراهانی در این گفت‌وگو ادعا کرده احمدی‌نژاد در دوره‌ای که فوتبال ایران در مرز تعلیق و زیر فشار فیفا بوده است قصد داشته نامزد ریاست فدراسیون بشود و حتی رسما ثبت کند.
 صفایی فراهانی گفته است یک روز مدارک آقای احمدی‌نژاد را آوردند و گفتند که ایشان می‌خواهد برای ریاست فدراسیون فوتبال ثبت کند ولی ما قبول نکردیم و توضیح دادیم که رئیس دولت نمی‌تواند رئیس فوتبال باشد و این اقدام می‌تواند تعلیق فدراسیون فوتبال ایران را در بر داشته باشد. بعد از آن بود که آقای علی‌آبادی هم برای انتخاب ریاست فدراسیون ورود کرد که باز هم با مخالفت ما مواجه شد.

وزارت اطلاعات کانون تندروی است، امید مردم به تدبیر دولت جدید است

کلمه – علی بردبار
رای مردم در انتخابات ۹۲، رای به تغییر بود. تغییر در وضعیت معیشتی و روانی مردم از جمله مهم ترین این تغییرات است که از دولت جدید انتظار بهبود آنها می رود. در این بین پرداختن به یک مساله، موضوع این یادداشت کوتاه است. موضوع فضای امنیتی حاکم بر کشور و ضرورت تغییر این فضا که نه تنها زندگی فعالان، که همه مردم را متاثر از خود کرده است. تقریبا فصل مشترک نقد منتقدان از طیف های مختلف در ۸ سال و به خصوص ۴ سال گذشته، غلبه فضای امنیتی بر کشور، به حاشیه راندن سیاست و محوریت یافتن نیروهای امنیتی افراطی است که مردم را چندپاره و علیه یکدیگر خواسته اند. بسیاری از منتقدان مسالمت جو را به جفا دارای پرونده های سنگین قضایی کرده اند، برخی از آنها را ناگزیر به جلای وطن و بزرگان انقلاب و کشور را متهم به جاسوسی و فتنه گری و سرمایه های نظام برآمده از انقلاب را به حصر و سکوت و زندان مبتلا کردند و خلاصه آنکه بانی اصلی فتنه واقعی در کشور شده و از فضای سیاسی کشور، یک محیط گشتاپویی ساختند. اتفاقی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم تاثیرات منفی خود را بر سایر حوزه ها مانند اقتصاد و معیشت مردم هم گذاشته است. زیرا ناامنی سیاسی، سایر ناامنی ها را نیز با خود به همراه می آورد. واکنش های بازار و افزایش و کاهش قیمت ها در نتیجه تحولات سیاسی، شاهدی بر این مدعاست.
بر این اساس، تغییر اساسی در جایگاه بانیان شکل گیری چنین وضعیتی و پایان بخشیدن به سلطه امنیتی های قانون ستیز، غیرپاسخگو و خودسر، اولین و کم ترین مطالبه ای است که از دولت آقای روحانی انتظار می رود. در این باره لازم است کمی راحت تر و بی رودربایستی تر با رئیس محترم دولت یازدهم و همکاران و نزدیکان ایشان که در تعیین کابینه موثر خواهند بود گفتگو کنیم.
در یک فضای واقع گرا همه می دانند که امکان شکل گیری دولت بدون هماهنگی با بخش های مختلف نظام و مسئولان ارشد آن نه میسر است و نه در صورت شکل گیری چنین دولتی، امکان موفقیت آن با احتمال قوی کارشکنی برخی نهادها امکان پذیر خواهد بود. این قاعده نانوشته، هرچند درقانون نیامده، اما عملا درباره برخی وزارتخانه های حساس به خصوص وزارت اطلاعات، وزارت کشور و وزارت خارجه وجود داشته و دارد.
از سوی دیگر تاکنون به نحوی عمل شده که این قاعده به صورتی بینابین از کار در آید. به عنوان مثال پس از افشای قتل های زنجیره ای و قرار بر کنار گذاشتن دری نجف آبادی از راس وزارت اطلاعات، علی یونسی به عنوان یکی از افراد لیست پیشنهادی رئیس جمهور وقت، سید محمد خاتمی مورد پذیرش قرار گرفت. انتخابی که شاید انتخاب اول خاتمی نبود، اما گزینه مطلوبی بود که موثر واقع شد. او در شرایط مطالبه عمومی برای تغییر در این وزارتخانه از پی افشای قتل های زنجیره ای، تغییرات معنا داری را در آن رقم زد تا نه تنها بی اعتمادی عمومی به این وزارتخانه را به نحو محسوسی کاهش دهد که شاهد یکی از موفق ترین دوره های فعالیت این وزارتخانه از حیث صیانت از کشور و شهروندان و رابطه نسبتا بهتر بین فعالان بخش های مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با کارشناسان این وزارتخانه باشیم. همین طور کناره گرفتن وزارت اطلاعات از فعالیت های اقتصادی از دستاوردهای بزرگ دوره وزارت یونسی بود. دوره ای که خطرهای واقعی برای امنیت کشور مانند فرقه رجوی کاملا در کنترل و مدیریت این نهاد امنیتی قرار گرفت و با تکمیل اقدامات حرفه ای اطلاعاتی در حوزه سیاست خارجی، این گروه بدترین و مرده ترین دوره فعالیت عمر خود را از سر گذراند، بدون آنکه با رفتارهای نپخته و خشن، فرصت مظلوم نمایی برای آنها به وجود بیاید. این تغییر بزرگ با وجود هماهنگی خارج از دولت و همراهی مجموعه نظام برای وزارت اطلاعات میسر شد و امکان تکرار آن قاعدتا امکان پذیر است.
حالا به مقطع دیگری از امید برای تغییرات مثبت رسیده ایم. واقعیت آن است که به این تغییر، دل های زیادی امید بسته اند. از سوی دیگر به قدر کفایت و تا حدی که نشان از “اعتدال” و “تعدیل مطالبات” باشد، تاکنون درباره همراهی با دولت رییس جمهور منتخب آقای حسن روحانی از سوی طیف های مختلف جنبش سبز و اصلاح طلبان سخن گفته شده است. در همین پایگاه کلمه، در قالب یادداشت و مصاحبه و خبر تلاش بر پی گیری همین خط تعدیل مطالبات شده است. چه اینکه به گواه همه بیانیه ها و سخنان میرحسین موسوی، خط و هدف وی در آن شرایط بحرانی بازگشت کشور به عقلانیت و اعتدال و قانون بوده است. صاحب همین قلم در اولین روز پس از انتخابات از اینکه “همگان باید احساس پیروزی کنند” نوشت و تلاش شد تا به سهم خود، فضای مناسب برای پی گیری برنامه ها و شعارهای خوب رئیس جمهور منتخب فراهم شود. اما بر اساس همین هدف و همین راهبرد که کمک به دولت جدید برای اجرای برنامه هایش است و دقیقا به این دلیل که یکی از اصلی ترین مطالبات مردم برای تحول، تغییر فضای امنیتی کشور است باید نسبت به تحولات کشور و انتخاب مدیران امنیتی کشور در دولت جدید حساس و هشیار باشیم.
انتخاب وزیر جدید اطلاعات اولین نشانه ای است که آیا قرار است بانیان اصلی فتنه های چهار سال اخیر و امنیتی کردن همه چیز، از سیاست و اقتصاد گرفته تا جامعه و فرهنگ بر راس امور امنیتی کشور باقی بمانند یا نه؟ بدون تعارف اگر این اتفاق بیفتد و تغییری در فضای امنیتی کشور و پایان فعالیت پرونده سازهای آشوب زی حاکم بر نهادهای امنیتی اتفاق نیافتد، حس گازانبری عمل شدن علیه خود، نزد بسیاری از حامیان دولت جدید که با تشکیل آن از خوشحالی سر به آسمان سائیدند، به وجود خواهد آمد. بر بسیاری (و نیز بر ما) واضح است که شخص آقای دکتر روحانی چنین نگاهی ندارد و می داند که بزرگ ترین سرمایه او برای ادامه راه طولانی و سختی که پیش رو دارد، همین حمایت های وسیع مردمی از او و اعتمادی است که به او شده است. در عین حال با توجه به چهره پرصلابت و قاطعی که از وی در جریان تبلیغات انتخاباتی دیده شد، انتظار می رود که ایشان نیز نسبت به دغدغه طیف اصلی حامیان خود، متعهدانه عمل کند و گرفتار وضعیتی نشود که از درون دولت خود ضربه هایی بخورد که از بیرون و از سوی مخالفانش احتمالا نخواهد خورد.
دولت تدبیر و امید، دولتی است که به صلابت امنیتی احتیاج دارد. اما باقی ماندن تفکری که حیات خود را در تداوم آشوب و یا القاء آن به مسئولان ارشد کشور می بیند، در راس وزارتخانه ای که می تواند تیغ تیز را به دست زنگی مست دهد، خلاف تدبیر است و امید بسیاری از دوستداران دولت جدید را ناامید خواهد کرد.
مخاطب ما شخص رئیس محترم جمهور، جناب آقای روحانی است. آقای رئیس جمهور، لطفا مراقب باشید. مردمی که به شما رای دادند با همه سختی ها و جفایی که در حقشان شده، بار دیگر به اصلاحی از درون ساختار دل بسته اند و شما را نماینده خود در این راه قرار داده اند. در این راه، مردم بسیاری نجیبانه، مطالبات بر حق خود را تعدیل کرده اند تا دولت شما به آرامی و خوبی به وعده هایش عمل کند. اما شما به عنوان کسی که حوزه امنیتی را به خوبی می شناسید، و ما که سال ها پیه نهادهای امنیتی متوهم و افراطی به تنمان خورده، هر دو به خوبی می دانیم که چه نقش سازنده و یا مخربی در صورت انتخاب درست یا غلط مدیر برای نهادهای امنیتی و به خصوص وزارت اطلاعات به وجود می آید.
بخش قابل توجهی از مردمی که علاقمند به موفقیت دولت شما هستند، بزرگ ترین کمکی که از دستشان برمی آید را هشدارها و نقدهای گاه و بیگاه در یک چارچوب متین و معتدل می دانند. اجازه دهید در این باره اولین نکته دلسوزانه را خدمتتان داشته باشیم. وزارت اطلاعات، سال هایی است که خارج از اندازه تحمل کشور بحران آفرینی و خطا می کند. این سیستم، دچار بیماری توهم و افراط و ظلم شده است و نه تنها صیانت از شهروندان را وا نهاده که مخل امنیت این مردم نجیب و صبور شده است. امید ملت برای درمان، به دولت تدبیر و امید است.

عکس / صفحه اول امروز روزنامه ها، سه شنبه 18 تیر، 9 جولای
























احمد توکلی: ضربه‌ای که مرتضوی به نظام زد با این حکم جبران نمی‌شود

احمد توکلی از نمایندگانی بود که در چهار سال گذشته اعتبار خود را در بسیاری از مقاطع هزینه کرد تا رفتار سعید مرتضوی به پای نظام نوشته نشود و اجرای عدالت در مورد وی را بهترین سند برای این موضوع می‌دانست. پافشاری بر اجرای دادگاه کهریزک و عزل مرتضوی از مناسب دولتی از اقداماتی بود که توکلی در این زمینه پیگیری کرده است.
وی در گفت و گو با پنجره گفته است که ضربه‌ای که مرتضوی به حیثیت نظام زدبا این حکم جبران نمی‌شود.
متن کامل این گفت و گو به شرح زیر است:
باتوجه به حکم اولیه اعلام شده درخصوص پرونده کهریزک و متهمان این پرونده، نظر حضرت عالی درباره این حکم چیست؟!
بالاخره در این پرونده، یک‌سری اتهامات وجود دارد که غیر از سیستم قضایی است. باتوجه به این اتهامات قاضی محترم تشخیص داده است که این حکم را در این خصوص بدهد. اما ضرری که آقای مرتضوی به حیثیت نظام و مدیریت کشور زد، خیلی بیشتر از این‌هاست که بشود فقط در این پرونده و با این حکم جبرانش کرد. اگر تمام اتهامات ایشان مطرح می‌شد. فکر می‌کنم ماجرا نتیجه دیگری پیدا می‌کرد؛ اما متأسفانه این چنین نشد. در عین‌حال دادگاه هم باید حکم شایسته را بدون هرگونه واهمه صادر و اعلام کند و نتیجه هم هرچه که بود. باید همه به آن تن دهند. اکنون مشخص شد که ایشان، نه تنها صلاحیت قضاوت را ندارد، بلکه صلاحیت هیچ شغل و مسئولیت اداری را هم ندارد. ایشان در این حد نیست که حتی در سمت کارگزینی قرار بگیرد. چه رسد به این که وزیر و معاون وزیر قرار بگیرد یا اینکه بالاتر از آن بخواهد قاضی‌القضات شهر تهران شود! احساس می‌کنم که انتقادات به ایشان، تا اندازه قابل‌توجهی وارد بود. ما از این حکم خوشحال و خرسندیم. گرچه من لطمات به ساختار نظام و کشور را بسیار بیشتر از این حرف‌ها می‌دانم.

بعضی از نمایندگان مجلس مدعی بودند حکمی که قرار است برای ایشان صادر شود، چیزی در حد اعلام است؛ اما تفاوت این حکم بدوی با آن گمانه‌زنی‌ها، بسیار زیاد است؛ این بحث را چطور ارزیابی می‌کنید؟!

ایشان متهم به مباشرت (معاونت) در قتل بود. زمانی که کسی متهم به قتل می‌شود، حکم نهایی‌اش می‌تواند میان آزادی و اعدام‌نوسان کند. نتیجه بستگی دارد به اینکه قاضی پرونده تا چه حد این اتهام را وارد بیابد، نه اینکه حق مطلب چیست. حق اصلی مطلب را امام زمان (ع) می‌داند و درباره آن حکم می‌کند قاضی باتوجه به ادله‌ای که در پرونده موجود است و در دسترس قرار دارد، حکم می‌کند، در نتیجه هرکسی که متهم به قتل می‌شود ممکن است برود و زندگی را از سر بگیرد و یا برود پای چوبه دار تفاوت این دو خیلی فاحش است؛ چون این اتهامات بعضی‌هایش نزد قاضی محترم اثبات نشده در نتیجه ایشان حکم‌شان این بود که آقای مرتضوی صلاحیت قضاوت که هیچ بلکه صلاحیت کار اداری را هم ندارد. این فضایی که دولت برای ایشان ایجاد کرد، کاملاً متضاد و متعارض بود یا چیزی که الان پیش‌روی ماست.
یک نگاهی هم داشته باشیم به رفتار مجلس با آقای شیخ‌الاسلامی. باتوجه به این حکم، آیا استیضاح وزیر و پیامدهای آن در آن مقطع صحیح بود یا می‌توانست تندروی مجلس تلقی شود؟!
در این قضیه وزیر تخلفی از قانون داشت و مجازات این تخلفش را هم دید. سرپیچی از قانون، از فردی که بخواهد وزیر باشد سلب اعتماد می‌کند در این خصوص، این اقدام صددرصد لازم بود و می‌بایست انجام می‌شد که نتیجه‌اش را هم دیدیم.

واکنش روح الامینی به دادگاه کهریزک: حکم همان است که ما می خواستیم

پدر محسن روح‌الامینی: نتیجه همان است که می‌خواستیم
جامعه > قضایی – پنجره نوشت:
پدر محسن روح الامینی نسبت به حکم سعید مرتضوی ابراز رضایت کرده هر چند می گوید هنوز پرونده این دادستان سابق نسبت به اتهام معاونت در قتل باز است.
متن گفت و گوی روح الامینی با پنجره به شرح زیر است:

به عنوان ولی دم‌ یکی از مقتولان این حادثه آیا از احکام منتشر شده در برخی رسانه‌ها در مورد متهمان رضایت دارید؟!
ما قطعاً به احکام صادر شده تمکین می‌کنیم و آن را دست آورد بزرگی در برخورد با متخلفان می‌دانیم از عملکرد قوه قضاییه در برخورد با صاحب‌منصبان سابق این قوه که اقدامی بی‌نظیر در تاریخ است و یکی از دادستان های صاحب‌نام محکوم شده است، خرسندیم و رضایت خود را اعلام می‌کنیم. همچنین از گام عبرت‌آموزی که این قوه برداشته تقدیر می‌کنیم. البته این توقع هم می‌رفت که برای پیشگیری از تخلفات مشابه و همچنین احترام به افکار عمومی و اقناع تمام کسانی که در این حادثه لطمه دیده‌اند مخصوصاً از لحاظ روحی، از مجازات تکمیلی نیز با استفاده از سایر ظرفیت‌های قانونی متناسب استفاده می‌شد براساس قانون، این امکان هم برای قاضی پرونده مهیا بود تا کیفر سنگین‌تری برای این مجرمان همچون تعید و محرومیت از امکانات اجتماعی صادر کند.
باتوجه به فضایی که علیه آقای مرتضوی ایجاد شده بود، الان این‌گونه به‌نظر می‌آید که گویا ایشان در این قضیه ظاهراً به پیروزی رسیده است. بسیاری بر این باور بودند که حکم قصاص هم برای ایشان دور از انتظار نیست. نظر جناب عالی در این رابطه چیست؟
دقت داشته باشید که اتهام ایشان در این زمینه، معاونت در قتل بود. معاونت در قتل با قتل بسیار متفاوت است. قانون برای این اتهام، حکم قصاص صادر نمی‌کند، پس صدور حکم قصاص برای ایشان بالکل منتفی است. محکومیت ایشان، به‌خاطر بازداشت غیرقانونی بوده است و حکم صادر (انفصال دائم از قضاوت و پنج سال انفصال از خدمات دولتی) هم در ضمن این اتهام صادر شده است. آقای مرتضوی از اتهام معاونت در قتل مرحوم محمد کامرانی تبرئه شده است، اما پرونده شکایت ما (خانواده مرحوم محسن روح‌الامینی) از آنها در ارتباط با معاونت در قتل در دادسرای کارکنان دولت همچنان مفتوح است.

فکر می‌کنید این پرونده در محاکم قضائی، روند عادی خود را طی کرده و نتیجه‌ای که حاصل شده نیز همان چیزی است که انتظار آن می‌رفت؟

آقای مرتضوی، در دو شکایتی که ما در این پرونده ایشان داشتیم، محکوم شد و این همان چیزی است که ما در پی آن بودیم؛ یعنی مجرم شناخته شدن ایشان دراین باره. ولی مجازات و کیفرهای متناسب با جرم‌ها بستگی به قوانین قضایی می‌توانست علاوه بر شلاق بین بیست‌هزار تومان تا دویست هزار تومان، جریمه نقدی هم برای متخلفان درنظر بگیرد، که حداکثر جریمه ممکن در قانون لحاظ شده است.

دو مأموریت احمدی‌نژاد: ساختن ایران و اصلاح جهان

رادیو فرانسه : در همایشی که در تهران برای تجلیل از محمود احمدی‌نژاد و دولتش برگزار شد، وی به تفصیل از بیلان کار خود تعریف و دفاع کرد. به گفتۀ او اینک بیش از سه هزار دلار به درآمد مردم اضافه شده و اقتصاد ایران بزرگتر و توانمندتر گردیده است. او در پایان گفت که "نام احمدی‌نژاد به عنوان فرزند کوچک ملت در دنیا محبوب شده است".

در مراسمی که تحت عنوان "نکوداشت هشت سال تلاش جهادی و تجلیل از رئیس جمهور و دولت خدمتگزار" در تهران برگزار شد، محمود احمدی‌نژاد بخش بزرگی از سخنانش را به تمجید از خود و دولتش اختصاص داد و از آغاز مشخص کرد که "ما دو ماموریت داریم، ساختن ایران و دیگری اصلاح جهان".

او مطابق عادت از دنیای غرب انتقاد کرد و نتیجۀ دموکراسی لیبرال را فقط "سقوط انسان‌ها" دانست. به گفتۀ او "قریب به چهلسال است که در اروپا و آمریکا نه تنها هیچ اندیشه جدیدی به بشریت عرضه نشده و هیچ زایشی اتفاق نیفتاده است، بلکه محدود و کنترل کردند و ممنوعیت گذاشتند".

او سپس موفقیت‌های بزرگ دولت خود را تقریباً در تمامی عرصه‌ها برشمرد و به عنوان مثال گفت: "بیشترین کمک به مطبوعات در دوران دولت نهم و دهم صورت گرفته است... دولت به هیچ کس بی‌احترامی و بی‌صداقتی نکرد، حتی به دشمنان خود. بنابراین خدا شاهد است اگر دشمنان بشریت از ما مشورت می‌خواستند به آنان بی‌صداقتی نمی‌کردیم. البته لزوما همه حقایق را نمی‌گفتیم (؟)".
 
انتخابات ٨٨
 احمدی‌نژاد که بیش از یک ماه به عمر دولتش باقی نمانده، در بارۀ انتخابات ریاست جمهوری چهار سال قبل گفت: "بنده به همکارانم در وزارت کشور با قاطعیت گفتم که تک تک رأی مردم امانت است و اگر بشنوم که کسی تصمیم دارد کار خلاف قانون انجام دهد با او برخورد خواهم کرد". او اطمینان داد که "سیستم انتخاباتی ما اجازه جابه‌جایی در آرا را نمی‌دهد".
 
قدرت خرید
 در عرصۀ اقتصاد نیز احمدی‌نژاد به افزایش قدرت خرید ملت ایران اشاره کرد و گفت: "با توجه به شاخص برابری خرید ، بیش از سه هزار دلار درآمد مردم اضافه شده است و تولید نیز احیا شده که من آمارهای آن را ارائه کردم".

او توضیح نداد که دقیقاً از کدام درآمد و برای چه مدت زمانی سخن می‌گوید.
او افزود: "امروز اقتصاد ایران بزرگتر و توانمندتر شده، تحمل نوسانات بیشتر و تح
ریم‌های سخت مهار شده است و ما اعتقاد داریم تحریم‌های سخت‌تر نیز قابل مهار است".
 
دیپلماسی: باید میخ را می‌کوبیدیم

 محمود احمدی‌نژاد در دفاع از کارنامۀ دیپلماتیک خود گفت: "من نه بار به سازمان ملل رفتم. برخی می‌پرسیدند چرا باید همه اجلاس‌های سالانه را بروم اما معتقد بودم که باید از یک نقطه اوج استفاده می‌کردیم و میخ را می‌کوبیدیم و برمی‌گشتیم".

او توضیح داد که سفرهایش به نیویورک "سفرهای کاری بود و به جز خیابان مسیر هتل محل اقامت تا سازمان ملل را ندیدم"...
  وی ملاقات‌ها و سخنرانی‌های خود را مهم و مؤثر دانست و مثال زد که در نیویورک یکی از خبرنگاران "که بداخلاق و صهیونیسم بود و ما را تحریم کرد، وقتی استقبال همکارانش را دید به التماس افتاد و یکی دو بار هم با ما گفتگو کرد که البته سعی داشت بی‌ادبی کند که ما جواب او را دادیم"...

احمدی‌نژاد بار دیگر به موضوع هولوکاست رسید و سخنان و انتقادهای مکرر خود را در این مورد ضربۀ سنگینی به جهان سرمایه‌داری عنوان کرد و گفت: "طرح مسئله هولوکاست ستون فقرات نظام سرمایه‌داری را متلاشی کرد چون تنها عنصر قدسی باقیمانده در این نظام بود... تنها محوری که همه نسبت به آن تعصب داشتند که کسی نباید وارد آن شود مسئله هولوکاست بود که ما بسیجی‌وار درباره آن سخن گفتیم."

او در پایان با فروتنی به محبوبیت جهانی خود اشاره کرد و گفت: "اگر امروز نام احمدی‌نژاد به عنوان فرزند کوچک ملت در دنیا محبوب شده به خاطر این فرهنگ و اندیشه و ایران و نشانگر موفقیت سیاست خارجی است"...
 

عکس / صفحه اول امروز روزنامه ها، دوشنبه 17 تیر، 8 جولای
































احمدی​نژاد: خدای نکرده دروغ، تهمت و افترا وارد ادبیات سیاسی ما نشود

احمدی نژاد که طی دو دوره ریاست بر قوه مجریه با استفاده از تریبون های عمومی به اتهام زنی به همه می پردازد اینک در آستانه خداحافظی از پاستور می گوید: خدای نکرده خلاف گویی و تهمت و افترا وارد ادبیات سیاسی ما نشود. باید مراقب باشیم.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محمود احمدی​نژاد با حضور در مرکز همایش​های بین المللی صدا وسیما در مراسم نکوداشت هشت سال تلاش جهادی سخنرانی کرد و بدون اشاره به بحران هایی که زاییده مدیریت اجرایی وی است مدعی شد: ما در دوبخش ساسی و فرهنگی، کارهایی برای این منظور کرده​ایم. در بخش سیاسی باید باور کنیم که حکومت برای پیگیری اهداف و آرمان​های الهی است. باید فضای آرمانی و انقلابی همیشه در کشور با نشاط باشد.
احمدی نژاد که بسیاری از مدیران اجراییش دارای پرونده مفاسد اقتصادی و مالی هستند، با بیان اینکه بیت المال امانت مردم است، دست اندازی به بیت المال را زشت خواند و گفت: باید مراقب باشیم که یکباره در یک چرخه ای نیفتیم که اقدامات برجسته رقیب را بزرگ کرده و ضعف های خود را کتمان کنیم. خدای نکرده خلاف گویی و تهمت و افترا وارد ادبیات سیاسی ما نشود. باید مراقب باشیم.
به گفته وی، مجموعه حلقه حاکمان را اگر جمع بزنند، ۱۵ هزار نفر می​شود و مابقی مردم ول معطلند! و در اداره جهان نقشی ندارند.
احمدی نژاد بدون پرداختن به اخراج ها و جابه جایی های وسیع در دولتش، ادعا کرد: هیچ کس به خاطر نقد دولت، از حقوقش محروم نشده و بیشترین سطح ارتباط با توده​های مردم در این دولت بوده است. اگر بخواهم روزی خاطراتم را از لحظات زیبای دیدارهای مردمی بنویسم، باید به اندازه عمر دولت زمان بگذارم. دولت هم اکنون محرم اسرار همه است. از دختری که خاطرخواه پسری است و دسترسی به کسی ندارد و از من کمک می خواهد تا همه چیز! مردم در نامه​هایشان به من اسرارشان را می نویسند. حکومت اسلامی باید محرم اسرار ملت باشد.