۱۳۹۱ آذر ۹, پنجشنبه

اخبار زندانیان سیاسی


انتقال آرش صادقی به شعبه سوم بازپرسی و تفهیم اتهام بخاطر نگارش نامه به دادستان
 سه شنبه ۷ آذر آرش صادقی فعال دانشجویی دانشگاه علامه بابت نگارش نامه‌ای خطاب به دادستان در شعبه سوم بازپرسی به اتهام تبلیغ علیه نظام مجددا تفهیم اتهام شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سه شنبه هفتم آذرماه سال جاری این فعال دانشجویی که در دوران بازداشت خود بسر می‌برد از بند ۲۰۹ به شعبه ۳ دادسرای اوین منتقل شد تا شاهد تشکیل پرونده جدیدی برای خود در دوران بازداشت باشد.
بازپرس شعبه ۶ اینبار به وی اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق انتشار نامه به دادستان را تفهیم کرده است.
آرش صادقی از فعالین دانشجویی محروم از تحصیل دانشگاه علامه می‌باشد که در اواخر آذر ۹۰ بعد از گذراندن ۱۸ماه حبس و با پایان پرونده نخستش آزاد شد ولی آزادی او دوام چندانی نداشت و این فعال دانشجویی تنها سه هفته بعد مجددا بازداشت شد.
کمال شریفی پس از ۴ سال از ملاقات محروم است
 باوجود گذشت چهارسال از زندان کمال شریفی، این زندانی سیاسی کماکان از داشتن ملاقات با خانواده خود محروم است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، کمال شریفی روزنامه نگار ۳۸ ساله و زندانی سیاسی کرد که در زندان میناب در میان زندانیان عادی و جرایم مواد مخدر بسر می‌برد از انجام ملاقات با خانواده خود محروم است.
این زندانی سیاسی که تاکنون تنها یکبار موفق به ملاقات با مادر و برادر خود، آن هم با اجازه مسئولین قوه قضائیه و پس از اعتصاب غذای طولانی شده است در سال ۸۷ در شهر سقز بازداشت و در شعبه ۱ دادگاه انقلاب سقز به ریاست قاضی شایق به ۳۰ سال زندان محکوم شده است.
محکومیت ۵ ساله برای یک روزنامه نگار مهابادی
شاهو حسینی روزنامه نگار اهل مهاباد توسط دادگاه انقلاب اسلامی این شهر به ۵ سال زندان محکوم شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شاهوحسینی روزنامە نگار، نویسنده و معلم مهابادی به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور از طرف دادگاه انقلاب اسلامی مهاباد به پنج سال حبس محکوم گردید.
حسینی که دبیر آموزش و پرورش مهاباد و دانشجوی کار‌شناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه بین المللی خمینی در قزوین بود که آبان ماه سال جاری با حکم هستە گزینش ادارە کل آموزش و پرورش از کار اخراج شد.
یادآور می‌گردد این فعال فرهنگی که سابقه ۹ سال تدریس در دبیرستانهای مهاباد را دارد در تاریخ ۲۴ خرداد ماه ۹۱ توسط اداره اطلاعات شهرستان مهاباد بازداشت و پس از ١١ روز بازداشت در ٧ تیر ماە با قرار وثیقه ۸۰ میلیون تومانی به طور موقت آزاد شده بود.
 

هشدار‌ها باعث لغو سفر هاشمی به رفسنجان شد"


سفر اکبر هاشمی رفسنجانی به زادگاهش در پی هشدار‌های نهاد‌های امنیتی و اطلاعاتی و حامیان علی خامنه‌ای نسبت به عواقب این سفر٬ لغو شد.
به گزارش دیگربان، هاشمی رفسنجانی قرار بود برای شرکت در نخستین سالگرد درگذشت محمد هاشمیان٬ امام جمعه رفسنجان امروز به زادگاهش سفر کند که این برنامه در پی تهدید‌های گسترده لغو شد.
در پی انتشار خبر لغو این سفر٬ مجمع تشخیص مصلحت نظام با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد چنین سفری در برنامه هاشمی رفسنجانی نبوده است.
سایت «بی‌باک‌نیوز» نزدیک به محمدتقی مصباح‌یزدی٬ روز پنجشنبه (نهم آذر) در واکنش به اطلاعیه مجمع تشخیص مصلحت نظام٬ اعلام کرده که سفر به رفسنجان در برنامه هاشمی و اصلاح‌طلبان بوده است.
آن‌طور که این سایت نوشته است هاشمی قصد داشت به همراه محمد خاتمی٬ حسن خمینی و مجید انصاری با سفر به این شهر برنامه تبلیغاتی خود برای انتخابات آینده ریاست جمهوری را آغاز کند.
به نوشته «بی‌باک‌نیوز» رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در این سفر قرار بود چند سخنرانی داشته باشد که در پی اعتراض‌های «مردمی» و «دانشجویی» تمام برنامه‌های خود را لغو کرد.
این سایت نزدیک به مصباح یزدی نوشته وقتی هاشمی «از خشم همشهریان خود نسبت به عملکرد سالهای اخیرش و احتمال تشنج و تجمعات مردمی آگاه گردید، این سفر خود را لغو نمود.»
شاگردان محمدتقی مصباح‌یزدی و رسانه‌های نزدیک به این روحانی محافظه‌کار از ۱۰ روز گذشته به این طرف حملات هماهنگی علیه اکبر هاشمی رفسنجانی آغاز کرده‌اند.
حامیان مصباح‌یزدی طی این مدت بارها گفته‌اند هاشمی رفسنجانی در پی براندازی دولت احمدی‌نژاد و اثبات اشتباه علی خامنه‌ای در حمایت از رئیس دولت دهم است.
در هفته‌های اخیر محافظه‌کاران نزدیک به علی خامنه‌ای و محمود احمدی‌نژاد فشار‌ها علیه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را بیشتر کرده‌اند و به نظر می‌رسد دامنه این حملات در هفته‌های آینده بیشتر شود.

آلزایمر سیاسی؛ نامزدهای انتخابات ۸۸ اهل فتنه نیستند


کلمه – گروه خبر: در حالی که طی سه سال گذشته بارها از سوی اقتدارگرایان رهبران جنبش سبز و اصلاحات بعنوان ” سران فتنه” معرفی شده اند، عسکراولادی می گوید: اگرچه فتنه گران کارهای زشتی انجام دادند اما ما هیچگاه نمی‌گوییم که نامزدهای انتخابات ۸۸چنین کاری را انجام داده‌اند چرا که ما آنها را اهل فتنه نمی‌دانیم.
وی توضیح نمی دهد میرحسین موسوی و مهدی کروبی به جرمی بیش از ۶۵۰ روز است که در حبس خانگی هستند و چرا برای سیدمحمد خاتمی چنان محدودیت هایی ایجاد شده که به گفته موسوی خویینی ها از حبس هم بدتر است.
به گزارش کلمه، عسگر اولادی همان کسی است که بعد از دعوت میرحسین موسوی و کروبی برای حمایت از قیام مردم خاورمیانه گفته بود: کسانی که دعوت و برنامه‌ریزی بیست و پنجم بهمن را کردند خائن به اسلام، خائن به انقلاب اسلامی و خائن به همه مجاهدت‌ها برای انقلاب هستند.
بهمن ماه سال ۸۹ بود که احمد جنتی که امام موقت جمعه را بعهده داشت و در سخنانی ادعا کرد که عده زیادی درخواست می‌کنند که سران فتنه دستگیر شوند. وی در ادامه در مقام دادستان و قاضی القضات به صادق لاریجانی فرمان داد: کاری که قوه قضاییه می‌تواند انجام دهد و من فکر می‌کنم که در اندیشه است که انجام بدهد، این است که ارتباط اینها را به کلی از مردم قطع کند . در خانه آنها باید بسته شود، رفت و آمدهایشان محدود شود، نتوانند پیام بدهند و پیام بگیرند و تلفن و اینترنت آنها باید قطع شود و در خانه خود باید زندانی شوند.
اینک این عضو موتلفه با فراموشی فرامین جنتی و سخنان سه سال پیش خود از یک سو، گویی حتی سخنان سه ماه پیش خود را هم فراموش کرده که گفته بود “آنان که از مردم در فتنه سال ۸۸ جدا شدند اگر توفیق سلام صادقانه مجدد پیدا کنند و مورد تایید صلاحیت قرار گیرند می‌توانند در انتخابات به عنوان نامزد حضور و شرکت داشته باشند ولی آنها رفته‌اند که نیایند اگر قرار بود بیایند در کنار ملت می‌ماندند و با قرار گرفتن در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی به طور یک صدا از شرف و حیثیت ملت دفاع می‌کردند.
عسکراولادی بدون اشاره به تخلفات محرز انتخاباتی، دخالت مستقیم نیروهای نظامی در روند انتخابات، حمایت یک جانبه دبیر شورای نگهبان از یک کاندیدا می گوید: در این انتخابات وقتی وزارت کشور سلامت انتخابات را اعلام کرد، رهبری حکم رییس جمهور را تنفیذ و مجلس آن را نیز تایید کرد اگر کسی بگوید تقلب شده مقابل نظام قرار گرفته است چرا که نمی‌توان گفت رهبری تقلب را تنفیذ کرده است!
اما وی نمی گوید پیام زود هنگام رهبری به احمدی نژاد و دفاع جانانه وی در اولین نماز جمعه بعد از انتخابات چه معنایی داشت.
عسکراولادی که دبیرکلی جبهه پیروان خط امام و رهبری را به عهده دار می گوید: با نگاهی به انتخابات ۸۸ می‌بینیم که پیش از شروع انتخابات، دشمنان حرف از تقلب زدند در حالی که به تعبیر قرآن شیطان بر ای هر کاری ردپایی از خود به جای می گذارد و عده ای با غفلت یا از روی آگاهی پای روی این رد پا گذاشتند در صورتی که قرآن بارها تذکر داده گام شیطان را پیروی نکنید.
دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبری را برعهده دارد می گوید: متاسفانه از کسانی که دچار فتنه شدند مظلوم نمایی می‌شود!
او نمی گوید حبس های طولانی مدت، زندان های انفرادی، شکنجه و آزار جسمی و روحی، عدم برخورداری از حداقل امکانات با کدام یک از معیارهای قانونی و اخلاقی سازگاری دارد و آیا طرح این مسایل مظلوم نمایی است.
این عضو جبهه موتلفه در ادامه گفت: صداهای بیگانه با آب و تاب از این افراد صحبت می‌کنند حتی در داخل نیز به غیر از مصاحبه اخیر شخص بزرگواری از شرایط کشور به گونه‌ای صحبت کرد که گویی هیچ چیزی جای خود نیست و گردانندگان نظام باید توبه کنند در حالی که این همان چیزی است که از صداهای بیگانه می‌شنویم.
اشاره او به سخنان موسوی خویینی هاست که با انتقاد از شرایط سیاسی موجود خواستار برقراری انتخابات آزاد شد.
وی همچنین در پاسخ به سوال خبرنگاری که از وی نظرش را درباره اظهارات اخیر آیت الله موسوی خوئینی‌ها جویا شد،خاطرنشان کرد: موسوی خوئینی‌ها اختیار این را دارد که از جریان فتنه اعلام برائت کند اما طبیعی است که مردم این را خواهند پذیرفت چرا که فتنه گران کارهای زشتی علیه خط امام (ره) و امام حسین (ع) انجام داده‌اند اما ما هیچگاه نمی‌گوییم که نامزدهای انتخابات ۸۸ چنین کارهایی را کردند چراکه اساسا آنها را اهل فتنه نمی‌دانیم ما معتقدیم که این نامزدها دور فتنه گران جمع شده‌اند.
آیت الله موسوی خویینی ها دبیرکل مجمع روحانیون مبارز باانتقاد از فضای سیاسی ایجاد شده گفته بود: می‌گویند اگر می‌خواهید در انتخابات شرکت کنید باید از فتنه ابراز بیزاری بجویید. ابراز بیزاری یعنی چه؟ یعنی از آقایان مهندس موسوی و حجت الاسلام کروبی تبری بجوئیم؟ ما خودمان آقای موسوی را به عنوان کاندیدا معرفی کردیم، و او مدعی است رایش را خورده‌اند و هنوز تکلیف این مساله روشن نشده است چون یک طرف دعوا را بر کرسی نشانده‌اند وطرف دیگر را در خانه‌اش زندانی کرده‌اند، حالا ما از او برائت بجوییم تا بتوانیم در انتخابات شرکت کنیم و آنان همین داستان را دوباره تکرار کنند. کدام عقل سیاسی به ما اجازه این کار را می‌دهد؟ دین هم به ما چنین اجازه‌ای نمی‌دهد. بالاخره آقای موسوی که تنها نیامد. من گفتم، شما گفتید، دیگران گفتند و خودش هم احساس وظیفه کرد و آمد، همین طور جناب آقای کروبی. آن وقت بگوئیم ما به ایشان ربطی نداریم. در این صورت چه فرقی با آن‌ها داریم.
عسکراولادی پیش از این نیز گفته بود ” اصلاح‌طلبانی که در نظام باقی مانده و اسلام، قانون اساسی، امامت و ولایت را قبول داشته و دارند و حساب خود را از عوامل برانداز فتنه و هر نوعی از انحراف جدا نگه داشته باشند با احراز صلاحیت‌شان از جانب شورای نگهبان در متن انتخابات مردمی قرار می‌گیرند.”
عسگر اولادی که در این نشست خبری گفته بود کاندیداهای انتخابات ۸۸ از فتنه گران نیستند، در اینجا ادعا کرد: آنها می‌گفتند که ما نباید از فتنه گران اعلام برائت کنیم چرا که خود موسوی را معرفی کردیم اما در حال حاضر بحث این است که این جریان در دوران انتخابات در خیابان‌ها آشوب کردند بنابراین سوال این است که آیا شما موافق این مساله و شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران هستید.
سخنان این عضو موتلفه نیز ترجمان سناریو نوشته شده نیروهای امنیتی و اطلاعاتی است که با قلب واقعیت حرکت مردمی و جنبش اعتراضی به تقلب در انتخابات تلاش کردند تا با اقتدار رسانه ای و ماشین نظامی افکار عمومی را منحرف کنند.
در حالی که هاشمی رفسنجانی برای گذار از بحران های موجود دعوت به دولت وحدت ملی کرده است، این عضو هشتاد ساله موتلفه می گوید: ما این طرح را پوچ می‌دانیم چرا که نمی‌توانیم با کسانی که هنوز خود را از براندازان جدا نکردند وحدت کنیم. وحدت ما ایمانی است و با وحدت ملی شدنی نخواهد بود. این وحدت آهنگ ولایت دارد بنابراین اگر بخواهیم در چنین طرحی نخست وزیر سابق را در وحدت ملی بیاوریم مقابل مردم قرار می‌گیریم.
اما نمی گوید که برانداز کیست و چه کسانی جمهوری اسلامی را از محتوا تهی کرده اند.
عسگر اولادی در پایان به سه نامه ای که برای احمدی نژاد ارسال کرده‌است اشاره کرده و گفت: طی این نامه‌ها تذکرات لازم را به احمدی نژاد دادیم اما هیچ کار سیاسی نکردیم ولی نیاز بود که نامه و همچنین موضوع آن را علنی نکنیم شاید روزی لازم شد این نامه ها نیز علنی گردد بنابراین معتقدم شورای مرکزی جبهه پیروان خط و امام و رهبری با خرد ورزی در جاهایی که امکان داشت علنی کار کرد و در مواردی که میسر نبود در قالب مکاتبه موضوعات خود را مطرح کرده است.
عسکر اولادی حامی احمدی نژاد در انتخابات مدعی شده بود: “پیام انتخابات دهم این بود که مردم دولت احمدی‌نژاد را چهار سال تجربه کردند و صداقت و اصالت حرکت‌های او را منطبق بر خط امام و انقلاب و رهبری دیدند و برای تکمیل خدمات دولت چهار سال دیگر به او رأی اعتماد دادند”

جواد لاریجانی: ما مسامحه کردیم، اگر اتفاقات ۸۸ در آمریکا می افتاد، همه به گوانتانامو می رفتند


دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه که بیشتر دوست دارد به وضعیت حقوق بشر در امریکا و کانادا بپردازد و بر این باور است که جمهوری اسلامی می تواند الگویی برای حقوق بشر جهان باشد، می گوید: اگر اتفاقات ۸۸ در آمریکا می افتاد، همه متهمان آن سر از زندان گوانتانامو در می آوردند.
این برادر رییس قوه قضاییه که حتی از وضعیت زندانیان سیاسی که خبرسازترین سوژه های جهانی هستند هم اطلاعی ندارد، از شرایط زندان های کشورهای غربی به خوبی مطلع است و شرایط آن زندان ها را اسفبار تر از بازداشتگاه های کشورمان می داند.
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه با اشاره به گزارش احمد شهید ادعا کرد: اینها از کسانی دفاع می کنند که برای آنها ایجاد آشوب های خیابانی و آتش زدن، کشتن ده ها نفر و تماس با سرویس های جاسوسی و برقراری ارتباط با غربی ها و دیگران خیلی راحت است.
به گفته وی، درواقع همواره این انتقاد از سوی افراد منصف به قوه قضاییه وارد بود که چرا در صدور احکام این افراد اینقدر تأخیر و مسامحه صورت گرفت! اگر اتفاقات ۸۸ در آمریکا می افتاد، همه متهمان آن سر از زندان گوانتانامو در می آوردند.
البته رییس ستاد حقوق بشر به شکنجه در زندان و جنایت کهریزک اشاره ای نکرد.
لاریجانی با تأیید عملکرد قوه قضاییه و ادعای اینکه این قوه صرفاً بر اساس قانون با متهمان اتفاقات ۸۸ برخورد کرده است، خاطرنشان ساخت: ستاد حقوق بشر قوه قضاییه تمام مساعی خود را همواره بکار می گیرد تا حقوق همه متهمان و محکومان و حتی محکومان به اعدام با اساس موازین اسلامی تطابق داشته باشد.
او بدون اشاره به نقض گسترده حقوق بشر مدعی است: راهبرد جمهوری اسلامی ایران در زمینه حقوق بشر را تعامل فعال به صورت داهیانه، هوشمندانه و عالمانه با دیگر کشورها بیان کرد.
به گزارش ایرنا محمدجواد اردشیر لاریجانی شب گذشته در برنامه گفت وگوی ویژه خبری شبکه دو سیما، در خصوص اعمال تفکیک جنسیتی در ایران باز هم آمار رسمی ارائه شده در خصوص خشونت خانگی و قربانیان زن را فراموش کرد و توضیح داد: اصولاً خشونت وسیع علیه زنان از جمله خصایص شاخص غرب بوده از جمله کتک زدن زنان بسیار در غرب رایج است، اما همین جوامع غربی از کشوری که اساس آن بر مبنای تعالیم دین مبین اسلام نهاده شده است، در خصوص تضییع حقوق زنان انتقاد می کنند.
وی در خصوص متهم کردن جمهوری اسلامی ایران به برخورد خشن و سلیقه ای با برخی مشاغل ازجمله وکلا و به ویژه بانوان توضیح داد: سوء استفاده از عنوان مشاغل و جنسیت افراد در واقع سوء استفاده عاطفی است. به عنوان مثال آنان در مورد معلمی که بر اساس جرم انجام شده و احکام قوانین کشوری محکوم به اعدام شده است، سوء استفاده عاطفی می کنند در حالی که بر اساس قوانین تمام کشورها، شغل مجرمان هیچ ربطی به احکام صادره برای آنان ندارد و تفاوتی نمی کند که شخص مجرم، کارگر باشد یا یک روحانی و یا وکیل.
به گفته وی، سوء استفاده از شغل وکالت نیز برای کاری غیر از وکالت به مراتب قبح بیشتری به همراه دارد که درخصوص برخی افرادی که هم اکنون مجازات جرایم خود را متحمل می شوند؛ اینگونه بوده است.
وی در خصوص فعالیت صوفیان در کشور به تعداد بالای دراویش زندانی اشاره ای نکرد و گفت: مکتب تشیع همواره جایگاه ویژه ای برای عرفان واقعی قائل بوده؛ ضمن آنکه اساساً جمهوری اسلامی ایران هیچ خانقاهی را نبسته مگر آنکه در آن مکان فعالیت های مغایر با امنیت و منافع ملی کشور صورت گرفته باشد که این امر با ماهیت و طرز نگرش صوفیان کاملاً دو مقوله مجزاست.

رد مصاحبه تلویزیونی و پیشنهاد عفونویسی، از سوی مهدی هاشمی/ آیت الله از تصمیم فرزندش حمایت کرد


آیت الله هاشمی رفسنجانی در ملاقات هفته گذشته با مهدی هاشمی، یکی از دو فرزند زندانی خود، از مقاومت وی در برابر خواست بازجویان برای نوشتن درخواست عفو حمایت کرده و چنین کاری را به منزله اعتراف او به خطای ناکرده دانسته است.
به گزارش کلمه، تقریبا همزمان با انتشار خبر رد پیشنهاد مرخصی از سوی فائزه هاشمی و شدت گرفتن اتهام پراکنی های رسانه های اقتدارگرا علیه فرزندان رئیس مجمع تشخیص مصلحت، منابع نزدیک به خانواده هاشمی می گویند مقام های قضایی اعتراف کرده اند که هیچ مدرک مستدلی در پرونده مهدی هاشمی وجود ندارد.
به گفته این منابع، در حالی که بازجویان و مسئولان امنیتی مرتبط با این پرونده تصور می کردند ملاقات آیت الله هاشمی با پسرش ممکن است به ترغیب او به نوشتن عفو رهبری و در نتیجه باز شدن قفل این پرونده بینجامد، نتیجه این ملاقات برعکس خواسته ی بازجویان بوده و رییس مجمع تشخیص نظام در این ملاقات از ننوشتن درخواست عفو حمایت کرده و آن را در واقع نوعی اعتراف به خطای ناکرده از سوی او دانسته است.
هفته ی گذشته فاطمه هاشمی فرزند دیگر رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتگو با کلمه با اعلام این خبر که برادرش مهدی هاشمی را دوباره برای چند ساعت و بی اطلاع خانواده به بیمارستان مدرس منتقل کرده اند، به ملاقات پدرش با مهدی پرداخته و گفته بود: مهدی گفته که این ها هیچی از من ندارند و هر چه هم که می گویند همه صحبت هایی که بوده دیگران علیه من کرده اند و فقط شفاهی بوده و سند و مدرکی ندارند. افرادی که در مورد من صحبت هایی کرده بودند هم هیچ مدرکی ارائه نداده بودند.. در این ملاقات مهدی هاشمی، خواست معمول بازجویان از متهمانی که درون نظام تعریف می شوند مبنی برپذیرش خطا و نوشتن عفو را که موجب تخفیف در مجازات و نیز منفعت برای نظام می شود را با پدر خود در میان گذاشته و تصمیم خود مبنی بر مقاومت در برابر این خواست بازجوها را به نظر آیت الله هاشمی رفسنجانی رسانده که با تایید و حمایت وی مواجه شده است.
همچنین بر اساس گزارش رسیده به کلمه از نزدیکان خانواده هاشمی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت در گفت و گوی تلفنی با رهبری، موضوع پیشنهاد بازجویان برای عفونویسی و مختومه کردن پرونده بدین ترتیب را با آیت الله خامنه ای در میان گذاشته است. به گفته این منابع، رهبری هم در این مکالمه اظهار داشته که نوشتن عفو یا اعتراف، نافذ بوده و به معنای پذیرش اتهام است و متهم نباید از کار ناکرده عفو بخواهد.
این مکالمه از این لحاظ حائز اهمیت است که در رویه متداول نهادهای امنیتی فعلی در بازجویی ها، اهمیت چندانی به مستندات و شواهد واقعی و محکمه پسند داده نمی شود؛ بلکه ضابطین قضایی و بازجوها متهم را در برابر اتهامی قرار می دهند و سپس او را بین نوشتن عفو یا اعتراف به جرم ارتکابی و دفاع از آن مخیر می کنند.
بدین ترتیب بازجوها بی اعتنا به نبود مدارک و مستندات، با فشار زیاد از متهمان می خواهند که از آنها عفو یا اعتراف بگیرند تا در هر صورت، اقرار متهم را به منزله شاهدی بر جرم ارتکابی به دادگاه و افکار عمومی عرضه کنند.
این در حالی است که برخلاف نظر آیت الله خامنه ای، اکثر فقها اعتراف متهم علیه خود تحت فشار و در شرایط حبس انفرادی را نافذ و دارای اعتبار شرعی و حقوقی نمی دانند.
بر اساس این گزارش مهدی هاشمی در این ملاقات گفته که برگه ای را با یک پرسش کلی پیش روی او می گذارند تا خودش هر عمل خلاف قانونی را که انجام داده بنویسد که وی از پاسخ به این گونه پرسش ها استنکاف کرده و خواستار پرسش های مشخص و مستند، طبق قانون شده است.
از دیگر موارد درخواستی بازجوها که مهدی هاشمی رد کرده، برائت از جنبش سبز و رهبران آن در یک برنامه ضبط شده تلویزیونی است.
یک منبع نزدیک به خانواده هاشمی معتقد است تماس با آیت الله هاشمی برای ملاقات با فرزندان خود در اوین، به امید توصیه او به فرزندش مهدی برای نوشتن عفو یا همکاری با بازجوها بوده است که بدین ترتیب نتیجه این ملاقات را می توان در هدفگذاری بازجوها، نوعی نقض غرض دانست.
از دیگر اخبار مربوط به مهدی هاشمی این است که پزشک معالج او تاکید کرده که باید مجددا در بیمارستان حضور پیدا کرده و اقدام به سیستوسکپی کند اما تاکنون به جز یک بار که بدون اطلاع خانواده هاشمی او را به بیمارستان برده اند، انتقال مجددش به بیمارستان که نظر پزشکان معالج اوست، انجام نشده است.
به این ترتیب و با توجه به اینکه نظر بازجوهای فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکنون تامین نشده است و با وجود نظر مخالف بازپرس پرونده و برخی اظهارات مقامات دادستانی تهران خطاب به خانواده هاشمی، قرار بازداشت موقت مهدی هاشمی با فشار بازجوها برای دوماه دیگر تمدید شد و اعتراض او نیز به صدور این قرار از سوی دادستانی رد شد.

نسرین ستوده در چهل و چهارمین روز اعتصاب غذا/ مسئولان، همچنان بی اعتنا


کلمه: اعتصاب غذای نسرین ستوده وکیل زندانی دادگستری امروز در حالی وارد چهل و چهارمین روز شد که همسر او و دیگر فعالان در این مدت بارها با اعلام خطر نسبت به وضعیت او هشدار داده اند. این وکیل دربند علیرغم ضعف شدید جسمی و افت شدید فشار خون که به دلیل آن باید هر روز او را به بهداری منتقل کنند، بر ادامه اعتصاب خود مصمم است. لاغری بیش از حد و کوچک شدن صورت و تورفتگی چشمانش از مواردی است همسرش از آخرین ملاقات با او روایت می کند. با این حال محمدجواد لاریجانی مدعی شده که حال نسرین ستوده خوب است! و نماینده وزارت اطلاعات نیز با بی اعتنایی نسبت به سلامتی وی، به خانم ستوده پیشنهاد کرده که اعتصاب غذایش را تا پایان ادامه دهد!
به گزارش کلمه، رضا خندان همسر وکیل زندانی که از ۲۶ مهر ماه دست به اعتصاب غذای اعتراضی زده، می گوید که  وضعیت نسرین به مرحله خطرناکی رسیده و قرار است هر روز به بهداری اوین برود.
او هم چنین در گفت و گویی با کمپین بین المللی حقوق بشر ایران می گوید نماینده وزارت اطلاعات این وکیل دربند را تشویق به ادامه اعتصاب کرده و در اولین روز اعتصاب غذا با او صحبت کرده به این زندانی سیاسی گفته است که پیشنهاد می کنیم اعتصاب غذا را تا آخر ادامه بدهی که معنی این حرف استقبال کردن از بین رفتن شخص است.
به گفته او، وزن نسرین ستوده تا هفته قبل به ۴۳ کیلو رسیده بود و در این هفته مطمئنا چند کیلو کاهش داشته است.
رضا خندان اشاره کرده که خانم ستوده  از مدت یاد شده دوران اعتصاب غذای خود بیست روز را در سلول انفرادی «که از نظر امکانات در حد یک قبر بوده به عنوان تنبیه بابت اعتصاب غذا سپری کرده است».
تنها خواسته نسرین ستوده رفع محدودیت از فرزند ۱۲ ساله اش است. مهراوه خندان فرزند نسرین ستوده که برای او قرار ممنوع الخروجی صادر شده و مشخص نیست به چه دلیل با چنین محرومیتی مواجه شده است.
طبق توضیح همسرش «دلیل اعتصاب غذای نسرین فشار قضایی و پرونده سازی علیه او و مهراوه است به ویژه مهراوه که برای پرونده سازی و ممنوع الخروج کردن او هیچ بهانه ای هم نمی توانند بتراشند. الان او شکستن اعتصابش را منوط کرده به رفع پیگرد و ممنوع الخروجی مهراوه. در مورد پرونده  همسرش حاضر شده است فعلا نادیده بگیرد مگر اینکه بخواهند دوباره اقدامی بکنند.»
همسر این وکیل زندانی در توضیح وضعیت سلامت همسرش افزوده که «نسرین وضع جسمی اش قبل از شروع اعتصاب غذا در حدی بود که به هیچ عنوان آمادگی اعتصاب غذا را نداشت به همین خاطر در طول ۴۰ روز اول بارها کارش به بهداری زندان کشیده شد که در این اعزام ها به بهداری چندین بار مجبور شدند به او سرم تزریق کنند با وجود اینکه دادستان تهران اعتصاب غذای خانم های بند زنان را تکذیب می کرد او را به مدت ۲۰ روز به بند انفرادی انداختند که امکاناتش در حد یک قبر بود.»
رضا خندان هم چنین در صفحه فیس بوک خود توضیح داده که افت فشار خون نسرین ستوده به میزانی بوده که شخصی که در بهداری فشار خون او را اندازه گیری کرده نتوانسته اندازه اش را به او بگوید.
با وجود احساس خطر و اعلام هشدار رضا خندان، محمدجواد لاریجانی که تنها در ظاهر عنوان ریاست ستاد حقوق بشر قوه قضائیه را یدک می کشد و قبای ریاست حقوق بشری ایران بر تنش گشاد است، مدعی شده است که وضع سلامت این فرد خوب است و افزوده  که گزارشی که ما گرفتیم این است او با خانواده‌اش اخیرا ملاقات خوبی داشته و وضع مزاجی‌اش هم کاملا خوب است. ما نسبت به هر زندانی که صدمه‌ای به او وارد شود، چه با اعتصاب غذا و چه بحث‌های دیگر کاملا حساس هستیم. در مورد اتهامات ایشان چیزی که وجود داشت این بود که نظر قضات محترم مطرح بوده است.
آنچه اجازه نمی دهد کهسخنان لاریجانی حتی اندکی قابل تامل باشد جدای از مستندات و شاهدانی است که نسرین ستوده را رویت کرده و میکنند، اظهارات بی پایه و اساس گذشته ی وی است. وی پیش از نیز ادعا کرده بود که در زندان ها شکنجه ای وجود ندارد و اساسا چیزی به نام زندانی سیاسی نداریم و اظهارنظرهایی از این دست که در آن شهره است. هر روز با پرونده هایی مانند هدی صابر و ستار بهشتی سندی بر کذب بودن آن ارائه می شود.
رضا خندان در پاسخ به او گفته است: مسولین قوه ی قضاییه می توانند همه چیز را انکار کنند اما واقعیت همیشه مثل آوار بر سر کسانی که خود را به بیراهه می زنند آوار می شود. توجیه و فرافکنی و پاک کردن صورت مسئله هم مشکل را حل نخواهد کرد.
همسر نسرین ستوده چند روز پیش در صفحه فیس بوک خود نوشته بود: “قصد ایجاد نگرانی بین دوستان ندارم. احساس خطر مجبورم می کند که هشدار را داده باشم. نسرین از دیروز که وارد چهل و یکمین روز اعتصاب غذا شده است وضع جسمی اش به مرحله ی خطرناک رسیده است.
نسرین خواسته ی غیر قانونی ندارد.  او میگوید: “چرا بچه ی ۱۲ ساله ی ما را به خاطر مادر مجازات می کنید!!؟”
به گزارش کلمه، بد نیست مسوولان به جای پاسخ های کذب به نمایندگان افکار عمومی به فکر تامین خواسته این زندانی سیاسی باشند. تنها خواسته نسرین ستوده  رفع محدودیت از فرزند ۱۲ ساله اش است.
مهراوه خندان فرزند نسرین ستوده تنها ۱۲ سال ونیم دارد که با قرار ممنوع الخروجی رو به رو شده است. کلمه پیش از این گزارش داده بود که رضا خندان همسر نسرین ستوده از دریافت احضاریه ای در زندان توسط همسرش خبر داده که بر اساس آن یکشنبه ۳۱ اردیبهشت باید در شعبه ی یک دادگاه انتظامی وکلا حاضر شود. اما هفته ی پس از آن مخابره شد که ماموران تا ساعت پایانی جلسه و زمان رسیدگی دادگاه از اعزام او برای شرکت در دادگاه خودداری کردند.
تیرماه سال جاری نیز گزارش شد که مطابق احضاریه ای که از طرف شعبه دوم دادگاه انتظامی وکلا برای رسیدگی به تعلیق پروانه وکالت نسرین ستوده در زندان ابلاغ شده بود وی باید یکشنبه ۱۸ تیر ماه در محل کانون وکلای مرکز حاضر می شد. اما علی رغم حضور قضات دادگاه انتظامی وکلا و حضور خانواده و دوستان نسرین ستوده، مسئولین از اعزام او برای چندمین بار متوالی به محل دادگاه خودداری کردند.
نسرین ستوده وکیل و فعال حقوق بشر زندانی که بیش از دو سال از حکم ۶ ساله ی خود را بی آنکه حتی یک روز به مرخصی بیاید می گذراند.
در دوره اعتصاب او فعالان و دلسوزان زیادی با پیام ها و فعالیت های خود با حمایت از نسرین ستوده از وی خواسته اند که به این اعتصاب که ادامه ی آن خطرناک است پابان دهد اما وی مصر به ادامه ی آن است.
نسرین ستوده از ۱۳ شهریور ۱۳۸۹ در بازداشت است و در دادگاه به جرم “اقدام علیه امنیت ملی، تبانی و تبلیغ علیه نظام و عضویت در کانون مدافعان حقوق بشر” به تحمل ۱۱ سال حبس تعزیری، ۲۰ سال محرومیت از وکالت و ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور و به جرم تظاهر به بی حجابی به ۵۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم شده است.
این روزها جمعیت زیادی از فعالان سیاسی، روزنامه نگاران، شهروندان و .. در فضای مجازی صدای نسرین ستوده شده اند تا پیام و خواسته او را برای رفع محدودیت از فرزندش به گوش مسوولان برسانند. صدایی که تا امروز شنیده نشده و با اهمال و بی توجهی حکومت جان یک مادر را نشانه رفته است که حالا همسرش نسبت به آن اعلام خطر کرده است.
نسرین ستوده که پیشتر در پاسخ به این پرسش همسرش که تا کی اعتصاب‌ ات را ادامه خواهی داد؟ گفته است که “اعتصابم نامحدوده … میدونی نامحدود یعنی چی؟” و پاسخ رضا خندان که: “نه … نمیدونم” این روزها این سوی میله های اوین همراهان زیادی دارد از کمپین های حمایت از نسرین ستوده در فضاهای مجازی، طراحی و انتشار پوسترها، طرح ها و عکس ها ، ویدئو ها و شعارهای مختلف از وی، تغییر پروفایل های مجازی به عکس گل نسرین، طوفان توئیت ها و پست های دسته جمعی فعالان گوگل پلاس و نامه ها و یادداشت و گزارش های مختلف که در رسانه های خارجی و در بین فعالان شبکه های اجتماعی از زبان های دیگر که همه و همه در حمایت از مادری است که صدای آن را هنوز حاکمان نشنیده اند. امید که گوش شنوایی باشد پیش از آنکه دیر شود.
رضا خندان نیز از مقامات خواسته که برای رفع ممنوع الخروجی دخترشان، مهراوه خندان، اقدام کنند. او به کمپین حقوق بشر توضیح داده است: “او اولا زیر سن قانونی است دوما هیچ جرم و بهانه ای هم ندارند پرونده سازی برای یک کودک ۱۲ ساله آن هم در امنیتی ترین دادسرای ایران شاید یکی از عجیب ترین پدیده های قضایی در تمام دنیا باشد. در تمام دنیا کودکان را به بهانه مسائل اجتماعی مجازات و مورد آزار و اذیت قرار می دهند ولی در هیچ کجای دنیا یک بچه را به خاطر مادرش پرونده ی سیاسی درست نمی‌کنند. در ایران رسم است که مقامات در قبال مشکلات سکوت میکنند ولی زمانی که به حالت بحرانی وارد شد اصل موضوع را انکار میکنند که مصاحبه ی دیروز آقای جواد لاریجانی دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه در مورد وضع جسمی نسرین نشان دهنده بحرانی بودن وضعیت او است که در این مصاحبه اعلام کرده است وضع مزاجی او خوب است.”

سردارنقدی: یک سوم نیاز مرغ کشور از طریق نگهداری مرغ خانگی تامین شود / از چاههای آب برای پرورش ماهی استفاده شود


خبر آنلاین : سردار نقدی رییس سازمان بسیج مستضعفین از واردات کالاهایی که توان تولید آن در داخل کشور وجود دارد انتقاد کرد.
در ادامه گزيده اي از اظهارات سردار محمدرضا نقدی در همایش شکوه هجرت که با هدف تجلیل از گروه‌های جهادی دانشجویی برگزار شد به نقل از ايسنا مي آيد:
اینکه همه به دنبال پشت میز نشستن باشند، درست نیست. این ضد ارزش است. متاسفانه اکنون کار کردن ضدارزش شده است و بیکاری، مصرف‌گرایی تبدیل به ارزش شده است. در گذشته مردم در خانه‌های خود مرغ و خروس نگه می‌داشتند و مایحتاج خود را از این طریق تامین می‌کردند، اما امروز نگه داشتن سگ، گربه، تمساح و مار تبدیل به ارزش و شخصیت شده است. هر ایرانی باید نقش مستقیم در تولید داشته باشد و هر خانه باید مرکز تولید باشد. یکی دیگر از مولفه‌های اقتصاد مقاومتی استفاده از حداکثر ظرفیت‌ها و امکانات است. ما در کشورمان ظرفیت‌های بسیار بالایی داریم. به عنوان مثال، دوونیم میلیون هکتار زمین زیر سد هنوز لوله‌کشی نشده است تا از آنها استفاده شود. ما در بسیج قرارگاه اقتصادی راه انداخته‌ایم که این ظرفیت‌ها را با محاسبات علمی و دقیق می‌سنجیم. به عنوان مثال ما می‌توانیم یک سوم نیاز مرغ کشور را از طریق نگهداری مرغ خانگی تامین کنیم.
مولفه دیگر اقتصاد مقاومتی اصلاح الگوی مصرف است. به عنوان مثال براساس آمار رسمی 250 هزار چاه آب با مجوز در کشور داریم که اگر بتوانیم از نصف آنها برای پرورش ماهی و سایر فعالیت‌های کشاورزی استفاده کنیم، شرایط بسیار بهتر خواهد شد.
مصرف کالای داخلی و پرهیز از مصرف کالاهای خارجی از دیگر مولفه‌های اقتصاد مقاومتی است. در کشور 84 میلیون دلار واردات داریم که 30 تا 40 میلیون دلار آن بی‌خود و بی‌جهت است که اگر وارد نشود هیچ اتفاقی نمی‌افتد. به عنوان مثال 40 میلیون دلار چوب بستنی وارد کشور شده است که هیچ نیازی به ورود این قبیل کالاها نیست. متاسفانه اقلامی همچون گل‌های مصنوعی، تسبیح، سجاده، اسباب‌بازی و... که خود ما توان تولید آن را داریم از خارج وارد می‌شود. آیا ما خود نمی‌توانیم آن را تولید کنیم؟

سفر علی لاریجانی در میانه‌ی بحران سیاسی عراق


علی لاریجانی با دولتمردان و نمایندگان پارلمان عراق دیدار و گفت‌وگو کرد. رئیس مجلس ایران زمانی به عراق سفر کرده است که دولت مالکی از دو سو زیر فشار است: از سوی کردها و از سوی شیعیان افراطی.
علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی که به دعوت پارلمان عراق به این کشور سفر کرده، در نشست مشترک خبری با اسامه نجیفی، همتای عراقی خود بر "روابط برادرانه میان دو کشور" تأکید کرد.
آقای لاریجانی عراق را کشور مهمی در منطقه دانست و گفت: «این کشور از ساختار دموکراتیک برخوردار است و امروز ظرفیت بزرگی برای نقش‌آفرینی در منطقه دارد.» او همکاری‌های دو دولت همسایه را همه‌جانبه خواند و افزود: «روابط پارلمانی ایران و عراق به تقویت تعاملات دوجانبه کمک خواهد کرد.»
لاریجانی با تأکید بر حمایت جمهوری اسلامی از رژیم سوریه گفت: «باید در سوریه اصلاحات دموکراتیک صورت گیرد.» او تصریح کرد: «اصلاحات دموکراتیک در سوریه با توپ و تانک برقرار نمی‌شود». رئیس مجلس شورای اسلامی افزود: «ماجراجویی برخی کشورها، باعث رشد تروریسم در سوریه شده است.»علی لاریجانی پس از ملاقات با مقامات "مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق" با حجت‌الاسلام عمار حکیم، رئیس این مجلس دیدار و گفت‌وگو کرد و در مهمانی شام او شرکت جست.
آقای لاریجانی همچنین با نوری مالکی، نخست وزیر عراق دیدار داشت. این در شرایطی است که مالکی در روزهای اخیر زیر فشارهایی مضاعف قرار گرفته است.
حملات مقتدی صدر
مقتدی صدر، روحانی تندرو و بانفوذ عراقی در بیاناتی تند به مالکی و نیروی سیاسی او "حزب الدعوه" حمله کرد و آنها را در بیرون بردن عراق از بحران سیاسی و اقتصادی ناتوان خواند. او دولت را به فساد مالی و ناکارآمدی متهم کرد.
شبکه عربی الجزیره با استناد به بیانیه سیاسی تازه‌ای از مقتدی صدر، حملات او به دولت مالکی را بی‌سابقه خوانده است. مقتدی صدر از رفتار حکومت عراق در رابطه با کردها نیز انتقاد کرده و می‌گوید: «ما و برادران کرد بودیم که این دولت را به قدرت رساندیم اما حال به ما ظلم می‌کند و به کردها زور می‌گوید.»
مقتدی صدر مدعی است که دولت عراق ثروت ملی را هدر می دهد و به مردم ستمدیده و محروم ظلم می‌کند. او همچنین نوید داده است که "به زودی بهار عراق فرا می‌رسد تا به حکومت فساد و نزاع مذهبی و تروریسم خاتمه دهد."
رابطه پرتنش با کردها
مناسبات تنش‌آلود دولت نوری مالکی با دولت خودگردان کردستان موضوع محوری محافل سیاسی و رسانه‌های جمعی عراق است. انتظار می‌رود که به زودی هیئتی بلندپایه شامل وزرای دفاع (پیشمرگه) و داخله اقلیم کردستان برای مذاکره به بغداد سفر کند. گفته می‌شود که دو طرف مصمم هستند با همکاری امنیتی و نظامی به اختلافات خود پایان دهند.
تنش میان دولت خودگردان کردستان و دولت مرکزی عراق در روزهای اخیر و از زمانی شدت گرفت که فرماندهی ارتش عراق واحدهای نظامی تازه‌ای را به نام "نیروهای دجله" به اقلیم کردستان و به ویژه به مناطقی فرستاد که کردها آنها را "مناطق مورد نزاع" می‌دانند. گفته می‌شود که در چارچوب این عملیات ده‌ها تانک و زره‌پوش از پادگان تاجی در بغداد به شمال کشور اعزام شده‌اند.
یادآوری می‌شود که در روز ۱۶ نوامبر درگیری مسلحانه‌ای میان واحدهای پیشمرگه و نیروهای ارتش عراق در گرفت. این درگیری به خاطر تسلط بر روستای توزخورماتو بود و در جریان آن یک نفر کشته و ده نفر از قوای دولتی زخمی شدند. به دنبال این درگیری حزب دموکرات کردستان از دولت خواست که "نیروهای دجله" را از "مناطق مورد نزاع" خارج کند. دولت عراق این خواست را رد کرد.

واکنش‌های شدید به حمایت خوئینی‌ها از موسوی و کروبی


سخنان موسوی خویینی‌ها در حمایت از موسوی و کروبی و انتقاد از "دروغ‌پردازی" مسئولان، با واکنش شدید اصولگرایانی روبرو شده که او را به "همگرایی با آمریکا و اسرائیل" و "وطن‌فروشی" متهم می‌کنند.
محمد موسوی خوئینی‌ها، دبیر مجمع روحانیون مبارز و شخصیت برجسته‌ی جناح اصلاح‌طلب حکومت جمهوری اسلامی، هفتم آذرماه سخنان صریحی در مورد عدم شرکت در انتخابات و در حمایت از دو نامزد زندانی انتخابات سال ۸۸ ایراد کرد که خشم بسیاری از اصولگرایان را برانگیخته است.

تعدادی از نشریه‌های اصولگرایان، از جمله رسالت، کیهان و جوان در شماره پنج‌شنبه، ۹ آذر مطالبی را به اظهارات موسوی خوئینی‌ها اختصاص داده‌اند که شامل انتقادها و اتهام‌های سنگینی علیه دادستان کل سابق و عضو کنونی مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌شوند.

«ابراز بیزاری از موسوی یعنی چه؟»

در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی جنبش اعتراضی به نتایج اعلام شده‌ی انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ "جریان فتنه" خوانده می‌شود. مسئولان حکومتی بارها شرط حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات آینده را اعلام بیزاری از این جریان و خط کشی با میرحسین موسوی و مهدی کروبی، که در بازداشت خانگی به سر می‌برند، عنوان کرده‌اند.

موسوی خوئینی‌ها هفتم آذر در دیدار با شماری از اعضای سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار گفت: «حاکمیت امروز به جریان اصلاح طلب برچسب فتنه گر زده ... و می‌گویند اگر می‌خواهید در انتخابات شرکت کنید باید از فتنه ابراز بیزاری بجویید.»

دبیر مجمع روحانیون با طرح این پرسش که "ابراز بیزاری یعنی چه؟" می‌افزاید: «ما خودمان آقای موسوی را به عنوان کاندیدا معرفی کردیم، و او مدعی است رایش را خورده‌اند و هنوز تکلیف این مساله روشن نشده است چون یک طرف دعوا را بر کرسی نشانده‌اند و طرف دیگر را در خانه‌اش زندانی کرده‌اند، حالا ما از او برائت بجوییم تا بتوانیم در انتخابات شرکت کنیم و آنان همین داستان را دوباره تکرار کنند.»

همگرایی با "ولایت کفار و مشرکان و ملحدان"

به گزارش وب‌سایت پویش، پایگاه اینترنتی سازمان دانشجویی حزب اسلامی کار، خوئینی‌ها با ابراز تعجب از این که "فکر می‌کنند کشور را با دروغ، بهتر می‌توان اداره کرد" مسئولان را متهم می‌کند که در مورد تمام مسائل به مردم دروغ می‌گویند و منکر مشکلات و معضلاتی هستند که شهروندان می‌بینند و از آن در عذاب‌اند.

خوئینی‌ها می‌گوید: «با دروغ مشکلات معیشتی مردم حل نمی‌شود و قدرت خرید مردم افزایش پیدا نمی‌کند و فساد و اختلاس‌های چند هزار میلیاردی ریشه کن نمی‌شود. با دروغ نمی‌توان راه خدا را رفت و مردم را به راه خدا برد.»

محمد کاظم انبارلویی، سردبیر روزنامه‌ی رسالت در مقاله‌ای با عنوان "ادامه همگرایی با آمریكایی‌ها" که پنج‌شنبه، نهم آذر ماه منتشر شد نوشت: «این مواضع نشان می‌دهد آقای خوئینی‌ها و دوستانشان از مردم، نظام و انقلاب عبور كرده‌اند و ولایت كفار آمریكایی و مشركان انگلیسی و ملحدان رژیم صهیونیستی را به ولایت مومنان ترجیح می‌دهند.»

پذیرش نامزدی اصلاح‌طلبان "خیانت آشکارست"

موسوی خوئینی‌ها راه حل مشکلات کنونی ایران را انتخابات آزاد عنوان کرده بود که به باور او به کاهش فشارهای بین‌المللی نیز خواهد انجامید. او تاکید می‌کند حضور اصلاح‌طلبان با پذیرش شرط نفی گذشته و همراهان خود هیچ معنایی ندارد و سودی برای مردم در بر نخواهد داشت.

سردبیر رسالت این اظهارات را "اهانت به مسئولین نظام" و "همگرایی با آمریكا و اسرائیل" خوانده و می‌نویسد: «قطعا ورود نامزد یا نامزدهایی از این جریان به رقابت‌های سیاسی، یك خیانت آشكار به امام، نظام و مردم است و فكر نمی‌كنم كسی زیربار این خیانت برود ولو اینكه حضرات به ظاهر از فتنه و فتنه‌گری اعلام برائت كنند.»ظاهرا خوئینی‌ها چنین برخوردی را پیش بینی کرده است. او در جمع دانشجویان گفته که "اعلام برائت" به موسوی و کروبی و محمد خاتمی محدود نخواهد ماند: «تازه ول کن هم نیستند. از این سه تا که ابراز برائت کردید می‌گویند از دیگران هم ابراز برائت کنید، از آن‌ها که زندانی هستند هم ابراز برائت کنید و آخرش هم می‌گویند از خودتان و از گذشته‌تان هم اعلام بیزاری کنید. یعنی باید از همه این‌ها ابراز برائت کنید تا شما را قبول کنند. مرده شوی این قبول کردن را ببرد.»

"جاده صاف کن آمریکا و اسرائیل"

روزنامه‌ی کیهان که مسئولیتش را حسین شریعتمداری، نماینده رهبر جمهوری اسلامی بر عهده دارد نیز در شماره نهم آذر ماه خود مقاله‌ی تندی علیه خوئینی‌ها منتشر کرده و او را همچون شمار دیگری از اعضای مجمع روحانیون مبارز و میرحسین موسوی به "جاده صاف كنی آمریكا و اسرائیل و گروه‌های معاند" متهم کرده است.

مقاله نویس کیهان مانند سردبیر رسالت با انتقاد از مرزبندی نکردن موسوی خوئینی‌ها با کسانی که "علیه ولایت فقیه فحاشی كردند، و به نفع رژیم صهیونیستی شعار دادند" در پایان این مقاله نوشت: «آیا این حضرات بعد از آنهمه وطن‌فروشی و خیانت به اسلام و امام و نظام توقع دارند با سیاه بازی‌هایشان، خودی حساب شوند؟!»

همزمان با انتشار این نوشته‌ها روزنامه جوان متن گفتگو با دو عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس را منتشر کرده که اظهارات موسوی خوئینی‌ها را "خارج از عرف و دشمن شاد كن" خوانده و معتقدند: «حامیان فتنه تا زمانی كه از ملت و نظام عذرخواهی نكنند، اجازه اظهار نظر در خصوص كم و كیف انتخابات را ندارند.»

«برچسب‌ها و تهمت‌ها را مردم باور نمی‌کنند»

طی دو روز گذشته مطالب تند دیگری نیز در روزنامه‌ها و وب‌سایت‌های اصولگرایان منتشر شده که مضمونی کمابیش مشابه دارند. در برخی از این نوشته‌ها سخنان موسوی خوئینی‌ها تحریف نیز شده است.

سردبیر رسالت با حذف بخشی از اظهارات خوئینی‌ها که گفته "برجسب فتنه‌گری" را حکومت به اصلاح‌طلبان زده، می‌نویسد سخنان او در مورد بی‌معنا بودن در خواست "اعلام بیزاری از فتنه‌گران" به این معناست "كه آنها قبول داشتند در انتخابات فتنه‌گری كردند."

دبیر مجمع روحانیون مبارز در دیدار روز سه‌شنبه، ۷ آذر با دانشجویان پیشاپیش از "رواج تهمت و دروغ در فضای جامعه" انتقاد کرد و خطاب به منتقدان گفت: «آدم باید خودش فضیلت داشته باشد وگرنه اینکه هی بگویید فلانی بد است، فلانی فتنه‌گر است، فلانی صهیونیست است، فلانی آمریکایی است و فلانی چیست و فلانی چیست و غیره برای شما سودی نخواهد داشت، حتی اگر مردم باور کنند، و البته از بس دروغ گفته‌اید آن را هم باور نمی‌کنند.»

فشارها بر خانواده میرحسین موسوی افزایش یافته است


وب‌سایت کلمه از افزایش فشار و تهدید به خانواده و نزدیکان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، از رهبران مخالفان حکومت ایران خبر داده است. برای یکی از دختران آنها پرونده‌سازی شده است.
سایت کلمه نوشته است که فشارهای شغلی، از جمله رایج ترین موارد آزار خانواده میرحسین موسوی بوده است. از اخراج از محل کار یا پرونده سازی گرفته، تا ممانعت از تدریس در دانشگاه و یا جلوگیری از چاپ کتاب و کار پژوهشی. سایت کلمه هم‌چنین به مواردی مانند "جا به جایی‌ها و اذیت‌های خاص اداری و حتی پیگیری و بازجویی از مسئولان ادارات محل اشتغال آنها" اشاره کرده است.

به گزارش کلمه فشارها بر فرزندان زهرا رهنورد و میرحسین موسوی با "تماس تلفنی تهدیدآمیز و ممنوع‌الملاقات‌شدن" یکی از دختران او آغاز شد. اخیرا این فشارها بر او شدت بیشتری گرفته و از سوی "هیات تخلفات اداری وزارت علوم با او تماس تهدیدآمیزی گرفته شده تا پرونده سازی دو سال قبل علیه وی، دوباره به جریان بیفتد".

"کلمه" این برخوردها را بخشی از "رفتارهای غیر انسانی و بی‌اخلاقی‌های مکرر" بویژه در سه سال اخیر دانسته و نوشته است که این گونه اقدامات "به رویه‌ای متداول در برخورد ماموران امنیتی" با خانواده زندانیان سیاسی تبدیل شده است.

خودداری از رسانه‌ای کردن بدرفتاری‌ها

بنا بر گزارش سایت کلمه خانواده موسوی تا کنون از رسانه‌ای کردن جزئیات بسیاری از رفتارهای صورت گرفته، پرهیز کرده‌اند. اما اکنون به نظر می‌رسد که تهدیدها در حال عملی شدن هستند و ماموران امنیتی که با دختر خانواده موسوی تماس گرفته‌اند، «پیشاپیش حکم را هم به طور شفاهی صادر کرده و گفته‌اند که حکم مورد نظر در هر حال، حتی اگر خانم موسوی این پرونده را نپذیرد، صادر خواهد شد و عدم پذیرش محتویات این پرونده نیز به معنی چشم پوشی او از حق قانونی بعدی خودش تلقی خواهد شد".میرحسین موسوی و مهدی کروبی که هردو در انتخابات سال ۱۳۸۸ نامزد ریاست جمهوری شده بودند، به دنبال بالا گرفتن اعتراضات به نتیج اعلام‌شده انتخابات، همراه با همسران‌شان در حصر خانگی قرار گرفتند. فاطمه کروبی همسر مهدی کروبی تابستان گذشته از حصر خانگی بیرون آمد، اما هر دوی آنها و نیز زهرا رهنورد، همسر میرحسین موسوی بیش از ۲۱ ماه است که در بازداشت به سر می‌برند.

تهدید به دنبال اعتراض

در هفته‌های اخیر وضع جسمی مهدی کروبی و میرحسین موسوی خوب نبوده است. هر دو بطور ناگهانی به بیمارستان انتقال داده و ساعاتی را در بیمارستان گذرانده‌اند. خانواده‌های موسوی و کروبی از مقامات ایران خواستند که امکان بررسی وضعیت جسمانی آنها توسط یک "پزشک معتمد" فراهم آورند.

خانواده این دو چهره مخالف حکومت علاوه بر نگرانی از وضع والدین‌شان، خود نیز در معرض فشارهای مداومی هستند که زندگی و شغل‌شان را تهدید می‌کند. سال گذشته و در آستانه سالگرد حبس خانگی میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی، فرزندان آن‌ها در نامه‌ای مشترک به حبس «غیرقانونی و غیرانسانی» آنان اعتراض کردند.

به دنبال این اعتراض ماموران امنیتی به دختران میرحسین موسوی و زهرا رهنورد گفته بودند که «آنها را به مکانی منتقل خواهند کرد که هیچ کس از محل نگهداری و وضعیت شان خبردار نشود.»

واکنش وزیر ارشاد به اولتیماتوم سینماداران: سینماها تعطیل شد هم شد؛ تلویزیون داریم و نگرانی نداریم!


کلمه – گروه فرهنگی: وزیر ارشاد دولت احمدی نژاد پاسخ سرراستی به نگرانی اهالی سینما داده است. سینماداران تهدید کرده بودند که روند فعلی را تحمل نخواهند کرد و تعطیل می کنند؛ حسینی حالا آب پاکی را روی دست آنها و همه ریخته و از چنین اتفاقی استقبال کرده است! این عین جملاتی است که او بر زبان رانده: “هیچ نگرانی بابت تعطیلی سینما نداریم؛ چراکه گزینه های دیگری همانند برنامه های تلویزیونی و فیلم های نمایش خانگی وجود دارد و می توان با این موارد اقداماتی را انجام داد.” این سخنان عالی ترین مدیر فرهنگی جمهوری اسلامی است.
به گزارش کلمه، وضعیت بحرانی متاثر از مدیریت اشخاصی همچون حسینی و شمقدری و سجادپور در وزارت ارشاد و سازمان سینمایی، بار دیگر نام آنها را به سبب عملکرد سوء و فضای تیره و تاری که در حوزه سینما رقم زده اند، بر سر زبان ها انداخته است. سوء مدیریت این مدیران دولت احمدی نژاد حالا سینماداران را به نقطه ای رسانده که با اشاره به بحران کاهش و ریزش شدید مخاطب، عدم اکران فیلم های مناسب و هزینه های سرسام آور و شرایط بد اقتصادی، می گویند دیگر توان ادامه حیات ندارند و امکان انعقاد قرارداد با کلیه دفاتر پخش برای اکران فیلم را از دست داده اند.
اعلام مشکلات فوق، با این ضرب الاجل همراه بوده است که چنانچه تا مدت ۱۵ روز تدابیر و تصمیماتی جهت رفع مشکلات عدیده که گریبان گیر سینماداران شده؛ اتخاذ نشود، به ناچار کل سینماهای کشور به خصوص سینماهای بخش خصوصی یکجا تعطیل خواهند شد.
با این وجود مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیران سازمان سینمایی به‌ رغم گذشت ۲ هفته از ارسال این نامه هشدارآمیز، هیچ واکنشی به این درخواست سینماداران نشان نداده‌ اند.
تنها واکنش به هشدارهای اخیر سینماداران، در اظهارنظر شخص وزیر ارشاد خلاصه می شود که با یک جمله، گویی تیر خلاص را به پیکر در حال احتضار سینماهای کشور شلیک کرده است. سید محمد حسینی گفته است: نگران تعطیلی سینما نیستیم، چون تلویزیون داریم!
اظهارنظر حسینی، در کنار عملکرد منفی قبلی و آثار سوء آن، نام او را این بار به جهت اعتماد به نفس بالا نیز مورد توجه قرار داده که با خوشحالی عجیبی از وجود تلویزیون و مخاطبان آن سخن می گوید. او اما جزییاتی از تعداد مخاطبان تلویزیون ارائه نکرده و به گزارش ها و آمارهای موجود نیز اشاره نکرده است که می گویند صدا و سیما با بالاترین ریزش مخاطب طی سال های اخیر رو به رو شده است.
اولتیماتوم ۱۵ روزه سینماگران و واکنش دولت به آن
ماجرای سینماداران از آنجا آغاز شد که انجمن سینماداران به تازگی نامه‌ای را به ریاست سازمان سینمایی ارسال کرده‌اند مبنی‌بر اینکه به دلیل شرایط بد اقتصادی دیگر فیلم اکران نمی‌کنند و در آن تاکید کرده‌اند که بعد از پایان اکران چهار فیلم جدید که از ۸ آذر ماه روی پرده خواهند رفت، دیگر هیچ فیلمی با ادامه این وضعیت نمایش نمی‌دهند.
طبق اعلام قبلی شورای صنفی اکران از چهارشنبه (۸ آذرماه) چهار فیلم “من مادر هستم” (فریدون جیرانی)، “بی‌خود و بی‌جهت” (عبدالرضا کاهانی)، “زندگی خصوصی آقا و خانم میم”(روح‌الله حجازی) و “پله آخر”(علی مصفا) روانه پرده سینماها خواهند شد و در صورت عدم حل معضل سینماداران پس از این آثار احتمالاً شاهد تعطیلی سینماها خواهیم بود.
در این نامه آمده است: “در مورخ ۲۳ آبان ۹۱ با حضور در مجلس انجمن سینماداران ایران همگی ما سینما داران تهران و شهرستان اعلام می داریم باتوجه به کاهش و بحران شدید ریزش مخاطب و عدم اکران فیلم‌های مناسب و هزینه‌های جاری سرسام آور، نگهداری سالن‌های سینما و اکران فیلم از اوایل سال جاری با وضعیت بحرانی و شرایط بد اقتصادی مواجه شده‌ایم که متعاقب آن دیگر توان ادامه این شرایط را نداریم و از این تاریخ به بعد انعقاد قرارداد با کلیه دفاتر پخش از اکران فیلم و پرداخت عوارض و مالیات‌های غیرمنصفانه که تحمیل شده به سینماها معذوریم و چنانچه تا مدت ۱۵ روز تدابیر و تصمیماتی جهت رفع مشکلات عدیده که گریبان گیر سینماداران شده؛ اتخاذ نگردد، ناچارا کل سینماهای کشور به خصوص سینماهای بخش خصوصی یکجا تعطیل خواهند شد.”
واکنش عجیب وزیر ارشاد: سینما نباشد، تلویزیون که هست!
با این حال حسینی در واکنش به این نامه و درباره صادر نشدن مجوز اکران برای برخی از فیلم ها، بدون هیچ گونه نگرانی از تعطیلی سینماها به خبرگزاری مهر گفته است: هیچ نگرانی بابت تعطیلی سینما نداریم؛ چراکه گزینه های دیگری همانند برنامه های تلویزیونی و فیلم های نمایش خانگی وجود دارد و می توان با این موارد اقداماتی را انجام داد.
او در ادامه، در سخنان بی ربط با استفاده ابزاری از ارزشهای انقلاب و دفاع مقدس برای توجیه سوء مدیریت خود، افزوده است: ضمن اینکه فیلم های متعدد دیگری از جمله فیلم شهید چمران در دست ساخت است که از افتخارات ما محسوب می شود و می تواند جایگزین این فیلم‌ها شود.
وزیر ارشاد اما اشاره ای به گله مندی فراوان اهالی سینما که خاطره تلخ تعطیلی خانه سینما را از این دولت در خاطره دارند، نکرده و در این باره نیز سخنی به میان نیاورده است که سرنوشت بازیگران و کارگردانان سینمایی در ایامی که حذف صورت مساله جایگزین حل مسائل و مشکلات شده است،  به کجا ختم خواهد شد.
آمارهای تکان دهنده از وضعیت بحرانی سینما
اما در پی نامه سینماداران، اظهارات اهالی سینما از بحرانی تر بودن وضع نسبت به آنچه گفته می شود، خبر می دهد. به طوری که هادی منبتی مدیر پردیس سینمایی ملت به مهر گفته است: در ۶ ماه نخست سال جاری یک سوم از مخاطب سینما را نسبت به سال گذشته از دست داده‌ایم و با توجه به شرایطی که تا پایان سال داریم امیدی به بهبود شرایط فعلی نیست.
به گفته وی، سیر نزولی کاهش مخاطب در سال جاری به دلیل گرانی و بالا رفتن تورم و وجود مشکلات اقتصادی است و از آنجا که با بالا رفتن هزینه‌های زندگی و فشار به خانواده‌ها، نخستین پدیده‌ای که از سبد خرید آنها حذف می‌شود محصولات فرهنگی است؛ سینما هم در شرایط فعلی از این سبد حذف شده‌است. البته این معضل در حوزه کتاب و کتابخوانی بیش از سینما است.
محمدقاصد اشرفی، رئیس هیات‌مدیره انجمن سینماداران هم به جام جم گفته است: از ابتدای سال جاری با توجه به بحران‌هایی که در سینما داشتیم، تماشاگر کمتر به سینما می‌رود. این‌که سالن سینما خالی از مخاطب است، از هزینه‌های سینمادار کم نمی‌کند. سینمادار با داشتن دو یا ۲۰۰ نفر تماشاچی هم باید حقوق پرسنل، هزینه آب و برق و گاز را بپردازد.
وی به تاکید بر اینکه سینماداران دیگر توان پرداخت حداقل هزینه‌های خود را هم ندارند، به یک نمونه اشاره می کند: سینما «ماندانا» با داشتن چهار سالن سینما و صرف هزینه‌های بازسازی، از ابتدای سال تاکنون به طور میانگین هر سئانس ۳۱ تماشاچی داشته است. این آمار برای یک‌سینمای چند سالنه در منطقه پرجمعیت تهران بسیار پایین است. وقتی سالن‌های یک سینما مجموعا ۸۰۰ صندلی دارد، شما به عمق‌فاجعه پی می‌برید. بالا بودن هزینه‌ اداره یک سالن سینما و در نظر گرفته نشدن حمایت‌های نمایش، باعث شده که سینمادار بخش خصوصی به بحران برسد.
نگرانی های مشترک سینماداران و سینماگران
اشرفی در خصوص سینماهای شهرستانی هم گفته است: اوضاع سینماهای شهرستان به مراتب بدتر است. سینماهای شهرستان اغلب تک سالنه هستند و نمی‌توانند تنوع فیلم داشته باشند تا مخاطب را به سینما بکشانند، به همین دلیل اغلب سالن‌ها با مشکل روبه‌روست. از سوی دیگر کپی غیرمجاز فیلم‌های سینمایی در شهرستان بیشتر از تهران است و در کاهش تعداد مخاطبان تاثیر می‌گذارد.
حبیب کاوش سخنگوی شورای صنفی نمایش نیز درباره مشکلات اقتصادی سینماها و صنعت سینما در گفت و گو با خبرگزاری مهر اظهار امیدواری کرده که کمیسیون فرهنگی و دولت برای برطرف شدن این مشکل حمایت‌های لازم را انجام دهند؛ زیرا به گفته وی، در غیر این صورت دیگر هیچ سالن سینمایی نخواهیم داشت و جشنواره فجر نیز بدون سالن نمایش می‌ماند.
از سویی رامبد جوان درباره هشدار سینماداران نسبت به تعطیلی سینماها به سایت فرارو گفته است: «به نظر من باید همین اتفاق روی می داد. یعنی باید سینماداران بگویند ما نمایش نمی دهیم، فیلمسازان بگویند ما فیلم نمی سازیم و … تا تکلیف روشن شود. شما ببینید هر سال تعداد فیلم هایی تولید شده کم می شود و تعداد فیلم هایی که اکران می شود نیز کاهش می یابد. از آن طرف حوزه هنری ساز خود را می زند و ارشاد نیز کار خود را می کند و این وسط فقط تعدادی از فیلم ها در حال نابود شدن هستند.»
او گفته است: «من در این باره واقعا چیزی ندارم بگویم و به نظرم درباره این مسئله باید کار کارشناسی شود. از یکسو سینماداران حق دارند و اوضاع اقتصادی وخیم است، اما از سوی دیگر افزایش قیمت بلیط سینما نیز باعث فشار به تماشاگران می شود. یعنی اوضاع آنقدر خراب است که هزینه کردن برای رفتن به سینما کم کم از سبد خانوار خارج شده است.»
پیش از این هم احمد میرعلایی، مدیر بنیاد سینمائی فارابی با اعلام اینکه  نگاتیو و پوزتیو موجود “فقط تا جشنواره فجر” جوابگو است، به خبرگزاری مهر گفته بود: “پوزتیو و نگاتیو از فهرست کالاهای اصلی خارج شده و به همین دلیل به آن ارز اختصاص داده نمی شود.”
مدیر بنیاد فارابی هشدار داده بود که  ”اگر این معضل برطرف نشود قطعا به مشکل برمی‌خوریم. این امر را نمی‌توان در دو یا سه هفته محقق کرد، بلکه برای اینکه بحرانی در این زمینه نداشته باشیم قطعا باید از حالا فکر کنیم.”
رامبد جوان: شرایط فیلمسازی در کشور ترسناک شده
رامبد جوان که شرایط کنونی فیلمسازی در کشور را ترسناک توصیف کرده، گفته است: « من خودم اکنون پروانه ساخت گرفتم. حالا اولا انقدر هزینه ها زیاد شده که نمی دانم باید با چه عددی فیلم را جمع کرد. هر روز هم که قیمت همه چیز در حال تغییر است. عوامل را می خواهیم جمع کنیم، می گویند قراردادی که چهار ماه پیش بستند اکنون ارزش ریالی آن نصف شده است که درست هم می گویند و آنها هم باید زندگی خود را اداره کنند. حالا بر فرض این عوامل را جمع کردیم و فیلم را ساختیم؛ آیا این فیلم اکران می شود؟ آیا اکران نمی شود؟ آیا با شرایط خوبی اکران می شود؟ آیا حوزه جلوی آن می ایستد؟ آیا ارشاد از فیلم حمایت می کند؟ آیا سینما تعطیل می شود یا نمی شود؟ من اصلا نمی دانم می خواهم چکار کنم.
او با اعلام اینکه  این هشدار واقعا جدی است و باید جدی هم گرفته شود.، در پاسخ به این سوال که اگر مسئولین دولتی از بسته شدن سینماها استقبال کردند چه باید کرد؟، گفت: «یعنی واقعا می توان فکر کرد سینماهای کشور رسما تعطیل شود و هیچ اتفاقی نیفتد؟! همچین چیزی امکان دارد؟!»
این در حالی است که این موضوع با استقبال مسوولان وزارت ارشاد همراه شده است، به طوری که وزیر آن اعلام می کند نگران تعطیلی سینما نیستیم، چون تلویزیون داریم!
رامبد جوان در ادامه انتقادهای خود  افزود: «من اصلا نمی فهمم چرا یک متولی درستی پشت سر این ماجرا نمی ایستد. یعنی در حالی که وزارت ارشاد ارگان و سازمانی است که وظیفه آن حمایت درست از سینما می باشد؛ اما از سوی دیگر حوزه هنری برای خود شرایطی تعیین می کند و مقابل ارشاد می ایستد.پس یک نفر باید بیاید که بزرگتر از وزارت ارشاد باشد و بگوید دعوا نکنید، فیلم ها در حال نابود شدن است، اهداف فرهنگی کشور از طریق سینما در حال نابود شدن است.»
این کارگردان سینما تاکید کرد: «لذا به نظر من یکی بزرگتر از ارشاد و حوزه هنری باید بیاید و این مسئله را حل کند.»
او ضمن آن اشاره کرد: «واقعا اوضاع خیلی خراب است. لذا به نظر من ممکن است با تهدیدهای اینچنینی که صنف سینماداران کردند و اگر آن را عملی کنند و رسما سینماها تعطیل شود، شاید اتفاقی بیفتد. لذا من فکر می کنم یکی باید مسئله را سفت می گرفت که اکنون باید به سینماداران دست مریزاد گفت که سفت گرفتند و گرنه ما جماعت فیلم ساز اصلا بلد نیستیم یقه گیری کنیم. ولی امیدواریم مسئله همین جا ختم به خیر شود و نوبت به ما نرسد که وسط بیاییم.»
خانه سینما را که بستند؛ فیلم هم نسازیم؟
رامبد جوان گفته است: «سینما وقتی تعطیل شود، سینماداران تا جایی می توانند تحمل کنند، چون ملک و سرمایه آنها خوابیده است. لذا اکنون در حال تهدید هستند چرا که برای آنها لذت بخش نیست که این فضای تجاری و درآمدزا تعطیل شود. اما چه کاری از ما بر می آید؟ خانه سینما را که به هر بهانه ای تعطیل کردید؛ خب اما فیلم سازی که تعطیل نشده بود. حالا فیلم بسازیم کجا باید نمایش بدهیم؟ پس بعد ما باید وسط بیاییم. ما و طرفداران سینما وسط بیایند.»
وی با بیان اینکه اگر فیلم تولید نشود مجلات سینمایی تعطیل می شوند و تمام کسانی که از طریق تبلیغات فیلم کسب درآمد می کردند و نیز پخش کننده های فیلم نابود می شوند گفت: «پس صدای همه اینها و طرفداران سینما بلند خواهد شد که بالاخره تکلیف را روشن کنند. اینکه روش مدیریت نیست.»
رامبد جوان کارگردان و بازیگر سینما و تلویزیون با انتقاد از شرایط موجود گفته است: «اکنون کار کردن خیلی سخت شده است. از سوی دیگر ما که کار دیگری بلد نیستیم. اگر من فیلم نسازم یا بازی نکنم چکار کنم؟ زندگی خودم را چطور بگذرانم. من اصلا کار دیگری بلد نیستم و هیچ وقت به فکر انجام کار دیگری نبودم. بروم رستوران یا کافی شاپ بزنم؟ که چه بشود؟ خیلی های بلدند رستوران و کافی شاپ بزنند، ولی همه که بلد نیستند فیلم بسازند.»
وی ادامه داد: «من خیلی علاقه ندارم در این باره صحبت کنم، ولی وضعیتی که از چند وقت پیش شروع شده همین مسیر (تعطیلی سینماها) را برای آن می توان پیش بینی کرد.»
دولت فعلی از تعطیلی سینماها استقبال هم می کند
همچنین امیرحسین علم‌الهدی کارشناس حوزه توزیع و اکران سینما نیز با اشاره به نامه انجمن سینماداران مبنی بر وضعیت نامناسب سالن‌ها و تهدید به تعطیلی سینماها، ابراز کرد: این دولت از تعطیلی سینماها استقبال هم می‌کند. به گزارش مهر، در متن یادداشت علم‌الهدی درباره وضعیت نابسمان سینمای ایران آمده است:
خیلی نباید از این بحث انحرافی شورای اکران اتحادیه تهیه‌کنندگان (که اتحادیه۲ می‌خوانندش)، تعجب کرد! سال پیش عرض کرده بودم که سینمای ایران به جایی می‌رسد که کسانی که سینما را به این جا رسانده‌اند بالاخره می‌گویند: «کی بود کی بود من نبودم!» عرض کرده بودم که مجموع سیاست‌گذاری‌های متولیان سینمایی و صنف‌های ساختگی‌شان قطار سینمای ایران را که با ریل‌های تازه اما کج و معوج به ته دره خواهند رساند! می‌دانستیم که با اجرای نسنجیده هدفمند کردن یارانه‌ها سینما اولین قربانی حوزه فرهنگ خواهد بود! می‌دانستیم که هیچ طرح و سیاستی نیست به جز زمین‌گیر کردن سینمای نجیب ایران اسلامی!
همانگونه که با فروش میلیاردی چند فیلم (رقم دستمالی شده چند ساله سینمای ایران که آب از دهان آمارسازان دروغین آویزان می‌کند) به دروغ فروش ۱۸ میلیارد تومانی سینماهای تهران در سال ۸۹ را ۹ میلیارد ‌خواندند تا بگویند در سال ۹۰ فروش را به ۲۲ میلیارد رسانده‌اند و رشد ۱۲۰ درصدی داشته‌اند! این سرابی شد برای متولیان ناکارآمد سینمایی ایران که ناتوانایی‌هایشان را در پس این ارقام (بدون توجه به تعداد واقعی مخاطب) پنهان سازند! سال گذشته مشخص بود که امسال نمی‌توان به سینمای نحیف ایران امید چندانی داشت! مجموع تولیدات نازل جشنواره ۳۰ فجر آینه تمام قدی بود که توان سیاستگذاران را عیان ساخت! آش اینقدر شور شده که حتی سینماداران هم برای برون رفت از وضعیت فعلی بدنبال حذف عوارض شهرداری و مالیات بر ارزش افزوده (که از جیب مخاطب در سینماهای پرفروش پرداخت می‌شود) هستند.
بر فرض از همین امروز هم اگر این عوارض و مالیات حذف شود چه دردی از سینمای ایران دوا خواهد کرد. شیپورتان را از سر گشاد دارید می‌نوازید! مگر غیر از این است که سینما با مخاطب معنا می‌شود، خب چرا صغرا و کبرا می‌چینید؛ بفرمایید که سازمان سینمایی‌ پول یکی از فیلم‌های به اصطلاح فاخرش را به شما بدهد تا چراغ سینمای‌تان روشن بماند، حال اگر مخاطب نبود هم نبود! مگر فرقی هم می‌کند برای شما که طی سالیان گذشته با همراهی‌تان با سیاست‌های نابخردانه متولیان دولتی و مثلاً صنفی در این وضعیت شریک بوده‌اید و حال شده‌اید طلب‌کار!
مگر سکوت و همراهی‌تان با آدم‌های فرصت‌طلب اطرافتان منجر به وضعیت فعلی سینما نشده است! مگر طی ۳ سال اخیر بجز پر کردن صندلی‌های شورای به اصطلاح صنفی نمایش، کار دیگری کرده‌اید که حال کاسه چه کنم چه کنم دست گرفته‌اید! چند سال است که در نهان و عیان می‌گوییم که این روش مدیریت ره به ترکستان می‌برد و سینماداران بازنده اصلی حوزه تولید و توزیع و نمایش هستند و دیدید که همینطورهم شد!
اعتراض دیرهنگام و سوخته‌تان از زبان سخنگوی شورایی بیرون آمده‌است که طی سالیان گذشته شورای متبوعش ۲ نفره و حتی تکنفره مدیریت شد و شماها که سهم ۵۰ درصدی در سینمای ایران داشته‌اید را به فرمانبرهایی تبدیل کرده‌اند که حال باید حقانیت خود را از گلوی کسانی بیرون بیاورید که خود با فیلم‌های توقیفی، نازل و بیانیه‌های توهین آمیز و حذف افراد کاردان و عدم تعامل با سینماگران اندیشمند سهم زیادی در این شرایط نابسامان داشته‌اند!
متولی شماها در دولت که اخیراً به معاونت سازمان جدیدالتاسیس نیز رسیده است که با مصاحبه‌های طنزآمیزش طی سالیان اخیر شهره عام و خاص است فرموده‌اند که در حال حل مسایل و مشکلات سینماها هستیم و ناخودآگاه یاد صحبت‌های سال ۸۹ و ۹۰ و این ۸ ماهه امسال ایشان افتادم که همیشه در حال حل مشکلات است و روند خوب سینما را دارند مدیریت می‌کنند! خدا ایشان را از فضای مجازی روند خوب سینمای ایران نگیرید! ای کاش بیانیه نمی‌دادید و همچنان در خفا صندلی‌های شورای صنفی نمایش را پر می‌کردید و نظاره‌گر وضعیت بحرانی سینمای ایران بودید که بر شما ایرادی نبود و این وضعیت خیلی بهتر بود تا نوشدارو پس از مرگ سهراب!
سینماداران در زمانی که مردم سینما را از سبد خانوارشان حذف کرده‌اند و دیگر نه فیلم‌های نازل و نه سینماهای سرد و خلوت را نمی‌خواهند تازه یادشان افتاده است که بگویند: « با توجه به کاهش و بحران شدید ریزش مخاطب و عدم اکران فیلم‌های مناسب و هزینه‌های جاری سرسام‌آور، نگهداری سالن‌های سینما و اکران فیلم‌ها از اوایل سال جاری با وضعیت بحرانی و شرایط بد اقتصادی مواجه شده‌ایم که متعاقب آن دیگر توان ادامه این شرایط را نداریم.»
خب فکر می‌کنید اگر سینما تعطیل شود، اتفاقی خواهد افتاد. باور کنید اتفاقی توسط این دولت نخواهد افتاد و شاید استقبال هم بکند از این تعطیلی! مگر یادتان رفته‌است مشاور هنری رییس [دولت] در دولت نهم چه فرمودند: «اگر سینما هم نداشته باشیم خیلی مهم نیست خیلی از کشورها سینما ندارند و دارند با تلویزیون منویات فرهنگی‌شان را اجرا می‌کنند» (نقل به مضمون) خب این سخن امروز دارد جامه عمل می‌پوشد! اگراعتراضی دارید به عملکرد خودتان ببخشید با ندانم کاری‌هایتان ۴ سال هم دیر آمده‌اید.

فردا؛ مراسم چهلم استاد احمد قابل در مشهد

مراسم 
چهلم درگذشت احمد قابل، دین پژوه و شاگرد آیت الله منتظری فردا جمعه، مصادف با دهم آذر ماه در مشهد برگزار می شود.
به گزارش کلمه، احمد قابل، پژوهشگر نواندیش دینی که از شاگردان برجسته مرحوم آیت الله منتظری بود، اول آبان ماه سال جاری پس از یک دوره بیماری جان به جان آفرین تسلیم کرد. این محقق نواندیش دینی، آذر ماه ٨٨ در حالی که بعد از فوت آیت الله العظمی منتظری برای مراسم تشییع او از مشهد به قم سفر می‌کرد، بازداشت شد.
وی طی سال های اخیر بارها به دلیل انتقادات خود به حاکمیت، مورد بازداشت و تهدید قرار گرفته بود و در یکی از آخرین بازداشت هایش دچار بیماری و مشکلات مغزی حاد شده است و پزشکان از وجود تومور در مغز وی خبر دادند. از موارد اتهامی احمد قابل، می توان به سخنرانی های وی در مشهد، نجف آباد و فریمان و همچنین مصاحبه های وی با رسانه های خبری و انتقاد از سیاست های نظام اشاره کرد.
پس از درگذشت این رزمنده هشت سال دفاع مقدس، ماموران امنیتی مانع از برگزاری مراسم بزرگداشت وی در تهران شدند.
اینک همزمان با چهلم این دین پژوه، خانواده احمد قابل در اطلاعیه ای نوشته است:
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین و علی الارواح التی حلت بفنائک
چهل روز از غروب آزادمردی دلیر گذشت
چهل روز از خاموشی فریادگر حقوق ملت گذشت
چهل روز از سکوت صدای رسای اسلام رحمانی و عقلانی گذشت
چهل روز از تجربه تلخ بدون احمد گذشت
اینک یاد و خاطره اش را در چهلمین روز درگذشتش گرامی می داریم: جمعه ۱۰ آذرماه برابر با ۱۵ محرم ساعت ۹:۳۰ تا ۱۱:۳۰صبح
مشهد خیابان امام خمینی، بعد از میدان ۱۰ دی، کوچه انصارالحسین و ساعت ۱۳:۳۰ عصر بر مزارش در بهشت رضا بلوک ۳۲ گرد هم می آییم.

صداوسیما در مسیر طالبانیزم/ ممنوعیت گفت و گوی زن و مرد در مسابقات تلفنی


از این پس در مسابقات تلفنی تلویزیون جمهوری اسلامی، مجریان مرد حتی مجاز به صحبت تلفنی با شرکت کنندگان زن نیستند، و بالعکس!
به گزارش بانی فیلم، بعد از قانون اخیر تلویزیون مبنی بر آنکه مجریان مرد و زن در برنامه های ترکیبی نباید با مهمان جنس مخالف رو به رو شوند و به صحبت بپردازند، به تازگی یک دستورالعمل جدید نیز در همین باره صادر شده است. دستوری که تا حدودی غیر منطقی به نظر می‌رسد و احتمالاً اجرای آن با معذوریت‌هایی از سوی برنامه سازان مواجه خواهد شد.
هر چند قانون قبلی نیز بیشتر در پنج شبکه اصلی رعایت می‌شود و شبکه های استانی و حتی شبکه های تازه تأسیس سیما نیز چندان الزامی برای در نظر گرفتن آن ندارند. اما در دستورالعمل جدید از سازندگان مسابقات تلفنی خواسته شده تا مجریان مرد، پاسخگوی شرکت کنندگان مونث نباشد و بالعکس.‌
اگر اجرای این قانون با جدیت پیگیری شود، مسابقاتی چون «اتاق فرمان» شبکه سه یا «دو راهی» شبکه دو که به ترتیب از مجری مرد و زن بهره می‌برند، از یک مجری دیگر نیز دعوت به همکاری کنند، اما بد نیست بدانید قانون قبلی که همچنان در حال اجراست، اخیراً موجب شده تا شرکت یک مهمان خانم در یکی از برنامه‌های زنده شبکه سه که یک آقا اجرای آن را بر عهده دارد، با وجود حاضر بودن وی در استودیو منتفی شود.
وی که از جمله بازیگران شناخته شده سینما و تلویزیون و همسر وی نیز گریمور و بازیگر است، در پشت صحنه برنامه حاضر بوده اما به وی اطلاع می‌دهند که امکان حضور او در مقابل دوربین وجود ندارد و از او عذرخواهی کرده‌اند.

تاجزاده: راه آزادی قدس از انتخابات آزاد می‌گذرد، نه از سیطره نظامیان بر سیاست


سید مصطفی تاجزاده معتقد است به همان اندازه که مناطق مختلف ترکیه و همسایگانش، حتی تا بوسنی و غزه، از انتخابات آزاد در این کشور بهره مند شده اند، مردم مظلوم بحرین نیز از کودتای انتخاباتی در ایران متضرر شده اند و در این سوی خلیج فارس یک دموکراسی بزرگ وجود ندارد که به یاری معنوی و سیاسی دموکراسی خواهان بحرینی برسد.
به گزارش کلمه، این زندانی سیاسی عضو جبهه مشارکت در نامه ای به مناسبت چهاردهمین سالگرد تاسیس این حزب که مخاطب آن محسن میردامادی دبیرکل حزب مشارکت است که او نیز هم اکنون در زندان است، تحلیل خود را از حوادث اخیر منطقه با تاکید ویژه بر نقش ایران و ترکیه بیان کرده است.
وی با اشاره به نقش مثبتی که ترکیه در بحران بحرین ایفا کرده و پرسشی که نسل کشی حزب بعث سوریه در برابر همه کشورهای منطقه قرار داده است، به تبلیغات رسانه های صهیونیستی که می کوشند انتخابات آزاد و فراگیر در ترکیه را به عظمت طلبی و عثمانیگری ربط دهند اشاره می کند و می نویسد: مسلمانان منطقه پیام دیگری از دموکراسی ترکیه دریافتند که راه آزادسازی قدس نه از طریق سیطره نظامیان بر عرصه سیاسی (که بیش از نیم قرن به نام اولویت مبارزه با دشمن صهیونیستی توجیه می شد و یک وجب از اراضی اشغالی را آزاد نکرد) بلکه از صندوق های انتخابات آزاد و فارغ از سلطه نظامیان می گذرد.
تاجزاده بهار عربی را نیز واکنشی به نیم قرن سلطه نظامیان بر سیاست در این کشورها بر می شمرد و با اشاره به اینکه ترکیه در زمینه عبور از نظامیان و حرکت به سمت دموکراسی، الگو و حال آنکه ایران عبرت کشورهای منطقه شده، معتقد است که فراتر از تناظع شیعه- سنی و عثمانی- ایرانی، باید به یک رقابت سالم در زمینه دموکراسی فکر کرد.
وی تاکید می کند: من سخت شیفته مراجع بنیان گذار و مؤسس مشروطیت ایران هستم که شور و هیجانی رمانتیک در قبال آزادی خواهان ترک که آنان را «احرار عثمانی» می خواندند، داشتند و به مراتب بیش از بسیاری از روحانیون و دانشگاهیان امروز منطقه نسبت به سرشت و اهمیت فراملی دموکراسی آگاه بودند… امروزه ما برای پشت سر گذاشتن خطر تنازع فرقه ای و برای تبدیل کردن بهار عربی به فرصتی جدید برای پایه گذاری یک صلح پایدار، سخت نیازمند احیای همان آگاهی های فراملی عصر مشروطیت ایرانی و اصلاحات عثمانی هستیم.
این عضو جبهه مشارکت در نامه خود به پاکدستی اصلاح طلبان و اعضای حزب مشارکت که حتی برای مخالفان هم ثابت شده، اشاره می کند و می نویسد: خدای ما می داند و خوشبختانه امروز اکثریت مردم نیز به خوبی درک می کنند که آن چه کرده ایم جز برای تعالی و عزت این مردم نبوده است و هرگز حاضر نشده ایم برای ماندن در قدرت مجیزگوی ظالمان باشیم و حقوق ملت را برای رضایت حاکمان پایمال کنیم.
متن کامل این نامه که در وب سایت جبهه مشارکت منتشر شده، بدین شرح است:
جناب آقای دکتر محسن میردامادی
با سلام و ادب
تا قبل از کودتای انتخاباتی ۸۸، هر ساله در چنین روزهایی شور و شوق بیشتری در خود حس می کردیم. حزبی بنا نهاده بودیم که می خواست به سهم خویش در استقرار مردم سالاری در ایران نقش ایفا کند. سالگرد تأسیس آن بهانه ای بود تا هر ساله به طور خاصّ به موضوع تحزب در جهت توسعه سیاسی، بپردازیم. توفیق ها و شکست ها را ارزیابی کنیم و به موانع پیش رو بپردازیم. اینک بیش از سه سال است که تو و من و جمعی دیگر از دوستان و هم فکران به جرم دموکراسی خواهی و نقد حکومت مطلقه فردی در زندان اقتدارگرایانی هستیم که دیگر ابائی ندارند از این که بگویند«دموکراسی دشمن دین است و مردم تحت ولایت و زعامت نایب امام، نیازی به تفکّرو تدبیر و چاره اندیشی از سوی خود ندارند.»اینک در آستانه چهاردهمین سالگرد تأسیس جبهه مشارکت ایران اسلامی که دبیرکلی آن را شما برادر بسیار عزیزم برعهده دارید، فرصت را مغتنم شمرده تحلیل کوتاهی درباره حوادث منطقه را، با تأکید ویژه بر نقش ایران و ترکیه به شما و همه اعضای محترم این حزب پرافتخار تقدیم می کنم.
جناب آقای میردامادی
مستحضرید که نحوه مواجهه با نسل کشی رژیم بعث سوریه و همه ملت ها و دولت های منطقه را در معرض امتحانی دشوار قرار داده است. انتظاری که از دولت ها و ملت های بزرگ می رود قدری پیچیده تر از دوگانه «با» یا «بر» ظالم بودن است. مسئله این است که کشورهای منطقه در این مرحله از جهانی شدن در برابر دوگانه «دموکراسی یا جنگ و بالکانیزه شدن» قرار گرفته اند. هنگامی که نخست وزیر ترکیه سال گذشته در لبیک به ندای آیة الله سیستانی وزیرخارجه خود را راهی بحرین کرد و عزم قاطع کشورش را در صلح سازی بر مبنای دیالوگ ملی بین اکثریت شیعی و اقلیت سنی به نمایش گذاشت، تصویری از یک ترکیه فرامذهبی و دموکراتیک در اذهان شیعیان مظلوم آن سوی خلیج فارس نقش بست که موجد انتظارات تازه ای بود. متأسفانه اکنون آن آرامش نسبی که در سایه کوشش های میانجی گرانه ترکیه و تأسیس «کمیسیون تحقیقات» به وجود آمده بود، مجدداً در معرض مخاطره قرار گرفته است و تظاهرات مسالمت آمیز به بهانه «امنیتی» منع شده و آزادی و دموکراسی در آن سوی خلیج فارس نیز وضعیتی مشابه این سوی ساحل آب های نیل گون یافته است. انتظار می رود دولت ترکیه به همان میزان که دغدغه افکار عمومی در دمشق و قاهره و بن غازی و مغرب جهان عرب را دارد، مشرق دنیای عرب را نیز مدنظر قرار داده و از کاربرد معیارهای دوگانه در برخورد با رنجی که شیعیان مظلوم عربستان سعودی و بحرین از فقدان دموکراسی و نقض حقوق بشر متحمل می شوند، بپرهیزد.
اگر منطق ترکیه هم چنان که رسماً اعلام شده این است که نمی تواند نسبت به مطالبات مشخص توده های به خیابان آمده عرب درباره دولت حقوقی، شفافیت، حقوق بشر و ارزش های دموکراتیک بی تفاوت بماند، باید برمبنای همین گفتمان از مطالبات شیعیان بحرین که به وضوح «مطلبنا دموکراسی» می گویند، حمایت کند و راهی را که در بهار سال گذشته با لبیک به درخواست آیة الله سیستانی آغاز کرده بود تا انتها پی گیری نماید. اگر ترکیه نخواهد وعده های نخست وزیرش مبنی برقانون اساسی نوین برمبنای هویت های فروملی ترکی و کردی و هویت ملی «شهروند قانون اساسی ترکیه بودن» را تعلیق کند و صرفاً در قامت یک ترکیه سنی و ترک در منطقه ظاهر شود نه تنها حرفی برای حل مسائل خاورمیانه فردا نخواهد داشت بلکه از هم اکنون به بخشی از مسئله «سوریه بعد از اسد» تبدیل خواهد شد. در ایران نیز متأسفانه محافلی وجود دارند که با وام گرفتن از مرزبندی شاه اردن درباره «هلال شیعی-سنی»، خود را در جانب شیعی همین بازی تعیین شده توسط جنگ طلبان منطقه قرار داده و در اتاق فکرهای خود مشغول برساختن التقاط نوین بین ایران گرایی آریایی و شیعه گرایی «هلال شیعی» هستند. روشن است که هم افزایی جنگ طلبانه این دو «هلال» خطرناک می تواند آینده تاریکی برای منطقه رقم زند.
از سوی دیگر شاهد آن هستیم که آل سعود و آل خلیفه از فرصتی که کودتای انتخاباتی و نقض حقوق و آزادی های اساسی ایرانیان در اختیارشان نهاده نهایت سوء استفاده را می برند. آنان از سقوط ایران به باتلاق سوریه به وجد آمده و با استقبال از دوگانه «دوهلال» در تنور تنازعات مذهبی می دمند تا دعوای «سنی-شیعه» را جایگزین چالش انسانی و اخلاقی «دموکراسی-استبداد» کنند و مانع سرایت بهار عربی به ساحل جنوبی خلیج فارس شوند. همین فضای نامناسب سهم دموکراسی خواهان بحرین و شیعیان مظلوم عربستان را از سفره گسترده دموکراسی به حداقل ممکن رسانده است. در حالی که از مقامات ترکیه که به درستی نسبت به ابعاد فراملی و منطقه ای دموکراسی کشور خود می بالند، انتظار می رود که به نام صلح منطقه ای و به خاطر پیشگیری از پیامدهای جنگ افروزانه تهاجم ارتش سعودی علیه دموکراسی خواهی بحرین از مشروعیت مردمی خود نهایت استفاده را ببرند و علیه سرکوب ها و نامردمی ها و دامن زدن به تنازعات فرقه ای و فراملی هشدار دهند. امیدوارم آقای اردوغان که دراجلاس داووس آیات تورات را برای شیمون پرز خواند که «تو نباید بکشی!» در اولین فرصت ممکن آیات قرآنی را در ذمّ قتل نفس برای قاتلان جوانان بحرینی و عربستانی بخواند و آنان را به محکمه افکار عمومی جهان بکشد. هم چنین نگرانی آزادی خواهان مصری را باید جدی گرفت که معتقدند پول های سعودی سخاوتمندانه در خدمت بسط سلفی گری علیه دموکراسی و تحریک نظامیان به مداخله در عرصه سیاسی توزیع می شود.
جناب آقای دکتر میردامادی
درسی که ما در مقیاس ملی و داخلی از فرایند انتخابات و نقش آن در ملت سازی می آموزیم می تواند هر دو کشور ترکیه و ایران را در پشت سرگذاشتن تنازعات مذهبی و قومیتی کمک کنند. اگر نخست وزیر ترکیه با تکیه بر مشروعیت یک انتخابات آزاد و فارغ از نظارت استصوابی-نظامی می توانست ملل مظلوم منطقه را نیز در صف برندگان انتخابات کشورش قرار دهد و بگوید «باور کنید امروز بوسنی نیز به همان اندازه استانبول برنده شده است»، «بیروت» نیز به همان اندازه «ازمیر» برنده شده، «شام» نیز به همان اندازه «آنکارا» برنده شده است، «رام الله» به همان اندازه «دیاربکر»، «نابلس»، «جنین»، «نوارغربی»، «قدس» و «غزه» برنده این انتخابات شده است. امروز خاورمیانه، قفقاز و بالکان به همان اندازه ترکیه برنده شده است.» ما باید بگوییم که امروز شیعیان بحرین به همان اندازه شیراز و اهواز و تهران از کودتای انتخاباتی ۸۸ متضرر شده اند. زیرا در حالی که مظلومان بحرین فریاد می زنند «ما دموکراسی می خواهیم» در این سوی خلیج فارس، یعنی ایران، یک دموکراسی بزرگ مستقر نیست که به یاری معنوی و سیاسی برادران و خواهران بحرینی بشتابد. به جای آن، آل سعود و آل خلیفه با استناد به فرقه گرایی های رایج در ایران و با سوء استفاده شیطانی از نقطه ضعفی که فقدان دموکراسی و نقض حقوق بشر در اختیارشان نهاده است، فرصتی یافته اند که مطالبات برحق بحرینی ها رابا برچسب های فرقه ای نفی و سرکوب کنند.
وقتی حزب عدالت و توسعه ترکیه، نابلس و جنین و قدس و عزه را در همان محور انتخاباتی مرکز کردنشین دیاربکر قرار می داد، اگرچه برخی رسانه های صهیونیستی کوشیدند آن را به عظمت طلبی عثمانیگری تعبیر کنند اما مردم منطقه که با همان شور و هیجان ترک ها و کردهای ترکیه انتخابات ترکیه را تعقیب می کردند. مسلمانان منطقه پیام دیگری از دموکراسی ترکیه دریافتند که راه آزادسازی قدس نه از طریق سیطره نظامیان بر عرصه سیاسی (که بیش از نیم قرن به نام اولویت مبارزه با دشمن صهیونیستی توجیه می شد و یک وجب از اراضی اشغالی را آزاد نکرد) بلکه از صندوق های انتخابات آزاد و فارغ از سلطه نظامیان می گذرد.
دبیرکل محترم جبهه مشارکت ایران اسلامی
یک سال پس از انتخابات آزاد و رها از سلطه نظامیان ترکیه، هنگامی که بهار عربی نیم قرن سلطه نظامیان برسیاست را به زیر سؤال برد و هنگامی که در جریان انتخابات مصر و تونس «الگوی ترکیه» به گفتمان غالب فعالان سیاسی عرب تبدیل شد، همگان دانستند که قاهره و تونس را به درستی باید جزو برندگان انتخابات ترکیه دانست. در همان حال هنگامی که دختر مرحوم جمال عبدالناصر و کثیری از فعالان مدنی مصر با استناد به «عبرت ایران» سرمایه گذاری عظیمی در نقض حقوق بشر و فقدان دموکراسی در ایران به عمل آوردند و آن را به رانت انتخاباتی رقیب آقای مرسی تبدیل کردند، چیزی نمانده بود که یک چهره رژیم مبارک برنده کودتای انتخاباتی ایران شود! زیرا در آستانه انتخابات مصر، دیگر دوگانه «دیکتاتوری-دموکراسی» روزهای التحریر به حاشیه رفته بود و به یمن بهره برداری از «عبرت ایران» تبدیل به دوگانه «دینی-مدنی» شده بود. در جریان این تغییر، بسیاری از قشرهای مدرن شهری که چندان دل خوشی از دیکتاتوری مصر نداشتند، برای جلوگیری از«تکرار عبرت ایران» و به نام «مدنیت» با اکراه به کاندیدای رقیب اسلام گراها رأی دادند.
جناب آقای دکتر میردامادی
من و آقای صدیقی در سال ۸۷ مقاله «آفرین به ترک ها، مرحبا به کردها» را با این پرسش خاتمه دادیم که «سؤال اساسی این نیست که چرا نظامیان کودتا نمی کنند، بلکه این پرسش برای ما اهمیت بیشتری یافته است که آیا «جمهوری ترکیه»که پایه گذار آن نظامیان سکولار بوده اند، در برپایی انتخابات آزاد بر «جمهوری اسلامی ایران» که بنیانگذارش مرجعیت مردمی شیعه بود، پیشی خواهد گرفت؟ آرزوی نهفته در پرسش مذکور این بود که رقابت ها و چشم و هم چشمی های گذشته عثمانی و ایرانی از حالت تنازع شیعی-سنی به یک رقابت و مسابقه سالم در زمینه دموکراسی تبدیل شود. من سخت شیفته مراجع بنیان گذار و مؤسس مشروطیت ایران هستم که شور و هیجانی رمانتیک در قبال آزادی خواهان ترک که آنان را «احرار عثمانی» می خواندند، داشتند و به مراتب بیش از بسیاری از روحانیون و دانشگاهیان امروز منطقه نسبت به سرشت و اهمیت فراملی دموکراسی آگاه بودند. یعنی گفتمان مشترک اصلاحات و مشروطیت به آن ها امکان می داد تا رقابت ها و تنازعات سنتی شیعی-سنی را پشت سر بگذارند. امروزه ما برای پشت سر گذاشتن خطر تنازع فرقه ای و برای تبدیل کردن بهار عربی به فرصتی جدید برای پایه گذاری یک صلح پایدار، سخت نیازمند احیای همان آگاهی های فراملی عصر مشروطیت ایرانی و اصلاحات عثمانی هستیم.
دوست و برادر عزیزم
ما به درستی راهی که رفته ایم ایمان داریم و در آینده نیز در همین مسیر گام خواهیم زد. البته این بدان معنی نیست که هرگز اشتباه نکرده ایم. به عکس گاه خطاهای بزرگی مرتکب شده ایم اما آن چه مهم است خدای ما می داند و خوشبختانه امروز اکثریت مردم نیز به خوبی درک می کنند که آن چه کرده ایم جز برای تعالی و عزت این مردم نبوده است و هرگز حاضر نشده ایم برای ماندن در قدرت مجیزگوی ظالمان باشیم و حقوق ملت را برای رضایت حاکمان پایمال کنیم.زندگی مادی و معنوی تو نیز گواه آن است که جز فداکاری و از خودگذشتگی مرام دیگری نداشته ای. نه حساب های بانکی آن چنانی داری و نه برج های کذایی را مالکی که امروز در جای جای پایتخت و شهرهای بزرگ سر به فلک کشیده است و چون خوب نظر می کنیم می بینیم که در پس آن فلان صاحب منصب و آقازاده دستی بر آتش دارد. زندگی سیاسی تو نیز جز پاکی و وطن پرستی چیزی را در خود جای نداده است و این نه فقط مورد تأیید دوستان توست بلکه پرونده سازان حرفه ای هم نتوانستند حتی یک مورد تخلف و تخطّی در پیشینه ات پیدا کنند تا با آن هواداران اندک خود را اقناع کنند!
هم حزبی اندیشمند و تلاشگرم!
اهتمام تو به کار تشکیلاتی مثال زدنی است.ارزش سازماندهی و تشکیلات را در پیشبرد دموکراسی و اصلاح طلبی را به حق دریافتی و بیشترین وقت را برای تحقق این هدف مصروف داشتی.نتیجۀ تلاش ها این بود که هنوز پس از سه سال و اندی پلمپ غیرقانونی حزب و دستگیری بسیاری از کادرهای آن، اخراج و محرومیت و اعمال فشار بر اعضاء و هواداران در سراسر کشور، جبهه مشارکت ایران اسلامی هنوز نقش خود را به عنوان حزبی تأثیرگذار به خوبی ایفا می کند .به گمان من نفوذ کلمۀ آن در میان دوست داران دموکراسی و اصلاح طلبی بسیار بیش از گذشته است. چرا که در کنار عناصری چون تجمیع دانش و تجربه، نظریه پردازی، آموزش، برنامه ریزی و کادرپروری، در این زمان صداقت و پاکی ومظلومیت هم بر آن افزوده شده است. حزبی که می گفتند دولت ساخته است، در سهمگین ترین طوفان سرکوب مخالفان اقتدارگرایی هم چنان ایستاده است و سربلند به افق های دوردست و روشن می نگرد. این نیست جز در سایۀ توان مدیریت شما و هم دلی و هماهنگی و پشتکار هزاران انسان علاقمند و پرتلاش و گمنامی که اعتلای ایران را هدف خود قرار داده اند.
برای تو و همۀ عزیزان دربند و نیز برای همه اعضای محترم و هواداران عزیز سلامتی و توفیق آرزو می کنم.
ان ارید الا الاصلاح مااستطعت
سید مصطفی تاجزاده– اوین