۱۳۹۲ تیر ۲۸, جمعه

بله آقای جنتی، خجالت زده ایم!

کلمه – علی بردبار
آقای احمد جنتی حق دارد. لکه سیاهی که از انتخابات ۸۸ روی پیشانی ایشان و شرکایشان نشسته، نه با انتخابات ۹۲ و نه با صد انتخابات دیگر پاک نخواهد شد. نماد ضدجمهوریت، رای دزدی و مقابله با اراده ملت در تعیین سرنوشت، در نظامی که آمده بود تا میزان رای ملت باشد، حق دارد که هر از چندی با زبری کلامش به جان این لکه بیفتد، بلکه پاک شود. جنتی پس از کشتن ده ها نفر و به حبس کشیدن هزاران تن از سبزها در پی رخدادهای پس از انتخابات ۸۸، امروز در مقام خطیب نماز جمعه تهران مدعی شده که با این بخش بزرگ از جامعه مسامحه شده است و حالا باید از آقای جنتی و همپالکی هایش که نام خود را نام مستعار نظام گذاشته اند، خجالت بکشند. اما او هرچه این زبان زبر را روی این لکه می کشد، سیاهی پخش تر می شود. گویی غباری که زمان می رود تا روی سیاهکاری های او و شورای تحت ریاستش بکشد، هر از چندی به دست خود وی کنار زده می شود تا نسیان اجتماعی، نصیب کارهای آنها نشود.
البته این تنها دلیل گزافه گویی های او نیست. واقعیت آن است که با همه شاهکارهایی که او کرده، او به دست و پا زدن های بیشتری هم نیاز خواهد داشت و حق دارد که حالا حالاها دست پیش بگیرد و بگوید چرا سبزها عرق شرم بر پیشانی ندارند! با شاهکارهایی چون راه انداختن بساط نظارت استصوابی که بر اساس آن، تشخیص خود و هم گعده ای هایش در شورای نگهبان را بر تشخیص و اراده انتخاباتی مردم مسلط کرده، با نادیده گرفتن رای مردم تهران در انتخابات مجلس ششم که حداد عادل را به جای علی رضا رجایی بر کرسی نمایندگی نشاند، با کودتایی که در انتخابات مجلس هفتم با رد صلاحیت تقریبا کامل یک جریان درون نظام صورت داد و در انتخابات بعدی مجالس هشتم و نهم نیز آن را ادامه داد، و به خصوص در انتخاباتی که دیگر حرفی برای گفتن باقی نگذاشت، انتخابات ۸۸ که شورای نگهبان و اعضایش را به فعال ترین ستاد انتخاباتی احمدی نژاد بدل کرد، قبل از انتخابات اعضایش در همایش های کاندیدای مورد علاقه شان حضور یافتند و سخنرانی کردند و بعد از آن که در رای مردم دست برد میلیونی زدند تا اراده خود را بر مردم غالب کرده و باعث این همه گرانی و بی سر و سامانی کشور در همه ابعاد شوند.
بله، آقای جنتی. ما خجالت زده ایم که آنقدر مسامحه گری کرده ایم که با ۸۷ سال سن هنوز دست از سر این مردم بر نمی دارید. ما خجالت زده ایم که شما را در مقام غیر انتخابی چنان آزاد گذاشته ایم که پا بر همه ارزش های این انقلاب گذاشته اید، خون هزاران شهید را با سلطنتی که تو پایه آن را با ایستادگی در برابر رای مردم، به اسم ولایت رقم زدی را لگدمال کرده ای و تریبونی که از آن صدای طالقانی ها و منتظری ها و هاشمی ها می آمد حالا باید صدای حضرتعالی و احمد خاتمی ها را بشنویم. و حالا از مقام مدعی نظامی که بیش از هرچیز از دل نظارت استصوابی به استحاله کشیده شده، حرف حق تقلب و تخلف در انتخابات را تهمت به نظامی میدانید، که نظام نیست، قایق جنتی و دوستان است.
خجالت هم دارد در کشوری که این همه شهید به نام دین خدا داده، صدارت شورایی که قرار است با حضور متقیان تشکیل شود، با بی تقوایی چون شما باشد.
راستی، شما تا حالا هرچه درباره تقلب در انتخابات ۸۸ داشته اید را گفته اید و حرف تازه ای نمانده است. فقط یک سوال می ماند. همه تریبون های مهم که در اختیار شماست، تمام اطلاعات و آمار و ارقام وجزییات انتخاباتی هم که در کف بی کفایت شماست، این سوی ماجرا هم که جز چند سایت فیلتر شده ابزاری برای پاسخگویی ندارد، با این همه امکانات چرا هیچ کس قسم حضرت عباس هایتان را باور نمی کند؟ چرا هیچ آگاه به مسایل سیاسی، از هر جناح سیاسی که فرض کنیم، پیدا نمی شود که شما را بی طرفی عادل دربین جریان های سیاسی و به خصوص در رقابت انتخاباتی ۸۸ بداند؟ شما که به نام تقوا بر کرسی صدارت شورای نگهبان تکیه مادام العمر زدی، تریبون و ابزار تبلیغاتی و قوه قهریه و همه چیز در خدمتتان است. چرا ۴ سال قسم هایتان در هیچ باوری ننشسته است؟ این همه بدنامی بازتاب کدام عمل شما بر زمین خداست که مخلوق هایش از سر ناچاری در برابر اینکه قانون راهی پیش رویشان نگذاشته تا حرفشان را مستقیما به گوشتان برسانند و سر جایتان بنشانند، برایتان لطیفه می سازند؟
آقای جنتی، شما که در آخرین تلاشتان برای ایستادگی در برابر رای مردم، این بار باختید، فرمان حصر را از همین تریبون غصبی نماز جمعه علیه موسوی و کروبی صادر کردید، شرایط را برای آمدن خاتمی بر هم زدید، هاشمی رفسنجانی را با وقاحت تمام رد صلاحیت کردید و نهایتا از جایی که فکرش را نمی کردید، ضربه را از رای مردم خوردید، واقعا خجالت نمی کشید؟ ۱۸ میلیون رایی که به روحانی داده شد و میلیون ها رایی که پای صندوق ها نیامد اگر شما را به خجالت نمی کشانند، که دیگر حرفی نیست، اما فکر فردایی باشید که نه ولی فقیهی هست که پشتیبانتان باشد و نه قانونی که هر طور خواستید آن را تفسیر کنید و نه تریبون های یکسویه در اختیارتان خواهد بود. آنجا که پدر و مادر هم دست فرزند خود را رها می کنند و کسی به داد کسی نمی رسد مگر اعمال انسانها در این سرای فانی.

جنجال یک بوسه ی دیرهنگام (محمد نوری زاد)

دیروز گوشی تلفن را که برداشتم، بانویی که ارادت من به او بسیار بیش از خشم و تندی ناگهانی اش است، بر من خروشید که: شما با چه اجازه ای رفته اید به پای بوسی یک بهایی؟ شما جگر ما را سوزاندید آقای نوری زاد. شما آبروی خودتان را بردید. شما به خون شهدا توهین کردید….. و از اینجور سخنان تند و خشم آلود.
پرسیدم: شما از کدام بخش از کار من در رنج اید؟ گفت: ما اینهمه آسیب دیده ایم که فرهنگ غلط دست بوسی برچیده شود، شما رفته اید “پای” یک بهایی را بوسیده اید. می دانید بهایی ها کی هستند؟ و شروع کرد به شمارش گفته های همسایه ی بهایی اش در قدیمها، که البته ناجور بود.
به وی گفتم: آرام باشید بانوی خوب، اگر فلان بهایی یک چنین حرفی زده، صد مطابق غلیظ ترش را شما می توانید در بساط ما مسلمین از بالا تا پایین مان پیدا کنید. به ایشان گفتم: اگر به شما خبر برسد که یکی از برجستگان وهابی – که با ما شیعیان دشمنی اساسی دارند – در مکه و مدینه و ریاض، خم شده و پای یک پسرک چهارساله ی شیعه را – که پدر و مادرش در زندان وهابی ها هستند – بوسیده و از او دلجویی کرده، در پوست نخواهید گنجید؟ پس چرا چیزی را که بر خود می پسندیم بر دیگران نمی پسندیم؟
مهلت به من نداد و برافروخته تر گفت: شما با این کارتان خون به دل ما کرده اید آقای نوری زاد. و ادامه داد: دوستان من گریه کنان به من زنگ می زنند و می پرسند چرا آقای نوری زاد ما را اینگونه سرشکسته کرد؟ من چه جوابشان را بدهم؟ به ایشان گفتم: بانوی خوب، قرار نیست من خودم را با حس و حال دوستان شما تنظیم کنم. شما بعنوان یک همسر شهیدِ پرآوازه رسالتی دارید و من نیز بقدر بضاعت مختصرم وظیفه ای. من اتفاقاً به همان راهی می روم که احساس می کنم روح شریف همسر شهید شما بر آن تأکید می ورزد. این را که گفتم، آن بانوی خوب تاب نیاورد و عصبانی تر سخنانی فرمود و یک جانبه بر این مکالمه ی تلخ نقطه ی پایان نهاد.
بعد از انتشار مطلب: ”بوسه بر پای یک بهایی کوچک” که مطلقاً رویکردی انسانی دارد – و هرگز مرا در این سخن اشاره ای به ماهیت و محتوای بهاییت نبوده و نیست – بارانی از همدلی ها و همراهی ها از یک سوی، و آتشباری از توهین ها و ناسزاها از دیگرسوی بر من فروبارید. من اما پیش از داخل شدن به خانه ی “آرتین”، خود می دانستم به چه ورطه ای از هیاهوهای توفانی و البته فرسوده ی همکیشانم داخل می شوم. آنان که با من همدل و همرأی هستند، رفتار مرا برآمده از متن و مغز انسانیت و مسلمانی و آزادگی می دانند. و آنان که مرا به دخمه های نفرت و پلیدی درمی اندازند، پای بوسیِ یک طفل بهایی را با پای بوسی ابلیس و هفت پشتِ نابکارش مترادف می دانند.
من با اطمینان می گویم: یک عقیده، یک مرام، یک اندیشه، می تواند غلط یا حتی منحرف باشد. برای مواجهه با این عقیده ی نادرست، نخست این که: ما باید به درست بودن خود مطمئن باشیم، و دیگر این که بدانیم: کوفتن و سر به نیست کردنِ یک اندیشه بیش از آن که به نابودیِ آن منجر شود، به برآمدنِ آن دست می برد. پس چاره ی کار چیست؟ می گویم: بنا به فرموده ی قرآن باید با مجادله ای پسندیده و مدام به محاجّه با نخبگان آن گرایش پرداخت و از فروشدن به رویه های تند و خشن پرهیز کرد.
می گویم: برخوردهای تند و توفانی با اندیشه های مغایر در این سالهای دراز، بیش از آنکه نگرانی روحانیانِ ما را از انحراف مسلمین به نمایش بگذارد، نشانگر این است که: روحانیانِ ما در همه ی ادوار تاریخ، حیاتشان را در: دست به یقه شدن با یک دشمنِ اعتقادی یافته اند. و این دست به یقه شدن، برای روحانیان ما یک “نیاز” حتمی و حیاتی برای بقای خودشان بوده و هست. تکرار و مصرف اینهمه “دشمن” در کلام رهبر و امامان جمعه می تواند از منظر همین نیاز تاریخی قابل اعتنا باشد.
در غلیظ ترین شکل تاریخی اش، من به واگفتنِ دو ماجرا اصرار دارم. نمی خواهم به شکوه فتح مکه و بخشایش شگفت پیامبر اشاره کنم. که ما انقلاب کرده های شیعه مطلقاً بدان روی نبردیم و چهره ای خواستنی و پسندیده از خود نیاراستیم. بل بلافاصله بعد از پیروزی، تا توانستیم کشتیم و نابود کردیم. می خواهم به دو ماجرای دیگر اشاره کنم: پیامبر به ملاقات یک یهودیِ بیمار می رود و بر بالین او می نشیند و از او دلجویی می کند و برای سلامتی اش دست بدامان خدا می برد. کدام یهودی؟ همان که مدام از پنجره ی خانه اش بر سر پیامبر آب چرکین و خاکستر می ریخت. پیامبر که هر روز با این گستاخیِ آشکار مواجه بود، پیشنهاد تغییر مسیر دوستانش را نپذیرفت. و یک روز که از زیر پنجره ی آن یهودی می گذشت، با تعجب مشاهده کرد که نه آب چرکینی بر او می بارد و نه خاکی و خاکستری. علت را جویا می شود. می گویند: مرد یهودی بیمار است. به ملاقاتش می رود.
ماجراجویان، حلقه ی زینتیِ پای یک زن یهودی را که در دوردست های حاکمیت علی (ع) زندگی می کرده، می ربایند. خبر به امام می رسد. برمی آشوبد. و بلافاصله با این سخن انسانی و آسمانی، تکلیفش را با مردم عصر خود، و با همه ی دوره های دور و دراز تاریخ روشن می فرماید. که: اگر مسلمانان از شدت اندوه این حادثه دق کنند و بمیرند ملامتی بر آنان نیست. که یعنی: برای منِ علی فرق نمی کند که تحت حاکمیت من چه کسانی با چه اعتقاداتی زندگی می کنند. مهم این است که: منِ علی در قبال حقوق تک تک مردم خود مسئولم، و باید به صاحبان حق، و به تاریخ، و به خودم، و به خدا پاسخگو باشم.
من آن روز – اگرچه بسیار دیر – به ملاقات پسرکی چهارساله رفتم که: پدر و مادرش بجرمهای واهی زندانی اند. و ما در این سالها به او و به همکیشان او قساوت ورزیده ایم. و در یک تمرین روانی و امنیتی و مخوف، راه را بر ورود هر فرد و جریانی که سخن از حقوق تباه شده ی اینان بگوید، بسته ایم. من می گویم: چرا باید سخن گفتن از حقوق بهاییان در این سرزمین که والیانش حتی بهنگام تولد یا علی می گویند، به تأسی از خود علی، امری بدیهی و رایج نباشد؟
این ترجیع بند که: نوری زاد اهل غوغا و اهل افراط و تفریط است و دیروز به شکلی و امروزبه شکلی دیگر تندروی می کند، دستاویزی شده است برای آنانی که در سایه ی این سخن، بر سکوت و ترس و خاموشیِ خود لباس خوشرنگی از خردمندی بپوشانند. در زندان، یک دادیار روحانی به من گفت: من اغلب نوشته های شما را خوانده ام. فکر نمی کنید کمی تند می روید؟ با اطمینان به وی گفتم: خیر دوست من، من کاملاً معمولی راه می روم. منتها این معمولی راه رفتن من برای شما که نشسته اید و احتمالاً به این میز دل بسته اید و از درکِ درد و داغ مردم رسته اید و کمی هم می ترسید و کمی هم نگران آبروی خویشید و کمی هم از بهم ریختن اوضاع کار و زندگی تان واهمه دارید، بقدر سرعت نور تیز و تند جلوه می کند.
قبول دارم که در نوشته ی: بوسه بر پای یک بهایی کوچک، کمی بیش از اندازه با الفاظی تند به کوتاهی های رهبر و مراجع، و به کوتاهی های نخبگان و نمایندگان مردم آشفتم. و نیز از این بابت شرمگینم. اما جناب رهبر و مراجع و نخبگان و نمایندگان بدانند: الفاظ تند نوری زاد کجا و بقول امام علی (ع): دق کردن و مردن آنان از ظلمهای جاری در این ملک کجا؟
محمد نوری زاد
بیست و هشتم تیرماه سال نود و دو
تهران

«جرم سیاسی» هفته آتی در مجلس تعریف می‌شود

فارس : گروهی از نمایندگان مجلس طرحی را برای احیای اصل 168 قانون اساسی برای تعریف جرم سیاسی تهیه کرده‌اند که از هفته آتی در کمیسیون حقوقی مجلس کلید می‌خورد.
ابوالفضل ابوترابی نماینده مردم نجف آباد با اعلام این خبر افزود: این طرح را برای احیای یکی از اصول قانون اساسی بعد از گذشت 35 سال تهیه کردیم تا به کمک حقوق‌دانان حوزوی و دانشگاهی این خلاء را برطرف کنیم.
عضو کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس گفت: در صورت تصویب نهایی این طرح، هیئت منصفه برای تعیین و تشخیص جرم سیاسی مشخص خواهد شد که در این صورت، برای برخورد با افرادی که در حوزه سیاسی مرتکب جرم می‌شوند بر اساس قانون و به طور دقیق انجام خواهد شد.
نماینده نجف آباد گفت: از مرکز پژوهش‌های قم و برخی دیگر از مراکز حقوقی و قضائی کشور نیز برای تهیه این طرح کمک گرفته‌ایم و امیدواریم با تلاش همگان این مشکل حل شود.

اصل 168 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مقرر می‌دارد که رسیدگی به جرائم سیاسی و مطبوعاتی علنی است و با حضور هیئت منصفه در محاکم دادگستری صورت می‌گیرد. ماهیت جرم سیاسی و فلسفه تفکیک آن از سایر جرائم، علت تأکید مضاعف بر علنی بودن رسیدگی آن هم با حضور هیئت منصفه و صرفاً در محاکم دادگستری و خاصیت و آثار این همه قید و شرط و بیشتر از همه بررسی نوع نگاه اسلام و شریعت مقدس به مسئله جرم سیاسی، عناوینی است که هر یک به نوبه خود درخور توجه و اهتمام بوده و بحث و بررسی پیرامون هر کدام از این عناوین می‌تواند گامی در جهت اجرایی شدن این اصل مترقی و افتخارآمیز قانون اساسی باشد.

یورش بیش از ۱۵۰ نفر گارد زندان ها به بند ۳۵۰ زندان اوین و هتک حرمت قرآن کریم

بیش از ۱۵۰ نفر از نیروهای گارد زندان اوین و نیروهای کمکی از زندان قزل حصار در یورش به بند ۳۵۰ زندان اوین دست به بازرسی و تخریب و بهم ریختن وسایل زندانیان و حتی تخریب تاسیسات بند ۳۵۰ از جمله باز کردن کولرها، کندن داکت ها عبور کابل های برق زده و سپس به نمازخانه بند رفته و قرآن را به وسط نمازخانه پرتاب کردند و اوراق برخی دیگر از قرآن ها را در سطح نمازخانه پراکنده کردند.
به گزارش خبرنگار کلمه، روز پنجشنبه بیش از ۱۵۰ نفر از نیروهای گارد زندان اوین و نیروهای کمکی از زندان قزل حصار به فرماندهی سرهنگ امانیان فرمانده یگان ویژه سازمان زندان های استان تهران و فرمانده گارد زندان اوین و چند تن از نیروهای عملیاتی وزارت اطلاعات در ساعات اولیه بامداد در حالی که زندانیان روزه دار در خواب بودند به بند ۳۵۰ یورش آوردند و پس از تفتیش بدنی و اخراج زندانیان از اتاق هایشان تحت عنوان بازرسی به تخریب و بهم ریختن وسایل زندانیان، سرقت اموال و اشیاء قیمتی زندانیان و حتی تخریب تاسیسات بند ۳۵۰ از جمله باز کردن کولرها، کندن داکت ها عبور کابل های برق و… پرداختند.
در این یورش غیر عادی و بی سابقه، قرآن نیز هتک حرمت شد و در نمازخانه بند که آنجا هم از هجوم مصون نمانده بود، ماموران قرآن را به وسط نمازخانه پرتاب کردند و اوراق برخی دیگر از قرآن ها را در سطح نمازخانه پراکنده کردند.
بر اساس این گزارش تمام این موارد پس از اتمام این هجوم غیرعادی به مسئولین زندان نیز نشان داده شده است و باید دید مسئولین کشور که در هر کشور دیگری به قرآن بی احترامی می شود فریاد وا اسلامشان بلند می شود، در قبال این هتک حرمت آشکار به قرآن چه می کنند.
زندانیان سیاسی همزمان با شروع بازرسی در اعتراض به این اقدام به خواندن سرودهای ملی و سردادن شعارهای یا حسین میرحسین و موسوی زنده باد، کروبی پاینده باد سر دادند.
تنش های چند روزه ی اخیر بند ۳۵۰ زندان اوین پس از آن آغاز شد که مسئولان زندان در اقدامی غیرمنتظره علی ناظری، از زندانیان سیاسی این بند را به زندان زابل تبعید کردند که واکنش های زندانیان سیاسی به این تبعید باعث انتقال ۶ زندانی به انفرادی در روز چهارشنبه بود.
انتقال ها به انفرادی در حالی صورت گرفته که ۴۴ زندانی سیاسی در واکنش به این تبعید غیرقانونی در بیانیه ای نوشته بودند: کاش مسئولینی که کشور را به فلاکت کنونی مبتلا کرده اند و نتیجه آن را در رای ملت در انتخابات اخیر و شعارهای آشکار مردم در تجمعات قبل و پس از انتخابات دریافت کردند و به جای ادامه روش های گذشته و لجاجت با مردم به خواست و رای آنها گردن می نهادند و جبران مافات می کردند و با ملت همراه می شدند و هنوز امیدواریم با تجدید نظر در گذشته به این مسیر بپیوندند که این گزینه هم منافع کشور و مردم و هم خیر و صلاح خود آنها را در بر دارد.

نامه جمعی از روزنامه‌نگاران رسانه‌های رسمی کشور به رئیس جمهور منتخب

جمعی از روزنامه‌نگاران رسانه‌های رسمی کشور به رئیس جمهور منتخب خواستار آزادی یکی از همکاران رسانه ای خود شدند.
به گزارش کلمه، فریبا پژوه چهارشنبه ۱۹ تیرماه با یورش صبح هنگام ماموران امنیتی به منزل شخصیش بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد و با نهادهای امنیتی و قضایی هنوز دلیل بازداشت و اتهام او را اعلام نکرده و از پاسخگویی به خانواده او خودداری می کنند.
فریبا پژوه پس از انتخابات سال ۸۸ مدت ۱۲۴ روز در بازداشت به سر برد که در نهایت با حکم یک سال حبس تعلیقی از زندان آزاد شد. او در طول این مدت فعالیت رسانه ای خاصی نداشته و قبل از بازداشت اخیر هم در هیچ رسانه ای فعالیت نداشت.
بخشی از این نامه به گزارش ایلنا به این شرح است:
جناب آقای دکترحسن روحانی
رئیس جمهور منتخب مردم ایران
باسلام
ضمن عرض تبریک انتخاب شایسته جنابعالی و ایام پر برکت ماه مبارک رمضان، اینجانبان امضاکنندگان این نامه به عنوان جمعی از روزنامه نگاران رسانه‌های رسمی داخل کشور با ابراز نگرانی جدی از بازداشت خانم پژوه و بی‌خبری از وضعیت این همکارمان، چنین تلخ‌کامی را حق این روزهای جشن بزرگ پیروزی نمی دانیم.
پس از انتخاب جنابعالی از سوی اکثریت قاطع ایرانیان، چنان امیدی در دل دوستداران کشور و اصحاب رسانه به عنوان بخشی از آن ایجاد شد که برآیند آن را در جزیی ترین وجوه زندگی روزانه مردم به وضوح می‌توان دید.
در این شرایط که امید است تدبیر یک بار دیگر اعتماد متقابل را بین اصحاب رسانه و دولتمردان بازگرداند و این اعتماد تا آنجا گسترده شود که همه نیازهای رسانه ای ایرانیان در داخل کشور پاسخ داده شود، بازداشت ناگهانی یک روزنامه‌نگار شوک بزرگی به جامعه مطبوعات وارد کرد.
این باور قطعاً وجود دارد که چنین رویه ای به هیچ عنوان مدنظر دولت تدبیر و امید نیست، چرا که نه با تدبیر می‌شود چنان کرد و نه با امید می‌شود چنین ماند.
لذا با باور به اینکه دولت محترم جنابعالی به هیچ روی مواق تحدید و ناامن کردن فضای مطبوعات نیست، خواهشمندیم با دستور ویژه، هر چه سریعتر با آزادی وی، این مساله را مدیریت فرمایید.
بی تردید برنده بازگشت فضای اعتماد متقابل بین اصحاب رسانه و دولتمردان کسی جز حاکمیت و کشور نخواهد بود.

ملاقات با میرحسین؛ شاید در کوچه اختر

کلمه- خبرنگار گروه اجتماعی: کم کم می رود تا روزشمار حصر به عدد ۹۰۰ برسد درست در روزهایی که امید و باز هم امید به رفع حصر و زندان در شهر پیچیده و خبر از حضور دوباره میرحسین و انتقال تحت الحفظ او از حصرخانگی به بیمارستان رسید….
پیوندمان با رنگ سبز و معمار سبز ماه خرداد بود و حالا چندمین خرداد را بدون همراه سبزمان پشت سر گذاشتیم. امکان ملاقات با رهبر سبز در مرکز قلب که میسر نمی شود، این بار به عادت راه پیمایی های سال ۸۸ مسیر را برای خود به سمت پاستور انتخاب می کنم. برای ملاقات میرحسین موسوی.
مسیر راه پیمایی از آزادی تا اختر از انقلاب تا اختر چه فرقی می کند. مهم مقصدی است که سبزی و دعوت به امید و صبرمان را از آن با خود دنبال می کنیم. رهبری که حتی از او دوره درمان کامل در بیمارستان هم سلب شده است. حتی دیدار و شنیدن صدای دخترانش محروم است. محرومیت هایی که نه تنها در حال تمدید است که شدت هم می گیرد..
برای ملاقات روانه پاستور می شوم. با شاخه گلی سبز. از پاستور تصویری در ذهن ندارم . خیابانی آرام و امنیتی است . ماشین های پژوی پارک شده در فواصل خیابان به چشم می آید. با راننده هایی با چشمانی کنجکاو که معلوم است در حال انجام وظیفه اند.. آراستگی و سکوت پاستور متفاوت از خیابان های آن حوالی از جمله جمهوری و انقلاب است. از شلوغی و هیاهوی آن خیابانها این جا خبری نیست. دو طرف خیابان پر از درخت های بلند و قطور است و باغچه های آن هم همه به شکل یکدست گل های یکسان کاشته شده است. می دانم همه این آراستگی به جهت حضور بیت رهبری در این منطقه است. میدان پاستور را مستقیم ادامه می دهم. وارد خیابان پاستور که می شوی بعد از رد کردن دو ایست بازرسی و نگهبانی به مقصد می رسی. ایست اول را بدون هیچ سوال و جوابی پشت سر می گذارم..هر چه خیابان پاستور را به سمت شرق می روی فضای آن سنگین تر می شود. به ایست دوم بازرسی که می رسم سربازی بر بلندی جایگاهش در نگهبانی ایستاده است. با فاصله نه چندان زیاد از آن سمت راست خیابان اگر در جستجوی بن بستی به نام اختر باشی تلاشت بی فایده است.
حصارهایی قد علم کرده که نشان از حصری دو ساله دارد رد و نامی از بن بست سبز اختر باقی نگذاشتند. خبری نیست. صدایی نیست. هر چه هست سکوت است و سکوت..به مسیر ادامه می دهم. نه رهگذر زیادی در آن حوالی می بینی و نه نشانی از آزادی ای که ملتی انتظار آن را می کشند. برای ملاقات آمدم. اما اینجا فقط حصار است.. مسیر به شکلی است که باید خیابانی را به شکل رفت و برگشت طی کنی. جو حاکم بر آنجا حکم می کند که نه توقف بیش از حد مجاز باشد و نه رفت و آمد زیاد. آن معدود افرادی هم که در رفت و آمدند مشخص است از پرسنل دفاتر حکومتی یا مراکز تحت امرند. مسیر را که بر می گردم.
این بار به حصارهای زده شده نزدیک تر می شوم. به این نقطه که می رسم دلشوره ام بیشتر می شود از حال میرحسین از وضعیت آنها.. با خود یا حسین
میرحسین را زیر لب زمزمه می کنم .حصارها را که می بینی امید به ملاقات رنگ می بازد. فضای آن حوالی را که می بینی فقط ناامیدی برایت می ماند..
یک لباس سبز در حال خدمتی که با فاصله نه چندان زیاد از کوی اختر آنجاایستاده سوال می کنم کی قرار است این حصارها برداشته شود که تنها با دست هدایتم می کند و خلاف مسیر من حرکت می کند. حتی فرصت نمی دهد بگویم برای ملت آمدم که حضورم اینجا تنها یک دلیل دارد.می پرسم حداقل یک خبری از حال آنها بده. حرف زدن با او بی فایده است…با گام هایی سنگین آنجا را ترک می کنم و شرمنده از اینکه بعد از دو سال تازه بعد از خبر تشدید بیماری قلبی میرحسین باید گذرت به اینجا بیافتد؟ پس این همه وقت و فرصت را حتی برای دیدار و ملاقاتی نافرجام از دست داده ای که حداقل حالا پیش وجدانت شرمنده نباشی که من آمدم و نگذاشتند..
با فاصله کمی از آن مامور لباس سبز در ایست نگهبانی سربازی مستقر است. باتومی که با فاصله از او در گوشه ای افتاده خودنمایی می کند. بعدِ سلامی بی مقدمه از او حال میرحسین را می پرسم و ملاقات میخواهم. می گوید نمی شناسم. می دانم بر حسب وظیفه دیکته شده این را می گوید. می گویم مگر می شود نشناسی همین جا در چند قدمی شماست. هم چنان که نگاهش به روست باز تکرار می کند نمی شناسم. نمی دانم. می گویم مگر کسی پیدا می شود که این نام را نشناسد. الان همه می دانند ناراحتی قلبی داشته و نگران … این بار می گوید: اینجا سرباز خدمت هستم. اطلاعاتی به ما داده نمی شود. می گوید: من تازه هفته پیش وقتی یک خانمی آدرس خانه میرحسین را پرسید متوجه شدم منزلش اینجاست. می گویم پس نگو این اسم را نمی شناسی. گل را از داخل کوله پشتی بیرون می آورم و می گویم این را حداقل برسان به بن بست اختر که. … مسیر را ادامه می دهم بهترین بهانه برای صحبت کردن و گرفتن خبر از آن سوی دیوارهای حصر را گرفتن آدرس میرحسین می یابم. از سرباز دیگری در آن حوالی سراغ خانه میرحسین را می گیرم. خیلی مشتاقانه در این مورد صحبت می کند.
می گوید: مشخص است دیگر منزلش را همه کرکره زدند تا چیزی معلوم نباشد. برای اینکه مطمئن شود آدرس را درست متوجه شدم دقیق تر و با جزییات برایم توضیح می دهد. می پرسم خبر جدیدی از حال آنها دارید؟ می گوید مثل اینکه آزاد شدند. می گویم اگر آزاد شدند چرا این حصارها هنوز هست. از کجا این را می گویی؟ می گوید در فیس بوک خواندم. می گویم این همه اینجا به این خانه نزدیکی بعد منبعت فیس بوک هست؟ سوال می کنم دوست داری آزاد شوند می گوید: ۴ سال شد دیگر همه دوست دارند آزاد شوند. می گویم این مدت آنها را ندیدی؟ می گوید: کسی آنها را نمی بیند. زندانی اند.
مسیر را ادامه می دهم. از یکی دیگر از افراد در حال خدمت آن حوالی سراغ میرحسین را می گیرم می پرسد از اقوام شان هستید یا هواداران. می گویم چه فرقی دارد می گوید خیلی اینجا خود را کنجکاو نشان ندهید. می پرسم چرا؟ که جوابی نمی دهد. می گویم خبری از حال مهندس موسوی دارید؟ سرش را به علامت منفی نشان می دهد. می گویم: قرار هست حصر برداشته شود؟ می گوید: از این خبرها نیست. می پرسم چرا؟ می گوید این اتفاق اصلا نمی افتد چون دستور از بالا آمده. می گویم اما روحانی که آمده می گویند قرار هست این اتفاق بیفتد. شک نکن. می گوید: روحانی که آمده مردم حرف زیاد می زنند. من بعید می دانم. باز سوال می کنم یعنی هیچ خبری از حال میرحسین نداری؟ می گوید: فقط می دانم یک سکته قلبی داشته. در حال خداحافظی هستم که با خوشحالی می گوید آن اوایل به ما از پشت پنجره دست تکان می داد.
با دلتنگی زیاد مسیر راه پیمایی را ادامه می دهم نگهبانی بعدی را طی می کنم و از کنار بوستانی که به نام پاستور است سوار تاکسی می شوم. از راننده سوال می کنم خانه میرحسین این حوالی است؟ می گوید اینجا گرفتار شدند زندانی اند. این خیابان پر از لونه زنبور هست. قدم به قدم مامور
دارند. خانه های آن طرف را با دست نشان می دهد و می گوید: من که فکر می کنم همه اینها که تو این خونه ها هستند هم از خودشان اند. وگرنه به کسی اعتماد ندارند. به او می گویم شما که این مسیر هستید خبری از وضعیت میرحسین و همسرش دارید؟ شروع به توضیح بیشتر می کند همین چند روز پیش میرحسین ناخوش احوال بوده بردند بیمارستان. اما اینها به خودشون هم رحم نمی کنند. می پرسد پیِ کار اداری اینجا اومدی؟ می گویم برای ملاقات مهندس موسوی ..می گوید آزاد شدند؟ می گویم نه. می پرسد پس نسبتی چیزی داری؟ می گویم نه یک جنبش سبزی هستم.. با این جمله که عجب دل خوشی داری …شروع به نصیحت کردن می کند و بعد هم تعریف خاطراتش از ۸۸ تا همین انتخابات اخیر. می گوید راستیش من هم شناسنامه ام یک مهر دارد آن هم برای موسوی است…. حرف هایش تمامی ندارد اما من دیگر نمی شنوم…
به این فکر می کنم کاش همه سبزها مسیری را برای خود به شکل انفرادی یا گروهی به راهپیمایی برای ملاقات با میرسبز در حصربه مقصد پاستور اختر اختصاص دهند. از آزادی تا اختر از انقلاب تا اختر از هفت تیر تا اختر از… چه فرقی می کند. مهم مقصدی است که سبزی و دعوت به امید و صبرمان را از آن با خود دنبال می کنی

ممنوعیت سفارش کتاب به دلیل واژه "ایرانی"

"پی‌پل" پرداخت آنلاین هزینه‌ی کتابی درباره‌ی زندگی ایرانیان در داخل خانه‌های خود را ممنوع کرد. دلیل این امر واژه "ایرانی" در عنوان کتاب است که در لیست سیاه غیررسمی این سایت تجارت الکترونیک جا دارد.

"پی‌پل"، سامانه‌ انتقال پول الکترونیکی از طریق اینترنت، سفارش و خرید اینترنتی کتاب عکسی درباره‌ی ایران را ممنوع کرد.

موسسه‌ی ایتالیایی"فابریکا" که یکی از شرکت‌های زیرمجموعه‌ی گروه مد "بنتون" است چندی پیش کتاب مجموعه‌ی عکسی از زندگی مردم ایران در داخل خانه‌های خود با عنوان "اتاق نشیمن ایرانی" را منتشر کرد.

 مسئولان فابریکا در وبلاگ رسمی شرکت خود نوشتند که چند روز بعد از انتشار کتاب با تعجب دیدند که نمی‌شود کتاب را اینترنتی سفارش و پولش را از طریق پی‌پل پرداخت کرد.

دان هیل، یکی از مسئولان فابریکا و دست‌اندرکاران انتشار کتاب نوشت:«نمی‌توانستیم سفارش‌های آنلاین برای خرید کتاب  را دریافت کنیم و نمی‌دانستیم چرا. بعد از پیگیری و تماس‌های مختلف بالاخره معلوم شد که مشکل در پی‌پل است.»
بنا به نوشته‌ی وبلاگ رسمی شرکت "فابریکا"، پی‌پل حساب این شرکت را به دلیل این‌که عنوان کتاب واژه‌ی "ایرانی" داشت، مسدود کرد. سایت اخبار فن‌آوری "بازفید" نیز می‌گوید واژه‌ی "ایران" و "ایرانی" اگرچه به شکل رسمی در لیست سیاه نیست، اما به شکل غیررسمی جزو واژه‌های ممنوعه محسوب می‌شود.

وب‌سایت "بازفید" گزارش داد که شرکت "پی‌پل" به درخواست‌آن‌ها برای گفت‌وگو پاسخی نداده است.

 پی‌پل خود یکی از شرکت‌های زیرمجموعه‌ی "ای‌بی" است که از بزرگ‌ترین سرویس‌های خرید آنلاین جهان است. این شرکت آمریکایی در راستای تحریم‌های گسترده آمریکا علیه نظام بانکی و نقل‌وانتقال پول به ایران، واژه‌ی ایران و ایرانی را ممنوع و مشمول سانسور محسوب کرده است.

دان هیل در وبلاگ فابریکا نوشت که بعد از تماس‌های مکرر با پی‌پل و در حالی که در ابتدا کسی به سوال آن‌ها پاسخی نداد، پی‌پل بالاخره در نامه‌ای تایید کرد که "ایران" و "ایرانی" به شکل غیررسمی در "لیست سیاه" این شرکت بین‌المللی تجارت الکترونیک قرار دارد. پی‌پل دلیل این امر را تحریم‌های بین‌المللی علیه تجارت و نظام بانکی ایران اعلام کرد.

دان هیل نوشت:«یکی از اهداف اصلی انتشار این کتاب درباره‌ی زندگی در خانه‌های ایرانی این بود که جهان بداند مردم ایران فرقی با مردم دیگر کشورها ندارند و زندگی شخصی آن‌ها هم چیزی شبیه به زندگی ما در غرب است.» او با تاکید بر اعمال سانسور "پی‌پل" نوشت که این سانسور نشان داد که  انگار غرب اصرار دارد بگوید ایرانی‌ها شبیه آن‌ها نیستند.

"پی‌پل" بالاخره این کتاب را از لیست ممنوعه غیررسمی خود خارج کرد و حالا کاربران می‌توانند کتاب را سفارش دهند. اما مشخص نیست که آیا واژه‌های "ایرانی" و "ایران" هم از لیست سیاه پی‌پل خارج شدند یا نه.

اندونزی صدور ویزا برای ایرانیان را دشوارتر می‌کند

اندونزی اعلام کرد ایرانیان برای ورود به این کشور باید از سفارت‌خانه‌ها درخواست ویزا کنند و دیگر ویزا در فرودگاه صادر نخواهد شد. اندونزی دلیل این امر را قاچاق مواد مخدر و سفر غیرقانونی ایرانیان به استرالیا اعلام کرده است.
خبرگزاری آسوشیتدپرس جمعه (۱۹ ژوئیه/۲۸ تیرماه) گزارش داد که اندونزی صدور ویزا در مرزهای این کشور برای شهروندان ایرانی را متوقف خواهد کرد. یک مقام اداره‌ی مهاجرت اندونزی دلیل این امر را قاچاق مواد مخدر از سوی تعداد قابل توجهی مسافر ایرانی و سوء استفاده از تسهیلات صدور ویزا برای ایرانیان در اندونزی برای رسیدن به استرالیا و تقاضای پناهندگی از این کشور اعلام کرده است.

به گزارش آسوشیتدپرس امیر سیام سادین، وزیر دادگستری و حقوق بشر اندونزی روز پنج‌شنبه (۱۸ ژوئیه) با امضای بخشنامه‌ای تصویب کرد که از این پس شهروندان ایرانی باید قبل از سفر به اندونزی از سفارت‌خانه‌های این کشور در محل اقامت خود درخواست ویزا کنند. از سال ۲۰۰۵ برای ایرانیان به محض ورود به خاک اندونزی در فرودگاه و در روندی آسان‌تر ویزا صادر می‌شود.

قانون تازه‌ی صدور ویزا برای ایرانیان از تاریخ ۲۰ ماه اوت سال جاری (۲۰۱۳) اجرایی خواهد شد. ماریتو هادی، سخنگوی اداره‌ی مهاجرت اندونزی به آسوشیتدپرس گفت:«بسیاری از ایرانیان از امکان صدور ویزای آسان اندونزی سوء استفاده کرده‌اند.»
این مقام اداره‌ی مهاجرت گفت:«آن‌ها برای اهداف توریستی به اندونزی نمی‌آیند، به دنبال این هستند که از اینجا به استرالیا بروند و پناهنده شوند یا این‌که برای قاچاق مواد مخدر وارد خاک اندونزی می‌شوند.»

هادی تاکید کرد که اندونزی برای ایرانیانی که شرایط دریافت ویزا را داشته و مشکوک به قاچاق یا پناهندگی از استرالیا نباشند، بعد از درخواست ویزا از سفارت اندونزی، ویزا صادر خواهد کرد.

استرالیا به دنبال محدودیت ورود پناهجویان

سخنگوی اداره مهاجرت اندونزی به این سوال که آیا این محدودیت صدور ویزا برای ایرانیان به درخواست و فشار دولت استرالیا تصویب شده است یا نه پاسخی نداد. کوین راد، نخست‌وزیر استرالیا در ماه جاری میلادی (ژوئیه) به اندونزی سفر کرد و با همتای اندونزیایی خود دیدار داشت.

در همین حال آنتونی آلبانس، معاون نخست‌وزیر استرالیا در گفت‌وگو با خبرگزاری فرانسه با استقبال از اقدام دولت اندونزی، گفت:«با دولت اندونزی در حال مذاکره‌ایم، وقتی تصمیم‌های نهایی اتخاذ شد، قوانین تازه را اعلام می‌کنیم. در حال حاضر نمی‌توانم جزئیات بیشتری را اعلام کنم.»

استرالیا به دنبال آن است که از ورود گسترده‌ی متقاضیان پناهندگی به خاک استرالیا از طریق آب‌های این کشور جلوگیری کند.

روز جمعه نیز این کشور با مقامات "پاپوآ گینه نو" توافق کرد تا برخی از متقاضیان پناهندگی در استرالیا را به این کشور بفرستد. این در حالی است که "پاپوآ گینه نو" خود یکی از فقیرترین کشورهای جهان محسوب می‌شود. بنا به گفته‌ی مقامات استرالیا با قرارداد تازه، متقاضیان پناهندگی که غیرقانونی وارد استرالیا می‌شوند، برای همیشه در "پاپوآ گینه نو" اسکان داده خواهند شد.

بنا به گفته‌ی مقامات استرالیا از شروع سال جاری میلادی تا کنون دست‌کم ۱۳ هزار متقاضی پناهندگی از طریق آب‌های این کشور وارد استرالیا شده‌اند. باب کار، وزیر امور خارجه‌ی استرالیا اعلام کرد که بسیاری از این پناهجویان برای کار وارد استرالیا شده و اکثر آن‌ها ملیت ایرانی یا سریلانکایی دارند.

جنتی: پرکاری و پاکدستی از ویژگی های دولت احمدی نژاد است

احمد جنتی که در سال ۸۸ بر خلاف نقش نظارتی خود در شورای نگهبان با صدور بیانیه ای حمایت رسمی خود از احمدی نژاد را اعلام کرده بود در خطبه های نماز جمعه مدعی شد که پرکاری و پاکدستی از ویژگی های دولت احمدی نژاد است.
این ادعا در حالی صورت می گیرد که بزرگترین اختلاس تاریخ و بیشترین مفاسد مالی در زمان دولت احمدی نژاد اتفاق افتاد و حتی او اجازه نداد به پرونده مدیرانش رسیدگی شود.
دبیر شورای نگهبان در حالی به حمایت و تقدیر از دولت احمدی نژاد پرداخت که نرخ بیکاری و تورم افزایش بی سابقه یافته و کشور با بدهی های فراوان خارجی رو به روست. اما او مدعی شد که انسان باید انصاف هم داشته باشد. احمدی‌نژاد شعارهای انقلاب را زنده کرد و در این دوره فرهنگ انقلابی، شعارهای امام، ساده زیستی، دوباره مطرح شد و در همان اوایل دولت احمدی‌نژاد، انقلاب تجدید حیات پیدا کرد؛ البته من به بعد از آن کاری ندارم.
وی پرکاری بی‌سابقه و خستگی‌ناپذیر و پاکدستی را از دیگر ویژگی‌های این دولت دانست و ادعا کرد:‌ احمدی‌نژاد از این که اسلام را در مجامع بین‌المللی مطرح کند، احساس شرم نکرد و نام ولی عصر(عج) توسط وی برای اولین‌بار در سازمان ملل مطرح شد. امیدواریم دولت بعدی هم این راه را ادامه دهد. البته انتظار داریم دولت آقای روحانی نقاط قوت دولت فعلی را داشته و از نقاط ضعف آن مبرا باشد.
امام جمعه موقت تهران در پایان گفت: با روزه‌خوار نباید مسامحه شود. هم مردم و هم نیروی انتظامی در این زمینه باید امر به معروف کنند و باید از روزه‌خواری در ملاء عام جلوگیری شود.
احمد جنتی قدیمی ترین عضو شورای نگهبان که باز هم سخنگویی این شورا را عهده دار شده، در خطبه‌های نماز جمعه این هفته تهران، با اشاره به سالروز تشکیل شورای نگهبان، گفت: شورای نگهبان همواره مقید به رعایت سیاست‌های مقام معظم رهبری و قانون بوده است و سعی کرده که از این دو تجاوز نکند.
دبیر شورای نگهبان اضافه کرد: شورای نگهبان بار سنگینی بر دوش دارد و در این مسیر، برخی نارضایتی‌ها هم پیدا می‌شود و عده‌ای که زبانشان آزاد است هرچه می‌خواهند می‌گویند که ما آن را تحمل می‌کنیم.

اخبار زندانیان سیاسی

نگرانی از وضعیت سلامتی فریبا پژوه در زندان
یکی از نزدیکان فریبا پژوه، روزنامه‌نگار زندانی می‌گوید حملات عصبی ناشی از شرایط سخت بازداشت ۱۲۴ روزه او در سال ۸۸ مجدداً شروع شده است. به گفته این منبع آگاه فریبا پژوه پس از آزادی در سال ۸۸ مدت زیادی تحت نظر روانشناس بوده است.
به گزارش ندای سبز آزادی این روزنامه‌نگار زندانی در حال حاضر به هیچ کدام از داروهایش دسترسی ندارد و به گفته پزشک متخصص او در این شرایط حملات عصبی در زندان تهدید جدی برای سلامت او بوده و ممکن است آسیب های جبران ناپذیری به او وارد کند.
فریبا پژوه چهارشنبه ۱۹ تیرماه با یورش صبح هنگام ماموران امنیتی به منزل شخصیش بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.
با‌گذشت هشت روز از بازداشت خانم پژوه نهادهای امنیتی و قضایی هنوز دلیل بازداشت و اتهام او را اعلام نکرده و از پاسخگویی به خانواده او خودداری می کنند.
فریبا پژوه پس از انتخابات سال ۸۸ مدت ۱۲۴ روز در بازداشت به سر برد که در نهایت با حکم یک سال حبس تعلیقی از زندان آزاد شد. او در طول این مدت فعالیت رسانه ای خاصی نداشته و قبل از بازداشت اخیر هم در هیچ رسانه ای فعالیت نداشت.
انتقال 6 تن از زندانیان سیاسی زندان اوین به سلول های انفرادی
سیامک قادری، امیرخسرو دلیرثانی، هوتن دولتی، نادر بابایی، محمد ابراهیمی و سعید متین پور از زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین روز چهارشنبه ۲۶ تیرماه ۹۲ به سلول های انفرادی بند ۲۴۰ منتقل شدند.
به گزارش کلمه، این اقدام از سوی مسئولان زندان اوین پس از آن صورت گرفت، که یک روز قبل از آن بند ۳۵۰ شاهد اعتراض گسترده به تبعید غیر منتظره علی ناظری به زندان زابل بود.
وضع نا مناسب جسمی و انتقال این زندانی سیاسی بر روی برانکارد هنگام تبعید خشم زندانیان بند ۳۵۰ را در پی داشت و آنها با سردادن سرود و شعارهایی از جمله مرگ بر دیکتاتور و یاحسین میرحسین به این اقدام غیرمسوولانه و ناموجه اعتراض کردند.
انتقال این زندانیان به انفرادی که به شیوه ای فریبکارانه و پس از احضار به دادسرای اوین صورت گرفته با دستور دادستانی تهران انجام شده است.

گفتنی است که زمینه سازی انتقال این زندانیان به بند ۲۴۰ انفرادی توسط مسولان زندان صورت گرفته است.

 

آیت الله استادی: بدرفتاری ها و تهمت زنی های سیاسی مانع از ترویج اسلام شده است

آیت الله استادی رفتار سوء برخی مسلمانان را بزرگ ترین عامل عدم پیشرفت اسلام دانست و گفت: تعالیم اخلاقی فراوانی در دین محمدی وجود دارد اما وقتی مسلمانان به آنها پایبند نباشند و در دشمنی هایشان تهمت بزنند که امروز این امر در اختلافات سیاسی دیده می شود آنگاه غیر مسلمانان هم به این دین اعتماد نخواهند کرد.
امام جمعه قم تصریح کرد: امروز رفتار برخی مسلمانان حجابی برای شناخت و گرایش بیشتر نسبت به دین اسلام شده و مانع از ترویج آن است.
آیت الله رضا استادی امروز در سخنرانی خود در جمع نمازگزاران مسجد اعظم قم با اشاره به سالروز وفات حضرت خدیجه کبری(س) اظهار کرد: این بانوی بزرگ فداکاری های زیادی برای دفاع از پیامبر(ص) و اسلام کرد انجام داد.
وی افزود: همانطور که امروز دشمنان ما را تحریم کرده اند در زمان رسول خدا(ص) نیز مشرکان آن حضرت و یارانش را تحریم کرده بودند و نمی گذاشتند آنها درآمدی داشته باشند به همین دلیل حضرت خدیجه(س) از اموال خود در راه اسلام هزینه می کرد.

اسلام منطبق بر فطرت آدمی است
دبیر شورای عالی حوزه های علمیه با بیان اینکه نباید فضائل همسر پیامبر(ص) را تنها در بخشیدن مال و اموال بدانیم خاطرنشان کرد: خدیجه به مدت ۱۵ سال با حضرت محمد(ص) زندگی کرد و نخستین زنی بود که به دین اسلام گروید.
وی ادامه داد: دین اسلام دارای مبانی و محتوای منطبق بر عقل و فطرت انسانی است و همین امر سبب پیشرفت این دین آسمانی شده است؛ اگر هر شخصی کمی بیاندیشد به این حقیقت پی می برد و چون آدمی همیشه میل به فطرت خویش دارد دین اسلام را خواهد پذیرفت.

اسلام دین تعالیم اخلاقی است
استادی رفتار سوء برخی مسلمانان را بزرگ ترین عامل عدم پیشرفت اسلام دانست و گفت: تعالیم اخلاقی فراوانی در دین محمدی وجود دارد اما وقتی مسلمانان به آنها پایبند نباشند و در دشمنی هایشان تهمت بزنند که امروز این امر در اختلافات سیاسی دیده می شود آنگاه غیر مسلمانان هم به این دین اعتماد نخواهند کرد.
امام جمعه قم تصریح کرد: امروز رفتار برخی مسلمانان حجابی برای شناخت و گرایش بیشتر نسبت به دین اسلام شده و مانع از ترویج آن است.
وی تمایل اهل علم و دانشمندان به دین اسلام را مورد توجه قرار داد و افزود: مادیات و صنایع پیشرفته نمی توانند عاملی برای گرایش افراد به یک دین باشند بلکه آنچه اهمیت دارد اخلاق مداری و خداباوری است.
استادی با اشاره به افزایش گرایش به سمت تشیع در میان دانشمندان و اقشار مختلف مردم عنوان داشت: مطالعه صحیح معارف اسلام ناب محمدی موجب می شود آنها مذهب تشیع را برگزینند اما اگر رفتار برخی مسلمانان این روزگار را ملاک قرار دهند این گرایش در آنها به وجود نمی آید.
به گزارش فارس، دبیر شورای عالی حوزه های علمیه بیان داشت: از گذشته تا امروز تصاویری را به حضرت علی(ع) نسبت می دهند که معلوم نیست مسیحیان آن را کشیده اند یا مسلمانان نادان دست به چنین اقدامی زده اند؛ این تصویر به گونه ای است که برخی گمان می کنند اسلام به زور شمشیر گسترش یافته در حالیکه صفات نیکوی اخلاقی علی(ع) عامل بسیاری از پیشرفت ها بوده است.

پدر محمد کامرانی: به حکم مرتضوی اعتراض می کنیم

پس از آنکه سعید مرتضوی به اتهام جنایت کهریزک به دویست هزار تومان محکوم شد، پدر محمد کامرانی یکی از کشته شدگان بازداشت گاه کهریزک در چهارمین سالگرد کشته شدگان کهریزک گفت: پرونده کهریزک مختومه نشده است و قطعا به حکم آقای مرتضوی اعتراض خواهیم کرد.
در همین حال، عبد الحسین روح الامینی پدر محسن روح الامینی در حاشیه چهارمین سالگرد کشته شدگان کهریزک که روز گذشته در مسجد ولی عصر تهران برگزار شد در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی در مورد روند پیگیری پرونده کهریزک و استثنا قائل نشدن نظام در برابر اشخاص گفت: ما از ابتدا گفتیم افرادی که مسئولیتی را بر عهده می گیرند مسئولیت کارهایشان را بپذیرند.
به گزارش مهر، وی ادامه داد: ما از روز اول یک حرفی را زدیم و روی آن ایستادیم. افراد باید در برابر مسئولیت خود پاسخ گو باشند مسئولیت کارهایی که در حوزه مدیریتشان رخ می دهد را به عهده بگیرند. در دستگاه قضا و انتظامی اگر تخلفی، خطایی و یا خدای نکرده جنایتی رخ دهد مسئولان باید مکلف به پاسخ گویی باشند بعد عذرخواهی کنند و بعد از آن کناره گیری.
روح الامینی درباره روند برگزاری دادگاه های بازداشتگاه کهریزک نیز گفت: ما مسیری را طی کردیم که در این مسیر دو دادگاه نظامی و یک دادگاه درباره قضات شکل گرفت و خوشحالیم کسانی که در موقعیت های بالای نظامی بودند وادار شدند به قانون تمکین کنند و در مقابل قانون محاکمه و مواخذه شدند.
در ادامه این مراسم پدر محمد کامرانی یکی دیگر از کشته شدگان بازداشگاه کهریزک در پاسخ به سوال خبرنگار مهر مبنی بر این که نظر شما در مورد حکم مرتضوی چیست گفت: پرونده کهریزک مختومه نشده و قطعا به حکم آقای مرتضوی اعتراض خواهیم کرد.

نارضایتی و بی اعتمادی کاربران از خدمات اینترنت در ایران

نتایج یک تحقیق پژوهشی از وضعیت اعتماد عمومی کاربران اینترنت به خدمات ارتباطی، از نوعی بی اعتنایی و عدم اعتماد به زیرساختها و شبکه های ارتباطی حکایت دارد به نحوی که بیش از ۶۶ درصد کاربران از کیفیت این خدمات رضایت ندارند اما تنها یک درصد آنها پیگیر اختلاف خود در مراجع قضایی هستند.
به گزارش مهر، مطالعه تطبیقی شاخصه های اعتماد الکترونیک ایران توسط سعید نوری آزاد دانش آموخته و پژوهشگر فناوری اطلاعات با هدف مطالعه موردی و مدل سازی میزان اعتماد به زیرساختهای فناوری اطلاعات با گرایش بررسی نقش سازمان حامی مصرف کنندگان ارتباطات – رگولاتوری – مابین سالهای ۸۹ و۹۱ جمع آوری شده است.
آیا مردم به زیرساختهای ارتباطی اعتماد دارند؟
در این پژوهش از وجود امنیت به عنوان یکی از مباحث جامعه شناسی و هم راستا با نیازهای اولیه انسان نام برده شده که محصول آن اعتماد است و هر فردی در صورت فراهم بودن شرایط ایمنی می تواند اعتماد کند؛ در نتیجه با سنجش میزان اعتماد در شاخصه های مختلف محیطی، ریشه های پایدار امنیت به وجود می آید و در دنیای پرسرعت امروز که خطر پذیری آن تابعی است از سرعت تغییرات و تبادلات، امنیت در زیرساختهای آن می تواند از ارکان یک جامعه باشد و به همین دلیل بررسی شاخصه های اعتماد الکترونیک به عنوان نشانه های وجود امنیت در رفتارسنجی اولیه کاربران خدمات دیتا، به طور قطع موثر واقع خواهد شد.
این تحقیق شامل دو بخش در طول ۳ سال است که بر اساس نمونه های آماری از کاربران اینترنت گرفته شده و در آن بر روی دو محور ” آیا مردم یه زیر ساختهای ارتباطی اعتماد دارند” و ” آیا مشکلات زیر ساختی می تواند به بروز اعتراضات اجتماعی منجر شود” تمرکز شده که با تطبیق مفهومی چند شاخصه مشخص شده ساختار اعتماد در محیط کاربران خدمات اینترنت به مرز شکننده ای رسیده که هر نوع رفتار غیرمنطقی و نادیده گرفتن رضایت کاربران می تواند به یک چالش اجتماعی – اقتصادی تبدیل شود.
بالغ بر ۴۲ درصد کاربران پاسخگو به این پژوهش که ۲۵ درصد آن را زنان و ۷۵ درصد را مردان تشکیل می دهند در گروه سنی بین ۱۸ تا ۳۰ سال و ۳۱ درصد بین ۳۰ تا ۵۰سال بوده اند و ۴ درصد نیز بیش از ۵۰ سال سن داشته اند.
کاربران اینترنت اطلاعی از نرخ ها ندارند
براساس نتایج تطبیقی به دست آمده بیش از ۷۶ درصد کاربران اطلاعی از نرخ مصوب خطوط اینترنت مورد استفاده خود ندارند و میزان تغییرات سطح آگاهی افراد از نرخهای مصوب نیز در بین سالهای ۸۹ تا ۹۱ سیر نزولی داشته و به میزان حداقل ۳ درصد به افرادی که از تعرفه های مصوب اطلاعی ندارند افزوده می شود.
کاربران اینترنت در پرداخت هزینه ها فرمان پذیرند
همچنین مشخص شده که حدود ۶۵ درصد از پاسخگویان با ارائه دهنده خدمات دچار مشکل تسویه حساب نبوده اند که این عدم مشکل به دلیل بی اعتنایی به مبلغ قرارداد است؛ به نحوی که برپایه این تحقیقات عدم وجود مشکل مالی با ارائه خدمات در بین سالهای مورد بحث ۱۰ درصد رشد داشته و این نتایج تطبیقی از فرمان پذیری کاربران در پرداخت هزینه های خدمات ارتباطی حکایت دارد.
کاربران اینترنت به خدمات بیش از حد ارزان اعتماد ندارند
نتایج این تحقیق نشان می دهد که ۶۶ درصد کاربران به خدمات بیش از حد ارزان شرکتهای اینترنتی و ارتباطی اعتماد ندارند؛ به نحوی که بررسی آمار سالهای ۸۹ تا ۹۱ حاکی از آن است که بی اعتمادی کاربران به خدمات بیش از حد ارزان برخی شرکتها ۶ درصد افزایش یافته و به ۶۶ درصد رسیده است.
فقط یک درصد کاربران اینترنت پیگیر اختلاف خود هستند
بر اساس این بررسی ها بیش از ۴۶ درصد کاربران اینترنت برای حل اختلاف به شرکت های ارائه دهنده خدمات مراجعه می‌کنند و حدود ۲۷ درصد کاربران اهمیتی به اختلاف حساب های خود نمی دهند و در همین حدود نیز، با شرکتهای دیگر تماس می گیرند؛ نکته قابل توجه آن است که تنها یک درصد کاربران پیگیر اختلاف خود در مراجع قضایی هستند.
برپایه این مطالعات تطبیقی نزدیک به ۳۰ درصد از کاربران به جای تماس با مسئولان شرکتهای ارائه دهنده خدمات، به اختلاف رخ داده اهمیت نداده و آن را رها می کنند و تنها نزدیک به ۱ درصد از کاربران مراجع قانونی را محل حل اختلاف خود می دانند.
این آمار نشان می دهد که کاربران خدمات ارتباطی به دلایل مختلفی از جمله پاسخگو نبودن و حل نشدن اختلاف با شرکتها و همچنین در دسترس نبودن و یا مشکل بودن مراحل قانونی پیگیری شکایت، از پیگیری شکایات خود صرف نظر می کنند.
۶۶ درصد کاربران اینترنت از کیفیت خدمات ناراضی اند
نتایج این تحقیقات نشان می دهد که بیش از ۶۶ درصد کاربران شبکه های ارتباطی از کیفیت خدماتشان رضایت ندارند، ۱۱ درصد رضایت نسبی از این کیفیت دارند و تنها ۲۳ درصد افراد از خدمات راضی بوده اند؛ این در حالی است که در تطبیق آمارهای دو دوره مدنظر، ۲ درصد از رضایت قطعی و ۲ درصد نیز از رضایت نسبی کاربران کاسته شده و در مجموع ۴ درصد به نارضایتی قطعی کاربران افزوده شده است؛ در همین حال مشکل کاربران با ارائه دهندگان خدمات در بین این سالها با ۳ درصد کاهش روبرو بوده است.
۸۸ درصد کاربران اینترنت از وجود سازمان تنظیم مقررات ارتباطات آگاهی ندارند
در این راستا مشخص شده که با وجود رشد ۵ درصدی آگاهی کاربران، اما همچنان بیش از ۸۸ درصد کاربران حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات از وجود سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی بعنوان حامی حقوق مصرف کنندگان ICT آگاهی نداشته و این عدم شناخت باعث شده در شاخصه ” روش حل اختلاف ” بیش از ۲۷ درصد آنها شکایت خود را رها کرده و به هیچ مرجعی مراجعه نکنند.
کاربران به خدمات اینترنت اعتماد ندارند
رشد۱۸ درصد تعداد کاربران با تحصیلات کارشناسی و رشد ۱۵ درصدی زنان استفاده کننده از خطوط اینترنت بطور مستقل از دیگر یافته های این پژوهش است؛ در همین حال نتایج این تحقیق نشان می دهد که بیش از ۹۶ درصد کاربران از خطوط ADSL استفاده می‌کنند و با وجود رشد ۳۳ درصدی استفاده از اینترنت پرسرعت وایمکس در بین سالهای ۸۹ تا ۹۱ ، اما درصد قابل توجهی از کاربران، وایمکس را به عنوان لینک جایگزین و یا پشتیبان انتخاب کرده اند و به نوعی نزدیک به ۴۰ درصد کاربران یک راه ارتباطی ذخیره نیز برای ارتباط اینترنت تهیه کرده اند و این نشانه ای از عدم اعتماد به خدمات ارائه شده است.
مدل ترسیمی از وضعیت کلی میزان اعتماد کاربران اینترنت به خدمات
این مدل شامل آمار تطبیقی شاخصه های اطلاع از نرخ مصوب، مشکل در تسویه حساب و رضایت از کیفیت خدمات ارتباطی است که ناحیه آبی رنگ شامل ناحیه رضایت، عدم مشکل مالی و آشنایی با حقوق کاربری است که برای کاربر، خدمات دهنده و ناظر یک محیط ایده آل است؛ همچنین ناحیه زرد رنگ شامل ناحیه نارضایتی است که گویای میزان عدم اطلاع از حقوق نیز می شود و این موضوع نشان دهنده پتانسیل بالای برهم خوردن قاعده های اقتصادی است؛ در صورتیکه اگر هر یک از این شاخصه ها روندی رو به بهبود داشته باشد می تواند بصورت تصاعدی شرایط کلی ضعفهای دیگر شاخصه ها را نیز پوشش دهد.
ناحیه سرخ رنگ نیز ناحیه تفاضل میزان رضایت و عدم رضایت است که در شرایط خطرناکی قرار دارد. حجم این ناحیه برابر است با ناحیه آبی رنگ و در صورتی که از ناحیه آبی رنگ کاسته شود این ناحیه نیز کوچکتر شده و شرایط به یک نقطه حساس و مرز شکنندگی خواهد رسید.
نتایج تحقیقات آماری در میزان اعتماد الکترونیکی کاربران
بر اساس داده های به دست آمده دراین پژوهش برغم رشد تعداد کاربران خدمات ارتباطی و فضای مجازی، یک وضعیت عدم اعتماد دیده می شود که اگرچه هنوز به مرحله شکستن و یا دچار نقصان شدن نرسیده اما در مرحله بسیار حساسی از نظر رشد و شکنندگی قرار دارد؛ در صورتی که حجم ناحیه نارضایتی برابر با حجم کل نمونه آماری شود می توان دریافت که در این شرایط رعایت حقوق مصرف کننده و ایجاد زیرساختهای اعتماد ساز، بصورت کاربردی و دور شدن از تبلیغات ظاهری می تواند راهکاری برای معکوس کردن روند رشد ناحیه نارضایتی باشد.
در نهایت آنکه براساس نتایج حاصل از این پژوهش، وضعیت اعتماد به زیرساختهای الکترونیک به مرحله هشدار رسیده چرا که بررسی ها نشان می دهد که کاربران شبکه های ارتباطی در حال حاضر منفعل هستند و در مقابل هر نوع افزایش هزینه و کاهش کیفیت واکنشی بروز نمی دهند که این موضوع بالقوه یک خطر اجتماعی است و ممکن است کاربران برای رفع نیازهای ارتباطی خود به راه های غیرقانونی و نامتعارف روی بیاورند.

جدی شدن بحران آب در یزد/ احتمال جیره‌بندی آب در چند روز آینده

مشکل آب در استان کویری و خشک یزد، موضوع تازه ای نیست و مردم این استان همواره با مشکلات کوچک و بزرگی در این زمینه مواجه بوده اند اما این روزها وضعیت آب به شکلی جدی و متفاوت‌ از گذشته بحرانی شده تا حدی که آب در برخی مناطق جیره بندی شده و به احتمال زیاد این روند در سراسر استان طی چند روز آینده اتفاق خواهد افتاد.
به گزارش مهر، گرچه مسئولان استانی و کشوری بارها و بارها در مصاحبه های خود، مردم استان یزد را صرفه جو ترین مردم در مصرف آب معرفی کرده اند اما این روزها افزایش بی سابقه دمای هوا، میزان مصرف آب مردم یزد را به مصرف کنندگان کشوری رسانده است.
مردم یزد که سرانه مصرف آب آنها در شبانه روز به ازای هر نفر به ۱۴۲ لیتر می رسید در حالی که میانگین مصرف آب در شبانه روز به ازای هر نفر ۱۵۰ لیتر بود، این روزها به ۲۰۰ لیتر به ازای هر نفر رسیده است.
گرچه افزایش مصرف در تابستانها تا حد زیادی طبیعی است و به طور معمول از افزایش ۶۰ درصدی نسبت به سایر اوقات سال برخوردار است، اما این روند استان یزد را دچار بحران آب کرده است.
خشکسالی های پی در پی در سالهای گذشته، کمبود منابع آبی، بارندگی زیر حد نرمال، تبخیر بالای آب و هدر رفتن روان آبها از دلایل عمده بحران آب در استان یزد است تا جایی که حتی آب انتقالی نیز نتوانسته مشکلات مردم را برطرف کند.
این روزها مسئولان استان یزد به شدت نسبت به مسئله بحران آب در یزد ابراز نگرانی می کنند و در حالی که از جیره بندی آب در بسیاری از مناطق خبر داده اند، احتمال جیره بندی آب در تمام استان ظرف چند روز آینده را نیز داده اند.
نگرانی مسئولان از کمبود شدید منابع آبی
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان یزد در این زمینه به خبرنگار مهر گفت: هم اکنون در استان یزد ۲۰۰ مترمکعب در ثانیه آب مصرف می شود که این میزان حجم بسیار قابل توجهی است.
علی اسلامی افزود: با وجود اینکه بسیاری از چاه های حفر شده برای مواقع اضطراری وارد مدار بهره برداری شده و از آب انتقالی نیز استفاده می شود، باز هم برای روزهای آینده که دمای هوا افزایش خواهد یافت، نگرانیم.
وی عنوان کرد: گرچه مردم یزد مردمی قانع و صرفه جو هستند و تعداد مشترکان پرمصرف بسیار محدود است اما لازم است در این شرایط همراهی بیشتری با مسئولان آبفا و آبفار داشته باشند.
مردم فقط ۱۰ درصد در مصرف آب صرفه جویی کنند
اسلامی با بیان اینکه اگر روال به همین ترتیب ادامه یابد، ناچار به جیره بندی آب هستیم، افزود: اگر مردم فقط ۱۰ درصد در مصرف آب صرفه جویی کنند، بسیاری از مشکلات برطرف خواهد شد و به مرحله جیره بندی در کل استان نخواهیم رسید.
وی بیان کرد: شرایط استان ما به لحاظ منابع آبی بسیار ویژه است و مردم ما خوشبختانه تاکنون این موضوع را به خوبی درک کرده اند اما لازم است در فصل تابستان به ویژه امسال که دمای هوا به شدت افزایش یافته و ناخودآگاه مصرف آب را افزایش می دهد، همراهی بیشتری انجام دهند.
اسلامی تصریح کرد: ماه مبارک رمضان با تابستان و گرمای هوا مصادف شده و به هیچ وجه راضی نیستیم مردم روزه دار را با بحران آب و جیره بندی آن مواجه ببینیم.
وی ضمن قدردانی از همراهی همیشگی مردم یزد، از مردم خواست: اندکی بیشتر از گذشته در مصرف آب صرفه جویی کنند.
برداشت آب از منابع زیرزمینی یزد بسیار بیشتر از ورودی
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان یزد با بیان اینکه ورودی آب به سفره های زیرزمینی، یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون مترمکعب است، عنوان کرد: اما برداشت آب ۱٫۵ میلیارد مترمکعب است که این امر سبب شده سطح برداشت هر سال عمیق تر و از کیفیت آب کاسته شود.
وی تصریح کرد: بسیاری از چاه هایی که روزی آب شرب شیرین داشت، اکنون شور شده و بسیاری از آنها نیز از مدار بهره برداری خارج شده است.
چاه های یزد در عمق ۱۸۰ متری به آب می رسند
اسلامی یادآور شد: در حال حاضر چاه های استان یزد در عمق ۱۸۰ متری تازه به آب می رسند که این وضعیت خطرناکی است.
وی با بیان اینکه اکنون بحران گذراست و با گذر از فصل تابستان، اوضاع به حالت عادی باز می گردد، تصریح کرد: مشکل اصلی از پنج سال دیگر در یزد آغاز می شود.
اسلامی خاطرنشان کرد: برداشتهای مکرر آب از منابع آب زیرزمینی، استان یزد را در پنج سال آینده با بحران جدی آب مواجه می کند.
در حالی که مسئولان به شدت از وضعیت آب ابراز نگرانی می کنند، وضعیت بسیاری از روستاهای استان اکنون بحرانی است و مردم به شدت در مضیقه هستند.
بحران جدی در روستاهای استان یزد
بیش از ۱۰۰ روستای شهرستان تفت، روستاهای بافق از جمله بشکان، روستاهای مهریز و برخی روستاهای ابرکوه به شدت از کم آبی رنج می برند و حتی آبرسانی سیار نیز به دلیل مشکلات بودجه ای، به درستی و مرتب انجام نمی شود.
این امر سبب شده تا بسیاری از مردم روستا، برای گذران فصل تابستان به شهر سفر کنند و این بیم می رود که برای همیشه در شهرها ساکن شوند.
این روند طی سالهای گذشته سبب شده تا بسیاری از روستاهای استان یزد از جمله روستاهای تفت خالی از سکنه شوند.
مشکلات و تبعاتی که کم آبی به دنبال دارد، در بسیاری موارد جبران ناپذیر است و لازم است مسئولان فکری جدی به حال موضوع آب کنند.
اگر طرح های آب انتقالی با سرعت بیشتری اجرایی شود، بسیاری از مشکلات حداقل در آینده بروز نخواهد کرد و مردم یزد همچنان امیدوارند این طرحها با جدیت بیشتری از سوی مسئولان استانی و کشوری پیگیری و اجرایی شود.

ناطق نوری به افطاری جامعه مهندسین نرفت/ پورمحمدی: امیدوار بودیم ناطق نوری روزه سکوتش را می شکست

کلمه- گروه خبر: همزمان با افتتاح موزه شهید بهشتی ناطق نوری سکوت چند ساله خود را با بغض شکست سخنانی را ایراد کرد که علت سکوت او را بیش از پیش هویدا کرد. اما عدم حضور این رییس اسبق مجلس به مراسم افطاری جامعه اسلامی مهندسین انتقاد پورمحمدی و محمدرضا باهنر را به همراه داشت.
پورمحمدی با اشاره به این که قرار بود حجت الاسلام ناطق نوری در مراسم امروز سخنرانی کند گفت: امیدوار بودیم که ایشان با حضور در این مراسم روزه سکوتشان را می شکستند و همراهی و هم نوایی با یارانشان داشتند که البته دارند و جای ایشان خالی است.
در همین حال محمدرضا باهنر در ادامه به حاضران گفت که به ناطق‌نوری بعد از مدتها یخ بندان پیشنهاد حضور در این جلسه را داده و او قبول کرد، اما ظهر پنجشنبه اطلاع داده که به‌ علت «کار غیر مترقبه و مسافرت» نمی‌تواند حضور پیدا کند.
او این را هم گفت که امیدوار است «ناطق نوری کماکان در ریکاوری نماند، و این عدم حضور را جبران کند، چون دوران ریکاوری تمام شده و همه باید برای کار به میدان بیایند.»
هر چند رهبری از عملکرد دولت دهم حمایت کرد، اما پورمحمدی با بیان اینکه از بزرگ نمایی خدمات دولت هم باید پرهیز کرد گفت: گاهی اوقات آمار و ارقامی به مردم ارائه می شود که گویی در بهشت برین هستیم و یک تصویرسازی رویایی، افراطی در جامعه انجام می دهند که باید از آن نیز پرهیز شود.
مصطفی پور محمدی در مراسم ضیافت افطاری جامعه اسلامی مهندسین که پنجشنبه شب در مسجد دانشگاه امام صادق علیه السلام برگزار شد، رئیس سازمان بازرسی کل کشور با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ گفت: ما در این انتخابات با یک موفقیت بزرگ مواجه شدیم که آن خلق حماسه سیاسی بود و خداوند در این انتخابات مسیر دسترسی به مطالبات مردم را برای ما فراهم کرد و این رزق بزرگ را خارج از محاسبات ما به ما عنایت کرد.
رئیس سازمان بازرسی کل کشور با تاکید بر این که اصولگرایان باید بیش از دیگر جریانات سیاسی بر حقوق عامه مردم و حقوق اساسی پایبند باشند گفت: در این انتخابات یک عده پیروز نشدند اما دستاورد بزرگ انتخابات آن بود که همه فکر می کنند بهترین اتفاق افتاده است و به خاطر همین موضوع تقوای سیاسی و اجتماعی در جامعه ایجاد شد.
عضو جامعه روحانیت مبارز با بیان این که امروز در شرایط خطیری در کشور و منطقه قرار داریم گفت: امروز جریان سلطه، کفر، استکبار، ضدانسان و ضد عقل در منطقه وجود دارد که در حال آشوب آفرینی و در مناطق مختلف آتش افروزی و فتنه گری است اما آنچه که عجیب است این است که سردمداران ثروت و اشرافیت و شیوخ نیز با این جریان جمع شده اند.
وی افزود: امروز پول این اشرافیت متحجر و سربازان مفت و ارزان بی عقل در خدمت سلطه جهانی قرار گرفته است و به جان حق طلبان که ما هستیم افتاده اند. بنابراین هنگامی که رهبری تعبیر می کنند که ما در پیچ سخت تاریخی خطیری قرار داریم به خاطر این شرایط است.
رئیس سازمان بازرسی کل کشور همچنین با بیان این که باید برای نقد وضعیت موجود باید جانب انصاف را رعایت کنیم امروز در شرایطی که وضعیت کشور با دستاورد بزرگ و ارزنده انتخابات به ثبات رسیده ما حق داریم دوره گذشته را نقد کنیم اما باید مواظب باشیم که این نقدها به کشمکش ها، سوء ظن ها و اتهام زدن ها تبدیل نشود که اگر این بشود این انتقادها تبدیل به ایجاد فضای یاس و ناامیدی در جامعه خواهد شد.
عضو جامعه روحانیت مبارز با تاکید بر این که باید بپذیریم فعالیت تشکیلاتی اصولگرایان در انتخابات ۹۲ پیروز نشد گفت: فعالیت تشکیلاتی اصلاح طلبان در این انتخابات پیروز شد اما چون اصولگرایان در قوای سه گانه و قدرت حضور داشتند باید بدانند که شاید وظیفه خود را به خوبی انجام نداده اند اما باید بپذیریم که این دولت خدمات زیادی داشته و باید شاکر و قدردان آن باشیم.
وی با بیان اینکه همچنین از بزرگ نمایی خدمات دولت هم باید پرهیز کرد گفت: گاهی اوقات آمار و ارقامی به مردم ارائه می شود که گویی در بهشت برین هستیم و یک تصویرسازی رویایی، افراطی در جامعه انجام می دهند که باید از آن نیز پرهیز شود.
پورمحمدی با بیان این که امروز یک سلیقه ای پیروز شده و این سلیقه خواست معتدلین، دلسوزان نظام، جمعی از علما و نخبگان بوده است گفت: این سلیقه پیروز حد مشترک مطالبات همه انسان ها و دلسوزان کشور است و ما هم باید تلاش کنیم و این سلیقه مشترک را در مقابل فتنه ها و پیچ تاریخی حفظ کنیم.
رئیس سازمان بازرسی کل کشور با بیان این که امروز وظیفه کمک کردن به این ایده و فکر است گفت: قانون گرایی، تخصص گرایی، مشورت، هماهنگی میان قوا، احترام به همه نیروها مواضع درستی است و منطبق بر اصول اصولگرایی است و می شود گفت محصول فکری ما اصولگرایان در این انتخابات پیروز شده است هر چند که محصول تشکیلاتی ما شکست خورده است.
عضو جامعه روحانیت مبارز همچنین خطاب به جمع حاضر گفت: در این جلسه مجموع بزرگ دوستان اصولگرایان جمع هستند و بدون شک همه این عزیزان از فعالان و سنگ صبوران انقلابند.
وی افزود: فضای سیاسی ما از جهت قواعد، سنت ها و منش ملتهب و متزلزل و شناور است که باید آن را به حالت ثبات تبدیل کنیم و این مدت که از گردونه سیاست فاصله می گیریم فرصت خوبی برای بازسازی خودمان است که عیوب خودمان را ببینیم و با یک تجربه خوب و توان بهتر و انسجام آینده را ترسیم کنیم و قرار بگذاریم تقوا مبنای حرکتمان باشد.
ضیافت افطاری جامعه اسلامی مهندسین با حضور حبیب الله عسگراولادی دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری، محمدنبی حبیبی دبیر کل حزب موتلفه، مصطفی میرسلیم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، محمد علی آبادی معاون سابق احمدی نژاد ، محسن مهر علیزاده معاون سابق خاتمی در دولت اصلاحات ، سفیر افغانستان، اعضای شورای مرکزی احزاب عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری و برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و نمایندگان ادوار برخی چهره های سیاسی از جناح های مختلف و سخنرانی مصطفی پورمحمدی برگزار شد.

رنگ شدن سردر قورخانه تهران/ تخریب خانه‌های تاریخی

ورود بحث ثبت جهانی مناظر فرهنگی کویری در یونسکو، ثبت ۳۰ قرآن نفیس زیر آفتاب، انتشار قرآن ایرانی، رنگ شدن سردر تاریخی قورخانه تهران و تشدید تخریب خانه‌های تاریخی اهواز از جمله خبرهای حوزه میراث فرهنگی و گردشگری در این هفته بود.
به گزارش مهر، در این هفته مدیر تدوین پرونده‌های میراث جهانی از ورود ثبت جهانی مناظر فرهنگی- کویری در یونسکو خبر داد و گفت: ایران با پیشنهاد ثبت جهانی منظر فرهنگی و تاریخی روستای می‌مند توانست برای اولین بار مناظر فرهنگی- کویری را در کمیته میراث جهانی یونسکو مطرح کند، به همین دلیل کار‌شناسان یونسکو اعلام کردند کشورهای دیگر نیز می‌توانند از تجربه ایران در این زمینه استفاده کنند.
تخریب خانه‌های تاریخی اهواز
روند روبه رشد تخریب پی در پی خانه‌ها در بافت تاریخی یزد به بافت تاریخی اهواز نیز سرایت کرد، به نحوی که در این هفته اعلام شد، بر تعداد تخریب خانه‌های اهواز اضافه می‌شود تا جای این خانه‌های تاریخی را آپارتمان‌های نوساز بگیرد. بافت تاریخی اهواز، آثار ملی زیادی دارد، ولی تاکنون اداره کل میراث فرهنگی خوزستان اقدامی برای جلوگیری از تخریب خانه‌های اهواز انجام نداده است.
در ماه‌های گذشته بناهای مهمی در خیابان‌های خسروی، نظامی، فردوسی، حافظ، سعدی، عامری و… در اهواز تخریب شده‌اند.
همچنین مدرسه ملی کارون در خیابان طالقانی و خانه‌ای دیگر در سی متری اهواز تخریب شد که جزو نمونه‌های شاخص بودند.
ثبت جهانی سفره افطاری کشورهای مسلمان
پس از آنکه محمدشریف ملک‌زاده، رییس سازمان میراث فرهنگی سفره افطار ایرانی را در فهرست میراث ملی ثبت کرد، این بار رئیس سازمان میراث فرهنگی پیشنهاد داد سفره افطاری کشورهای مسلمان با محوریت ایران، ثبت جهانی شود.
قرار بود ایران مناسک حج را نیز با کمک کشورهای مسلمان در فهرست میراث معنوی جهانی به ثبت برساند.
ثبت ۳۰ قرآن نفیس زیر آفتاب
این هفته پس از پیشنهاد ملک‌زاده برای ثبت جهانی سفره افطار از لوح ثبتی ۳۰ قرآن نفیس متعلق به موزه ملی قرآن کریم طی مراسمی با حضور سفرای کشورهای اسلامی در کاخ نیاوران رونمایی شد.
در این مراسم قرآن‌های دوره‌های قاجار و متعلق به سال ۱۱۸۰ (هـ. ق) و… داخل محفظه‌هایی و زیر نور آفتاب قرار داشتند.
برخی از کار‌شناسان میراث فرهنگی درباره نحوه نمایش این قرآن‌ها و انتقال آن‌ها به فضای باز کاخ نیاوران اعتراض کردند.
سردر قورخانه تهران رنگ شد
قورخانه تهران که ساختمانی بزرگ در محدوده تهران قدیم و محل ساختن اسلحه و مهمات بود، به بهانه زیباسازی رنگ شده است.
همچنین بخش بزرگی از عمارت قورخانه تهران به علت بی‌توجهی مسئولان به شدت تخریب شده بود.

تاخیرشش ماه ایران در پرداخت قسط وام به بانک جهانی است

تا پایان ماه ژوئن سال جاری میلادی بدهی ایران به بانک جهانی بیش از ۶۹۷ میلیون دلار بوده است.
بانک جهانی می‌گوید ایران بیش از ۷۹ میلیون دلار بدهی خود را در شش ماه گذشته به این سازمان پرداخت نکرده است.
به گفته بانک جهانی این میزان مجموع اقساطی است که ایران موظف بوده در شش ماه گذشته بابت وام‌هایی دریافتی از بانک بازسازی و توسعه بین المللی به این سازمان پرداخت کند.
بر اساس محاسبه بانک جهانی تا پایان ماه ژوئن سال جاری میلادی بدهی ایران به این سازمان بین المللی بیش از ۶۹۷ میلیون دلار است.
به گزارش بی بی سی، بانک جهانی می‌گوید از آنجا که ایران هیچ کدام از اقساط خود را در شش ماه گذشته پرداخت نکرده این کشور را در وضعیت «بدحسابی» قرار داده و وام‌های ایران را «ناکارآمد» معرفی کرده‌اند.
به جز ایران، زیمبابوه تنها کشور «بدحساب» در جمع مشتریان بانک جهانی است و نزدیک ۱۳ سال است که قسط وام‌هایش را به این سازمان نپرداخته است.
بدحساب معرفی شدن یک کشور توسط بانک جهانی، دریافت وام‌های بیشتر از این سازمان را غیرممکن می‌کند و تاثیر مستقیم بر اعتبار مالی کشور در معاملات مالی با وام دهندگان دیگر دارد. اگرچه بانک جهانی می‌گوید هشت سال است که هیچ درخواست وام تازه‌ای را از سوی ایران تایید نکرده است و خود را متعهد به رعایت قوانین تحریم ایران می‌داند.
در سال ۲۰۱۲ میلادی، صندوق بین‌المللی پول اعلام کرد که اقتصاد ایران برای اولین‌بار در دو دهه اخیر وارد دوره رکود شده است.
هفته گذشته حسن روحانی رییس جمهوری منتخب ایران گفت برای اولین بار پس از جنگ ایران و عراق، رشد اقتصادی کشور برای دو سال متوالی‌ منفی بوده است.
ایران با مشکلات مدیریت اقتصادی در داخل و تحریم‌های بین المللی روبروست.
بر اساس گزارش‌های رسمی صادرات نفت ایران در سال گذشته به شدت کاهش پیدا کرده و از دو میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه در سال ۱۳۹۰ به یک میلیون بشکه در سال ۱۳۹۱ رسیده است.
در یک سال اخیر که تحریم‌های نفتی اتحادیه اروپا علیه ایران اجرایی شده‌اند، ارزش ریال ایران در برابر دلار آمریکا نیز به کمترین میزان در طول تاریخ تنزل پیدا کرده است.

ضرب و شتم محسن رحمانی، فعال دانشجویی در بند ۲۰۹ زندان اوین

محسن رحمانی، دانشجوی رشته آی تی که در مراسمی با حضور حسن روحانی در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری اقدام به برافراشتن عکس میرحسین موسوی در میتینگ انتخاباتی وی کرده بود، تحت فشارهای روحی و جسمی شدید در بند ۲۰۹ زندان اوین قرار دارد.
به گزارش خبرنگار کلمه، این فعال مدنی و زندانی جنبش سبز ۴۸ روز پیش و پس از پایان مراسم، به همراه چندتن دیگر از فعالان ستاد روحانی بازداشت شد.
در حالی که باقی فعالان ستاد روحانی در چند هفته گذشته آزاد شدند، اما محسن رحمانی در سلول ۹۲ بند ۲۰۹ همچنان در حال بازجویی است و بارها از سوی بازجویان مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته است.
بر اساس این گزارش آثار ضرب وشتم و جرح بر روی بدن این زندانی سیاسی و فعال دانشجویی سبز به قدری نمایان است که مقامات بند ۲۰۹ به رغم تبدیل قرار بازداشت وی به وثیقه، از آزادی اش ممانعت می کنند.

مهدی تقوی: اقتصاد کشور با فاجعه روبرو است/ بیماری تصمیم‌گیری‌های غلط

یک استاد دانشگاه گفت: «راه درمان اقتصاد کشور بازگشت به سیاست های درست اقتصادی و اجتناب از سیاست های غلطی مانند تعدیل اقتصادی و هدفمندی یارانه ها می باشد.»
دکتر مهدی تقوی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با فرارو گفت: «بیماری هلندی در ادبیات اقتصادی یک اصطلاح جهانی است؛ اما بنده تاکنون نام عارضه چینی را نشنیدم و از کارشناسان می خواهم اصطلاح نسازند.»
وی ادامه داد: «اقتصاد ایران دچار بیماری تصمیم گیری های غلط اقتصادی از جمله قانون هدفمندی یارانه ها است. یعنی اقتصادی که نفت دارد و ثروت ملی را می فروشد به جای آنکه این درآمد را صرف رشد و توسعه اقتصاد بکند حرام می کند.»
این استاد اقتصاد دانشگاه گفت: «به نظر من اقتصاد ایران دچار بیماری هلندی نیست؛ چون اگر درآمد ناشی از فروش نفت در داخل هزینه شده و موجب افزایش نرخ تورم شود بیماری هلندی نامیده می شود؛ در حالی که افزایش نرخ تورم در ایران ناشی از درآمد نفت نیست و دلارهای نفتی ایران در داخل هزینه نمی شود.»
وی تصریح کرد: «لذا در حقیقت اقتصاد ایران دچار تصمیم گیری های غلط اقتصادی و هدر دادن منابع است.»
وی با بیان اینکه ایران تنها کشوری نیست که هدفمندی یارانه ها را تجربه می کند اظهار کرد: «پیش از این انگلستان در دوران خانم تاچر نیز سیاست های نئوکلاسیک را به مرحله اجرا درآورد که شبیه قانون هدفمندی یارانه ها است.»
وی ادامه داد: «تا قبل از روی کار آمدن خانم تاچر مردم انگلستان در رفاه کامل زندگی می کردند؛ چون به همه چیز سوبسید داده می شد و هزینه این کار را هم از مالیات بدست می آوردند.»
وی افزود: «اما با روی کار آمدن خانم تاچر یارانه ها لغو شد و مردم فقیرتر و بیچاره تر شدند و از آن طرف صنعت زدایی شد به طوری که اکنون بخش خدمات اقتصاد انگلستان همچون بانک ها و بیمه ها گسترده تر شده است؛ در حالی که قبل از دوران تاچر بیشتر کالاهای صنعتی صادر می شد و اکنون خدمات صادر می شود.»
این کارشناس مسائل اقتصادی اظهار کرد: «اکنون اقتصاد ایران با یک فاجعه روبرو است و رشد اقتصادی آن منفی است. لذا ایران باید درآمد نفت خود را درست خرج کند؛ یعنی باید درآمد نفت را صرف توسعه صنعت و کشاورزی کرد و تولید را توسعه داد.»
تقوی در بیان دیگر مشکلات اقتصاد ایران گفت: «فارغ از تصمیم گیری های غلط اقتصادی ما دچار تصمیم گیرهای غلط سیاسی نیز هستیم. همچنین تحریم ها نیز بر تشدید مشکلات اقتصادی دامن می زند و البته به نظر من قانون هدفمندی یارانه ها خود یکی از مشکلات اساسی اقتصاد ایران است.»
تقوی درباره راههای درمان بیماری های اقتصاد ایران گفت: «در یک بیان کلی می توان گفت دولت یازدهم باید عکس هر سیاستی که در دولت فعلی انجام شده را اجرا کند.»
وی ادامه داد: «آقای روحانی خود اشاره کردند که می خواهند سیاستی در پیش بگیرند که مشکلات با غرب را حل کنند تا تحریم ها لغو شود. در این صورت ما به جای آنکه با بورکینافاسو دوست شویم می توانیم با کشورهای پیشرفته غربی دوست شویم و این کشورها هم اقدام به سرمایه گذاری در ایران خواهند کرد و هم می توانیم به جای کالاهای بنجل چینی از این کشورها کالا وارد کنیم.»
وی افزود: «راه درمان دیگر در پیش گرفتن سیاست های درست اقتصادی است که یکی از اساسی ترین آنها توقف قانون هدفمندی یارانه ها در همین مرحله نخست است. یعنی چون دولت نمی تواند به کلی این قانون را کنار بگذارد و ناچار به ادامه آن است فعلا همین فاز اول را ادامه دهد و به هیچ وجه وارد فاز دوم هدفمندی نشود.»
این استاد دانشگاه گفت: «راه درمان دیگر اصلاح سیستم مالیاتی است. باید از افراد ثروتمند در ازای درآمدها و سودهای کلانی که می برند به تناسب مالیات اخذ شود. سیستم مالیاتی نباید به صورتی باشد که از برخی اقشار همچون کارمندان نسبت به درآمد آنها در مقایسه با افراد ثروتمند مالیات بیشتری اخذ شود.»
این کارشناس مسائل اقتصادی اظهار کرد: «در بررسی سیاست های اقتصادی ایران متوجه می شویم مردم ایران در دو دوره به شدت فقیرتر شدند. یکی دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی است که سیاست تعدیل اقتصادی اجرا شد و دوم دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد است که سیاست هدفمندی یارانه ها اجرا شد. یعنی در این دو دوره فقرا فقیرتر و ثروتمندان تروتمندتر شدند. لذا دولت آینده باید از تجربیات گذشته استفاده کند.»
وی افزود: «همچنین در بررسی تاریخ صنعت در اقتصاد ایران متوجه می شویم این سیاست های غلط اقتصادی در کشور صنعت زدایی کرد و خیلی از کسانی که در واحدهای صنعتی مشغول به کار بودند بیکار شدند.»
وی در پایان تاکید کرد: «بنابراین راه درمان اقتصاد کشور بازگشت به سیاست های درست اقتصادی و اجتناب از سیاست های غلطی مانند تعدیل اقتصادی و هدفمندی یارانه ها می باشد.»