عقل در وجود انسان با سه قوه شهوت، خشم و وهم و خیال رودررو است هرگاه عقل چیره شود وقوای سه گانه را لگام زند، زندگی توأم با موفقیت، سلامت وسعادت پیش روی انسان است. اما اگر عقل مغلوب هر یک از قوای سه گانه شود آنگاه انسان از انسانیت خود دور مانده و مرتکب گناه می شود. بنابراین مهمترین عامل پیدایش گناه غلبه قوای شهوت، خشم و وهم بر عقل است.
شهوت با وسوسه های شیطانی آغاز و همراه شده وانسان را به جایی می رساند که مرزی میان خوبی و بدی ، زشتی و زیبایی نشناخته و همچون ددان به اطفاء و ارضاء غریزه می پردازد.
قوه خشم نیز با سرکشی و عصیان و با حالتی بغض آلود و کینه توزانه صلاحدیدهای عقل را کنار زده و انسان را به ارتکاب جنایت های هولناک و جبران ناپذیر وادار می سازد. و بالاخره وهم و خیال با اندیشیدن به گناه و سوء نیت، انسان را برای تدارک گناه آماده می کند.
قوه خشم نیز با سرکشی و عصیان و با حالتی بغض آلود و کینه توزانه صلاحدیدهای عقل را کنار زده و انسان را به ارتکاب جنایت های هولناک و جبران ناپذیر وادار می سازد. و بالاخره وهم و خیال با اندیشیدن به گناه و سوء نیت، انسان را برای تدارک گناه آماده می کند.
جهل نیز به دلیل اصل هر شری موجب می شود انسان شخصیت ایمانی وانسانی خود را از دست بدهد و عنان عقل را از کف داده و اعمالی که منشأ غیرعقلانی دارند را موجه جلوه دهد.
جهل به عنوان یکی از خاستگاههای گناه و ریشه اصلی گناهان بزرگ شمرده شده است. امیرالمؤمنین علی (ع) می فرماید:« جز انسان جاهل ونگون بخت کسی بر خدا جسارت نمی کند».
جهل به عنوان یکی از خاستگاههای گناه و ریشه اصلی گناهان بزرگ شمرده شده است. امیرالمؤمنین علی (ع) می فرماید:« جز انسان جاهل ونگون بخت کسی بر خدا جسارت نمی کند».
جهل، تاریکی وحشتزایی است بی هیچ روزنه نوری که آدمی در آن کورکورانه ره می پیماید و به تعبیر امام صادق(ع) چنین فردی «جاهل می زید و گمراه می میرد».
جهل و نادانی کلید بسیاری از گناهان است که فرد و جامعه را به نابودی می کشاند.
از جهل لغزشگاه دیگری زائیده می شود به نام بدعت، با بدعت، انسان از روح تعالیم الهی دور افتاده و رفتارهای ناروا وناشایست از خود بروز می دهد.
از جهل لغزشگاه دیگری زائیده می شود به نام بدعت، با بدعت، انسان از روح تعالیم الهی دور افتاده و رفتارهای ناروا وناشایست از خود بروز می دهد.
جاهل جاعل سنت های حسنه را با هوا و هوس های خود همساز کرده و زمینه های انحراف و فساد در جامعه را فراهم می آورد.
هنر جهل پوشاندن هر عمل صالحی است که به انسانیت خدمت می کند وایجاد انحراف در جامعه با حق جلوه دادن باطل است . گناهی که قرآن کریم آن را نهی فرموده است : «حق را به باطل میامیزید وبا آن که حقیقت را می دانید کتمانش می کنید» (بقره ۴۲)
از مشخصات جهل درآمیختن حق وباطل دریکدیگر واستفاده نابجا ازمفاهیم ارزشمند وپیشه کردن رویه افراط وتفریط است.
هنر جهل پوشاندن هر عمل صالحی است که به انسانیت خدمت می کند وایجاد انحراف در جامعه با حق جلوه دادن باطل است . گناهی که قرآن کریم آن را نهی فرموده است : «حق را به باطل میامیزید وبا آن که حقیقت را می دانید کتمانش می کنید» (بقره ۴۲)
از مشخصات جهل درآمیختن حق وباطل دریکدیگر واستفاده نابجا ازمفاهیم ارزشمند وپیشه کردن رویه افراط وتفریط است.
هنگامی که آدمی از تعالیم الهی دور افتاد وبه سنت های نادرستی که حاصل بدعت بدعت گزاران است چنگ انداخت، دیو شهوت وخشم در وجودش سربرمی آورد وحد وحدودی برای خود نمی شناسد وسنت های غلط را در جامعه رواج خواهد داد.
جهل با گلچین کردن پاره ای از مفاهیم که با امیال واحساسات هماهنگ است انحراف وناروا را درمیان جامعه می پراکند و زمینه تبهکاریها را به وجود می آورد.
جهل با گلچین کردن پاره ای از مفاهیم که با امیال واحساسات هماهنگ است انحراف وناروا را درمیان جامعه می پراکند و زمینه تبهکاریها را به وجود می آورد.
جهل باوجود تاریکی و تیرگی ، هرگاه در مقابل آیینه حق قرار گیرد، پلشتی وناپاکی اش هویداخواهد شد. ازاین رو حتی افراد جاهل وسیاه دل گاهی در بزنگاههایی چهره خود را در آیینه حقیقت نما می بینند ودرعمق وجدان خود به بطلان خود اعتراف می نمایند واز کرده خود ولو زودگذر ولحظه ای شرمنده می شوند. منتهی قشر ضخیم سیاهی مانع از آن است که بتوانند به راحتی فضای روحی خود را تغییر دهند.