محمد حسین کروبی، فرزند ارشد مهدی کروبی؛ در نامه ای خطاب به رهبر جمهوری اسلامی، از رفتار نیروهای امنیتی در برخورد با خانواده های فعالین سیاسی-اجتماعی؛ انتقاد نمود.
در بخشی از این نامه آمده است :
همانگونه که در جریان قرار گرفته اید، در تاریخ بیست و سوم بهمن ماه ۱۳۹۱ ماموران امنیتی به اتفاق نماینده دادستان که با پوشاندن سر و صورت، خود را به هیبت شبگردان در آورده بود؛ به منزل شخصی اینجانب و دو تن از فرزندان مهندس میرحسین موسوی، یورش آورده و ضمن تفتیش؛ بیش از ۳۰ قلم از اموال منجمله اسناد هویتی، ملکی و مالی و تلفن همراه و رایانه شخصی من و دیگر اعضا خانواده ام و نیز وسایلی دیگر را ضبط نموده و با خود بردند و پس از سه هفته تنها شناسنامه و کارت ملی و دوقلم دیگر را بازپس دادند.
بیش از دوسال پیش نیز، در روز حصر و حبس غیر قانونی پدر و مادرم؛ ماموران امنیتی با حمله به منزل شخصی من و شکستن قفل منزل، آنجا را به مدت ۲۰ روز در اشغال خود در آورده بودند. پس از این حمله نیز پرونده تحصیلی فرزندانم را از مدارس محل تحصیلشان گرفته ومدت ۴ ماه ضبط نموده بودند. پاسپورت من نیز بیش از سه سال است که ضبط شده و اجازه خروج از کشور حتی برای سفر حج را نیز نیافتم.
این در حالیست که ساواک در دوران رژیم سابق بارها به منزل جد مبارز و پدر مجاهدم حمله کرده بود، اما این حملات برای یکبار نیز به ضبط اموال شخصی و خانوادگی آنان منجر نشده بود؛ و بنا به نقل متواتر مبارزین قبل از انقلاب، ساواک هیچگاه اقدام به ضبط اموال شخصی مخالفین سیاسی نمی نمود. ماموران امنیتی ساواک حداقل شأنی برای خود قائل بودند و به حوزه خصوصی افراد وارد نمی شدند اما گویا برای مأمورین امنیتی کنونی حد و مرز مفهومی ندارد.
آیا امام و ملت قیام کردند که سازمانی خشن تر و غیر اخلاقی تر از ساواک در ایران زمام امور امنیتی را در دست گیرد؟
در بخشی از این نامه آمده است :
همانگونه که در جریان قرار گرفته اید، در تاریخ بیست و سوم بهمن ماه ۱۳۹۱ ماموران امنیتی به اتفاق نماینده دادستان که با پوشاندن سر و صورت، خود را به هیبت شبگردان در آورده بود؛ به منزل شخصی اینجانب و دو تن از فرزندان مهندس میرحسین موسوی، یورش آورده و ضمن تفتیش؛ بیش از ۳۰ قلم از اموال منجمله اسناد هویتی، ملکی و مالی و تلفن همراه و رایانه شخصی من و دیگر اعضا خانواده ام و نیز وسایلی دیگر را ضبط نموده و با خود بردند و پس از سه هفته تنها شناسنامه و کارت ملی و دوقلم دیگر را بازپس دادند.
بیش از دوسال پیش نیز، در روز حصر و حبس غیر قانونی پدر و مادرم؛ ماموران امنیتی با حمله به منزل شخصی من و شکستن قفل منزل، آنجا را به مدت ۲۰ روز در اشغال خود در آورده بودند. پس از این حمله نیز پرونده تحصیلی فرزندانم را از مدارس محل تحصیلشان گرفته ومدت ۴ ماه ضبط نموده بودند. پاسپورت من نیز بیش از سه سال است که ضبط شده و اجازه خروج از کشور حتی برای سفر حج را نیز نیافتم.
این در حالیست که ساواک در دوران رژیم سابق بارها به منزل جد مبارز و پدر مجاهدم حمله کرده بود، اما این حملات برای یکبار نیز به ضبط اموال شخصی و خانوادگی آنان منجر نشده بود؛ و بنا به نقل متواتر مبارزین قبل از انقلاب، ساواک هیچگاه اقدام به ضبط اموال شخصی مخالفین سیاسی نمی نمود. ماموران امنیتی ساواک حداقل شأنی برای خود قائل بودند و به حوزه خصوصی افراد وارد نمی شدند اما گویا برای مأمورین امنیتی کنونی حد و مرز مفهومی ندارد.
آیا امام و ملت قیام کردند که سازمانی خشن تر و غیر اخلاقی تر از ساواک در ایران زمام امور امنیتی را در دست گیرد؟