۱۳۹۱ دی ۲۷, چهارشنبه

محمد تقی کروبی:بشار اسد هم سخن از “انتخابات آزاد” را محدود نکرده / “انتخابات آزاد” یکی از بدیهی ترین مطالبات مردم در هر جامعه ای محسوب می گردد

محمد تقی کروبی،فرزند مهدی کروبی در یادداشتی با اشاره به موضوع"انتخابات آزاد"خاطرنشان کرد:در کشورهایی غیر دموکراتیک در عمل مردم از حق انتخاب محروم می شوند اما برای بر زبان راندن واژه انتخابات آزاد، متهم نمی گردند. بطور مثال اسد که صلاح و خیر مردم سوریه را در حاکمیت مادام العمر خود می بیند سخن از “انتخابات آزاد” را محدود نکرده و حتی با در نظر گرفتن وصف العیش نصف العیش، وعده دروغین آن را هم می دهد.

 متن کامل این نوشته به نقل از وبسایت شخصی وی به شرح زیر است:
با این حال لازم میدانم نکاتی پیرامون واژه جنجال بر انگیز “انتخابات آزاد” بنویسم.
چند روز قبل رهبری در سخنان خود به موضوع انتخابات ریاست جمهوری در سال آتی خورشیدی پرداخت و بحث “انتخابات آزاد” را خواست دشمن تلقی کرد. بدنبال این سخنان خطیب جمعه آقای جنتی با ادبیات خاص خود مدعی شد:
“انتخابات آزاد رمز فتنه و شورش در انتخابات ریاست جمهوری آینده است … کسانی که خود را مرد سیاست می دانند و نقش بالایی در حکومت داشتند آیا خجالت نمی کشند که حرف دشمنان خارجی نظام را می زنند و حرف بیگانگان را تکرار می کنند؟”
آقای جنتی که عنان سخن از دست داده بود همچنین مدعی شد:
“شکست خورده های سیاسی این روزها صحبت از انتخابات آزاد می کنند و یکی از آنها که از همه گردن کلفت‌تر است مدتها قبل این موضوع را مطرح کرده و بقیه هم پشت سر او این خط را دنبال کردند.”

شاید تصور شود موضوع برگزاری انتخابات سالم تنها دغدغه دلسوزان نظامی است که کم هزینه ترین راه نجات کشور از وضعیت اسفبار داخلی و بین المللی امروز را در آشتی ملی، اعاده اعتماد و تمکین حاکمیت در برابر خواست مردم می داند. اما یادآوری این نکته ضروری است که بخشی از حاکمان فعلی که بدرستی دریافته اند تاریخ مصرف شان به پایان رسیده و دیگر بنا نیست امدادهای غیبی شامل حالشان گردد، نگران اصلی انتخابات جاری هستند. آقای احمدی نژاد که در اولین همایش ملی قوه مجریه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران در باب انتخابات سخنرانی می کرد با صراحت گفت، “انتخابات آزاد حق مردم است”. ایشان اضافه کردند:
“انتخابات آزاد هم اصالت دارد و هم ضرورت و اینکه حدود انتخاب رئیس جمهور بر اساس اعتقادات یک گروهی محدود شود درست نیست و این مغایر با روح قانون اساسی است.”

احمدی نژاد که تجربه تحمیل خود بر اراده یک ملت را در سال های ۸۴ و ۸۸ به همراه دارد و خوب می داند لشکر غیبی هم اکنون به چه کاری مشغول است، در ۱۲ آذر به تلاش عده ای در حاکمیت بر نشاندن فرد مورد نظر بر کرسی ریاست جمهوری اشاره کرد و به شوخی گفت:
“یک شخصی شوخی کرد و گفت که یک دفعه نام فرد را هم می‌نوشتند و خیال همه را راحت می‌کردند.”
آقای سعیدی نماینده رهبری در سپاه که خدا او را برای گاف ها و اعتراف های کم نظیرش حفظ کند، در باب نقش سپاه در انتخابات در ۱۹ دی ماه چنین گفت:
“وظیفه ذاتی سپاه مهندسی معقول و منطقی انتخابات است.”

در نظر داشته باشید مطابق نظر صریح بنیانگذار نظام، سپاه حق دخالت در سیاست و اقتصاد را ندارد، اما مدعیان پیروی از ولایت نه تنها اندیشه ها و دستورات او را منسوخ شمرده بلکه به افعال سیاسی، اقتصادی و … افتخار می کنند. سخن هجو آقای سعیدی را حتی آقای احمدی نژاد هم برنتابید و با صراحت چنین پاسخ داد:
” تجربه نشان داده که هر کس بخواهد مردم را مدیریت کند، مردم مدیریت او را مدیریت می کنند.”
بارها از زبان نسل اول انقلاب شنیده ایم که انقلاب به سبب آلودگی اصحاب قدرت منحرف شده است. در این زمینه آنان به وضعیت اقتصادی و فساد کم سابقه در مدیران نظام در کنار خفقان سیاسی و رشد بی هویت های متملق، که گوی سبقت را این روزها در تظاهر به بندگی از یکدیگر می ربایند، اشاره می کنند. در مقابل حاکمیت بر این باور است که نسل اول انقلاب بدلیل وابستگی به دنیا، بریده و به ازای این ریزش، رویش های جدید در مسیر انقلاب قرار گرفته است.

بحث من در این مقال پرداختن به این موضوع نیست اما صرفا به این نکته اشاره می کنم که تن دادن به اجرای انتخاباتی آزاد می تواند شاقول مناسبی برای بررسی ادعای طرفین باشد. اینکه حاکمیت با توجه به کارنامه اش در چند سال گذشته علاقه ای به عرضه کردن خود در عرصه رقابت آزاد مطابق قانون اساسی ندارد، امری مبرهن و روشن است. اما اینکه در مقام کلام هم دیگر تحمل یک واژه بدیهی را ندارد، جای بسی تاسف است.
در کشورهایی غیر دموکراتیک در عمل مردم از حق انتخاب محروم می شوند اما برای بر زبان راندن واژه انتخابات آزاد، متهم نمی گردند. بطور مثال اسد که صلاح و خیر مردم سوریه را در حاکمیت مادام العمر خود می بیند سخن از “انتخابات آزاد” را محدود نکرده و حتی با در نظر گرفتن وصف العیش نصف العیش، وعده دروغین آن را هم می دهد.
حال که به بهانه واژه “انتخابات آزاد” بدنبال دشمن می گردند، آقای هاشمی با آن سابقه را گردن کلفت می نامند، قدمای انقلاب را در بند می کشند. بد نیست یادآور شوم امام در دوران مبارزه، از مهمترین مطالبات اش انتخابات سالم و آزاد بوده و بارها رژیم پهلوی را برای برگزاری انتخابات های فرمایشی سرزنش کرد. ایشان پس از پیروزی هم با صراحت گفت: “میزان رای ملت است.” آیا معنی این سخن جز انتخابات آزاد و احترام به حق انتخاب مردم است؟ آیا امام در زمین دشمن بازی کرد یا فتنه گر بود؟ و یا برنامه ریز شورش آتی؟
بد نیست متهم بعدی که با این کلید واژه به تضعیف نظام مبادرت کرده را بشناسیم. قانون اساسی، آری قانون اساسی، در مقدمه و در متن قانون و در اصول متعدد از “حق انتخاب” مردم می گوید. شاید مناسب باشد کار این فتنه گر متروک که در فصل سوم اش از حقوق ملت می گوید و به برکت امنیتی ها این فصل به کمای عمیقی رفته را با ملغی کردن آن یکسره کنید. متهم بعدی هم معاهدات بین المللی است که ایران از بد حادثه بدان پیوسته و مفاد آن در حکم قانون است و نمی توان معاهدات بین المللی را مطابق خواست مان تغییر دهیم.
خلاصه کلام:
“انتخابات آزاد” یکی از بدیهی ترین مطالبات مردم در هر جامعه ای محسوب می گردد، طبیعی است که گروه های سیاسی و مردم از آن سخن بگویند و حاکمیت موظف شود برای زدودن تاریکی ها و ابهامات بستر مناسب برای برگزاری آن را فراهم کند. اینکه مردم از حاکمان بخواهند دست پاک باشند، آیا باید آنان را مورد سرزنش و ملامت قرار داد و یا به زدودن ابهامات مبادرت کرد. سنگ فرش های خیابان های تهران هنوز بوی خون فرزندان بی گناه این کشور را می دهد که تنها یک پرسش ساده داشتند، “رای من کو؟”. اگر مردم را ۵ درصد هم شریک قدرت بدانید، بدون ایراد تهمت و دخیل کردن پای اجنبی، سعی در حل موضوع می کنید نه تهدید! اگر آستانه تحمل حکومت در مقابل حق مردم اینقدر پائین آمده، پس وای به حال