۱۳۹۱ آبان ۲۴, چهارشنبه

روزنامه جمهوری اسلامی در مورد قتل ستار بهشتی : باید به 3 سئوال جواب داده شود. 1- علت بازداشت وی چه بوده 2 - علت فوت چیست 3 - چرا مسئولان در مورد مرگ وی شفاف نبوده اند


بخشهای از سرمقاله امروز روزنامه جمهوری اسلامی :
ماجراي "ستار بهشتي" را كه درحال تبديل شدن به يك لكه ننگ بر پيشاني نظام جمهوري اسلامي بود، مسئولان قوه قضائيه با تدبير مهار كردند و تصميم گرفته‌اند با آن همان برخوردي را بكنند كه بايد با چنين وقايعي بشود.
در گذشته نيز بارها چنين مواردي پيش آمد ولي مسئولان به جاي آنكه با اقدام درست و به موقع، مجال تبليغات خصمانه دشمنان عليه نظام جمهوري اسلامي را از آنها بگيرند، منفعلانه با آن موارد برخورد كردند و راه را براي تاخت و تاز دشمنان باز گذاشتند. ماجراي كهريزك نيز تا مدتي به همين سرنوشت مبتلا شده بود و متأسفانه حتي بعد از آنكه اقداماتي براي رسيدگي به آن صورت گرفت باز هم با قاطعيت و سرعت لازم پي گيري نشد و تا امروز هنوز به نتيجه نرسيده است. با توجه به تجربه تلخ كهريزك است كه مسئولان قضائي كشور بايد به هنگام وقوع چنين ماجراهائي به موقع دست بكار شوند و وظايف خود را با سرعت و قاطعيت انجام دهند تا از طرفي چهره نظام جمهوري اسلامي ملكوك نشود و از طرف ديگر جلوي تكرار چنين وقايع زشتي گرفته شود.
... اكنون اگر به ماجراي "ستار بهشتي" باز گرديم، چند نكته را مي‌توانيم به روشني مورد تأكيد قرار دهيم و از آنها براي موارد مشابه نيز استفاده نمائيم.
اول آنكه بايد روشن شود اين شخص به چه جرمي بازداشت شد، آيا برخوردهاي اوليه با او مطابق اصول ياد شده قانون اساسي به ويژه اصول 38 و 39 بوده و حقوق شهروندي او در مراحل اوليه بازداشت رعايت شده يا نه؟

دوم آنكه در مدت چند روزي كه در بازداشت بوده چه اتفاقي افتاده كه منجر به فوت او شده؟
و سوم آنكه اطلاعات مربوط به ماجراي بازداشت و حوادث پيش آمده براي اين شخص و فوت او چرا توسط مسئولان مربوطه به صورت شفاف و روشن در اختيار افكار عمومي قرار نگرفته و بعد از آنكه رسانه‌هاي بيگانه آن را مطرح كردند و در مجلس شوراي اسلامي به اين واقعه اعتراض شد، مسئولان مربوطه درصدد رسيدگي به اين ماجرا برآمدند؟
... آنچه در اين ميان از اهميت بيشتري برخوردار است اينست كه وعده رسيدگي به چنين ماجراهائي با قاطعيت و سرعت عمل لازم دنبال شود و با مرور زمان به فراموشي سپرده نشود. اين، تجربه تلخي است كه از ماجراي كهريزك برجاي مانده و همچون دملي چركين، خود را بر پيكر نظام جمهوري اسلامي تحميل كرده است. اگر با خاطيان بازداشتگاه پرماجراي كهريزك با سرعت و قاطعيت برخورد شده بود و به آنان پست و مقام و موقعيت داده نشده بود، امروز شاهد ماجراي ستار بهشتي و ماجراهاي مشابه نبوديم. حراست از نظام جمهوري اسلامي ايجاب مي‌كند بدون اغماض با خاطيان و زير پا گذارندگان قانون در هر مقام و منصب و در هر دستگاهي كه باشند برخورد شود و جلوي تكرار چنين اقدامات ضربه زننده‌اي گرفته شود. اين نظام بر دل‌ها حكومت مي‌كند و با خشونت و قانون شكني در تضاد است.