روزنامه ابتکار طی یادداشتی در شماره پنجشنبه به بررسی «نسبت دروغ با حفظ نظام اسلامی» پرداخته و نوشته است که در «شیوههای مدیریتی» جمهوری اسلامی رایج شده و از جمله «آمارهای غیرواقعی از تلاشهای مدیریتی و یا سازمانی، شیوهای رایج و متعارف است» و «این آمارها به گونهای ارائه میشوند که گاه برق حیرت را از دیدگان میربایند ولی توخالی و پوچ از کار در میآیند».
به گزارش رادیو فردا، عباس صالحی در این یاداشت با اشاره به این سخن عبدالله جوادی آملی از مراجع قم که گفته «اگر ما با مردم درست بگوییم، آن چه هست بگوییم، آن چه نیست نگوییم، هرگز این نظام آسیب نمیبیند»، نوشته است که «این سخنان، فاصلهای روشن با دعاوی و رویکرد کسانی دارد که به تفسیر خاص از این که «حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است» میپردازند» و «دروغگویی و دروغپردازی را در مسیر حفظ نظام اسلامی، ترویج، تصحیح و توجیه میکنند».
یادداشتنویس روزنامه ابتکار موارد متعددی از «توجیه دروغگویی برای حفظ نظام» را برشمرده و با تاکید بر این که «وعدههای شیرین اما دروغ، شیوهای دیگر از مدیریت رایج است»، نوشته است که «در این سیستم، احاله به آیندهای فریبنده صورت میگیرد، سرابهایی که معمولا به واقعیت نمیپیوندند»، و علاوه بر این «تعارفات و تملقات دروغین، روشی متداول است» تا آنجا که «آدمهای فرودست برای فرادستان، تعابیری را به کار میگیرند که بوی گند چاپلوسی و دروغ از آن به آسمان میرسد».
عباس صالحی همچنین از «کتمان حقایق و رخدادهای اجتماعی به عنوان شیوه دیگری برای دروغپردازی در جمهوری اسلامی نام برده و نوشته است که «کتمان حقایق و رخدادهای اجتماعی در دو شیوه رخ مینماید، گاه در سانسور مطلق و گاه در ارائه تصویری غلط و نادرست از آن».
یادداشتنویس روزنامه ابتکار از «مبالغه و اغراق»، «ریا» به عنوان «گونهای از دروغ رفتاری»، «نقل مسموعات و احتمالات به صورت خبر قطعی و قاطع» به عنوان انواع دیگر دروغ رایج در «شیوههای مدیریتی» جمهوری اسلامی نام برده و نوشته است که در این شیوه مدیریتی البته «دشمنان، مخالفان و رقبا حریم و حرمت اخلاقی ندارند» و «از این رو به راحتی درباره «غیرخودیها» میتوان نسبتهایی داد که یا کلا دروغاند یا با حق و باطل درهم آمیختهاند و تصویر مشوب و مشوشی را درباره ایشان ساخته و پرداختهاند».
روزنامه ابتکار با اشاره به این که «تبصره «ضرورت» و «اضطرار» به عنوان مجوز «دروغ» هم در مباحث اخلاقی و هم در متون فقهی مباحثات پُر دامنهای دارد»، نوشته است که «اما با فرض پذیرش اصل تبصره، متاسفانه هم در حوزه زندگی اجتماعی و هم در عرصه مدیریت سیاسی، این تبصره به جای قانون نشسته و حکومت میکند»، و «هم افراد با یکدیگر به راحتی دروغ میگویند» و دروغ «در عرصه زندگی مدیران سیاسی و اجتماعی، چونان تفسیری مرسّع از ضرورت و اضطرار رایج مینماید. تفسیری که به هیچ گونه با اصول اخلاقی- فقهی سازگاری نمییابد».
روزنامه ابتکار همچنین نوشته است که در جمهوری اسلامی از «نشاطآفرینی و امیدزایی» «مجوز دیگری برای دروغپردازی شده است» و «برخی از مدیران، تصور میکنند که حق دارند برای رفع یأس و افسردگی اجتماعی، از حال و آینده تصویری ارائه کنند که بتوانند امیدآفرین باشد»، در حالی که حتی ناصر مکارم شیرازی از مراجع نزدیک به جناح حاکم نیز تاکید کرده که «ایجاد نشاط مجوز دروغ گفتن نیست».
به گزارش رادیو فردا، عباس صالحی در این یاداشت با اشاره به این سخن عبدالله جوادی آملی از مراجع قم که گفته «اگر ما با مردم درست بگوییم، آن چه هست بگوییم، آن چه نیست نگوییم، هرگز این نظام آسیب نمیبیند»، نوشته است که «این سخنان، فاصلهای روشن با دعاوی و رویکرد کسانی دارد که به تفسیر خاص از این که «حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است» میپردازند» و «دروغگویی و دروغپردازی را در مسیر حفظ نظام اسلامی، ترویج، تصحیح و توجیه میکنند».
یادداشتنویس روزنامه ابتکار موارد متعددی از «توجیه دروغگویی برای حفظ نظام» را برشمرده و با تاکید بر این که «وعدههای شیرین اما دروغ، شیوهای دیگر از مدیریت رایج است»، نوشته است که «در این سیستم، احاله به آیندهای فریبنده صورت میگیرد، سرابهایی که معمولا به واقعیت نمیپیوندند»، و علاوه بر این «تعارفات و تملقات دروغین، روشی متداول است» تا آنجا که «آدمهای فرودست برای فرادستان، تعابیری را به کار میگیرند که بوی گند چاپلوسی و دروغ از آن به آسمان میرسد».
عباس صالحی همچنین از «کتمان حقایق و رخدادهای اجتماعی به عنوان شیوه دیگری برای دروغپردازی در جمهوری اسلامی نام برده و نوشته است که «کتمان حقایق و رخدادهای اجتماعی در دو شیوه رخ مینماید، گاه در سانسور مطلق و گاه در ارائه تصویری غلط و نادرست از آن».
یادداشتنویس روزنامه ابتکار از «مبالغه و اغراق»، «ریا» به عنوان «گونهای از دروغ رفتاری»، «نقل مسموعات و احتمالات به صورت خبر قطعی و قاطع» به عنوان انواع دیگر دروغ رایج در «شیوههای مدیریتی» جمهوری اسلامی نام برده و نوشته است که در این شیوه مدیریتی البته «دشمنان، مخالفان و رقبا حریم و حرمت اخلاقی ندارند» و «از این رو به راحتی درباره «غیرخودیها» میتوان نسبتهایی داد که یا کلا دروغاند یا با حق و باطل درهم آمیختهاند و تصویر مشوب و مشوشی را درباره ایشان ساخته و پرداختهاند».
روزنامه ابتکار با اشاره به این که «تبصره «ضرورت» و «اضطرار» به عنوان مجوز «دروغ» هم در مباحث اخلاقی و هم در متون فقهی مباحثات پُر دامنهای دارد»، نوشته است که «اما با فرض پذیرش اصل تبصره، متاسفانه هم در حوزه زندگی اجتماعی و هم در عرصه مدیریت سیاسی، این تبصره به جای قانون نشسته و حکومت میکند»، و «هم افراد با یکدیگر به راحتی دروغ میگویند» و دروغ «در عرصه زندگی مدیران سیاسی و اجتماعی، چونان تفسیری مرسّع از ضرورت و اضطرار رایج مینماید. تفسیری که به هیچ گونه با اصول اخلاقی- فقهی سازگاری نمییابد».
روزنامه ابتکار همچنین نوشته است که در جمهوری اسلامی از «نشاطآفرینی و امیدزایی» «مجوز دیگری برای دروغپردازی شده است» و «برخی از مدیران، تصور میکنند که حق دارند برای رفع یأس و افسردگی اجتماعی، از حال و آینده تصویری ارائه کنند که بتوانند امیدآفرین باشد»، در حالی که حتی ناصر مکارم شیرازی از مراجع نزدیک به جناح حاکم نیز تاکید کرده که «ایجاد نشاط مجوز دروغ گفتن نیست».