کلمه – بیتا موحد
میرحسین موسوی سه سال پیش، آن زمان که هنوز به حصر نکرده بودنش در بیانیه ایبه رویدادهای سیزده آبان پرداخت. روزی که با سه حادثه رقم خورده است. سیزده ابان ۱۳۴۲، امام از وطنش تبعید شد و بعدها وقتی دانش آموزان برای تظاهرات در دانشگاه تهران گرده هم آمده بودند، به خون کشیده شدند و سومین حادثه که بعد از انقلاب رقم خود و دانشجویان با تسخیر سفارت امریکا، انقلاب دوم را شکل دادند.
رویدادی که میرحسین موسوی در تحلیل آن به ” پیروی امام از امت ” می پردازد و توضیح می دهد که ظاهرا این دانشجویان بودند که خود را پیرو خط امام میخواندند، اما در واقع این امام بود که حرکت آنان را دنبال نمود.
میرحسین موسوی با اشاره به باور امام خمینی به نقش محوری مردم در حرکت های اجتماعی می گوید: تنها امامی که درد یک سکوت سیزده ساله را چشیده باشد میداند که جامعهای شکلیافته از چوبهای فرمانبر و خشک از خود جوششی ندارد و حیات پاکیزهای ندارد. او مردم را رهبر میپسندید، زیرا میدانست که گذر از یک گردنه تاریخ برای سعادت هیچ ملتی کافی نیست.
وی به اصل کلیدی در خود انگیختگی مردم پرداخته و تصریح می کند که مردم باید از چنان خودانگیختگی و بصیرتی برخوردار شوند که در هر عصری و نسلی بتوانند راه را از بیراهه بشناسند و بپیمایند. مردم ما امروز رهبرانند و این همان آرزوی بزرگی است که امام برای آنان داشت. او ما را دعوت کرد به سوی آن چیزی که ما را زنده میکرد.
در باور میر حسین موسوی سیزدهم آبان، “سبزترین روز سال ” روز سال است. همان روزی که مردم و دانشجویان رهبری انقلابی بزرگتر از انقلاب اول را به عهده گرفتند. این همراه جنبش سبز ابراز تاسف و ناخرسندی می کند از اینکه دستاورد بیش از چهل دهه امام خمینی که در پانزده خرداد آغاز و منجر به تبعید او گردید، اینچنین متروک بماند.
موسوی با هشدار نسبت به دور شدن حاکمیت از مردم و احتمال معامله با بیگانگان نگران است که حرکت اصیلی که ریشه در مبارزات یک صد ساله مردم دارد به ” جبهه خرافهپرستان و نااهلان و نامحرمان ” سپرده شود و آنان که هیچ نقشی در حرکت ها و مبارزات مردم نداشتند با وجدانی آرام بر سر جنبش امروز ایرانیان پشت میز معامله بنشینند. مثال روشن میرحسین در این میان بلندپروازی ها در سیاست خارجی و هسته ای است، آنجا که مناسبات بینالمللی کشور را به اغراض تبلیغاتی آلوده می کنند و به دور از عقلانیت مصالح بلندمدت مردم را به هیچ معامله می کنند. آنجا که رفتارهای افراطی حاکمان زمینه را برای اجماع بین المللی جهت اعمال تحریمها و فشارهای بیشتر به ملت ما فراهم می کند. میردر بندخیلی پیشتر پیش بینی اوضاعی را کرده بود که دولتمردان با خیره سری و نادیده گرفتن منافع و امنیت ملی، کشورهای دیگر را برای تعدی به سرزمینمان بسیج کنند.
میرحسین اما بر این اصل پای می فشارد که وقتی خواسته ای در جامعه ای متولد شد و مردم برای بدست آوردن آن کمر همت بستند، هیچ چیزی نمی تواند مانع از تحقق آن شود.
این همراه جنبش سبز که حرکت اصیل مردم در اعتراضات پس از انتخابات مهندسی شده را یک مسیر عقلانی می داند بر دوری و پرهیز از افراط و تفریط همواره تاکید دارد و از مردم می خواهد که همچنان با عقلانیت و به دور از احساس و هیجان خواسته های خود را پیگیری کنند.
وی بر این باور است که مخالفان مردم صحنه را ترک میکنند. او می خواهد که همگان نگران مصالح کلان کشور باشند و یقین بدانند که فردا از آن مردم است و باید از همین امروز برای اعتلای فردای کشورمان تلاش کنیم و مهیا باشیم.
از منظر میرحسین موسوی نقش مردم، هدایت و رهبری جامعه است، فلذاست که از آنان می خواهد که نه فقط نقش پیشوایی که مسئولیت آن را نیز بر عهده خود احساس کنند. و در این میان با تاکید بر اجرای بدون تنازل قانون اساسی به سوی فرداها حرکت کنند.
میرحسین موسوی سیزدهم آبان را میعادی می داند تا از نو به یاد آوریم که در میان ما مردم رهبرانند و آن را همان آرزوی بزرگی می داند که امام برای مردم داشت. امامی که ما را دعوت کرد به سوی آن چیزی که ما را زنده میکرد.
اینک همزمان با سالروز سیزدهم آبان، سوء سیاستهای دولتمردانی که منافع خود را بر منافع عالی کشور و مردم ترجیح می دهند کشور را با بحران های امنیتی مواجه کرده است.
بر دولتمردان مدعی است تا آتش فتنه های خودساخته را با بها دادن به حق حاکمیت مردم و ایجاد اعتماد عمومی با آزادی تمام زندانیان سیاسی و رفع حصر از دلسوزان کشور خاموش کنند و بیش از این اجازه ندهند، اقتدارطلبی و تک تازی های آنان بیش از این کیان امنیت ملی کشور را با خطر رو به رو کند که تنها راه باقی مانده بازگشت به سخن نخست وزیر دوران دفاع مقدس است که “مردم ولی نعمتان ما هستند” و بدانند که ” سیزدهم آبان میعادی است تا از نو به یاد آوریم که در میان ما مردم رهبرانند. ”